«وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ» و آنها را (بتپرستانی که از هیچ جنایتی ابا ندارند،) هر کجا یافتید بکشید و از (مکّه) همان جایی که شما را بیرون کردند، آنها را بیرون کنید و فتنه (شرک و شکنجه) از قتل بدتر است. و نزد مسجدالحرام با آنها جنگ نکنید، مگر آنکه آنها در آنجا با شما بجنگند، پس اگر با شما جنگ کردند، آنها را (در آنجا) به قتل برسانید. چنین است جزای کافران. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۱:
این آیه فرمان قتل و اخراج مشرکان را از مکّه صادر و دلیل آن را چنین بیان میکند که آنان سالها شما را شکنجه و آواره کردهاند و شکنجه از قتل سختتر و شدیدتر است. پس شما نباید در مبارزه و جنگ با آنها سستی نشان دهید. چرا شکنجه از قتل سختتر است؟
در قتل، انسان از دنیا جدا ولی به آخرت میرسد؛ لکن در شکنجه، انسان نه به آخرت میرسد و نه از دنیا کام میگیرد. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۱:
۱. مقابلهبهمثل و خشونت با دشمن در مواردی لازم است. «وَ اقْتُلُوهُمْ»
۲. دفاع عادلانه، تنها جبهه و جنگ نیست. «وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ»
۳. حقّ وطن، از حقوق انسانی مورد پذیرش ادیان است. «أَخْرَجُوکُمْ»
۴. فتنهانگیز، مثل محارب است و باید به اشد وجه مجازات شود. «وَ اقْتُلُوهُمْ» «أَخْرِجُوهُمْ» «وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ»
۵. حرم و مسجدالحرام مقدّس است، امّا خون مسلمانان مقدّستر و در اینجا مسئلۀ اهم و مهم مطرح است. «لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ»
۶. همانگونه که در اصلِ جنگ نباید شما پیش دستی کنید، در شکستن مقدّسات هم نباید شما پیشدستی نمایید. «حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۲ - تفسیر نور:
«فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» و اگر دست کشیدند، همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۲:
در اینکه مشرکان باید از چه چیز دست بردارند تا بخشیده شوند، دو احتمال وجود دارد:
الف: از جنگ و فتنه، به دلیل آیات قبل که سخن از جنگ بود؛
ب: از کفر، به دلیل دریافت مغفرت الهی که مخصوص مؤمنان است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۲:
۱. مسلمانان باید آتشبس واقعی دشمنان را بپذیرند. «فَإِنِ انْتَهَوْا»
۲. اسلام، راه بازگشت را حتّی برای کفّار باز گذارده است. «فَإِنِ انْتَهَوْا»
۳. اگر کفّار دست از فتنه و جنگ برداشته یا ایمان آوردند، آنان را به کارهای قبل ملامت نکنید. «فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»
۴. انسان باید خود زمینۀ دریافت رحمت الهی را به وجود آورد. «فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۳ - تفسیر نور:
«وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمِینَ» و با آنها بجنگید تا فتنه (بتپرستی و سلب آزادی از مردم،) باقی نماند و دین، تنها از آنِ خدا شود؛ پس اگر(از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشوید. زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۳:
هدف اسلام از جنگ، کشورگشایی و کسب غنائم یا انتقامگیری نیست، بلکه غرض از جنگ و جهاد در اسلام، برچیدهشدن بساط شرک و کفر است.
فتنه بهمعنای شرک، کفر، آزمایش و شکنجه آمده است.
در این آیه میفرماید: اگر مشرکان دست از فتنه و قتال برداشتند، دیگر با آنها دشمنی و جنگ نخواهد شد؛ زیرا برخورد نظامی تنها با ستمکاران و متجاوزان است.
تعبیر به عدوان، به خاطر رفتار آنهاست وگرنه اسلام اهل عدوان نیست.
مثل اینکه میگوییم: جواب بدی، بدی است؛ با اینکه جواب بدی با بدی، عدالت است. لکن به خاطر عمل او، نامش را بدی میگذاریم. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۳:
۱. هدف از جنگ در اسلام، برچیدن شرک و فتنه و استقرار دین و قانون خداست. «حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ»
۲. پاکسازی، قبل از بازسازی است. ابتدا فتنه برداشته شود تا بعد دین الهی مستقر گردد. اوّل کفر به طاغوت، بعد ایمان به خدا. «حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ»
۳. راه برگشت و توبه بر هیچکس و در هیچ شرایطی بسته نیست. حتّی دشمن سرسخت نیز اگر تغییر مسیر دهد، خداوند او را مورد عفو قرار میدهد. «فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ»
۴. در آیۀ قبل بخشش خداوند نسبت به گناه کفّار مطرح شده است «فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ». در این آیه به مردم سفارش میکند که در صورت دست برداشتن دشمن از جنگ، شما هم از جنگ صرفنظر کنید. «فَلا عُدْوانَ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۴ - تفسیر نور:
«الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» ماه حرام در برابر ماه حرام و (اگر دشمنان احترام آن را شکستند و با شما جنگ کردند، شما نیز حق دارید مقابلهبهمثل کنید. زیرا) حرمتها را (نیز) قصاص است و هرکس به شما تجاوز کرد، به مانند آن تجاوز، بر او تعدّی کنید و از خدا بپرهیزید (که زیادهروی نکنید) و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۴:
قبل از اسلام در میان عربها، هر سال چهار ماه احترام خاصّی داشت که در آن ماهها جنگ، حرام و ممنوع بود؛ سهماه آنها پیدرپی که عبارتند از ذیالقعده، ذیالحجّه و محرم و یکی هم ماه رجب که جداست.
حتّی یکی از علل تسمیۀ ماه ذیالقعده آن گفتهاند که در این ماه قعود از جنگ لازم است.
اسلام این سنّت را پذیرفت و در هر سال چهار ماه را آتشبس اعلام نمود؛ ولی دشمن همیشه در کمین است تا از فرصتها سوءاستفاده کند و چهبسا با خود فکر کند که چون مسلمانان در این ماهها موظّف به رعایت آتشبس هستند، پس به آنها حمله کنیم.
این آیه میفرماید: اگر مخالفان شما در این چهار ماه به شما هجوم آوردند، شما نیز در برابرشان بایستید و در همان ماهها با آنان بجنگید و ماه حرام را در برابر ماه حرام قرار دهید. زیرا حرمت خون مسلمانان و حفظ نظام اسلامی از حرمت این ماهها بیشتر است، و هر کس حرمتها را شکست باید مورد قصاص قرار گیرد.
سپس بهعنوان یک قانون کلّی میفرماید: هر کس به شما تجاوز کرد، به همان مقدار به او تعدّی کنید. و تقواداشته باشید و بیش از مقدار لازم قصاص نکنید و بدانید که خداوند با متّقین است.
صاحب مجمعالبیان در ذیل آیه میگوید: در مورد غصب نیز میتوان با استدلال به این آیه تقاص کرد، یعنی از مال غاصب تقاص نمود. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۴:
۱. همۀ زمانها یکسان نیستند؛ حرمت بعضی ماهها باید حفظ شود. «الشَّهْرُ الْحَرامُ»
۲. در اسلام بنبست وجود ندارد. حفظ اسلام و جان مسلمانها بر حفظ احترام مکانها و زمانها مقدّم است. «فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ»
۳. اسلام، دین تجاوز و تعدّی نیست؛ ولی تعدّی و تجاوز دیگران را نیز نمیپذیرد. «فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ»
۴. حتّی در برخورد با دشمنان، عادل باشیم. «فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ»
۵. سیستم قانونگذاری باید بهنحوی باشد که موجب یأس مسلمین و جرأت کفّار نگردد و اصل مقابلهبهمثل بههمینخاطر است. «فَاعْتَدُوا» «بِمِثْلِ مَا اعْتَدی»
۶. رعایت تقوی حتّی به هنگام جنگ، از اصول تربیتی اسلام است. «اتَّقُوا اللَّهَ»
۷. اگر در جنگ از مرز عدالت خارج نشوید، از امدادهای الهی نیز برخوردار خواهید بود. و گمان نکنید عدالت و تقوی پیروزی شما را به تأخیر میاندازد. «بِمِثْلِ مَا اعْتَدی» «وَ اتَّقُوا» «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۵ - تفسیر نور:
«وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» و در راه خدا انفاق کنید (و با ترک انفاق،) خود را به دست خود به هلاکت نیاندازید. و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۵:
پنج آیۀ پیدرپی، مسلمانان را به دفاع از دین و مقابله با کفّار فراخواند، این آیه پایان آن را با انفاق و احسان تمام کرده است.
خودکشی و ضرربهنفس، حرام قطعی است که از آیه استفاده میشود. امّا شهادتطلبی در مواردی که اساس اسلام در خطر باشد، افتادن در مهلکه نیست.
این آیه در کنار سفارش به انفاق، مسلمانان را از هرگونه افراط و تفریط بازمیدارد.
زیرا اگر ثروتمندان بخل ورزند و به فکر محرومان نباشند، اختلاف طبقاتی روزبهروز توسعه پیدا کرده و عامل انفجار جامعه و نابودی آنان خواهد گردید.
چنان که اگر میانهروی در انفاق مراعات نشود و انسان هر چه را دارد به دیگران ببخشد، به دست خود، خود و خانوادهاش را به هلاکت کشانده است.
قرآن در آیات دیگر نیز مسلمانان را به میانهروی در انفاق سفارش نموده و به پیامبرش میفرماید: «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ» «اسراء، ۲۹» ای پیامبر! نه دستبسته باش که چیزی نبخشی و نه آنچنانکه هر چه داری یکجا ببخشی.
امام صادق علیهالسّلام نیز در ذیل این آیه میفرماید: انفاق شما، نباید در حدّی باشد که دستِ خودتان خالی و به بدبختی کشیده شوید. «بحار، ج ۹۳، ص ۱۶۸»
انسان علاقه دارد که محبوب باشد، لذا قرآن از این فطرت استفاده کرده و میفرماید: نیکی کن که نیکوکاران محبوب خداوند هستند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۵:
۱. اقتصاد، پشتوانۀ هر حرکتی است. «أَنْفِقُوا» جهاد نیز بدون پشتوانه مالی و گذشت از برخی امکانات، امکان ندارد. اگر مردم بههنگام هجوم دشمن و در راه دفاع از حق، اموال خود را به کار نگیرند، گرفتار شکست قطعی میشوند.
۲. با انفاق، خود و اموالتان را بیمه کنید. «أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ»
۳. در اسلام جبهه و جنگ و کمکهای مالی همه باید رنگ الهی داشته و برای رضای خداوند باشد. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
۴. محبوب خدا شدن، بهترین تشویق برای احسان است. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» تفسیر صفحۀ ۳۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۶ - تفسیر نور:
«وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّی یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ بِهِ أَذیً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ» و حج و عمره را برای خدا به اتمام رسانید و اگر محصور شدید (و موانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری اجازه نداد که پس از احرام بستن، حج را کامل کنید) آنچه از قربانی فراهم است (ذبح کنید و از احرام خارج شوید.) و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به قربانگاه برسد و اگر کسی بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت (و ناچار بود سر خود را زودتر بتراشد،) باید کفّارهای از قبیل روزه یا صدقه یا قربانی به جا آورد و چون (از بیماری و یادشمن) در امان شدید، پس هر کس به دنبال عمرۀ تمتّع، حج را آغاز کرده آنچه را از قربانی که میسّر است (ذبح کند.) و هر کس که قربانی نیافت، سه روز در ایام حج روزه بدارد و هفتروز بههنگامی که بازگشتید، این ده روزِ کامل است. (البتّه) این (حج تمتّع) برای کسی است که خاندانش ساکن (مکّه و) مسجدالحرام نباشند. و از خدا پروا کنید و بدانید که او سختکیفر است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۶:
در این آیه، کلیّات و گوشهای از احکام حج و عمره آمده است، ولی تفصیل آن در روایات و فتاوای علما میباشد.
«الْحَجَّ» مناسکی است که بنیانگذار آن حضرت ابراهیم علیهالسّلام بوده و در میان عرب از زمان آن حضرت متداول بوده و به فرمان خداوند این برنامه در اسلام نیز امضا شد و تا روز قیامت نیز خواهد بود.
«الْعُمْرَةَ» بهمعنای زیارت است و هر کس وارد مکّه شود باید با لباس احرام به زیارت کعبه و طواف آن برود.
حج و عمره مثل اذان و اقامه، دو عمل مشابه هستند که اندکی تفاوت دارند.
«الْهَدْیِ»، نام قربانی حج است.
این آیه، عمرۀ تمتّع را در کنار حج تمتّع آورده است «فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَجِّ»؛ لکن یکی از خلفا به اجتهاد خود آن را منع کرد. البتّه این اجتهاد در برابر فرمان صریح خداوند است.
حکم مسائل اضطراری، محدود به زمان ضرورت است.
و لذا برخلاف موارد عادّی که در سفر روزه جایز نیست، در این سفر در صورت عدم ذبح قربانی، روزه واجب است و آن هم باید در سهروز هفتم، هشتم و نهم ماه باشد، چرا که روز دهم عید قربان است که روزۀ آن حرام میباشد.
