براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 17 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
آخر صفر سال ۲۰۳ شهادت امام رضا علیه السلام حضرت ثامن الحُجَج مولانا علی بن موسی الرضا علیه السلام در سال ۲۰۳ هـ بنابر أصَح (۱) دو سال پس از شهادت حضرت معصومه علیها السلام به شهادت رسیدند. سنّ مبارک حضرت ۴۹ یا ۵۱ یا ۵۵ سال بوده است. (۲) بنابر نقلی در ۲۷ صفر حضرت امام رضا علیه السلام شهادت رسیده اند، (۳) ولی مشهور آخر ماه صفر است. در ۲۸ صفر مأمون انگور مسموم یا آب انار زهر آلود را به اجبار به حضرت امام رضا علیه السلام خورانید. (۴) ← آزارهای مأمون نسبت به حضرت مأمون از آزار و جسارت نسبت به حضرت کوتاهی نکرد، و حتّی حضرت را چندین ماه در سرخس مقیداً زندانی کرد. (۵) پس از ولایتعهدی، ابتدای گرفتاری آن حضرت به خاطر معاشرت با مأمون منافق ملعون بود. او به حسب ظاهر در تعظیم و احترام حضرت می کوشید، امّا در باطن با آزار و اذیّت حجّت خدا را به مرگ خویش راضی نموده بود. یاسر خادم می گوید : هر جمعه که آن حضرت از مسجد جامع مراجعت می کرد، با بدنی عرق دار و غبار آلود دست ها را به درگاه الهی بر می داشت و می فرمود : «بار الها اگر فرج و گشایش کار من در مرگ من است، مرگ مرا برسان». آن حضرت پیوسته در غم و حزن بودند تا در غربت رحلت فرمود. (۶) مأمون پس از آنکه یک شبانه روز امر شهادت آن حضرت را کتمان کرد سراغ محمّد پسر امام صادق علیه السلام و جماعتی از آل ابوطالب فرستاد تا سلامت بدن امام را ببیند، و پس از آن شروع به گریه و زاری نمود !! (۷) ← دفن بدن مبارک حضرت پس از غسل و کفن و نماز بر بدن شریف حضرت که توسط امام جواد علیه السلام انجام شد (۸) آن حضرت را جلوی قبر هارون در خانه ی حمید بن قحطبه، مکان فعلی دفن کردند. (۹) بنابر بعضی از روایات مأمون از ترس فتنه مردم دستور به دفن شبانه حضرت داد. (۱۰) مدّت امامت آن حضرت ۲۰سال بود. (۱۱) سنّ شریف امام جواد علیه السلام هنگام شهادت امام رضا علیه السلام ۷ سال و چند ماه بود. (۱۲) اقوال شهادت آن حضرت عبارتند از : اوّل ماه رمضان (۱۳)، ۲۱ ماه رمضان (۱۴)، ۲۳ماه رمضان (۱۵)، ۲۴ ماه رمضان (۱۶)، ۱۴ صفر (۱۷)، ۱۷ صفر (۱۸)، شش روز مانده از صفر (۲۳ یا ۲۴) (۱۹)، ۲۷ صفر (۲۰)، ۱۸ جمادی الاولی (۲۱)، و ۲۳ ذی القعده (۲۲). بزرگان شیعه در کتب مختلف ماه شهادت را صفر و روز آن را اکثراً آخر صفر ذکر کرده اند، ولی 29 یا 30 روز بودن ماه صفر در سال شهادت را ذکر ننموده اند. منابع : ۱. کافی : ج ۱، ص ۴۸۶. و ... . ۲. کشف الغمة : ج ۲، ص ۲۶۷ ۳. تاج الموالید : ص ۵۰. شرح الاخبار : ج ۳، ص ۳۴۳ ۴. ارشاد : ج ۲، ص ۲۷۰ ۵. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج ۱، ص ۱۹۷ ۶. همان : ج ۱، ص ۱۸ ۷. ارشاد : ج ۲، ص ۲۷۱ ۸. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج ۱، ص ۲۷۳، ۲۷۶ ۹. همان : ج ۱، ص ۲۱۹، ج ۲، ص ۲۸ ۱۰. همان : ج 1، ص ۲۷۰. ۱۱. ارشاد : ج 2، ص ۲۴۷. ۱۲. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج ۲، ص ۲۸. و ... . ۱۳. العدد القویة : ص ۲۷۶ 14. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج ۲، ص ۲۸، ۲۷۴ ۱۵. کشف الغمة : ج 2، ص ۲۹۷. ۱۶. بحار الأنوار : ج ۹۹، ص ۴۳. ۱۷. العدد القویة : ص ۲۷۶. منتهی الآمال : ج ۲، ص ۳۱۲. ۱۸. مصباح کفهمی : ج ۲، ص ۵۹۶ ۱۹. تاریخ قم : ص ۱۹۹. 20. تاج الموالید : ص ۵۰. شرح الأخبار : ج ۳، ص ۳۴۳. ۲۱. رجال النّجاشی : ص ۱۰۰. ۲۲. منتخب التواریخ : ص ۵۷۷.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا علیه السلام: منْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد. الکافی، ج۲، ص۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام فرازهایی از زیارت حضرت ربیع الانام مولانا بقیة الله الأعظم (أرواحنا فداه) «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّامِ السَّلَامُ عَلَى صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلَّاقِ الْهَامِ السَّلَامُ عَلَى صَاحِبِ الدِّينِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ السَّلَامُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلَادِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ الْمُنْتَهَى إِلَيْهِ مَوَارِيثُ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَدَيْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الْأَصْفِيَاءِ الْمُؤْتَمَنِ عَلَى السِّرِّ وَ الْوَلِيِّ لِلْأَمْرِ».
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نسا آیه ۷۵ ۷۵ وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً ترجمه ۷۵ ـ چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شده اند، پيكار نمى كنيد؟! همان افراد (ستمديده اى) كه مى گويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر (مكّه)، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده; و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما»! تفسیر در آيه گذشته از مؤمنان به جهاد دعوت شده، و بر ايمان به خدا و رستاخيز و استدلال سود و زيان تكيه گرديده، اما اين آيه به جهاد بر اساس تحريك عواطف انسانى دعوت مى كند و مى فرمايد: «چرا شما در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكان مظلوم و بى دفاعى كه در چنگال ستمگران گرفتار شده اند پيكار نمى كنيد» (وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ) آيا عواطف انسانى شما اجازه مى دهد كه خاموش باشيد و اين صحنه هاى رقّت بار را تماشا كنيد. آنگاه براى شعلهور ساختن عواطف انسانى مؤمنان مى گويد: اين مستضعفان همان ها هستند كه در محيط هائى خفقان بار گرفتار شده، اميد آنها از همه جا بريده است، لذا دست به دعا برداشته و از خداى خود مى خواهند كه از آن محيط ظلم و ستم بيرون روند، مى فرمايد: «اين مستضعفان همان ها هستند كه مى گويند: پروردگارا! ما را از اين قريه اى كه اهل آن ستمگرند به جاى ديگرى منتقل فرما»! (الَّذينَ يـَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظّالِمِ أَهْلُها). و نيز از خداى خود تقاضا مى كنند كه «ولىّ و سرپرستى براى حمايت آنها قرار دهد» (وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً). «و يار و ياورى براى نجات آنها برانگيزد» (وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً). در حقيقت، آيه فوق اشاره به اين است كه: خداوند دعاى آنها را مستجاب كرده و اين رسالت بزرگ انسانى را بر عهده شما گذاشته، شما «ولىّ» و «نصيرى» هستيد كه از طرف خداوند براى حمايت و نجات آنها تعيين شده ايد. بنابراين، نبايد اين فرصت بزرگ و موقعيت عالى را به آسانى از دست دهيد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف : إِنَّ فَضْلَ اَلدُّعَاءِ وَ اَلتَّسْبِیحِ بَعْدَ اَلْفَرَائِضِ عَلَی اَلدُّعَاءِ بِعَقِیبِ اَلنَّوَافِلِ کفَضْلِ اَلْفَرَائِضِ عَلَی اَلنَّوَافِلِ . فضیلت دعا و تسبیح بعد از نمازهای واجب در مقایسه با دعا و تسبیح پس از نمازهای مستحبی، مانند فضیلت واجبات بر مستحبّات است. بحار الأنوار ، جلد۸۳ ، ص۱۹۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۷۶ ۷۶ الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في سَبيلِ الطّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً ترجمه ۷۶ ـ كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى كنند; و آنها كه كافرند، در راه طاغوت (بت و افراد طغيانگر.) پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد;) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. تفسیر سپس در اين آيه براى تشجيع مجاهدان و ترغيب آنها به مبارزه با دشمن و مشخص ساختن صفوف و اهداف مجاهدان، چنين مى فرمايد: «افراد با ايمان در راه خدا و آنچه به سود بندگان خدا است پيكار مى كنند، ولى افراد بى ايمان در راه طاغوت يعنى قدرت هاى ويرانگر مى جنگند» (الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يـُقاتِلُونَ في سَبيلِ الطّاغُوتِ). يعنى در هر حال، زندگى خالى از مبارزه نيست منتها جمعى در مسير حق و جمعى در مسير باطل و شيطان پيكار دارند. و به دنبال آن مى گويد: «با ياران شيطان پيكار كنيد و از آنها وحشت نداشته باشيد» (فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ). طاغوت و قدرت هاى طغيانگر و ظالم هر چند به ظاهر بزرگ و قوى جلوه كنند، اما از درون، زبون و ناتوانند، از ظاهر مجهز و آراسته آنها نهراسيد; زيرا درون آنها خالى است و نقشه هاى آنها همانند قدرت هايشان سست و ضعيف است; چرا كه متكى به نيروى لايزال الهى نيست، بلكه متكى به نيروهاى شيطانى مى باشد، مى فرمايد: «نقشه هاى شيطان سست و ضعيف است» (إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً). دليل اين ضعف و ناتوانى روشن است; زيرا: از يكسو افراد با ايمان در مسير اهداف و حقايقى گام بر مى دارند كه با قانون آفرينش هماهنگ و هم صدا است و رنگ ابدى و جاودانى دارد، آنها در راه آزاد ساختن انسان ها و از بين بردن مظاهر ظلم و ستم پيكار مى كنند. در حالى كه طرفداران طاغوت در مسير استعمار و استثمار بشر و شهوات زودگذرى كه اثر آن ويرانى اجتماع و بر خلاف قانون آفرينش است تلاش و كوشش مى نمايند. و از سوى ديگر افراد با ايمان به اتكاى نيروهاى معنوى آرامشى دارند كه پيروزى آنها را تضمين مى كند و به آنها قوت مى بخشد، در حالى كه افراد بى ايمان تكيه گاه محكمى ندارند. قابل توجه اين كه: در اين آيه ارتباط كامل «طاغوت» با «شيطان» بيان شده كه چگونه طاغوت از نيروهاى مختلف اهريمنى مدد مى گيرد، تا آنجا كه مى گويد: ياران طاغوت همان ياران شيطانند، چنان كه در آيه 27 سوره «اعراف» نيز همين مضمون آمده است، مى فرمايد: اِنّا جَعَلْنَا الشَّياطِيْنَ أَوْلِيآءَ لِلَّذِيْنَ لايُؤْمِنُونَ: «ما شياطين را سرپرست افراد بى ايمان قرار داديم».
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
شهادت امام رضا علیه السلام ,
آخر صفر سال ۲۰۳ ,
آخر صفر ,
غم ,
نگرانی ,
مومن ,
خداوند ,
روز قیامت ,
قیامت ,
زیارت امام زمان علیه السلام ,
زیارت ,
تفسیر سوره مبارکه نسا آیه ۷۵ ,
در راه خدا ,
راه خدا ,
مردان ,
زنان ,
کودکان ,
ستمگران ,
تضعیف ,
پیکار ,
ستمدیده ,
پروردگارا ,
پروردگار ,
شهر ,
مکه ,
ستمگر ,
سرپرست ,
یار و یاور ,
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ,
فضیلت ,
دعا ,
تسبیح ,
نمازهای واجب ,
نمازهای مستحبی ,
واجبات ,
مستحبات ,
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۷۶ ,
ایمان ,
کافر ,
در راه طاغوت ,
طاغوت ,
بت ,
افراد طغيانگر ,
افراد ,
طغيانگر ,
طغیان ,
یاران شیطان ,
یار ,
شیطان ,
یاران ,
نترسیدن ,
نقشه شیطان ,
قدرت ,
ضعیف ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 17 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) :
«مردم پيوسته در آسايش به سر مىبرند، تا وقتى كه امر به معروف و نهى از منكر كنند و يكديگر را بر نيكى و تقوا ياور باشند. هرگاه چنين نباشند، بركتها از آنان گرفته مىشود و برخى بر برخى چيره مىشوند. آنگاه نه در زمين و نه در آسمان، ياورى نخواهند داشت» . تهذيب الأحكام ، ج ٦ ، ص ١٨١ .
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: سزاوار است که مرد، در خرج و هزینه زندگی بر خانواده خود توسعه و گشایش دهد، تا آرزوی مرگ او را نداشته باشند. من لا یحضر الفقیه ج۲ ص۶۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
داستانی از گرفتن امان نامه حیدرقلی از امام رضا(علیه السلام) شیخ عباس قمی در فوائدالرضويه نقل ميكنند كه: كاروانی از سرخس مشهد اومدند پابوس امام رضا(علیه السلام )، سرخس اون نقطه صفر مرزی است، یه مرد نابینایی تو اونها بود،اسمش حیدر قلی بود. اومدند امام رو زیارت كردند، از مشهد خارج شدند، یه منزلیه مشهد اُطراق كردند، دارند برمیگردند سرخس، حالا به اندازه یه روز راه دور شده بودند شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدر قلی بذاریم، خسته ایم، بخندیم صفا كنیم كاغذهای تمیز و نو گرفتند جلوشون هی تكون میدادند، اینها صدا میداد، بعد به هم میگفتند، تو از این برگه ها گرفتی؟ یكی میگفت: بله حضرت مرحمت كردند فلانی تو هم گرفتی؟ گفت:آره منم یه دونه گرفتم، حیدر قلی یه مرتبه گفت: چی گرفتید؟ گفتند مگه تو نداری؟ گفت: نه من اصلاً روحم خبر نداره! گفتند: امام رضا تو يکى ازصحن ها برگ سبز میداد دست مردم، گفت: چیه این برگ سبزها، گفتند: امان از آتش جهنم، ما این رو میذاریم تو كفن مون، قیامت دیگه نمیسوزیم، جهنم نمیریم چون از امام رضا گرفتیم، تا این رو گفتند، دل كه بشكند عرش خدا میشود، این پیرمرد یه دفعه دلش شكست، با خودش گفت: امام رضا از تو توقع نداشتم، بین كور و بینا فرق بذاری، حتماً من فقیر بودم، كور بودم از قلم افتادم، به من اعتنا نشده دیدن بلند شد راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه نگیرم سرخس نمیآم، باید بگیرم، گفتند:آقا ما شوخی كردیم، ما هم نداریم، هرچه كردند، دیدند آروم نمیگیرد، خیال میكرد كه اونها الكی میگند كه این نره، جلوش رو نتونستند بگیرند شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدر قلی داره بر میگرده، یه برگه سبزم دستشه، نگاه كردند دیدند نوشته: «اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا» گفتند: این همه راه رو تو چه جوری یه ساعته رفتی؟!.. گفت: چند قدم رفتم، دیدم یه آقایی اومد، گفت: نمیخواد زحمت بكشی، من برات برگه امان نامه رو آوردم، بگیر برو...... السلام عليك يا علی بن موسى الرّضا المرتضى عليه السلام
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) هرگاه بندگان، گناهان جدیدی را بیاورند که قبلا آن را انجام نمی دادند، خداوند هم بلاهای جدیدی را برای آنان می آورد، که قبلا از آن آگاه نبودند. علل الشرایع ج۲ ص۵۲۲ احادیث الطلاب ص۹۲۴ تا ۹۴۰ کردی اگر از گناه اوقات تباه عاجز شده ای اگر زجبران گناه لب تر بنما به ذکر ناب صلوات زیرا دهد این ذکر به نومید پناه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیغام امام رضا علیه السلام به شیعیان بزنطی* گوید در نامۀ حضرت امام رضا علیه السلام خواندم که: «أَبْلِغْ شِيعَتِي أَنَّ زِيَارَتِي تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ أَلْفَ حِجَّةٍ» به شیعیان من برسانید که زیارت من در نزد خدا با هزار حجّ برابری می کند. قالَ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَیهِ السَّلَامُ أَلْفَ حِجَّةٍ قَالَ إِي وَ اللَّهِ وَ أَلْفَ أَلْفِ حِجَّةٍ لِمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّه پس از امام جواد علیه السلام پرسیدم: هزار حجّ؟ فرمودند: آری قسم به خدا؛ و هزار هزار حجّ برای آنکه پدرم را با شناخت حقّش زیارت کند. «کامل الزیارات» ص ۳۰۶ *أحمد بن محمّد بن أبی نصر بزنطی از أصحاب جلیل القدر حضرت رضا و جواد الأئمّه علیهما السلام
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۷۴ ۷۴ فَلْيُقاتِلْ في سَبيلِ اللّهِ الَّذينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالآخِرَةِ وَ مَنْ يُقاتِلْ في سَبيلِ اللّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً ترجمه ۷۴ ـ كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت فروخته اند، بايد در راه خدا پيكار كنند! و آن كس كه در راه خدا پيكار كند، و كشته شود يا پيروز گردد، پاداش بزرگى به او خواهيم داد. تفسیر به دنبال بحثى كه در آيات قبل، درباره خوددارى منافقان از شركت در صفوف مجاهدان بود، در اين آيه، و چند آيه ديگر كه به دنبال آن مى آيد، افراد با ايمان با منطق مؤثر و هيجان انگيزى به جهاد در راه خدا دعوت شده اند. و با توجه به اين كه اين آيات در زمانى نازل شده كه دشمنان گوناگونى از داخل و خارج، اسلام را تهديد مى كردند، اهميت اين آيات در پرورش روح جهاد در مسلمانان روشن تر مى گردد. در آغاز آيه مى فرمايد: «آنهائى بايد در راه خدا پيكار كنند كه آماده اند زندگى پست جهان مادّه را با زندگى ابدى و جاويدان سراى ديگر مبادله نمايند» (فَلْيُقاتِلْ في سَبيلِ اللّهِ الَّذينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالآخِرَةِ). يعنى تنها كسانى مى توانند در صف مجاهدان واقعى باشند كه آماده چنين معامله اى گردند، و به راستى دريافته باشند كه زندگى در جهان مادّى ـ آن چنان كه از كلمه دنيا (به معنى پست تر و پائين تر) بر مى آيد ـ در برابر مرگ افتخارآميز در مسير زندگى جاويدان اهميتى ندارد. ولى آنها كه حيات مادّى را اصيل و گران بها و بالاتر از اهداف مقدس الهى و انسانى مى دانند، هيچ گاه مجاهدان خوبى نخواهند بود. در ذيل آيه توجه مى دهد: سرنوشت چنين مجاهدانى كاملاً روشن است; زيرا از دو حال خارج نيست يا شهيد مى شوند و يا دشمن را در هم مى كوبند و بر او پيروز مى گردند، در هر صورت پاداش بزرگى به آنها خواهيم داد، مى فرمايد: «كسانى كه در راه خدا پيكار مى كنند، چه كشته شوند و چه پيروز گردند، به زودى پاداش به آنها خواهيم داد» (وَ مَنْ يُقاتِلْ في سَبيلِ اللّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). مسلماً چنين سربازانى شكست در قاموس وجودشان نيست و در هر دو صورت خود را پيروز مى بينند، چنين روحيه اى به تنهائى كافى است كه وسائل پيروزى آنها بر دشمن را فراهم سازد. تاريخ نيز گواهى مى دهد كه يكى از عوامل پيروزى سريع مسلمانان بر دشمنانى كه از نظر تعداد و تجهيزات و آمادگى رزمى، به مراتب بر آنها برترى داشتند، همين روحيه شكست ناپذيرى آنها بوده است. حتى دانشمندان بيگانه اى كه درباره اسلام و پيروزى هاى سريع مسلمين، در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) و بعد از آن، بحث كرده اند، اين منطق را يكى از عوامل مؤثر پيشرفت آنها دانسته اند. يكى از مورخان معروف غرب در كتاب خود چنين مى گويد: «مسلمانان از بركت مذهب جديد، و مواهبى كه در آخرت به آنها وعده داده شده بود اصلاً از مرگ نمى ترسيدند و دوام و اصالتى براى اين زندگى (منهاى جهان ديگر) قائل نبودند و لذا از آن در راه هدف و عقيده چشم مى پوشيدند. قابل توجه اين كه: در آيه فوق ـ همانند بسيارى ديگر از آيات قرآن ـ جهاد و پيكارى مقدس شمرده شده است كه «فى سبيل اللّه»، در راه خدا و نجات بندگان خدا و زنده كردن اصول حق، عدالت، پاكى و تقوا باشد، نه جنگ هائى كه به خاطر توسعه طلبى، تعصب، توحش، استعمار و استثمار صورت گيرد.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
امر به معروف و نهى از منكر ,
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ,
امام رضا (علیه السلام) ,
امان نامه ,
حیدرقلی ,
سرخس ,
گناهان جدید ,
گناهان ,
جدید ,
شیعیان ,
زیارت امام رضا علیه السلام ,
زیارت ,
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۷۴ ,
زندگى دنيا ,
زندگى ,
دنيا ,
آخرت ,
فروش ,
در راه خدا ,
پيكار ,
راه خدا ,
کشته ,
پیروز ,
پاداش بزرگ ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 17 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
لحظات آخر عمر شریف رسول خدا صلّی الله علیه وآله شیخ طوسی ره از عائشه نقل می کند: قالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا حَضَرَهُ الْمَوْتُ: ادْعُوا لِي حَبِيبِي. فَقُلْتُ لَهُمْ: ادْعُوا لَهُ ابْنَ أَبِي طَالِبٍ، فَوَ اللَّهِ مَا يُرِيدُ غَيْرَهُ، فَلَمَّا جَاءَهُ فَرَّجَ الثَّوْبَ الَّذِي كَانَ عَلَيْهِ ثُمَّ أَدْخَلَهُ فِيهِ، فَلَمْ يَزَلْ يَحْتَضِنُهُ حَتَّى قُبِضَ وَ يَدُهُ عَلَيْه آنگاه که زمان رحلت رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرارسید، فرمودند: حبیبم را به سوی من بخوانید. من گفتم: فرزند ابوطالب را صدا بزنید، که قسم به خدا جز او را نمی خواهند. وقتی ایشان به نزد پیامبر آمدند، حضرت پارچه ای که بر رویشان قرار داشت کنار زدند و ایشان را وارد کردند، و پیوسته ایشان را به سینه چسبانده بودند تا جانشان مفارقت کرد، در حالی که دست پیامبر بر بدن ایشان بود. «الأمالی» ص ۳۳۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر رحمت(صل الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای ابوذر! پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت شمار... جوانی قبل از پیری سلامتی قبل از مریضی دارایی قبل از فقر فراغت قبل از اشتغال زندگی پیش از مرگ مکارمالاخلاق،جلد۱،ص۴۵۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر اکرم (ص): هرکس دوست دارد خداوند هنگام سختی ها و گرفتاری ها، دعای او را اجابت کند، در هنگام آسایش زیاد دعا کند. نهج الفصاحه، ح ۳۰۲۳
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۷۲ تا ۷۳ ۷۲وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهيداً ۷۳ وَ لَئِنْ أَصابَكُمْ فَضْلٌ مِنَ اللّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَنْ لَمْ تَكُنْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يا لَيْتَني كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظيماً ترجمه ۷۲ ـ در ميان شما، افرادى (منافق) هستند، كه ديگران را به سستى مى كشانند; اگر مصيبتى به شما برسد، مى گويند: «خدا به ما نعمت داد كه با مجاهدان نبوديم، تا شاهد (آن مصيبت) باشيم»! ۷۳ ـ و اگر غنيمتى از جانب خدا به شما برسد، درست مثل اين كه هرگز ميان شما و آنها دوستى و مودتى نبوده، مى گويند: «اى كاش ما هم با آنها بوديم، و به رستگارى (و پيروزى) بزرگى مى رسيديم»! تفسیر به دنبال فرمان عمومى جهاد و آماده باش در برابر دشمن، كه در آيه سابق بيان شد در اين آيه، به حال جمعى از منافقان اشاره كرده، مى فرمايد: «اين افراد دو چهره كه در ميان شما هستند با اصرار مى كوشند از شركت در صفوف مجاهدان راه خدا خوددارى كنند» (وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ) - 2 ولى هنگامى كه مجاهدان از ميدان جنگ باز مى گردند و يا اخبار ميدان جنگ به آنها مى رسد، «در صورتى كه شكست و يا شهادتى نصيب شما شده باشد، اينها با خوشحالى مى گويند چه نعمت بزرگى خداوند به ما داد كه همراه آنها نبوديم تا شاهد چنان صحنه هاى دلخراشى بشويم» (فَإِنْ أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهيداً). ولى «اگر با خبر شوند كه شما پيروز شده ايد، و طبعاً به غنائمى دست يافته ايد، اينها همانند افراد بيگانه اى كه گويا هيچ ارتباطى در ميان شما و آنها برقرار نبوده از روى تأسف و حسرت مى گويند: اى كاش ما هم با مجاهدان بوديم و سهم بزرگى عائد ما مى شد»! (وَ لَئِنْ أَصابَكُمْ فَضْلٌ مِنَ اللّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَنْ لَمْ تَكُنْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يا لَيْتَني كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظيماً). گرچه در آيه فوق سخنى از غنيمت به ميان نيامده ولى روشن است كسى كه شهادت در راه خدا را يك نوع بلا مى شمرد، و عدم درك شهادت را يك نعمت الهى مى پندارد، پيروزى و فوز عظيم و رستگارى بزرگ از نظر او چيزى جز پيروزى مادّى و غنائم جنگى نخواهد بود. اين افراد دو چهره كه متأسفانه در هر اجتماعى بوده و هستند در برابر پيروزى و شكست هاى مؤمنان واقعى فوراً قيافه خود را عوض مى كنند، هرگز در غم ها با آنها شريك نيستند و در مشكلات و گرفتارى ها همكارى نمى كنند، ولى انتظار دارند در پيروزى هاى آنان سهم بزرگى داشته باشند و همانند مؤمنان و مجاهدان واقعى امتيازاتى پيدا كنند.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۷۲ تا ۷۳ ,
منافق ,
سستى ,
مصيبت ,
خدا ,
نعمت ,
مجاهدان ,
غنيمت ,
دوستى ,
مودت ,
ای کاش ,
رستگاری ,
پیروزی ,
بزرگ ,
دعا ,
هنگام آسایش ,
جوانی ,
پیری ,
سلامتی ,
فراغت ,
مریضی ,
دارایی ,
فقر ,
اشتغال ,
زندگی ,
مرگ ,
شهید سلیمانی ,
حاج قاسم ,
شهید حاج قاسم سلیمانی ,
لحظات آخر ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 16 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حسنیه سالروز شهادت امام حسن (سلام الله علیه) حضرت السید الزکی مولانا امام حسن بن علی (علیهما السلام) ضمن خطبه ای در بيان علل تشريع احكام و ارتباط آن با ولايت اهل بيت عصمت و طهارت (علیهم السلام اجمعین) فرمودند: «... لَوْ لَا مُحَمَّدٌ وَ الْأَوْصِيَاءُ مِنْ وُلْدِهِ كُنْتُمْ حَيَارَى كَالْبَهَائِمِ لَا تَعْرِفُونَ فَرْضاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ هَلْ تُدْخَلُ قَرْيَةٌ إِلَّا مِنْ بَابِهَا»؛ اگر حضرت محمد و جانشينان ایشان (علیهم السلام) نبودند، شما چون بهائم سرگردان بوده، به هيچيك از واجبات الهى آگاهى نداشتيد. آيا مى توانيد به خانهاى غير از در آن وارد شويد؟! علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۵۰
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
دیگر طبیب بر سر بالین نیاورید بالینِ من حسین و حسن را بیاورید این شرحِ صدر، مرهمِ جان کَندَنِ من است از سینه ام حسینِ مرا از چه می برید؟ ای نور دیدگانِ من این گونه بی قرار امروز بر رسول گریبان چه می درید؟ روزی رسد که هر دو جگر پاره می شوید با این که در بهشت شما هر دو سرورید بوسه اگر به روی لبان شما زنم روزی ز تشتِ خون، جگر، سر بر آورید زهرای من! تو اِذنِ دخولِ اَجَل بده زیرا خدا به غیر تو کوثر نیافرید او که دری به غیرِ درِ خانه اَت نزد داند خدا مرا به ولای تو پَروَرید تا می شود، حبیبۀ من پشت در نرو! زود است، استغاثه کنان پشت این درید ای دشمنان فاطمه از من حیا کنید! بعد از پدر چه بر سر این دختر آورید دور مرا کسا، بگیرید دخترم! آخر شما تمامِ امید پیمبرید بنشین علی! که خوب به رویت نظر کنم آری خدا جمال تو از خویش آفرید نعش مرا شبانه چو غسل و کفن کنی مخفی ز بی کفن کَفَنم را بیاورید حالا که من وصیّت یک عمر می کنم کاغذ قَلم برای نوشتن بیاورید رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و شهادت امام حسـن مجتبـی علیه السلام تسلیت باد
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۷۱ ۷۱ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبات أَوِ انْفِرُوا جَميعاً ترجمه ۷۱ـ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! آمادگى خود را (در برابر دشمن) حفظ كنيد! و در دسته هاى متعدد، يا به صورت دسته واحد، به سوى دشمن حركت نمائيد! تفسیر در آيه فوق، قرآن خطاب به عموم مسلمانان كرده و دو دستور مهم براى حفظ موجوديت اجتماعشان به آنها مى دهد: نخست مى فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! با كمال دقت مراقب دشمن باشيد مبادا غافلگير شويد و از ناحيه آنها خطرى به شما برسد»! (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ). آنگاه دستور مى دهد: براى مقابله با دشمن از روش ها و تاكتيك هاى مختلف استفاده كنيد و «در دسته هاى متعدد يا به صورت اجتماع، براى دفع دشمن حركت كنيد» (فَانْفِرُوا ثُبات أَوِ انْفِرُوا جَميعاً). آنجا كه لازم است در دسته هاى مختلف و پراكنده حركت كنيد از اين طريق وارد شويد، و آنجا كه ايجاب مى كند همگى به صورت يك ارتش به هم پيوسته به ميدان دشمن بشتابيد، اجتماع را فراموش نكنيد. «ثُبات» جمع «ثُبة» (بر وزن گنه) به معنى دسته جات پراكنده است و در اصل از ماده «ثَبْى» به معنى جمع گرفته شده. «حِذْر» (بر وزن خضر) به معنى بيدارى و آماده باش و مراقبت در برابر خطر است و گاهى به معنى وسيله اى كه به كمك آن با خطر مبارزه مى شود نيز آمده. بعضى از مفسران «حِذْر» را در آيه فوق تنها به معنى «اسلحه» تفسير كرده اند، در حالى كه «حِذْر» معنى وسيعى دارد و مخصوص «اسلحه» نيست، به علاوه در آيه 102 همين سوره دليل روشنى است كه حذر با اسلحه تفاوت دارد آنجا كه مى فرمايد: ... أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ: «مانعى ندارد كه به هنگام ضرورت، در موقع نماز در ميدان جنگ سلاح خود را به زمين بگذاريد، ولى حذر يعنى مراقبت و آماده باش را از دست ندهيد»! اين آيه دستور جامع و همه جانبه اى به تمام مسلمانان، در همه قرون و اعصار، مى دهد كه: براى حفظ امنيت خود و دفاع از مرزهاى خويش، دائماً مراقب باشند، و يك نوع آماده باش مادّى و معنوى به طور دائم بر اجتماع آنها حكومت كند. جالب اين كه: معنى «حِذْر» به قدرى وسيع است كه هر گونه وسيله مادّى و معنوى را در بر مى گيرد، از جمله اين كه مسلمانان بايد در هر زمان از موقعيت دشمن، نوع سلاح، روش هاى جنگى، ميزان آمادگى، و تعداد اسلحه و كارائى آنها با خبر باشند; زيرا تمام اين موضوعات در پيشگيرى از خطر دشمن و حاصل شدن مفهوم «حِذْر» مؤثر است. و از طرف ديگر: براى دفاع از خويشتن نيز هر گونه آمادگى از نظر روانى و معنوى، و از نظر بسيج منابع فرهنگى، اقتصادى و انسانى، و همچنين استفاده از كامل ترين نوع سلاح زمان و طرز به كار گرفتن آن را فراهم سازند. مسلماً اگر مسلمانان همين يك آيه را در زندگى خود پياده كرده بودند در طول تاريخ پر ماجراى خويش هرگز گرفتار شكست و ناكامى نمى شدند. و همان طور كه آيه فوق اشاره مى كند نبايد در استفاده كردن از روش هاى مختلف مبارزه، جمود به خرج داد، بلكه بايد با توجه به مقتضيات زمان و مكان، و چگونگى موقعيت دشمن اقدام نمايند، آنجا كه وضع دشمن طورى است كه بايد در دسته جات مختلف به سوى او بروند از اين روش استفاده كنند و هر كدام برنامه مخصوص به خود در مقابله با او داشته باشند، و آنجا كه ايجاب مى كند همه با برنامه واحد، تهاجم را شروع كنند در يك صف بايستند. از اينجا روشن مى شود اين كه: بعضى از افراد اصرار دارند مسلمانان در مبارزات اجتماعى خود، همه، روش واحدى را انتخاب كنند و هيچگونه تفاوتى در تاكتيك ها نداشته باشند، علاوه بر اين كه با منطق و تجربه، سازگار نيست با روح تعليمات اسلام نيز موافق نمى باشد. و شايد آيه فوق اشاره اى به اين معنى نيز در بر داشته باشد كه مسأله مهم پيشبرد اهداف واقعى است، خواه موقعيت ايجاب كند كه همه از يك روش استفاده كنند و يا از روش هاى گوناگون. ضمناً از كلمه «جَمِيْعاً» استفاده مى شود: براى مقابله با دشمن همه مسلمانان بدون استثناء بايد شركت جويند و اين حكم اختصاص به دسته معينى ندارد.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۷۱ ,
ايمان ,
آمادگی ,
دشمن ,
متعدد ,
واحد ,
دسته ,
حرکت ,
رحلت ,
شهادت ,
پیامبر ,
امام حسن مجتبی علیه السلام ,
بهائم ,
واجبات الهی ,
آگاهی ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 16 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تقدّم بهشت بر جهنّم در خلقت حضرت امام باقر علیه السلام إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْجَنَّةَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ النَّارَ وَ خَلَقَ الطَّاعَةَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْمَعْصِيَةَ وَ خَلَقَ الرَّحْمَةَ قَبْلَ الْغَضَبِ وَ خَلَقَ الْخَيْرَ قَبْلَ الشَّر خداوند بهشت را قبل از خلق آتش آفرید؛ و طاعت را قبل از خلق معصیت؛ و رحمت را قبل از غضب؛ و خیر را قبل از شر خلق نمود. «کافی» ج ۸ ص ۱۴۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
هر پیشامدی برای مؤمن خیر است حضرت امام صادق علیه السلام إنَّ الْمُؤْمِنَ لَوْ أَصْبَحَ لَهُ مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، كَانَ ذلِكَ خَيْراً لَهُ، وَ لَوْ أَصْبَحَ مُقَطَّعاً أَعْضَاؤُهُ، كَانَ ذلِكَ خَيْراً لَهُ حقّاً اگر حال و روز مؤمن طوری شود که آنچه بین مشرق و مغرب است متعلّق به او باشد، برایش خیر است؛ و اگر اعضای بدنش بریده شود، همین برایش خیر است. «کافی» ج ۲ ص ۲۴۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
اميرالمؤمنين امام علی (عليه السلام) : أوصِيكُمَا بِتَقْوَى اَللَّهِ وَ أَلاَّ تَبْغِيَا اَلدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لاَ تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولاَ بِالْحَقِّ وَ اِعْمَلاَ لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً. من شما را به تقوا و پرهیزکاری توصیه می کنم و سفارش می کنم در پی زرق و برق دنیا نباشید ، هر چند دنیا به سراغ شما بیاید و بر آنچه از دنیا از دست می دهید تاسف نخورید . سخن حق بگویید و برای اجر و پاداش الهی ( نه برای چشم داشت از مردم ) کار کنید ، همواره دشمن ظالم و یار و مددکار مظلوم باشید. نهجالبلاغه ، نامه ۴٧
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
علامه طباطبایی(رضوان الله تعالی علیه) :
اگر منع مردم نبود ، بنده از دم مسجد گوهرشاد تا ضریح امام رضا(ع) زمین را میبوسیدم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا(علیه السلام) لا یَستَکملُ عبدٌ حقیقةَ الإیمانِ حتی تکون فیه خصالٌ ثلاثٌ، التَّفَقُّه فی الدین و حُسنُ التَّقدیرِ فی المعیشة والصبرُ علی الرَزایا. حقیقت ایمان بنده کامل نمی شود مگر در وی سه ویژگی باشد : فهم دین اندازه گیری(مدیریت) درست در زندگی صبر و شکیبایی بر سختیها و گرفتاریها عیون اخبار الرضا(علیه السلام) ج١، ص ٣٠۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۶۹ تا ۷۰ ۶۹ وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً ۷۰ ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللّهِ وَ کَفى بِاللّهِ عَلیماً ترجمه: ۶۹ـ و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز) همنشین کسانى خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده; از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان; و آنها رفیق هاى خوبى هستند! ۷۰ ـ این موهبتى از ناحیه خداست. و کافى است که او، (از حال بندگان، و نیات و اعمالشان) آگاه است. شان نزول یکى از صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به نام «ثوبان» که نسبت به آن حضرت محبت و علاقه شدیدى داشت، روزى با حال پریشان خدمتش رسید، پیامبر(صلى الله علیه وآله) از سبب ناراحتى او سؤال نمود، در جواب عرض کرد: زمانى که از شما دور مى شوم و شما را نمى بینم ناراحت مى شوم، امروز در این فکر فرو رفته بودم که فرداى قیامت اگر من اهل بهشت باشم، مسلماً در مقام و جایگاه شما نخواهم بود، و بنابراین شما را هرگز نخواهم دید. و اگر اهل بهشت نباشم، که تکلیفم روشن است، بنابراین در هر حال از درک حضور شما محروم خواهم شد، با این حال چرا افسرده نباشم؟! دو آیه فوق نازل شد و به این گونه اشخاص بشارت داد که افراد مطیع پروردگار در بهشت نیز، همنشین پیامبران و برگزیدگان خدا خواهند بود، سپس پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود: به خدا سوگند، ایمان مسلمانى کامل نمى شود، مگر این که مرا از خود و پدر و مادر و همه بستگان بیشتر دوست داشته باشد. و در برابر گفتار من تسلیم باشد. تفسیر در این آیه، یکى دیگر از افتخارات کسانى که مطیع فرمان خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله)باشند، بیان شده، و در حقیقت، امتیازاتى را که در آیات قبل گذشت، تکمیل مى کند و آن همنشینى با کسانى است که خداوند، نعمت خود را بر آنها تمام کرده است، مى فرماید: «کسى که مطیع خدا و رسول او باشد (در رستاخیز) همنشین کسانى خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده است» (وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ). و همان طور که در سوره «حمد»، بیان شده است، کسانى مشمول این نعمتند که همواره در جاده مستقیم گام برمى دارند و کوچک ترین انحراف و گمراهى ندارند. آن گاه در توضیح این جمله و بیان کسانى که خداوند نعمت خویش را بر آنها تمام کرده است، به چهار طایفه اشاره مى کند، که در واقع ارکان چهارگانه این موضوع هستند، یعنى «پیامبران، راستگویان، شهیدان و صالحان و اینان رفیق هاى خوبى هستند» (مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً). بنابراین، گروه هاى چهارگانه عبارتند از: 1 ـ «انبیاء» و فرستادگان مخصوص پروردگار که نخستین گام را براى هدایت و رهبرى مردم و دعوت به صراط مستقیم برمى دارند (مِنَ النَّبِیِّینَ). 2 ـ «راستگویان»، کسانى که هم در سخن راست مى گویند و هم با عمل و کردار صدق گفتار خود را اثبات مى کنند و نشان مى دهند که مدعى ایمان نیستند، بلکه به راستى به فرمان هاى الهى ایمان دارند (وَ الصِّدِّیقینَ). از این تعبیر روشن مى شود: بعد از مقام نبوت، مقامى بالاتر از مقام صدق و راستى نیست، نه تنها راستى در گفتار، که راستى در عمل و کردار که شامل امانت و اخلاص نیز مى گردد; زیرا «امانت» همان صداقت در عمل است، همان طور که «راستگوئى» امانت در گفتار است. و در مقابل آن، هیچ صفت زشتى بعد از کفر بدتر از «دروغ و نفاق و خیانت» در سخن و عمل نیست (باید توجه داشت: «صِدِّیق» صیغه مبالغه است و به معنى کسى است که سر تا پا راستى و درستى است). در بعضى از روایات «صدّیق» به على(علیه السلام) و امامان اهل بیت(علیهم السلام) تفسیر شده است و همان طور که بارها گفته ایم، این گونه تفسیرها بیان مصداق روشن و عالى آیات است و معنى انحصار را نمى رساند. 3 ـ «شهداء» و کشته شدگان در راه هدف و عقیده پاک الهى، و یا افراد برجسته اى که روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسان ها هستند (وَ الشُّهَداءِ) 4 ـ «صالحان» و افراد شایسته و برجسته اى که با انجام کارهاى مثبت، سازنده و مفید و پیروى از اوامر انبیاء به مقامات برجسته اى نائل شده اند (وَ الصّالِحینَ). و به همین جهت، در روایات ما «صالحین» به یاران برگزیده ائمه تفسیر شده است، و این نیز همانند آنچه درباره «صدیقین» گذشت، از قبیل بیان فرد شاخص است. نکته اى که یادآورى آن در اینجا لازم مى باشد، این است که: ذکر این مراحل چهارگانه ممکن است اشاره به این معنى باشد که براى ساختن یک جامعه انسانى سالم و شایسته، نخست باید رهبران به حق و انبیاء وارد میدان شوند، به دنبال آنها مبلغان صدیق که قول و عمل آنها با یکدیگر هماهنگ است و اهداف آنها را در همه جا پخش کنند. آن گاه به دنبال این دوران سازندگى فکرى، جمعى در برابر عناصر آلوده و آنهائى که موانع راه حقند، بایستند و قربانى دهند و شهید گردند و محصول این کوشش ها و تلاش ها به وجود آمدن «صالحان» و «اجتماعى پاک و شایسته» است. روشن است صالحان نیز براى روشن نگاه داشتن مشعل حق نسبت به نسل هاى آینده، همین وظائف سه گانه را انجام خواهند داد، رهبرى مى کنند، تبلیغ مى نمایند، و قربانى مى دهند. ضمناً از آیات فوق، این حقیقت به روشنى استفاده مى شود که: موضوع معاشران خوب و همنشین هاى با ارزش به قدرى اهمیت دارد که حتى در عالم آخرت براى تکمیل نعمت هاى بهشتى این نعمت بزرگ به «مطیعان» ارزانى مى گردد، و آنها علاوه بر همه افتخارات، همنشینانى همچون پیامبران، صدیقان و شهیدان و صالحان خواهند داشت. شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که: معاشرت مطیعان با این طوائف چهارگانه مفهومش این نیست که آنها در مقام و مرتبه از هر جهت برابر و مساویند، بلکه در عین معاشرت با یکدیگر، هر کدام سهم خاصى (طبق مقام خود) از مواهب و الطاف خداوند دارند، همان طور که فى المثل درختان، گل ها و گیاهانِ یک باغ در عین این که گرد هم هستند و از نور آفتاب و باران بهره مى برند، بهره هاى آنها همانند ارزش هاى آنها یکسان نیست. سپس در آیه بعد، براى بیان اهمیت این امتیاز بزرگ (همنشینى با برگزیدگان) مى فرماید: «این موهبتى است از ناحیه خدا، و او از حال بندگان و نیات و شایستگى هاى آنها آگاه است» (ذلِکَ الْفَضْلُ مِنَ اللّهِ وَ کَفى بِاللّهِ عَلیماً). البته «ذلِکَ» که اسم اشاره بعید است، در این گونه موارد براى اهمیت و علوّ مقام به کار مى رود.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۶۹ تا ۷۰ ,
خدا ,
پیامبر ,
اطاعت ,
روز رستاخیز ,
روز ,
رستاخیز ,
همنشین ,
نعمت ,
پیامبران ,
صدیقان ,
شهیدان ,
شهداء ,
صالحان ,
رفیق ,
موهبت ,
بندگان ,
نیات ,
اعمال ,
آگاه ,
زندگی ,
مدیریت ,
صبر ,
شکیبایی ,
سختی ,
گرفتاری ,
حقیقت ایمان ,
بنده ,
تقوا ,
پرهیزکاری ,
توصیه ,
زرق و برق دنیا ,
اجر ,
پاداش الهی ,
دشمن ,
ظالم ,
یار ,
مددکار ,
مظلوم ,
مومن ,
خیر ,
پیشامد ,
مشرق ,
مغرب ,
اميرالمؤمنين امام علی عليه السلام ,
امام صادق علیه السلام ,
امام باقر علیه السلام ,
بهشت ,
جهنم ,
تقدم ,
یا زهراء سلام الله علیه ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 16 مهر 1400
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
قلیاف: خاک امپراتوری ایران حکومت فارس نیست؛ تا سال ۱۹۱۸ به ما آذربایجان نمیگفتند رئیس پیشین پارلمان جمهوری باکو: روسها به ایران یورش آوردند و اینجا (باکو) را اشغال کردند. یعنی خاک امپراتوری ایران، حکومت فارس نیست! کمی به مغز و سرتان محکم بزنید تا سال ۱۹۱۸ به ما آذربایجان نمیگفتند، اینها در نوشتههای تاریخی هم هست بروید بخوانید؛ من یک تاریخدان عادی در آذربایجان (باکو) نمیبینم.میگویند آذریهای ایران استقلالطلباند ستارخان جنگید تا آذربایجان را مستقل کند! اینها همگی دروغ هستند. ستارخان برای برپایی مجلس در ایران به پا خاست؛ اصلا از این خبرها نبوده است که میخواست آذربایجان را مستقل کند.میگویند ایران را درهم میکوبیم، از این خبرها نیست از این کارها با ایران نمیتوان کرد. ارتش ایران آنجا ایستاده است و عربستان و امارات از ترس ایران به فکر نزدیک شدن به ایران هستند. ایران ده سال با عراق جنگید؛ پشتیبانیهایی که آمریکا و غیره از عراق کردند و با آن همه کمک کاری پیش نبردند؛ ایران تا پایان هم ایستادگی کرد.