امامان معصوم در تفسیر جملۀ «أَتِمُّوا الْحَجَّ» فرمودند: حجّ تمام، حجّی است که در آن کلام زشت، گناه و نزاع نباشد و از محرّمات پرهیز شود. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۸۱ و برهان، ج ۱، ص ۱۹۳» و انسان توفیق یابد امام زمان خود را ملاقات کند. «تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۸۳» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹۶:
۱. وظایف دینی را باید تمام و کمال به انجام رسانید. بعد از شروع اعمال حج، نمیتوان آن را ناتمام و ناقص گذارد. «أَتِمُّوا»
۲. در اعمال حج، قصد قربت و عبادت لازم است. به انگیزۀ جهانگردی و سیاحت نمیتوان حج به جا آورد. «أَتِمُّوا» «لِلَّهِ»
۳. احکام اسلام، در مقام سختگیری بر مردم نیست. تمام نمودن حج و عمره بر کسی که از درون مریض یا از بیرون ترس دارد، واجب نیست. «فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ»
۴. مکان در عبادات سهم دارد. «یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ»
۵. بیماری سبب تخفیف در احکام است؛ نه تعطیل آن. لذا در حج، افراد معذور باید با روزه یا صدقه یا قربانی، وظایف خود را جبران کنند. «فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ» «فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ»
۶. ملاک وجوب قربانی در حج، آسان و سهل بودن آن است. «فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ»
۷. قانون عمره و حجّ تمتّع، تنها برای حجّاجی است که ساکن مکّه نباشند، حجّ ساکنان مکّه نوع دیگری است. «أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ» «ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ»
۸. توجّه به کیفر الهی، زمینهساز تقواست و تقوی، زمینهساز انجام تکالیف. «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ» «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ»
۹. توجّه به تقوا، در انجام تمام فرمانهای الهی مطرح است. «أَتِمُّوا الْحَجَّ» «وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
۱۰. اعمال حج، قبل از اسلام به نحو دیگری بوده است؛ لذا قرآن بر مراعات این تغییرات تأکید نموده است. «أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ»
۱۱. برای کسانیکه در احکام حج تغییری دهند، کیفر شدیدی است. «شَدِیدُ الْعِقابِ»
ترجمه : ۱۱۴ - آيا (با اين حال ) غير خدا را به داورى بطلبم در حالى كه او است كه اين كتاب آسمانى را كه همه چيز در آن آمده فرستاده است و آنها كه كتاب آسمانى به آنان داده ايم مى دانند كه اين كتاب به حق از طرف پروردگارت نازل شده بنابراين هرگز از ترديد كنندگان مباش . ۱۱۵ - و كلام پروردگار تو با صدق و عدل به انجام رسيد هيچكس نمى تواند كلمات او را دگرگون سازد و او شنونده دانا است .
تفسیر اين آيه در حقيقت نتيجه آيات قبل است ، و مى گويد: با اينهمه آيات روشنى كه در زمينه توحيد گذشت چه كسى را بايد به داورى پذيرفت ؟ آيا غير خدا را به داورى بپذيرم (ا فغير الله ابتغى حكما). با اينكه او است كه اين كتاب بزرگ آسمانى را كه تمام نيازمنديهاى تربيتى انسان در آن آمده و ميان حق و باطل ، نور و ظلمت ، كفر و ايمان ، جدائى افكنده ، نازل كرده است (و هو الذى انزل اليكم الكتاب مفصلا). سپس نه تنها تو و مسلمانان ميدانيد كه اين كتاب از طرف خدا است بلكه اهل كتاب (يهود و نصارى ) كه نشانه هاى اين كتاب آسمانى را در كتب خود ديده اند مى دانند از سوى پروردگار تو به حق نازل شده است (و الذين آتيناهم الكتاب يعلمون انه منزل من ربك بالحق ). بنابراين جاى هيچگونه شك و ترديدى در آن نيست و تو اى پيامبر هرگز در آن ترديد مكن (فلا تكونن من الممترين ). در اينجا اين سوال پيش مى آيد كه مگر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ترديدى داشته است ، كه چنين خطابى به او مى شود. پاسـخ اين سؤ ال همان است كه در موارد مشابه گفته ايم ، كه مخاطب در حقيقت مردم هستند ولى براى تاكيد و تحكيم مطلب خداوند پيامبر خود را مخاطب مى كند تا ديگران حساب خود را بدانند. در آيه بعد مى فرمايد: كلام پروردگار تو با صدق و عدل تكميل شد و هيچكس قادر نيست كلمات او را دگرگون سازد و او شنونده و دانا است (و تمت كلمة ربك صدقا و عدلا لا مبدل لكلماته و هو السميع العليم ). كلمة در لغت به معنى گفتار و هر گونه جمله اى است و حتى به سخنان مفصل و طولانى گفته مى شود، و اگر مى بينيم گاهى به معنى وعده آمده است مانند و تمت كلمة ربك على بنى اسرائيل بما صبروا: وعده پروردگارت درباره بنى اسرائيل در مقابل صبر و استقامتى كه كردند انجام پذيرفت (سوره اعراف آيه 136) نيز از همين نظر است ، زيرا انسان به هنگام وعده دادن جمله اى ميگويد كه وعده را در بر دارد. و نيز گاهى كلمه به معنى دين و آئين و حكم و دستور مى آيد كه آنها نيز به همين ريشه باز مى گردد.
در اينكه منظور از كلمه در آيه فوق ، قرآن است يا دين و آئين خدا يا وعده پيروزى كه به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) داده شده ؟ احتمالات مختلفى داده اند، كه در عين حال منافاتى با هم ندارند، و ممكن است آيه ناظر به همه آنها بوده باشد، ولى از آن نظر كه در آيات قبل سخن از قرآن در ميان بوده با اين معنى مناسبتر است . در حقيقت آيه مى گويد: به هيچوجه قرآن جاى ترديد و شك نيست زيرا از هر نظر كامل و بى عيب است ، تواريخ و اخبار آن ، همه صدق و احكام و قوانين آن همه عدل است . و نيز ممكن است منظور از كلمه همان وعده اى باشد كه در جمله بعد يعنى جمله لا مبدل لكلماته : هيچكس نمى تواند تغيير و دگرگونى در كلمات خدا ايجاد كند آمده است ، زيرا نظير اين جمله در آيات ديگر قرآن ديده مى شود، مانند و تمت كلمة ربك لاملئن جهنم من الجنة و الناس اجمعين . در قيامت وعده پروردگار تو انجام خواهد گرفت و دوزخ از گناهكاران جن و انس پر خواهد شد (سوره هود آيه 119) و يا در آيه ديگر مى خوانيم : و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين انهم لهم المنصورون وعده ما از پيش در باره پيامبران اين بود كه آنها پيروز خواهند شد (سوره صافات آيه 171 و 172). در اينگونه آيات جمله بعد توضيح وعده اى است كه در جمله قبل با ذكر كلمة به آن اشاره شده است . بنابراين تفسير آيه چنين مى شود: وعده ما با صدق و عدالت انجام گرفت كه هيچكس توانائى تبديل دستورها و فرمانهاى پروردگار را ندارد. و همانطور كه گفتيم آيه ميتواند اشاره به تمام اين معانى باشد. ذكر اين موضوع نيز لازم است كه اگر آيه اشاره به قرآن بوده باشد هيچگونه منافاتى با اين موضوع ندارد كه در آن موقع همه قرآن نازل نشده بود زيرا منظور از كامل بودن آيات قرآن اين است كه هر چه نازل شده بود بدون عيب و نقص و از هر نظر كامل بود. بعضى از مفسران با اين آيه استدلال بر عدم امكان راه يافتن تحريف در قرآن كرده اند زيرا جمله لا مبدل لكلماته اشاره به اين است كه هيچكس نمى تواند تغيير و تبديلى نه از نظر لفظ و نه از نظر اخبار و نه از نظر احكام در قرآن ايجاد كند، و هميشه اين كتاب آسمانى كه بايد تا آخر دنيا راهنماى جهانيان باشد از دستبرد خائنان و تحريف كنندگان مصون و محفوظ خواهد بود.
کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد.
عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص: 441.
علامه حسن زاده آملی: گوشتان به دهان رهبر باشد، چون ایشان گوششان به دهان حجةبنالحسن (عجل الله فرجه) است.
سخن امام حسین(علیه السلام) درباره ثابت قدمان در آخرالزمان:
حضرت مهدی دارای غیبتی است که گروهی در آن مرحله مرتد می شوند و گروهی ثابت قدم می مانند و اظهار خشنودی می کنند. افراد مرتد به آنها می گویند: «این وعده کی خواهد بود اگر شما راستگو هستید؟» ولی کسی که در زمان غیبت در مقابل اذیّت و آزار و تکذیب آنها صبور باشد، مانند مجاهدی است که با شمشیر در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله جهاد کرده است. "بحارالأنوار، ج 51، ص 133"
امام سجاد عليه السلام فرموند:
اهل زمان غيبت او كه قائل به امامت او و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان ديگر مى باشند، زيرا خداى تبارك و تعالى به آنها آن قدر عقل، فهم و شناخت عطا فرموده است كه غيبت امام در پيش آنها چون زمان حضور شده است. خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانى قرار داده كه در محضر رسول اكرم ـ صلى الله عليه و آله ـ شمشير بزنند، آنها مخلصان حقيقى و شيعيان واقعى و دعوت كنندگان به دين خدا در آشكار و نهان مى باشند.
ابی بصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرد که آن حضرت فرمود:
خوشا به حال شیعیان قائم ما؛ کسانی که در غیبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نیز فرمانبردار اویند. آنان اولیای خدا هستند که نه خوفی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند.
حضرت مهدی (عجل اللّه تعالی فرجه)
أَنَا اَلْمَهْدِيُّ أَنَا قَائِمُ اَلزَّمَانِ أَنَا اَلَّذِي أَمْلَأُهَا عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً منم مهدی، و منم قائم دوران. منم آن که دنیا را پر از عدل و داد می کند، آن گونه که پر از ستم شده باشد كمال الدين ج2 ص444
Imam Al-Mahdi (May Allah Hasten His Reappearance) I am Al-Mahdi and I am the still-living one who will establish justice throughout the world the same as it has been filled with oppression.
حضرت آیتالله امام خامنهای:
امام جواد علیه السلام، نشانه مقاومت
مام جواد علیهالسلام مظهر مبارزهی با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. ۱۳۷۶/۶/۱۷ او نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی که تمام دوران کوتاه زندگیش با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی -مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد. ۱۳۶۰/۲/۲۵
حضرت آیتالله امام خامنهای:
این بزرگوار نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگیش که در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسیده است، با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی، مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد ۲۵/۲/۶۰
امام جواد مانند دیگر ائمهی معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندهی شایستهی خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطوری که ائمهی دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهی مهمی از جهاد همه جانبهی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهی با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همهی دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابلهی رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیلهی ریاکاری و نفاق بزنند.
امام جواد میخواست به مردم بگوید که من طرفدار اسلام و طرفدار خاندان پیغمبرم. امام علیبنموسیالرضا صلواةاللهعلیه و امام جواد صلواةاللهعلیه همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهرهی مأمون کنار بزنند و موفق شدند. ۱۳۵۹/۰۷/۱۸
حضرت آیتالله امام خامنهای:
راه نجات چیست؟ راه نجات در کشورهای اسلامی، بازگشت به اسلام است. راه نجات، بصیرت نسبت به دشمن واقعی است. ملتهای مسلمان باید دشمن واقعی را بشناسند و ترفند و خدعهی استکبار را درک کنند ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای:
آنها که نجنگیده بودند، تا هشت سال در خوزستان بمانند و بعد هم بروند سر جای اولشان بایستند. آنها جنگیده بودند، برای اینکه نظام را ساقط کنند، انقلاب را از بین ببرند، ملت ایران را ذلیل کنند، خوزستان را جدا کنند و ایران را تجزیه نمایند. با این قصدها وارد جنگ شده بودند؛ اما یک مورد، بلکه عُشری از اعشار یکی از اهدافشان تحقق پیدا نکرد. چرا؟ چون ملت در صحنه بود، چون شما مردم بودید، چون شما اراده کردید، چون شما به خدا تکیه کردید، چون شما به نصرت الهی امیدوار بودید، چون شما ایستادید و بالاخره چون شما به دهن متجاوز زدید و او ناکام ماند. این روحیه و این حالت و این حضور و این اراده و این وحدت کلمه و این استقلال و اتکال به نفس و اتکا به خدا را حفظ کنید؛ شما عزیزید ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای:
آنها که نجنگیده بودند، تا هشت سال در خوزستان بمانند و بعد هم بروند سر جای اولشان بایستند. آنها جنگیده بودند، برای اینکه نظام را ساقط کنند، انقلاب را از بین ببرند، ملت ایران را ذلیل کنند، خوزستان را جدا کنند و ایران را تجزیه نمایند. با این قصدها وارد جنگ شده بودند؛ چنین مسألهیی، برای هر کشوری که پیش بیاید، آن کشور شکست خواهد خورد. یک نفر را جلو بیندازند، همهی دنیا هم پشت سرش بایستند، تجهیزات بدهند، سلاح شیمیایی بدهند، تکنولوژی بدهند، پول بدهند، متخصص بدهند، حتّی نقشه و تاکتیک جنگی روی کاغذ بنویسند و به او بدهند، ماهوارهها را در خدمتش قرار بدهند. چنین حمله و تهاجمی، به هرکدام از این کشورهایی که هستند، بشود، قطعاً به زانو در میآید؛ اما ایران به زانو در نیامد و نخواهد آمد و به برکت ایمان مردمی و وحدت کلمه، در مقابل قدرتها همیشه پایدار خواهد ماند ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای: وحدت کلمه را حفظ کنید. مبادا کسانی یا زبانهایی، بدون قصد و غرض سویی، فقط به علت اشتباه و به خاطر اینکه مصلحت را نمیفهمند و نمیدانند که چه بگویند، چیزهایی بگویند که مردم را دلسرد بکنند. متأسفانه گاهی در گوشه و کنار دیده میشود که بعضیها مصلحت خود و مصلحت انقلاب و ملت را نمیفهمند. میخواهند با زید بدی کنند، با نظام بدی میکنند. میخواهند مسؤولی را زیر سؤال ببرند، انقلاب را زیر سؤال میبرند. نمیفهمند که این کار، زیر سؤال بردن انقلاب است. میخواهند یک جبههبندی درست کنند، ولی نمیفهمند که این جبههبندی، به وحدت ضربه خواهد زد ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای:
هركسی كه به اسلام و انقلاب دلبستهتر است، باید برای اصلاح نفس خود، عازمتر و جدیتر باشد ... در اسلام، نقطهی اصلی و محوری برای اصلاح عالم، اصلاح نفس انسانی است. همه چیز از اینجا شروع میشود. قرآن به آن نسلی که میخواست با دست قدرتمند خود، تاریخ را ورق بزند، فرمود: «قوا انفسکم»، «علیکم انفسکم». خودتان را مراقبت کنید، به خودتان بپردازید و نفس خودتان را اصلاح و تزکیه کنید؛ «قد افلح من زکّیها». اگر جامعهی اسلامی صدر اول اسلام، از تزکیهی انسانها شروع نشده بود و در آن به اندازهی لازم، آدمهای مصفا و خالص و بیغش وجود نداشتند، اسلام پا نمیگرفت، گسترش پیدا نمیکرد، بر مذاهب مشرکانهی عالم پیروز نمیشد و تاریخ در خط اسلام به حرکت نمیافتاد ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای: اسلام و انقلاب، ما ملت ايران را زنده كرد ... ملت ايران، قدر اسلام و انقلاب و رهنمودهاى امام عزيز و راحلشان را بدانند ... 1369/05/24
حضرت آیتالله امام خامنهای:
الزام شرعی و قانونی حجاب:
در مسئله پوشش، حجاب، محدودیتی شرعی و قانونی است نه محدودیتی دولتی، و کشف حجاب نیز هم حرام شرعی است هم حرام سیاسی.
بسیاری از کسانی که کشف حجاب میکنند از پشت پرده تحریک به این کار یعنی دستگاههای جاسوسی دشمن، مطلع نیستند:
اگر بدانند پشت کشف حجاب و مبارزه با حجاب چه کسانی و دستگاههایی هستند، این کار را نمیکنند چون خیلی از آنها اهل دین و تضرع و ماه رمضان و دعا هستند.
این مسئله قطعاً حل خواهد شد همچنانکه در اولین هفتههای انقلاب، امام بزرگوار مسئله حجاب را الزاماً و قاطعاً بیان کردند. البته همانطور که دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، مسئولان نیز باید نقشه و برنامه داشته باشند که دارند و باید از انجام کارهای بیقاعده و بدون برنامه پرهیز شود.
حضرت آیتالله امام خامنهای:
ایجاد تحول در جامعه و جهان وظیفه دانشجوی آینده نگر است
از من میپرسند به نظر شما وظیفهی یک دانشجوی مطلوب و دارای همّت بلند و آیندهنگر چیست؟ جواب بنده این است: اوّل، ایجاد تحوّل در ذهن و در واقعیّت جامعهی خود؛ بعد، ایجاد تحوّل در ذهن و واقعیّت جهان. تعجّب میکنید؟ دانشجو مثلاً واقعیّت جهان را عوض میکند؟ تعجّب ندارد. شما امروز دانشجو هستید، امّا فردا همین دانشجوی امروز مدیر سیاسی است، ادارهکنندهی یک بخش مهمّی از کشور است ... 1402/1/29
حضرت آیتالله امام خامنهای:
از ماه رمضان های دوران زندگی استفاده کنید ...
خب، ماه رمضان بهار معنویّت و عبادت است که دارد تمام میشود دیگر، منتها ماهرمضانهای دیگری انشاءالله شما در پیش دارید؛ دهها ماه رمضان شما جوانها در پیش دارید، باید استفاده کنید؛ بهار معنویّت، بهار عبادت. جوانی هم بهار است، بهار عمر است. پس جوان در ماه رمضان بهار مضاعف دارد، بهار در بهار دارد؛ از این استفاده کنید. خیلی فرق است بین بهرهای که شما میتوانید از شب قدر ببرید با کسی که در سنین بنده و امثال بنده است؛ شما خیلی بیشتر میتوانید استفاده کنید؛ این را مغتنم بشمرید ... لکن در آینده سالهای متمادی انشاءالله در پیش دارید، از حالا خودتان را برای ماه رمضان بعد آماده کنید ... 1402/1/29
حضرت آیتالله امام خامنهای:
مسئلهی «انتظار فرج»؛ یکی از مبانی مهمّ این مبانی فکری و دینی ما انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی همهی سختیها قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید؛ [بلکه] دل شما گوشبهزنگ باشد ... انتظار فرج یعنی آماده بودن، فکر کردن، بنبست نپنداشتن؛ بنبستانگاری خیلی چیز بدی است. این معنای انتظار فرج است؛ ... انتظار فرج فقط این نیست که منتظر بنشینیم دعا کنیم که خدا حضرت را برساند؛ که البتّه این یکی از کارهای واجب است؛ باید دعا کنیم، باید بخواهیم، دنبال کنیم؛ امّا فقط این نیست. انتظار فرج یعنی در همهی کارهایی که مشکلی وجود دارد، باید فرضِ وقوعِ فرجِ موردِ نظرِ ما یکی از فرضهای مسلّمی باشد که هست؛ انسان منتظر باشد. البتّه شرایطی دارد؛ باید کار کنیم ... 1402/1/29
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی:
نباید گذاشت جوشش خون شهیدان فرو بنشیند زیرا شهیدان هویت ملت ایران هستند و ملت نباید هویت خود را فراموش کند ... ۲۳ /آذر/ ۱۴۰۲
حضرت آیتالله امام خامنهای:
گرامیداشت یاد شهیدان به معنای خاطرهپردازی صِرف نیست:
برگزاری مراسم بزرگداشت شهیدان و تکرار آن با فواصل کوتاه، کاری لازم و ضروری است اما این جلسات باید زمینهساز انتقال روحیات و صفات برجسته شهدا همچون ایمان، تقوا، شهادتطلبی، فداکاری و شجاعت به نسل جوان شود ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
شهدا بهترین الگو برای جوانان،
چنین پدیدههای درخشان و کمنظیر باید در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شوند:
باید در آثار هنری همچون فیلم، شعر و کتاب روحیه و گوهر درخشان شهدا به نسل جوان منتقل شود ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
لزوم فراموش نشدن خانوادههای شهدا و ثبت و ضبط خاطرات آنها و همچنین دوستان شهدا:
در انتقال روحیات و صفات شهدا به نسل جدید باید زمینه حرکت آنها نیز مشخص باشد و نسل جوان بداند که علت حرکتها و قیامها در دوران نهضت اسلامی و قبل از پیروزی انقلاب و همچنین رشادتها و فداکاریهای شهدا و زمینه آن، بعد از پیروزی انقلاب چه بوده است. اگر چنین شود، آن حرکت و روحیه استمرار پیدا خواهد کرد ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
ما در زمینه انتقال علت و زمینههای حوادث مهم تاریخ انقلاب و روحیات شهدا و معرفی چهرههای برجسته کم کاریهایی داشتیم و به همین دلیل خیلی از جوانها از آنها بیاطلاع هستند بنابراین لازم است دستگاههای رسمی تبلیغی همچون صدا و سیما در این زمینه تلاش بیشتری انجام دهند و از ظرفیت رسانههای غیر رسمی که امروز در اختیار مردم است نیز استفاده بهتری شود ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
شهید آقا مهدی
نگذارید جوششِ خونِ شهیدان فروبنشیند... شهید باکری را فقط در میدان جنگ نباید دید، پشت جبهه هم باید دید، در دانشگاه تبریز هم باید دید، فعّالیّتهای دوران پیش از انقلابش را هم باید دید، آن روحیه را باید دید. من پیش از انقلاب، شهید آقا مهدی باکری را در مشهد ملاقات کردم؛ پُرشور، علاقهمند، فهمیده، قادر بر تحلیل قضایا. خب این میشود که بعد در جنگ، در میدان دفاع مقدّس، آنجور میدرخشد و دلها را به خودش جذب میکند. این روحیه باید منعکس بشود... این روحیه، روحیهی سازنده است ... ۲۳ /آذر/ ۱۴۰۲
حضرت آیتالله امام خامنهای:
نگذارید جوششِ خونِ شهیدان فروبنشیند؛ یعنی یاد شهیدان صرفاً خاطرهپردازی نیست؛ معنایش این است که آن تقوا، آن فداکاری، آن شجاعت، آن گوهر درخشان وجودیای که امثال شهید باکری را مثلاً میکشانَد وسط میدان، منعکس بشود، منتقل بشود، به نسل جدید الگو بدهد. جوان ما الگو میخواهد و بهترین الگو اینها هستند. بعضی از ملّتها که دستشان از این جهت بکلّی خالی است یا تا حدود زیادی خالی است، الگو میسازند، جعل میکنند، بدون اینکه وجود داشته باشد. ما این الگوها را در مقابلمان داریم ... ۲۳ /آذر/ ۱۴۰۲
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انتخابات، پایه تحول
«انتخابات در کشور تحوّل ایجاد میکند. بعضیها اسم تحوّل را میآورند، اظهار طرفداری از تحوّل میکنند، امّا عملاً آن چیزی که مقدّمهی حتمی تحوّل است، مورد بیاعتنائیشان قرار میگیرد؛ یعنی انتخابات. با انتخابات میشود در کشور تحوّل ایجاد کرد. صاحبان دیدگاههای گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میخواهند تحوّل ایجاد کنند به نفع دیدگاه سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی خودشان؛ خیلی خب، راهش چیست؟ راهش این است که با انتخابات ــ حالا چه انتخابات مجلس، چه انتخابات مجلس خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهوری، چه انتخابات شوراها ــ کسانی را که با آن فکر سیاسی آنها و جهتگیری سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی آنها همراهند، سر کار بیاورند؛ این میشود تحوّل. بنابراین، پایهی تحوّل انتخابات است.» 1402/10/02
حضرت آیتالله امام خامنهای:
معجزه مشارکت
«بنده چهار خصوصیّت را در اوّل امسال راجع به این انتخابات به ملّت ایران عرض کردم: اوّلاً مشارکت قوی، ثانیاً رقابت واقعی، ثالثاً سلامت به معنای حقیقی کلمه، و رابعاً امنیّت انتخابات... در این انتخابات، قهراً آن چهار نقطهای که گفتیم مهم است. اوّل، مشارکت؛ مشارکت یعنی حضور پُرشور مردم در انتخابات. اگر حضور پُرشور مردم در انتخابات باشد، این وحدت ملّی را نشان میدهد، این انگیزهی ملّت ایران را برای حضور در صحنه نشان میدهد؛ انگیزهی ملّت ایران و وحدت ملّی، قدرت ملّی به وجود میآورد؛ قدرت ملّی موجب امنیّت کشور میشود؛ وقتی کشور امنیّت پیدا کرد، آنوقت علم در آن کشور پیشرفت میکند، اقتصاد در آن کشور به شکوفایی میرسد، مشکلات گوناگون فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در کشور قابل حل میشود؛ مشارکت یک چنین معجزهای میکند. انتخابات در کشور تحوّل ایجاد میکند... همهی کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند. علمای اَعلام، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، صداوسیما، مطبوعاتیها، جوانها، افراد در داخل خانواده، اینها همه میتوانند منادی انتخابات باشند و مخاطبان خودشان را به انتخابات دعوت کنند؛ آنوقت انتخابات، انتخابات پُرشوری خواهد شد. اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس ضعیف خواهد شد و مجلس ضعیف توانایی کامل برای رفع مشکلات نخواهد داشت. اگر میخواهیم مشکلات برطرف بشود، باید مشارکت را بالا ببریم؛ این وظیفهی همه است. هر که میخواهد مشکلات کشور برطرف بشود، راهش این است.» 1402/10/02
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انتخابات، مسیر جمهوریت و اسلامیت
«دو کلمهی «جمهوری» و «اسلامی» وابستهی به انتخابات است. «جمهوری» یعنی مردمسالاری، یعنی حاکمیّت کشور به دست مردم. خب مردم چه جوری در حاکمیّت دخالت کنند؟ هیچ راهی بجز انتخابات وجود ندارد. بعضیها در مورد لزوم انتخابات اشکالتراشی میکنند، [مردم را] دلسرد میکنند، توجّه نمیکنند که اگر انتخابات در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرجومرج و ناامنی است. آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور میگیرد انتخابات است؛ آن چیزی که جلوی هرجومرج و اغتشاش و ناامنی را میگیرد انتخابات است. انتخابات آن مسیر صحیحی است که مردم میتوانند به وسیلهی آن و از آن مسیر، حاکمیّت ملّی را، مردمسالاری را، جمهوریّت را در کشور تأمین کنند.» 1402/10/02
حضرت آیتالله امام خامنهای:
بانوان در انتخابات ایفای نقش کنند
در این قضیهی انتخابات شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید، مهمترین نقش شما هم در داخل خانه است، مادرها میتوانند نقش ایفا کنند، وادار کنند، فرزندان را، همسر را، برای اینکه در زمینهی انتخابات فعال باشند، درست تحقیق کنند، زنها در برخی از مسائل شناخت اشخاص و راهبردها و جریانها دقیقتر و ظریفتر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها هم در داخل خانه، هم درخارج خانه میتوانید نقش ایفا کنید ... 1402/10/06
حضرت آیتالله امام خامنهای:
گسترش بیش از پیش نام و یاد و خصوصیات این شهید، ناشی از اخلاص شهید سلیمانی
مهمترین نقش و خدمت این شهید بزرگوار، احیای جبهه مقاومت در منطقه بوده است ...