منبع:
https://t.me/fazylatha
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حوزههای علمیه ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه آل عمران ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
انتخابات ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
ماه صفر ,
اربعین حسینی علیه السلام ,
,
:: برچسبها:
قلیاف ,
آذربایجان ,
باکو ,
تاریخی ,
تاریخدان ,
ستارخان ,
مستقل ,
مجلس ,
ارتش ایران ,
عربستان ,
امارات ,
ترس ,
عراق ,
آمریکا ,
پشتیبانی ,
ایستادگی ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 15 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
خداوند از چه کسی عملِ کم را قبول میکند؟ حضرت امام صادق علیه السلام منْ رَضِيَ مِنَ اللَّهِ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْمَعَاشِ رَضِيَ اللَّهُ مِنْهُ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْعَمَل هر کس به امکانات اندکی که از ناحیۀ خدا برایش مقدّر می شود خشنود باشد، خدا به عمل اندک او راضی می شود. «کافی» ج ۲ ص ۱۳۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
اگر میخواهی در بهترین حالت از دنیا بروی... حضرت امام صادق علیه السلام إنْ أَرَدْتَ أَنْ يُخْتَمَ بِخَيْرٍ عَمَلُكَ حَتَّى تُقْبَضَ وَ أَنْتَ فِي أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ فَعَظِّمْ لِلَّهِ حَقَّهُ أَنْ لَا تَبْذُلَ نَعْمَاءَهُ فِي مَعَاصِيهِ وَ أَنْ تَغْتَرَّ بِحِلْمِهِ عَنْكَ وَ أَكْرِمْ كُلَّ مَنْ وَجَدْتَهُ يَذْكُرُ مِنَّا أَوْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا ثُمَّ لَيْسَ عَلَيْكَ صَادِقاً كَانَ أَوْ كَاذِباً إِنَّمَا لَكَ نِيَّتُكَ وَ عَلَيْهِ كَذِبُهُ. اگر میخواهی پروندهات با بهترین عملت بسته شود تا در حالی که در بهترین کارها هستی قبض روح شوی، حقّ خدا را بزرگ بشمار به این که نعمتهای او را در راه معاصی او مصرف نکنی، و با حلم او نسبت به خودت فریب نخوری. و هر کسی را دیدی که از ما یاد میکند یا خود را به محبّت ما متّصل میکند، اکرام کن؛ آنگاه اگر او در این ادعا صادق باشد یا کاذب بر عهده تو نیست، تو بواسطه نیّتت بهره میبری و کذب او برعهده خودش است. «عیون أخبار الرضا علیه السلام» ج ۲ ص ۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمومنین (عليه السلام) فرمودند : يومُ العَدلِ على الظّالِمِ أشَدُّ مِن يَومِ الجَورِ على المَظلُومِ . روز عدالت براى ستمگر، سخت تر از روز ستم بر ستمديده است. نهج البلاغة ، حكمت۳۴۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۶۶ تا ۶۸ ۶۶وَ لَوْ أَنّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلاّ قَلیلٌ مِنْهُمْ وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما یُوعَظُونَ بِهِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبیتاً ۶۷ وَ إِذاً لآَتَیْناهُمْ مِنْ لَدُنّا أَجْراً عَظیماً ۶۸ وَ لَهَدَیْناهُمْ صِراطاً مُسْتَقیماً ترجمه: ۶۶ـ اگر (همانند بعضى از امت هاى پیشین،) به آنان دستور مى دادیم: «یکدیگر را به قتل برسانید» و یا: «از وطن و خانه خود، بیرون روید»، تنها عده کمى از آنها عمل مى کردند. و اگر اندرزهائى را که به آنان داده مى شد انجام مى دادند، براى آنها بهتر بود; و موجب تقویت ایمان آنها مى شد. ۶۷ـ و در این صورت، پاداش بزرگى از ناحیه خود به آنها مى دادیم. ۶۸ ـ و آنها را به راه راست، هدایت مى کردیم. تفسیر در اینجا براى تکمیل بحث گذشته، درباره کسانى که از داورى هاى عادلانه پیامبر(صلى الله علیه وآله) گاهى احساس ناراحتى مى کردند، اشاره به پاره اى از تکالیف طاقت فرساى امم پیشین کرده که: ما تکلیف شاق و مشکلى بر دوش اینها نگذاشتیم، اگر همانند بعضى از امم پیشین (مانند یهود که پس از بت پرستى و گوساله پرستى به آنها دستور داده شد: یکدیگر را به کفاره این گناه بزرگ به قتل برسانند، و یا از وطن مورد علاقه خود بیرون روند) به اینها نیز چنین دستور سنگین و سختى را مى دادیم، چگونه در برابر انجام آن طاقت مى آوردند، اینها که درباره آبیارى کردن یک نخلستان و داورى پیامبر(صلى الله علیه وآله) نسبت به آن، تسلیم نیستند، چگونه مى توانند از عهده آزمایش هاى دیگر در آیند، مى فرماید: «ما اگر به آنها دستور مى دادیم یکدیگر را بکشید، یا از آبادى هاى خود خارج شوید، جز عده کمى آن را انجام نمى دادند» (وَ لَوْ أَنّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلاّ قَلیلٌ مِنْهُمْ). مسلماً اگر چنان دستورى به آنها مى دادیم که یکدیگر را بکشید، یا از وطن خود خارج شوید، تنها عده کمى از آنها آن را انجام مى دادند. به گفته بعضى از مفسران، مسأله «تن در دادن به کشته شدن» و «خارج شدن از وطن»، از جهاتى شبیه به یکدیگرند; زیرا بدن، وطن روح آدمى است، همان طور که وطن، همانند جسم انسان است، هم ترک وطن جسم، کار مشکلى است و هم چشم پوشى از وطنى که زادگاه و جایگاه انسان است. سپس مى فرماید: «اگر آنها اندرزهاى خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به کار بندند، هم به سودشان است، و هم باعث تقویت ایمان آنها است» (وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما یُوعَظُونَ بِهِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبیتاً). جالب توجه این که: در این آیه، از فرمان ها و احکام الهى تعبیر به موعظه و اندرز شده است، اشاره به این که احکام مزبور چیزى نیست که به سود فرمان دهنده (خداوند) بوده باشد، بلکه در حقیقت اندرزهائى است که به نفع موعظه شونده است، و لذا بلافاصله مى فرماید: این اطاعت هم به سود شما است و هم موجب تقویت ایمان شما مى گردد. به این نکته نیز باید توجه داشت که در پایان مى گوید: هر قدر انسان در مسیر اطاعت فرمان خدا گام بردارد ثبات و استقامت او بیشتر مى شود، در واقع اطاعت فرمان، یک نوع ورزش روحى براى انسان است که ادامه و تکرار آن همانند ورزش هاى جسمانى، روز به روز قوت، قدرت، ثبات و استحکام بیشترى مى آفریند، و تدریجاً انسان به جائى مى رسد که هیچ قدرتى نمى تواند بر نیروى ایمان او غلبه کند و او را بفریبد. در آیه بعد سومین فایده تسلیم و اطاعت در برابر خدا را بیان کرده، مى فرماید: «در این هنگام (علاوه بر آنچه گفته شد) پاداش عظیمى نیز به آنها خواهیم داد» (وَ إِذاً لآَتَیْناهُمْ مِنْ لَدُنّا أَجْراً عَظیماً). و در آخرین آیه از آیات فوق، به چهارمین نتیجه اشاره کرده مى فرماید: «و مسلماً آنها را به راه راست هدایت کردیم» (وَ لَهَدَیْناهُمْ صِراطاً مُسْتَقیماً). روشن است منظور از این هدایت، راهنمائى به اصل دین و آئین نیست، بلکه الطاف تازه اى است که از طرف خداوند به صورت هدایت ثانوى و به عنوان پاداش، به این گونه افراد شایسته داده مى شود، و مانند چیزى است که در آیه 17 سوره «محمّد»(صلى الله علیه وآله) به آن اشاره شده است، که مى فرماید: وَ الَّذِیْنَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً: «کسانى که در راه هدایت گام بردارند، خداوند بر هدایت آنها مى افزاید». در روایتى نقل شده: هنگامى که آیه «وَ لَوْ أَنّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ...» نازل گردید، یکى از مسلمانان با ایمان گفت: به خدا سوگند اگر چنین دستورهاى سنگینى از طرف خدا به ما داده مى شد، حتماً انجام مى دادیم، ولى شکر خدا را که از چنین دستورى معاف شده ایم، این سخن به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید، فرمود: اِنَّ مِنْ أُمَّتِى لَرِجالاً اَلاِیْمانُ أَثْبَتُ فِى قُلُوبِهِمْ مِنَ الْجِبالِ الرَّواسِىَ: «بعضى از پیروان من چنانند که، ایمان در دل هاى آنها پابرجاتر است از کوه هاى محکم و استوار»!
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
خداوند ,
عمل کم ,
امام صادق علیه السلام ,
امکانات ,
خدا ,
خشنود ,
عمل اندک ,
راضی ,
کافی ,
مرگ ,
مردن ,
پرونده عمل ,
بهترین کارها ,
حق خدا ,
نعمت ,
معاصی ,
حلم ,
فریب ,
یاد ,
محبت ,
متصل ,
اکرام ,
ادعا ,
صادق ,
کاذب ,
نیت ,
کذب ,
عدالت ,
ستمگر ,
ستم ,
ستمدیده ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 15 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کسی که خدا خیر او را بخواهد حضرت امام صادق علیه السلام منْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَام وَ حُبَّ زِيَارَتِه خداوند برای هر کس ارادۀ خیر بفرماید، محبّت حسین علیه السلام و میل به زیارتش را در قلب او می اندازد. «کامل الزیارات» ص ۱۴۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم مؤمنانی که قبل از ظهور امام زمان علیه السّلام از دنیا می روند حضرت امام صادق علیه السلام إذَا قَامَ أُتِيَ الْمُؤْمِنُ فِي قَبْرِهِ فَيُقَالُ لَهُ يَا هَذَا إِنَّهُ قَدْ ظَهَرَ صَاحِبُكَ فَإِنْ تَشَأْ أَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَالْحَقْ وَ إِنْ تَشَأْ أَنْ تُقِيمَ فِي كَرَامَةِ رَبِّكَ فَأَقِم وقتی حضرت مهدی علیه السلام قیام می فرمایند، به مؤمن در قبر گفته می شود: امام تو ظهور کرده است؛ اگر میخواهی به ایشان ملحق شوی ملحق شو؛ و اگر میخواهی در کرامتِ پروردگارت بمانی، بمان. «الغیبه» شیخ طوسی ص ۲۵۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمومنین امام علی ( علیه السلام) فرمودند : اگر سه چیز را در زندگیتان اصلاح کنید خداوند سه چیز دیگر را برای شما اصلاح میکند باطنت را اصلاح کن خداوند ظاهرت را اصلاح میکند و خوبی ات را سر زبانها می اندازد . رابطه ات را با خدا اصلاح کن ,خداوند رابطه ات را با مردم اصلاح میکند و باعث احترام خلق به تو میشود . آخرتت را اصلاح کن ، خداوند امر دنیای تو را اصلاح میکند. خصال شیخ صدوق
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ امام حسن مجتبی (علیه السلام) تُجهَلُ النِّعَمُ ما أقامَت، فإذا وَلَّت عُرِفَت. نعمت ها تا هستند ناشناخته اند و همین که رفتند[قدرشان]شناخته می شوند. منبع : مجلسی، بحارالأنوار، ج 78، ص 11
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله و سلم) فرمودند : اتَّقِ المَحارِمَ تَکُن أعبَدَ النّاسِ وَ ارضِ بِما قَسَمَ اللَّهُ لَکَ تَکُن أغنَى النّاسِ از چیزهاى حرام بپرهیز تا از همه کس عابدتر باشى و به قسمت خویش راضى باش تا از همه کس ثروتمندتر باشى. نهج الفصاحه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۶۵ ۶۵ فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً ترجمه: ۶۵ ـ به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر این که در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند; و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند; و کاملاً تسلیم باشند. شان نزول «زبیر بن عوام» که از مهاجران بود، با یکى از انصار (مسلمانان «مدینه») بر سر آبیارى نخلستان هاى خود که در کنار هم قرار داشتند، اختلافى پیدا کرده بودند، هر دو براى حل اختلاف، خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیدند، از آنجا که باغستان «زبیر» در قسمت بالاى نهر و باغستان انصارى در قسمت پائین نهر قرار داشت، پیامبر(صلى الله علیه وآله) به «زبیر» دستور داد: اول او باغ هایش را آبیارى کند و بعد مسلمان انصارى (و این مطابق همان سنتى بود که در باغ هاى مجاور هم جریان داشت). اما مرد انصارى به ظاهر مسلمان از داورى عادلانه پیامبر(صلى الله علیه وآله) ناراحت شده، گفت: آیا این قضاوت به خاطر آن بود که «زبیر»، عمه زاده تو است؟! پیامبر(صلى الله علیه وآله) از این سخن بسیار ناراحت شد، به حدّى که رنگ رخسار او دگرگون گردید، در این موقع آیه فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد در بعضى از تفاسیر اسلامى شأن نزول هاى دیگرى ذکر شده، که کم و بیش با شأن نزول فوق شباهت دارد (تفسیر تبیان، و طبرسى، و المنار). تفسیر گرچه شأن نزول خاصى در بالا براى آیه فوق نقل شده، ولى همان طور که بارها گفته ایم: شأن نزول هاى خاص هیچ گاه با عمومیت مفهوم آیه منافات ندارد، و به همین دلیل، این آیه مى تواند مکمل بحث آیات قبل نیز بوده باشد. در این آیه، خداوند سوگند یاد کرده که افراد، در صورتى ایمان واقعى خواهند داشت که پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در اختلافات خود به داورى بطلبند و به بیگانگان مراجعه ننمایند، مى فرماید: «به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر این که در اختلافات خود تو را داور قرار دهند» (فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ) سپس مى فرماید: نه فقط به داورى را به نزد تو آورند، بلکه هنگامى که تو در میان آنها حکمى کردى، خواه به سود آنها باشد یا به زیان آنها، علاوه بر این که اعتراض نکنند، «بلکه از آنچه قضاوت کرده اى، در دل خود نیز احساس ناراحتى ننمایند و کاملاً تسلیم باشند» (ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً). گرچه ناراحتى درونى از قضاوت هائى که احیاناً به زیان انسان است، غالباً اختیارى نیست، ولى با تربیت هاى اخلاقى و پرورش روح تسلیم در برابر حق و عدالت، و توجه به موقعیت واقعى پیامبر(صلى الله علیه وآله) حالتى در انسان پیدا مى شود که: هیچ گاه از داورى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و حتى دانشمندانى که جانشینان او هستند، هرگز ناراحت نخواهد شد. به هر حال، مسلمانان واقعى موظفند روح تسلیم در برابر حق را در خود پرورش دهند. جالب توجه این که: در آیه فوق نشانه هاى ایمان واقعى و راسخ را در سه مرحله بیان کرده است: الف ـ در تمامى موارد اختلاف، خواه بزرگ باشد یا کوچک، به قضاوت و داورى پیامبر(صلى الله علیه وآله) که از حکم الهى سرچشمه مى گیرد، مراجعه کنند، نه به طاغوت و داوران باطل. ب ـ هیچ گاه در برابر قضاوت ها و فرمان هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) ـ که همان فرمان خدا است ـ حتى در دل خود احساس ناراحتى نکنند، و به داورى ها و احکام او بدبین نباشند. ج ـ در مقام عمل نیز آن را دقیقاً اجرا کنند و به طور کامل تسلیم حق باشند. روشن است قبول یک مکتب و فرمان هاى آن، در مواردى که به سود انسان تمام مى شود، دلیل بر ایمان به آن مکتب نیست. بلکه آنجا که ظاهراً به زیان انسان است، اما در واقع مطابق با حق و عدالت است، اگر پذیرفته شود، نشانه ایمان است. در حدیثى که از امام صادق(علیه السلام) در کتاب «کافى» در تفسیر این آیه نقل شده، چنین مى خوانیم: «اگر جمعیتى خدا را بپرستند، نماز را به پا دارند، زکات را بپردازند، روزه ماه رمضان و حج را به جا آورند، ولى نسبت به کارهائى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) انجام داده با سوء ظن بنگرند و یا بگویند: اگر او فلان کار را انجام نداده بود بهتر بود، آنها در حقیقت مؤمنان واقعى نیستند». سپس امام(علیه السلام) آیه فوق را تلاوت فرموده، چنین گفت: «بر شما باد که در مقابل خدا و حق همیشه تسلیم باشید» این آیه یکى از دلائل معصوم بودن پیامبر(صلى الله علیه وآله) است; زیرا دستور به تسلیم مطلق ـ از نظر گفتار و کردار ـ در برابر همه فرمان هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و حتى تسلیم قلبى در برابر او، نشانه روشنى بر این است که، او در احکام، فرمان ها و داورى هایش نه اشتباه مى کند و نه عمداً چیزى بر خلاف حق مى گوید، هم معصوم از خطاست و هم معصوم از گناه. آیه فوق، هر گونه اجتهاد در مقام نص پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اظهار عقیده را در مواردى که حکم صریح از طرف خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) درباره آن رسیده باشد، نفى مى کند. بنابراین، اگر در تواریخ اسلامى مى بینیم گاهى بعضى از افراد در برابر حکم خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) اجتهاد و یا اظهار نظر مى کردند و مثلاً مى گفتند: «پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین گفته و ما چنین مى گوئیم»، باید قبول کنیم که عمل آنها بر خلاف صریح آیه فوق است.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
خداوند ,
محبّت حسین علیه السلام ,
زیارت ,
خیر ,
ظهور امام زمان علیه السلام ,
حضرت مهدی علیه السلام ,
قیام ,
مومن ,
قبر ,
ظهور ,
امام ,
محلق ,
کرامت ,
پروردگار ,
باطن ,
اصلاح ,
ظاهر ,
خوبی ,
سرزبان ,
زابطه با خدا ,
مردم ,
احترام ,
خلق ,
آخرت ,
نعمت ,
ناشناخته ,
قدر نعمت ,
امام حسن علیه السلام ,
امام مجتبی علیه السلام ,
امام حسن مجتبی علیه السلام ,
پرهیز ,
حرام ,
عابد ,
قسمت ,
راضی ,
ثروتمند ,
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۶۵ ,
سوگند ,
مومن ,
اختلافات ,
داوری ,
احساس ناراحتی ,
تسلیم ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 15 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
از فضائل زائران سیّدالشهداء علیه السلام حضرت امام صادق علیه السلام إنَّ أَيَّامَ زَائِرِي الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلَامُ لَا تُحْسَبُ مِنْ أَعْمَارِهِمْ وَ لَا تُعَدُّ مِنْ آجَالِهِمْ روزهای زیارت امام حسین علیه السلام از عمر زائران به حساب نمی آید و از اجل هایشان شمرده نمی شود. کامل الزیارات ص ۱۳۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
ضرورت حسن ظن به خداوند متعال حضرت امام رضا علیه السلام أحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ بِي إِنْ خَيْراً فَخَيْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّا گمانت را به خداوند نیکو بگردان، چرا که خدای عزّوجلّ میفرماید: من نزد گمان بنده ام هستم که به من ایمان دارد، اگر گمانش خیر باشد، (رفتار من با او نیز) خیر است، و اگر شرّ باشد، شر خواهد بود. «کافی» ج ۲ ص ۷۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا (عليه السلام) : من فَرَّجَ عن مُؤمِنٍ كُربَةً مِن كُرَبِ الدنيا فَرَّجَ اللّه ُ عَنهُ كُربَةً مِن كُرَبِ الآخِرَةِ . هر كه غمى از غمهاى دنيا را از دل مؤمنى برطرف سازد، خداوند غمى از غمهاى آخرت را از دلش بزدايد . بحار الأنوار ج۷۴ ص۲۳۳
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۶۴ ۶۴ وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحیماً ترجمه: ۶۴ ـ ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر براى این که به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامى که به خود ستم مى کردند (و فرمان هاى خدا را زیر پا مى گذاردند)، به نزد تو مى آمدند، و از خدا طلب آمرزش مى کردند، و پیامبر هم براى آنها استغفار مى کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند.
تفسیر قرآن در آیات گذشته، مراجعه به داوران جور را شدیداً محکوم نمود، و در این آیه به عنوان تأکید این سخن مى گوید: «ما هیچ پیامبرى را که نفرستادیم، مگر براى این که به فرمان خدا از آنها اطاعت شود». و هیچگونه مخالفتى نسبت به آنها انجام نگردد (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّهِ). زیرا آنها هم رسول و فرستاده خدا بوده اند و هم رئیس حکومت الهى، بنابراین مردم موظف بوده اند، هم از نظر بیان احکام خداوند و هم از نظر چگونگى اجراى آن از آنها پیروى کنند، و تنها به ادعاى ایمان قناعت نکنند. از این جمله، به خوبى استفاده مى شود: هدف از فرستادن پیامبران، اطاعت و فرمانبردارى همه مردم بوده است، حال اگر بعضى از مردم از آزادى خود سوء استفاده کردند و اطاعت ننمودند، تقصیر متوجه خود آنها است. بنابراین، آیه فوق عقیده جبریّون ـ که مى گویند: بعضى از مردم از آغاز، موظف به اطاعت، و بعضى محکوم به عصیان و مخالفت هستند ـ را نفى مى کند. ضمناً از تعبیر «بِاِذْنِ اللّهِ» استفاده مى شود: پیامبران الهى هر چه دارند از ناحیه خدا است و به عبارت دیگر، وجوب اطاعت آنها بالذات نیست، بلکه آن هم به فرمان پروردگار و از ناحیه اوست. پس از آن، در دنباله آیه، راه بازگشت را به روى گناهکاران و آنها که به طاغوت مراجعه کردند، و یا به نحوى از انحاء مرتکب گناهى شدند، گشوده، مى فرماید: «اگر آنها هنگامى که به خویش ستم کردند، به سوى تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى نمودند، و پیامبر هم براى آنها طلب آمرزش مى نمود، خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند» (وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحیماً). قابل توجه این که: قرآن به جاى این که بگوید: نافرمانى خدا کردند و مراجعه به داوران جور نمودند، مى گوید: اِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ: «هنگامى که به خویش ستم کردند»! اشاره به این که: فایده اطاعت فرمان خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) متوجه خود شما مى شود، و مخالفت با آن در واقع یک نوع ستم به خویشتن است; زیرا زندگى مادى شما را بر هم مى ریزد و از نظر معنوى مایه عقب گردى شما است. در ضمن از این آیه، پاسخ کسانى که توسل جستن به پیامبر و یا امام را یک نوع شرک مى پندارند روشن مى شود; چرا که این آیه صریحاً مى گوید: آمدن به سراغ پیامبر(صلى الله علیه وآله) و او را بر درگاه خدا شفیع قرار دادن، و وساطت و استغفار او براى گنهکاران، مؤثر، و موجب پذیرش توبه، و رحمت الهى است. اگر وساطت، دعا، استغفار و شفاعت خواستن از پیامبر(صلى الله علیه وآله) شرک بود، چگونه ممکن بود قرآن چنین دستورى را به گنهکاران بدهد! منتها افراد خطاکار باید نخست خود توبه کنند و از راه خطا برگردند، سپس براى قبول توبه خود از استغفار پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز استفاده نمایند. بدیهى است: پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمرزنده گناه نیست، او تنها مى تواند از خدا طلب آمرزش کند، و این آیه پاسخ دندان شکنى است به آنها که این گونه وساطت را انکار مى کنند (دقت کنید). جالب توجه این که: قرآن نمى گوید: تو براى آنها استغفار کن بلکه مى گوید: «رسول» براى آنها استغفار کند، این تعبیر گویا اشاره به آن است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) از مقام و موقعیتش استفاده کند و براى خطاکارانِ توبه کننده، استغفار نماید. این معنى (تأثیر استغفار پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى مؤمنان) در آیات دیگرى از قرآن نیز آمده است مانند: آیه 19 سوره «محمّد» و آیه 5 سوره «منافقون» و آیه 114 سوره «توبه» که درباره استغفار ابراهیم نسبت به پدرش (عمویش) اشاره مى کند، و آیات دیگرى که نهى از استغفار براى مشرکان مى کند و مفهومش این است که استغفار براى مؤمنان بى مانع است. و نیز از بعضى از آیات استفاده مى شود: فرشتگان براى جمعى از مؤمنان خطاکار در پیشگاه خداوند استغفار مى کنند خلاصه این که: آیات زیادى از قرآن مجید حکایت از این معنى مى کند که: پیامبران یا فرشتگان و یا مؤمنان پاکدل مى توانند براى بعضى از خطاکاران استغفار کنند، و استغفار آنها در پیشگاه خدا اثر دارد. این خود یکى از معانى شفاعت کردن پیامبر و یا فرشتگان و یا مؤمنان پاکدل براى خطاکاران است، ولى همان طور که گفتیم چنین شفاعتى نیازمند به وجود زمینه، شایستگى و آمادگى در خود خطاکاران است. شگفت انگیز این که از پاره اى از کلمات بعضى از مفسران استفاده مى شود که: خواسته اند استغفار پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آیه فوق را مربوط به تجاوز به حقوق شخصى خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) بدانند، و بگویند: چون نسبت به خود پیغمبر(صلى الله علیه وآله) ستم کرده بودند، لازم بود رضایت او را به دست آورند، تا خداوند از خطاى آنها بگذرد! ولى روشن است: ارجاع داورى به غیر پیامبر(صلى الله علیه وآله) ستمى به شخص پیغمبر نیست، بلکه مخالفت با منصب خاص او و یا به عبارت دیگر مخالفت با فرمان خدا است و به فرض که ستمى بر شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشد، قرآن روى آن تکیه نکرده است، بلکه تکیه قرآن روى این مطلب است که آنها بر خلاف فرمان خدا رفتار کردند. به علاوه، اگر ما به کسى ستم کنیم، رضایت او کافى است، چه نیازى به استغفار او در پیشگاه خدا است؟ و از همه گذشته، به فرض که چنین تفسیرى براى آیه فوق کنیم، در مورد آن همه آیات دیگر که استغفار پیامبران، فرشتگان و مؤمنان را در حق خطاکاران مؤثر مى داند چه خواهیم گفت؟ آیا در مورد آنها نیز پاى حقوق شخصى در میان بوده است؟!.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
زیارت امام حسین علیه السلام ,
امام صادق علیه السلام ,
عمر ,
زائران ,
اجل ,
ضرورت ,
حسن ظن ,
خداوند متعال ,
گمان ,
نیکو ,
بنده ,
ایمان ,
خیر ,
کامل الزیارات ,
کامل ,
امام رضا علیه السلام ,
غم ,
غمهای دنیا ,
دل مومن ,
مومن ,
آخرت ,
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۶۴ ,
پیامبر ,
فرمان خدا ,
اطاعت ,
طلب آمرزش ,
استغفار ,
توبه ,
مهربان ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 15 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بندگان محبوب پروردگار حضرت امام صادق علیه السلام قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْخَلْقُ عِيَالِي فَأَحَبُّهُمْ إِلَيَّ أَلْطَفُهُمْ بِهِمْ وَ أَسْعَاهُمْ فِي حَوَائِجِهِم خداوند عزّوجلّ فرمود: مردم، تحت تکفّل من هستند. پس محبوبترین آنها نزد من کسی است که با آنها بیشتر مدارا کند و برای نیازهای آنها بیشتر تلاش کند. کافی» ج ۲ ص ۱۹۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
ضربه ای که ربا به جامعه وارد می کند سأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَام عَنْ عِلَّةِ تَحْرِيمِ الرِّبَا قَالَ إِنَّهُ لَوْ كَانَ الرِّبَا حَلَالًا لَتَرَكَ النَّاسُ التِّجَارَاتِ وَ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْه هشام بن حکم گوید: از امام صادق علیه السلام دربارۀ علّت تحریم ربا سؤال کردم. فرمودند: علّتش این است که اگر ربا حلال بود، مردم تجارتها و کارهایی که مورد نیازشان است را ترک می کردند. علل الشرائع» ج ۲ ص ۴۸۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۶۱ تا ۶۳ ۶۱ وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنافِقینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً ۶۲ فَکَیْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ ثُمَّ جاؤُکَ یَحْلِفُونَ بِاللّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاّ إِحْساناً وَ تَوْفیقاً ۶۳ أُولئِکَ الَّذینَ یَعْلَمُ اللّهُ ما فی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغا ترجمه: ۶۱ـ و هنگامى که به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خداوند نازل کرده، و به سوى پیامبر بیائید»، منافقان را مى بینى که از (قبول دعوت) تو، اعراض مى کنند! ۶۲ ـ پس چگونه وقتى به خاطر اعمالشان، گرفتار مصیبتى مى شوند، سپس به سراغ تو مى آیند، سوگند به خدا یاد مى کنند که منظور ما (از بردن داورى نزد دیگران)، چیزى جز نیکى کردن و توافق (میان طرفین نزاع،) نبوده است؟! ۶۳ـ آنها کسانى هستند که خدا، آنچه را در دل دارند، مى داند. از (مجازات) آنان صرف نظر کن; و آنها را اندرز ده; و با بیانى رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما! تفسیر به دنبال نهى شدید از مراجعه به طاغوت، و داوران جور، که در آیه سابق آمد، در این سه آیه، نتایج این گونه داورى ها و دستاویزهائى که منافقان براى توجیه کار خود به آن متشبث مى شدند، مورد بررسى قرار گرفته است. در آیه نخست مى فرماید: این گونه مسلمان نماها نه تنها براى داورى به سراغ طاغوت مى روند بلکه هنگامى که به آنها تذکر داده مى شود که به سوى حکم خدا بیائید و داورى پیامبر(صلى الله علیه وآله) را بپذیرید، مقاومت به خرج داده و از قبول دعوت تو اعراض و امتناع مىورزند و با اصرار روى این کار مى ایستند، مى فرماید: «هنگامى که به آنها گفته مى شود: به سوى آنچه خدا نازل کرده و به سوى پیامبر بیائید، منافقان را مى بینى که از قبول دعوت تو اعراض مى کنند» (وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَیْت الْمُنافِقینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً). در حقیقت، قرآن مى گوید: مراجعه آنها به طاغوت یک اشتباه زودگذر نبوده که با یادآورى اصلاح گردد، بلکه مقاومت و اصرار آنها در این کار نشان دهنده روح نفاق و ضعف ایمان آنها است، و گر نه با دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بیدار مى شدند، و به اشتباه خود معترف مى گشتند. و در آیه بعد، این حقیقت را بیان مى کند که: همین افراد منافق هنگامى که در نتیجه اعمالشان گرفتار مصیبتى مى شوند، و در بن بست قرار مى گیرند، به حکم اجبار به سوى تو مى آیند، لذا مى فرماید: «پس چگونه وقتى به خاطر اعمالشان گرفتار مصیبتى مى شوند، به سراغ تو مى آیند» (فَکَیْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ ثُمَّ جاؤُکَ). و در این موقع «سوگند یاد مى کنند که منظور و هدف ما از بردن داورى به نزد دیگران جز نیکى کردن و ایجاد توافق در میان طرفین دعوا نبوده است» (یَحْلِفُونَ بِاللّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاّ إِحْساناً وَ تَوْفیقاً). در اینجا باید به دو نکته توجه داشت: نخست این که: منظور از مصیبتى که دامنگیر آنها مى شود چیست؟ بعید نیست منظور از آن نابسامانى ها، بدبختى ها و مصیبت هائى باشد، که بر اثر داورى طاغوت دامنگیر آنها مى شود; زیرا جاى تردید نیست که اگر بر اثر داورى افراد ناصالح و ستمگر، منفعت آنى عائد یکى از طرفین دعوى شود، چیزى نمى گذرد که ادامه این داورى ها باعث توسعه ظلم و فساد، هرج و مرج، و از هم پاشیدن سازمان اجتماع مى گردد، بنابراین چنین افرادى به زودى نتایج کار خود را خواهند دید و از کرده خود پشیمان مى شوند. بعضى از مفسران احتمال داده اند: منظور از «مصیبت» همان رسوائى منافقان در میان جمعیت و یا مصائبى باشد که به فرمان خدا، دامن آنها را مى گیرد (همانند بلاها و شکست هاى غیر منتظره). نکته دیگر این که: آیا منظور منافقان از کلمه احسان و نیکى، احسان به طرفین دعوى بوده، و یا نسبت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)؟ ممکن است منظورشان هر دو باشد، آنها بهانه هاى مضحکى براى ارجاع داورى به بیگانگان درست کرده بودند، از جمله این که مى گفتند: آوردن داورى به نزد پیغمبر(صلى الله علیه وآله) دون شأن او است!; زیرا غالباً طرفین دعوى جار و جنجال به راه مى اندازند و این با مقام پیامبر(صلى الله علیه وآله) سازگار نیست!. به علاوه، قضاوت و داورى همیشه به زیان یک طرف تمام مى شود، و طبعاً دشمن تراش است، گویا آنها با چنین بهانه هائى مى خواستند خود را تبرئه کنند که منظور ما خدمت به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و طرفین دعوى بوده است. و یا این که اصولاً نظر ما داورى نبوده، بلکه نظر ما آشتى دادن و ایجاد توفیق و توافق در میان طرفین نزاع بوده است. ولى خداوند در آیه سوم، نقاب از چهره آنها کنار مى زند و این گونه تظاهر دروغین را ابطال مى کند، مى فرماید: «اینها کسانى هستند که خداوند اسرار درون دل هاى آنها را مى داند» (أُولئِکَ الَّذینَ یَعْلَمُ اللّهُ ما فی قُلُوبِهِمْ). و در عین حال به پیامبر خود دستور مى دهد: «از مجازات آنها صرف نظر کن» (فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ). لذا پیامبر(صلى الله علیه وآله) همواره با منافقان به خاطر اظهار اسلام، تا آنجا که ممکن بود مدارا مى کرد; زیرا مأمور به ظاهر بود و جز در موارد استثنائى، آنها را مجازات نمى کرد، چه این که ظاهراً در صفوف مسلمانان بودند و ممکن بود مجازات آنها به یک نوع تصفیه حساب شخصى تفسیر شود. سپس دستور مى دهد: آنها را موعظه کن، اندرز ده و با بیانى رسا که در دل و جان آنها نفوذ کند، نتائج اعمالشان را به آنها گوشزد کن» (وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغاً).