باید خط تقویت جبهه مقاومت همچنان ادامه یابد ...
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانواده شهید سردار سلیمانی 10/دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
حضرت فاطمه زهرا(س) پایهگذار جهاد تبیین:
مداحان و ستایشگران مکتب اهل بیت با تأسی به این سنت نورانی و درس بزرگ فاطمی، جهاد تبیین را با دو شاخص «توانایی برانگیختن دلها و حرکتآفرینی» و «جهتگیری درست و دقیق» وظیفه اصلی خود بدانند و در مسائل و قضایای مهم روز مانند انتخابات به مجاهدت و روشنگری بپردازند ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
«جهاد تبیین» از خصوصیات بسیار برجسته حضرت فاطمه(س)
انتظام فکری، منطق قوی، استحکام لفظ، زبان فاخر و زیباییهای ادبی، خطبههای مملو از معارف و حقایق حضرت صدیقه کبری(س) را همردیف بهترین خطبههای نهجالبلاغه قرار داده و بزرگان اهل بلاغت را به حیرت انداخته است ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
ادامه سنت پرعظمت جهاد تبیین در زبان ائمه اطهار و خطبههای اهل بیت و نیز اشعار شاعران درجه یک عربزبان:
در تداوم این مسیر، در دوران ما امام خمینی پرچم جهاد تبیین را برافراشت و با زبان و منطق و برانگیختن ملت، حکومت فاسدِ ننگینِ دیکتاتوریِ سلطنتیِ ارثی راازاله و حکومت مردمی و اسلامی را برپا کرد که این واقعه تاریخی، اهمیت و ظرفیت بیمانند «جهاد تبیین» را آشکار میکند. 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
منطق قرآن و «معارف، مصائب و تاریخ اهل بیت» محتوای اصلی کار مداحی:
توقع این است که این محتوا با بهترین زبان و بهترین شیوه و با همان خصوصیاتی که در تاریخ جهاد تبیین وجود داشته، به مردم ارائه شود ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
تکیه جمهوری اسلامی به قدرت نرم راهبرد اصلی کشور در 45 سال اخیر
به «داشتن تسلیحات پیشرفته منطبق با نیاز کشور و موثر در مقابل توانایی دشمنان»، باور داریم اما اعتقاد عمیق داریم که قدرت نرم یعنی «تسلیحات فکری، زبانی و منطقی» قوی موثرتر است و باید گستردهتر شود ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
«توانایی برانگیختن و ایجاد حرکت» و «هدفگیری درست و دقیق» دو شاخص مهم برای سنجش جهاد تبیین
در جهاد تبیین علاوه بر قدرت تکان دادن دلها و حرکتآفرینی، دقت در هدفگیری خیلی مهم است چرا که گاهی مثلاً در شرایط نیاز دنیای اسلام به اتحاد، بیدقتی باعث ایجاد اختلاف و شکاف میشود ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
دقت در فهم عمیق و بیان معارف دینی جامعه مداحی امروز جامعهای بلندمرتبه و متعالی است و انتظار از آن، انتقال دقیق معارف دینی با ابزار بسیار ممتاز مدح و مرثیه است ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انس مضاعف مداحان با کتب حدیث، خطبههای معارفی و حرکتآفرین نهجالبلاغه و دعاهای صحیفه سجادیه
در صحیفه سجادیه که پدیدهای عجیب در مکتب اهلبیت است، امام سجاد علیهالسلام، برای مرزداران اسلام دعا میکنند که امروز مرز و نبض تپنده دنیای اسلام «غزه» است ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
مردم غزه امروز نه فقط در برابر رژیم صهیونیستی بلکه در مقابل دنیای کفر و طاغوت و استکبار و آمریکا ایستادهاند و اینکه رئیسجمهور آمریکا صریحاً میگوید من صهیونیست هستم، یعنی همان خباثت و اهداف پلید صهیونیستها در او نیز وجود دارد ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
یکی از وظایف مجاهدان تبیین شناخت و تبیین مسائل روز از جمله مسئله غزه و دشمنیهای بدخواهان
باید در مقابل تبلیغات دروغین آمریکا و دنبالهروهای آن علیه اسلام و نظام اسلامی سینه سپر کنیم ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
انتخابات پیشِ رو عرصه مهم دیگر برای جهاد تبیین ضرورت نقشآفرینی در مقابل یأسپراکنان و القاءکنندگان بیفایدهگی انتخابات
برخی میخواهند انتخابات و حضور مردم که اثبات تحقق مردمسالاری دینی است ضعیف و نامناسب باشد تا حرف و ایده امام بزرگوار و وعده الهی دروغ درآید که در مقابل این حرکت خصمانه، مجاهدان تبیین باید با بیان حقایق بایستند و به وظیفه خود عمل کنند ... انتخابات یک وظیفه است و هر کسی با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی و اسلام مخالفت کرده است ... 13 /دی/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای:
لزوم هموار کردن راههای آموختن و گزاردن نماز و کیفیت بخشیدن به آن برای نسل نو
ترویج نماز در میان نسل جوان و نوجوان، کلید گسترش این نعمت الهی و جایگزین شدن آن در جایگاه شایستهی آن است. متصدیان کارهای مرتبط با جوانان و نوجوانان، از خانواده، تا مدرسه، و تا دانشگاه، و تا محیطهای ورزشی، و تا عالمان دینی در مدارس و دانشگاهها، و تا مجموعههای بسیجی در مساجد، و تا همهی واحدهای بسیج، و تا مجموعههای جهاد سازندگی و گروههای جهادی و نظائر اینها، باید خود را مخاطب: اقیموا الصلاة بدانند، راههای آموختن و گزاردن نماز و کیفیت بخشیدن به آن را برای نسل نو هموارکنند. به نماز، به مسجد، به حضور قلب، به توجه به معانی نماز، به دانستن احکام نماز، جاذبه ببخشند، و به معنای واقعی، نماز را اقامه کنند ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
سیاست راهبردی امام؛ آوردن مردم وسط صحنه
این سیاست راهبردی امام بزرگوار است: آوردن مردم وسط صحنه، سپردن پرچم مبارزه به دست مردم. در مقابل این سیاست، یک سیاست راهبردی دیگر وجود دارد؛ نقطهی مقابل این. آن سیاست چیست؟ بیرون آوردن مردم از صحنه، کشاندن مردم به بیرون از میدانِ هماوردی و مسابقه و رزم. این سیاستِ کیست؟ سیاست دشمنان انقلاب است؛ سیاست آمریکا، سیاست قدرتمندان عالم، سیاست صهیونیستها، سیاست کمپانیهای استثمارگر صهیونیستی در سراسر جهان این است. این سیاست، چهل سال است در کشور ادامه دارد. امروز این سیاست با نهایت رذالت دارد فعّالیّت میکند؛ به این توجّه کنید. تلاش میکنند که مردم را از صحنه خارج کنند. اینکه شما میبینید دربارهی اینکه آیا در انتخابات شرکت بکنیم یا نکنیم، [بعضی میگویند] «نه، چه فایده دارد؟» این یک چیز ساده نیست؛ این همان سیاست راهبردی آمریکا است، این همان سیاست راهبردی دشمنان انقلاب است ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
جهاد تبیین برای مشارکت
تلاش میکنند که مردم را از صحنه خارج کنند. اینکه شما میبینید دربارهی اینکه آیا در انتخابات شرکت بکنیم یا نکنیم، [بعضی میگویند] «نه، چه فایده دارد؟» این یک چیز ساده نیست؛ این همان سیاست راهبردی آمریکا است، این همان سیاست راهبردی دشمنان انقلاب است... حضور مردم در صحنه... باید ترویج بشود؛ هر کسی صدایی دارد، هر کسی زبان گویایی دارد، هر کسی مخاطبی دارد، هر کسی میتواند اثر بگذارد، باید روی این زمینه کار کند: وَ تَواصَوا بِالحَقّ؛ این حق است. تواصی به حق وظیفهی همه است ...
حضرت آیتالله امام خامنهای:
هرکسی در هر جایی زبان گویا، اثرگذار و مخاطب دارد، باید با معرفتافزایی، مردم را به حضور در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دیگر عرصهها فراخواند.
۲۶ /دی/ ۱۴۰۲ تبیین بایدهای امامت جمعه در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور؛ رهبر انقلاب: حضور، خواست و اقدام مردم یک اصل اساسی در اسلام است
حضرت آیتالله امام خامنهای
تمجید و تحسین کار بزرگ ملت یمن و دولت انصارالله در پشتیبانی از مردم غزه:
یمنیها به مجاری حیاتی رژیم صهیونیستی ضربه وارد کردند و از تهدید آمریکا نترسیدند چرا که انسانِ خداترس از غیرِ خدا نمیترسد و این کار آنها حقاً و انصافاً مصداق جهاد فی سبیل الله است. حضرت آیتالله خامنهای ابراز امیدواری کردند: به اذن پروردگار این مجاهدتها، مقاومتها و فعالیتها تا پیروزی ادامه پیدا کند و خداوند نصرت و یاری خود را شامل همه کسانی نماید که در راه مورد رضایت او حرکت میکنند.
یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
حبشى بن قيس نهمى
حبشى بن قیس از کسانى است که قبل از آغاز جنگ با گروهى دیگر به کربلا آمده و به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و در زمره یاران آن حضرت قرار گرفت. او در روز عاشورا در حمله نخست به شهادت رسید ...
شهید حسین خرازی: از مردم میخواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه ما راه حق است.
شهید مهدی باکری: برادران میدانند که ولایت محور اصلی جامعه ما است. یعنی همه چیز ما بر حول محور ولایت شکل میگیرد و امام امت این را دقیقاً تفهیم کردهاند و به ما گفتهاند که چگونه این محور را نگه داریم و حول آن حرکت کنیم تا اینکه جامعه اسلامی و حرکت صحیح اسلامی داشته باشیم.
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خطاب به علما و مراجع معظم...
سخنی کوتاه از یک سرباز 40ساله در میدان، به علمای عظیمالشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیدهبانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که] شما در حوزهها استخوان خُرد کردهاید و زحمت کشیدهاید، از بین میرود.
این دورهها با همه دورهها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقینمیماند. راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خطاب به علما و مراجع معظم...
نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی فقیه است ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خطاب به علما و مراجع معظم...
من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حقبهجانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمة الله علیه) هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خطاب به علما و مراجع معظم...
من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خواهران و برادران مجاهدم ... عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص) ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند ...
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات بدانید ...
بخشی از وصیت نامه شهید هادی طارمی: ... باید بدانید که نبرد با دشمنان اسلام و قرآن بر هر مسلمانى واجب است و فقط این را مى دانم به یارى خداوند دشمن ... آنقدر خوار و ذلیل خواهد شد که حتى یاراى یک لحظه مقاومت را نخواهد داشت
شهید جواد طارمی: دهم تير 1347، در شهرستان ابهر به دنيا آمد. پدرش محمدرضا، كارمند فني صنايع دفاع بود و مادرش مهپاره نام داشت. دانشآموز اول متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهارم اسفند 1362، با سمت تكتيرانداز در منطقه عملياتي خيبر به شهادت رسيد. پیکرش در منطقه بجا ماند و پس از تفحص در گلزار شهدای بهشت زهرا بخاک سپرده شد.
شهید مدافع حرم شهید عباس دانشگر تاریخ شهادت : 1395/03/20 | محل شهادت : حومه جنوبی حلب - سوریه
بخشی از وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
آخر من کجا و شهدا کجا، خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم، من ریزهخوار سفرهی آنان هم نیستم. شهید شهادت را به چنگ میآورد، راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه؟! سیاهیِ گناه چهرهام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده. حرکت جوهرهی اصلی انسان است و گناه زنجیر. من سکون را دوست ندارم، عادت به سکـون بـلای بزرگ پیروان حق است.
سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم بهسمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده. انسان کر میشود، کور میشود، نفـهم میشود، گنگ میشود و باز هم زندگـی میکند، بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.
درد را انسان بیهوش نمیکشد، انسان خواب نمیفهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار میفهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شدهام؟ نکند بیهوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش میشنوم، صدای حرم میآید، گوش عالم کر است. خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد.
مرضی بالاتر از این؟ چرا درمانی برایش جستوجو نمیکنیم؟ روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مردهام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم کن خدایا! بهحرمت پای خستهی رقیه(س)، بهحرمت نگاه خستهی زینب(س)، بهحرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج)؛ به ما حرکت بده.
عباس دانشگر 95/02/02
شهید محسن زرگر
شهادت: سوم تیر 1366، در سردشت
بخشی از وصیت نامه:
و اى خواهر و خواهرانم! اول از همه در حفظ حجاب اسلامى کوشا باشید، که مسأله ای بسیار مهم در این دوره از زمان است. از شما مى خواهم چه از نظر اخلاق و چه از نظر حجاب و دیگر خصوصیّات، از حضرت زینب و فاطمه زهرا(س) درس بگیرید و خُلق و خوى آن ها را سرمشق خود قرار دهید ...
قسمتی از وصیت نامه «شهيد مفقودالاثر علي اكبر مردمي»
شهادت: دهم تیر 1361، در شلمچه، عمليات رمضان
اميدوارم هميشه در پشت اصل امامت كه همان ولايت فقيه است استوار و پايدار بمانيد ...
♦️از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر میشود. رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دستیابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است.
♦️در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتابهای دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده اند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می گوید: ای دوست من مژده می دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار میگوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ای ندیدم و سخنی شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ میگوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.
♦️کیفیت اعمال لیلة الرغائب
***روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود.***
چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.
الإقبال بالأعمال الحسنة (طبع جديد)، ج۳، ص ۱۸۶
#ماهرجب #لیلةالرغائب
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهراء سلام الله علیها *****************
اعمال شب اول ماه رجب:
* از رسول خدا(ص) نقل شده است که به هنگام رؤیت هلال ماه رجب، این دعا را مىخواند: «اَللّهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَیْنا بِالاْمْنِ وَالاْیمانِ وَالسَّلامَةِ وَالاْسْلامِ رَبّى وَرَبُّکَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ»؛ (خدایا این ماه را بر ما به امنیت و ایمان و سلامت و دین اسلام نو کن، پروردگار من و پروردگار تو (اى ماه) خداى عزوجل است.)
* و همچنین از آن حضرت نقل شده است که وقتى هلال ماه رجب را مىدید، مىفرمود: «اَللّهُمَّ بارِکْ لَنا فى رَجَب وَشَعْبانَ، وَبَلِّغْنا شَهْرَ رَمَضانَ، وَاَعِنّا عَلَى الصِّیامِ وَالْقِیامِ، وَحِفْظِ اللِّسانِ، وَغَضِّ الْبَصَرِ، وَلا تَجْعَلْ حَظَّنا مِنْهُ الْجُوعَ وَالْعَطَشَ»؛ (خدایا برکت ده بر ما در ماه رجب و شعبان و ما را به ماه رمضان برسان و کمکمان ده براى گرفتن روزه و شب زندهدارى و نگهدارى زبان و پوشیدن چشم و بهره ما را از آن ماه تنها گرسنگى و تشنگى قرار مده.)
✅ غسل کردن: سیّد بن طاووس مىگوید در کتب «عبادات» روایتى از رسول خدا (ص) یافتم که آن حضرت فرمود: هر کس ماه رجب را درک کند و در اول، وسط و آخر آن، غسل کند همانند روزى که از مادر متولد شده، از گناهان خارج شود (و پاک شود).
✅ زیارت امام حسین(ع) در این شب فضیلت بسیار دارد.
✅ بعد از نماز مغرب، ۲۰ رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت یک بار سوره «حمد» و یک بار سوره «توحید» بخواند، رسول خدا(ص) در پاداش این عمل فرمود: هر کس چنین کند، به خدا سوگند خودش، خانوادهاش، مالش و فرزندانش محفوظ بمانند و از عذاب قبر پناه داده شود... و در قیامت به سرعت از صراط بگذرد.
✅ بعد از نماز عشاء، دو رکعت نماز به جا آورد، در رکعت اول «حمد» و «الم نشرح» را یک مرتبه و سوره «توحید» را سه مرتبه بخواند و در رکعت دوم، سورههاى «حمد»، «الم نشرح»، «توحید» و «معوّذتین» (سورههاى ناس و فلق) را یک بار بخواند و پس از سلام ۳۰ مرتبه بگوید: «لا اله الاّ الله» و ۳۰ مرتبه «صلوات» بفرستد، رسول اکرم(ص) فرمود: کسى که این عمل را انجام دهد، خداوند گناهانش را مىآمرزد و از گناه پاک مىشود.
✅ ۳۰ رکعت نماز بخواند، (هر دو رکعت به یک سلام) در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و یک مرتبه «کافرون» و سه مرتبه «توحید» را بخواند. در روایتى رسول خدا(ص) فرمود: هر مرد و زن مؤمنى چنین کند، خداوند تمام گناهان کوچک و بزرگ وى را مىآمرزد و تا سال بعد، خداوند نامش را در فهرست «نمازگزاران» مىنویسد و از نفاق پاک مىشود.
✅ احیاى شب اول ماه رجب: شیخ طوسى در «مصباح المتهجّد» از امام صادق(ع) از جدش از امیرمؤمنان على(ع) نقل کرده است که آن حضرت دوست داشت که در چهار شب از شبهاى سال، فارغ از هر چیز، به عبادت بپردازد: شب اوّل ماه رجب، شب نیمه شعبان، شب عید فطر و شب عید قربان. در حدیثى دیگر، از امام صادق(ع) نقل شده است که «تا مىتوانى بر احیاى شبهاى عید فطر، عید قربان و... شب اول رجب مراقبت کن.
✅ خواندن دعایى که از امام جواد(ع) نقل شده است که فرمود: مستحب است انسان، در شب اول رجب، با این کلمات، دعا کند: «اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاَنَّکَ مَلیکٌ، وَاَنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء مُقْتَدِرٌ، وَاَنَّکَ ما تَشآءُ مِنْ أَمْر یَکُونَ اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّد نَبِىِّ الرَّحْمَةِ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ اللهِ، اِنّى اَتَوَجَّهُ بِکَ اِلَى اللهِ رَبِّکَ وَرَبِّى لِیُنْجِحَ بِکَ طَلِبَتى»
***************** * هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
1- جمع بین دو نماز (مانند ظهر و عصر ، و مغرب و عشاء) یعنی اگر با هم خوانده شوند و بین نمازهای ظهر و عصر فاصله نباشد ، و بین نمازهای مغرب و عشاء فاصله نباشد روزق و روزی را زیاد می کند .
2- دعاهای تعقیب نماز صبح و عصر را خواندن.
3- معاشرت با خویشاوندان داشتن.
4- جارو کردن جلو درب خانه.
5- همراهی و مساعدت در راه خدا با برادران دینی.
6- صبح زود به طلب رزق و روزی رفتن (یعنی بعد از طلوع آفتاب) و (قبل از تاریکی هوا برگشتن به خانه).
7- استغفار کردن.
8- امانت داری کردن.
9- گفتن سخنان حق.
10- همراهی با اذان گو ( یعنی هر جمله که اذان گو بگوید آدمی همان جمله را تکرار نماید).
11- سخن نگفتن در توالت.
12- حرص بر دنیا نداشتن.
13- تشکر کردن از کسی که کمک و مساعدتی کرده است.
14- دوری کردن از قسم دروغ.
15- شستن دست ها قبل از غذا خوردن.
16- خوردن خورده (غذا هایی) که از سفره می ریزد.
17- و کسی که هر روز 30 مرتبه سُبحانَ الله بگوید خداوند 70 نوع بلا را که آسانترین آن ها فقر است از او دور می کند.
منابع :خصال ج 2 ص 505 ، روضة الواعظین ص 455 ، وسایل ج 15 ص 347 ، مستدرک الوسایل ج 3 ص 456 ، بحار ج 73 ص 314 ، جامع الاخبار ص 145
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
اى سماعه! هر گاه به درگاه خداوند عزّوجلّ حاجتى داشتى، بگو: بار خدایا! به حقّ محمّد و على، از تو درخواست مىکنم، زیرا آن دو را نزد تو مقام و منزلتى بزرگ است. پس به حقّ آن مقام و آن منزلت، از تو درخواست مىکنم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستى و فلان و بهمان حاجتم را برآورى، زیرا در روز قیامت، هیچ فرشته مقرّب و پیامبرِ مُرسل و مؤمن مخلصى نباشد، مگر اینکه به آن دو نیازمند باشد.
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
* حضرت زهرا (سلام الله علیها) از اعتبارش نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) برای دفاع از ولایت خرج کرد. هر کس امروز اعتبار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... دارد، باید با اعتبارش از ولایت دفاع کند.
* حضرت زهرا (سلام الله علیها) چهل شب همراه حضرت علی (علیه السلام) به در خانۀ مهاجر و انصار رفت، وقتی صاحبخانه میپرسید: چه کسی پشت در است؟
* ایشان جلوی امیرالمؤمنین (علیه السلام) را میگرفت و میگفت: علی جان شما چیزی نگو، اجازه بده من حرف بزنم، بلکه به اعتبار صدای دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در را باز کنند.
* در را که باز میکردند تا میدیدند حضرت زهرا (سلام الله علیها) همراه حضرت علی (علیه السلام) است تعجب میکردند و بهانه میآوردند که ما میخواهیم زندگیمان را بکنیم و دنبال دردسر نمیگردیم.
* یکی از حرفهایشان این بود که یا علی (علیه السلام)! اگر فرد دیگری پیدا کردی، ما دومی میشویم.
* در هشت سال دفاع مقدس که بعضی از تحصیل کردههای حوزه و دانشگاه در تشخیص دچار اشتباه شده بودند،
* 6000 شهید دانش آموز و آزادهها اشتباه نکردند و برای دفاع از ولی خدا کتک خوردند و جان دادند. همۀ اینها از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) الگو گرفته بودند.
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی میکنند رزق و روزیشان تنگ است؟
فرمودند:
به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است. مردی به خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد و عرضه داشت: من مرتکب گناهی شدهام.
امام فرمود: خدا میبخشد.
آن شخص عرضه داشت:
گناهی که مرتکب شدهام خیلی بزرگ است.
امام فرمود:
اگر به اندازهی کوه باشد خدا می بخشد.
آن شخص عرضه داشت:
گناهی که مرتکب شدهام خیلی بزرگتر است.
امام فرمود:
مگر چه گناهی مرتکب شدهای؟
وآن شخص به شرح ماجرا پرداخت.
پس از اتمام سخن امام رو به آن مرد کرد و فرمود:
خدا میبخشد، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی!
همچنین مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می گوید:
اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد...
*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
غزه و جنایات اسرائیل غاصب و ... حتی نابودی اسرائیل جنایتکار که قطعی است،اینها فقط پرده از چهره پلید وجنایتکار مستکبرین عالم ،انگلیس و فرانسه وآلمان و... با سردم داری آمریکا شیطان بزرگ، بر داشته و خواهد برداشت وآنها را رسوای جهانیان کرده،لکن ورای این جنایات و جنگ "کثیف" صهیونیست ها در قتل عام مردم مظلوم غزه ، عالم درانتظار تحولی عظیم است .!
همواره دعاگوی رهبر فرزانه انقلاب باشید
انقلاب اسلامی خودش را صادر وقلوب موحدین عالم راتسخیر نموده وامامین انقلاب اسلامی وفرزندمعنوی شان حاج قاسم شهید، بالاترین نقش را در نشان دادن چهره اسلام ناب به جهانیان داشته اندواکنون رهبری فرزانه انقلاب محبوب قلوب موحدین عالم می باشند
ومانیز باید قدردان حضرت آقا ،رهبر فرزانه انقلاب باشیم و خدارا بخاطر نعمت ولایت شاکر باشیم، در انتخاب افراد در انتخابات پیش رودقت کنید که یک فریضه است وشک نکنید که رفتار ما خاصه در یاری انقلاب و دقت در انتخابات در منظر عین الله الناظره امام عصر (سلام الله علیه) می باشد،و اگر انقلاب اسلامی را یاری نماییم ،امام علیه السلام ما را یاری خواهد کرد،
دعاى فرج را بطور مستمر هر روز بخوانيد
اَللهُمَّ عَجِلْ لِوَليِك اَلفَرَجْ
این شخصيت مومن،انقلابى وپرتلاش با ملت صادق است
بعداز حضرت آقا وشهید رجایی صادق ترین و پرتلاش ترین رئیس جمهور ایران است كه جديّت درخدمت به مردم را دارد و به توفيقات معنوى وبالاترین جایگاه در این نظام مقدس خواهد رسید
«فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» پس کسی که از انحراف وصیّتکننده (و تمایل بیجای او به بعض ورثه) یا از گناه او (به اینکه به کار خلافی وصیّت کند،) بترسد و میان آنها را اصلاح دهد، گناهی بر او نیست (و مشمول قانون مجازات تبدیل وصیّت نمیشود) همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۲:
صاحب تفسیر مجمعالبیان کلمۀ «جَنَفاً» را به معنای تمایل به انحرافِ ناآگاهانه و کلمۀ «إِثْمَ» را به معنای گناه آگاهانه گرفته است.
آنچه در اسلام ممنوع شده، تغییر و تبدیل وصیّتهای صحیح است؛ ولی اگر وصیّت سبب فتنه میشود و یا خلاف موازین شرع بود، تغییر آن اشکال ندارد.
چنانکه اگر وصیّتکننده بیش از یکسوم اموالش را وصیّت کند، میتوان آن مقدار را کم نمود.
اگر سفارش به گناه کرد، میتوان وصیّت را تغییر داد.
یا اگر عمل به وصیّت ایجاد فتنه و فساد میکند، میتوان زیر نظر حاکم اسلامی در وصیّت تغییراتی داد.
بههرحال در اسلام بنبست وجود ندارد و چون مسیر تمام اعمال رسیدن به تقواست، میتوان بر اساس تقوا تمام موارد ضد تقوا را اصلاح کرد. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۲:
۱. اصل اهم و مهم را باید مراعات کرد. احترام به وصیّت مهم است، ولی رفع فتنه و اصلاح امور مسلمین مهمتر است. «فَمَنْ خافَ» «فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ»
۲. تغییر وصیّت باید بر اساس فتنهزدایی و اصلاح باشد. «فَمَنْ خافَ» «فَأَصْلَحَ» تفسیر صفحۀ ۲۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۳ - تفسیر نور:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ای کسانیکه ایمان آوردهاید! روزه بر شما مقرّر گردید، همانگونه که بر کسانیکه پیش از شما بودند مقرّرشده بود، باشد که پرهیزگار شوید. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۳:
تقوی، بهمعنای خویشتنداری از گناه است.