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۶۱ تا ۶۳ ,
خداوند ,
پیامبر ,
منافقان ,
قبول دعوت ,
اعراض ,
اعمال ,
مصیبت ,
سوگند ,
داوری ,
نیکی کردن ,
توافق ,
طرفین نزاع ,
دل ,
مجازات ,
اندرز ,
رسا ,
بیان ,
نتایج ,
اعمال ,
گوشزد ,
ضربه ,
ربا ,
جامعه ,
امام صادق علیه السلام ,
حرام ,
خداوند عزوجل ,
تکفل ,
محبوبترین ,
مدارا ,
نیاز ,
تلاش ,
کافی ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 15 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
جایگاه رفیع دین شناسی حضرت امام باقر علیه السلام متَفَقِّهٌ فِي الدِّينِ أَشَدُّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ عَابِد یک نفر که در دین به فهم عمیق رسیده باشد، برای شیطان از عبادت هزار عابد مضرّتر است. بصائر الدرجات» ج ۱ ص ۷ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بندگان خاصّ خدا چگونه به درگاه او حاضر می شوند؟ حضرت امام صادق علیه السلام فیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ علیه السلام أَنْ قَالَ لَهُ...يَا ابْنَ عِمْرَانَ هَبْ لِي مِنْ قَلْبِكَ الْخُشُوعَ وَ مِنْ بَدَنِكَ الْخُضُوعَ وَ مِنْ عَيْنَيْكَ الدُّمُوعَ فِي ظُلَمِ اللَّيْلِ وَ ادْعُنِي فَإِنَّكَ تَجِدُنِي قَرِيباً مُجِيباً از جملۀ آنچه خداوند عزّوجلّ در نجوا به موسی بن عمران فرمود این بود: .... ای پسر عمران؛ در تاریکیهای شب: از ناحیۀ قلبت خشوع (احساس کوچکی در برابر عظمت خدا) و از بدنت افتادگی و خضوع و از چشمانت اشک به درگاه من بیاور و مرا بخوان که حتماً مرا نزدیک و اجابت کننده خواهی یافت. الأمالی» شیخ صدوق ص ۳۵۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
علامه حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه : خروس در سحر به ذکر (سبوح قدوس) در خروش است ! کم از خروس مباش! چون به خروش آمدی بدان که بهترین عطای دوست لقاء اوست.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نسا آیه ۶۰ ۶۰ أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَ یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً ترجمه: ۶۰ ـ آیا ندیدى کسانى را که گمان مى کنند به آنچه (از کتاب هاى آسمانى که) بر تو و به آنچه پیش از تو نازل شده، ایمان آورده اند، ولى مى خواهند براى داورى نزد طاغوت و حکّام باطل بروند؟! با این که به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. اما شیطان مى خواهد آنان را گمراه کند. و به بیراهه هاى دور دستى بیفکند. شان نزول یکى از یهودیان «مدینه» با یکى از مسلمانان منافق اختلافى داشت، بنا را بر این گذاشتند که یک نفر را به عنوان داور در میان خود انتخاب کنند. مرد یهودى چون به عدالت و بى نظرى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) اطمینان داشت گفت: من به داورى پیامبر(صلى الله علیه وآله) شما راضیم. ولى مرد منافق یکى از بزرگان یهود به نام «کعب بن اشرف» را انتخاب کرد; زیرا مى دانست مى تواند با هدیه، نظر او را به سوى خود جلب کند، و به این ترتیب، با داورى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مخالفت کرد، آیه شریفه نازل شد و چنین افرادى را شدیداً سرزنش کرد بعضى از مفسران شأن نزول هاى دیگرى نیز در ذیل این آیه نقل کرده اند که نشان مى دهد، بعضى از تازه مسلمان ها، طبق عادت زمان جاهلیت، در آغاز اسلام داورى هاى خود را نزد دانشمندان یهود، و یا کاهنان مى بردند، آیه فوق نازل شد و شدیداً آنها را نهى کرد. تفسیر آیه فوق در واقع مکمل آیه گذشته است; زیرا آیه پیش، مؤمنان را به اطاعت فرمان خدا، پیامبر و اولوا الامر و به داورى طلبیدن کتاب و سنت دعوت مى نمود و این آیه از اطاعت، پیروى و داورى طاغوت، نهى مى نماید. آیه فوق، مسلمانانى را که براى داورى به نزد حکام مى رفتند ملامت مى کند، و مى فرماید: «اى پیامبر! آیا نمى بینى کسانى که خود را مسلمان مى پندارند و مى گویند: به تمام کتب آسمانى که بر تو و انبیاء پیشین نازل شده است، ایمان آوردیم، در عین حال داورى هاى خود را به نزد طاغوت مى برند، در حالى که به آنها دستور داده شده: هرگز فرمان طاغوت را نبرند»؟! (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ). همان طور که سابقاً هم اشاره کرده ایم، «طاغوت» از ماده «طغیان» است و این کلمه با همه مشتقاتش به معنى سرکشى و شکستن حدود و قیود، و یا هر چیزى که وسیله طغیانگرى و یا سرکشى است مى باشد. بنابراین، آنها که داورى به باطل مى کنند «طاغوت» هستند; زیرا حدود و مرزهاى الهى و حق و عدالت را شکسته اند. در حدیثى نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل شده: اَلطّاغُوتُ کُلُّ مَنْ یُتَحاکَمُ اِلَیْهِمِمَّنْ یَحْکُمُ بِغَیْرِ الْحَقِّ: «هر کس به غیر حق حکم کند و مردم او را به داورى بطلبند، طاغوت است» سپس قرآن اضافه مى کند: «مراجعه به طاغوت یک دام شیطانى است که مى خواهد انسان ها را از راه راست به بیراهه هاى دوردستى بیفکند» (وَ یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً). ناگفته پیدا است: آیه فوق همچون سایر آیات قرآن، یک حکم عمومى و جاودانى را براى همه مسلمانان در سراسر اعصار و قرون بیان مى نماید، و به آنان اخطار مى کند: مراجعه کردن به حکّام باطل، و داورى خواستن از طاغوت، با ایمان به خدا و کتب آسمانى سازگار نیست. به علاوه، انسان را از مسیر حق به بیراهه هائى پرتاب مى کند که فاصله آن از حق، بسیار زیاد است، مفاسد چنین داورى ها، در به هم ریختن سازمان اجتماعى بشر بر هیچ کس پوشیده نیست، و یکى از عوامل عقب گرد اجتماعات محسوب مى شود. منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
حوزههای علمیه ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۶۰ ,
گمان ,
کتابهاى آسمانى ,
کتاب ,
آسمانی ,
کتاب آسمانی ,
نازل ,
ایمان ,
داوری ,
طاغوت ,
باطل ,
جکام باطل ,
کافر ,
شیطان ,
گمراه ,
بیراهه ,
دوردست ,
علامه حسن زاده آملی ,
خروس ,
سبوح قدوس ,
لقاء ,
بندگان خاص خدا ,
امام صادق علیه السلام ,
موسی بن عمران ,
تاریکی شب ,
خشوع ,
خضوع ,
قلب ,
اشک ,
چشم ,
اجابت ,
دین شناس ,
فهم عمیق ,
شیطان ,
عبادت ,
عابد ,
مضر ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 15 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
اشک بر سیّدالشهداء علیه السلام حضرت امام صادق علیه السلام و مَنْ ذُكِرَ الْحُسَيْنُ عَلیهِ السَّلامُ عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَيْنِهِ مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّةِ هر کس در نزد او امام حسین علیه السلام یاد شود، و از چشم او به اندازۀ بال مگسی اشک خارج شود، ثواب او به عهدۀ خداوند عزّوجلّ است، و به کمتر از بهشت برای او راضی نمی شود. کامل الزیارات» ص ۱۰۰
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام حسین علیه السلام:
إلهي! اُطلُبني بِرَحمَتِكَ حَتّى أصِلَ إلَيكَ، وَاجذِبني بِمَنِّكَ حَتّى اُقبِلَ عَلَيكَ
خداى من ! مرا با رحمتت بطلب تا به تو برسم و با نعمتت جذبم كن تا به تو روى آورم الإقبال(طبعة دار الكتب الإسلاميّة) صفحه ۳۴۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام صادق (علیه السلام) : احدى نيست در روز قيامت مگر اینکه آرزو مىكند از زوّار امام حسين(علیه السلام) بوده باشد ، زيرا می بیند که خدا با زائران امام حسین(علیه السلام) چه برخورد کریمانه ای میکند. کامل الزیارت ، ص۱۳۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام حسن عسکری (علیه السلام) : علاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ : صلاةُ الخَمسينَ ، وزِيارَةُ الأَربَعينَ ، وَالتَّخَتُّمُ فِي اليَمينِ ، وتَعفيرُ الجَبينِ ، وَالجَهرُ بِ (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ). «نشانه هاى مؤمن ، پنج چيز است : پنجاه ركعت نماز ، زيارت اربعين ، انگشتر به دست راست كردن ، بر خاك سجده کردن و (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ) را در نماز بلند گفتن . تهذيب الأحكام ، ج۶ ، ص۵۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
رهبر انقلاب: با انتشار افکار صحیح در فضای مجازی به معنای واقعی کلمه جهاد کنید رهبر انقلاب، در پایان مراسم عزاداری روز اربعین حسینی(ع) خطاب به دانشجویان: شما امروز در فضای مجازی میتوانید افکار درست و صحیح را منتشر کنید و به مسائل پاسخ دهید و میتوانید به معنای واقعی کلمه جهاد کنید البته اصل قطعی در این باب پیروی از شیوهی اخلاقی است. باید از این کاری که بعضی افراد با دشنام و فریب و دروغ دربرابر افکار عمومی مواجه میشوند، اجتناب کرد. باید منطق را به اخلاق مزیّن کرد حقایق را منتشر کرد. امروز همه باید در این میدان حرکت کنیم. ۱۴۰۰/۷/۵
خودتان را آماده کنید که در میدان تبیین وارد شوید/ با معارف حسینی خواهید توانست کشور را به قلههای سعادت معنوی و مادی برسانید رهبر انقلاب، در پایان مراسم عزاداری روز اربعین حسینی(ع): جوانهای ما امروز مجهز به فکر و معنویت و آگاهیهای فراوان هستند. خودتان را آماده کنید که در میدان تبیین و افشاگری یعنی راهی که زینب کبری در این چهل روز طی کرد، وارد شوید. راه امام حسین راه شیرین و موفقی است که به نتیجه قطعی میرسد. با استفاده از معارف حسینی خواهید توانست کشور را به قلههای سعادت معنوی و مادی برسانید؛ راه این است.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۵۹ ۵۹یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْء فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً ترجمه: ۵۹ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوا الامر (اوصیاى پیامبر) را! و هر گاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر باز گردانید (و از آنها داورى بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) براى شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است. تفسیر این آیه و چند آیه بعد، درباره یکى از مهمترین مسائل اسلامى، یعنى مسأله رهبرى بحث مى کند و مراجع واقعى مسلمین را در مسائل مختلف دینى و اجتماعى مشخص مى سازد. نخست، به مردم با ایمان دستور مى دهد: از خداوند اطاعت کنند، بدیهى است براى یک فرد با ایمان همه اطاعت ها باید به اطاعت پروردگار منتهى شود، و هر گونه رهبرى باید از ذات پاک او سرچشمه گیرد، و طبق فرمان او باشد; زیرا حاکم و مالک تکوینى جهان هستى او است، و هر گونه حاکمیت و مالکیت باید به فرمان او باشد، لذا در آغاز آیه مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! از خدا اطاعت کنید» (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ). در مرحله بعد، فرمان به پیروى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دهد، مى فرماید: «و از رسول خدا اطاعت نمائید» (وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ). پیامبرى که معصوم است و هرگز از روى هوا و هوس، سخن نمى گوید. پیامبرى که نماینده خدا در میان مردم است و سخن او سخن خدا است، و این منصب و موقعیت را خداوند به او داده است. بنابراین، اطاعت از خداوند، مقتضاى خالقیت و حاکمیت ذات او است، ولى اطاعت از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مولود فرمان پروردگار است و به تعبیر دیگر: خداوند واجب الاطاعة بالذات است، و پیامبر(صلى الله علیه وآله) واجب الاطاعه بالغیر و شاید تکرار «أَطِیْعُوا» در آیه، اشاره به همین موضوع یعنى تفاوت دو اطاعت دارد. و در مرحله سوم، فرمان به اطاعت از «أُولُوا الأَمْر» مى دهد که از متن جامعه اسلامى برخاسته و حافظ دین و دنیاى مردمند، مى فرماید: «و از اولوا الامر که از خود شما است اطاعت کنید» (وَ أُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ). آن گاه به یک مسأله مهم سرنوشت ساز براى جوامع اسلامى پرداخته، مى فرماید: «هر گاه در امرى نزاع و کشمکش داشتید، آن را به خدا و رسول ارجاع دهید، اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده اید» (فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْء فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ). با این بیان، راه حل کلیه منازعات جوامع اسلامى را مشخص ساخته که حق رجوع به هیچ محکمه اى جز محکمه خدا و پیامبر ندارند، اختلافات امت اسلامى چه بر سر مسائل بزرگ چون ولایت و رهبرى و یا کوچک، مى بایست به محاکم تعیین شده از سوى خدا و پیامبر ارجاع گردد، تا دست هیچ تبهکارى بالاى سر مسلمانان نباشد. و در پایان آیه مى فرماید: «این براى شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکو است» (ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً). نتیجه این برنامه، استقلال، احساس هویت و شخصیت جوامع اسلامى و زمینه محور قرار گرفتن امت اسلام خواهد شد. درباره این که منظور از «اولوا الامر» چیست؟ در میان مفسران اسلام سخن بسیار است که مى توان آن را در چند جمله خلاصه کرد: الف ـ جمعى از مفسران اهل تسنن معتقدند: منظور از «اولوا الامر» زمامداران، حکام و مصادر امورند، در هر زمان و در هر محیط، و هیچگونه استثنائى براى آن قائل نشده اند و نتیجه آن این است که مسلمانان موظف باشند از هر حکومتى به هر شکل پیروى کنند، حتى اگر حکومت مغول باشد. ب ـ بعضى دیگر از مفسران مانند نویسنده تفسیر «المنار» و تفسیر «فى ظلال القرآن» و بعضى دیگر، معتقدند: منظور از «اولوا الامر» نمایندگان عموم طبقات، حکام، زمامداران، علما و صاحب منصبان در تمام شئون زندگى مردم هستند، اما نه به طور مطلق و بدون قید و شرط، بلکه اطاعت آنها مشروط به این است که بر خلاف احکام و مقررات اسلام عملى را انجام ندهند. ج ـ به عقیده بعضى دیگر منظور از «اولى الامر» زمامداران معنوى و فکرى یعنى علما و دانشمندانند ، دانشمندانى که عادل باشند و از محتویات کتاب و سنت آگاهى کامل داشته باشند. د ـ بعضى از مفسران اهل تسنن معتقدند: منظور از این کلمه، منحصراً خلفاى چهارگانه نخستین اند ، و غیر آنها را شامل نمى شود، و بنابراین در اعصار دیگر، «اولى الامر» وجود خارجى نخواهد داشت. هـ ـ بعضى دیگر از مفسران، «اولوا الامر» را به معنى صحابه و یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى دانند و ـ احتمال دیگرى که در تفسیر «اولوا الامر» گفته شده، این است که: منظور فرماندهان لشکر اسلامند ز ـ همه مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از «اولوا الامر»، امامان معصوم(علیهم السلام) مى باشند ، که رهبرى مادى و معنوى جامعه اسلامى، در تمام شئون زندگى از طرف خداوند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آنها سپرده شده است، و غیر آنها را شامل نمى شود. البته کسانى که از طرف آنها به مقامى منصوب شوند و پستى را در جامعه اسلامى به عهده بگیرند، با شرایط معینى اطاعت آنها لازم است نه به خاطر این که اولوا الامرند، بلکه به خاطر این که نمایندگان اولوا الامر مى باشند. اکنون به بررسى تفاسیر فوق به طور فشرده مى پردازیم: شک نیست تفسیر اول به هیچ وجه با مفهوم آیه و روح تعلیمات اسلام سازگار نیست و ممکن نیست پیروى از هر حکومتى بدون قید و شرط در ردیف اطاعت خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشد، و به همین دلیل علاوه بر مفسران شیعه، مفسران بزرگ اهل تسنن نیز آن را نفى کرده اند. و اما تفسیر دوم نیز با اطلاق آیه شریفه سازگار نیست; زیرا آیه اطاعت اولوا الامر را بدون قید و شرط، لازم و واجب شمرده است. تفسیر سوم یعنى تفسیر اولوا الامر به علما و دانشمندان عادل و آگاه از کتاب و سنت نیز با اطلاق آیه سازگار نیست; زیرا پیروى از علما و دانشمندان، شرائطى دارد از جمله این که: گفتار آنها بر خلاف کتاب و سنت نباشد. بنابراین، اگر آنها مرتکب اشتباهى شوند (چون معصوم نیستند و اشتباه مى کنند) و یا به هر علت دیگر از حق منحرف شوند، اطاعت آنها لازم نیست، در صورتى که آیه، اطاعت اولوا الامر را به طور مطلق، همانند اطاعت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، لازم شمرده است. به علاوه، اطاعت از دانشمندان در احکامى است که از کتاب و سنت استفاده کرده اند بنابراین چیزى جز اطاعت خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) نخواهد بود، و نیازى به ذکر ندارد. تفسیر چهارم (منحصر ساختن به خلفاى چهارگانه نخستین) مفهومش این است که امروز مصداقى براى اولوا الامر در میان مسلمانان وجود نداشته باشد، به علاوه، هیچگونه دلیلى براى این تخصیص در دست نیست. تفسیر پنجم و ششم یعنى اختصاص دادن به صحابه و یا فرماندهان لشکر نیز همین اشکال را دارد، یعنى هیچگونه دلیلى بر این تخصیص نیز در دست نیست. جمعى از مفسران اهل تسنن مانند «محمّد عبده» دانشمند معروف مصرى به پیروى از بعضى از کلمات مفسر معروف «فخر رازى» خواسته اند، احتمال دوم (اولوا الامر همه نمایندگان طبقات مختلف جامعه اسلامى اعم از علماء، حکام و نمایندگان طبقات دیگر) را با چند قید و شرط بپذیرند، از جمله این که: الف ـ مسلمان باشند (آنچنان که از کلمه «مِنْکُم» در آیه استفاده مى شود). ب ـ حکم آنها بر خلاف کتاب و سنت نباشد. ج ـ از روى اختیار حکم کنند نه اجبار. د ـ موافق با مصالح مسلمین حکم نمایند. هـ ـ از مسائلى سخن گویند که حق دخالت در آن داشته باشند (نه مانند عبادات که مقررات ثابت و معینى در اسلام دارند). و ـ در مسأله اى که حکم مى کنند، نص خاصى از شرع نرسیده باشد. ز ـ علاوه بر همه اینها به طور اتفاق، نظر بدهند. و از آنجا که آنها معتقدند مجموع امت یا مجموع نمایندگان آنها گرفتار اشتباه و خطا نمى شوند و به عبارت دیگر مجموع امت معصومند، نتیجه این شروط آن مى شود که اطاعت از چنین حکمى به طور مطلق و بدون هیچگونه قید و شرط همانند اطاعت از پیامبر(صلى الله علیه وآله) لازم باشد، (و نتیجه این سخن حجت بودن «اجماع» است) ولى باید توجه داشت که این تفسیر نیز اشکالات متعددى دارد، زیرا: اولاً: اتفاق نظر در مسائل اجتماعى در موارد بسیار کمى روى مى دهد، بنابراین یک بلا تکلیفى و نابسامانى در غالب شئون مسلمین به طور دائم وجود خواهد داشت. و اگر بخواهند آنها نظریه اکثریت را بپذیرند، این اشکال پیش مى آید که اکثریت هیچ گاه معصوم نیست، و بنابراین اطاعت از آن به طور مطلق لازم نمى باشد. ثانیاً: در علم اصول ثابت شده، هیچگونه دلیلى بر معصوم بودن «مجموع امت»، منهاى وجود امام معصوم، در دست نیست. ثالثاً: یکى از شرائطى که طرفداران این تفسیر ذکر کرده اند: این است که حکم آنها بر خلاف کتاب و سنت نباشد. اما باید دید تشخیص این موضوع که حکم مخالف سنت است یا نیست با چه اشخاصى است؟ حتماً با مجتهدان و علماى آگاه از کتاب و سنت است، و نتیجه این سخن آن خواهد بود که اطاعت از اولوا الامر بدون اجازه مجتهدان و علماء جایز نباشد، بلکه اطاعت آنها بالاتر از اطاعت اولوا الامر باشد، و این با ظاهر آیه شریفه سازگار نیست. درست است که آنها علما و دانشمندان را نیز جزء اولوا الامر گرفته اند، ولى در حقیقت مطابق این تفسیر، علما و مجتهدان به عنوان ناظر و مرجع عالى تر از سایر نمایندگان طبقات شناخته شده اند، نه مرجعى در ردیف آنها; زیرا علما و دانشمندان باید بر کار دیگران از نظر موافقت با کتاب و سنت، نظارت داشته باشند و به این ترتیب، مرجع عالى آنها خواهند بود و این با تفسیر فوق سازگار نیست. بنابراین، تفسیر فوق از جهات متعددى مواجه با اشکال است. و تنها تفسیرى که از اشکالات گذشته سالم مى ماند تفسیر هفتم یعنى تفسیر اولوا الامر به رهبران و امامان معصوم است; زیرا این تفسیر، با اطلاق وجوب اطاعت که از آیه فوق استفاده مى شود، کاملاً سازگار است، چون مقام «عصمت» امام، او را از هر گونه خطا، اشتباه و گناه حفظ مى کند، و به این ترتیب، فرمان او همانند فرمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بدون هیچگونه قید و شرطى واجب الاطاعة است، و سزاوار است که در ردیف اطاعت او قرار گیرد و حتى بدون تکرار «أَطِیْعُوا» عطف بر «رسول» شود. جالب توجه این که: بعضى از دانشمندان معروف اهل تسنن از جمله مفسر معروف «فخر رازى» در آغاز سخنش در ذیل این آیه، به این حقیقت اعتراف کرده، مى گوید: «کسى که خدا اطاعت او را به طور قطع و بدون چون و چرا لازم بشمرد، حتماً باید معصوم باشد; زیرا اگر معصوم از خطا نباشد، به هنگامى که مرتکب اشتباهى مى شود، خداوند اطاعت او را لازم شمرده، و پیروى از او را در انجام خطا لازم دانسته، و این خود یک نوع تضاد در حکم الهى ایجاد مى کند; چرا که از یک طرف انجام آن عمل ممنوع است، و از طرف دیگر پیروى از «اولوا الامر» لازم است، و این موجب اجتماع «امر» و «نهى» مى شود. بنابراین، از یک طرف مى بینیم خداوند اطاعت فرمان اولوا الامر را بدون هیچ قید و شرط لازم دانسته و از طرف دیگر اگر اولوا الامر معصوم از خطا نباشند، چنین فرمانى صحیح نیست، از این مقدمه چنین استفاده مى کنیم که اولوا الامر که در آیه فوق به آنها اشاره شده، حتماً باید معصوم بوده باشند» «فخر رازى» سپس چنین ادامه مى دهد: «این معصوم یا مجموع امت است و یا بعضى از امت اسلام، احتمال دوم قابل قبول نیست; زیرا ما باید این بعض را بشناسیم و به او دسترسى داشته باشیم، در حالى که چنین نیست و چون این احتمال از بین برود، تنها احتمال اول باقى مى ماند که معصوم مجموع این امت است، و این خود دلیلى است بر این که اجماع و اتفاق امت حجت و قابل قبول است، و از دلائل معتبر محسوب مى شود» همان طور که ملاحظه مى شود «فخر رازى» با این که معروف به اشکال تراشى در مسائل مختلف علمى است، دلالت آیه را بر این که «اولوا الامر» باید افراد معصومى باشند پذیرفته است، منتها از آنجا که با مکتب اهل بیت(علیهم السلام) و امامان و رهبران این مکتب آشنائى نداشته، این احتمال را که اولوا الامر اشخاص معینى از امت بوده باشند نادیده گرفته است، و ناچار شده که اولوا الامر را به معنى مجموع امت (یا نمایندگان عموم طبقات مسلمانان) تفسیر کند. در حالى که این احتمال قابل قبول نیست; زیرا همان طور که گفتیم: اولوا الامر باید رهبر جامعه اسلامى باشد و حکومت اسلامى و حل و فصل مشکلات مسلمین به وسیله او انجام شود و مى دانیم: حکومت دسته جمعى عموم و حتى نمایندگان آنها به صورت اتفاق آراء عملاً امکان پذیر نیست; چرا که در مسائل مختلف اجتماعى و سیاسى و فرهنگى و اخلاقى و اقتصادى که مسلمانان با آن رو به رو هستند، به دست آوردن اتفاق آراء همه امت یا نمایندگان آنها غالباً ممکن نیست، و پیروى از اکثریت نیز، پیروى از اولوا الامر محسوب نمى شود. بنابراین، لازمه سخن «فخر رازى» و کسانى که از دانشمندان معاصر عقیده او را تعقیب کرده اند، این مى شود که: عملاً اطاعت از اولوا الامر تعطیل گردد، و یا به صورت یک موضوع بسیار نادر و استثنائى در آید. از مجموع بیانات فوق نتیجه مى گیریم: آیه شریفه تنها رهبرى پیشوایان معصوم ـ که جمعى از امت را تشکیل مى دهند ـ اثبات مى کند (دقت کنید). در اینجا ایرادهائى به تفسیر فوق شده که از نظر رعایت بى طرفى در بحث باید مطرح گردد: الف ـ اگر منظور از «اولوا الامر»، امامان معصوم باشند، با کلمه «أُولُوا» که به معنى جمع است سازگار نیست; زیرا امام معصوم در هر زمان یک نفر بیش نمى باشد. پاسخ این سؤال چنین است: امام معصوم در هر زمان اگر چه یک نفر بیش نیست ولى در مجموع زمان ها افراد متعددى را تشکیل مى دهند و مى دانیم آیه تنها وظیفه مردم یک زمان را تعیین نمى کند. ب ـ اولوا الامر مطابق این معنى در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) وجود نداشته، و در این صورت چگونه فرمان به اطاعت از وى داده شده است؟ پاسخ این سؤال از گفته بالا نیز روشن مى شود; زیرا آیه منحصر به زمان معینى نیست و وظیفه مسلمانان را در تمام اعصار و قرون روشن مى سازد. به عبارت دیگر مى توانیم چنین بگوئیم: اولوا الامر در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود; زیرا پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) هم منصب «رسالت» داشت، که در آیه به عنوان «أَطِیْعُوا الرَّسُولَ» از او یاد شده، و هم منصب «رهبرى و زمامدارى امت اسلامى» که قرآن به عنوان «أُولِى الأَمْر» از آن یاد کرده، بر این اساس، پیشوا و رهبر معصوم در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)، خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود که علاوه بر منصب رسالت و ابلاغ احکام اسلام، این منصب را نیز بر عهده داشت، و شاید تکرار نشدن «أَطِیْعُوا» در بین «رسول» و «اولوا الامر» خالى از اشاره به این معنى نباشد. به عبارت دیگر، منصب «رسالت» و منصب «اولوا الامرى» دو منصب مختلف است که در وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) یک جا جمع شده، ولى در امام از هم جدا شده است و امام تنها منصب دوم را دارد. ج ـ اگر منظور از «اولوا الامر» امامان و رهبران معصوم است، پس چرا در ذیل آیه که مسأله تنازع و اختلاف مسلمانان را بیان مى کند، مى گوید: فَاِنْ تَنازَعْتُمْ فِى شَىْء فَرُدُّوهُ اِلَى اللّهِ وَ الرَّسُولِ اِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیْلاً: «اگر در چیزى اختلاف کردید آن را به خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) ارجاع دهید اگر ایمان به پروردگار و روز بازپسین دارید، این براى شما بهتر و پایان و عاقبتش نیکوتر است». که در اینجا سخنى از اولوا الامر به میان نیامده و مرجع حل اختلاف تنها خدا (کتاب اللّه، قرآن) و پیامبر (سنت) معرفى شده است. در پاسخ این ایراد باید گفت: اولاً ـ این ایراد مخصوص تفسیر دانشمندان شیعه نیست، بلکه به سایر تفسیرها نیز با کمى دقت متوجه مى شود. ثانیاً ـ شکى نیست که منظور از اختلاف و تنازع در جمله فوق، اختلاف و تنازع در احکام است نه در مسائل مربوط به جزئیات حکومت و رهبرى مسلمین; زیرا در این مسائل مسلماً باید از اولوا الامر اطاعت کرد (همان طور که در جمله اول آیه تصریح شده). بنابراین، منظور از آن اختلاف در احکام و قوانین کلى اسلام است که تشریع آن با خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) است; زیرا مى دانیم امام فقط مجرى احکام است، نه قانونى وضع مى کند، و نه نسخ مى کند، بلکه همواره در مسیر اجراى احکام خدا و سنت پیامبر(صلى الله علیه وآله) است. و لذا در احادیث اهل بیت(علیهم السلام) مى خوانیم که فرموده اند: «اگر از ما سخنى بر خلاف کتاب اللّه و سخن پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کردند، هرگز نپذیرید، محال است ما چیزى بر خلاف کتاب اللّه و سنت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بگوئیم» بنابراین، نخستین مرجع حل اختلاف مردم در احکام و قوانین اسلامى خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) است که بر او وحى مى شود و اگر امامان معصوم بیان حکم مى کنند، آن نیز از خودشان نیست، بلکه از کتاب اللّه و یا علم و دانشى است که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آنها رسیده است و به این ترتیب علت عدم ذکر اولوا الامر در ردیف مراجع حل اختلاف در احکام روشن مى گردد. منابع اسلامى نیز احادیثى وارد شده که تفسیر «اولوا الامر» به امامان اهل بیت(علیهم السلام) را تأیید مى کند از جمله: الف ـ مفسر مشهور اسلامى «ابو حیان اندلسى مغربى» (متوفى سال 756) در تفسیر «بحر المحیط» مى نویسد: این آیه در حق على(علیه السلام) و ائمه اهل بیت(علیهم السلام)نازل گردیده است ب ـ دانشمند اهل تسنن «ابوبکر بن مؤمن شیرازى» در رساله «اعتقاد» (طبق نقل مناقب کاشى) از «ابن عباس» نقل مى کند: آیه فوق درباره على(علیه السلام)نازل شده، در آن هنگام که پیامبر(صلى الله علیه وآله) او را (در زمان عزیمت به غزوه تبوک) در «مدینه» به جاى خود گذارد، على(علیه السلام) عرض کرد: اى پیامبر! آیا مرا در بین زنان و کودکان در شهر قرار مى دهى؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: أَما تَرْضى أَنْ تَکُونَ مِنِّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى حِیْنَ قالَ اخْلُفْنِى فِى قَوْمِى وَ أَصْلِحْ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ (وَ أُولِى الأَمْرِ مِنْکُمْ): «آیا دوست ندارى نسبت به من همانند هارون (برادر موسى) نسبت به موسى(علیه السلام) بوده باشى؟ آن زمانى که موسى به او گفت: در میان بنى اسرائیل جانشین من باش و اصلاح کن، سپس خداوند عزوجل فرمود: وَ أُولِى الأَمْرِ مِنْکُمْ» ج ـ «شیخ سلیمان حنفى قندوزى» که از دانشمندان معروف اهل تسنن است در کتاب «ینابیع المودة» از کتاب «مناقب» از «سلیم بن قیس هلالى» نقل مى کند: روزى مردى به خدمت على(علیه السلام) آمده، پرسید: «کمترین چیزى که انسان در پرتو آن جزء مؤمنان خواهد شد چه چیز است؟ و نیز کمترین چیزى که با آن جزء کافران و یا گمراهان مى گردد کدام است؟ امام(علیه السلام) فرمود: اما کمترین چیزى که انسان به سبب آن در زمره گمراهان در مى آید، این است که: حجت و نماینده خدا و شاهد و گواه او را که اطاعت و ولایت او لازم است نشناسد. آن مرد گفت: یا أَمِیْرَ الْمُؤْمِنِیْنَ آنها را به من معرفى کن! على(علیه السلام) فرمود: همان ها که خداوند در ردیف خود و پیامبر(صلى الله علیه وآله) قرار داده و فرموده: «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا أَطِیْعُوا اللّهَ وَ أَطِیْعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الأَمْرِ مِنْکُمْ». آن مرد گفت: فدایت شوم باز هم روشن تر بفرما. على(علیه السلام) فرمود: همان هائى که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در موارد مختلف و در خطبه روز آخر عمرش از آنها یاد کرده، فرمود: اِنِّى تَرَکْتُ فِیْکُمْ أَمْرَیْنِ لَنْ تَضِلُّوابَعْدِى اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما کِتابَ اللّهِ وَ عِتْرَتِى أَهْلَ بَیْتِى: «من در میان شما دو چیز بیادگار گذاشتم، که اگر دست به دامن آنها بزنید، هرگز بعد از من گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و خاندانم» د ـ و نیز همان دانشمند در کتاب «ینابیع المودة» مى نویسد: صاحب کتاب «مناقب» از تفسیر «مجاهد» نقل کرده که: این آیه درباره على(علیه السلام) نازل شده است هـ ـ روایات متعددى در منابع شیعه، مانند کتاب «کافى» و تفسیر «عیاشى»و کتب «صدوق» و غیر آن نقل شده که: همگى گواهى مى دهند: منظور از «اولوا الامر» ائمه معصومین(علیهم السلام) مى باشند و حتى در بعضى از آنها نام امامان یک، یک صریحاً ذکر شده است.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
,
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
ماه صفر ,
اربعین حسینی علیه السلام ,
,
:: برچسبها:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ,
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۵۹ ,
ایمان ,
اطاعت ,
خدا ,
پیامبر خدا ,
اولوا الامر ,
اوصیاى پیامبر ,
پیامبر ,
نزاع ,
داوری ,
روز رستاخیز ,
رستاخیز ,
عاقبت ,
پایان ,
نیکو ,
افکار صحیح ,
فضای مجازی ,
معارف حسینی ,
کشور ,
سعادت ,
معنوی ,
مادی ,
زيارت اربعين ,
انگشتر ,
خاک ,
سجده ,
نماز ,
مومن ,
امام حسن عسکری علیه السلام ,
اشک ,
بال مگس ,
ثواب ,
امام صادق علیه السلام ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 14 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
آرزوی پیامبران حضرت امام صادق علیه السلام ليْسَ نَبِيٌّ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا يَسْأَلُونَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَام فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَ فَوْجٌ يَصْعَد «هیچ پیامبری در آسمانها و زمین نیست مگر اینکه از خداوند متعال می خواهند که برای زیارت حسین علیه السلام به آنها اذن بدهد؛ پس دائماً گروهی برای زیارتش نازل شده و گروهی بالا می روند.» کامل الزیارات» ص ۱۱۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
گفتگوی روزها با انسان حضرت امام صادق علیه السلام ما مِنْ يَوْمٍ يَأْتِي عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا يَوْمٌ جَدِيدٌ وَ أَنَا عَلَيْكَ شَهِيدٌ فَقُلْ فِيَّ خَيْراً وَ اعْمَلْ فِيَّ خَيْرا هیچ روزی بر انسان نمی گذرد مگر اینکه آن روز به انسان می گوید: ای فرزند آدم! من روز جدیدی هستم و من ناظر بر حال تو هستم، پس در من سخن خوب بگو و خوب عمل کن. کافی» ج ۲ ص ۵۳۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
نور واحد حضرت امام صادق علیه السلام منْ زَارَ وَاحِداً مِنَّا كَانَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْن علیه السلام هر که یکی از ما اهل بیت را زیارت کند مانند کسی است که حضرت حسین علیه السلام را زیارت کرده باشد. کامل الزیارات» ص ۹۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۵۸ ۵۸ إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ سَمیعاً بَصیراً ترجمه: ۵۸ ـ خداوند به شما فرمان مى دهد که امانت ها را به صاحبانش بدهید! و هنگامى که میان مردم داورى مى کنید، به عدالت داورى کنید، خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مى دهد. خداوند، شنوا و بیناست. شان نزول در تفسیر «مجمع البیان» و بعضى دیگر از تفاسیر اسلامى، نقل شده: این آیه زمانى نازل گردید که پیامبر(صلى الله علیه وآله) با پیروزى کامل وارد شهر «مکّه» گردید، «عثمان بن طلحه» را که کلیددار خانه کعبه بود احضار کرد، کلید را از او گرفت، تا درون خانه کعبه را از وجود بت ها پاک سازد. «عباس» عموى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از انجام این مقصود، تقاضا کرد: پیامبر(صلى الله علیه وآله) با تحویل کلید خانه خدا به او، مقام کلیددارى بیت اللّه را که در میان عرب یک مقام برجسته و شامخ بود، به او بسپارد (گویا عباس میل داشت از نفوذ اجتماعى و سیاسى برادرزاده خود به نفع خویش استفاده کند). ولى پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر خلاف این تقاضا پس از تطهیر خانه کعبه از لوث بت ها در خانه را بست و کلید را به «عثمان بن طلحه» تحویل داد، در حالى که آیه مورد بحث را تلاوت مى نمود: إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلى أَهْلِها...» تفسیر آیه فوق، گرچه همانند بسیارى از آیات در مورد خاصى نازل شده، ولى بدیهى است یک حکم عمومى و همگانى از آن استفاده مى شود، و صریحاً مى فرماید: «خداوند به شما فرمان مى دهد که امانت ها را به صاحبان آنها بدهید» (إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلى أَهْلِها). روشن است امانت معنى وسیعى دارد و هر گونه سرمایه مادى و معنوى را شامل مى شود، و هر مسلمانى طبق صریح این آیه وظیفه دارد در هیچ امانتى نسبت به هیچ کس (بدون استثناء) خیانت نکند، خواه صاحب امانت، مسلمان باشد یا غیر مسلمان، و این در واقع یکى از موادّ «اعلامیه حقوق بشر در اسلام» است که تمام انسان ها در برابر آن یکسانند. قابل توجه این که: در شأن نزول فوق، امانت تنها یک امانت مادى نبود و طرف آن هم یک نفر مشرک بود. در قسمت دوم آیه، اشاره به دستور مهم دیگرى شده و آن مسأله «عدالت در حکومت و قضاوت» است. مى فرماید: «خداوند نیز به شما فرمان داده به هنگامى که میان مردم قضاوت و حکومت مى کنید، به عدالت حکم کنید» (وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ). سپس براى تأکید این دو فرمان مهم مى گوید: «خداوند پند و اندرزهاى خوبى بشما مى دهد» (إِنَّ اللّهَ نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِهِ). باز تأکید مى کند و مى فرماید: «در هر حال خدا مراقب اعمال شما است، هم سخنان شما را مى شنود و هم کارهاى شما را مى بیند» (إِنَّ اللّهَ کانَ سَمیعاً بَصیراً). این قانون نیز، یک قانون کلى و عمومى است و هر نوع داورى و حکومت را چه در امور بزرگ و چه در امور کوچک، شامل مى شود، تا آنجا که در احادیث اسلامى مى خوانیم: روزى دو کودک خردسال، هر کدام خطى نوشته بود، و براى داورى در میان آنها و انتخاب بهترین خط به حضور امام حسن(علیه السلام) رسیدند، على(علیه السلام) که ناظر این صحنه بود، فوراً به فرزندش گفت: یا بُنَىَّ أُنْظُرْ کَیْفَ تَحْکُمُ فَاِنَّ هذا حُکْمٌ وَ اللّهُ سائِلُکَ عَنْهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ!: «فرزندم! درست دقت کن، چگونه داورى مى کنى; زیرا این خود یک نوع قضاوت است و خداوند در روز قیامت درباره آن از تو سؤال مى کند»! 1 این دو قانون مهم اسلامى (حفظ امانت و عدالت در حکومت) زیربناى یک جامعه سالم انسانى است و هیچ جامعه اى خواه مادى یا الهى بدون اجراى این دو اصل، سامان نمى یابد. اصل اول مى گوید: اموال، ثروت ها، پست ها، مسئولیت ها، سرمایه هاى انسانى، فرهنگ ها و میراث هاى تاریخى، همه امانت هاى الهى است که به دست افراد مختلف در اجتماع سپرده مى شود، و همه موظفند در حفظ این امانات و تسلیم کردن آن به صاحبان اصلى آن بکوشند، و به هیچ وجه در این امانت ها خیانت نشود. از طرفى همیشه در اجتماعات، برخوردها، تضادها و اصطکاک منافع وجود دارد که باید با حکومت عادلانه، حلّ و فصل شود تا هر گونه تبعیض و امتیاز نابه جا و ظلم و ستم از جامعه برچیده شود. همان طور که در بالا گفته شد، امانت منحصر به اموالى که مردم به یکدیگر مى سپارند نیست، بلکه دانشمندان نیز در جامعه، امانت دارانى هستند که موظفند حقایق را کتمان نکنند، حتى فرزندان انسان امانت هاى الهى هستند که اگر در تعلیم و تربیت آنان کوتاهى شود، خیانت در امانت شده، و از آن بالاتر وجود و هستى خود انسان و تمام نیروهائى که خدا به او داده است، امانت پروردگارند که انسان موظف است در حفظ آنها بکوشد، در حفظ سلامت جسم و سلامت روح و نیروى سرشار جوانى و فکر و اندیشه کوتاهى نکند. لذا نمى تواند دست به انتحار و یا ضرر به خویشتن بزند، حتى از بعضى از احادیث اسلامى استفاده مى شود: علوم و اسرار و ودایع امامت که هر امامى باید به امام بعد بسپارد، در آیه فوق داخل است قابل توجه این که: در آیه فوق، مسأله «اداى امانت»، بر «عدالت»، مقدم داشته شده، این موضوع شاید به خاطر آن است که مسأله عدالت در داورى، همیشه در برابر خیانت لازم مى شود; زیرا اصل و اساس این است که همه مردم امین باشند، ولى اگر فرد یا افرادى از این اصل منحرف شوند نوبت به عدالت مى رسد که آنها را به وظیفه خود آشنا سازد. در منابع اسلامى به قدرى درباره این موضوع تأکید شده که در مورد سایر احکام کمتر دیده مى شود، احادیث کوتاه زیر روشنگر این واقعیت است: 1 ـ از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: لا تَنْظُرُوا اِلى طُولِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَاِنَّ ذلِکَ شَىْءٌ اعْتادَهُ فَلَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لکِنِ انْظُرُوا اِلى صِدْقِ حَدِیْثِهِ وَ أَداءِ أَمانَتِهِ: «(تنها) نگاه به رکوع و سجود طولانى افراد نکنید; زیرا ممکن است عادتى براى آنها شده باشد که از ترک آن ناراحت شوند، ولى نگاه به راستگوئى در سخن و اداء امانت آنها کنید». 2 ـ در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «اگر على(علیه السلام) آن همه مقام در نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیدا کرد، به خاطر راستگوئى در سخن و اداء امانت بود» 3 ـ و نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که به یکى از دوستان خود فرمود: اِنَّ ضارِبَ عَلِىٍّ بِالسَّیْفِ وَ قاتِلَهُ، لَوِ ائْتَمَنَنِى وَ اسْتَنْصَحَنِى وَ اسْتَشارَنِى ثُمَّ قَبِلْتُ ذلِکَ مِنْهُ لاَ َدَّیْتُ اِلَیْهِ الأَمانَةَ: «اگر قاتل على(علیه السلام) امانتى پیش من مى گذاشت و یا از من نصیحتى مى خواست و یا با من مشورتى مى کرد و من آمادگى خود را براى این امور اعلام مى داشتم، قطعاً حق امانت را ادا مى نمودم» 4 ـ در روایاتى که در منابع شیعه و اهل تسنن از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده این گفتار بزرگ مى درخشد: آیَةُ الْمُنافِقِ ثَلاثٌ اِذا حَدَّثَ کَذَبَ وَ اِذا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ اِذَا ائْتُمِنَ خانَ: «نشانه منافق سه چیز است: دروغگوئى، پیمان شکنى، و خیانت در امانت» 5 ـ پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: سَوِّ بَیْنَ الْخَصْمَیْنِ فِى لَحْظِکَ وَ لَفْظِکَ: «هنگامى که طرفین نزاع نزد تو مى آیند حتى در نگاه کردن به آن دو، و مقدار و چگونگى سخنان که به آنها مى گوئى، مساوات و عدالت را رعایت کن»
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
آرزوی پیامبران ,
زیارت حسین علیه السلام ,
سخن خوب ,
عمل ,
خوب ,
حضرت امام صادق علیه السلام ,
امام صادق علیه السلام ,
نور واحد ,
زیارت ,
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۵۸ ,
خداوند ,
فرمان ,
فرمان خدا ,
امانت ,
صاحب ,
مردم ,
داوری ,
عدالت ,
اندرز ,
شنوا ,
بینا ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 14 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت امام صادق علیه السلام إنَّ الْبُكَاءَ وَ الْجَزَعَ مَكْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِي كُلِّ مَا جَزِعَ- مَا خَلَا الْبُكَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍ عَلَيْهِمَا السَّلَام فَإِنَّهُ فِيهِ مَأْجُور گریه و بی تابی برای بندۀ خدا در هر امر ناگواری ناپسند است؛ مگر گریه و بی تابی بر حسین بن علی علیهما السلام که شخص نسبت به آن اجر دارد. کامل الزیارات» ص ۱۰۰
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
از آثار وضعی اطاعت و معصیت حضرت امام صادق علیه السلام منْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ، وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَار افرادی که بخاطر گناهان می میرند، بیشتر از کسانی هستند که با اجل طبیعی از دنیا می روند. و کسانی که به واسطۀ کارهای خیر عمر می کنند بیشتر از کسانی هستند که با عمر طبیعی زندگی می کنند. الأمالی» شیخ طوسی (ره) ص ۳۰۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۵۶ تا ۵۷ ۵۶ إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَزیزاً حَکیماً ۵۷ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنّات تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلیلاً ترجمه: ۵۶ ـ کسانى که به آیات ما کافر شدند، به زودى آنها را در آتشى وارد مى کنیم که هر گاه پوست هاى تنشان (در آن) بریان گردد (و بسوزد)، پوست هاى دیگرى به جاى آن قرار مى دهیم، تا کیفر (الهى) را بچشند. خداوند، توانا و حکیم است (و روى حساب، کیفر مى دهد). ۵۷ ـ و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، به زودى آنها را در باغ هائى از بهشت وارد مى کنیم که نهرها از زیر درختانش جارى است; همیشه در آن خواهند ماند; و همسرانى پاکیزه براى آنها خواهد بود; و آنان را در سایه هاى گسترده (و فرح بخش) جاى مى دهیم. تفسیر در تعقیب آیات گذشته، در این دو آیه، سرنوشت افراد با ایمان و بى ایمان تشریح شده است، آیه نخست مى گوید: «کسانى که به آیات ما کافر شدند، به زودى آنها را در آتشى وارد مى کنیم که هر گاه پوست هاى تنشان در آن بریان گردد، پوست هاى دیگرى به جاى آن قرار مى دهیم تا کیفر الهى را بچشند» (إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ) علت این تبدیل پوست ها ظاهراً این است که به هنگام سوخته شدن پوست، ممکن است درد کمتر احساس شود اما براى این که مجازات آنها تخفیف نیاید و درد و الم را کاملاً احساس کنند، پوست هاى تازه اى بر بدن آنها مى روید و این نتیجه اصرار در زیر پا گذاشتن حق و عدالت و انحراف از فرمان خدا است. و در پایان آیه مى فرماید: «خداوند نسبت به انجام این گونه مجازات ها هم قادر و توانا است و هم حکیم است و روى حساب کیفر مى دهد» (إِنَّ اللّهَ کانَ عَزیزاً حَکیماً) و در آیه بعد، پاداش گروه مقابل را بیان کرده، به افرادى که ایمان و عمل صالح دارند وعده مى دهد که به زودى در باغ هاى بهشت که نهرها از پاى درختانش جریان دارد زندگى خواهند داشت، یک زندگى جاویدان و ابدى علاوه بر این، همسران پاکیزه اى به آنها مى دهد که مایه آرامش روح و جسم آنها است و در زیر سایه درختانى زندگى خواهند کرد که بر خلاف سایه هاى نا پایدار این جهان همیشگى است و هیچ گاه بادهاى داغ، و سوز سرما، به آن راه ندارد، مى فرماید: «و کسانى که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، به زودى آنها را در باغ هائى از بهشت وارد مى کنیم که نهرها از زیر درختانش جارى است، همیشه در آن خواهند ماند، و همسرانى پاکیزه براى آنان خواهد بود، و آنان را در سایه هاى گسترده جاى مى دهیم» (وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنّات تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلیلاً) از مطالب قابل توجهى که از مقایسه این دو آیه با هم استفاده مى شود، گسترش رحمت الهى و پیشى گرفتن رحمت او بر غضب او است; زیرا در آیه نخست وعده مجازات کافران را با کلمه «سوف» ذکر کرده، در حالى که وعده پاداش افراد با ایمان در آیه دوم را با کلمه «س» (سَنُدْخِلُهُمْ) بیان نموده است و همان طور که در ادبیات عربى گفته شده است: «سوف» معمولاً براى آینده دور و «س» براى آینده نزدیک به کار مى رود، با این که مى دانیم هر دو آیه مربوط به عالم رستاخیز است، و مجازات بدکاران و پاداش نیکوکاران در آن جهان از نظر فاصله زمانى نسبت به ما یکسان است. این تفاوت تعبیر، براى این است که: اشاره اى به سرعت و وسعت رحمت خدا و دورى و محدودیت خشم پروردگار بوده باشد، و این مانند همان تعبیرى است که در دعاها مى خوانیم: یا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ: «اى کسى که رحمت تو بر غضبت پیشى گرفته است» ـ گناه پوست هاى جدید چیست؟ ممکن است بعضى ایراد کنند: آیات فوق مى گوید: هنگامى که پوست تن بدکاران مى سوزد، ما پوست هاى تازه اى به جاى آن قرار مى دهیم، تا کیفر الهى را بچشند در حالى که پوست هاى اصلى گناهکارند و مجازات پوست هاى تازه با اصل عدالت سازگار نیست؟ پاسخ: درست عین همین پرسش را «ابن اَبِى العَوجاء» آن مرد مادى معروف معاصر امام صادق(علیه السلام) از آن حضرت کرد و پس از تلاوت آیه فوق گفت: ما ذَنْبُ الْغَیْرِ: «یعنى گناه آن پوست هاى دیگر چیست»؟ امام(علیه السلام) پاسخى کوتاه و پر معنى به او داده، فرمود: هِىَ هِىَ وَ هِىَ غَیْرُها: «یعنى پوست هاى نو همان پوست هاى سابق و در عین حال غیر آن است»! «ابن ابى العوجاء» که مى دانست در این عبارت کوتاه سرى نهفته شده است، گفت: مَثِّلْ لِى ذلِکَ شَیْئاً مِنْ أَمْرِ الدُّنیا: «در این زمینه مثالى براى من بزن»! امام(علیه السلام) گفت: أَ رَأَیْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً أَخَذَ لَبِنَةً فَکَسَرَها، ثُمَّ رَدَّها فِى مَلْبَنِها، فَهِىَ هِىَ، وَ هِىَ غَیْرُها: «این همانند آن است که کسى خشتى را بشکند و خرد کند، دو مرتبه آن را در قالب بریزد و به صورت خشت تازه اى درآورد، این خشت دوم همان خشت اول است و در عین حال خشت نوى مى باشد» (ماده اصلى محفوظ است و تنها صورت آن تغییر کرده است) از این روایت استفاده مى شود: پوست هاى جدید از همان مواد پوست هاى پیشین تشکیل مى گردد. ضمناً باید توجه داشت: پاداش و کیفر در حقیقت با روح و قوه درک انسان ارتباط دارد، و جسم همواره وسیله اى است براى انتقال پاداش و کیفر به روح انسان.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۵۶ تا ۵۷ ,
آیات ,
کافر ,
آتش ,
پوست ,
تن ,
بریان ,
سوختن ,
بسوزد ,
کیفر الهی ,
خداوند ,
توانا ,
حکیم ,
حساب ,
کیفر ,
ایمان ,
کارهای شایسته ,
شایسته ,
باغ ,
بهشت ,
نهر ,
درختان بهشتی ,
بهشتی ,
همسر ,
پاکیزه ,
سایه ,
گسترده ,
فرح بخش ,
امام صادق علیه السلام ,
آثار وضعی ,
اثر وضعی ,
اطاعت ,
معصیت ,
گناهان ,
مردن ,
اجل طبیعی ,
دنیا ,
کارهای خیر ,
عمر ,
عمز طبیعی ,
زندگی ,
گریه ,
بی تابی ,
بنده خدا ,
حسین بن علی علیه السلام ,
اجر ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 13 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
رابطۀ قلبی و ظاهری مؤمن با عبادت رسول خدا صلّی الله علیه و آله أفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا يُبَالِي عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْيَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى يُسْر برترین مردم کسی است که به عبادت عشق بورزد و آن را در آغوش بگیرد؛ با قلبش آن را دوست بدارد و بدن خویش را به عبادت وادارد، و خود را برای آن فارغ گرداند. پس چنین کسی اهمّیتی نمی دهد که دنیایش با سختی می گذرد یا آسانی. کافی» ج ۲ ص ۸۳
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کسانی که غیبت حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه ضرری به حالشان ندارد سمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَام يَقُولُ ... وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه فضیل بن یسار گوید از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرمودند: «... و هر کس در حالی که امامش را می شناسد بمیرد، جلو افتادن یا عقب افتادن فرج برایش ضرری ندارد؛ و هر کس با معرفت به امامش بمیرد، مانند کسی است که با قائم علیه السلام در خیمۀ ایشان هستند. کافی» ج ۱ص ۳۷۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام حسین علیه السلام أيُّهَا النّاسُ! إنَّ اللّهَ جَلَّ ذِكرُهُ ما خَلَقَ العِبادَ إلّا لِيَعرِفوهُ فَإِذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ فَإِذا عَبَدوهُ استَغنَوا بِعِبادَتِهِ عَن عِبادَةِ مَن سِواهُ. فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: يَا بنَ رَسولِ اللّهِ بِأَبي أنتَ واُمّي فَما مَعرِفَةُ اللّهِ؟ قالَ: مَعرِفَةُ أهلِ كُلِّ زَمانٍ إمامَهُمُ الَّذي يَجِبُ عَلَيهِم طاعَتُهُ. «اى مردم! خداوند والا نام، بندگان را نيافريد مگر براى اين كه او را بشناسند. پس هرگاه او را شناختند، او را خواهند پرستيد و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از پرستش جز او بىنياز خواهند گشت». مردى به ايشان گفت: اى فرزند پيامبر خدا! پدر و مادرم فداى تو باد! شناخت خدا چيست؟ فرمود: «اين كه مردم هر زمان، امامشان را كه فرمانبرى از او واجب است، بشناسند» . علل الشرائع : ص ۹ ح ۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
سوره مبارکه نساء آیات ۵۳ تا ۵۵ ۵۳أَمْ لَهُمْ نَصیبٌ مِنَ الْمُلْکِ فَإِذاً لا یُؤْتُونَ النّاسَ نَقیراً ۵۴ أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً ۵۵ فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ کَفى بِجَهَنَّمَ سَعیراً ترجمه: ۵۳ ـ آیا آنها (یهود) سهمى در حکومت دارند؟! در حالى که اگر چنین بود، کمترین حق را به مردم نمى دادند. ۵۴ ـ یا این که نسبت به مردم (پیامبر و خاندانش)، بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد مىورزند؟! ما به آل ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم; و حکومت عظیمى در اختیار آنها (پیامبران بنى اسرائیل) قرار دادیم. ۵۵ ـ ولى جمعى از آنها به آن ایمان آوردند; و جمعى ایجاد مانع در راه آن نمودند. و شعله فروزان آتش دوزخ، (براى آنها) کافى است! تفسیر در تفسیر دو آیه گذشته گفته شد: یهود به خاطر جلب توجه بت پرستان «مکّه» گواهى دادند که: بت پرستى قریش از خداپرستى مسلمانان بهتر است! و حتى خود آنان در مقابل بت ها سجده کردند! در آیات مورد بحث، این نکته یادآورى شده که قضاوت آنان به دو دلیل فاقد ارزش و اعتبار است: 1 ـ آنها (یهود) از نظر موقعیت اجتماعى، آن ارزش را ندارند که بتوانند بین افراد قضاوت و حکومت کنند و هرگز مردم حق حکومت و قضاوت در میان خود را به آنها واگذار نکرده اند تا آنها بتوانند دست به چنین کارى بزنند، لذا مى فرماید: «آیا آنها سهمیه اى از حکومت دارند تا بتوانند داورى کنند»؟ (أَمْ لَهُمْ نَصیبٌ مِنَ الْمُلْکِ). به علاوه، آنها هیچ گاه شایستگى حکومت مادى و معنوى بر مردم را ندارند، زیرا آنچنان روح انحصارطلبى بر آنان چیره شده که: «اگر چنان موقعیتى را پیدا کنند به هیچ کس، هیچ حقى، نخواهند داد» (فَإِذاً لا یُؤْتُونَ النّاسَ نَقیراً ) و همه امتیازات را دربست به خودشان تخصیص مى دهند! بنابراین، با توجه به این که قضاوت یهود از چنین روحیه اى سرچشمه گرفته که همواره حق را به خود یا به کسانى مى دهند که در مسیر منافع آنها باشند، مسلمانان هرگز نباید از این گونه سخنان، نگرانى به خود راه دهند. 2 ـ این گونه قضاوت هاى نادرست از حسادت آنها نسبت به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و خاندانش سرچشمه مى گیرد، و به همین دلیل بى ارزش است. آنها بر اثر ظلم و ستم و کفران نعمت، مقام نبوت و حکومت را از دست دادند، و به همین جهت، مایل نیستند این موقعیت الهى به دست هیچ کس سپرده شود، لذا نسبت به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندانش که مشمول این موهبت الهى شده اند حسد مىورزند، و با آن گونه قضاوت هاى بى اساس مى خواهند آبى بر شعله هاى آتش حسد خویش بپاشند، مى فرماید: «یا این که نسبت به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است، حسادت مىورزند» (أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ). سپس مى فرماید: چرا از اعطاى چنین منصبى به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندان بنى هاشم تعجب و وحشت مى کنید و حسد مىورزید، «در حالى که ما به شما و دودمان آل ابراهیم، کتاب آسمانى، حکمت، دانش و حکومت پهناورى (همچون حکومت موسى و سلیمان و داود(علیهم السلام)) دادیم» (فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً). اما متأسفانه شما مردم ناخلف آن سرمایه هاى معنوى و مادى پر ارزش را بر اثر شرارت و قساوت از دست دادید. از آنچه گفتیم روشن شد: منظور از «ناس» در «أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ» پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندان او(علیهم السلام) است; زیرا «ناس» به معنى جمعى از مردم است، و اطلاق آن بر یک نفر (تنها شخص پیامبر) ما دامى که قرینه اى در کار نباشد جایز نیست به علاوه کلمه «آل ابراهیم» (خاندان ابراهیم) قرینه دیگرى است که منظور از «ناس»، پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و خاندان او(علیهم السلام) است; زیرا از قرینه مقابله، چنین استفاده مى شود که ما اگر به خاندان «بنى هاشم» چنین موقعیتى را دادیم، تعجب ندارد; زیرا به خاندان ابراهیم(علیه السلام) نیز بر اثر شایستگى، آن همه موقعیت معنوى و مادى بخشیدیم. در روایات متعددى که در منابع اهل تسنن و شیعه آمده است تصریح شده که منظور از «ناس» خاندان پیامبر(علیهم السلام) مى باشد. از امام باقر(علیه السلام) در ذیل این آیه چنین نقل شده است: «خداوند در خاندان ابراهیم، پیامبران، انبیاء و پیشوایان قرار داد (سپس به یهود خطاب مى کند) چگونه حاضرید در برابر آن اعتراف کنید، اما درباره آل محمّد(صلى الله علیه وآله) انکار مى نمائید» و در روایت دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که از معنى این آیه سؤال کردند، فرمود: نَحْنُ الْمَحْسُودُونَ: «یعنى مائیم که مورد حسد دشمنان قرار گرفته ایم» و در تفسیر «درّ المنثور» از «ابن منذر»، و «طبرانى» از «ابن عباس»، نقل شده است که درباره این آیه مى گفت: «منظور از «ناس» در این آیه مائیم، نه دیگران» سپس در آخرین آیه مى فرماید: جمعى از مردم آن زمان به کتاب آسمانى که بر آل ابراهیم نازل شده بود ایمان آوردند و بعضى دیگر نه تنها ایمان نیاوردند که در راه پیشرفت آن ایجاد مانع کردند و شعله فروزان آتش دوزخ براى آنها کافى است» (فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ کَفى بِجَهَنَّمَ سَعیراً). همچنین کسانى که به این کتاب آسمانى که بر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نازل گردیده کفر مىورزند، نیز به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد. «حسد» که در فارسى از آن تعبیر به «رشک» مى کنیم، به معنى آرزوى زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد. بنابراین، کار حسود در ویران کردن و آرزوى ویران شدن متمرکز مى شود، نه این که آن سرمایه و نعمت حتماً به او منتقل گردد. حسد سرچشمه بسیارى از نابسامانى هاى اجتماعى است، از جمله این که: 1 ـ حسود تمام یا بیشتر نیروها و انرژى هاى بدنى و فکرى خود را که باید در راه پیشبرد اهداف اجتماعى به کار برد، در مسیر نابودى و ویران کردن آنچه هست صرف مى کند، و ازین رو، هم سرمایه هاى وجودى خود را از بین برده و هم سرمایه هاى اجتماعى را. 2 ـ حسد انگیزه قسمتى از جنایات دنیا است و اگر عوامل و علل اصلى قتلها، دزدیها، تجاوزها و مانند آن را بررسى کنیم، خواهیم دید قسمت قابل توجهى از آنها از عامل حسد مایه مى گیرد، و شاید به خاطر همین است که آن را به شراره اى از آتش تشبیه کرده اند، که مى تواند موجودیت حسود و یا جامعه اى را که در آن زندگى مى کند، بسوزاند. یکى از دانشمندان مى گوید: «حسد و بدخواهى از خطرناکترین صفات است و باید آن را به منزله موحش ترین دشمن سعادت تلقى کرد و در دفع آن کوشید». جوامعى که افراد آن را اشخاص حسود و تنگ نظر تشکیل مى دهند، جوامعى عقب افتاده هستند; زیرا همان طور که گفتیم، حسود همیشه مى کوشد تا دیگران را به عقب بکشد و این درست بر خلاف روح تکامل و ترقى است. 3 ـ از همه اینها گذشته، حسد اثرات بسیار نامطلوبى روى جسم و سلامت انسان مى گذارد، و افراد حسود، معمولاً افرادى رنجور و از نظر اعصاب و دستگاه هاى مختلف بدن، غالباً ناراحت و بیمارند; زیرا امروز این حقیقت مسلّم شده که بیمارى هاى جسمانى در بسیارى از موارد، عامل روانى دارند، و در طب امروز بحث هاى مشروحى تحت عنوان بیمارى هاى «روان تنى» دیده مى شود که به این قسمت از بیمارى ها اختصاص دارد. جالب این که: در روایات پیشوایان اسلام روى این موضوع تکیه شده است: در روایتى از على(علیه السلام) مى خوانیم: صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ: «تندرستى از کمى حسد است» و در جاى دیگر مى فرماید: اَلْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسّادِ عَنْ سَلامَةِ الأَجْسادِ: «عجیب است که حسودان از سلامت جسم خود به کلى غافلند» و حتى در پاره اى از احادیث مى خوانیم: حسد پیش از آن که به محسود زیان برساند، از حسود شروع مى کند، و تدریجاً او را به قتل مى رساند! 3 4 ـ از نظر معنوى، حسد نشانه کمبود شخصیت، نادانى، کوتاه فکرى و ضعف و نقص ایمان است; زیرا حسود در واقع خود را ناتوان تر از آن مى بیند که به مقام محسود و بالاتر از آن برسد، و لذا سعى مى کند محسود را به عقب برگرداند. به علاوه او عملاً به حکمت خداوند که بخشنده اصلى این نعمت ها است معترض است و نسبت به اعطاى نعمت به افراد، از طرف خداوند ایراد دارد، و لذا در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: أَلْحَسَدُ أَصْلُهُ مِنْ عَمْىِ الْقَلْبِ وَ الْجُحُودِ لِفَضْلِ اللّهِ تَعالىْ وَ هُما جَناحانِ لِلْکُفْرِ وَ بِالْحَسَدِ وَقَعَ ابْنُ آدَمَ فِى حَسْرَةِ الأَبَدِ وَ هَلَکَ مَهْلِکاً لا یَنْجُو مِنْهُ أَبَداً: «حسد و بدخواهى از تاریکى قلب و کوردلى است و از انکار نعمت هاى خدا به افراد سرچشمه مى گیرد، و این دو (کوردلى و انکار بخشش خدا) دو بال کفر هستند. به سبب حسد بود که فرزند آدم(علیه السلام) در یک حسرت جاودانى فرو رفت و به هلاکتى افتاد که هرگز از آن رهائى نمى یابد» قرآن مجید مى گوید: نخستین قتل و کشتارى که در روى زمین واقع شد عامل آن حسد بود و در «نهج البلاغه» از على(علیه السلام)، نقل شده: اِنَّ الْحَسَدَ یَأْکُلُ الاِیْمانَ کَما تَأْکُلُ النّارُ الْحَطَبَ: «حسد تدریجاً ایمان را مى خورد، همان طور که آتش هیزم را تدریجاً از بین مى برد» شخص حسود تدریجاً سوء ظنش به خدا، حکمت و عدالت او بیشتر مى شود و همین سوء ظن است که او را از وادى ایمان بیرون مى کشد. زیان هاى معنوى و مادى، فردى و اجتماعى حسد، فوق العاده زیاد است و آنچه گفتیم در حقیقت فهرستى از آن به شمار مى رود.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
برترین مردم ,
عبادت ,
عشق ,
آغوش ,
قلب ,
بدن ,
فارغ ,
سختی ,
آسانی ,
فرج ,
ضرر ,
معرفت ,
امام ,
قائم علیه السلام ,
خداوند ,
سوره مبارکه نساء آیات ۵۳ تا ۵۵ ,
یهود ,
سهم ,
حکومت ,
حق ,
کمترین ,
مردم ,
پیامبر ,
فضل خدا ,
یخشش ,
حسد ,
ابراهیم ,
کتاب ,
حکمت ,
حکومت عظیم ,
پیامبران بنی اسرائیل ,
بنی اسرائیل ,
ایمان ,
مانع ,
شعله ,
آتش ,
دوزخ ,
آتش دوزخ ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 13 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
مؤمنی که برای کار خیر پول ندارد... حضرت امام صادق علیه السلام إنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقِيرَ لَيَقُولُ يَا رَبِّ ارْزُقْنِي حَتَّى أَفْعَلَ كَذَا وَ كَذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهِ الْخَيْرِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِيَّةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ مَا يَكْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ كَرِيم گاهی بندۀ مؤمن فقیر می گوید: خدایا به من روزی عنایت کن تا فلان کار از کارهای نیک را انجام دهم؛ پس وقتی خداوند عزّوجلّ دید که او با نیّت راستین این درخواست را دارد، اجری که در صورت انجام آن کار نصیبش می شد را برای می نویسند؛ چرا که خداوند آسان گیر و بزرگوار است. کافی» ج ۲ ص ۸۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
اي كاش نخ فرش شبستان تو باشم يا آجري از گوشه ي ايوان تو باشم اي كاش سحر وقت اذان بادل عاشق در بند تو و دست بدامان تو باشم با آه جگر سوز ببوسم در و ديوار گريان تو و جمع شهيدان تو باشم در صحن و سرايت بزنم دست به سينه مجنون تو و بي سر و سامان تو باشم اي ماه ترين ماه ترين ماه ترينم اي كاش كه خاك ره و قربان تو باشم امسال نيامد به سرم گردِ مسيرت صد حيف نشد گرم ز باران تو باشم گريان غريبي در اين شهر غريبم جامانده ترين خسته و گريان تو باشم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۵۱ تا ۵۲ ۵۱أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذینَ کَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلاً ۵۲ أُولئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللّهُ وَ مَنْ یَلْعَنِ اللّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصیراً ترجمه: ۵۱ ـ آیا ندیدى کسانى را که بهره اى از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال،) به «جبت» و «طاغوت» (بت و بت پرستان) ایمان مى آورند، و درباره کافران مى گویند: «آنها، از کسانى که ایمان آورده اند، هدایت یافته ترند»؟ ۵۲ ـ آنها کسانى هستند که خداوند، ایشان را از رحمت خود، دور ساخته است; و هر کس را خدا از رحمتش دور سازد، یاورى براى او نخواهى یافت. شان نزول بسیارى از مفسران در شأن نزول آیات فوق، چنین گفته اند: بعد از حادثه «احد»، یکى از بزرگان یهود به نام «کعب بن اشرف» به اتفاق هفتاد نفر از یهودیان به سوى «مکّه» آمد، تا با مشرکان «مکّه» بر ضد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) هم پیمان شوند، و پیمانى را که با پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) داشتند بشکنند. «کعب» به منزل «ابوسفیان» وارد شد، «ابوسفیان» او را گرامى داشت و یهودِ همراه وى، در خانه هاى قریش به طور پراکنده میهمان شدند. یکى از اهل «مکّه» به «کعب» گفت: شما اهل کتابید و محمّد نیز داراى کتاب است، حقیقت این است که ما احتمال مى دهیم این کار توطئه اى باشد که براى از بین بردن ما چیده شده است، اگر مى خواهید با شما هم پیمان شویم، نخستین شرط این است که در برابر این دو بت (اشاره به دو بت بزرگ کردند)، سجده کنید و به آنها ایمان بیاورید، و آنان چنین کردند. سپس «کعب» به اهل «مکّه» پیشنهاد کرد: سى نفر از شما و سى نفر از ما به کنار خانه «کعبه» برویم، شکم هاى خود را بر دیوار خانه کعبه بگذاریم و با پروردگار کعبه عهد کنیم که در نبرد با محمّد کوتاهى نکنیم. این برنامه نیز انجام شد، و پس از پایان آن، «ابوسفیان» رو به «کعب» کرده، گفت: تو مرد دانشمندى هستى و ما بى سواد و درس نخوانده!، به عقیده تو، «ما» و «محمّد» کدام به حق نزدیک تریم؟ «کعب» گفت: آئین خود را براى من کاملاً تشریح کن! «ابوسفیان» گفت: ما براى حاجیان، شتران بزرگ قربانى مى کنیم، و به آنها آب مى دهیم، میهمان را گرامى مى داریم، اسیران را آزاد کرده، و صله رحم به جا مى آوریم، و خانه پروردگار خود را آباد نگه مى داریم، و بر گرد آن طواف مى کنیم، و ما اهل حرم خدا سرزمین مکّه ایم، ولى محمّد از دین نیاکان خود دست برداشته، قطع پیوند خویشاوندى کرده، و از حرم خدا بیرون رفته، در حالى که دین ما کهن است و آئین محمّد آئینى است تازه و نوپا. «کعب» گفت: به خدا سوگند آئین شما از آئین محمّد بهتر است! در این هنگام آیات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت. تفسیر این آیه، با توجه به شأن نزولى که در بالا گفته شد، یکى دیگر از صفات ناپسند یهود را منعکس مى کند، که آنها براى پیشبرد اهدافشان آن چنان سازشکارى با هر جمعیتى نشان دادند که حتى براى جلب نظر بت پرستان در برابر بت هاى آنها سجده کردند و آنچه را که درباره عظمت اسلام و صفات پیامبر(صلى الله علیه وآله) دیده یا خوانده بودند، زیر پا گذاشتند، و حتى براى خوش آیند بت پرستان آئین خرافى و مملو از ننگ آنها را بر اسلام ترجیح دادند، با این که اهل کتاب بودند و قدر مشترکشان با اسلام به مراتب بیش از بت پرستان بود. لذا آیه فوق به عنوان تعجب مى فرماید: «آیا ندیدى کسانى را که سهمى از کتاب خدا داشتند، اما در برابر بت سجده کردند و به طغیانگران اظهار ایمان نمودند؟» (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ). به این هم قناعت نکردند، «بلکه به کسانى که کافر شده اند، مى گویند: راه اینها از مسلمانان به هدایت نزدیک تر است» (وَ یَقُولُونَ لِلَّذینَ کَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلاً). در این که منظور از این دو کلمه (جبت و طاغوت) در آیه مورد بحث چیست؟ مفسران تفسیرهاى مختلفى دارند: بعضى گفته اند: اینها نام دو بت بوده که جمعیت یهود در داستان فوق در برابر آنها سجده کردند. بعضى گفته اند: «جبت» در اینجا به معنى «بت» و «طاغوت» به معنى «بت پرستان» و یا حامیان بت است که به عنوان سخنگوى بت ها، مطالبى را از قول بت ها نقل کرده و به دروغ به آنها مى بستند، تا مردم را فریب دهند و این معنى با آنچه در شأن نزول و تفسیر آیه گفته شد سازگارتر است; زیرا یهود، هم در برابر بت ها سجده کردند و هم در برابر بت پرستان تسلیم شدند. سپس در آیه بعد، سرنوشت این گونه سازشکاران را بیان کرده مى فرماید: «آنها کسانى هستند که خدا آنان را از رحمت خود دور ساخته و کسى که خدا او را از رحمت خویش دور کند، هیچ یاورى براى او نخواهى یافت» (أُولئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللّهُ وَ مَنْ یَلْعَنِ اللّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصیراً). همان طور که این آیه مى گوید، یهود از سازشکارى هاى ننگین نتیجه اى نبردند و سرانجام با ناکامى گرفتار شکست شدند و پیش بینى قرآن درباره آنها به حقیقت پیوست. یادآورى این نکته لازم است که: آیات فوق، گرچه درباره جمعیت خاصى نازل شده ولى مسلماً اختصاصى به آنها ندارد و تمام افراد سازشکار را که براى نیل به مقاصد پست، شخصیت و حیثیت خود و حتى ایمان و اعتقاد خویش را قربانى مى کنند، شامل مى شود. این گونه سازشکاران در دنیا و آخرت از رحمت خداوند دورند و غالباً با شکست مواجه مى شوند. جالب توجه این که: روحیه ناپسند فوق در این قوم هنوز هم به شدت باقى است، و مى بینیم براى رسیدن به اهداف خود، از هیچ گونه سازشکارى در تحت هر شرائطى روى گردان نیستند، و به همین دلیل گرفتار شکست ها در طول تاریخ گذشته و امروز خود، شده اند. واژه «جِبْت» تنها در همین آیه از قرآن مجید به کار رفته، اسم جامد است و هیچگونه مشتقاتى ندارد. مى گویند: در اصل، یک لغت حبشى بوده که به معنى «سحر»، یا «ساحر» و یا «شیطان» به کار مى رفته، سپس در لغت عرب وارد شده و به همین معنى یا به معنى بت و هر معبودى غیر از خدا استعمال مى شود. و گفته مى شود: در اصل «جبس» بوده و سپس «س» آن تبدیل به «ت» شده است. واژه «طاغوت» در هشت مورد از قرآن مجید به کار رفته و همان طور که در جلد دوم این تفسیر، ذیل آیه 256 سوره «بقره» گفتیم، صیغه مبالغه از ماده «طغیان» به معنى تعدى و تجاوز از حدّ و مرز است و به هر چیزى که موجب تجاوز از حدّ شود (از جمله بت ها) گفته مى شود. به همین جهت شیطان، بت، حاکم جبار و متکبر و هر معبودى غیر از خدا و هر مسیرى که به غیر حق منتهى شود، طاغوت نامیده مى شود، ـ این بود معنى دو واژه فوق به طور کلى ـ .
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۵۱ تا ۵۲ ,
کتاب خدا ,
جبت ,
طاغوت ,
بت ,
بت پرستان ,
ایمان ,
کافران ,
هدایت یافته ,
هدایت ,
خداوند ,
رحمت ,
یاور ,
مفسران ,
شان نزول ,
آیات قرآن ,
احد ,
بزرگان ,
یهود ,
کعب بن اشرف ,
هفتاد نفر ,
یهودیان ,
مکه ,
مشرکان ,
مکه ,
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ,
هم پیمان ,
پیمان ,
کعب ,
ابوسفیان ,
یهود ,
قریش ,
اهل کتاب ,
توطئه ,
سجده ,
اهل مکه ,
خانه کعبه ,
مکه ,
کعبه ,
پروردگار ,
عهد ,
نبرد ,
دانشمند ,
بیسواد ,
درس نخوانده ,
شتران ,
قربانی ,
حاجیان ,
آب ,
میهمان ,
گرامی ,
اسیران ,
آزاد ,
صله رحم ,
طواف ,
اهل حرم ,
نیاکان ,
دین ,
قطع پیوند ,
خویشاوندی ,
کهن ,
آئین محمد ,
تازه ,
نوپا ,
سوگند ,
آیات قرآن ,
نازل ,
پاسخ ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام مهدی ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 13 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بسم رب الشهداء والصدیقین دفاع مقدس، رساترین واژه در قاموس ایستادگی ملت قهرمان ماست و بیانگر ایستادگی و مقاومت بیدار دلانی است که هفت شهر عشق را در هشت بهار آزادگی پیمودند. دفاع مقدس، طلیعه جاودانه غرور ملی است؛ هنگامه اتحاد و همبستگی ملی مردم در دفاع از شریعت اسلام و مرزهای سرزمینی است که با نثار خون پاک فرزندان این مرزو بوم و ایثار و مجاهدت های مثال زدنی آنها جاودانه شد. بي ترديد هفته بزرگداشت "دفاع مقدس" كه به فرمودهی مقام معظم رهبری «اوج افتخارات ملت ایران است» فرصت ارزشمند و مغتنمی است تا ملت سرافراز و غيور ايران اسلامي بار ديگر با مرور خاطرات و حماسه هاي سرداران دلير خود در جبهه هاي حق عليه باطل، ضمن تجديد ميثاق با آرمان هاي شهدا، از رزمندگان، ايثارگران و يادگاران هشت سال جنگ تحميلي، تجليل و تكريم نمايند. ضمن گرامیداشت یاد و خاطره امام راحل، شهیدان والامقام دوران دفاع مقدس و تبریک هفته دفاع مقدس به رهبر فرزانه انقلاب، توفیق روز افزون آحاد مردم شریف ایران اسلامی را در پاسداری و ادامه مسیر پرافتخار شهدا، ایثارگران و آزادگان را از خداوند منان مسئلت می نمايیم. اقل رزمندگان دفاع مقدس س.م،ر
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تصویر منتشرنشدهای از لباس نظامی و اسلحهی شخصی حضرت آیتالله خامنهای در دوران دفاع مقدس که امروز در نمایشگاه "در لباس سربازی" دفتر نشر آثار رهبری در معرض بازدید قرار گرفت.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۴۹ تا ۵۰ ۴۹أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ لایُظْلَمُونَ فَتیلاً ۵۰اُنْظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ وَ کَفى بِهِ إِثْماً مُبیناً ترجمه: ۴۹ـ آیا ندیدى کسانى را که خودستائى مى کنند؟! (این خودستائى ها، بى ارزش است;) بلکه خدا هر کس را بخواهد، ستایش مى کند; و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد. ۵۰ ـ ببین چگونه بر خدا دروغ مى بندند! و همین گناه آشکار (براى مجازات آنان) کافى است. شان نزول در بسیارى از تفاسیر اسلامى در ذیل آیه چنین نقل شده: یهود و نصارى براى خود امتیازاتى قائل بودند و همان طور که در آیات قرآن نقل شده: گاهى مى گفتند: «ما فرزندان خدائیم» و گاهى مى گفتند: «بهشت مخصوص ما است و غیر از ما، در آن راهى ندارد آیات فوق نازل شد و به این پندارهاى باطل پاسخ گفت. تفسیر در نخستین آیه مورد بحث، به یکى از صفات نکوهیده انسان اشاره شده که گریبانگیر بسیارى از افراد و ملت ها مى شود و آن خودستائى، خویشتن را پاک نشان دادن و فضیلت براى خود ساختن است، آیه مى گوید: «آیا ندیدى کسانى را که خودستائى مى کنند»؟ (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ) پس از آن مى فرماید: «خداوند هر که را بخواهد مى ستاید» (بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ). و تنها او است که از روى حکمت و مشیت بالغه بدون کم و زیاد، افراد را طبق شایستگى هائى که دارند، مدح و ستایش مى کند «و هرگز به هیچ کس، سر سوزنى ستم نخواهد شد» (وَ لایُظْلَمُونَ فَتیلاً) فضیلت آن است که خداوند آن را فضیلت بداند نه آنچه خودستایان براى خود از روى خودخواهى قائل مى شوند و به خویش و دیگران ستم مى کنند. گرچه روى سخن به قوم یهود و نصارى است که براى خود امتیازات بى دلیل و نادرستى قائل بودند، و خود را برگزیده از بین ملت ها معرفى مى کردند. گاهى مى گفتند: لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ اِلاّ أَیّاماً مَعْدُودَةً: «آتش دوزخ جز چند روزى ما را فرا نخواهد گرفت» و گاهى مى گفتند: نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّائُهُ: «ما فرزندان و دوستان خدائیم» ولى مفهوم آن اختصاصى به قوم و جمعیتى ندارد، بلکه تمام افراد و ملت هائى را که به این صفت نکوهیده گرفتارند، شامل مى شود. قرآن در سوره «نجم» آیه 32 خطاب به همه مسلمانان مى فرماید: فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى: «خودستائى مکنید، خداوند پرهیزکاران را بهتر از هر کس دیگر مى شناسد». سرچشمه این کار، همان عجب، غرور و خودبینى است که تدریجاً به صورت خودستائى جلوه کرده و در مرحله نهائى سر از تکبر و برترى جوئى در مى آورد. این عادت غلط که با نهایت تأسف در میان بسیارى از ملل و طبقات و افراد وجود دارد، سرچشمه قسمت مهمى از نابسامانى هاى اجتماعى، جنگ ها و استعمارها و تفوق طلبى ها است. تاریخ گذشته نشان مى دهد: بعضى از ملل دنیا بر اثر همین احساس کاذب، خود را برتر از ملل دیگر مى دانستند و به همین جهت به خود حق مى دادند آنها را بنده و برده خویش سازند. عرب هاى جاهلى با تمام عقب افتادگى و فقر همه جانبه اى که داشتند خود را نژاد برتر! مى شمردند، و در میان قبائل آنها، هر یک خود را «قبیله برتر» مى دانست. در عصر اخیر، مسأله تفوق طلبى نژاد آلمان و یا نژاد اسرائیل سرچشمه جنگ هاى جهانى و یا جنگ هاى منطقه اى شد. در صدر اسلام، نیز قوم یهود و نصارى نسبت به دیگران گرفتار چنین توهمى بودند، لذا به زحمت حاضر مى شدند در برابر حقایق اسلام تسلیم گردند. به همین جهت در آیه بعد، قرآن با شدت، این گونه توهمات و برترى طلبى ها را مى کوبد. و آن را یک نوع افترا و دروغ بستن به خدا و گناه بزرگ و آشکار معرفى مى کند، مى فرماید: «ببین این جمعیت چگونه با ساختن فضائل دروغین و نسبت دادن آنها به خدا، به پروردگار خویش دروغ مى بندند، آنها اگر گناهى جز همین گناه نداشته باشند، براى مجازات آنان کافى است» (انْظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ وَ کَفى بِهِ إِثْماً مُبیناً). على(علیه السلام) در خطبه معروف «همّام» درباره صفات ممتاز پرهیزکاران چنین مى گوید: لا یَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمالِهِمُ الْقَلِیْلَ وَ لا یَسْتَکْثِرُونَ الْکَثِیْرَ فَهُمْ لاِ َنْفُسِهِمْ مُتَّهَمُونَ وَ مِنْ أَعْمالِهِمْ مُشْفِقُونَ. اِذا زُکِّىَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خافَ مِمّا یُقالُ لَهُ فَیَقُولُ: أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِى مِنْ غَیْرِى وَ رَبِّى أَعْلَمُ بِى مِنْ نَفْسِى. اللّهُمَّ لا تُؤاخِذْنِى بِما یَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِى أَفْضَلَ مِمّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِر لِى ما لایَعْلَمُونَ: «آنها هرگز از اعمال کم خود راضى نیستند و هیچ گاه اعمال زیاد خود را بزرگ نمى شمرند، آنها در همه حال خود را در برابر انجام وظایف متهم مى شمرند و از اعمال خویش بیمناکند. هنگامى که کسى یکى از آنان را بستاید، از آنچه در حق او گفته مى شود، وحشت مى کند و چنین مى گوید: من به حال خود از دیگران آگاه ترم، و خدا نسبت به من از من آگاه تر است. پروردگارا! به این ستایشى که ستایشگران در حق من مى کنند، مرا مؤاخذه مکن! و مرا از آنچه گمان مى برند، نیز برتر قرار ده! و آنچه را که آنها از خطاهاى من نمى دانند، بر من ببخش»!
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۴۹ تا ۵۰ ,
خودستائى ,
بى ارزش ,
خدا ,
ستایش ,
ستم ,
دروغ ,
گناه آشکار ,
مجازات ,
کافی ,
تفاسیر اسلامی ,
یهود و نصاری ,
یهود ,
نصاری ,
امتیازات ,
آیات قرآن ,
نقل ,
فرزندان ,
بهشت ,
پندارهای باطل ,
پندار باطل ,
پندار ,
باطل ,
پاسخ ,
در لباس سربازی ,
دفاع مقدس ,
سربازی ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 3 مهر 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
حسینیه ... | رضویة ... | فاطمیه ...
هیچکس را دست کم نگیرید ...
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۴۸ ... | نگو سلمان فارسی ، بلکه بگو "سلمان محمدی" ...
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۴۷ ...
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۴۶ ...
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۴۴ تا ۴۵ ...
تفسیر آیه ۴۳ سوره مبارکه نساء ...
تنها پس از ۲۲ روز از رأی اعتماد به وزراء ...
تفسیر آیات ۴۱ تا ۴۲ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیه ۴۰ سوره مبارکه نساء ... | ميزانِ دوستى خود را ...
شهید أسلم بن عمرو غلام حسين بن على حضرت امام حسين (علیه السّلام) ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها: https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه: https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز): https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی: https://raisi.ir/service/election
وبلاگ: http://qaem14.blog.ir استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حوزههای علمیه ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه آل عمران ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
انتخابات ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
ماه صفر ,
اربعین حسینی علیه السلام ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات 40 الی 48 سوره مبارکه نساء ,
سوره مبارکه نساء ,
تفسیر قرآن کریم ,
شهدای کربلا ,
سلمان فارسی ,
سلمان محمدی ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 31 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
ارزش تبلیغ دین حضرت امام باقر علیه السلام منْ عَلَّمَ بَابَ هُدًى فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِه هر کس درِ هدایتی را به دیگران بیاموزد، مانند اجر عمل کنندگان به آن برای او خواهد بود. «کافی» ج ۱ ص ۳۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
یکی از عوامل قساوت قلب حضرت امام صادق علیه السّلام إنَّ الْمَسِيحُ عَلَیهِ السَّلامُ يَقُولُ لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ فِي غَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّ الَّذِينَ يُكْثِرُونَ الْكَلَامَ فِي غَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ قَاسِيَةٌ قُلُوبُهُمْ وَ لَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ حضرت مسیح علیه السّلام می فرمود: در غیر ذکر خدا زیاد صحبت نکنید؛ زیرا آنها که در غیر یاد خدا زیاد صحبت می کنند، بی آنکه بدانند قلبهایشان سخت می شود. «کافی» ج ۲ ص ۱۱۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
راوی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد : آقای من ، چه بسیار ذکر سلمان فارسی را از شما میشِنوَم! امام فرمودند : نگو سلمان فارسی ، بلکه بگو "سلمان محمدی". آیا میدانی علت یاد زیاد من از سلمان چیست؟ راوی گفت: خیر. امام فرمودند : بخاطر ۳ ویژگی : 1 مقَدَّم داشتنِ خواسته امیرالمومنین بر خواسته خود 2 دوست داشتنِ فقرا و برگزیدنِ آنان بر اهل ثروت 3 دوست داشتنِ علم و عُلما... بحارالانوار ج ۲۲ باب ۱۰
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۴۸ ۴۸ إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظیما ترجمه ۴۸ ـ خداوند (هرگز) شرک را نمى بخشد; و پائین تر از آن را براى هر کس بخواهد (و شایسته بداند) مى بخشد. و آن کَس که براى خدا، شریکى قرار دهد، گناه بزرگى مرتکب شده است. شان نزول در مورد این آیه، شأن نزول هاى متعددى نقل شده است، از جمله: از «کلبى» نقل شده که این درباره مشرکین نازل گردیده، به این بیان: پس از شهادت «حمزه» ـ در نبرد احد ـ مشرکان به وعده اى که به «وحشى» در مورد قتل «حمزه» داده بودند، وفا نکردند. «وحشى» خود و طرفدارانش پشیمان شدند، نامه اى به رسول خدا(صلى الله علیه وآله)نوشتند که ما پشیمان شده ایم، ولى بر اساس آنچه شما در «مکّه» فرموده اید ـ که افراد مشرک گناهکار و... در اسلام پذیرفته نمى شوند ـ خود را واجد ایمان آوردن نمى دانیم; چرا که ما مرتکب همه این گناهان شده ایم، در اینجا بود که آیه «اِلاّ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً...» نازل شد ، و رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به آنها اعلام نمود. آنها در پاسخ نوشتند: ما خوف آن را داریم که نتوانیم عمل صالح انجام دهیم و مشمول این آیه نشویم، آیه مورد بحث نازل شد و رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به آنها اعلام فرمود. باز نوشتند: ما خوف آن را داریم که تحت عنوان «مشیت» (لِمَنْ یَشاءُ) قرار نگیریم، در اینجا آیه «یا عِبادِىَ الَّذِیْنَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِم لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیْعاً» نازل شد و رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پیام فرستاد. «وحشى» و تمام اصحابش مسلمان شدند و به خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله)رسیدند، پیامبر آنها را پذیرفت، سپس از «وحشى» چگونگى شهادت «حمزه» را پرسید، و پس از توضیح، خطاب به «وحشى» فرمود: به جائى برو که از دید من پنهان باشى (غَیِّبْ شَخْصَکَ عَنِّى). «وحشى» به «شام» رفت و در همانجا از دنیا رفت. تفسیر امیدبخش ترین آیات قرآن از آنجا که اهل کتاب، هر کدام به نوعى از عقیده شرک آمیز برخوردار بودند، مى توان گفت: این آیه به دنبال آیه قبل، سومین تهدیدى است نسبت به آنها، لذا صریحاً اعلام مى کند: ممکن است همه گناهان مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى «شرک» به هیچ وجه بخشوده نمى شود، مگر این که از آن دست بردارند، توبه کنند و موحد شوند، و به عبارت دیگر هیچ گناهى به تنهائى ایمان را از بین نمى برد همان طور که هیچ عمل صالحى با شرک، انسان را نجات نمى بخشد، مى فرماید: «خداوند هرگز شرک به خود را نمى بخشد، اما پائین تر از آن را براى هر کس بخواهد مى بخشد» (إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ). چنان که اشاره شد، ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصارى هر یک به نوعى مشرک بودند، و قرآن به وسیله این آیه، به آنها اعلام خطر مى کند که این عقیده را ترک گویند، که گناهى است غیر قابل بخشش. سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان کرده، مى فرماید: «کسى که براى خدا شریکى قائل شود گناه بزرگى مرتکب شده است» (وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظیماً) این آیه، از آیاتى است که افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم مى سازد; زیرا خداوند ـ طبق این آیه ـ امکان بخشش همه گناهان را غیر از شرک، اعلام کرده است. و طبق روایتى که مرحوم «طبرسى» در «مجمع البیان» از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل کرده، این آیه امیدبخش ترین آیات قرآن است، فرموده است: ما فِى الْقُرْآنِ آیَةٌ أَرْجى عِنْدِى مِنْ هذِهِ الآیَةِ: «از نظر من در قرآن امید بخش تر از این آیه نیست» و به گفته «ابن عباس»: «خداوند هشت آیه در سوره «نساء» نازل کرده (از جمله همین آیه) که براى افراد این امت بهتر است از آنچه خورشید بر آن مى تابد» زیرا افراد بسیارى هستند که مرتکب گناهان عظیمى مى شوند و براى همیشه از رحمت و آمرزش الهى مأیوس مى گردند، و همان سبب مى شود که باقیمانده عمر را، در راه گناه و خطا با همان شدت بپیمایند، ولى امید به آمرزش و عفو خداوند وسیله مؤثر باز دارنده اى نسبت به آنان در برابر گناه و طغیان مى گردد، بنابراین، آیه مورد بحث در واقع یک مسأله تربیتى را تعقیب مى کند. هنگامى که مى بینیم (طبق گفته بعضى مفسران و پاره اى از روایات که در ذیل آیه نقل شده) افراد جنایتکارى همچون «وحشى» قاتل افسر رشید اسلام «حمزة بن عبدالمطلب» عموى پیامبر(صلى الله علیه وآله) با نزول این آیه ایمان مى آورد و دست از جنایات خود مى کشد، این امیدوارى براى دیگر گناهکاران پیدا مى شود، که از رحمت پروردگار مأیوس نشوند و بیش از آنچه گناه کرده اند، خود را آلوده نسازند. ممکن است گفته شود: این آیه در عین حال، مردم را به گناه تشویق مى کند; زیرا وعده آمرزش «همه گناهان غیر از شرک» در آن داده شده است. ولى شک نیست که منظور از این وعده آمرزش، وعده بدون قید و شرط نیست، بلکه افرادى را شامل مى شود که یک نوع شایستگى از خود نشان بدهند، و همان طور که سابقاً هم اشاره کرده ایم، «مشیت» و خواست خداوند که در این آیه و آیات مشابه آن، ذکر شده به معنى «حکمت» الهى است; زیرا هرگز خواست خدا از حکمت او جدا نیست، و مسلماً حکمت او اقتضا نمى کند بدون شایستگى، کسى را مورد عفو قرار دهد. بنابراین، جنبه تربیتى و سازندگى آیه به مراتب بیش از سوء استفاده هائى است که ممکن است از آن بشود. نکته قابل توجه این که: آیه فوق، ارتباطى با مسأله توبه ندارد; زیرا توبه و بازگشت از گناه، همه گناهان، حتى شرک را مى شوید، بلکه منظور از آن امکان شمول عفو الهى نسبت به کسانى است که توفیق توبه نیافته اند، یعنى قبل از آن که از کرده هاى خود پشیمان شوند و یا بعد از پشیمانى و قبل از جبران اعمال بد خویش، از دنیا بروند. توضیح این که: از بسیارى از آیات قرآن مجید استفاده مى شود: وسائل آمرزش و بخشودگى گناه متعدد است که آنها را مى توان در پنج موضوع خلاصه کرد: 1 ـ توبه و بازگشت به سوى خدا که توأم با پشیمانى از گناهان گذشته و تصمیم بر اجتناب از گناه در آینده و جبران عملى اعمال بد به وسیله اعمال نیک بوده باشد (آیاتى که بر این معنى دلالت دارد فراوان است) از جمله آیه: وَ هُوَ الَّذِى یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ: «او است که توبه را از بندگان خود مى پذیرد و گناهان را مى بخشد» 2 ـ کارهاى نیک فوق العاده اى که سبب آمرزش اعمال زشت مى گردد، چنان که مى فرماید: اِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ: «کارهاى نیک آثار پاره اى از گناهان را از بین مى برد» 3 ـ شفاعت که شرح آن در جلد اول تفسیر «نمونه»، ذیل آیه 48 سوره «بقره» گذشت. 4 ـ پرهیز از گناهان «کبیره» که موجب بخشش گناهان «صغیره» مى گردد، همان طور که شرح آن در ذیل آیه 31 همین سوره گذشت. 5 ـ عفو الهى که شامل افرادى مى شود که شایستگى آن را دارند، همان طور که در آیه مورد بحث بیان گردید. مجدداً یادآورى مى کنیم: عفو الهى مشروط به مشیت او است، و به این ترتیب، عمومى و بدون قید و شرط نیست، و مشیت و اراده او تنها در مورد افرادى است که شایستگى خود را عملاً به نوعى اثبات کرده اند، و از اینجا روشن مى شود: چرا شرک قابل عفو نیست; زیرا مشرک ارتباط خود را از خداوند بکلى بریده است و مرتکب کارى شده که بر خلاف اساس تمام ادیان و نوامیس آفرینش است.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه نشر معارف قرآن و ولایت
http://islamicworld.ir/fa/
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۴۸ ,
خداوند ,
شرک ,
شایسته ,
مى بخشد ,
نمى بخشد ,
بخشش ,
براى خدا ,
شریک ,
گناه بزرگ ,
گناه ,
بزرگ ,
ارتکاب به گناه ,
مشرکین ,
شهادت حمزه ,
شهادت ,
حمزه ,
نبرد احد ,
مشرکان ,
وحشی ,
قتل ,
وفا ,
پشیمان ,
مکه ,
افراد مشرک ,
مشرک ,
گناهکار ,
اسلام ,
گناهان ,
عمل صالح ,
خوف ,
مشمول ,
آیه ,
نازل ,
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ,
مشیت ,
شام ,
پنهان ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
سلمان ,
سلمان فارسی ,
سلمان محمدی ,
امام صادق علیه السلام ,
امیرالمومنین علیه السلام ,
مقدم ,
دوست داشتن فقرا ,
دوست داشتن ,
فقرا ,
علم ,
علما ,
3 ویژگی ,
ویژگی ,
سه ویژگی ,
حضرت مسیح علیه السلام ,
ذکر خدا ,
یاد خدا ,
غیر یاد خدا ,
زیاد ,
صحبت ,
قلب ,
سخت ,
عوامل قساوت قلب ,
قساوت قلب ,
قساوت ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 31 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
أهمّیت تربیت در سنین کودکی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام إنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْءٍ قَبِلَتْه قلب کودک و نوجوان مثل زمین دست نخورده است که هر بذری در آن قرار داده شود را می پذیرد. «نهج البلاغه» ص ۳۹۳
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
نزدیکترین حالت بنده به خدا حضرت امام رضا علیه السلام أقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ سَاجِدٌ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِب* نزدیکترین حال بنده نسبت به خداوند عزّوجلّ زمانی است که در سجده است؛ و این است معنای کلام خدا تبارک و تعالی: «سجده کن و نزدیک شو» «عیون أخبار الرضا علیه السلام» ج ۲ ص ۷ *سورۀ العلق، آیة ۱۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۴۷ ۴۷ یا أَیُّهَا الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ وَ کانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً ترجمه ۴۷ـ اى کسانى که کتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم ـ و هماهنگ با نشانه هائى است که با شماست ـ ایمان بیاورید، پیش از آن که صورت هائى را محو کنیم، سپس به پشت سر بازگردانیم، یا آنها را از رحمت خود دور سازیم، همان گونه که «اصحاب سبت» (گروهى از تبهکاران بنى اسرائیل) را دور ساختیم; و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است! تفسیر به دنبال بحثى که در آیات سابق درباره اهل کتاب بود، در اینجا روى سخن را به خود آنها کرده، مى فرماید: «اى کسانى که کتاب آسمانى به شما داده شده! به آنچه نازل کرده ایم ـ و هماهنگ با نشانه هائى است که در کتب شما است ـ ایمان بیاورید»! (یا أَیُّهَا الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ). مسلماً شما با داشتن این همه نشانه، از دیگران سزاوارترید که به این آئینِ پاک بگروید. پس از آن، آنها را تهدید مى کند که سعى کنید پیش از آن که گرفتار یکى از دو عقوبت شوید، در برابر حق تسلیم گردید. نخست این که: «صورت هائى را به کلى محو کرده (و تمام اعضائى که به وسیله آن حقایق درک مى شوند را از میان برده) سپس آنها را به پشت سر بازگردانیم» (مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها) شاید نیاز به یادآورى نداشته باشد که منظور از این جمله، از کار افتادن عقل، هوش، چشم و گوش آنها از نظر عدم درک واقعیات زندگى و انحراف از صراط مستقیم است، چنان که در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «منظور از آن محو کردن وجوه آنها در مسیر هدایت و بازگرداندن آنها به عقب در مسیر گمراهى و ضلالت است» توضیح این که: اهل کتاب، مخصوصاً یهود، هنگامى که با آن همه نشانه هاى روشن در برابر حق تسلیم نشدند، و آگاهانه به لجاجت و عناد برخاستند، و در صحنه هاى مختلف این خلافگوئى و خلافکارى آگاهانه را تکرار کردند، این حالت تدریجاً به صورت یک طبیعت ثانوى براى آنها شد، گوئى به کلى افکارشان مسخ و چشم و گوششان کور و کر شد. چنین کسانى به جاى این که در زندگى به پیش بروند به قهقرا و عقب باز مى گردند و این است جزاى آنهائى که حق را دانسته انکار مى کنند. این در حقیقت شبیه همان چیزى است که در آغاز سوره «بقره» آیه 6 به آن اشاره شده است. بنابراین، منظور از «طمس و محو و بازگرداندن به عقب» در آیه فوق، همان محو فکرى و روحى و عقب گرد معنوى است. و اما در مورد مجازات دوم که به آن تهدید شده اند، مى فرماید: «پیش از این که آنها را از رحمت خود دور سازیم، همان طور که اصحاب سبت را دور ساختیم» (أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ). در اینجا سؤالى پیش مى آید که: این دو تهدید چه تفاوتى با هم دارد که با لفظ «أَو» به معنى «یا» عطف به یکدیگر شده اند؟ بعضى از مفسران معتقدند: تهدید نخست، جنبه معنوى دارد و تهدید دوم، جنبه ظاهرى و مسخ جسمانى، به قرینه این که خداوند مى فرماید: «همان طور که اصحاب سبت را از رحمت خود دور ساختیم اینها را نیز از رحمت خود دور خواهیم ساخت» و مى دانیم اصحاب سبت (چنان که به خواست خدا در سوره «اعراف» خواهد آمد) از نظر ظاهرى مسخ شدند. بعضى دیگر معتقدند: این لعن و دورى از رحمت خدا نیز جنبه معنوى خواهد داشت، با این تفاوت که: تهدید اول، اشاره به انحراف، گمراهى و عقب گرد آنها است. و تهدید دوم، به معنى نابودى و هلاکت (یکى از معانى لعن همان هلاکت است). خلاصه این که: اهل کتاب با اصرار و پافشارى در مخالفت با حق، عقب گرد و سقوط مى کنند و یا نابود مى شوند. سؤال دیگرى در اینجا پیش مى آید و آن این که آیا این تهدید درباره آنها عملى شد یا خیر؟ شک نیست تهدید اول در مورد بسیارى از آنها و تهدید دوم درباره بعضى از آنها عملى گردید و حداقل جمع زیادى از آنها در جنگ هاى اسلامى در هم کوبیده شدند و قدرتشان بر باد رفت. تاریخ دنیا نشان مى دهد: آنها بعد از آن نیز در کشورهاى مختلفى تحت فشار شدید قرار گرفتند و نفرات زیادى را از دست دادند، و هم اکنون نیز، در شرائط بسیار نامساعد و خطرناکى زندگى مى کنند. و در پایان آیه، براى تأکید این تهدیدها مى فرماید: «فرمان خدا در هر حال انجام شدنى است» و هیچ قدرتى مانع از آن نخواهد بود (وَ کانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً).