بیشتر گناهان، از دو ریشۀ غضب و شهوت سرچشمه میگیرند.
روزه، جلوی تندیهای این دو غریزه را میگیرد و لذا سبب کاهش فساد و افزایش تقواست. «کافی، ج ۲، ص ۱۸»
به نظر مفسّران و دانشمندان علوم قرآنی، آیاتی که با خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده اند،در مدینه نازل شده و جزء آیات مدنی میباشند.
فرمان روزه نیز همچون دستور جهاد و پرداخت زکات در سال دوّم هجری صادر گردیده است. آثار و برکات روزه:
تقوی و خداترسی، در ظاهر و باطن، مهمترین اثر روزه است.
روزه، یگانه عبادت مخفی است.
نماز، حج، جهاد، زکات و خمس را مردم میبینند؛ امّا روزه دیدنی نیست.
روزه، ارادۀ انسان را تقویت میکند. کسیکه یک ماه نان و آب و همسر خود را کنار گذاشت، میتواند نسبت به مال و ناموس دیگران خود را کنترل کند.
روزه، باعث تقویت عاطفه است. کسیکه یک ماه مزۀ گرسنگی را چشید، درد آشنا میشود و رنج گرسنگان را احساس و درک میکند.
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: روزه، نصف صبر است. «تفسیر المنار، ذیل آیه»
روزۀ مردمان عادّی، همان خودداری از نان و آب و همسر است.
امّا در روزۀ خواص علاوهبر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم است،
روزۀ خاصّ الخاص علاوهبر اجتناب از مفطرات و پرهیز از گناهان، خالیبودن دل از غیر خداست. «تفسیر روحالبیان»
روزه، انسان را شبیه فرشتگان میکند، فرشتگانی که از خوردن و آشامیدن و شهوت دور هستند. «صاحب جواهر، نقل از آیةاللَّه جوادی»
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: هر کس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد، تمام گناهانش بخشیده میشود. «تفسیر مراغی، ج ۲، ص ۶۹»
چنانکه در حدیث قدسی نیز آمده است که خداوند میفرماید: «الصوم لی و انا اجزی به» روزه برای من است و من آن را پاداش میدهم.
اهمیّت روزه به قدری است که در روایات پاداش بسیاری از عبادات را همچون پاداش روزه دانستهاند. «کافی، ج۲، ص ۱۰۰»
هر چند که روزه بر امّتهای پیشین نیز واجب بوده، ولی روزۀ ماه رمضان، مخصوص انبیاء بوده است و در امّت اسلامی، روزۀ رمضان بر همه واجب شده است. «تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۱۳۶»
از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمود: برای هر چیز زکاتی است و زکات بدنها، روزه است. «بحار، ج ۶۹، ص ۳۸۰» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۳:
۱. خطابِ زیبا، گامی برای تأثیرگذاری پیام است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»
در حدیثی از تفسیر مجمعالبیان میخوانیم: لذّت خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» سختی روزه را آسان میکند. اگر والدین بخواهند که فرزندشان به سخنانشان گوش دهند، باید آنان را زیبا صدا زنند.
۲. از شیوههای تبلیغ آن است که دستورات مشکل، آسان جلوه داده شود.
این آیه میفرماید: فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست، در امّتهای پیشین نیز این قانون بوده است. و عمل به دستوری که برای همه امّتها بوده، آسانتر از دستوری است که تنها برای یک گروه باشد. «کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»
۳. قرآن، فلسفۀ بعضی احکام همچون روزه را بیان داشته است؛ زیرا اگر مردم نتیجۀ کاری را بدانند، در انجام آن نشاط بیشتری از خود نشان میدهند. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۴ - تفسیر نور:
«أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» چند روزی معدود (روزه بر شما مقرّر شده است)، ولی هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد، پس (به همان) تعداد از روزهای دیگر (را روزه بگیرد) و بر کسانی که طاقت روزه ندارند (همچون بیماران مزمن و پیر مردان و پیر زنان)، لازم است کفّارهای بدهند، مسکینی را اطعام کنند.
و هر کس به میل خود بیشتر نیکی کند (و بیش از مقدار واجب، طعام بدهد)، برای او بهتر است، ولی اگر (آثار روزه را) بدانید، (میفهمید که) روزه گرفتن، برایتان بهتر است. (و هرگز به روزهخواری معذوران، غبطه نمیخوردید.) نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۴:
یکی از معانی باب افعال در زبان عربی، سلب است.
مثلاً کلمۀ «عجمه» بهمعنای گنگی است، وقتی به باب افعال میرود و «اعجام» میشود، بهمعنای ازبینبردن گنگی است.
در این آیه نیز کلمه «یُطِیقُونَهُ» بهمعنای سلب طاقت و توان است.
تسلیم فرمان خدا بودن، ارزش است؛ اگر دستور روزه گرفتن داد، باید روزه گرفت و اگر حکم به افطار کرد، باید روزه را شکست.
در مجمعالبیان آمده است: گروهی از اصحاب پیامبر حتّی در حال سفر روزه گرفته و مایل نبودند که روزه خود را بشکنند. رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله آنان را گناهکار خواندند.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: اگر کسی در سفر روزه بگیرد، من بر جنازۀ او نماز نمیگزارم.
در تفسیر قرطبی نیز آمده است که رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله در سفر از مدینه به مکّه در ماه رمضان، آب خواستند، آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببینند و سپس از آب میل فرمودند.
به هر حال اگر مسافر یا مریضی روزه گرفت، روزهاش باطل و باید قضای آن را به جا آورد. «تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۱۶۴.۱»
امام صادق علیهالسّلام فرمودند: حتّی اگر مادری نسبت به شیر کودک یا جنین نگرانی داشت، باید روزۀ خود را افطار نماید و این نشانۀ رأفت خداوند است. «تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۸۲» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۴:
۱. اسلام برای هر فرد در هر شرایطی، قانون مناسب دارد. در این آیه، حکم مسافران، بیماران و سالمندان بیان شده است. «فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ»
۲. شرایط نباید فلسفۀ کلّی حکم و آثار و منافع آن را تماماً از بین ببرد. اگر انسان مریض یا مسافر در شرایطی نمیتواند روزه بگیرد، باید در ایام دیگری قضا کند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ»
۳. قصد سفر، به تنهایی مانع روزه نیست، در سفر بودن لازم است. «عَلی سَفَرٍ»
۴. قضای روزه، زمان خاصّی ندارد. «فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ»
۵. توانایی، شرط تکلیف است. «عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ»
۶. تغذیۀ فقرا، در متن احکام جاسازی شده است. «طَعامُ مِسْکِینٍ»
۷. عباداتی سبب رشد و قرب است که با علاقه و رغبت باشد. «فَمَنْ تَطَوَّعَ»
۸. دستورات الهی بهگونهای است که حداقل را بر همه واجب کرده است و بیش از آن را به اختیار انسان میگذارد. در این آیه سیر کردن یک گرسنه واجب، ولی بیش از آن بهعنوان عمل مستحبّی در اختیار خود انسان است. «فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ»
۹. انجام دستورات خداوند، آثار خوبی دارد که به خود انسان باز میگردد نه خدا. «أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌلَکُمْ» تفسیر صفحۀ ۲۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۵ - تفسیر نور:
«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (روزه در) ماه رمضان، ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.
(و قرآن کتابی است که) هدایتگر مردم همراه با دلایل روشنِ هدایت و وسیلۀ تشخیص حق از باطل است، پس هر کس از شما که این ماه را دریابد، باید روزه بگیرد.
و آن کس که بیمار یا در سفر باشد، روزهای دیگری را به همان تعداد روزه بگیرد.
خداوند برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد (این قضای روزه) برای آن است که شماره مقرّر روزها را تکمیل کنید و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، به بزرگی یاد کنید، باشد که شکرگزار گردید. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۵:
«رَمَضانَ» از مادۀ «رمض» بهمعنای سوزاندن است. البتّه سوزاندنی که دود و خاکستر به همراه نداشته باشد.
وجه تسمیۀ این ماه از آن روست که در ماه رمضان، گناهان انسان سوزانده میشود.
ماه رمضان، ماه نزول قرآن میباشد و تنها ماهی است که نامش در قرآن آمده و شب قدر نیز در این ماه است.
در تفسیر برهان از پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند: تمام کتابهای آسمانی، در ماه رمضان نازل شدهاند. ماه رمضان، بهترین ماه خدا است.
آن حضرت در جمعه آخر ماه شعبان، خطبۀ مفصلی در عظمت ماه رمضان ایراد کردهاند که در بعضی از تفاسیر و کتب روایی آمده است. «بحار، ج ۹۶، ص ۳۵۶»
همچنین در صحیفۀ سجادیه، امام سجاد علیهالسّلام در وداع ماه رمضان مناجات جانسوزی دارند.
اسلام دین آسان و بنای آن بر سهولت و عدم سختگیری است. هر کس مریض یا مسافر بود روزه نگیرد و قضای آن را انجام دهد.
اگر وضو گرفتن مشکل است، تیمّم را جایگزین میکند. اگر ایستادن در نماز مشکل است، اجازۀ نشسته نماز خواندن را میدهد. که این قانون به نام «قاعده لا حرج» در فقه مشهور است. ویژگیهای ماه مبارک رمضان:
در رمضان، مؤمنان با کارت «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ» به میهمانی خداوند دعوت شدهاند، و این میهمانی ویژگیهایی دارد:
۱. میزبان، خداوند است و میهمانان را شخصاً دعوت کرده است؛
۲. وسیلۀ پذیرایی، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح و دوری از دوزخ است؛
۳. زمان پذیرایی، ماه رمضان است که به گفتۀ روایات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است؛
۴. چگونگی پذیرایی، شب قدر بهگونهای است که در آن نیاز یک سال میهمانان تأمین میشود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن میگردد؛
۵. غذای این ماه، غذای روح است که برای رشد معنوی لازم است؛ نه غذای جسم. لطف غذای این مهمانی، آیات قرآن است که تلاوت یک آیه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماههای دیگر است؛
۶.این میهمانی هیچ سنخیّتی با میهمانیهای دنیوی ندارد. خداوندِ عالِم و غنی و خالق و باقی و عزیز و جلیل، میزبان انسانهای جاهل و فقیر و فانی و مخلوق و ذلیل میشود؛
و میگوید: من دعایتان را مستجاب میکنم و برای هر نفسی که در ماه رمضان میکشید، پاداش تسبیحی عطا میکنم. «خطبۀ پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در جمعه آخر ماه شعبان» آداب مهمانی:
در وسائلالشیعه «وسائل، ج ۷، ص ۱۱۹» برای اخلاق روزهدار در ضمن روایت مفصّلی میخوانیم: روزهدار، از دروغ، گناه، مجادله، حسادت، غیبت، مخالفت با حق، فحش و سرزنش و خشم، طعنه و ظلم و مردمآزاری، غفلت، معاشرت با فاسدان، سخنچینی و حرامخواری، دوری کند و نسبت به نماز، صبر و صداقت و یاد قیامت توجّه خاص داشته باشد.
شرط حضور در این مهمانی، فقط تحمّل گرسنگی نیست. در حدیث آمده است: آن کس که از اطاعت رهبران آسمانی، سرباز زند و یا در مسائل خانوادگی و شخصی با همسر خود بدرفتار و نامهربان باشد و یا از تأمین خواستههای مشروع او خودداری کند و یا والدین از او ناراضی باشند، روزۀ او قبول نیست و شرایط این ضیافت را به جای نیاورده است.
روزه گرچه فوائد و منافع طبّی از قبیل دفع و برطرفشدن مواد زائد بدن در اثر گرسنگی را دارد، امّا سحرخیزی و لطافت روح و استجابت دعا در ماه رمضان چیز دیگری است و محروم واقعی کسی است که از این همه خیر و برکت محروم باشد. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۵:
۱. ارزش رمضان، به نزول قرآن است. ارزش انسانها نیز میتواند به مقداری باشد که قرآن در آنها نفوذ کرده باشد. «الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»
۲. هدایت، دارای مراحلی است: یک مرحلۀ عمومی است «هُدیً لِلنَّاسِ» و یک مرحلۀ خاص است. «وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی»
۳. وجوب روزه، بعد از یقین به حلول ماه رمضان است. «فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ»
۴. قضای روزه بر مریض و مسافر واجب است. «فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ»
۵. روزۀ قضا، مشروط به زمان خاصّی نیست. «أَیَّامٍ أُخَرَ»
۶. احکام خداوند بر اساس آسانی و مطابق طاقت انسان است. «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ»
۷. عسر و حرج، واجبات را از دوش انسان برمیدارد. «لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»
۸. روزۀ قضا باید به تعداد روزهایی باشد که عذر داشته است. «لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ»
۹. هدایت و توفیق انجام عبادات، از طرف خداست. تکبیر، نشان بزرگداشت خدا و عدم توجّه به خود و دیگران است.«لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ»
۱۰. روزه، زمینهساز هدایت انسان و سپاسگزاری اوست. «لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۶ - تفسیر نور:
«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» و هر گاه بندگانم از تو دربارۀ من پرسند (بگو:) همانا من نزدیکم دعای نیایشگر را آنگاه که مرا میخواند پاسخ میگویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که به رشد رسند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۶:
برخی افراد از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله میپرسیدند: خدا را چگونه بخوانیم؟ آیا خدا به ما نزدیک است که او را آهسته بخوانیم و یا اینکه دور است که با فریاد بخوانیم؟! این آیه در پاسخ آنان نازل شد.
دعاکننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد که در این آیه، هفتمرتبه خداوند تعبیر خودم را برای لطف به او به کار برده است:
اگر بندگان خودم دربارۀ خودم پرسیدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزدیک هستم و هرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهای آنان را مستجاب میکنم، پس به خودم ایمان بیاورند و دعوت خودم را اجابت کنند.
این ارتباط محبّتآمیز در صورتی است که انسان بخواهد با خداوند مناجات کند.
دعا کردن، همراه و همرنگشدن با کلّ هستی است.
طبق آیات قرآن، تمام هستی در تسبیح و قنوت هستند «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» «بقره، ۱۱۶» و تمام موجودات به درگاه او اظهار نیاز دارند «یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «الرحمن، ۲۹» پس ما نیز از او درخواست کنیم تا وصلۀ ناهمگون هستی نباشیم. سفارشات قرآن دربارۀ دعا:
۱. دعا و درخواست باید خالصانه باشد. «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ» «غافر، ۱۴»
۲. دعا باید با ترس و امید همراه باشد. «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً» «اعراف، ۵۶»
۳. دعا باید با عشق و رغبت و ترس توأم باشد. «یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً» «انبیاء، ۹۰»
۴. دعا باید با تضرّع و در پنهانی صورت بگیرد. «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً» «اعراف، ۵۵»
۵. دعا باید با ندا و خواندنی مخفی همراه باشد. «إِذْ نادی رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا» «مریم، ۳»
در اصول کافی، صدها حدیث در اهمیّت، نقش و آداب دعا، توجّه و اصرار و ذکر حاجت ها هنگام دعا و دعای دستهجمعی و ایمان به استجابت آن آمده است. «کافی، ج ۲، کتابالدعا» چرا گاهی دعای ما مستجاب نمیشود؟
عدم استجابت دعای ما به خاطر شرک یا جهل ماست.
در تفسیر المیزان میخوانیم که خداوند در این آیه میفرماید: «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» خودم اجابت میکنم دعاکنندهای را که فقط مرا بخواند و با اخلاص تمام، از من طلب خیر کند.
پس اگر دعا مستجاب نشد، یا به جهت آن است که ما از خداوند خیر نخواستهایم، و در واقع برای ما شر بوده
و یا اگر واقعاً خیر بوده، خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نکردهایم و همراه با استمداد از غیر بوده است.
و یا اینکه استجابت درخواست ما، به مصلحت ما نباشد که به فرمودۀ روایات، در این صورت به جای آن بلایی از ما دور میشود و یا برای آیندۀ ما یا نسل ما ذخیره میشود و یا در آخرت جبران میگردد.
در اصول کافی میخوانیم: کسی که غذای حرام بخورد، یا امربهمعروف و نهیازمنکر نکند و یا از سر غفلت و بیاعتنایی دعا کند، دعایش مستجاب نمیگردد.
معنای دعا، ترک کسب و کار نیست، بلکه توکّل به خداوند همراه با تلاش است.
لذا در حدیث میخوانیم: دعای بیکار مستجاب نمیشود.
شاید قرار گرفتن آیۀ دعا در میان آیات روزه به خاطر تناسب بیشتری است که ماه خدا با دعا دارد. با اینکه کارهای خداوند قانونمند و بر اساس عوامل و سنّتهای ثابت است، پس دعا چه نقشی دارد؟
همانگونه که انسان در سفر، حکم نماز و روزهاش غیر از انسان در وطن است، انسان دعاکننده با انسان غافل از خدا متفاوت هستند و سنّت خداوند لطف به اوّلی است، نه دوّمی.
آری، دعا و گفتگو با خداوند، ظرفیّت انسان را برای دریافت الطاف الهی بیشتر میکند. همانگونه که توسل و زیارت اولیای خدا، شرایط انسان را عوض میکند.
چنانکه اگر کودکی همراه پدر به مهمانی رود، دریافت محبّتش بیش از آن خواهد بود که تنها برود.
بنابراین دعا، زیارت و توسّل، سبب تغییر شرایط است؛ نه برهمزدن سنّتهای قطعی الهی.
دربارۀ نزدیکی خدا به انسان، فیض کاشانی قدس سره میگوید:
گفتم که روی خوبت، از ما چرا نهان است -------- گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است
گفتم فراق تا کی، گفتا که تا تو هستی -------- گفتم نفس همین است، گفتا سخن همان است پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸۶:
۱. دعا در هر جا و در هر وقت که باشد، مفید است. چون خداوند میفرماید: من نزدیک هستم. «فَإِنِّی قَرِیبٌ»
آنچه از اوقات مخصوصه، یا اماکن مقدّسه برای دعا مطرح شده برای فضیلت است؛ نه انحصار به آن ایام و یا اختصاص به آن امکنه.
۲. خداوند به ما نزدیک است، ولی ما چطور؟ اگر گاهی قهر او دامن ما را میگیرد، به خاطر دوری ما از خداوند است که در اثر گناهان میباشد. «فَإِنِّی قَرِیبٌ»
۳. استجابت خداوند دائمی است، نه موسمی. «أُجِیبُ» نشانۀ دوام است.
۴. با آنکه خدا همه چیز را میداند، امّا دعا کردن وظیفۀ ماست. «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی»
۵. دعا آنگاه به اجابت میرسد که همراه با ایمان باشد. «وَ لْیُؤْمِنُوا بِی»
۶. دعا، وسیلۀ رشد و هدایت است. «لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۸۲-۲۸۹.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۱۱
و لو اءننا نزلنا إليهم الملائكة و كلمهم الموتى و حشرنا عليهم كل شى ء قبلا ما كانوا ليؤمنوا إلا اءن يشاء الله و لكن اءكثرهم يجهلون (۱۱۱)
ترجمه : ۱۱۱ - و اگر ما فرشتگان را بر آنها نازل مى كرديم ، و مردگان با آنها سخن مى گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مى نموديم هرگز ايمان نمى آوردند، مگر آنكه خدا بخواهد ولى بيشتر آنها نمى دانند.
تفسیر چرا افراد لجوج به راه نمى آيند اين آيه با آيات قبل مربوط است همه يك حقيقت را تعقيب مى كنند، هدف اين چند آيه اين است كه جمعى از تقاضاكنندگان معجزات عجيب و غريب در تقاضاهاى خود صادق نيستند و هدفشان پذيرش حق نمى باشد، لذا بعضى از خواسته هاى آنها (مثل آمدن خدا در برابر آنان !) اصولا محال است . آنها به گمان خود مى خواهند با مطرح ساختن اين درخواستها و معجزات عجيب و غريب افكار مؤ منان را متزلزل و نظر حق جويان را مشوب و به خود مشغول سازند. قرآن در آيه فوق با صراحت مى گويد: اگر ما (آنطور كه درخواست كرده بودند) فرشتگان را بر آنها نازل مى كرديم و مردگان مى آمدند و با آنها سخن مى گفتند و خلاصه هر چه مى خواستند در برابر آنها گرد مى آورديم ، باز ايمان نمى آوردند (و لو اننا نزلنا اليهم الملائكة و كلمهم الموتى و حشرنا عليهم كل شى ء قبلا ما كانوا ليؤ منوا). سپس براى تاكيد مطلب مى فرمايد: تنها در يك صورت ممكن است ايمان بياورند و آن اينكه خداوند با مشيت اجبارى خود آنها را وادار به قبول ايمان كند و بديهى است كه اينگونه ايمان هيچ فايده تربيتى و اثر تكاملى نخواهد داشت (الا ان يشاء الله ) و در پايان آيه اضافه مى كند كه بيشتر آنها جاهل و بيخبرند (و لكن اكثرهم يجهلون ). در اينكه منظور از ضمير هم در اين جمله چه اشخاصى هستند؟ در ميان مفسران گفتگو است : ممكن است اشاره به مؤ منانى باشد كه اصرار داشتند پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به خواسته اين دسته از كفار ترتيب اثر دهد و هر معجزه اى را پيشنهاد مى كنند بياورد. زيرا بيشتر اين مؤ منان از اين واقعيت بيخبر بودند و توجه نداشتند كه آنها در تقاضاى خود صادق نيستند، ولى خدا ميدانست كه اين مدعيان دروغ مى گويند به همين دليل به خواسته هاى آنها ترتيب اثر نداد، اما براى اينكه دعوت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بدون معجزه نمى تواند باشد در موارد خاصى معجزات مختلفى بر دست او آشكار كرد. اين احتمال نيز وجود دارد كه ضمير هم بازگشت به كفار در خواست كننده كند يعنى بيشتر آنها از اين واقعيت بيخبرند كه خدا توانائى بر هر گونه كار خارقالعاده اى دارد ولى گويا آنها قدرتش را محدود مى دانند، لذا هر گاه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) معجزه اى نشان مى داد آن را حمل بر سحر يا چشمبندى مى كردند چنانكه در آيه ديگر مى خوانيم : و لو فتحنا عليهم بابا من السماء فظلوا فيه يعرجون لقالوا انما سكرت ابصارنا بل نحن قوم مسحورون : اگر درى از آسمان به روى آنها مى گشوديم و از آن بالا مى رفتند، مى گفتند ما چشمبندى شده ايم و ما را سحر و جادو كرده اند! (سوره حجر آيه 14 و 15) بنابراين آنها جمعيتى نادان و لجوجند كه نبايد به آنان و سخنانشان اعتنا كرد.
یکی از کارهای مهم آیتالله سید محمد حسین طباطبایی در بحبوحه تهاجم اندیشههای وارداتی و بیگانه، جهاد فکری و تشکیل یک پایگاه فکری مستحکم و با آرایش تهاجمی بود، کاری که امروز به آن نیاز داریم ...
24 /آبان/ 1402
حضرت آیتالله امام خامنهای فرمانده کل قوا
در بازدید از نمایشگاه نیروی هوافضای سپاه 28 /آبان/ 1402
هرجا جوانهای ما با عزم و ایمان وارد شدند، توانستهاند کارهای بزرگی انجام دهند ...
قضایای غزه بسیاری از حقایق مکتوم را برای مردم دنیا آشکار کرد که یکی از این حقایق، طرفداری سران کشورهای غربی از تبعیض نژادی است ...
صهیونیستها خود را نژاد برتر میدانند و بقیه آحاد بشر را نژاد پَست به حساب میآورند و به همین دلیل است بدون احساس ناراحتی وجدان، چندین هزار کودک را به قتل رساندهاند ...
هنگامی که رئیس جمهور آمریکا، صدراعظم آلمان، رئیس جمهور فرانسه و نخست وزیر انگلیس، با آن همه ادعا از چنین رژیم نژادپرستی حمایت و به آن کمک میکنند، به معنای طرفداری این آقایان از تبعیض نژادی بهعنوان نفرتانگیزترین مسائل دنیا است ...
مردم اروپا و آمریکا نیز باید تکلیف خود را با این وضعیت روشن کنند و نشان دهند که طرفدار تبعیض نژادی نیستند ...
شکست رژیم صهیونیستی در غزه، یک واقعیت است و پیشروی و ورود به داخل بیمارستانها و یا خانههای مردم، پیروزی نیست زیرا پیروزی به معنای شکست دادن طرف مقابل است که رژیم صهیونیستی تاکنون نتوانسته است به آن دست یابد و در آینده هم نخواهد توانست.
ابعاد این نتوانستن فراتر از رژیم صهیونیستی است:
این نتوانستن به معنای نتوانستنِ آمریکا و کشورهای غربی نیز است و اکنون همه دنیا با این حقیقت مواجه شده است که یک رژیم ِ دارای امکانات و تجهیزات مفصل و پیشرفته نظامی نتوانسته است بر طرف مقابل خود که هیچ یک از این امکانات را ندارد، غلبه کند.
حضرت آیتالله امام خامنهای
در دیدار مدالآوران بازیهای آسیایی و پاراآسیایی هانگژو 1 /آذر/ 1402
رژیم صهیونیستی در حادثه طوفانالاقصی به دست حماس ضربه فنی شد و با همه جنایاتش نتوانسته این شکست سنگین را جبران کند و در آینده هم نخواهد توانست ...
از آن بانوی محترمی که با حجاب کامل پرچمدار کاروان ایران در بازیهای آسیایی شد و آن بانوی ورزشکاری که هنگام اهدای مدال حاضر نشد با مرد نامحرم دست بدهد و نیز آن بانویی که با کودک خود روی سکوی مدالآوری رفت و با حرکت نمادین خود، احترام به خانواده و مادر را در دنیا برجسته کرد، صمیمانه تشکر میکنم ...
محبوبیت و شهرت، مسئولیت سنگینی به دنبال میآورد: گفتار، رفتار و نوع زندگی چهرههای ورزشی برای بسیاری از جوانان الگو است و میتواند بر آنان تأثیر سازندهای بگذارد، اگرچه عکس آن هم ممکن است، بنابراین ورزشکاران باید در این زمینه کاملاً مراقبت کنند ...
رژیم صهیونیستی در حادثه طوفانالاقصی ضربه فنی شد و حماس نه بهعنوان یک دولت و کشورِ با امکانات زیاد، بلکه بهعنوان یک گروه مبارز توانست رژیم غاصب صهیونیست را با آنهمه امکانات ضربه فنی کند ...
ناتوانی صهیونیستها برای خارج شدن از زیر بار فشار و ننگ این شکست مفتضحانه:
آنها برای جبران، در بیمارستانها و مدارس غزه قدرتنمایی میکنند اما این کار مشابه کار ورزشکاری است که در میدان شکست خورده اما برای تلافی با حمله به طرفداران تیم مقابل، به آنها فحاشی و کتککاری میکند ...