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه نشر معارف قرآن و ولایت
http://islamicworld.ir/fa/
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۴۷ ,
کتاب خدا ,
کتاب ,
خدا ,
پیامبر ,
هماهنگ ,
نشانه ,
ایمان ,
محو ,
پشت سر ,
صورت ,
رحمت ,
اصحاب سبت ,
,
تبهکاران ,
بنی اسرائیل ,
دور ,
فرمان خدا ,
فرمان ,
انجام شدنی ,
تربیت ,
کودک ,
تربیت کودک ,
امیرالمؤمنین علیه السلام ,
قلب ,
قلب کودک ,
زمین ,
دست نخورده ,
بذر ,
نهج البلاغه ,
نزدیکترین ,
بنده ,
سجده ,
کلام خدا ,
نزدیک شو ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
صلوات خاصه امام حسین علیه السلام ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 31 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
خیر دنیا و آخرت از حضرت امام صادق علیه السلام وارد است که فرمودند: مردی از اهل کوفه نامه ای به محضر حضرت حسين بن علىّ نوشت بدين مضمون: اى سيّد من و آقاى من! مرا خبر ده كه خير دنيا و آخرت چيست؟ حضرت براى او چنين نوشتند: بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. أَمَّا بَعْدُ، فَإنَّ مَنْ طَلَبَ رِضَا اللَهِ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَهُ أُمُورَ النَّاسِ؛ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَا النَّاسِ بِسَخَطِ اللَهِ وَكَلَهُ اللَهُ إلَى النَّاسِ؛ وَ السَّلَام. «بسم اللَه الرّحمن الرّحيم. امّا بعد، كسيكه رضاى خدا را طلب كند، گرچه همراه با ناراحتى و غضب مردم باشد، خداوند او را از امور مردم كفايت مى كند. و كسيكه رضا و پسند مردم را طلب كند به غضب و سَخط خداوند، خداوند امور او را به مردم مى سپارد؛ و السّلام.» «لمعات الحسین علیه السلام» ص ۲۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
مؤمن حقیقی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام لا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَعْلَمَ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ وَ أَنَّ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ وَ أَنَّ الضَّارَّ النَّافِعَ هُوَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل هیچ بنده ای مزۀ ایمان را نمی چشد مگر آنکه یقین داشته باشد که آنچه به او می رسد امکان نداشت که نرسد؛ و آنچه از دست می دهد امکان نداشت که به او برسد؛ و اینکه ضررزننده و نفع رساننده تنها خداوند عزّوجلّ است. «کافی» ج ۱ ص ۵۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
نشان هویت ملت امام خامنه ای: شما، هم در این میدان بینالمللیِ امسال، هم در برخی از میدانهای گذشته ارزشهای انسانی والایی را توانستید ارائه بدهید... ورزش قهرمانی آن وقتی ارزش دارد که هویّت یک ملّت را نشان بدهد آنهایی که از ورزشکارهای اجارهای و خریداریشده استفاده میکنند، آنها نمیتوانند هویّت ملّتشان را نشان بدهند؛ شماها با این رفتارهایتان هویّت ملّت ایران را نشان دادید؛ نشان دادید که جوانمردی وجود دارد، معنویّت وجود دارد. ۱۴۰۰/۶/۲۷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِی قُلُوب اوست که قلبها را آرام میکند سوره فتح، آیه ۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۴۶ ۴۶ مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَع وَ راعِنا لَیّاً بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاّ قَلیلاً ترجمه ۴۶ ـ بعضى از یهود، سخنان را از جاى خود، تحریف مى کنند; و (به جاى این که بگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم») مى گویند: «شنیدیم و مخالفت کردیم! و (نیز مى گویند:) بشنو! که هرگز نشنوى! (و مى گویند:) راعِناً (ما را تحمیق کن)» تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آئین خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها مى گفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم; و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده» براى آنان بهتر، و با واقعیت سازگارتر بود. اما خداوند، آنها را به خاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته است; از این رو جز عده کمى ایمان نمى آورند. تفسیر این آیه، به دنبال آیات قبل، صفات جمعى از دشمنان اسلام را تشریح مى کند و به گوشه اى از اعمال آنها اشاره مى نماید. توجه مى دهد که: یکى از کارهاى آنها، تحریف حقایق و تغییر چهره دستورهاى خداوند بوده است، چنان که قرآن مى فرماید: «جمعى از یهودیان سخنان را از محل خود تحریف مى نمایند» (مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ). این تحریف، ممکن است جنبه لفظى داشته باشد و یا جنبه معنوى و عملى، اما جمله هاى بعد مى رساند که منظور از تحریف در اینجا همان تحریف لفظى و تغییر عبارت است; زیرا آنها مى گویند: «ما شنیدیم و مخالفت کردیم»! (وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا). یعنى به جاى این که بگویند: سَمِعْنا وَ أَطَعْنا: «شنیدیم و فرمانبرداریم» مى گویند: شنیدیم و مخالفیم، و این درست به سخن کسانى مى ماند که گاهى از روى تمسخر و استهزاء مى گویند: «از شما گفتن و از ما گوش نکردن»! جمله هاى دیگر آیه نیز شاهد این گفتار است. بعد از آن، به قسمت دیگرى از سخنان عداوت آمیز و آمیخته با جسارت و بى ادبى آنها اشاره کرده، مى گوید: آنها مى گویند: «بشنو که هرگز نشنوى»! (وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَع). و به این ترتیب، آنها براى نگهدارى یک عده از همه جا بى خبر، علاوه بر تحریف حقایق و خیانت در ابلاغ کتب آسمانى ـ که سرمایه اصلى نجات قوم و ملت آنها از چنگال ستمگرانى همچون فرعون را تشکیل مى داد به حربه ناجوانمردانه استهزاء و سخریه که حربه افراد خودخواه و مغرور و لجوج است متوسل مى شدند. و گاهى علاوه بر همه اینها از جمله هائى که مسلمانان پاکدل در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى گفتند، سوء استفاده کرده و آن جمله ها را با معانى دیگرى به عنوان تکمیل سخریه هاى خود، به کار مى بردند، مانند جمله «راعِنا» که به معنى «ما را مراعات کن و به ما مهلت بده» بود. مسلمانان راستین در آغاز دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى این که خوب تر و بهتر سخنان او را بشنوند و به دل بسپارند در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) این جمله را مى گفتند. ولى این دسته از یهود این جمله را دستاویز قرار داده و آن را مقابل آن حضرت، تکرار مى کردند و منظورشان معنى عبرى این جمله که «بشنو که هرگز نشنوى» بود، و یا معنى دیگر عربى آن را یعنى «ما را تحمیق کن»! اراده مى کردند اشاره به این که کار پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) ـ العیاذ باللّه ـ تحمیق و اغفال کردن مردم بوده است تمام اینها به منظور آن بود که: با زبان خود حقایق را از محور اصلى بگردانند و در آئین حق طعن زنند، مى فرماید: «تا با زبان خود حقایق را بگردانند و در آئین خدا طعنه زنند» (وَ راعِنا لَیّاً بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ). «لَىّ» (بر وزن حىّ) به معنى تابیدن طناب و مانند آن و به معنى تغییر و تحریف نیز آمده است. اگر آنها به جاى این همه لجاجت و دشمنى با حق، و جسارت و بى ادبى، راه راست را پیش مى گرفتند، برایشان بهتر بود، لذا مى فرماید: «اما اگر مى گفتند: ما کلام خدا را شنیدیم و از در اطاعت درآمدیم، سخنان ما را بشنو و ما را مراعات کن و به ما مهلت بده (تا حقایق را کاملاً درک کنیم) به نفع آنها بود و با عدالت و منطق و ادب کاملاً تطبیق داشت» (وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ). سپس مى افزاید: «ولى آنها بر اثر کفر، سرکشى و طغیان از رحمت خدا به دور افتاده اند (و دل هاى آنها آن چنان مرده است که به این زودى، زنده و بیدار نمى گردد) فقط دسته کوچکى از آنها افراد پاکدلى هستند که آمادگى پذیرش حقایق را دارند، سخنان حق را مى شنوند و ایمان مى آورند» (وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاّ قَلیلاً). بعضى این جمله را جزء خبرهاى غیبى قرآن دانسته اند; زیرا همان طور که قرآن در این جمله خبر داده است در طول تاریخ اسلام، تنها عده کمى از یهود ایمان آوردند و به اسلام پیوستند و بقیه آنها از آن روز تا کنون، با اسلام سر جنگ داشته و دارند.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۴۶ ,
یهود ,
سخنان ,
تحریف ,
شنیدن ,
اطاعت ,
مخالفت ,
بشنو ,
راعنا ,
تحمیق ,
حقایق ,
آئین خدا ,
خدا ,
آئین ,
طعنه ,
شنیدیم و اطاعت کرئیم ,
شنیدیم ,
اطاعت کردیم ,
سخنان ,
مهلت ,
بهتر ,
آنان ,
واقعیت ,
سازگار ,
خداوند ,
کفر ,
رحمت ,
عده کم ,
ایمان ,
قلب ,
آرام ,
ورزشکار ,
هویت ملت ,
نشان هویت ملت ,
اجاره ,
خریداری ,
ملت ایران ,
جوانمردی ,
معنویت ,
یقین ,
ضرر ,
نفع ,
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ,
مومن حقیقی ,
امام صادق علیه السلام ,
خیر دنیا و آخرت ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 31 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانی شد، در پیشگاه الهی دست به دعا برداشتند و چهل روز ضجه و گریه داشتند تا اینکه خدای تعالی به موسی و هارون علیهما السلام وحی فرمودند تا آن ها را از دست فرعون نجات دهند و با این کارشان خدا از ۱۷۰ سال باقیمانده غیبت صرف نظر فرمود. بعد امام علیه السلام می فرمایند: همچنین اگر شما (شیعیان) چنین کنید، خدای تعالی حتماً فرج ما را خواهد رساند[قبل از رسیدن به انتهایش] و اگر این کار را نکنید امر ظهور به انتهایش موکول خواهد شد. بحار الأنوارج۵۲ص۱۳۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا (عليه السّلام) فرمودند : من لَم یَقدِر عَلی زِیارَتِنا، فَلیَزُر صالحِی َموالینا،یُکتَب لَهُ ثَوابُ زَیارَتنِا. هر کس نتواند ما را زیارت کند ، پس دوستان و پیروان شایستهی ما را زیارت کند ، تا پاداش زیارت ما برایش نوشته شود. مسند الامام الرضا (علیه السّلام) ، ج٢، ص ٢٥٤
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۴۴ تا ۴۵ ۴۴أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَ یُریدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبیلَ ۴۵ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ وَ کَفى بِاللّهِ وَلِیّاً وَ کَفى بِاللّهِ نَصیراً ترجمه ۴۴ ـ آیا ندیدى کسانى را که بهره اى از کتاب (خدا) به آنها داده شده است، (به جاى این که از آن، براى هدایت خود و دیگران استفاده کنند، براى خویش) گمراهى مى خرند، و مى خواهند شما نیز گمراه شوید؟! ۴۵ ـ خدا به دشمنان شما آگاه تر است; (ولى آنها زیانى به شما نمى رسانند) و کافى است که خدا ولىّ شما باشد; و کافى است که خدا یاور شما باشد. تفسیر در نخستین آیه از آیات فوق، اشاره به گروهى از کفار اهل کتاب مى کند، که خریدار ضلالت و گمراهى بودند و با تعبیرى که حاکى از تعجب است، پیامبر را مخاطب ساخته، مى فرماید: «آیا ندیدى کسانى را که بهره اى از کتاب (خدا) به آنها داده شده بود (به جاى این که از آن، براى هدایت خود و دیگران استفاده کنند، براى خویش) گمراهى مى خرند، و مى خواهند شما نیز گمراه شوید»؟ (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ وَ یُریدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبیلَ). و به این ترتیب، آنچه وسیله هدایت خود و دیگران بود بر اثر سوء نیاتشان تبدیل به وسیله گمراه شدن و گمراه کردن گشت; چرا که آنها هیچ گاه دنبال حقیقت نبودند، بلکه به همه چیز با عینک سیاه نفاق، حسد و مادیگرى مى نگریستند. ضمناً از جمله أُوتُوا نَصِیْباً مِنَ الْکِتابِ: «بخشى از کتاب در اختیار آنها قرار داده شد» استفاده مى شود: آنچه آنها در اختیار داشتند، تمام کتاب آسمانى «تورات» نبود، بلکه تنها بخشى از آن بوده است و این با حقایق مسلّم تاریخى نیز کاملاً سازگار است، که قسمت هائى از «تورات و انجیل» واقعى با گذشت زمان تحریف شده و یا از بین رفته است. در آیه بعد مى فرماید: اینها اگر چه در لباس دوست خود را جلوه مى دهند، دشمنان واقعى شما هستند «و خداوند از آنها آگاه هست» (وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ). چه دشمنى از آن بالاتر که با سعادت و هدایت شما مخالفند، گاهى به زبان خیرخواهى. گاهى از طریق بدگوئى و هر زمان به شکلى به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود هستند. ولى شما هرگز از عداوت آنها وحشت نکنید، شما تنها نیستید، «همین قدر کافى است که خداوند رهبر، ولىّ، یار و یاور شما باشد» (وَ کَفى بِاللّهِ وَلِیّاً وَ کَفى بِاللّهِ نَصیراً). زیرا از آنها کارى ساخته نیست و اگر گفته هاى آنها را زیر پا بگذارید جاى ترس و نگرانى نخواهد بود.
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۴۴ تا ۴۵ ,
بهره ,
کتاب خدا ,
کتاب ,
خدا ,
هدایت ,
هدایت خود و دیگران ,
خود ,
دیگران ,
استفاده ,
خویش ,
گمراهی ,
گمراه ,
دشمنان ,
آگاه ,
زیان ,
کافی ,
ولی ,
یاور ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 30 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۴۳ سوره مبارکه نساء ۴۳ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى حَتّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلاّ عابِری سَبیل حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَر أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدیکُمْ إِنَّ اللّهَ کانَ عَفُوّاً غَفُوراً ترجمه ۴۳ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! در حال مستى به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه مى گوئید! و همچنین هنگامى که جنب هستید ـ مگر این که مسافر باشید ـ تا غسل کنید، و اگر بیمارید، یا مسافر، و یا «قضاى حاجت» کرده اید، و یا با زنان آمیزش جنسى داشته اید، و در این حال، آب (براى وضو و غسل) نیافتید، با خاک پاکى تیمم کنید! (به این طریق که) صورت ها و دست هایتان را با آن مسح نمائید. خداوند، بخشنده و آمرزنده است. تفسیر در آیات پیش، سخن از گواهى انبیاء بر اعمال امت در روز قیامت بود، و نیز از این سخن در میان بود که: کفار و کسانى که دستورات پیامبران را عصیان کرده بودند، دوست داشتند خاک باشند، در آیه مورد بحث به چند دستور مهم از دستورات پیامبر اشاره نموده، تا روشن شود چه کسى اطاعت مى کند و چه کسى عصیان، مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! در حال مستى به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه مى گوئید»! (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى حَتّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ). از این آیه، چند حکم اسلامى استفاده مى شود که تحت شماره به آنها مى پردازیم: یعنى افراد مست نمى توانند مشغول اداء فریضه نماز شوند و نماز آنها در این حال باطل است، فلسفه آن هم روشن است، زیرا نماز گفتگوى بنده و راز و نیاز او با خدا است و باید در نهایت هوشیارى انجام گردد و افراد مست از این مرحله دور و بیگانه اند. این موضوع نیز لازم به یادآورى است که در روایات متعددى که در کتب شیعه و اهل تسنن وارد شده، آیه فوق به «مستى خواب» تفسیر شده، یعنى در حالى که هنوز کاملاً بیدار نشده اید، شروع به نماز نکنید، تا بدانید چه مى گوئید ولى چنین به نظر مى رسد: این تفسیر از مفهوم جمله «حَتّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ» استفاده شده است، اگر چه در معنى «سُکارى» داخل نباشد. به عبارت دیگر، از جمله «تا بدانید چه مى گوئید» استفاده مى شود، نماز خواندن در هر حالى که انسان از هشیارى کامل برخوردار نباشد، ممنوع است، خواه حالت مستى باشد یا باقى مانده حالت خواب. در ضمن از این جمله نیز مى توان استفاده کرد: بهتر است در حال کسالت و کمى توجه نیز انسان نماز نخواند; زیرا حالت فوق به صورت ضعیف در او وجود دارد و شاید به همین جهت است که طبق روایتى، امام باقر(علیه السلام) فرمود: «در حالتى که کسل هستید یا چرت آلود یا سنگین، مشغول نماز نشوید; زیرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستى نهى کرده است» مى فرماید: «همچنین در حال جنابت به نماز نزدیک نشوید» (وَ لا جُنُباً). سپس استثنائى براى این حکم بیان فرموده، مى گوید: «مگر این که مسافر باشید» (إِلاّ عابِری سَبیل). یعنى اگر در مسافرت گرفتار بى آبى شوید، مى توانید نماز بخوانید که البته نماز خواندن در این حال، به شرط تیمم است که در ذیل آیه خواهد آمد. ولى در روایات و اخبار، تفسیر دیگرى براى آیه نیز آمده است و آن این که: منظور از «صلوة» در آیه، محل نماز گذاردن و مسجد است، یعنى در حال جنابت وارد مساجد نشوید، سپس کسانى که عبوراً از مسجد مى گذرند را استثناء فرموده و مى گوید: «اِلاّ عابِرى سَبِیل» یعنى مى توانید در حال جنابت عبوراً از مسجد بگذرید. و از بعضى روایات استفاده مى شود: جمعى از مسلمانان و صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله) خانه هائى در اطراف مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله) ساخته بودند که درهاى آن به مسجد گشوده مى شد، (و اجازه داشتند که در حال جنابت از مسجد بگذرند، بدون این که در آن توقف کنند) اما باید توجه داشت: لازمه تفسیر فوق این خواهد بود که کمله «صلوة» در آیه به دو معنى آمده باشد یکى به معنى خود «نماز» و دیگر به معنى «محل نماز»; زیرا دو حکم مختلف در آیه فوق بیان شده: یکى خوددارى از نماز در حال مستى و دیگرى خوددارى جنب از ورود در مساجد، البته استعمال یک لفظ در دو معنى یا بیشتر چنان که در اصول گفته ایم، مانعى ندارد، ولى خلاف ظاهر است و بدون قرینه جایز نیست، گر چه ممکن است روایات فوق قرینه آن باشد. چنان که مى فرماید: «به نماز نزدیک نشوید تا غسل کنید» (حَتَّى تَغْتَسِلُوا). چنان که مى فرماید: «به نماز نزدیک نشوید تا غسل کنید» (حَتَّى تَغْتَسِلُوا). در جمله بعد که در حقیقت تمام موارد تشریع تیمم جمع است، موارد عذر براى غسل کردن را بر شمرده است: نخست به موردى که آب براى بدن ضرر داشته باشد، اشاره کرده، مى فرماید: «اگر بیمار باشید و یا در سفر» (وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَر). پس از آن به مواردى که انسان به آب دسترسى ندارد، یا استعمال آب برایش ممکن نیست، اشاره کرده، مى فرماید: «یا هنگامى که از قضاى حاجت برگشتید و یا با زنان آمیزش جنسى داشتید» (أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ). «و دسترسى به آب نداشتید» (فَلَمْ تَجِدُوا ماءً). «در این موقع با خاک پاکیزه اى تیمم کنید» (فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً). سپس طرز تیمم را بیان فرموده، مى گوید: «سپس صورت و دست هاى خود را مسح کنید» (فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدیکُمْ). و در پایان آیه اشاره به این حقیقت مى کند که دستور مزبور، یک نوع تسهیل و تخفیف براى شما است، «چون خداوند بخشنده و مهربان است» (إِنَّ اللّهَ کانَ عَفُوّاً غَفُوراً). ۱-آیا مفهوم جمله هاى آغاز آیه، جواز شرب مسکرات در غیر نماز است؟ ممکن است کسانى در اینجا سؤال کنند: آیا مفهوم آیه فوق این نیست که نوشیدن مشروبات الکلى فقط در صورتى ممنوع است که مستى تا حال نماز باقى بماند و دلیل ضمنى بر جواز آن در سایر حالات مى باشد؟! پاسخ این سؤال ـ به خواست خدا ـ به طور تفصیل در تفسیر آیه 90 سوره «مائده» خواهد آمد، اما به طور اجمال این است که: اسلام براى آماده کردن و به جریان انداختن بسیارى از احکام خود، از روش «تدریجى» استفاده کرده، مثلاً همین مسأله تحریم مشروبات الکلى را طى چند مرحله اعلام نموده است: نخست آن را به عنوان یک نوشیدنى نامطلوب و نقطه مقابل «رِزْقاً حَسَناً» پس از آن، در صورتى که مستى آن در حال نماز باشد جلوگیرى کرده (آیه فوق). و بعد، منافع و مضار آن را با هم مقایسه نموده و غلبه زیان هاى آن، بیان شده است و در مرحله آخر، نهى قاطع و صریح از آن نموده است اصولاً براى ریشه کن ساختن یک مفسده اجتماعى و اخلاقى که محیط به طور عمیق به آن آلوده شده است، راهى بهتر از این روش نیست که افراد را تدریجاً آماده کنند و سپس حکم نهائى اعلام گردد. ضمناً باید توجه داشت، آیه فوق به هیچ وجه دلالت بر اجازه نوشیدن خمر ندارد، بلکه تنها درباره مستى در حال نماز سخن گفته، و در مورد غیر نماز سکوت اختیار کرده تا مرحله نهائى حکم فرا رسد. البته با توجه به این که اوقات پنجگانه نماز مخصوصاً در آن زمان که معمولاً در پنج وقت انجام مى شد فاصله چندانى با هم ندارند، خواندن نماز در حال هشیارى، لازمه اش این بوده که در فاصله این اوقات از نوشیدن مایعات مست کننده به کلى صرف نظر شود; زیرا غالباً مستى آن تا موقع نماز ادامه مى یابد، و حالت هشیارى پیدا نمى شود، بنابراین، حکم آیه فوق شبیه یک تحریم همیشگى و مستمر است. 2 ـ جمله «فَلَمْ تَجِدُوا ماءً» که به اصطلاح با فاء تفریع شروع شده، مربوط به جمله «أَوْ عَلى سَفَر» است، یعنى هنگامى که در مسافرت باشید ممکن است، آب پیدا نکنید و نیازمند به تیمم شوید ـ زیرا هنگامى که انسان در شهر و آبادى است کمتر چنین اتفافى مى افتد ـ و از اینجا روشن مى شود، سخن بعضى از مفسران مانند نویسنده «المنار» که گفته است: «مسافرت به تنهائى براى تیمم کردن به جاى وضو کافى است، حتى اگر انسان آب در اختیار داشته باشد» سخن بى اساسى است; زیرا کلمه فاء تفریع در «فَلَمْ تَجِدُوا» این سخن را ابطال مى کند، چون مفهوم آن این است که مسافرت گاهى موجب عدم دسترسى به آب مى گردد، در اینجا باید تیمم کرد، نه این که مسافرت به تنهائى مجوز تیمم است. و عجب این است که نویسنده مزبور به فقهاى اسلام در این زمینه حمله کرده، در حالى که حمله او هیچ موردى ندارد. 3 ـ کلمه «أَوْ» در «أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ» به معنى «واو» است; زیرا تنها بیمار بودن یا مسافر بودن، سبب تیمم نمى شود، بلکه در چنین حالى اگر موجبات وضو یا غسل حاصل شود، تیمم واجب مى گردد. 4 ـ عفت بیان قرآن در این آیه همانند بسیارى از آیات دیگر کاملاً مشهود است; زیرا هنگامى که مى خواهد از قضاى حاجت سخن بگوید، تعبیرى را انتخاب مى کند که هم مطلب را بفهماند و هم واژه صریح و نامناسبى به کار نبرده باشد، مى گوید: «أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ». توضیح این که: «غائط» بر خلاف مفهومى که امروز از آن مى فهمند ، در اصل، به معنى زمین گودى است که انسان را از انظار دور مى دارد و افراد بیابان گرد و مسافر در آن زمان براى «قضاى حاجت» آنجا مى رفتند، تا از دیدگاه مردم دور باشند. بنابراین، معنى جمله چنین مى شود: «اگر یکى از شما از مکان گودى آمده باشد...» که روى هم رفته کنایه از قضاى حاجت است. و جالب این که: به جاى «شما»، «یکى از شما» به کار رفته، تا عفت بیان آن بیشتر باشد (دقت کنید). همچنین آنجا که از آمیزش جنسى سخن مى گوید با تعبیر: أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ: «یا با زنان تماس گرفته باشید...» مطلب را مى فهماند، و واژه «لمس» کنایه زیبائى از آمیزش جنسى است. درباره سایر خصوصیات تیمم از جمله «صَعِیْداً طَیِّباً» در ذیل آیه 6 سوره «مائده» به خواست خدا مشروحاً بحث خواهیم کرد.
۵-فلسفه تیمم بسیارى مى پرسند دست زدن به روى خاک و کشیدن به پیشانى و پشت دست ها، چه فایده اى مى تواند داشته باشد؟ به خصوص این که مى دانیم بسیارى از خاک ها آلوده اند و ناقل میکرب ها. در پاسخ این گونه ایرادها باید به دو نکته توجه داشت: الف ـ فایده اخلاقى: تیمم یکى از عبادات است، و روح عبادت به معنى واقعى کلمه در آن منعکس مى باشد; زیرا انسان پیشانى خود را که شریف ترین عضو بدن او است، با دستى که بر خاک زده، لمس مى کند تا فروتنى و تواضع خود را در پیشگاه او آشکار سازد، یعنى پیشانى من و همچنین دست هاى من در برابر تو تا آخرین حد، خاضع و متواضعند، و به دنبال این کار متوجه نماز و یا سایر عباداتى که مشروط به وضو و غسل است مى شود، و به این ترتیب در پرورش روح تواضع و عبودیت و شکرگزارى در بندگان اثر مى گذارد. ب ـ فایده بهداشتى: امروز ثابت شده خاک به خاطر داشتن باکترى هاى فراوان، مى تواند آلودگى ها را از بین ببرد، این باکترى ها که کار آنها تجزیه کردن مواد آلى و از بین بردن انواع عفونت هاست، معمولاً در سطح زمین و اعماق کم که از هوا و نور آفتاب بهتر مى توانند استفاده کنند، فراوانند. به همین دلیل، هنگامى که لاشه هاى حیوانات و یا بدن انسان پس از مردن زیر خاک دفن شود و همچنین مواد آلوده گوناگونى که روى زمین ها مى باشد، در مدت نسبتاً کوتاهى تجزیه شده و بر اثر حمله باکترى ها کانون عفونت از هم متلاشى مى گردد. مسلّم است اگر این خاصیت در خاک نبود، کره زمین در مدت کوتاهى مبدل به یک کانون عفونت مى شد. اصولاً خاک خاصیتى شبیه مواد «آنتى بیوتیک» دارد و تأثیر آن در کشتن میکرب ها فوق العاده زیاد است. بنابراین، خاک پاک نه تنها آلوده نیست، که از بین برنده آلودگى ها است و مى تواند از این نظر تا حدودى جانشین آب شود، با این تفاوت که آب حلاّل است، یعنى میکرب ها را حل کرده و با خود مى برد، ولى خاک میکرب کش است. اما باید توجه داشت خاک تیمم کاملاً پاک باشد، همان طور که قرآن در تعبیر جالب خود مى گوید: (طَیِّباً). قابل توجه این که: تعبیر به «صَعِید» که از ماده «صعود» گرفته شده، اشاره به این است که بهتر است خاک هاى سطح زمین براى این کار انتخاب شود، همان خاک هائى که در معرض تابش آفتاب و مملوّ از هوا و باکترى هاى میکرب کش است. اگر چنین خاکى طیب و پاکیزه نیز بود، تیمم با آن اثرات فوق را دارد بدون این که کمترین زیانى داشته باشد (در ذیل آیه 6 سوره «مائده» نیز در این باره سخن خواهیم گفت).
منبع:
کانال فضیلتها: https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
کانال فضیلتها: https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه: https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز): https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی: https://raisi.ir/service/election
وبلاگ: http://qaem14.blog.ir استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
ماه صفر ,
اربعین حسینی علیه السلام ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۴۳ سوره مبارکه نسا ,
اخلاص ,
پیاده روی اربعین ,
ایمان ,
مست ,
مستی ,
نماز ,
بدانید چه می گویید ,
همگتم ,
جنب ,
مسافر ,
غسل ,
جنابت ,
غسل جنابت ,
بیمار ,
قضای حاجت ,
زنان ,
آمیزش ,
جنسی ,
آمیزش جنسی ,
وضو ,
خاک پاک ,
تیمم ,
خاک ,
صورت ,
دست ,
مسح ,
بخشنده ,
آمرزش ,
آمرزنده ,
خداوند ,
یا زهراء سلام الله علیه ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 30 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
امام باقر (عليه السلام): حبُّنا إيمانٌ، و بُغضُنا كُفرٌ؛ دوست داشتن ما، ايمان است و دشمن داشتنمان، كفر. الكافي ج1، ص188
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۴۱ تا ۴۲ سوره مبارکه نساء ۴۱فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّة بِشَهید وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهیداً ۴۲ یَوْمَئِذ یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوّى بِهِمُ الأَرْضُ وَ لا یَکْتُمُونَ اللّهَ حَدیثاً ترجمه ۴۱ ـ حال آنها چگونه است آن روزى که از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى آوریم، و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد؟! ۴۲ ـ در آن روز، آنها که کافر شدند و با پیامبر به مخالفت برخاستند، آرزو مى کنند که اى کاش (خاک بودند و) خاک آنها با زمین هاى اطراف یکسان مى شد. در آن روز، سخنى را نمى توانند از خدا پنهان کنند. تفسیر در تعقیب آیات گذشته که در مورد مجازات ها و پاداش هاى بدکاران و نیکوکاران بود، این آیه به مسأله شهود و گواهان رستاخیز اشاره کرده، مى گوید: «حال این افراد چگونه خواهد بود آن روز که براى هر امتى گواهى بر اعمال آنها مى آوریم و تو را گواه اینها قرار خواهیم داد» (فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّة بِشَهید وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهیداً). و به این ترتیب، علاوه بر گواهى اعضاى پیکر آدمى، و گواهى زمینى که بر آن زیست کرده، و گواهى فرشتگان خدا بر اعمال او، هر پیامبرى نیز گواه اعمال امت خویش است، و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که آخرین و بزرگ ترین پیامبر الهى است نیز گواه بر امت خود مى باشد. بر این اساس، بدکاران با وجود این همه گواه، چگونه مى توانند حقیقتى را انکار کنند و خود را از کیفر اعمال خویش دور دارند؟! نظیر این مضمون در چند آیه دیگر قرآن نیز آمده، از جمله آیه 143 سوره «بقره»، و 89 سوره «نحل»، و 78 سوره «حج». اکنون این سؤال پیش مى آید: گواهى پیامبران نسبت به اعمال امت خویش چگونه خواهد بود؟ اگر کلمه «هؤلاء» اشاره به مسلمانان بوده باشد، همان طور که در تفسیر «مجمع البیان» آمده است، پاسخ این سؤال روشن خواهد بود; زیرا هر پیامبرى مادامى که در میان امت خویش مى باشد، شاهد و ناظر اعمال آنها است و بعد از آنها اوصیاء و جانشینان معصومشان، شاهد و ناظر اعمال امت خواهند بود، و لذا مى خوانیم که: مسیح(علیه السلام) در روز قیامت، در پاسخ سؤال پروردگار عرض مى کند: ما قُلْتُ لَهُمْ اِلاّ ما أَمَرْتَنِى بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ رَبِّى وَ رَبَّکُمْ وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهِیْداً مادُمتُ فِیْهِمْ فَلَمّا تَوَفَّیْتَنِى کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیْبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى کُلِّ شَىْء شَهِیْدٌ: «پروردگارا! من به آنها جز آنچه دستور دادى نگفتم، به آنها گفتم: خداوندى را که پروردگار من و شما است عبادت کنید، و تا آن زمان که در میان آنها بودم شاهد و گواه اعمال آنها بودم، ولى هنگامى که مرا از میان آنها بازگرفتى خودت مراقب آنان بودى و تو بر هر چیز گواهى» ولى جمعى از مفسران احتمال داده اند: کلمه «هؤلاء» اشاره به گواهان امت هاى پیشین است، یعنى: اى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)! تو را گواه همه گواهان و انبیاى گذشته قرار خواهیم داد، و در پاره اى از روایات نیز به همین تفسیر اشاره شده است بنابراین، مفهوم آیه چنین خواهد شد: هر پیامبرى در حال حیات و ممات از طریق مشاهده باطنى و روحانى ناظر احوال تمام امت خویش خواهد بود و روح پاک پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نیز از همین راه ناظر همه امم پیشین و امت خویش مى باشد، و به این طریق آنها مى توانند نسبت به اعمال آنها گواهى دهند و حتى صلحاى امت و افراد نمونه پرهیزکار نیز ممکن است از چنین آگاهى برخوردار باشند. مفهوم این بیان چنین مى شود که: روح پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) از آغاز خلقت آدم وجود داشته است; زیرا معنى شهود، آگاهى توأم با حضور است. ولى این تفسیر، با آیه اى که درباره حضرت مسیح(علیه السلام) نقل شد، چندان سازگار نیست، چون آیه مزبور مى گوید: مسیح شاهد بر تمام امت خود نبود، بلکه ما دام الحیات شاهد بر آنها بود (دقت کنید). اما اگر شهادت را به معنى شهادت عملى بگیریم، یعنى: «اعمال یک فرد نمونه مقیاس سنجش براى اعمال سایرین»، در این صورت تفسیر فوق خالى از اشکال خواهد بود; زیرا هر پیامبرى با صفات ممتازى که داشته مقیاس سنجش براى امت خویش محسوب مى شده، و خوبان و بدان امت را با شباهت و عدم شباهت به آنان مى توان شناخت. و از آنجا که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بزرگ ترین پیامبران الهى است، صفات و اعمال او مقیاس سنجش براى شخصیت تمام انبیاء خواهد شد. تنها سؤالى که در اینجا باقى مى ماند این است که: شهادت به این معنى آمده است یا نه؟ ولى با توجه به این که اعمال، رفتار و افکار انسان هاى نمونه نیز عملاً گواهى مى دهد که یک انسان ممکن است تا این حدّ مقامات معنوى را طى کند، چنین معنائى زیاد بعید به نظر نمى رسد (دقت کنید). در آیه بعد، به نتیجه اعمال آنها اشاره کرده، مى گوید: «در این هنگام که کافران و آنها که با فرستاده پروردگار به مخالفت برخاستند، دادگاه عدل خدا را مى بینند و شهود و گواهان غیر قابل انکارى در این دادگاه مشاهده مى کنند، آن چنان از کار خود پشیمان مى شوند که آرزو مى کنند کاش خاک بودند و با خاک هاى زمین یکسان مى شدند» (یَوْمَئِذ یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوّى بِهِمُ الأَرْضُ). این تعبیر، همانند تعبیرى است که در آخرین آیه سوره «نبأ» مى خوانیم: وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِى کُنْتُ تُراباً: «در این هنگام کافر مى گوید: اى کاش خاک بودم»! تعبیر به «تُسَوّى» اشاره به مطلب دیگرى نیز مى کند و آن این که کافران علاوه بر این که آرزو مى کنند خاک شوند، علاقه دارند که خاک ها و قبرهاى آنها هم در زمین گم شود و با زمین هاى اطراف یکسان گردد، و به کلى فراموش شوند!. و «در این موقع است که آنها هیچ واقعیتى را نمى توانند کتمان کنند» (وَ لا یَکْتُمُونَ اللّهَ حَدیثاً); زیرا با آن همه شهود و گواهان، راهى براى انکار نیست. البته این سخن هم منافاتى با آیات دیگر ندارد که مى گوید: بعضى از کافران در روز قیامت نیز حقایق را کتمان مى کنند و دروغ مى گویند; چرا که دروغ گفتن آنها قبل از اقامه شهود و گواهان است، ولى بعد از آن که هیچ جاى انکار نمى ماند ناچار مى شوند که به همه حقایق اقرار کنند. در یکى از خطبه هاى امیر مؤمنان(علیه السلام) آمده که فرمود: «روز رستاخیز خداوند بر دهان افراد، مهر خاموشى مى نهد، تا سخن نگویند و در این هنگام دست ها به سخن درمى آیند، پاها گواهى مى دهند و پوست هاى تن، اعمال خود را باز مى گویند و در این موقع هیچ کس نمى تواند واقعیتى را کتمان کند» بعضى از مفسران احتمال داده اند: منظور از «لا یَکْتُمُونَ اللّهَ حَدیثاً» این است که آنها آرزو مى کنند: اى کاش! در دنیا که بودند واقعیات را مخصوصاً درباره پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) کتمان نمى کردند. بنابراین، جمله مزبور عطف بر جمله «لَوْ تُسَوّى بِهِمُ الأَرْضُ» مى شود، ولى این تفسیر با ظاهر «لا یَکْتُمُونَ» که فعل مضارع است سازگار نیست و اگر این معنى مراد بود باید گفته شود: «وَ لَمْ یَکْتُمُوا».
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۴۱ تا ۴۲ سوره مبارکه نساء ,
حال ,
چگونهامت ,
شاهد ,
گواهی ,
اعمال ,
گواه ,
کافر ,
پیامبر ,
مخالفت ,
آرزو ,
ای کاش ,
خاک ,
زمین ,
اطراف ,
یکسان ,
روز ,
سخن ,
خدا ,
پنهان ,
امام باقر علیه السلام ,
دوست داشتن ,
ایمان ,
کفر ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 30 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
تفسیر آیه ۴۰ سوره مبارکه نساء ۴۰ إِنَّ اللّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّة وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظیماً ترجمه ۴۰ـ خداوند (حتى) به اندازه سنگینى ذره اى ستم نمى کند; و اگر کار نیکى باشد، آن را دو چندان مى سازد; و از نزد خود، پاداش عظیمى (در برابر آن) مى دهد. تفسیر این آیه، به افراد بى ایمان و بخیل که حال آنها در آیات قبل گذشت، مى فرماید: «خداوند حتى به اندازه سنگینى ذره اى ستم نمى کند» (إِنَّ اللّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّة). «ذرّة» در اصل، به معنى مورچه هاى بسیار کوچکى است که به زحمت دیده مى شوند. و بعضى گفته اند: در اصل، اجزاء فوق العاده کوچکى از غبار است که در هوا معلق است، که به هنگام تابش آفتاب از روزنه کوچکى به نقاط تاریک، قابل مشاهده است. و نیز گفته اند: اگر انسان دست خود را روى خاک و مانند آن بگذارد و سپس به دست خود بدمد، اجزائى که در هوا پراکنده مى شود، هر یک ذره نامیده مى شود. ولى تدریجاً به هر چیز کوچکى ذره گفته شده است، و امروز به «اتم» که کوچک ترین جزء اجسام است نیز «ذره» گفته مى شود. اگر در سابق آن را به ذرات غبار اطلاق مى کردند به خاطر این بود که آن را کوچک ترین اجزاى جسم تصور مى نمودند، ولى امروز ثابت شده کوچک ترین اجزاى یک «جسم مرکب» مولکول و کوچک ترین اجزاى یک «جسم بسیط»، اتم است که به مراتب از مولکول کوچک تر است. این نام را در اصطلاح علمى براى «اتم» انتخاب کرده اند، که نه تنها با چشم دیده نمى شود، بلکه با قوى ترین میکروسکوپ هاى الکترونیکى نیز قابل مشاهده نیست، و وجود آن تنها از طریق فورمول هاى علمى و از طریق عکسبردارى هاى خاصى که با وسائل فوق العاده مجهز انجام مى شود، اثبات شده است. و از آنجا که «مثقال»، به معنى سنگینى است، تعبیر «مِثقالَ ذَرَّة» به معنى سنگینى یک جسم فوق العاده کوچک مى باشد. سپس اضافه مى کند: خداوند نه تنها ستم نمى کند، که «اگر کار نیکى باشد، آن را مضاعف مى نماید، و پاداش عظیم از طرف خود در برابر آن مى دهد» (وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظیماً). بنابراین، مجازات هائى که دامنگیر شما مى شود، محصول اعمال شما است و از ناحیه خدا هیچ ستمى نخواهد شد، به عکس اگر به جاى بخل و کفر، راه خدا را پیش مى گرفتید، و انتخاب مى کردید، از پاداش هاى مضاعف و عظیم او برخوردار مى شدید. ضمناً باید توجه داشت: «ضِعْف» و «مضاعف» در لغت عرب، به معناى چیزى است که معادل آن یا چند برابر آن را، بر آن بیفزاید و بنابراین، آیه فوق با آیاتى که مى گوید: پاداش انفاق، گاهى به ده برابر و گاهى به هفتصد برابر یا بیشتر مى رسد، هیچگونه منافاتى ندارد، و در هر صورت حکایت از لطف خداوند نسبت به بندگان مى کند، که گناهانشان را بیش از مقدارى که انجام داده اند کیفر نمى دهد، اما به حسنات آنها به مراتب بیش از آنچه انجام داده اند پاداش مى دهد. از آنجا که ظلم و ستم معمولاً یا بر اثر جهل است، یا احتیاج و یا کمبودهاى روانى، کسى که نسبت به همه چیز و همه کس عالم و از همه بى نیاز و هیچ کمبودى در ذات مقدس او نیست، ممکن نیست ظلم کند، نه این که نمى تواند ظلم کند و نه این که ظلم و ستم در مورد او متصور نباشد (آن چنان که طایفه اشاعره تصور کرده اند) بلکه در عین توانائى، به خاطر این که حکیم و عالم است، از ظلم کردن، خوددارى مى نماید و هر چیز را در جاى خود در این جهان پهناور هستى قرار مى دهد، و با هر کس طبق شایستگى و اعمالش رفتار مى کند.
منبع:
https://t.me/fazylatha
امام باقر (عليهالسلام): اعرِفِ المَوَدَّةَ في قَلبِ أخيكَ بِما لَهُ في قَلبِكَ. ميزانِ دوستى خود را در دل برادرت، از دوستیاى كه در دلت نسبت به او دارى، بشناس. تحف العقول، ص 295
منبع:
https://t.me/fazylatha
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۴۰ سوره مبارکه نساء ,
خداوند ,
سنگینی ,
ذره ,
ستم ,
کار نیک ,
دوچندان ,
پاداش عظیم ,
پاداش ,
عظیم ,
امام باقر عليهالسلام ,
دوستی ,
میزان دوستی ,
برادر ,
دل ,
بشناس ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
شخصی از محضر حضرت امام صادق عليه السّلام سوال کرد: خبر دهيد به ما از افضل اوقات در نماز صبح؟ حضرت فرمودند: افضل اوقات نماز صبح با طلوع فجر است زيرا حق تعالى مىفرمايد: إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً يعنى نماز صبح را ملائكه شب و فرشتگان روز حاضر مىباشند پس وقتى بنده نماز صبح را با طلوع فجر خواند دو بار برايش ثبت مىشود يك بار فرشتگان شب آن را ثبت نموده و بار ديگر فرشتگان روز ثبتش مىكنند. (علل الشرایع)
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند: از خداوند بترس، هر چند كه اندك باشد. و بين خود و خدا پرده اى قرار بده، هر چند كه نازك باشد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۳۷ تا ۳۹ سوره مبارکه نساء ۳۷ الَّذینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبُخْلِ وَ یَکْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ عَذاباً مُهیناً ۳۸وَ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الآْخِرِ وَ مَنْ یَکُنِ الشَّیْطانُ لَهُ قَریناً فَساءَ قَریناً ۳۹وَ ما ذا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ وَ کانَ اللّهُ بِهِمْ عَلیماً ترجمه ۳۷ـ آنها کسانى هستند که بخل مى ورزند، و مردم را به بخل دعوت مى کنند، و آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده، کتمان مى نمایند. (این عمل در حقیقت از کفرشان سرچشمه گرفته;) و ما براى کافران، عذاب خوار کننده اى آماده کرده ایم. ۳۸ ـ و آنها کسانى هستند که اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى کنند، و ایمان به خدا و و روز بازپسین ندارند; (چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست;) و کسى که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینى است. ۳۹ ـ چه مى شد اگر آنها به خدا و روز بازپسین ایمان مى آوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، (در راه او) انفاق مى کردند؟! و خداوند (از اعمال و نیات) آنها آگاه است. تفسیر این آیه در حقیقت، دنباله آیات پیش و اشاره به افراد متکبر و خودخواه است، مى فرماید: «آنها کسانى هستند که (نه تنها خودشان از نیکى کردن به مردم) بخل مىورزند، بلکه دیگران را نیز به بخل دعوت مى کنند» (الَّذینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبُخْلِ). علاوه بر این سعى دارند «آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنان داده کتمان کنند» (وَ یَکْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ). مبادا افراد اجتماع از آنان توقعى پیدا کنند. سپس سرانجام و عاقبت کار آنها را چنین بیان مى کند: «ما براى کافران عذاب خوار کننده اى مهیا ساخته ایم» (وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ عَذاباً مُهیناً). شاید سرّ این تعبیر آن باشد که «بخل» غالباً از کفر سرچشمه مى گیرد; زیرا افراد بخیل، در واقع ایمان کامل به مواهب بى پایان پروردگار و وعده هاى او نسبت به نیکوکاران ندارند، فکر مى کنند کمک به دیگران آنها را بیچاره خواهد کرد. و این که مى گوید: عذاب آنها خوار کننده است براى این است که جزاى «تکبر» و «خود برتربینى» را از این راه ببینند. ضمناً باید توجه داشت بخل منحصر به امور مالى نیست، بلکه گرفتگى در هر نوع موهبت الهى را شامل مى شود، بسیارند کسانى که در امور مالى بخیل نیستند ولى در علم، دانش و مسائل دیگرى از این قبیل بخل مىورزند! در آیه دوم، به یکى دیگر از صفات متکبران خود خواه اشاره کرده، مى فرماید: «آنها کسانى هستند که به خاطر تظاهر و نشان دادن به مردم انفاق مى کنند (و براى کسب شهرت و مقام است) و به خدا و روز رستاخیز ایمان نمى آورند» (وَ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الآْخِرِ). و از آنجا که هدف آنها جلب رضایت خالق نیست، بلکه خدمت به خلق است، و دائماً در این فکرند، چگونه انفاق کنند تا بیشتر بتوانند از آن به سود خود بهره بردارى نموده، و موقعیت خود را تثبیت کنند، ـ زیرا ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارند ـ در انفاق هایشان انگیزه معنوى نیست، بلکه انگیزه آنها نام، شهرت و کسب شخصیت کاذب از این طریق است که آن نیز از آثار تکبر و خودخواهى آنها است. آنها شیطان را دوست و رفیق خود انتخاب کرده اند و «کسى که شیطان قرین و رفیق او باشد، بسیار بد رفیقى براى خود انتخاب کرده» و سرنوشتى بهتر از این نخواهد داشت (وَ مَنْ یَکُنِ الشَّیْطانُ لَهُ قَریناً فَساءَ قَریناً). چرا که منطق و برنامه آنها همان منطق و برنامه رفیقشان شیطان است، او است که به آنها مى گوید: «انفاق خالصانه موجب فقر مى شود» بنابراین یا انفاق نمى کنند و بخل مىورزند (چنان که در آیه قبل اشاره شد) و یا اگر انفاق کنند در مواردى است که از آن بهره بردارى شخصى خواهند کرد (چنان که در این آیه اشاره شده است). در ضمن از این آیه استفاده مى شود که همنشین بد تا چه اندازه مى تواند در سرنوشت انسان مؤثر باشد، تا آنجا که او را به آخرین درجه سقوط بکشاند. و نیز از آن استفاده مى شود که رابطه «متکبران» با «شیطان و اعمال شیطانى» یک رابطه مستمر است، نه موقت و گاهگاهى; چرا که شیطان را به عنوان رفیق، «قَرِین» و همنشین خود انتخاب کرده اند. در آیه بعد، به عنوان اظهار تأسف به حال این عده مى فرماید: «چه مى شد اگر آنها ایمان به خدا و روز رستاخیز پیدا مى کردند، و از مواهبى که خداوند در اختیار آنها گذاشته با خلوص نیت و فکر پاک به بندگان خدا مى دادند»؟ (وَ ما ذا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآْخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ) و از این راه براى خود کسب سعادت و خوشبختى دنیا و آخرت مى کردند. و با این که این راه، صاف تر و روشن تر و پرفایده تر است و راهى را که آنها انتخاب کرده اند جز زیان و بدبختى نتیجه اى ندارد; چرا در کار خود تجدید نظر نمى کنند؟!. و مى افزاید: «و در هر حال خداوند از نیات و اعمال آنها با خبر است» (وَ کانَ اللّهُ بِهِمْ عَلیماً) و بر طبق آن به آنها جزا و کیفر مى دهد. گر چه انواع توجیه ها بنماید که ما این انفاق ها را خالصانه کرده ایم. قابل توجه این که: در آیه سابق که سخن از انفاق هاى ریاکارانه بود، انفاق به «اموال» نسبت داده شده، و در این آیه به «مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ» نسبت مى دهد، این تفاوت تعبیر ممکن است اشاره به سه نکته باشد: نخست این که: در انفاق هاى ریائى توجه به حلال و حرام بودن مال نمى شود، در حالى که در انفاق هاى الهى، حلال بودن و مصداق «ما رَزَقَهُمُ اللّهُ» بودن مورد توجه است. دیگر این که: در انفاق هاى ریائى، افراد انفاق کننده چون مال را متعلق به خودشان مى دانند، از کبر و فخرفروشى و منت گذاردن ابا ندارند، در حالى که در انفاق هاى الهى چون توجه به این دارند که اموال را خدا به آنها داده و اگر گوشه اى از آن را در راه او خرج مى کنند، جاى منت نیست، از هر گونه کبر و فخرفروشى و منت، خوددارى مى کنند. سوم این که: انفاق هاى ریائى غالباً منحصر به مال است; زیرا چنین اشخاص از سرمایه هاى معنوى بى بهره اند، تا از آنها انفاق کنند، اما انفاق هاى الهى دامنه وسیعى دارد و تمام مواهب مادى و معنوى، اعم از مال و علم و موقعیت اجتماعى و مانند آن را در برمى گیرد.
منبع:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | اخلاص
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
نماز صبح ,
نماز ,
تفسیر آیات ۳۷ تا ۳۹ سوره مبارکه نساء ,
بخل ,
مردم ,
دعوت ,
فضل ,
رحمت ,
کتمان ,
عمل ,
در حقیقت ,
کفر ,
سرچشمه ,
کافران ,
عذابوخوار کننده ,
آماده ,
اموال ,
انفاق ,
ایمان به خدا ,
روز بازپسین ,
شیطان ,
رفیق ,
همنشین ,
قرین ,
بد همنشین ,
ایمان ,
خدا ,
روزی ,
در راه خدا ,
اعمال و نیات ,
اعمال ,
نیات ,
آگاه ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
تفسیر آیه ۳۶ سوره مبارکه نساء ۳۶ وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً ترجمه ۳۶ ـ و خدا را بپرستید; و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکى کنید; همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و همسایه نزدیک، و همسایه دور، و دوست و همنشین و واماندگان در سفر، و بردگانى که مالک آنها هستید; زیرا خداوند، کسى را که متکبر و فخرفروش است، (و از اداى حقوق دیگران سر باز مى زند،) دوست نمى دارد.
تفسیر ده دستور سازنده در آیه فوق، به یک سلسله از حقوق اسلامى، اعم از حق خدا و حقوق بندگان و آداب معاشرت با مردم اشاره شده است، و روى هم رفته، ده دستور از آن استفاده مى شود: 1 ـ نخست مردم را به عبادت و بندگى پروردگار و ترک شرک و بت پرستى ـ که ریشه اصلى تمام برنامه هاى اسلامى است ـ دعوت مى کند، دعوت به توحید و یگانه پرستى روح را پاک، نیت را خالص، اراده را قوى، و تصمیم را براى انجام هر برنامه مفیدى محکم مى سازد. و از آنجا که آیه بیان یک رشته از حقوق اسلامى است، قبل از هر چیز اشاره به حق خداوند بر مردم کرده است، مى فرماید: «خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید» (وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً). 2 ـ آن گاه به حق پدر و مادر اشاره کرده، توصیه مى کند: «نسبت به آنها نیکى کنید» (وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً). حق پدر و مادر از مسائلى است که در قرآن مجید زیاد، روى آن تکیه شده و کمتر موضوعى است که این قدر مورد تأکید واقع شده باشد، و در چهار مورد از قرآن، بعد از توحید قرار گرفته است از این تعبیرهاى مکرر استفاده مى شود، میان این دو، ارتباط و پیوندى است و در حقیقت چنین است: چون بزرگ ترین نعمت، نعمت هستى و حیات است، که در درجه اول از ناحیه خدا است، و در مراحل بعد به پدر و مادر ارتباط دارد; زیرا فرزند، بخشى از وجود پدر و مادر است. بنابراین، ترک حقوق پدر و مادر، هم دوش شرک به خدا است. درباره حقوق پدر و مادر بحث هاى مشروحى داریم که در ذیل آیات مناسب در سوره «اسراء» و «لقمان» به خواست خدا خواهد آمد. 3 ـ پس از آن دستور به نیکى کردن داده، مى فرماید: «نسبت به همه خویشاوندان احسان کنید» (وَ بِذِی الْقُرْبى). این موضوع نیز از مسائلى است که در قرآن تأکید فراوان درباره آن شده است، گاهى به عنوان «صله رحم»، و گاهى به عنوان «احسان و نیکى» به آنها. در واقع اسلام مى خواهد به این وسیله علاوه بر پیوند وسیعى که در میان تمام افراد بشر به وجود آورده، پیوندهاى محکمترى در میان واحدهاى کوچک تر و متشکل تر، به نام «فامیل» و «خانواده» به وجود آورد، تا در برابر مشکلات و حوادث، یکدیگر را یارى دهند و از حقوق هم دفاع کنند. 4 ـ بعد از آن به حقوق «ایتام» اشاره کرده، و افراد با ایمان را توصیه به نیکى در حق آنها مى کند، مى فرماید: «و به ایتام نیکى کنید» (وَ الْیَتامى). زیرا در هر اجتماعى بر اثر حوادث گوناگون، همیشه کودکان یتیمى وجود دارند که فراموش کردن آنها نه فقط وضع آنان را به خطر مى افکند، که وضع اجتماع را نیز به خطر مى اندازد، چون کودکان یتیم اگر بى سرپرست بمانند، یا به اندازه کافى از محبت اشباع نشوند، افرادى هرزه، خطرناک و جنایتکار بار مى آیند بنابراین نیکى در حق یتیمان هم نیکى به فرد است و هم نیکى به اجتماع! 5 ـ بعد از آن حقوق مستمندان را یادآورى مى کند، مى فرماید: «به مستمندان احسان نمائید» (وَ الْمَساکینِ). زیرا در یک اجتماع سالم که عدالت در آن برقرار است نیز، افرادى معلول، از کار افتاده و مانند آن وجود خواهند داشت که فراموش کردن آنها بر خلاف تمام اصول انسانى است. و اگر فقر و محرومیت به خاطر انحراف از اصول عدالت اجتماعى دامنگیر افراد سالم گردد، نیز باید با آن به مبارزه برخاست. 6 ـ سپس توصیه به «نیکى در حق همسایگان نزدیک مى کند» (وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى). در این که منظور از همسایه نزدیک چیست؟ مفسران احتمالات مختلفى داده اند: بعضى معنى آن را همسایگانى که جنبه خویشاوندى دارند، دانسته اند، ولى این تفسیر با توجه به این که در جمله هاى سابق از همین آیه اشاره به حقوق خویشاوندان شده، بعید به نظر مى رسد، بلکه منظور همان نزدیکى مکانى است; زیرا همسایگان نزدیک تر حقوق و احترام بیشترى دارند. و یا این که منظور همسایگانى است که از نظر مذهبى و دینى با انسان نزدیک باشند. 7 ـ آن گاه درباره «همسایگان دور سفارش به نیکى مى نماید» (وَ الْجارِ الْجُنُبِ). منظور از آن، دورى مکانى است; زیرا طبق پاره اى از روایات تا چهل خانه از چهار طرف همسایه محسوب مى شوند که در شهرهاى کوچک تقریباً تمام شهر را در بر مى گیرد; چرا که اگر خانه هر انسانى را مرکز دایره اى فرض کنیم که شعاع آن از هر طرف چهل خانه باشد، با یک محاسبه ساده درباره مساحت چنین دایره اى روشن مى شود که مجموع خانه هاى اطراف آن را تقریباً پنج هزار خانه تشکیل مى دهد، که مسلماً شهرهاى کوچک بیش از آن خانه ندارند. جالب توجه این که: قرآن در آیه فوق، علاوه بر ذکر «همسایگان نزدیک»، تصریح به حق «همسایگان دور» کرده است; زیرا کلمه همسایه، معمولاً مفهوم محدودى دارد، و تنها همسایگان نزدیک را در برمى گیرد، لذا براى توجه دادن به وسعت مفهوم آن از نظر اسلام راهى جز این نبوده که نامى از همسایگان دور نیز صریحاً برده شود. و نیز ممکن است مراد از همسایگان دور، همسایگان غیر مسلمان باشد; زیرا حق جوار (همسایگى) در اسلام منحصر به همسایگان مسلمان نیست و غیر مسلمانان را نیز شامل مى شود. (مگر آنهائى که با مسلمانان سر جنگ داشته باشند). «حق جوار» در اسلام به قدرى اهمیت دارد که در وصایاى معروف امیر مؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم: ما زالَ (رَسُولُ اللّهِ) یُوصِى بِهِمْ حَتّى ظَنَنّا اِنَّهُ سَیُوَرِّثُهُمْ: «آن قدر پیامبر(صلى الله علیه وآله) درباره آنها سفارش کرد، که ما فکر کردیم شاید دستور دهد همسایگان از یکدیگر ارث ببرند» این حدیث در منابع معروف اهل تسنن نیز آمده است، در تفسیر «المنار» و تفسیر «قرطبى» از «بخارى» نیز همین مضمون از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده است در حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده که: در یکى از روزها سه بار فرمود: وِ اللّهِ لا یُؤْمِنُ: «به خدا سوگند چنین کسى ایمان ندارد...». یکى پرسید: چه کسى؟! پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: أَلَّذِى لا یَأْمَنُ جارُهُ بَوائِقَهُ: «کسى که همسایه او از مزاحمت او در امان نیست»! 5 و باز در حدیث دیگرى مى خوانیم که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ فَلْیُحْسِنْ اِلى جارِهِ: «کسى که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارد باید به همسایگان خود نیکى کند» و از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: حُسْنُ الْجِوارِ یَعْمُرُ الدِّیارِ وَ یَزِیْدُ فِى الأَعْمارِ: «نیکى کردن همسایگان به یکدیگر، خانه ها را آباد و عمرها را طولانى مى کند» در جهان ماشینى که همسایگان کوچک ترین خبرى از هم ندارند، و گاه مى شود دو همسایه حتى پس از گذشتن بیست سال نام یکدیگر را نمى دانند، این دستور بزرگ اسلامى درخشندگى خاصى دارد. اسلام اهمیت فوق العاده اى براى مسائل عاطفى و تعاون انسانى قائل شده در حالى که در زندگى ماشینى عواطف روز به روز تحلیل مى روند و جاى خود را به سنگدلى مى دهند. 8 ـ سپس قرآن درباره «کسانى که با انسان دوستى و مصاحبت دارند، توصیه به نیکى مى کند» (وَ الصّاحِبِ بِالْجَنْبِ). ولى باید توجه داشت: «صاحِبِ بِالْجَنبِ» معنائى وسیع تر از دوست و رفیق دارد و در واقع هر کسى را که به نوعى با انسان نشست و برخاست داشته باشد، در بر مى گیرد خواه دوست دائمى باشد یا یک دوست موقت، همانند کسى که در اثناء سفر با انسان همنشین مى گردد. و اگر مى بینیم در پاره اى از روایات «صاحِبِ بِالْجَنْبِ» به رفیق سفر (رَفِیْقُکَ فِى السَّفَرِ ) و یا کسى که به امید نفعى سراغ انسان مى آید (اَلْمُنْقَطِعُ اِلَیْکَ یَرجُوْ نَفْعَکَ ) تفسیر شده، منظور اختصاص به آنها نیست بلکه بیان توسعه مفهوم این تعبیر است که همه این موارد را نیز در بر مى گیرد. و به این ترتیب، آیه یک دستور جامع و کلى براى حسن معاشرت نسبت به تمام کسانى که با انسان ارتباط دارند مى باشد، اعم از دوستان واقعى، همکاران، همسفران، مراجعان، شاگردان، مشاوران، و خدمتگزاران. و در پاره اى از روایات «صاحِبِ بِالْجَنْبِ» به «همسر» تفسیر شده است، چنان که نویسندگان «المنار» و تفسیر «روح المعانى» و «قرطبى» در ذیل آیه از على(علیه السلام) همین معنى را نقل کرده اند، 10 ولى بعید نیست که آن نیز بیان یکى از مصادیق آیه باشد. 9 ـ دسته دیگرى که در اینجا درباره آنها سفارش شده، کسانى هستند که در سفر و بلاد غربت احتیاج پیدا مى کنند، مى فرماید: «نسبت به ابن سبیل نیز نیکى کنید» (وَ ابْنِ السَّبیلِ). با این که ممکن است در شهر خود، افراد متمکنى باشند، در سفر به علتى وامى مانند و تعبیر جالب «ابن السبیل» (فرزند راه) نیز از این نظر است که ما نسبت به آنها هیچگونه آشنائى نداریم، تا بتوانیم آنها را به قبیله یا فامیل یا شخصى نسبت دهیم، تنها به حکم این که مسافرانى هستند نیازمند، باید مورد حمایت قرار گیرند. 10 ـ در آخرین مرحله، توصیه به «نیکى کردن نسبت به بردگان» شده است (وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ). در حقیقت آیه، با حق خدا شروع شده و با حقوق بردگان ختم مى گردد; زیرا این حقوق از یکدیگر جدا نیستند، و تنها این آیه نیست که در آن درباره بردگان توصیه شده، بلکه در آیات مختلف دیگر نیز در این زمینه بحث شده است. ضمناً اسلام برنامه دقیقى براى آزادى تدریجى بردگان تنظیم کرده، که به «آزادى مطلق» آنها مى انجامد، و به خواست خدا در ذیل آیات مناسب، مشروحاً از آن سخن خواهیم گفت. در پایان آیه هشدار مى دهد و مى گوید: «خداوند افراد متکبر و فخرفروش را دوست نمى دارد» (إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً) 1 به این ترتیب، هر کس از فرمان خدا سرپیچى کند و به خاطر تکبر از رعایت حقوق خویشاوندان، پدر و مادر، یتیمان، مسکینان، ابن السبیل و دوستان، سرباز زند محبوب خدا و مورد لطف او نیست و آن کس که مشمول لطف او نباشد، از هر خیر و سعادتى محروم است. گواه بر این معنى، روایتى است که در ذیل این آیه وارد شده: یکى از یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گوید: «در محضرش این آیه را خواندم، پیامبر(صلى الله علیه وآله) زشتى تکبر و نتائج سوء آن را برشمرد به حدى که من گریه کردم، فرمود: چرا گریه مى کنى؟ گفتم: من دوست دارم لباسم، جالب و زیبا باشد و مى ترسم با همین عمل جزء متکبران باشم. فرمود: نه تو اهل بهشتى و اینها علامت تکبر نیست، تکبر آن است که انسان در مقابل حق، خاضع نباشد و خود را بالاتر از مردم بداند و آنها را تحقیر کند (و از اداى حقوق آنها سرباز زند)» 2 خلاصه این که: از جمله اخیر آیه برمى آید، سرچشمه اصلى شرک و پایمال کردن حقوق مردم، غالباً خودخواهى و تکبر است و اداى حقوق فوق مخصوصاً در مورد بردگان، یتیمان، مستمندان و مانند آنها نیاز به روح تواضع و فروتنى دارد.
منبع:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | اخلاص
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۳۶ سوره مبارکه نساء ,
خدا ,
بپرستید ,
پرستش خدا ,
پرستش ,
خدا ,
نیکی به پدر و مادر ,
پدر و مادر ,
پدر ,
مادر ,
نیکی ,
خویشاوندان ,
یتیمان ,
مسکینان ,
مسکین ,
همسایه نزدیک ,
همسایه دور ,
همسایه ,
دوست و همنشین ,
دوست ,
همنشین ,
واماندگان در سفر ,
سفر ,
بردگان ,
مالک ,
متکبر ,
فخرفروش ,
ادای حقوق دیگران ,
حقوق ,
دوست ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
امام صادق(علیه السلام) فرمودند : خداوند هیچ دری را بر مومن نمیبندد ، مگر اینکه بهتر از آن را به روی او باز کند. بحار الانوار ج ۵۲ ص ۷۲ امام صادق(علیه السلام) فرمودند : خداوند هیچ دری را بر مومن نمیبندد ، مگر اینکه بهتر از آن را به روی او باز کند. بحار الانوار ج ۵۲ ص ۷۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۳۵ سوره مبارکه نساء ۳۵ وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُریدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اللّهَ کانَ عَلیماً خَبیراً ترجمه ۳۵ ـ و اگر از جدائى و شکاف میان آنها (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر، و یکه داور از خانواده زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگى کنند)، اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک مى کند; زیرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نیات همه، با خبر است).
تفسیر در این آیه، به مسأله بروز اختلاف و نزاع میان دو همسر اشاره کرده، که اگر نشانه هاى شکاف و جدائى در میان آن دو پیدا شد، براى بررسى علل و جهات ناسازگارى و فراهم نمودن مقدمات صلح و سازش، باید داور و حَکَم، از دو فامیل انتخاب کرد، لذا مى فرماید: «و اگر از جدائى و شکاف میان آن دو بیم داشتید، یک نفر حَکَم از فامیل مرد براى رسیدگى به آن بگمارید» (وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ). و از آنجا که قضاوت نباید یک طرفه باشد، مى افزاید: «و یک داور و حَکَم از خانواده زن انتخاب کنید» (وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها). سپس مى فرماید: «اگر این دو حَکَم با حسن نیت و دلسوزى وارد کار شوند و هدفشان اصلاح میان دو همسر بوده باشد، خداوند کمک مى کند و به وسیله آنان میان دو همسر الفت مى دهد» (إِنْ یُریدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُما). و براى این که به «حَکَمَیْن» هشدار دهد که حسن نیت به خرج دهند، در پایان آیه مى فرماید: «خداوند از نیت آنها با خبر و آگاه است» (إِنَّ اللّهَ کانَ عَلیماً خَبیراً).
محکمه صلح خانوادگى که در آیه فوق به آن اشاره شد، یکى از شاهکارهاى اسلام است. این محکمه امتیازاتى دارد که سایر محاکم فاقد آن هستند، از جمله: 1 ـ محیط خانواده، کانون احساسات و عواطف است و طبعاً مقیاسى که در این محیط باید به کار رود، با مقیاس سایر محیط ها متفاوت است، یعنى همانگونه که در «دادگاه هاى جنائى» نمى توان با مقیاس محبت و عاطفه کارکرد، در محیط خانواده نیز نمى توان تنها با مقیاس خشک قانون و مقررات بى روح گام برداشت. در اینجا باید حتى الامکان اختلافات را از طرق عاطفى حل کرد، لذا دستور مى دهد: داوران این محکمه کسانى باشند که پیوند خویشاوندى با دو همسر دارند و مى توانند عواطف آنها را در مسیر اصلاح تحریک کنند. بدیهى است این امتیاز تنها در این محکمه است و سایر محاکم فاقد آن هستند. 2 ـ در محاکم عادى قضائى، طرفین دعوا مجبورند براى دفاع از خود، هر گونه اسرارى که دارند فاش سازند. مسلّم است اگر زن و مرد در برابر افراد بیگانه و اجنبى اسرار زناشوئى خود را فاش سازند، احساسات یکدیگر را آن چنان جریحه دار مى کنند که اگر به اجبار دادگاه به منزل و خانه بازگردند، دیگر از آن صمیمیت و محبت سابق خبرى نخواهد بود، و همانند دو فرد بیگانه مى شوند که به حکم اجبار، باید وظائفى را انجام دهند. اصولاً تجربه نشان داده است، زن و شوهرى که راهى آن گونه محاکم مى شوند، دیگر زن و شوهر سابق نیستند. ولى در محکمه صلح فامیلى، یا این گونه مطالب به خاطر شرم حضور مطرح نمى شود و یا اگر بشود چون در برابر آشنایان و محرمان است آن اثر سوء را نخواهد داشت. 3 ـ داوران در محاکم معمولى، در جریان اختلافات غالباً بى تفاوتند، و قضیه به هر شکل خاتمه یابد براى آنها تأثیرى ندارد، دو همسر به خانه بازگردند، یا براى همیشه از یکدیگر جدا شوند، براى آنها فرق نمى کند. در حالى که در محکمه صلح فامیلى، مطلب کاملاً به عکس است; زیرا داوران این محکمه از بستگان نزدیک مرد و زن هستند، و جدائى یا صلح آن دو، در زندگى این عده، هم از نظر عاطفى و هم از نظر مسئولیت هاى ناشى از آن تأثیر دارد، و لذا آنها نهایت کوشش را به خرج مى دهند که صلح و صمیمیت در میان این دو برقرار شود و به اصطلاح آب رفته به جوى بازگردد! 4 ـ از همه اینها گذشته، چنین محکمه اى هیچ یک از مشکلات و هزینه هاى سرسام آور و سرگردانى هاى محاکم معمولى را ندارد، و بدون هیچگونه تشریفاتى طرفین مى توانند در کمترین مدت به مقصود خود نائل شوند. ناگفته روشن است حکمین باید از میان افراد پخته، با تدبیر و آگاه دو فامیل انتخاب شوند. با این امتیازات که شمردیم، معلوم مى شود: شانس موفقیت این محکمه در اصلاح میان دو همسر به مراتب بیشتر از محاکم دیگر است. مسأله حَکَمَین و شرایط آنها و دایره نفوذ حکم و داورى آنها درباره دو همسر، در فقه اسلامى مشروحاً بیان شده است، از جمله این که: دو حَکَم باید بالغ و عاقل و عادل و نسبت به کار خود بصیر و بینا باشند. اما در مورد نفوذ حکم و داورى آنها در مورد دو همسر، بعضى از فقهاء حکم آن دو را هر چه باشد، لازم الاجرا دانسته اند و ظاهر تعبیر به «حکم» در آیه فوق نیز همین معنى را مى رساند; زیرا مفهوم حکمیت و داورى، نفوذ حکم است. ولى بیشتر فقها نظر حکمین را تنها در مورد سازش و رفع اختلاف میان دو همسر، لازم الاجرا دانسته اند، و حتى معتقدند: اگر حکمین شرائطى بر زن یا شوهر بکنند، لازم الاجرا است. اما در مورد جدائى، حکم آنها به تنهائى نافذ نیست، و ذیل آیه که اشاره به مسأله اصلاح مى کند، با این نظر سازگارتر است. توضیح بیشتر در این زمینه را در کتب فقهى بخوانید.
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | اخلاص
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۳۵ سوره مبارکه نساء ,
جدائى ,
شکاف ,
همسر ,
بیم ,
داور ,
خانواده شوهر ,
خانواده ,
شوهر ,
خانواده زن ,
زن ,
رسیدگی ,
تصمیم ,
اصلاح ,
خداوند ,
اصلاح ,
کمک ,
دانا ,
آگاه ,
نیات ,
با خبر ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 21 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
از اسباب صلاح حضرت امام علیّ بن الحسین علیهما السلام مجالسة الصالحین داعیة إلی الصلاح هم نشینی با صالحان انسان را به سوی صلاح می خواند. «کافی» ج ۱ ص ۲۰
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۳۴ سوره مبارکه نساء ۳۴ الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللّهُ وَ اللاّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللّهَ کانَ عَلِیّاً کَبیراً ترجمه ۳۴ ـ مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به خاطر برترى هائى که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى دیگر قرار داده است، و به خاطر انفاق هائى که از اموالشان مى کنند. و زنان صالح، زنانى هستند که متواضعند، و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ مى کنند. و (اما) آن دسته از زنان را که از سرکشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! و (اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نمائید! و (اگر تأثیر نکرد) آنها را تنبیه کنید! و اگر از شما پیروى کردند، راهى براى تعدى بر آنها نجوئید! (بدانید) خداوند، بلند مرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرت هاست). تفسیر خانواده، یک واحد کوچک اجتماعى است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد; زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى که زن و مرد مشترکاً آن را به عهده بگیرند، مفهومى ندارد، در نتیجه مرد یا زن یکى باید «رئیس» خانواده، و دیگرى «معاون» و تحت نظارت او باشد، قرآن در اینجا تصریح مى کند که: مقام سرپرستى باید به مرد داده شود، مى فرماید: «مردان سرپرست و نگهبان زنان هستند» (الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ). البته مقصود از این تعبیر، استبداد، اجحاف و تعدى نیست، بلکه منظور رهبرى واحد منظم، با توجه به مسئولیت ها و مشورت هاى لازم است. این مسأله در دنیاى امروز بیش از هر زمان، روشن است که اگر هیئتى (حتى یک هیئت دو نفرى) مأمور انجام کارى شود، حتماً باید یکى از آن دو، «رئیس» و دیگرى «معاون یا عضو» باشد، و گر نه هرج و مرج در کار آنها پیدا مى شود ـ سرپرستى مرد در خانواده نیز از همین قبیل است ـ . و این موقعیت به خاطر وجود خصوصیاتى در مرد است، مانند ترجیح قدرت تفکر او بر نیروى عاطفه و احساسات، (به عکس زن که از نیروى سرشار عواطف بیشترى بهره مند است). و دیگرى داشتن بنیه و نیروى جسمى بیشتر که با اوّلى بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومى بتواند از حریم خانواده خود دفاع نماید. به علاوه، تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزینه هاى زندگى، و پرداخت مهر و تأمین زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد که وظیفه سرپرستى به عهده او باشد. البته ممکن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود، امتیاز داشته باشند، ولى کراراً گفته ایم: قوانین به تک تک افراد و نفرات نظر ندارد، بلکه نوع و کلى را در نظر مى گیرد، و شکى نیست که از نظر کلى، مردان نسبت به زنان براى این کار آمادگى بیشترى دارند، اگر چه زنان نیز وظائفى مى توانند به عهده بگیرند که اهمیت آن مورد تردید نیست. جمله هاى بعد اشاره به همین حقیقت است; زیرا در قسمت اول مى فرماید: «این سرپرستى به خاطر تفاوت هائى است که خداوند از نظر آفرینش، روى مصلحت نوع بشر میان آنها قرار داده» (بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض). و در قسمت دیگر مى فرماید: «و نیز این سرپرستى به خاطر تعهداتى است که مردان در مورد انفاق و پرداخت هاى مالى در برابر زنان و خانواده بر عهده دارند» (وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ). ناگفته پیدا است: سپردن این وظیفه به مردان، نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است، و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر; زیرا آن صرفاً بستگى به تقوا و پرهیزگارى دارد، همان طور که شخصیت انسانى یک معاون از یک رئیس ممکن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد، اما رئیس براى سرپرستى کارى که به او محول شده از معاون خود شایسته تر است. سپس اضافه مى فرماید: زنان در برابر وظائفى که در خانواده به عهده دارند، دو دسته اند: دسته اول: «صالحان و درستکاران، آنها که در برابر نظام خانواده خاضع و متعهد مى باشند و نه تنها در حضور شوهر، که در غیاب او، حفظ الغیب مى کنند» (فَالصّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیْبِ بِما حَفِظَ اللّهُ). یعنى مرتکب خیانت چه از نظر مال، چه از نظر ناموس، و چه از نظر حفظ شخصیت شوهر و اسرار خانواده در غیاب او نمى شوند، و در برابر حقوقى که خداوند براى آنها قائل شده و با جمله «بِما حَفِظَ اللّهُ» به آن اشاره گردیده، وظائف و مسئولیت هاى خود را به خوبى انجام مى دهند.
بدیهى است مردان موظفند در برابر این گونه زنان نهایت احترام و حق شناسى را انجام دهند. دسته دوم: زنانى هستند که از وظائف خود سرپیچى مى کنند و نشانه هاى ناسازگارى در آنها دیده مى شود، مردان در برابر این گونه زنان وظائف و مسئولیت هائى دارند که باید مرحله، به مرحله انجام گردد، و در هر صورت مراقب باشند که از حریم عدالت تجاوز نکنند، این وظائف به ترتیب زیر در آیه بیان شده است: مرحله اول، در مورد زنانى است که نشانه هاى سرکشى، عداوت و دشمنى در آنها آشکار مى گردد که قرآن از آنها چنین تعبیر مى کند: «زنانى را که از طغیان و سرکشى آنها مى ترسید موعظه کنید و پند و اندرز دهید» (وَ اللاّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ) و به این ترتیب، آنها که پا از حریم نظام خانوادگى فراتر مى گذارند قبل از هر چیز باید به وسیله اندرزهاى دوستانه و نتائج سوء این گونه کارها، آنان را به راه آورد و متوجه مسئولیت خود نمود. پس از آن براى مرحله دوم مى فرماید: «در صورتى که اندرزهاى شما سودى نداد، در بستر از آنها دورى کنید» (وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ). و با این عکس العمل و بى اعتنائى، و به اصطلاح قهر کردن، عدم رضایت خود را از رفتار آنها آشکار سازید، شاید همین «واکنش خفیف» در روح آنها مؤثر گردد. و در مرحله سوم، در صورتى که سرکشى و پشت پازدن به وظائف و مسئولیت ها از حدّ بگذرد و همچنان در راه قانون شکنى با لجاجت و سرسختى گام بردارند، یعنى نه اندرزها تأثیر کند، و نه جدا شدن در بستر و کم اعتنائى نفعى ببخشد و راهى جز «شدت عمل» باقى نماند، «آنها را تنبیه بدنى کنید» (وَ اضْرِبُوهُنَّ). در اینجا اجازه داده شده که از طریق «تنبیه بدنى» آنها را به انجام وظائف خویش وادار کنند. مسلّم است اگر مرحله اول و دوم مؤثر واقع شود، و زن به انجام وظیفه خود اقدام کند، مرد حق ندارد بهانه گیرى کرده، در صدد آزار وى بر آید، لذا به دنبال این جمله مى فرماید: «اگر آنها اطاعت کنند، راهى براى تعدى به آنها نجوئید» (فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً). و اگر گفته شود: نظیر این طغیان، سرکشى و تجاوز در مردان نیز ممکن است پدید آید، آیا مردان نیز مشمول چنین مجازات هائى خواهند شد؟ در پاسخ مى گوئیم: آرى، مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظائف مجازات مى گردند، حتى مجازات بدنى، منتها چون این کار غالباً از عهده زنان خارج است، حاکم شرع موظف است مردان متخلف را از طرق مختلف و حتى از طریق تعزیر (مجازات بدنى) به وظائف خود آشنا سازد. داستان مردى که به همسر خود اجحاف کرده بود و به هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود، و على(علیه السلام) او را با شدت عمل و حتى با تهدید به شمشیر وادار به تسلیم کرد معروف است و در پایان مجدداً به مردان هشدار مى دهد: از موقعیت سرپرستى خود در خانواده سوء استفاده نکنند و به قدرت خدا که بالاتر از همه قدرت ها است بیندیشند «زیرا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است» (إِنَّ اللّهَ کانَ عَلِیّاً کَبیراً). ممکن است ایراد کنند چگونه اسلام به مردان اجازه داده که در مورد زنان متوسل به تنبیه بدنى شوند؟! پاسخ این ایراد، با توجه به معنى آیه، و روایاتى که در بیان آن وارد شده و توضیح آن در کتب فقهى آمده است و همچنین با توضیحاتى که روانشناسان امروز مى دهند چندان پیچیده نیست; زیرا: اولاً ـ آیه، مسأله تنبیه بدنى را در مورد افراد وظیفه نشناسى مجاز شمرده که هیچ وسیله دیگرى براى اصلاح آنها مفید واقع نشود. اتفاقاً این موضوع تازه اى نیست که منحصر به اسلام باشد، در تمام قوانین دنیا هنگامى که طرق مسالمت آمیز براى وادار کردن افراد به انجام وظیفه، مؤثر واقع نشود، متوسل به خشونت مى شوند، نه تنها از طریق ضرب، بلکه گاهى در موارد خاصى مجازات هائى شدیدتر از آن نیز قائل مى شوند، که تا سرحدّ اعدام پیش مى رود. ثانیاً ـ «تنبیه بدنى» در اینجا ـ همان طور که در کتب فقهى نیز آمده است ـ باید ملایم و خفیف باشد به طورى که نه موجب شکستگى شود، نه مجروح گردد و نه باعث کبودى بدن. ثالثاً ـ روانکاوان امروز، معتقدند جمعى از زنان داراى حالتى به نام «مازوشیسم» (آزار طلبى) هستند، که گاه این حالت در آنها تشدید مى شود، تنها راه آرامش آنان تنبیه مختصر بدنى است. بنابراین، ممکن است ناظر به چنین افرادى باشد که تنبیه خفیف بدنى در مورد آنان جنبه آرام بخشى دارد و یک نوع درمان روانى است.
منبع:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | اخلاص
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۳۴ سوره مبارکه نساء ,
امام سجاد علیه السلام ,
هم نشینی با صالحان ,
هم نشینی ,
صالحان ,
انسان ,
صلاح ,
کافی ,
مردان ,
سرپرست ,
نگهبان ,
زنان ,
برتری ,
خداوند ,
نظام اجتماع ,
نظام ,
اجتماع ,
انفاق ,
اموال ,
زنان صالح ,
متواضع ,
در غیاب همسر ,
غیاب ,
همسر ,
اسرار ,
حقوق ,
حفظ ,
خدا ,
زنان ,
سرکش ,
مخالفت ,
بیم ,
پند و اندرز ,
,
پند ,
اندرز ,
موثر ,
بستر ,
دوری ,
تنبیه ,
پیروی ,
تعدی ,
بدانید ,
بلند مرتبه ,
بزرگ ,
قدرت ,
بالاترین قدرت ,
بالاترین ,
قدرت ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 21 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام كاظم (عليه السلام) : مشاوَرَةُ العاقِلِ النّاصِحِ يُمنٌ وَ بَرَكَةٌ وَ رُشدٌ وَ تَوفيقٌ مِنَ اللّه؛ مشورت با عاقلِ خيرخواه ، خجستگى ، بركت ، رشد و توفيقى از سوى خداست. تحف العقول ص 398
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حاجقاسم : باید به این بلوغ برسیم که دیگر نباید دیده شویم! آن کسی که باید ببیند، میبیند..
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم تفسیر آیه ۳۳ سوره مبارکه نساء
۳۳ وَ لِکُلّ جَعَلْنا مَوالِیَ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَقْرَبُونَ وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیْمانُکُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلى کُلِّ شَیْء شَهیداً ترجمه ۳۳ـ براى هر کس، وارثانى قرار دادیم، که از میراث پدر و مادر و نزدیکان ارث ببرند; و (نیز) کسانى که با آنها پیمان بسته اید، نصیبشان را بپردازید! خداوند بر هر چیز، شاهد و ناظر است. تفسیر بار دیگر قرآن به مسائل ارث بازگشته، و خلاصه اى از احکام آن را که در آیات سابق در مورد خویشاوندان و نزدیکان بیان شد، ذکر کرده، مى فرماید: «براى هر کس اعم از زن و مرد، وارثانى قرار دادیم که از او ارث برند و آنچه پدران و مادران و نزدیکان از خود به یادگار مى گذارند، طبق برنامه خاصى در میان آنها تقسیم مى گردد» (وَ لِکُلّ جَعَلْنا مَوالِیَ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الأَقْرَبُونَ) این جمله در حقیقت مقدمه اى است براى حکمى که به دنبال آن بیان گردیده است، مى فرماید: «کسانى که با آنها پیمان بسته اید، نصیب و سهم آنها را از ارث بپردازید» (وَ الَّذینَ عَقَدَتْ أَیْمانُکُمْ فَآتُوهُمْ نَصیبَهُمْ). این که در آیه از پیمان، تعبیر به عقد یمین (گره زدن با دست راست) شده به خاطر آن است که: انسان معمولاً براى هر کار بیشتر از دست راست استفاده مى کند و پیمان نیز شبیه به یک نوع گره زدن است. اکنون ببینیم «هم پیمان ها»ئى که باید سهم ارث آنها را پرداخت، چه اشخاصى هستند؟ بعضى از مفسران احتمال داده اند: منظور «زن و شوهر» است; زیرا آنها با یکدیگر پیمان زناشوئى بسته اند. ولى این احتمال بعید به نظر مى رسد; چرا که تعبیر ازدواج به «عقد یمین» و مانند آن در قرآن بسیار کم است، به علاوه، تکرار مطالب گذشته محسوب مى شود. آنچه به مفهوم آیه نزدیک تر است، این است که: مراد همان پیمان «ضمان جریره» مى باشد که قبل از اسلام وجود داشت، اسلام آن را اصلاح کرد، و چون جنبه سازنده داشت بر آن صحه گذاشت، و آن چنین بود که: دو نفر با هم قرار مى گذاشتند در کارها «برادروار» به یکدیگر کمک کنند، و در برابر مشکلات، یکدیگر را یارى نمایند، و به هنگامى که یکى از آنها از دنیا برود، شخصى که بازمانده است از وى ارث ببرد. اسلام این پیمان دوستى و برادرى را به رسمیت شناخت، ولى تأکید کرد: ارث بردنِ چنین هم پیمانى، منحصراً در زمینه عدم وجود طبقات خویشاوندان خواهد بود، یعنى اگر خویشاوندى نبود، شخصى که با او «ولاء ضمان جریره» پیدا کرده، و چنان معاهده اى را بسته است از وى ارث مى برد. شرح بیشتر این موضوع در کتب فقهى در کتاب ارث آمده است سپس در پایان آیه مى فرماید: اگر در دادن سهام صاحبان ارث کوتاهى کنید، و یا حق آنها را کاملاً ادا نمائید، در هر حال خدا آگاه است; «زیرا او شاهد و ناظر هر کار و هر چیزى مى باشد» (إِنَّ اللّهَ کانَ عَلى کُلِّ شَیْء شَهیداً).
منبع:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | اخلاص
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۳۳ سوره مبارکه نساء ,
وارثان ,
میراث پدر و مادر ,
میراث ,
پدر و مادر ,
پدر و مادر ,
پدر ,
مادر ,
نزدیکان ,
ارث ,
پیمان ,
نصیب ,
خداوند ,
شاهد ,
ناظر ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 20 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
قرآن / انس با قرآن/تلاوت قرآن/حفظ قرآن / کتابالله/ کتاب هدایت
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمؤمنين امام علی علیه السلام: أيُّها النّاسُ، اعلَموا أنّهُ ليسَ بعاقِلٍ مَنِ انزَعَجَ مِن قَولِ الزُّورِ فيهِ، و لا بحَكيمٍ مَن رَضِيَ بثَناءِ الجاهِلِ علَيهِ اى مردم! بدانيد كه هر كس از سخن دروغ و ناحقّ درباره خود رنجيده شود، خردمند نيست و هر كس از مدح و ثناى نادان درباره خود خوشحال شود، حكيم نمىباشد. تحف العقول صفحه ۲۰۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند: ای علی اگر کسی خداوند سبحان را به اندازهی نوح عبادت کند و همسنگ کوه احد در راه خدا طلا انفاق کند و آن مقدار عمر کند که هزار بار با پای پیاده حج به جای آورد و سپس در میان صفا و مروه مظلومانه کشته شود ، اگر ولایت تو را نپذیرد بوی بهشت به مشامش نمی رسد و داخل بهشت نمی شود منبع: مناقب خوارزمی صفحه ۶۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام حسین علیه السلام: «لاَ تَقُولُوا بِاَلْسِنَتِكُمْ مَا يَنْقُصُ عَنْ قَدْرِكُمْ». «چيزى كه از ارزشتان بكاهد، بر زبان جارى نكنيد». جلاء العيون، ج ۲ ص۲۰۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام کاظم (علیه السلام) : هر که زبانش صادق باشد ، اعمالش تزکیه است. هر که فکر و نیتش نیک باشد، در روزیش توسعه خواهد بود . هر که به دوستان و آشنایانش نیکی و احسان کند ، عمرش طولانی خواهد بود. اصول کافی،ج1،ص38 بحارالانوار ،ج82 ،ص177
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر رحمت(صل الله علیه و آله) : به من ایمان نیاورده است آنکه شب را سیر بخوابد و همسایهاش گرسنه باشد. کافی ۲:۶۶۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام حسن علیه السلام: تَمامُ الصَّنِیَعةِ خَیرٌ مِن ابتِدائِها امام حسن علیه السلام: تمام کردن احسان از آغاز کردن آن بهتر است.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۳۲ سوره مبارکه نساء وَ لا تَتَمَنَّوْا مَا فَضلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضكُمْ عَلى بَعْضٍلِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكتَسبُواوَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ ممَّا اكْتَسبنَوَ سئَلُوا اللَّهَ مِن فَضلِهِإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكلِّ شىْءٍ عَلِيماً۳۲ ترجمه: ۳۲-برتريهائى را كه خداوند نسبت به بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد ( اين تفاوتهاى طبيعى و حقوقى براى حفظ نظام اجتماع شما و طبق اصل عدالت است ولى با اين حال ) مردان نصيبى از آنچه بدست مىآورند دارند و زنان نصيبى ( و نبايد حقوق هيچيك پايمال گردد ) و از فضل ( و رحمت و بركت ) خدا بخواهيد و خداوند به هر چيز دانا است. شان نزول مفسر معروف طبرسى در مجمع البيان نقل مىكند كه : ام سلمه ( يكى از همسران پيامبر ) به پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) عرض كرد : چرا مردان به جهاد مىروند و زنان جهاد نمىكنند ؟ و چرا براى ما نصف ميراث آنها مقرر شده ؟ اى كاش ما هم مرد بوديم و همانند آنها به جهاد مىرفتيم ، و موقعيت اجتماعى آنها را داشتيم آيه فوق نازل گرديد و به اين سؤالات و مانند آن پاسخ گفت : و در تفسير المنار مىخوانيم : جمعى از مردان مسلمان هنگامى كه آيه ارث نازل شد و سهم مردان را دو برابر زنان ذكر كرد ، گفتند:اى كاش اجر و پاداش معنوى ما نسبت به آنها نيز چنين بود و جمعى از زنان نيز گفتند اى كاش مجازات و كيفرهاى ما نصف مجازات مردان بود همانطور كه سهم ارث ما نيمى از ارث آنها است ، آيه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت. تفسیر و لا تتمنوا ما فضل الله بعضكم على بعض ... همانطور كه در شان نزول آمده است تفاوت سهم ارث مردان و زنان براى جمعى از مسلمانان به صورت يك سؤال در آمده بود ، آنها گويا توجه نداشتند كه اين تفاوت به خاطر آن است كه هزينه زندگى ، عموما بر دوش مردان مىباشد ، و زنان از آن معافند ، به علاوه هزينه خود آنها نيز بر دوش مردان است ، و همانطور كه سابقا اشاره شد سهميه زنان عملا دو برابر مردان خواهد بود ، لذا آيه فوق مىگويد : تفاوتهائى را كه خداوند براى بعضى از شما نسبت به بعض ديگر قائل شده هرگز آرزو نكنيد ، زيرا اين تفاوتها هر كدام اسرارى دارد كه از شما پوشيده و پنهان است چه تفاوتهائى كه از نظر آفرينش و جنسيت و صفات جسمى و روحى داريد و پايه نظام اجتماعى شما است ، و چه تفاوتهائى كه از نظر حقوقى به خاطر موقعيتهاى مختلف همانند ارث قرار داده شده است ، تمام اين تفاوتها بر طبق عدالت و قانون الهى مىباشد و اگر غير از آن مصلحت بود براى شما قائل مىشد ، بنا بر اين آرزوى تغيير آنها يك نوع مخالفت با مشيت پروردگار كه عين حق و عدالت است مىباشد . البته نبايد اشتباه كرد كه آيه اشاره به تفاوتهاى واقعى و طبيعى مىكند نه تفاوتهاى ساختگى كه بر اثر استعمار و استثمار طبقاتى بوجود مىآيد ، چه اينكه آنها نه خواست خدا است ، و نه چيزى است كه آرزوى دگرگون كردن آن نادرست باشد ، بلكه تفاوتهائى است ظالمانه و غير منطقى كه بايد در رفع آن كوشيد ، فى المثل زنان نمىتوانند آرزو كنند كه اى كاش مرد بودند ، و مردان نيز نبايد آرزو كنند كه اى كاش زن مىشدند ، زيرا اين دو جنس اساس نظام اجتماع انسانى است ، اما در عين حال نبايد اين تفاوت جنسيت سبب شود كه يكى از اين دو جنس حقوق ديگرى راپایمال کند، وآنها که آیه را دستاویز برای ادامه تبعیضات ناروای اجتماعی پنداشته اند سخت در اشتباهند. للرجال نصيب مما اكتسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن لذا بلا فاصله مىفرمايد : مردان و زنان هر كدام بهرهاى از كوششها و تلاشها و موقعيت خود دارند خواه موقعيت طبيعى باشد ( مانند تفاوت دو جنس مرد و زن با يكديگر ) و يا تفاوت به خاطر تلاشها و كوششهاى اختيارى . قابل توجه اينكه كلمه اكتساب كه به معنى تحصيل كردن و بدست آوردن است ، مفهوم وسيعى دارد ، هم كوششهاى اختيارى را شامل مىشود و هم آنچه را كه انسان بوسيله ساختمان طبيعى خود مىتواند بدست بياورد. و اسئلوا الله من فضله سپس مىفرمايد : بجاى آرزو كردن اين گونه تفاوتها ، از فضل خدا و لطف و كرم او تمنا كنيد كه به شما از نعمتهاى مختلف و موفقيتها و پاداشهاى نيك ارزانى دارد و در نتيجه افرادى خوشبخت و سعادتمند باشيد خواه مرد باشيد يا زن ، و خواه از اين نژاد باشيد يا نژاد ديگر ، و در هر حال آنچه را خير واقعى و سعادت شما در آن است بخواهيد نه آنچه شما خيال مىكنيد ( و تعبير به من فضله شايد اشاره به همين معنى مىباشد ) . البته روشن است كه تقاضاى فضل و عنايت پروردگار به اين نيست كه انسان به دنبال اسباب و عوامل هر چيز نرود بلكه بايد فضل و رحمت او را در لابلاى اسبابى كه او مقرر داشته است جستجو كرد. ان الله كان بكل شىء عليما چون خداوند به همه چيز دانا است و مىداند براى نظام اجتماع چه تفاوتهائى از نظر طبيعى و يا حقوقى لازم است ، و بنا بر اين در كار او هيچ گونه تبعيض ناروا ، و بىعدالتى نيست ، و نيز از اسرار درون مردم با خبر است و مىداند چه افرادى آرزوهاى نادرست در دل مىپرورانند و چه افرادى به آنچه مثبت و سازنده است مىانديشند. اين تفاوتها براى چيست ؟ بسيارى از خود مىپرسند چرا بعضى از افراد استعدادشان بيشتر و بعضى كمتر ، بعضى زيبا و بعضى ديگر از زيبائى كم بهرهاند ، بعضى از نظر جسمى فوق العاده نيرومند و بعضى معمولى هستند ، آيا اين تفاوتهاى طبيعى بااصل عدالت پروردگار سازگار است ؟ در پاسخ بايد به چند نكته توجه داشت: 1 -قسمتى از تفاوتهاى جسمى و روحى و مردم با يكديگر معلول اختلافات طبقاتى و مظالم اجتماعى و يا سهلانگاريهاى فردى است كه هيچ گونه ارتباطى به - دستگاه آفرينش ندارد ، مثلا بسيارى از فرزندان ثروتمندان از فرزندان مردم فقير هم از نظر جسمى قوىتر و زيباتر و هم از نظر استعداد پيشرفتهترند ، به دليل اينكه آنها از تغذيه و بهداشت كافى بهرهمندند در حالى كه اينها در محروميت قرار دارند ، و يا افرادى هستند كه بر اثر تنبلى و سهل انگارى نيروهاى جسمى و روحى خود را از دست مىدهند . اين گونه اختلافها را بايد اختلافهاى ساختگى و بىدليل دانست كه با از بين رفتن نظام طبقاتى و تعميم عدالت اجتماعى از ميان خواهد رفت ، و هيچگاه اسلام و قرآن بر اين گونه تفاوتها صحه نگذاشته است. 2 -قسمتى ديگر از اين تفاوتها ، طبيعى و لازمه آفرينش انسان است يعنى يك جامعه اگر هم از عدالت اجتماعى كامل برخوردار باشد تمام افرادش همانند مصنوعات يك كارخانه يك شكل و يك جور نخواهند بود و طبعا با هم تفاوتهائى خواهند داشت ، ولى بايد دانست كه معمولا مواهب الهى و استعدادهاى جسمى و روحى انسانها آنچنان تقسيم شده كه هر كسى قسمتى از آن را دارد ، يعنى كمتر كسى پيدا مىشود كه اين مواهب را يكجا داشته باشد ، يكى از نيروى بدنى كافى برخوردار است ، و ديگرى استعداد رياضى خوبى دارد ، يكى ذوق شعر ، و ديگرى عشق به تجارت ، و بعضى هوش سرشارى براى كشاورزى ، و بعضى از استعدادهاى ويژه ديگرى برخوردارند ، مهم اين است كه جامعه يا خود اشخاص ، استعدادها را كشف كنند ، و آنها را در محيط سالمى پرورش دهند ، تا هر انسانى بتواند نقطه قوت خويش را آشكار سازد و از آن بهرهبردارى كند. 3 -اين موضوع را نيز بايد يادآورى كرد كه يك جامعه همانند يك پيكر انسان ، نياز به بافتها و عضلات و سلولهاى گوناگون دارد ، يعنى همانطور كه اگر يك بدن ، تمام از سلولهاى ظريف همانند سلولهاى چشم و مغز ساخته شده باشد دوام ندارد ، و يا اگر تمام سلولهاى آن خشن و غير قابل انعطاف همانند سلولهاى استخوانى باشند كارائى كافى براى وظائف مختلف نخواهد داشت ، بلكه بايد از سلولهاى گوناگونى كه يكى وظيفه تفكر و ديگرى مشاهده و ديگرى شنيدن و ديگرى سخن گفتن را عهدهدار شوند تشكيل شده باشد ، همچنين براى به وجود آمدن يك جامعه كامل نياز به استعدادها و ذوقها و ساختمانهاى مختلف بدنى و فكرى است ، اما نه به اين معنى كه بعضى از اعضاء پيكر اجتماع در محروميت بسر برند و يا خدمات آنها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند ، همانطور كه سلولهاى بدن با تمام تفاوتى كه دارند همگى از غذا و هوا و ساير نيازمندىها به مقدار لازم بهره مىگيرند . و به عبارت ديگر تفاوت ساختمان روحى و جسمى در آن قسمتهائى كه طبيعى است ( نه ظالمانه و تحميلى ) مقتضاى حكمت پروردگار است و عدالت هيچگاه نمىتواند از حكمت جدا باشد ، فى المثل اگر تمام سلولهاى بدن انسان يكنواخت آفريده مىشد ، دور از حكمت بود ، و عدالت به معنى قرار دادن هر چيز در محل مناسب خود نيز در آن وجود نداشت ، همچنين اگر يك روز تمام مردم جامعه مثل هم فكر كنند و استعداد همانندى داشته باشند در همان يك روز وضع جامعه به كلى درهم مىريزد. بنا بر اين آنچه در آيه فوق در باره اختلاف ساختمان زن و مرد آمده در واقع اشارهاى از همين موضوع است زيرا بديهى است كه اگر تمام افراد بشر ، مرد و ياهمه زن باشند نسل بشر به زودی منقرض مىشود علاوه بر اينكه قسمت مهمى از لذات مشروع بشر از ميان مىرود ، حال اگر جمعى ايراد كنند كه چرا بعضى زن و بعضى مرد آفريده شدهاند و اين چگونه با عدالت پروردگار مىسازد ، مسلم است كه اين ايراد منطقى نخواهد بود ، زيرا آنها به حكمت آن نينديشيده اند .
منبع:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | اخلاص
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۳۲ سوره مبارکه نساء ,
خداوند ,
برتری ,
آرزو ,
همسران ,
پیامبر ,
همسران پیامبر ,
تفاوت ,
طبیعی ,
حفظ ,
نظام ,
اجتماع ,
عدالت ,
مردان ,
زنان ,
نصیب ,
حقوق ,
پایمال ,
فضل ,
رحمت ,
برکت ,
خدا ,
دانا ,
مفسر ,
ام سلمه ,
جهادومیراث ,
نصف ,
موقعیت ,
اجتماعی ,
موقعیت اجتماعی ,
آیه ,
نازل ,
سوالات ,
پاسخ ,
تفسیر المنار ,
مسلمان ,
ارث ,
اجر ,
پاداش ,
معنوی ,
پاداش معنوی ,
مجازات ,
کیفر ,
نیم ,
سهم ارث ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 18 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
ارزش واقعی انسان به چیست؟ مرحوم علّامه محمّد تقی جعفری نقل مي كرد: عدّهای از جامعهشناسان برتر دنیا در «دانمارک» جمع شده بودند تا درباره موضوع مهمّی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود : ارزش واقعی انسان به چیست؟ برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصّی داریم؛ مثلاً معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است.معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیّت آن است. معیار ارزش پول، پشتوانه آن است. امّا معیار ارزش انسانها در چیست؟ هر کدام از جامعه شناسها صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصّی را ارائه دادند. وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد. کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است، امّا کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست. علّامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. ولی جامعه شناسهایی که صحبتهای مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آن ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی-علیه-السلام است. آن حضرت در «نهج البلاغه» میفرمایند: « قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه ُ؛ ارزش-هر-انسانی-به-اندازه-چیزی-است-که-دوست-میدارد!
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله) فرمود : بر من بسیار صلوات بفرستید که صلوات بر من نوری در قبر، نوری در پل صراط و نوری در بهشت خواهد بود بحار الانوار، ج ۷۹، ص ۶۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله) فرمود : آوای خود را به هنگام صلوات بر من بلند کنید که نفاق را از بین می برد. محجه البیضاء، ج ۲، ص ۳۱۳
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم تفسیر آیه ۳۱ سوره مبارکه نساء ۳۱ إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً ترجمه ۳۱ ـ اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم; و شا را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم. تفسیر این آیه به کسانى که از گناهان کبیره پرهیز مى کنند، بشارت مى دهد که خداوند گناهان صغیره آنان را مى بخشد و این پاداشى است که به این گونه افراد داده شده است، مى فرماید: «اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم، و شما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم» (إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً). از تعبیر «کبائر» و «سیئات» استفاده مى شود: گناهان بر دو دسته اند: دسته اى که قرآن نام آنها را «کبیره» و دسته اى که نام آنها را «سیئة» گذاشته است. در آیه 32 سوره «نجم» به جاى «سیئة» تعبیر به «لَمَمْ آمده است، و در آیه 49 سوره «کهف» در برابر کبیره، «صغیره» را ذکر فرموده است، آنجا که مى فرماید: لا یُغادِرُ صَغِیْرَةً وَ لا کَبِیْرَةً اِلاّ أَحْصاها: «این نامه عمل، هیچ گناه کوچک و بزرگى را فروگذار نکرده، مگر این که به شماره در آورده است». از تعبیرات فوق، به روشنى ثابت مى شود: گناهان بر دو دسته مشخص تقسیم مى شوند که گاهى از آن دو به «کبیره» و «صغیره»، گاهى «کبیره» و «سیئه» و گاهى «کبیره» و «لمم» تعبیر مى شود. اکنون باید دید ضابطه و میزان در تعیین صغیره و کبیره چیست؟ بعضى مى گویند: این دو از امور نسبى هستند، یعنى به هنگام مقایسه کردن دو گناه با یکدیگر آن یک که اهمیتش بیشتر است کبیره و آن که کمتر است صغیره مى باشد، و بنابراین، هر گناهى نسبت به گناه بزرگ تر، صغیره، و نسبت به گناه کوچک تر، کبیره است ولى روشن است: این معنى به هیچ وجه با آیه فوق نمى سازد; زیرا آیه فوق این دو دسته را از یکدیگر جدا کرده، در برابر هم قرار داده است و پرهیز از یکى را موجب بخشودگى دیگرى مى شمارد (دقت کنید). ولى اگر به معنى لغوى «کبیره» بازگردیم، کبیره هر گناهى است که از نظر اسلام بزرگ و پر اهمیت است، و نشانه اهمیت آن مى تواند این باشد که در قرآن مجید، تنها به نهى از آن قناعت نشده، بلکه به دنبال آن تهدید به عذاب دوزخ گردیده است، مانند: قتل نفس، زنا، رباخوارى و امثال آنها، و لذا در روایات اهل بیت(علیهم السلام) مى خوانیم: اَلْکَبائِرُ الَّتِى أَوْجَبَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهَا النّارَ: «گناهان کبیره، گناهانى است که خداوند مجازات آتش براى آنها مقرر داشته است» مضمون این حدیث از امام باقر(علیه السلام)، امام صادق(علیه السلام) و امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نقل شده است. و بنابراین، به دست آوردن گناهان کبیره و شناخت آنها با توجه به ضابطه فوق کار آسانى است، و اگر ملاحظه مى کنیم، در پاره اى از روایات تعداد کبائر، هفت ، و در بعضى بیست و در بعضى هفتاد ، ذکر شده منافات با آنچه در بالا گفته شد ندارد; زیرا در حقیقت بعضى از این روایات به گناهان کبیره درجه اول، بعضى به گناهان کبیره درجه دوم و بعضى به همه گناهان کبیره اشاره مى کند.
ممکن است گفته شود: این آیه، مردم را به گناهان صغیره تشویق مى نماید و مى گوید: با ترک گناهان کبیره، ارتکاب گناهان کوچک مانعى ندارد! پاسخ: از تعبیرى که در آیه ذکر شده، پاسخ این ایراد روشن مى شود; زیرا قرآن مى گوید: نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ: «گناهان کوچک شما را مى پوشانیم». یعنى پرهیز از گناهان بزرگ خصوصاً با فراهم بودن زمینه هاى آنها، یک نوع حالت «تقواى روحانى» در انسان ایجاد مى کند که مى تواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق، همانند آیه اِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَیِّئاتِ: «حسنات، سیئات را از بین مى برند مى باشد. و در واقع اشاره به یکى از آثار واقعى اعمال نیک است و این درست به این مى ماند که: مى گوئیم اگر انسان از مواد سمى خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمى داشته باشد مى تواند آثار نامطلوب بعضى از غذاهاى نامناسب را به واسطه سلامت مزاج از بین ببرد. و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع «پاداش معنوى» براى تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کننده اى براى ترک کبائر دارد. 2 ـ تبدیل صغیره به کبیره نکته مهمى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که گناهان صغیره، طبق آنچه از قرآن و روایات اسلامى استفاده مى شود در چند مورد تبدیل به کبیره مى گردند: الف ـ تکرار صغائر تکرار گناه، صغائر را به کبائر تبدیل مى کند، همان طور که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: لا صَغِیْرَةَ مَعَ الاِصْرارِ: «هیچ گناهى با تکرار، صغیره نیست» ب ـ تحقیر گناه در صورتى که گناه را کوچک بشمرد و تحقیر کند، تبدیل به کبیره مى شود، چنان که در «نهج البلاغه» مى خوانیم: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهانَ بِهِ صاحِبُهُ: «شدیدترین گناهان آن است که مرتکبش آن را کوچک بشمرد» ج ـ طغیان و گردن کشى در صورتى که از روى طغیان و تکبر و گردنکشى در برابر فرمان پروردگار انجام شود، تبدیل به کبیره مى شود، این موضوع را از آیات مختلفى اجمالاً مى توان استفاده کرد، از جمله آیات 37 تا 39 سوره «نازعات»: فَأَمّا مَنْ طَغى * وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا * فَاِنَّ الْجَحِیمَ هِىَ الْمَأْوى: «اما آنها که طغیان کنند * و زندگى دنیا را مقدم بشمرند * جایگاهشان دوزخ است». د ـ صغائر و موقعیت گناهکار در صورتى که گناهان صغیره از افرادى سر بزند که موقعیت خاصى در اجتماع دارند و لغزش هاى آنها با دیگران برابر محسوب نمى شود، بلکه ممکن است سرمشق دیگران و سنتى در اجتماع گردد، چنان که قرآن درباره همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آیه 30 سوره «احزاب» مى گوید: مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَة مُبَیِّنَة یُضاعَفْ لَهَا العَذابُ: «اگر شما کار زشتى انجام دهید مجازات آن را دو برابر خواهید دید». و از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَیِّئَةً فَعَلَیْهِ وِزْرُها وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِها لا یَنْقُصُ مِنْ أَوْزارِهِمْ شَیْئاً: «هر کس سنت بدى بگذارد گناه آن بر او است و همچنین گناه تمام کسانى که به آن عمل کنند، بدون این که از گناه آنها چیزى کاسته شود»! 4 هـ ـ افتخار به گناه در صورتى که گناهکار از انجام گناه خوشحال و مسرور باشد و به آن افتخار کند، چنان که از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده: مَنْ أَذْنَبَ ذَنْباً وَ هُوَ ضاحِکٌ دَخَلَ النّارَ وَ هُوَ باک: «هر کس گناهى کند در حالى که خندان باشد در آتش وارد مى شود در حالى که گریان است» و ـ راضى شمردن خدا بر گناه در صورتى که عدم مجازات سریع خداوند را در برابر گناه خود دلیل بر رضایت خدا بشمرد و خود را مصون از مجازات و یا محبوب در نزد خدا بداند، چنان که آیه 8 سوره «مجادله» از زبان بعضى از گنهکاران مغرور نقل مى کند که آنها در پیش خود مى گویند: «چرا خداوند ما را مجازات نمى کند» و سپس قرآن اضافه مى کند که: «آتش دوزخ براى آنها کافى است».
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۳۱ سوره مبارکه نساء ,
گناهان بزرگ ,
گناهان ,
بزرگ ,
گناهان کبیره ,
پرهیز ,
گناهان صغیره ,
خداوند ,
پاداش ,
گناهان کوچک ,
پرهیز ,
پوشاندن ,
آتش دوزخ ,
آتش ,
جهنم ,
دوزخ ,
جایگاه ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : پنج شنبه 18 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
تفسیر آیات ۲۹ تا ۳۰ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
امام على عليه السلام : مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الأَسْبابِ؛ هر كس به خدا توكل كند، دشوارى ها براى او آسان مى شود و اسباب برايش فراهم مى گردد. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 197 ، ح 3888
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
سليمان بن رزين غلام حضرت امام حسين (علیه السّلام)
وی حامل نامه حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) به قبائل پنجگانه بصره بود که توسط ابن زیاد (لعنه الله علیه) به شهادت رسید.
بخشی از وصیت نامه شهید منصور آقاجری
شهادت: 12 اردیبهشت 1361
شهیدان به ما یاد دادند مرگ را به جاودانگی شهادت بدل کنیم
آيا به راستی هنوز در اين خيال اميد كه انقلاب الهی ما متكی به افراد است كه با كشته شدن آنها انقلاب نيز نابود شود و آيا میتوانيد نور خدا را در اين كشور خاموش كنيد. آمريكا بداند كه با شهيد كردن هر يک از خدمتگزاران اسلام مقام آنها در قلبهای مردم بالاتر میرود و عزمشان را جزمتر و گامهايشان را در به تحقق رساندن آرمانهای انقلاب استوارتر.
https://harimeharam.ir/shohada/24/8
شهید مدافع حرم شهید شهید علی جمعه حسینی تاریخ شهادت : 1395/01/28 | محل شهادت : خانطومان – سوریه | محل مزار شهید : پیشوای ورامین – امامزاده جعفر (ع)
https://harimeharam.ir/shohada/23/6
شهید مدافع حرم شهید فضل ابراهیم سلامی (سید یاسین)
تاریخ شهادت : 1394/06/27 | محل شهادت : قلمون - سوریه | وضعیت تاهل : متاهل با 1 فرزند
https://harimeharam.ir/shohada/22/3
https://defapress.ir/fa/news/276054
https://kerman.navideshahed.com/fa/news/447631
شهید مدافع حرم شهید غلامرضا لنگری زاده (جواد)
تاریخ شهادت : 1399/10/03 | محل شهادت : بوکمال - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند
همسر شهید:
وقتی فرزندش به دنیا آمد، به همسرش پیغام داد «عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا میترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابستهاش شوم».
فرازی از وصیت شهید مجتبی بابایی زاده خطاب به خواهرانش: «چه زیباست سیاهی چادر شما، نمیدانم این چه حسی بود که چادر شما به من میداد اما میدانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو میگرفتم. باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا (س) بدست آمده است.»
«وارثِ» یاران حسین (ع)
پس از چند سال انتظار پیکر شهید «مرتضی کریمی» شناسایی شد
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
توکل ,
قرآن ,
حیات طیبه ,
شهدای کربلا ,
سلیمان ,
شهدای مدافع حرم ,
حجاب ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
شهادت ,
قلب ,
آمریکا ,
شهید سلیمانی ,
سليمان بن رزين ,
بصره ,
شهید منصور آقاجری ,
شهیدان ,
مرگ ,
جاودانگی ,
آمريكا ,
شهيد ,
خدمتگزاران ,
اسلام ,
قلب ,
مردم ,
عزم ,
جزم ,
گام ,
تحقق ,
آرمانهای انقلاب ,
تحقق ,
انقلاب ,
استوار ,
شهید علی جمعه حسینی ,
شهید فضل ابراهیم سلامی ,
سید یاسین ,
قلمون ,
سوریه ,
متاهل ,
شهید غلامرضا لنگری زاده ,
جواد ,
شهید مجتبی بابایی زاده ,
سیاهی چادر ,
چادر ,
حجاب ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 17 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
ضرورت عمل به دانسته ها جَاءَ رَجُلٌ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَیهِمَا السَّلَامُ فَسَأَلَهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَ ثُمَّ عَادَ لِيَسْأَلَ عَنْ مِثْلِهَا فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیهما السلام مَكْتُوبٌ فِي الْإِنْجِيلِ لَا تَطْلُبُوا عِلْمَ مَا لَا تَعْلَمُونَ وَ لَمَّا تَعْمَلُوا بِمَا عَلِمْتُمْ فَإِنَّ الْعِلْمَ إِذَا لَمْ يُعْمَلْ بِهِ لَمْ يَزْدَدْ صَاحِبُهُ إِلَّا كُفْراً وَ لَمْ يَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً مردی خدمت حضرت علیّ بن الحسین علیهما السلام رسید و دربارۀ مسائلی از حضرت سؤال کرد و حضرت جواب او را دادند. سپس دوباره برگشت تا از اموری شبیه آن مسائل سؤال کند، حضرت علیّ بن الحسین علیهما السلام فرمودند: در انجیل نوشته شده است: در حالی که هنوز به آنچه می دانید عمل نکرده اید، به دنبال دانستن آنچه نمی دانید نباشید؛ چرا که وقتی به علم عمل نشود، به صاحبش جز کفر و دوری اضافه نمی شود. «کافی» ج ۱ ص ۴۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمؤمنين امام علی علیه السلام: قلوبُ العِبادِ الطّاهِرَةُ مَواضِعُ نَظَرِ اللّهِ سبحانَهُ، فمَن طَهَّرَ قَلبَهُ نَظَرَ إلَيهِ دلهاى پاکِ بندگان، نظرگاه خداى سبحان است. پس هر كه دل خويش را پاک گرداند خداوند به آن نظر افكند. غررالحكم حدیث ۶۷۷۷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امیرالمومنین امام علی (علیهالسلام) : انَّ رَأيَكَ لا يَتَّسِعُ لِكُلِّ شَئٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِمَّ. فكر تو گنجايش هر چيز را ندارد ، پس آن را براى آنچه مهم است، فارغ گردان. غررالحكم ، ج 2 ، ص 606
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۲۹ تا ۳۰ سوره مبارکه نساء ۲۹ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراض مِنْکُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً ۳۰ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللّهِ یَسیراً ترجمه ۲۹ ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید; مگر این که تجارتى با رضایت شما انجام گیرد. و خودکشى نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. ۳۰ ـ و هر کس این عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، به زودى او را در آتشى وارد خواهیم ساخت; و این کار براى خدا آسان است.
تفسیر این آیه در واقع زیر بناى قوانین اسلامى در مسائل مربوط به «معاملات و مبادلات مالى» را تشکیل مى دهد، و به همین دلیل، فقهاى اسلام در تمام ابواب معاملات به آن استدلال مى کنند. آیه به افراد با ایمان خطاب کرده، مى گوید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را از طرق نابه جا و غلط و باطل نخورید!» (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ). به این ترتیب، هر گونه تصرف در مال دیگرى که بدون حق و بدون یک مجوز منطقى و عقلانى بوده باشد، ممنوع شناخته شده و همه را تحت عنوان «باطل» که مفهوم وسیعى دارد، قرار داده است. مى دانیم «باطل» در مقابل «حق» است و هر چیزى را که ناحق، بى هدف و بى پایه باشد در برمى گیرد. در آیات دیگرى از قرآن نیز با عباراتى شبیه عبارت فوق، این موضوع تأکید شده، مثلاً: به هنگام نکوهش از قوم یهود و ذکر اعمال زشت آنها مى فرماید: وَ أَکْلِهِمْ أَمْوالَ النّاسِ بِالْباطِلِ: «آنها اموال مردم را بدون مجوز و به ناحق تصرف مى کردند و مى خوردند» و در آیه 188 سوره «بقره»، جمله «لا تَأکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ» را به عنوان مقدمه اى براى نهى از کشاندن مردم به وسیله ادعاهاى پوچ و بى اساس به سوى دادگاه ها و خوردن اموال آنها ذکر فرموده است. بنابراین، هر گونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوى، معاملاتى که حد و حدود آن کاملاً نامشخص باشد، خرید و فروش اجناسى که فایده منطقى و عقلائى در آن نباشد، خرید و فروش وسائل فساد و گناه، همه در تحت این قانون کلى قرار دارند، و اگر در روایات متعددى کلمه «باطل» به «قمار» ، «ربا و مانند آن تفسیر شده، در حقیقت معرفى مصداق هاى روشن این کلمه است نه آن که منحصر به آنها باشد. شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که تعبیر به «أَکْل» (خوردن) کنایه از هر گونه تصرف است، خواه به صورت خوردن معمولى باشد یا پوشیدن یا سکونت و یا غیر آن، و این تعبیر علاوه بر زبان عربى در فارسى امروز نیز کاملاً رائج است. در جمله بعد، به عنوان یک استثنا، مى فرماید: «مگر این که تصرف شما در اموال دیگران از طریق داد و ستدى باشد که از رضایت باطنى دو طرف سرچشمه بگیرد» (إِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراض مِنْکُمْ). این جمله، استثنائى است از قانون کلى سابق، ولى به اصطلاح «استثناء منقطع» است یعنى آنچه در این جمله آمده مشمول قانون سابق، از آغاز نبوده است و تنها به عنوان یک تأکید و یادآورى ذکر شده، آن هم به نوبه خود یک قانون کلى است. طبق این بیان، تمام مبادلات مالى و انواع تجارت ها که در میان مردم رایج است چنانچه از روى رضایت طرفین صورت گیرد و جنبه معقول و منطقى داشته باشد، از نظر اسلام مجاز است (مگر در مواردى که به خاطر مصالح معینى، نهى صریح از آن شده است). سپس در پایان آیه، مردم را از قتل نفس بازمى دارد و ظاهر آن به قرینه آخرین جمله آیه، نهى از خودکشى و انتحار کرده، مى فرماید: «خویشتن را نکشید، خداوند نسبت به شما مهربان است» (وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً). یعنى خداوند مهربان نه تنها راضى نمى شود، دیگرى شما را به قتل برساند، بلکه به خود شما هم اجازه نمى دهد که با رضایت خود خویشتن را به دست نابودى بسپارید. در روایات اهل بیت(علیهم السلام) نیز آیه فوق به همین معنى (انتحار) تفسیر شده است اکنون این سؤال پیش مى آید که: چه ارتباطى میان مسأله «قتل نفس» و «تصرف باطل و ناحق در اموال مردم» وجود دارد؟! پاسخ این سؤال روشن است، در حقیقت قرآن با ذکر این دو حکم پشت سر هم، اشاره به یک نکته مهم اجتماعى کرده است و آن این که: اگر روابط مالى مردم بر اساس صحیح استوار نباشد و اقتصاد جامعه به صورت سالم پیش نرود، و در اموال یکدیگر به ناحق تصرف کنند، جامعه گرفتار یک نوع خودکشى و انتحار خواهد شد. علاوه بر این که انتحارهاى شخصى افزایش خواهد یافت، انتحار اجتماعى هم از آثار ضمنى آن است. حوادث و انقلاب هائى که در جوامع مختلف دنیاى معاصر روى داده، شاهد گویاى این حقیقت مى باشد، و از آنجا که خداوند نسبت به بندگان خود، مهربان است به آنها هشدار مى دهد و اعلام خطر مى کند که: مراقب باشند مبادا مبادلات مالى نادرست و اقتصاد ناسالم، اجتماع آنها را به نابودى و سقوط بکشاند.
در آیه بعد، به مجازات کسانى که از قوانین الهى سرپیچى کنند، اشاره کرده که: هر کس (از این فرمان سرپیچى کند و) خود را آلوده خوردن اموال دیگران به ناحق سازد و یا دست به انتحار و خودکشى زند، نه تنها به آتش این جهان مى سوزد که در آتش قهر و غضب پروردگار نیز خواهد سوخت، مى فرماید: «و هر کس این عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، به زودى او را در آتشى وارد خواهیم ساخت» (وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلیهِ ناراً) و در پایان مى فرماید: «و این کار براى خدا آسان است» (وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللّهِ یَسیراً).
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۲۹ تا ۳۰ سوره مبارکه نساء ,
ایمان ,
اموال ,
باطل ,
نامشروع ,
تجارت ,
رضایت ,
خودکشی ,
خداوند ,
مهربان ,
عمل ,
تجاوز ,
ستم ,
آتش ,
خدا ,
آسان ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 16 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
تفسیر آیه ۹ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیه ۱۰ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیات ۱۱ تا ۱۲ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیات ۱۳ تا ۱۴ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیات ۱۵ تا ۱۶ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیات ۱۷ تا ۱۸ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیه ۱۹ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیات ۲۰ تا ۲۱ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیه ۲۲ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیه ۲۳ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیه ۲۴ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیه ۲۵ سوره مبارکه نساء ...
تفسیر آیه 10 سوره مبارکه منافقون ...
تفسیر آیات ۲۶ تا ۲۸ سوره مبارکه نساء ...
پیوندها: مجموعه ویژه نامههای محرم الحرام: https://rasekhoon.net/special/show/736072
ویژه نامه محرم (شهادت امام حسین علیه السلام): http://www.aviny.com/occasion/ahlebeit/imamhosein/moharram/88/1/vijename.aspx
https://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamHosein/Moharram/83/moharram.aspx
کانال فضیلتها: https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه: https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز): https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی: https://raisi.ir/service/election
وبلاگ: http://qaem14.blog.ir استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
سوره مبارکه نساء ,
سوره نساء ,
تفسیر ,
تفسیر قرآن کریم ,
قرآن ,
قرآن کریم ,
امام خامنه ای ,
شهداء ,
ظهور ,
یا زهراء ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 16 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله) فرمود : در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
مردى از حضرت صادق عليه السّلام پرسيد چه كسى مانع شد كه فرعون حضرت موسى را نكشت با اينكه گفت: ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى، مانع نشويد تا بكشم موسى را. فرمود: پاكى ذات و فطرت و صحت نسبش (كه اولاد زنا نبود) مانعش شد زيرا پيغمبران و اولاد پيغمبران را نميكشد مگر زنازاده.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام سجاد علیه السلام می فرمایند: چهار چيز است كه در هر كس باشد اسلام او كامل است و گناهانش پاك مىشود و پروردگارش را در حالى كه از او راضى است ملاقات مىكند: ۱. كسى كه به خاطر خدا به آنچه كه در برابر مردم تعهد كرده است وفا كند ۲. کسی که زبانش با مردم راست باشد ۳. کسی که از هر كارى كه نزد خدا قبيح است شرم نمايد ۴. کسی که اخلاقش با خانواده اش نيكو باشد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۲۶ تا ۲۸ سوره مبارکه نساء ۲۶ یُریدُ اللّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَ اللّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ ۲۷ وَ اللّهُ یُریدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَ یُریدُ الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیْلاً عَظیماً ۲۸یُریدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَ خُلِقَ الإِنْسانُ ضَعیفا ترجمه: ۲۶ـ خداوند مى خواهد (راه هاى سعادت را) براى شما آشکار سازد، و به سنت هاى (صحیح) پیشینیان رهبرى کند و توبه شما را بپذیرد. و خداوند دانا و حکیم است. ۲۷ ـ خدا مى خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاک نماید); اما آنها که پیرو شهواتند، مى خواهند شما به کلى منحرف شوید. ۲۸ ـ خدا مى خواهد کار را بر شما سبک کند; و انسان، ضعیف آفریده شده (و در برابر طوفان غرایز، مقاومت او کم) است.
تفسیر به دنبال احکام مختلف گذشته در زمینه ازدواج، قیود و شروطى که در آیات پیش بیان شد، ممکن است، این سؤال در ذهن جمعى منعکس شود، که: منظور از این همه محدودیت ها و قید و بندهاى قانونى چیست؟ آیا بهتر نبود که آزادى عمل در این مسائل به افراد داده مى شد؟ و همان طور که بعضى از دنیاپرستان از هر وسیله لذت بهره مى گیرند، دیگران هم بهره بردارى کنند؟! آیات فوق در حقیقت پاسخ به این سؤالات مى دهد، و مى گوید: «خداوند مى خواهد به وسیله این مقررات، حقایق را براى شما آشکار سازد، و به راه هائى که مصالح و منافع شما در آن است، شما را رهبرى کند» (یُریدُ اللّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ). وانگهى شما در این برنامه تنها نیستید، اقوام پاک گذشته نیز این گونه سنت ها داشته اند، «و به سنت هاى صحیح پیشینیان هدایت کند» (وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ). علاوه بر این «خدا مى خواهد شما را ببخشد» (وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ). و نعمت هاى خود را که بر اثر انحرافات شما قطع شده، بار دیگر به شما بازگرداند و این در صورتى است که شما از آن راه هاى انحرافى که در زمان جاهلیت و قبل از اسلام داشتید، بازگردید. و در پایان آیه، مى فرماید: «خداوند از اسرار احکام خود آگاه است، و روى حکمت خود آنها را براى شما تشریع کرده است» (وَ اللّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ). در آیه بعد، مجدداً تأکید مى کند، که «خدا به وسیله این احکام مى خواهد، نعمت ها و برکاتى که بر اثر آلودگى به شهوات از شما قطع شده، به شما بازگردد» (وَ اللّهُ یُریدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ). «ولى شهوت پرستانى که در امواج گناهان غرق هستند، مى خواهند شما از طریق سعادت به کلى منحرف شوید» (وَ یُریدُ الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیْلاً عَظیماً) و همانند آنها از فرق تا قدم، آلوده انواع گناهان گردید. اکنون شما فکر کنید، آیا آن محدودیت آمیخته با سعادت و افتخار، براى شما بهتر است؟ یا آزادى و بى بندوبارى توأم با آلودگى و نکبت و انحطاط؟! این آیات، در حقیقت به افرادى که در عصر و زمان ما نیز به قوانین مذهبى ـ مخصوصاً در زمینه مسائل جنسى ـ ایراد مى کنند، پاسخ مى گوید، که این آزادى هاى بى قید و شرط، سرابى بیش نیست، و نتیجه آن، انحراف عظیم از مسیر خوشبختى، تکامل انسانى و گرفتار شدن در بیراهه ها و پرتگاه ها است که نمونه هاى زیادى از آن را با چشم خودمان به شکل متلاشى شدن خانواده ها، انواع جنایات جنسى، فرزندان نامشروع جنایت پیشه و انواع بیمارى هاى آمیزشى و ناراحتى هاى روانى، مشاهده مى کنیم. سپس در آخرین آیه مى فرماید: «حکم سابق درباره آزادى ازدواج با کنیزان تحت شرائط معین، در حقیقت یک نوع تخفیف و توسعه محسوب مى شود» (یُریدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ). و در بیان علت آن مى فرماید: «زیرا انسان ضعیف آفریده شده» (وَ خُلِقَ الإِنْسانُ ضَعیفاً). و در برابر طوفان غرائز گوناگون که از هر سو به او حملهور مى شود، باید طرق مشروعى براى ارضاى غرائز به او ارائه شود، تا بتواند خود را از انحراف حفظ کند.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۲۶ تا ۲۸ سوره مبارکه نساء ,
خداوند ,
راه هاى سعادت ,
راه سعادت ,
سعادت ,
راه ,
آشکار ,
سنت ,
صحیح ,
پیشینیان ,
رهبری ,
توبه ,
دانا ,
حکیم ,
خدا ,
بخشش ,
آلودگی ,
پاک ,
پیرو شهوات ,
پیرو ,
شهوات ,
شهوت ,
منحرف ,
سبک ,
انسان ,
ضعیف ,
آفرینش ,
طوفان غرایز ,
غریزه ,
غرایض ,
مقاومت ,
قیامت ,
صلوات ,
نزدیک ترین ,
پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله) ,
امام صادق علیه السلام ,
فرعون ,
حضرت موسی علیه السلام ,
کشتن ,
ذات پاک ,
فطرت ,
زنا ,
اولاد ,
اولاد زنا ,
پیغمبران ,
زنازاده ,
اولاد پیغمبران ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
امام خامنه ای ,
ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 15 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
اگر امام حسین(علیه السلام) کربلا نمیرفت چه میشد؟ رهبر انقلاب: بعد از آنکه امام سجاد علیهالسّلام پس از حادثه عاشورا به مدینه برگشت، یک نفر خدمت ایشان آمد و عرض کرد: یابنرسولالله! دیدید رفتید، چه شد! راست هم میگفت؛ حالا این کاروان برگشته و فقط یک مرد - امام سجّاد (علیهالسّلام) - در این کاروان هست؛ زنها اسارت کشیده، رنج و داغ دیدهاند؛ امام حسین نبود، علیاکبر نبود، حتی کودک شیرخوار در میان این کاروان نبود. امام سجّاد علیهالسّلام در جواب آن شخص فرمود: فکر کن اگر نمیرفتیم، چه میشد! بله، اگر نمیرفتند، جسمها زنده میماند، اما حقیقت نابود میشد؛ روح ذوب میشد؛ وجدانها پایمال میشد؛ خرد و منطق در طول تاریخ محکوم میشد و حتی نام اسلام هم نمیماند. ۱۳۸۰/۱۲/۲۷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۲۵ سوره مبارکه نساء ۲۵ وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِکُمْ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْض فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنات غَیْرَ مُسافِحات وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفاحِشَة فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ ترجمه ۲۵ ـ و آنها که توانائى ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان را ندارند، مى توانند با زنان پاکدامن از بردگان با ایمانى که در اختیار دارید ازدواج کنند ـ خدا به ایمان شما آگاه تر است; و همگى اعضاى یک پیکرید ـ آنها را با اجازه صاحبان آنان تزویج نمائید، و مهرشان را به خودشان بدهید; به شرط آن که پاکدامن باشند، نه به طور آشکار مرتکب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگیرند. و در صورتى که «محصنه» باشند و مرتکب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. این (اجازه ازدواج با کنیزان) براى کسانى از شماست که بترسند (از نظر غریزه جنسى) به زحمت بیفتند; و (با این حال نیز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است.
تفسیر در تعقیب بحث هاى مربوط به ازدواج، آیه مورد بحث، شرائط ازدواج با کنیزان را بیان مى کند، نخست مى فرماید: «کسانى از شما که قدرت ندارند با زنان آزاد با ایمان ازدواج کنند، مى توانند با کنیزانى با ایمان ازدواج نمایند» (وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ ) که مهر و سایر مخارج آنها معمولاً سبک تر و سهل تر است. البته منظور از ازدواج با کنیزان این نیست که صاحب کنیز با کنیز ازدواج کند، بلکه مالک با شرائط خاصى که در کتب فقهى ذکر شده، مى تواند همانند همسر با او رفتار نماید، بنابراین منظور، ازدواج افراد غیر مالک با کنیز است. ضمناً از تعبیر به «مؤمنات» استفاده مى شود: باید حتماً کنیز، مسلمان باشد تا بتوان با او ازدواج کرد و بنابراین ازدواج با کنیزان اهل کتاب صحیح نیست. جالب توجه این که: قرآن در این آیه از کنیزان تعبیر به «فَتَیات» کرده است که جمع «فتات» مى باشد و معمولاً این تعبیر آمیخته با احترام خاصى در مورد زنان است و غالباً در مورد دختران جوان به کار مى رود. در جمله بعد مى گوید: شما براى تشخیص ایمان آنها، مأمور به ظاهر اظهارات آنان هستید، و اما درباره باطن و اسرار درونى آنان «خداوند به ایمان و عقیده شما آگاه تر است» (وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِإیمانِکُمْ). از آنجا که بعضى در مورد ازدواج با کنیزان کراهت داشتند، قرآن مى فرماید: شما همه از یک پدر و مادر به وجود آمده اید «و بعضى از بعض دیگرید» (بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْض). بنابراین، نباید از ازدواج با کنیزان، که از نظر انسانى با شما هیچگونه تفاوتى ندارند کراهت داشته باشید; زیرا از نظر ارزش معنوى، ارزش آنها مانند دیگران بسته به تقوا و پرهیزگارى است; چرا که همه اعضاء یک پیکر محسوب مى شوید. پس از آن، به یکى از شرایط این ازدواج اشاره کرده، مى فرماید: «این ازدواج باید به اجازه مالک، صورت گیرد» و بدون اجازه او باطل است (فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ). از تعبیر از «مالِک» به کلمه «اهل» معلوم مى شود: نباید آنها با کنیزان خود همچون یک متاع رفتار کنند، بلکه باید همچون سرپرست یک خانواده نسبت به فرزندان و اهل خود، رفتارى کاملاً انسانى داشته باشند. در جمله بعد، مى فرماید: «مهر آنان را طبق متعارف به خودشان بدهید» (وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ). از جمله فوق استفاده مى شود: باید مهرِ متناسب و شایسته اى براى آنها قرار داد، و آن را به خود آنان داد، یعنى مالک مهر، خود کنیزان خواهند بود، اگر چه جمعى از مفسران معتقدند: آیه محذوفى دارد و در اصل، آتُوا مالِکَهُنَّ أُجُورَهُنَّ: «مهر آنها را به مالکان آنها بپردازید» بوده است ولى این تفسیر، با ظاهر آیه موافق نیست، اگر چه بعضى از روایات آن را تأیید مى کند. ضمناً، از ظاهر آیه استفاده مى شود: بردگان نیز مى توانند مالک اموالى گردند که از طرق مشروع به آن دست یافته اند.
از تعبیر بِالْمَعْرُوفِ: «به طور شایسته» بر مى آید که نباید در تعیین مهر آنها، ظلم و ستمى بر آنان شود، بلکه حق واقعى آنها طبق معمول باید ادا گردد. یکى دیگر از شرائط این ازدواج آن است: کنیزانى انتخاب شوند که «مرتکب عمل منافى عفت، نگردند» (مُحْصَنات). «نه این که به صورت آشکار مرتکب زنا شوند» (غَیْرَ مُسافِحات). و یا «به صورت انتخاب دوست پنهانى» (وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان) در اینجا ممکن است این سؤال پیش آید که با نهى از زنا با تعبیر «غَیْرَ مُسافِحات» نیازى به نهى از گرفتن دوست پنهانى (أَخْدان) نبوده است. ولى با توجه به این که جمعى در جاهلیت عقیده داشتند که تنها زناى آشکار ناپسند است اما انتخاب دوست پنهانى مانعى ندارد! روشن مى شود: چرا قرآن مجید به هر دو قسمت تصریح کرده است. در جمله بعد، به تناسب احکامى که درباره ازدواج با کنیزان و حمایت از حقوق آنها گفته شد، بحثى درباره مجازات آنها به هنگام انحراف از جاده عفت بدین گونه به میان آمده: «و در صورتى که محصنه باشند و مرتکب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت» (فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفاحِشَة فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ). نکته دیگرى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که قرآن مى گوید: «اِذا أُحْصِنَّ» یعنى «اگر آنها محصنه بودند، مجازاتى نصف مجازات زنان آزاد درباره آنها جارى مى گردد». در این که منظور از «محصنه بودن» در اینجا چیست؟ مفسران احتمالاتى داده اند: بعضى آن را به معنى شوهردار، طبق اصطلاح معروف فقهى و طبق آیه سابق. و بعضى به معنى «مسلمان» بودن گرفته اند. ولى با توجه به این که واژه «احصان» در این جمله دو بار ذکر شده و باید هر دو به یک معنى باشد، و از طرفى زنان آزاد شوهردار مجازاتشان سنگسار کردن است، نه تازیانه، روشن مى شود: تفسیر اول یعنى محصنه، به معنى شوهردار بودن، قابل قبول نیست، همان طور که تفسیر دوم یعنى مسلمان بودن نیز شاهدى ندارد. حق این است، با توجه به این که کلمه «محصنات» در قرآن مجید، غالباً به معنى زنان عفیف و پاکدامن آمده است، چنین به نظر مى رسد که آیه فوق نیز اشاره به همین معنى است، یعنى کنیزانى که بر اثر فشار صاحبان خود تن به خود فروشى مى دادند، از مجازات معاف هستند، اما کنیزانى که تحت چنین فشارى نیستند و مى توانند پاکدامن زندگى کنند، اگر مرتکب عمل منافى عفت شدند، همانند زنان آزاد مجازات مى شوند، اما مجازات آنها نصف مجازات زنان آزاد است. سپس مى فرماید: «این ازدواج با کنیزان براى کسانى است که از نظر غریزه جنسى شدیداً در فشار قرار گرفته اند، و قادر به ازدواج با زنان آزاد نیستند» (ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ)، بنابراین، براى غیر آنها مجاز نیست. «عَنَت» (بر وزن سند) در اصل، به معنى شکستن استخوانى است، که قبلاً شکسته شده، یعنى پس از بهبودى و التیام، مجدداً بر اثر حادثه اى بشکند، بدیهى است این نوع شکستگى بسیار دردناک و رنج آور است، و به همین دلیل «عنت» در مشکلات طاقت فرسا و کارهاى رنج آور استعمال شده است. فلسفه این حکم، ممکن است این باشد، که کنیزان مخصوصاً در آن زمان در شرائط تربیتى نامطلوبى به بار مى آمدند و طبعاً داراى کمبودهائى از نظر «اخلاقى»، «روانى» و «عاطفى» بوده اند، و مسلماً فرزندانى که ثمره ازدواج با آنها بود، رنگ اخلاقى مادر را کم و بیش داشت، و به همین جهت، اسلام طرح دقیقى براى آزادى تدریجى بردگان تنظیم کرده است، تا به این سرنوشت گرفتار نشوند، و ضمناً به خود بردگان امکان داده شود، تا با یکدیگر ازدواج کنند. البته، این موضوع منافات با آن ندارد که بعضى از کنیزان وضع استثنائى خاصى از نظر اخلاقى و تربیتى داشته باشند; زیرا آنچه در بالا اشاره شد مربوط به وضع اکثریت آنها بوده است و اگر مى بینیم مادر بعضى از بزرگان اسلام کنیز بوده اند از همین نظر است. ولى باید توجه داشت آنچه در مورد کنیزان در غیر مورد ضرورت ممنوع است، ازدواج با آنهاست، نه آمیزش جنسى از راه مالکیت. بعد از آن مى افزاید: «خوددارى کردن از ازدواج با کنیزان تا آنجا که توانائى داشته باشید و دامان شما آلوده گناه نگردد، به سود شما است» (وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ). و در پایان آیه مى فرماید: «و خداوند نسبت به آنچه در گذشته بر اثر بى خبرى انجام داده اید، آمرزنده و مهربان است» (وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ).
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۲۵ سوره مبارکه نساء ,
امام حسین علیه السلام ,
کربلا ,
امام سجاد علیه السلام ,
مدینه ,
کاروان ,
اسارت ,
رنج ,
داغ ,
علی اکبر ,
کودک شیرخوار ,
حقیقت ,
جسم ,
نابود ,
روح ,
ذوب ,
وجدان ,
پایمال ,
خرئ ,
منطق ,
طول تاریخ ,
محکوم ,
اسلام ,
تفسیر آیه ۲۵ سوره مبارکه نساء ,
ازدواج ,
زنان ,
آزاد ,
پاکدامن ,
ایمان ,
زنان پاکدامن ,
بردگان ,
با ایمان ,
تزویج ,
مهر ,
زنا ,
آشکار ,
ئوست ,
پنهانی ,
محصنه ,
عمل منافی عفت ,
مجازات ,
غریزه جنسی ,
زحمت ,
خداونئ ,
آمرزنده ,
مهربان ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 15 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام صادق (عليهالسلام) : من ماتَ مُنتَظِرًا لِهذَا الأَمرِ كانَ كَمَن كانَ مَعَ القائِمِ في فِسطاطِهِ ، لا بَل كانَ كَالضّارِبِ بَينَ يَدَي رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله بِالسَّيفِ كسى كه در حال انتظار اين امر [ظهور قائم] از دنيا برود، همانند كسى است كه با قائم در خيمه او باشد، نه، بلكه همانند كسى است كه پيشاپيش رسول خدا (صلي الله عليه و آله) شمشير زند. كمال الدين ص338 حدیث 11
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
دعا، غفلت را از دل انسان میزداید امام خامنه ای:
در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، روح عبادت، دعاست. دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او درمیان گذاشتن... ۱۳۸۴/۷/۲۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۲۴ سوره مبارکه نساء ۲۴ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاّ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ کِتابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ أُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ مُحْصِنینَ غَیْرَ مُسافِحینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَریضَةِ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً ترجمه ۲۴ـ و زنان شوهردار (بر شما حرام است;) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده اید; (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است;) اینها احکامى است که خداوند بر شما مقرر داشته است. اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد،) براى شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید; در حالى که پاکدامن باشید و از زنا، خوددارى نمائید. و زنانى را که متعه (ازدواج موقت) مى کنید، واجب است مهر آنها را بپردازید. و گناهى بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق کرده اید. (بعداً مى توانید با توافق، آن را کم یا زیاد کنید) خداوند، دانا و حکیم است. تفسیر این آیه، بحث آیه گذشته را درباره زنانى که ازدواج با آنها حرام است دنبال مى کند، و اضافه مى نماید: «ازدواج و آمیزش جنسى با زنان شوهردار نیز، حرام است» (وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ). «مُحْصَنات» جمع «مُحصَنة» از ماده «حصن» به معنى قلعه و دژ است، و به همین مناسبت به زنان شوهردار و همچنین زنان عفیف و پاکدامن که از آمیزش جنسى با دیگران خود را حفظ مى کنند و یا در تحت حمایت و سرپرستى مردان قرار دارند «محصَنة» گفته مى شود. این واژه گاهى به زنان آزاد در مقابل کنیزان نیز گفته شده; زیرا آزادى آنها در حقیقت به منزله حریمى است که به دور آنها کشیده شده است و دیگرى حق نفوذ در حریم آنان بدون اجازه آنها را ندارد. ولى روشن است: منظور از آن در آیه فوق، همان زنان شوهردار است. این حکم، اختصاصى به زنان مسلمان ندارد، بلکه زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى، همین حکم را دارند، یعنى ازدواج با آنها ممنوع است. تنها استثنائى که به این حکم خورده است، در مورد زنان غیر مسلمانى است که به اسارت مسلمانان در جنگ ها درمى آیند، اسلام اسارت آنها را به منزله «طلاق» از شوهران سابق تلقى کرده، و اجازه مى دهد بعد از تمام شدن عدءه آنها 1 با آنان ازدواج کنند و یا همچون یک کنیز با آنان رفتار شود، لذا مى فرماید: «مگر آنها را که از راه اسارت مالک شده اید» (إِلاّ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ). ولى این استثناء، به اصطلاح، «استثناى منقطع» است، یعنى چنین زنان شوهردارى که در اسارت مسلمانان قرار مى گیرند، رابطه آنها به مجرد اسارت، با شوهرانشان قطع خواهد شد، درست همانند زن غیر مسلمانى که با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش (در صورت ادامه کفر او) قطع مى گردد، و در ردیف زنان بدون شوهر قرار خواهد گرفت. از اینجا روشن مى شود: اسلام به هیچ وجه اجازه نداده است مسلمانان با زنان شوهردار حتى از ملل و مذاهب دیگر ازدواج کنند، و به همین جهت، عده براى آنهامقرر ساخته و در دوران عده از ارتباط زناشوئى با آنها جلوگیرى نموده است. فلسفه این حکم، در حقیقت این است که: این گونه زنان، یا باید به محیط «کفر» بازگشت داده شوند. یا بدون «شوهر» همچنان در میان مسلمانان بمانند. و یا رابطه آنها با شوهران سابق قطع شود و بتوانند از نو ازدواج دیگرى نمایند. صورت اول بر خلاف اصول تربیتى اسلام، و صورت دوم ظالمانه است، بنابراین تنها راه، همان راه سوم است. از پاره اى از روایات که سند آن به «ابو سعید خدرى» صحابى معروف مى رسد، برمى آید که آیه فوق درباره اسراى غزوه «اوطاس نازل گردیده و پیامبر(صلى الله علیه وآله) بعد از اطمینان به این که زنان اسیر باردار نیستند به آنها اجازه داد با مسلمانان ازدواج کنند و یا همچون یک کنیز در اختیار آنها قرار گیرند 3 ـ این حدیث تفسیر بالا را نیز تأیید مى کند ـ . در جمله بعد، براى تأکید احکام گذشته که در مورد محارم و مانند آن وارد شده، مى فرماید: «اینها امورى است که خداوند براى شما مقرر داشته و نوشته است» (کِتابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ). بنابراین، به هیچوجه قابل تغییر و عدول نیست. سپس مى گوید: غیر از این چند طایفه که در این آیه و آیات پیش گفته شد، مى توانید با سایر زنان، ازدواج کنید مشروط بر این که طبق قوانین اسلام باشد، توأم با عفت و پاکدامنى و دور از بى عفتى و ناپاکى صورت گیرد. مى فرماید: «اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد،) براى شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید، در حالى که پاکدامن باشید و از زنا، خوددارى کنید» (وَ أُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ مُحْصِنینَ غَیْرَ مُسافِحینَ). بنابراین «مُحْصِنینَ» در آیه فوق که اشاره به حال مردان است به معنى عفیفان و «غَیْرَ مُسافِحِیْنَ» تأکید آن است; زیرا ماده «سفاح» (بر وزن کتاب) به معنى زنا مى باشد و در اصل از «سفح» به معنى ریزش آب و یا اعمال بیهوده و بى رویه گرفته شده است و چون قرآن، در این گونه امور، همیشه از الفاظ کنائى استفاده مى کند آن را کنایه از آمیزش نامشروع گرفته است. جمله «أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ» اشاره به این است که: رابطه زناشوئى یا باید به ـ شکل ازدواج با پرداخت مهر باشد، و یا به شکل مالک شدن کنیز با پرداخت قیمت ضمناً تعبیر «غَیْرَ مُسافِحِیْنَ» در آیه فوق، شاید اشاره به این حقیقت نیز باشد که نباید هدف شما در مسأله ازدواج، تنها هوسرانى و ارضاى غریزه جنسى باشد، بلکه این امر حیاتى براى هدف عالیترى مى باشد که غریزه نیز در خدمت آن قرار گرفته، و آن بقاى نسل انسان و نیز حفظ او از آلودگى ها است. در قسمت بعد، اشاره به مسأله ازدواج موقت و به اصطلاح «متعه» کرده، مى فرماید: «زنانى را که متعه مى کنید، مهر آنها را به عنوان یک واجب باید بپردازید» (فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً). از جمله فوق استفاده مى شود: اصل تشریع ازدواج موقت، قبل از نزول این آیه براى مسلمانان مسلّم بوده که در این آیه نسبت به پرداخت مهر آنها توصیه مى کند. بعد از ذکر لزوم پرداخت مهر، اشاره به این مطلب مى کند: اگر طرفین عقد، با رضایت خود مقدار مهر را بعداً کم و زیاد کنند مانعى ندارد، لذا مى فرماید: «و گناهى بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر با یکدیگر توافق کرده اید (بعداً مى توانید با توافق آن را کم یا زیاد کنید)» (وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَریضَةِ). بر این اساس مهر یک نوع بدهکارى است که با رضایت طرفین قابل تغییر است. (در این موضوع تفاوتى میان عقد موقت و دائم نیست، اگر چه آیه همان طور که گفتیم درباره ازدواج موقت بحث مى کند). احتمال دیگرى در تفسیر آیه فوق نیز هست و آن این که: مانعى ندارد پس از انجام ازدواج موقت، طرفین درباره اضافه کردن مدت ازدواج، و همچنین مبلغ مهر با هم توافق کنند، یعنى ازدواج موقت حتى قبل از پایان مدت، قابل تمدید است، به این ترتیب که زن و مرد با هم توافق مى کنند مدت را به در برابر اضافه کردن مبلغ مشخصى به مهر افزایش دهند (در روایات اهل بیت(علیهم السلام) نیز به این تفسیر اشاره شده است) احکامى که در آیه به آن اشاره شد، احکامى است که متضمن خیر و سعادت افراد بشر است; زیرا «خداوند از مصالح بندگان آگاه و در قانون گذارى خود حکیم است» (إِنَّ اللّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً). از آنجا که موضوع ازدواج موقت از مباحث مهم تفسیرى و فقهى و اجتماعى است، لازم است از جهات ذیل مورد بررسى قرار گیرد: الف ـ قرائنى که در آیه فوق وجود دارد، دلالت آن را بر ازدواج موقت تأکید مى کند. ب ـ ازدواج موقت در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده و بعداً نسخ نشده است. ج ـ ضرورت اجتماعى این نوع ازدواج. د ـ پاسخ به پاره اى از اشکالات. درباره قسمت اول باید توجه داشت: اولاً ـ کلمه «متعه» که «اِسْتَمْتَعْتُمْ» از آن گرفته شده است، در اسلام به معنى ازدواج موقت است، و به اصطلاح در این باره حقیقت شرعیه مى باشد، گواه بر آن این است که این کلمه (متعه) با همین معنى در روایات پیامبر(صلى الله علیه وآله) و کلمات صحابه مکرر به کار برده شده است ثانیاً ـ اگر این کلمه به معنى مزبور نباشد، باید به معنى لغوى آن یعنى «بهره گیرى» تفسیر شود، و در نتیجه معنى آیه چنین خواهد شد: «اگر از زنان دائم بهره گرفتید مهر آنها را بپردازید». در حالى که مى دانیم پرداختن مهر مشروط به بهره گیرى از زنان نیست، بلکه تمام مهر بنا بر مشهور 2 یا حداقل نیمى از مهر به مجرد عقد ازدواج دائم، واجب مى شود. ثالثاً ـ بزرگان «اصحاب» و «تابعین مانند «ابن عباس» دانشمند و مفسر معروف اسلام، «ابىّ بن کعب»، «جابر بن عبداللّه»، «عمران حصین»، «سعید بن جبیر»، «مجاهد»، «قتاده»، «سدّى» و گروه زیادى از مفسران اهل تسنن و تمام مفسران اهل بیت(علیهم السلام) همگى از آیه فوق، حکم ازدواج موقت را فهمیده اند تا آنجا که «فخر رازى» با تمام شهرتى که در موضوع اشکال تراشى در مسائل مربوط به شیعه دارد، بعد از بحث مشروحى درباره آیه مى گوید: ما بحث نداریم که از آیه فوق، حکم جواز «متعه» استفاده مى شود، ما مى گوئیم: حکم مزبور بعد از مدتى نسخ شده است. رابعاً ـ ائمه اهل بیت(علیهم السلام) که به اسرار وحى از همه آگاه تر بودند، متفقاً آیه را به همین معنى تفسیر فرموده اند و روایات فراوانى در این زمینه نقل شده، از جمله: از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: اَلْمُتْعَةُ نَزَلَ بِهَا الْقُرْآنُ وَ جَرَتْبِهَا السُّنَّةُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ: «حکم متعه در قرآن نازل شده و سنت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بر طبق آن جارى گردیده است» و از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که: در پاسخ سؤال «ابو بصیر» راجع به «متعه» فرمود: نَزَلَتْ فِى الْقُرْآنِ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیْضَهً...: «قرآن مجید در این باره نازل شده، آنجا که مى فرماید: فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ...» و نیز از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که: در پاسخ شخصى به نام «عبداللّه بن عمیر لیثى» در مورد «متعه» فرمود: أَحَلَّهَا اللّهُ فِى کِتابِهِ وَ عَلى لِسانِ نَبِیِّهِ فَهِىَ حَلالٌ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ: «خداوند آن را در قرآن و بر زبان پیامبرش حلال کرده است و تا روز قیامت حلال مى باشد»
اتفاق عموم علماى اسلام، بلکه ضرورت دین بر این است که: ازدواج موقت در آغاز اسلام مشروع بوده، و گفتگو درباره دلالت آیه فوق بر مشروعیت متعه هیچ گونه منافاتى با مسلّم بودن اصل حکم ندارد. حتى مسلمانان در آغاز اسلام به آن عمل کرده اند و جمله معروفى که از «عمر» نقل شده: مُتْعَتانِ کانَتا عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللّهِ وَ أَنَا مُحَرِّمُهُما وَ مُعاقِبٌ عَلَیْهِما مُتْعَةُ النِّساءِ وَ مُتْعَةُ الْحَجِّ: «دو متعه در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود که من آنها را حرام کردم و بر آنها مجازات مى کنم، متعه زنان و متعه تمتع (که نوع خاصى از حج است) دلیل روشنى بر وجود این حکم در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) است منتها مخالفان این حکم، مدعى هستند بعداً نسخ و تحریم شده است. جالب توجه این که: روایات مورد ادعا درباره نسخ حکم مزبور، کاملاً مختلف و پریشان است. بعضى مى گویند: خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) این حکم را نسخ کرده و بنابراین ناسخ آن، سنت و حدیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) است. و بعضى مى گویند: ناسخ آن، آیه طلاق است: اِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ: «هنگامى که زنان را طلاق دادید باید طلاق در زمان مناسب عده باشد» در حالى که این آیه ارتباطى با مسأله مورد بحث ندارد; زیرا این آیه درباره طلاق بحث مى کند، در حالى که ازدواج موقت طلاق ندارد و جدائى آن به هنگام پایان مدت آن است. قدر مسلّم این است که: اصل مشروع بودن این نوع ازدواج در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) قطعى است و هیچ گونه دلیل قابل اعتمادى درباره نسخ شدن آن در دست نیست. بنابراین، طبق قانون مسلّمى که در علم اصول به ثبوت رسیده، باید حکم به بقاء این قانون کرد. جمله مشهورى که از «عمر» نقل شده نیز، گواه روشنى بر این حقیقت است که این حکم در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) هرگز نسخ نشده است. بدیهى است هیچ کس جز پیامبر(صلى الله علیه وآله) حق نسخ احکام را ندارد، و تنها او است که مى تواند به فرمان خدا پاره اى از احکام را نسخ کند، و بعد از رحلت پیامبر(صلى الله علیه وآله) باب نسخ به کلى مسدود مى شود، و گرنه هر کسى مى تواند به اجتهاد خود قسمتى از احکام الهى را نسخ نماید و دیگر چیزى به نام شریعت جاودان و ابدى باقى نخواهد ماند. و اصولاً اجتهاد در برابر سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) اجتهاد در مقابل نص است، که فاقد هر گونه اعتبار مى باشد. جالب این که: در «صحیح ترمذى» که از کتب صحاح معروف اهل تسنن است و همچنین از «دارقطنى» چنین مى خوانیم: کسى از اهل شام از «عبداللّه بن عمر» درباره حج تمتع سؤال کرد، او در جواب صریحاً گفت: این کار، حلال و خوب است. مرد شامى گفت: پدر تو از این عمل نهى کرده است. «عبداللّه بن عمر» برآشفت و گفت: اگر پدرم از چنین کارى نهى کند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن را اجازه دهد، آیا سنت مقدس پیامبر(صلى الله علیه وآله) را رها کنم و از گفته پدرم پیروى کنم؟ برخیز و از نزد من دور شو ! - 3 نظیر این روایت درباره ازدواج موقت از «عبداللّه بن عمر» از «صحیح ترمذى» به همان صورت که در بالا خواندیم نقل شده است و نیز از «محاضرات راغب» نقل شده که: یکى از مسلمانان اقدام به ازدواج موقت مى کرد از او پرسیدند: حلال بودن این کار را از چه کسى گرفتى؟ گفت: از «عمر»! با تعجب گفتند: چگونه چنین چیزى ممکن است با این که «عمر» از آن نهى کرد و حتى تهدید به مجازات نمود؟ گفت: بسیار خوب، من هم به همین جهت مى گویم; زیرا «عمر» مى گفت: پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن را حلال کرده و من حرام مى کنم. من مشروعیت آن را از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى پذیرم، اما تحریم آن را از هیچ کس نخواهم پذیرفت!
مطلب دیگرى که در اینجا لازم به یادآورى است، این است که: ادعا کنندگان نسخ این حکم با مشکلات مهمى رو به رو هستند: نخست این که: در روایات متعددى از منابع اهل تسنن تصریح شده که این حکم در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)هرگز نسخ نشد، بلکه در زمان «عمر» از آن نهى گردید، بنابراین طرفداران نسخ باید پاسخى براى این همه روایات پیدا کنند. این روایات بالغ بر بیست و چهار روایت است، که «علامه امینى» در «الغدیر»، جلد ششم، آنها را مشروحاً بیان کرده است، که به دو نمونه آن ذیلاً اشاره مى شود: 1 ـ در «صحیح مسلم» از «جابر بن عبداللّه انصارى» نقل شده که مى گفت: ما در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) به طور ساده اقدام به ازدواج موقت مى کردیم و این وضع ادامه داشت تا این که «عمر» در مورد «عمرو بن حریث» از این کار (به طور کلى) جلوگیرى کرد 2 ـ و در حدیث دیگرى در کتاب «موطّأ» مالک و «سنن کبرا» ى بیهقى از «عروة بن زبیر» نقل شده که: زنى به نام «خوله بنت حکیم» در زمان «عمر» بر او وارد شد و خبر داد که یکى از مسلمانان به نام «ربیعة بن امیه» اقدام به متعه کرده است. او گفت: اگر قبلاً از این کار نهى کرده بودم، او را سنگسار مى کردم (ولى از هم اکنون از آن جلوگیرى مى کنم!) در کتاب «بدایة المجتهد» تألیف «ابن رشد اندلسى» نیز مى خوانیم: «جابر ابن عبداللّه انصارى» مى گفت: «ازدواج موقت در میان ما در عهد پیامبر(صلى الله علیه وآله) و در خلافت ابوبکر و نیمى از خلافت عمر، معمول بود سپس عمر از آن نهى کرد» مشکل دیگر این که: روایاتى که حکایت از نسخ این حکم در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى کند، بسیار پریشان و ضد و نقیضند. بعضى مى گوید: در جنگ خیبر نسخ شده. بعضى دیگر در روز فتح «مکّه». بعضى در جنگ تبوک. و بعضى در جنگ اوطاس، و مانند آن. بنابراین، به نظر مى رسد: روایات نسخ، همه مجعول بوده باشد، که این همه با یکدیگر تناقض دارند. از آنچه گفتیم روشن مى شود: این که نویسنده تفسیر «المنار» مى گوید: «ما سابقاً در جلد سوم و چهارم مجله المنار، تصریح کرده بودیم که عمر از متعه نهى کرد، ولى بعداً به اخبارى دست یافتیم که نشان مى دهد در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)نسخ شده نه در زمان عمر، و لذا گفته سابق خود را اصلاح کرده و از آن استغفار مى کنیم» سخنى تعصب آمیز است; زیرا در برابر روایات ضد و نقیضى که نسخ حکم را در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) اعلام مى کند روایاتى داریم که صراحت در ادامه آن تا زمان عمر دارد. بنابراین، نه جاى عذر خواهى است، و نه استغفار، و شواهدى که در بالا ذکر کردیم نشان مى دهد: گفتار اول او مقرون به حقیقت بوده است نه گفتار دوم! ناگفته پیدا است، نه «عمر» و نه هیچ شخص دیگر و حتى ائمه اهل بیت(علیهم السلام)که جانشینان اصلى پیامبرند، نمى توانند احکامى را که در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده، نسخ کنند و اصولاً نسخ بعد از رحلت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و بسته شدن باب وحى، مفهوم ندارد، و این که بعضى کلام «عمر» را حمل بر اجتهاد کرده اند، جاى تعجب است; زیرا اجتهاد در برابر «نص» ممکن نیست. و عجیب تر این که: جمعى از فقهاى اهل تسنن آیات مربوط به احکام ازدواج ـ مانند آیه 6 سوره «مؤمنون» ـ را ناسخ آیه فوق که درباره متعه است دانسته اند، گویا تصور کرده اند: ازدواج موقت اصلاً ازدواج نیست، در حالى که به طور مسلّم یکى از اقسام ازدواج است.
این یک قانون کلى و عمومى است که اگر به غرائز طبیعى انسان، به صورت صحیحى پاسخ گفته نشود، براى اشباع آنها، متوجه طرق انحرافى خواهد شد; زیرا این حقیقت قابل انکار نیست که غرائز طبیعى را نمى توان از بین برد، و فرضاً هم بتوانیم از بین ببریم، چنین اقدامى عاقلانه نیست; زیرا این کار یک نوع مبارزه با قانون آفرینش است. بنابراین، راه صحیح آن است که: آنها را از طریق معقولى اشباع و از آنها در مسیر سازندگى بهره بردارى کنیم. این موضوع را نیز نمى توان انکار کرد که غریزه جنسى، یکى از نیرومندترین غرائز انسانى است، تا آنجا که پاره اى از روانکاوان آن را تنها غریزه اصیل انسان مى دانند و تمام غرائز دیگر را به آن باز مى گردانند. اکنون این سؤال پیش مى آید: در بسیارى از شرائط و محیط ها، افراد فراوانى در سنین خاصى قادر به ازدواج دائم نیستند، یا افراد متأهل در مسافرت هاى طولانى و یا ماموریت ها با مشکل عدم ارضاى غریزه جنسى رو به رو مى شوند. این موضوع مخصوصاً در عصر ما که سن ازدواج بر اثر طولانى شدن دوره تحصیل و مسائل پیچیده اجتماعى بالا رفته، و کمتر جوانى مى تواند در سنین پائین یعنى در داغ ترین دوران غریزه جنسى اقدام به ازدواج کند، شکل حادترى به خود گرفته است. با این وضع چه باید کرد؟ آیا باید مردم را به سرکوب کردن این غریزه (همانند راهبان و راهبه ها) تشویق نمود؟ یا این که آنها را در برابر بى بند و بارى جنسى آزاد گذاشت، و همان صحنه هاى زننده و ننگین کنونى را مجاز دانست؟ و یا این که راه سومى را در پیش بگیریم که نه مشکلات ازدواج دائم را به بار آورد و نه آن بى بند و بارى جنسى را؟ خلاصه این که: «ازدواج دائم» نه در گذشته و نه در امروز، به تنهائى جوابگوى نیازمندى هاى جنسى همه طبقات مردم نبوده و نیست، و ما بر سر دو راهى قرار داریم: یا باید «فحشاء» را مجاز بدانیم (همان طور که دنیاى مادى امروز عملاً بر آن صحه گذارده و آن را به رسمیت شناخته). و یا طرح ازدواج موقت را بپذیریم. معلوم نیست آنها که با ازدواج موقت و فحشاء مخالفند چه جوابى براى این سؤال فکر کرده اند؟! طرح ازدواج موقت، نه شرائط سنگین ازدواج دائم را دارد که با عدم تمکن مالى یا اشتغالات تحصیلى و مانند آن نسازد، و نه زیان هاى فجایع جنسى و فحشاء را در بر دارد.
منتها در اینجا اشکالاتى مى شود که باید به طور فشرده به آنها پاسخ گفت: الف ـ گاهى مى گویند: چه تفاوتى میان «ازدواج موقت» و «فحشاء» وجود دارد؟ هر دو «خودفروشى» در برابر پرداختن مبلغى محسوب مى شوند و در حقیقت این نوع ازدواج نقابى است بر چهره فحشاء و آلودگى هاى جنسى! تنها تفاوت آن دو، در ذکر دو جمله ساده، یعنى اجراى صیغه است. پاسخ: آنها که چنین مى گویند، گویا اصلاً از مفهوم ازدواج موقت آگاهى ندارند; زیرا ازدواج موقت تنها با گفتن دو جمله تمام نمى شود، بلکه مقرراتى همانند ازدواج دائم دارد، یعنى چنان زنى در تمام مدت ازدواج موقت، منحصراً در اختیار این مرد باید باشد، و به هنگامى که مدت پایان یافت باید عده نگاه دارد، یعنى حد اقل چهل و پنج روز باید از اقدام به هر گونه ازدواج با شخص دیگرى خوددارى کند، تا اگر از مرد اول باردار شده وضع او روشن گردد، حتى اگر با وسائل جلوگیرى اقدام به جلوگیرى از انعقاد نطفه کرده، باز هم رعایت این مدت واجب است. و اگر از او صاحب فرزندى شد باید همانند فرزند ازدواج دائم مورد حمایت قرار گیرد و تمام احکام فرزند بر او جارى خواهد شد. در حالى که در فحشاء هیچ یک از این شرائط و قیود وجود ندارد. آیا این دو را با یکدیگر هرگز مى توان مقایسه نمود؟ البته ازدواج موقت، از نظر مسأله ارث (در میان زن و شوهر ) و نفقه و پاره اى از احکام دیگر تفاوت هائى با ازدواج دائم دارد، ولى این تفاوت ها هرگز آن را در ردیف فحشاء قرار نخواهد داد، و در هر حال شکلى از ازدواج است با مقررات ازدواج. ب ـ «ازدواج موقت» سبب مى شود بعضى از افراد هوسباز از این قانون سوء استفاده کرده و هر نوع فحشاء را در پشت این پرده انجام دهند، تا آنجا که افراد محترم، هرگز تن به ازدواج موقت نمى دهند، و زنان با شخصیت از آن ابا دارند. پاسخ: سوء استفاده از کدام قانون در دنیا نشده است؟ آیا باید جلو یک قانون فطرى و ضرورت اجتماعى را به خاطر سوء استفاده گرفت؟ یا جلو سوء استفاده کنندگان را؟! اگر فرضاً عده اى از زیارت خانه خدا سوء استفاده کردند و در این سفر اقدام به فروش مواد مخدر کردند، آیا باید جلو مردم را از شرکت در این کنگره عظیم اسلامى بگیریم؟ یا جلو سوء استفاده کنندگان را؟! و اگر ملاحظه مى کنیم: امروز افراد محترم استفاده از این قانون اسلامى را کراهت دارند، عیب قانون نیست، عیب عمل کنندگان به قانون، و یا صحیح تر، سوء استفاده کنندگان از آن است. اگر در جامعه امروز، هم ازدواج موقت به صورت سالم در آید و حکومت اسلامى تحت ضوابط و مقررات خاص، این موضوع را به طور صحیح پیاده کند، هم جلو سوء استفاده ها گرفته خواهد شد و هم افراد محترم (به هنگام ضرورت هاى اجتماعى) از آن کراهت نخواهند داشت. ج ـ مى گویند: ازدواج موقت سبب مى شود افراد بى سرپرست همچون فرزندان نامشروع تحویل به جامعه داده شود! پاسخ: از آنچه گفتیم، جواب این ایراد کاملاً روشن شد; زیرا فرزندان نامشروع از نظر قانونى نه وابسته به پدرند و نه مادر، در حالى که فرزندان ازدواج موقت کمترین و کوچک ترین تفاوتى با فرزندان ازدواج دائم، حتى در میراث و سایر حقوق اجتماعى ندارند. گویا عدم توجه به این حقیقت، سرچشمه اشکال فوق شده است.
در پایان این سخن، یادآورى مطلبى که «برتراند راسل» دانشمند معروف «انگلیسى» در کتاب «زناشوئى و اخلاق» تحت عنوان «زناشوئى آزمایشى» آورده است، مفید به نظر مى رسد: او پس از ذکر طرح یکى از قضات محاکم جوانان به نام «بن بى لیندسى» در مورد «زناشوئى دوستانه» یا زناشوئى آزمایشى چنین مى نویسد: «طبق طرح «لیندسى»، جوانان باید قادر باشند در یک نوع زناشوئى جدید وارد شوند که با زناشوئى هاى معمولى (دائم) از سه جهت تفاوت دارد: نخست این که: طرفین قصد بچه دار شدن نداشته باشند، از اینرو باید بهترین طرق پیشگیرى از باردارى را به آنها بیاموزند. دیگر این که: جدائى آنها به آسانى صورت پذیرد. و سوم این که: پس از طلاق، زن هیچگونه حق نفقه نداشته باشد». «راسل» بعد از ذکر پیشنهاد «لیندسى» که خلاصه آن در بالا بیان شد، چنین مى گوید: «من تصور مى کنم: اگر چنین امرى به تصویب قانونى برسد، گروه کثیرى از جوانان از جمله دانشجویان دانشگاه ها تن به ازدواج موقت بدهند و در یک زندگى مشترک موقتى پاى بگذارند، زندگى که متضمن آزادى است و رها از بسیارى نابسامانى ها و روابط جنسى پر هرج و مرج فعلى مى باشد» همان طور که ملاحظه مى کنید: طرح فوق درباره ازدواج موقت از جهات زیادى همانند طرح اسلام است، منتها شرائط و خصوصیاتى که اسلام براى ازدواج موقت آورده از جهات زیادى روشن تر و کامل تر است. در ازدواج موقت اسلامى، هم جلوگیرى از فرزند کاملاً بى مانع است، هم جدا شدن آسان و هم نفقه واجب نیست.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
امام صادق عليهالسلام ,
انتظار ,
ظهور قائم ,
منتظر ,
دعا ,
غفلت ,
عبادت ,
مغز ,
روح عبادت ,
تفسیر آیه ۲۴ سوره مبارکه نساء ,
زنان شوهردار ,
زن ,
حرام ,
اسارت ,
مالک ,
حکم طلاق ,
طلاق ,
حکم ,
احکام ,
حلال ,
اموال ,
پاکدامن ,
زنا ,
خودداری ,
متعه ,
ازدواج موقت ,
مهر ,
گناه ,
تعیین مهر ,
توافق ,
خداوند ,
دانا ,
حکیم ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 15 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
خداوند از چه کسی عملِ کم را قبول میکند؟ حضرت امام صادق علیه السلام منْ رَضِيَ مِنَ اللَّهِ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْمَعَاشِ رَضِيَ اللَّهُ مِنْهُ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْعَمَل هر کس به امکانات اندکی که از ناحیۀ خدا برایش مقدّر می شود خشنود باشد، خدا به عمل اندک او راضی می شود. «کافی» ج ۲ ص ۱۳۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۲۳ سوره مبارکه نساء ۲۳حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ وَ عَمّاتُکُمْ وَ خالاتُکُمْ وَ بَناتُ الأَخِ وَ بَناتُ الأُخْتِ وَ أُمَّهاتُکُمُ اللاّتی أَرْضَعْنَکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِکُمْ وَ رَبائِبُکُمُ اللاّتی فی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسائِکُمُ اللاّتی دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِکُمُ الَّذینَ مِنْ أَصْلابِکُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ الأُخْتَیْنِ إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً ترجمه ۲۳ـ حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه ها، و خاله ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى که شما را شیر داده اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش یافته اند از همسرانى که با آنها آمیزش جنسى داشته اید ـ و چنانچه با آنها آمیزش جنسى نداشته اید، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد ـ و (همچنین) همسرهاى پسرانتان که از نسل شما هستند (ـ نه پسرخوانده ها ـ) و (نیز حرام است بر شما) که جمع میان دو خواهر کنید; مگر آنچه در گذشته واقع شده; چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است.
تفسیر در این آیه، به محارم یعنى زنانى که ازدواج با آنها ممنوع است اشاره شده است و بر اساس آن محرمیت از سه راه ممکن است پیدا شود: 1 ـ ولادت، که از آن تعبیر به «ارتباط نسبى» مى شود. 2 ـ از طریق ازدواج که به آن «ارتباط سببى» مى گویند. 3 ـ از طریق شیرخوارگى که به آن «ارتباط رضاعى» گفته مى شود. نخست، اشاره به محارم نسبى که هفت دسته هستند کرده، مى فرماید: «مادران شما و دخترانتان و خواهرانتان و عمه ها و خاله هایتان و دختران برادر و دختران خواهرانتان بر شما حرام شده اند» (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ وَ عَمّاتُکُمْ وَ خالاتُکُمْ وَ بَناتُ الأَخِ وَ بَناتُ الأُخْتِ). باید توجه داشت: منظور از مادر فقط آن زنى که انسان بلا واسطه از او متولد شده، نیست، بلکه جده و مادر جده و مادر پدر و مانند آنها را شامل مى شود، همان طور که منظور از دختر، تنها دختر بلا واسطه نیست بلکه دختر پسر و دختر دختر و فرزندان آنها را نیز در بر مى گیرد و همچنین در مورد پنج دسته دیگر. نا گفته پیدا است همه افراد طبعاً از این گونه ازدواج ها تنفر دارند و به همین دلیل، همه اقوام و ملل (جز افراد کمى) ازدواج با محارم را ممنوع مى دانند و حتى مجوسى ها که در منابع اصلى خود قائل به جواز این گونه ازدواج ها بوده اند، امروز آن را انکار مى کنند. گرچه، بعضى کوشش دارند این موضوع را ناشى از یک عادت و رسم کهن بدانند، ولى مى دانیم: عمومیت یک قانون در میان تمام افراد بشر، در قرون و اعصار طولانى، معمولاً حکایت از فطرى بودن آن مى کند; زیرا رسم و عادت نمى تواند عمومى و دائمى گردد. از این گذشته، امروز این حقیقت ثابت شده که ازدواج افراد همخون با یکدیگر خطرات فراوانى دارد، یعنى بیمارى نهفته و ارثى را آشکار و تشدید مى کند (نه این که خود آن تولید بیمارى کند). حتى بعضى، گذشته از محارم، ازدواج با اقوام نسبتاً دورتر مانند عموزاده ها را با یکدیگر خوب نمى دانند و معتقدند: خطرات بیمارى هاى ارثى را تشدید مى نماید ولى این مسأله اگر در خویشاوندان دور مشکلى ایجاد نکند (همان طور که غالباً نمى کند) در خویشاوندان نزدیک که «همخونى» شدیدتر است، مسلماً تولید اشکال خواهد کرد. به علاوه، در میان محارم، جاذبه و کشش جنسى معمولاً وجود ندارد; زیرا محارم غالباً با هم بزرگ مى شوند و براى یکدیگر یک موجود عادى و معمولى هستند و موارد نادر و استثنائى نمى تواند مقیاس قوانین عمومى و کلى گردد و مى دانیم: جاذبه جنسى، شرط استحکام پیوند زناشوئى است، بنابراین اگر ازدواجى در میان محارم صورت گیرد، ناپایدار و سست خواهد بود. آن گاه به محارم رضاعى اشاره کرده، مى فرماید: «و مادرانى که شما را شیر مى دهند و خواهران رضاعى شما بر شما حرامند» (وَ أُمَّهاتُکُمُ اللاّتی أَرْضَعْنَکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ). گرچه قرآن در این قسمت از آیه تنها به دو دسته یعنى خواهران و مادران رضاعى اشاره کرده، ولى طبق روایات فراوانى که در دست است، محارم رضاعى منحصر به اینها نیستند، بلکه طبق حدیث معروفى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله): یَحْرُمُ مِنَ الرِّضاعِ ما یَحْرُمُ مِنَ النَّسَبِ: «تمام کسانى که از نظر ارتباط نسبى حرامند، از نظر شیرخوارگى نیز حرام مى شوند» البته، مقدار شیرخوارگى که تأثیر در محرمیت مى کند و همچنین شرائط و کیفیت آن، ریزه کارى هاى فراوانى دارد که در کتاب هاى فقهى آمده است.
فلسفه تحریم محارم رضاعى این است که: با پرورش گوشت و استخوان آنها با شیر شخص معینى، شباهت به فرزندان او پیدا مى کند، مثلاً زنى که کودکى را به اندازه اى شیر مى دهد که بدن او با آن شیر نمو مخصوصى مى کند، یک نوع شباهت در میان آن کودک و سایر فرزندان آن زن پیدا مى شود، و در حقیقت هر کدام جزئى از بدن آن مادر محسوب مى گردند و همانند دو برادر نسبى هستند. پس از آن به دسته سوم از محارم اشاره کرده و آنها را تحت چند عنوان بیان مى کند، مى فرماید: 1 ـ «و مادران همسرانتان» (وَ أُمَّهاتُ نِسائِکُمْ). یعنى به مجرد این که زنى به ازدواج مردى در آمد و صیغه عقد جارى گشت، مادر او و مادر مادر او هر چه بالاتر روند، بر او حرام ابدى مى شوند. 2 ـ «و دختران همسرانتان که در دامان شما قرار دارند به شرط این که با آن همسر آمیزش جنسى کرده باشید» (وَ رَبائِبُکُمُ اللاّتی فی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسائِکُمُ اللاّتی دَخَلْتُمْ بِهِنَّ). یعنى تنها با عقد شرعى یک زن، «دختران او» که از شوهر دیگرى بوده اند، بر این شوهر حرام نمى شوند، بلکه مشروط بر این است که: علاوه بر عقد شرعى با آن زن هم بستر هم شده باشد. وجود این قید در این مورد تأیید مى کند که حکم مادر همسر که در جمله سابق گذشت، مشروط به چنین شرطى نیست، و به اصطلاح اطلاق حکم را تقویت مى کند. گرچه ظاهر قید فِى حُجُورِکُمْ: «در دامان شما باشند» چنین مى فهماند که اگر دختر همسر از شوهر دیگر در دامان انسان پرورش نیابد بر او حرام نیست، ولى به قرینه روایات 3 و مسلّم بودن حکم، این قید به اصطلاح قید احترازى نیست. بلکه در واقع اشاره به نکته تحریم است; زیرا این گونه دختران که مادرانشان اقدام به ازدواج مجدد مى کنند، معمولاً در سنین پائین هستند و غالباً در دامان شوهر جدید پرورش مى یابند. آیه مى گوید: اینها در واقع همچون دختران خود شما هستند، آیا کسى با دختر خود ازدواج مى کند؟ و انتخاب عنوان «رَبائِبْ» که جمع «رَبِیْبَه» به معنى تربیت شده است، نیز به همین جهت مى باشد. به دنبال این قسمت، براى تأکید مطلب اضافه مى کند: «اگر با آنها آمیزش جنسى نداشتید، دخترانشان بر شما حرام نیستند» (فَإِنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ). 3 ـ «و همسران فرزندانتان که از نسل شما هستند» (وَ حَلائِلُ أَبْنائِکُمُ الَّذینَ مِنْ أَصْلابِکُمْ) در حقیقت تعبیر مِنْ أَصْلاْبِکُمْ: «فرزندانى که از نسل شما باشند» براى این است که روى یکى از رسوم غلط دوران جاهلیت خط بطلان کشیده شود; زیرا در آن زمان معمول بود افرادى را به عنوان فرزند خود انتخاب مى کردند، یعنى کسى که فرزند شخص دیگرى بود به نام فرزند خود مى خواندند، و فرزند خوانده مشمول تمام احکام فرزند حقیقى بود، و به همین دلیل با همسران فرزند خوانده خود ازدواج نمى کردند. باید توجه داشت: فرزند خواندگى و احکام آن در اسلام به کلى بى اساس است. 4 ـ «و نیز حرام شده است براى شما جمع در میان دو خواهر» (وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ الأُخْتَیْنِ). یعنى ازدواج با دو خواهر در زمان واحد مجاز نیست، بنابراین اگر با دو خواهر یا بیشتر در زمان هاى مختلف و بعد از جدائى از خواهر قبلى انجام گیرد، مانعى ندارد. و از آنجا که در زمان جاهلیت جمع میان دو خواهر رائج بود، و افرادى مرتکب چنین ازدواج هائى شده بودند، قرآن بعد از جمله فوق مى گوید: «مگر آنچه در گذشته واقع شده» (إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ). یعنى این حکم (همانند احکام دیگر) عطف به گذشته نمى شود، و کسانى که قبل از نزول این قانون، چنین ازدواجى انجام داده اند کیفر و مجازاتى ندارند، اگر چه اکنون باید یکى از آن دو را انتخاب کرده، و دیگرى را رها کنند. در پایان آیه مى فرماید: «خداوند آمرزنده و مهربان است» (إِنَّ اللّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً). شاید رمز این که اسلام از چنین ازدواجى جلوگیرى کرده، این باشد که دو خواهر به حکم نسب و پیوند طبیعى نسبت به یکدیگر علاقه شدیدى دارند، ولى به هنگامى که رقیب هم شوند، طبعاً نمى توانند آن علاقه سابق را حفظ کنند، و به این ترتیب یک نوع تضاد عاطفى در وجود آنها پیدا مى شود، که براى زندگى آنها زیان بار است; زیرا دائماً انگیزه «محبت» و انگیزه «رقابت» در وجود آنها در حال کشمکش و مبارزه اند. بعضى از مفسران احتمال داده اند: جمله «اِلاّ ما قَدْ سَلَفَ» به تمام محارمى که در آیه به آن اشاره شده، برگردد، یعنى اگر قبل از نزول این آیه اقدام به ازدواج با یکى از محارم فوق طبق قوانین متداول آن زمان کرده باشید، حکم تحریم شامل آن ازدواج ها نمى شود، و فرزندان آنها فرزندان مشروع خواهند بود، البته پس از نزول این آیه، لازم بوده فوراً جدا شوند. پایان آیه یعنى جمله «إِنَّ اللّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً» نیز متناسب با این معنى مى باشد.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۲۳ سوره مبارکه نساء ,
حرام ,
مادران ,
دختران ,
خواهران ,
عمه ,
خاله ,
دختران برادر ,
دختران ,
خواهر ,
شیر ,
خواهر رضاعى ,
مادر همسر ,
دختر همسر ,
پرورش ,
آمیزش جنسی ,
همسر پسر ,
نسل ,
پسر خوانده ,
خداوند ,
آمرزنده ,
مهربان ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 15 شهريور 1400
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
قرآن و حدیث
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام صادق (علیه السلام) فرمودند : هرگاه دلتان شکست دعا کنید و دل تا پاک و خالص نشود شکسته نمی شود. مکارم الاخلاق ص ۳۱۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیه ۲۲ سوره مبارکه نساء ۲۲وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبیلاً ترجمه ۲۲ ـ با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کرده اند، هرگز ازدواج نکنید! مگر آنچه در گذشته (پیش از نزول این حکم) انجام شده است; زیرا این کار، عملى زشت و تنفرآور و راه نادرستى است. شان نزول در زمان جاهلیت معمول بود هر گاه کسى از دنیا مى رفت و همسر و فرزندانى از خود به یادگار مى گذاشت، در صورتى که آن همسر، نامادرى فرزندان او بود، فرزندانش، نامادرى را همانند اموال او به ارث مى بردند، به این ترتیب که آنها حق داشتند با نامادرى خود ازدواج کنند و یا او را به ازدواج شخص دیگرى در آورند. پس از اسلام، حادثه اى براى یکى از مسلمانان پیش آمد و آن این که: یکى از انصار به نام «ابو قیس» از دنیا رفت، فرزندش به نامادرى خود پیشنهاد ازدواج نمود، آن زن گفت: من تو را فرزند خود مى دانم و چنین کارى را شایسته نمى بینم. ولى با این حال از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) کسب تکلیف مى کنم، سپس موضوع را خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد، و کسب تکلیف نمود، آیه فوق نازل شد و از این کار به شدت نهى کرد. تفسیر همان طور که در شأن نزول نیز اشاره شد، آیه، خط بطلان به یکى از اعمال ناپسند دوران جاهلیت مى کشد، مى فرماید: «با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کرده اند ازدواج نکنید» (وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ). اما از آنجا که هیچ قانونى ـ معمولاً ـ شامل گذشته نمى شود، اضافه مى فرماید: «مگر ازدواج هائى که پیش از این انجام شده است» (إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ). پس از آن براى تأکید مطلب، سه تعبیر شدید درباره این نوع ازدواج بیان مى فرماید: نخست این که: «این عمل، کار بسیار زشتى است» (إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً). و بعد اضافه مى کند: «عملى است که موجب تنفر در افکار مردم است» یعنى طبع بشر آن را نمى پسندد (وَ مَقْتاً). و در پایان مى فرماید: «روش نادرستى است» (وَ ساءَ سَبیلاً). حتى در تاریخ مى خوانیم: مردم جاهلى نیز این نوع ازدواج را «مقت» (تنفرآمیز) و فرزندانى که ثمره آن بودند «مقیت» (فرزندان مورد تنفر) مى نامیدند. روشن است: این حکم به خاطر مصالح و فلسفه هاى مختلفى مقرر شده; زیرا ازدواج با نامادرى از یکسو، همانند ازدواج با مادر است، چون نامادرى در حکم مادر دوم محسوب مى شود. و از سوى دیگر، تجاوز به حریم پدر و هتک احترام او است. و از همه گذشته، این عمل، تخم نفاق را در میان فرزندان یک شخص مى پاشد; زیرا ممکن است بر سر تصاحب نامادرى میان آنها اختلاف واقع شود، حتى میان پدر و فرزند ایجاد رقابت مى کند; زیرا معمولاً میان همسر دوم و همسر اول رقابت و حسادت وجود دارد، اگر این کار (ازدواج با نامادرى) در حیات پدر (پس از طلاق نامادرى) انجام گیرد، دلیل حسادت آن روشن است، و اگر بعد از مرگ او صورت گیرد نیز، ممکن است یک نوع حسادت، نسبت به پدر از دست رفته خود پیدا کند. تعبیرات سه گانه اى که درباره نکوهش این عمل در آیه فوق آمده، بعید نیست به ترتیب اشاره به سه فلسفه بالا باشد.
منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی
تفسیر آیاتی از قرآن کریم، حدیث و ...
پوستر حدیثی | احادیث تصویری | عکس نوشته | https://rasekhoon.net/hadith | https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx | توبه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
طاغوت
حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرتهای عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا ...
شهید / شهادت/ایثار/ایثارگران / شهدا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
برخی پیوندها:
کانال فضیلتها
https://t.me/fazylatha
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
بخش فیلم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه نساء ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیه ۲۲ سوره مبارکه نساء ,
زنان ,
پدران ,
ازدواج ,
گذشته ,
حکم ,
عملی زشت ,
تنفرآور ,
راه نادرست ,
جاهلیت ,
همسر ,
فرزندان ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 1621
:: باردید دیروز : 69
:: بازدید هفته : 1734
:: بازدید ماه : 18525
:: بازدید سال : 66198
:: بازدید کلی : 66198
|