خودداری تحسینبرانگیز ورزشکاران ایرانی از مسابقه با نمایندگان رژیم صهیونیستی:
امروز همه دنیا علت این کار ورزشکاران ما را فهمیدهاند چون آن افراد برای یک رژیم جنایتکار و تروریست و جنایتکار به میدان میآیند ...
انتقاد شدید از مسئولان مراکز جهانی ورزش که تحت تسلط قدرتهای مستکبر قرار دارند:
آنان که در اقدامی سیاسی به بهانه جنگ، یک کشور را از حضور در همه میدانهای ورزشی محروم میکنند، اکنون حدود 5 هزار کودک شهید فلسطینی را نادیده میگیرند و به بهانه پرهیز از دخالت سیاست در ورزش، رژیم صهیونیستی را به علت نسلکشی و جنایات جنگی محکوم و محروم نمیکنند که امیدواریم روزی به این اقدامات تبعیضآمیز رسیدگی عادلانه شود ...
۳ /فروردین/ ۱۴۰۲ حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در محفل نورانی انس با قرآن در اولین روز ماه مبارک رمضان: هدف از تلاوت قرآن تأثیرگذاری بر شنوندگان آن باشد
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
شمشیر کشیدهام اما در سوی دیگرِ این میدان، حضرت آیتالله امام خامنهای، خود با تمام قوا به میدان آمدهاند: «من شمشیر را کشیدم، مشغولیم، ما از چپ و راست داریم میزنیم» ۹۵/۳/۳۱ تنها راهِ مقابله «جهاد» است: «جهاد همیشه لازم است. گاهی جهاد، جهاد سیاسی است، گاهی جهاد فرهنگی است، گاهی جهاد نرم است... امّا در همهی اینها باید توجّه داشت که این جهاد، علیه دشمن است.» ۹۵/۹/۲۷ در زمانهای که رهبر انقلاب بهعنوان مقتدا اینگونه در میانهی میدانِ «مجاهدت» وارد شده، تکلیفِ مؤمنین انقلابی و بهخصوص «جوانانِ مؤمن انقلابی» روشن و «حجّت تمام است»: «حجّت بر شما تمام است. انتظار از شما عزیزان کاری بیش از خودسازی علمی و دینی و اخلاقی است؛ انتظار آن است که بر محیط پیرامونی خود اثر گذارید و بر رهروان راه خدا با گفتار و عمل خود بیفزائید. در نبرد نامتقارن جبههی کفر و استکبار با پرچم برافراشتهی اسلام ناب، این وظیفهی همهی ما است.» ۹۵/۱۱/۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
ما را «هدف» گرفتهاند دشمنی که علیرغم همهی توطئهها نتوانسته به ملت ضربه وارد کند، حالا با تمام قوا به میدان آمده تا با «نفوذ» به مقصود خود برسد: «ما در جنگِ نرمیم؛ در جنگِ سیاسی هستیم، در جنگِ فرهنگی هستیم، در جنگِ امنیّتی و نفوذی هستیم؛ فکرها و ارادهها دارند با هم میجنگند.» ۹۵/۳/۳۱ دشمنان در این عرصه «تغییر باورها، آرمانها و سبک زندگی» را «هدف» گرفتهاند: «عمدهترین وسیله دو چیز [است]؛ یکی پول، یکی هم جاذبههای جنسی... [برای اینکه افراد مؤثّر را] بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر چیست؟ آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمانها، تغییر نگاهها، تغییر سبک زندگی» ۹۴/۹/۴ و بهدنبال این هستند: «کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر میکند.» ۹۴/۹/۴
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
صدا و سیما را دانشگاهی برای تدریس اصول اسلام انقلابی بدانید. برداشت ما از صدا و سیما این است. امام که فرمودند «دانشگاه»، در دانشگاه چیزی تدریس میشود؛ در این دانشگاه چه چیزی میخواهد تدریس بشود؟ آنچه که در این دانشگاه تدریس میشود، عبارت از پیامها، پایهها، مفاهیم و درسهای اسلام ناب و اسلام انقلابی و اسلام واقعی است. این، آن چیزی است که در صدا و سیما ایدهآل است.۱۳۶۹/۰۵/۰۷
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
هنر انقلابی
آن دستگاهی که در دستان هنرمند و باقدرت شماست و زیر نظر مسؤول و صاحبتان قرار دارد - یعنی دستگاه صدا و سیما - دستگاه بسیار حساسی است؛ شوخی نیست. این چیزی نیست که اگر مثلاً آدم مشاهده کرد که فلان گوشهی آن هم اشکالی دارد، بگوید این اشکال به خوبیهایش دَر. نه، فقط خوبیها باید گسترش پیدا کنند و زیاد بشوند. اعتقادم این است که شما مسؤولان مؤمن و علاقهمند و کارآمد میتوانید؛ ما ابزارش را داریم. به اندازهیی که بتوانیم همین حرفها را بهقدر کافی با مایههای هنر بیامیزیم و هنرمندانه ارایه بدهیم، ابزار خوب داریم. هنرمند زیاد داریم؛ منتها باید به حیطهبندیهای نظام توجه کنید و هیچگونه تخطی و تخلفی را از اصول اساسی نظام و انقلاب اسلامی تحمل و اغماض نکنید. وقتی اغماض نکردید، وقتی رسیدگی کردید، همه چیز درست خواهد شد.۱۳۶۹/۰۵/۰۷
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
پرهیز از سطحینگری وانعکاس حقیقی معارف اسلامی در فیلم ها و نماهای تلویزیونی
اینطور نباشد که به نام اسلام چیزى را بگوییم که سست باشد، یا چیزى را ببافیم که فقط شکل، شکل اسلامى باشد؛ مثل این نماهاى تلویزیونى - عکس گنبد و بارگاه و مانند آن - که شماها براى فیلمها درست مىکنید و چیزى را از دور نشان مىدهید. ارایهى چنین چیزهایى از اسلام، یک چیز پوکِ پوچِ کممایه است که فقط یک زر و زیور دروغى، آن هم ظاهرى و سطحى را نشان مىدهد. حقیقتاً بایستى مفاهیم و معارف اسلامى پخش و منعکس بشود. علاوهى بر این، صدا و سیما کوشش کند که مردم متدین بشوند. یکى از وظایفى که واقعاً باید آقایان به آن توجه کنند، متدینسازى است. کارى کنید که مستمعتان بر اثر صحبت شما، حقیقتاً به صورت عمیق متدین بشود.۱۳۶۹/۰۵/۰۷
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
صدا و سیما باید در مقابل تبلیغات دشمن نسبت به انقلاب، سینه سپر كند.۱۳۶۹/۰۵/۰۷
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
چرا خواصِ مؤمنی که دوْر مسلم بودند، از او دست کشیدند؟ بین اینها افرادی خوب و حسابی بودند که بعضیشان بعداً در کربلا شهید شدند؛ اما اینجا، اشتباه کردند. البته آنهایی که در کربلا شهید شدند، کفّارهی اشتباهشان داده شد. دربارهی آنها بحثی نیست و اسمشان را هم نمیآوریم. اما کسانی از خواص، به کربلا هم نرفتند. نتوانستند بروند؛ توفیق پیدا نکردند و البته، بعد مجبور شدند جزو توّابین شوند. چه فایده؟! وقتی امام حسین علیهالسّلام کشته شد؛ وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت؛ وقتی فاجعه اتّفاق افتاد؛ وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشیب آغاز شد، دیگرچه فایده؟! لذاست که در تاریخ، عدّهی توّابین، چند برابر عدّهی شهدای کربلاست. شهدای کربلا همه در یک روز کشته شدند؛ توّابین نیز همه در یک روز کشته شدند. اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! بهخاطر اینکه در وقت خود نیامدند. کار را در لحظهی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند. چرا مسلم بن عقیل را با اینکه میدانستید نمایندهی امام است، تنها گذاشتید؟! آمده بود و با او بیعت هم کرده بودید. قبولش هم داشتید. به عوام کاری ندارم. خواص را میگویم. چرا هنگام عصر و سرِ شب که شد، مسلم را تنها گذاشتید تا به خانهی طوعه پناه ببرد؟! اگر خواص، مسلم را تنها نمیگذاشتند و مثلاً، عدّه به صد نفر میرسید، آن صد نفر دور مسلم را میگرفتند. خانهی یکیشان را مقرّ فرماندهی میکردند. میایستادند و دفاع میکردند. مسلم، تنها هم که بود، وقتی خواستند دستگیرش کنند، ساعتها طول کشید. سربازان ابن زیاد، چندین بار حمله کردند؛ مسلم به تنهایی همه را پس زد. اگر صد نفر مردم با او بودند، مگر میتوانستند دستگیرش کنند؟! باز مردم دورشان جمع میشدند. پس، خواص در این مرحله، کوتاهی کردند که دوْر مسلم را نگرفتند. ببینید! از هر طرف حرکت میکنیم، به خواص میرسیم. تصمیمگیری خواص در وقت لازم, تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظهی لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظهی لازم. اینهاست که تاریخ و ارزشها را نجات میدهد و حفظ میکند! در لحظهی لازم، باید حرکت لازم را انجام داد. اگر تأمّل کردید و وقت گذشت، دیگر فایده ندارد.۱۳۷۵/۰۳/۲۰
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
من از اوّل تشکیل این مجلس، اعتقاد خودم و علاقهی خودم به این مجلس را که از روی اطّلاع بود، عرض کردم، گفتم مجلس، مجلسِ انقلابی است.(۹) الان هم من بعد از سه سال همین را تکرار میکنم. این مجلس بحمدالله مجلسی است انقلابی، باسواد، جوان، پُرتحرّک، پُرکار. البتّه قضاوتهایی که انسان راجع به یک مجموعه میکند، با نگاه به مجموعه است؛ حالا یک استثناهایی هم ممکن است وجود داشته باشد؛ به آن استثناها کاری نداریم. مجموعه را که انسان نگاه میکند، با نگاه مجموعی، این مجلس انصافاً یک مجلس انقلابی است. حالا از گوشه و کنار، از چپ و راست، یک متلکی، یک حاشیهای، یک مثلاً چیزی گاهی به مجلس زده میشود، خب بگویند؛ نمیشود انتظار داشت که همه از آدم تعریف کنند؛ نه، بالاخره مخالفتهایی هم میشود، امّا واقع قضیّه همین است که عرض کردم؛ یعنی از روی آن اطّلاع و آگاهیای که بنده دارم، این[جور] است که این مجلس انصافاً این خصوصیّات را دارد.
۳ /خرداد/ ۱۴۰۲
چرا رهبر انقلاب اسلامی مجلس یازدهم را «مجلس انقلابی» میدانند و بر آن تأکید میکنند؟ پُرانگیزه، پُرایمان و پُرتوان
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
شبيب برده حارث بن سريع همدانى جابرى شبيب قهرمانى دلير بود و همراه سيف و مالك پسران سريع آمد و پيش از ظهر عاشورا به شهادت رسید.
الگوبرداری از شھـــــدا از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه؟؟ گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره، بروم یک گوشهای از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه #بسیجی برای بچههای نوجوان و جوان #کارفرهنگی انجام بدم و برای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی #کوتاهی کردیم و آن دنیا باید #جواب_بدیم....!!!
#شهدا #مسجد #نوجوان #جذب
"شهید محمود کاوه" هر آنچه از خدا می خواهید با واسطه از شهدا، در نماز اول وقت طلب کنید .. #نمازاولوقت #شهدا
شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر می شود.
شهید آوینی:
حضرت سیدالشهدا حسین بن علی(ع) شب پیش از هجرت به سوی كربلا در پایان خطبهای بلند فرمودند: «آگاه باشید، هر آن كه میخواهد خونش را در راه ما اهل بیت، كه راه حق است، نثار كند و خود در بهشت لقاءالله منزل گیرد، با ما راهی كربلا شود. من فردا صبح انشاءالله به راه میافتم.» اكنون بار دیگر بانگ الرحیل برخاسته است و همان فریاد در آسمان بلند تاریخ طنینانداز گشته است. و این بار راهیان كربلا، این راحلان قافلهی عشق، بدان لبیك گفتهاند.
صدها سال از آغاز عصر غیبت كبری گذشته است و اكنون، در آغاز قرن پانزدهم بعد از هجرت، در مطلع الفجر تاریخ، انسان بعثتی دیگرباره مییابد و لیاقت حضور پیدا میكند. قرن پانزدهم هجری قمری سررسیده است و یاران سیدالشهدا (ع) كه تقدیر الهی تاریخ، آنان را صبورانه از صلب پدران و رحم پاك مادرانشان برای روزی اینچنین برگزیده و در این دوران شگفتانگیز گرد آورده است، در مطلع الفجر تاریخ، همچون لشكر صبح به مصاف یزید شب میشتابند تا زمینه را برای طلوع خورشید ولایت آل محمد صلواتالله علیهم اجمعین آماده كنند.
چه كسی از جنگ خسته شده است؟ ما به فطرت خویش باز گشتهایم و در آن حسین بن علی(ع) را یافتهایم و اینچنین است اگر حسینندیده «حسین حسین» میكنیم. ما از جنگ خسته نمیشویم، زیرا به كانونی دست یافتهایم كه هر چه شور و نشاط هست از آن منشأ میگیرد. این قلب حسین بن علی (ع) است كه در پیكر ما میتپد و اینچنین، ارادهی ما ارادهی حق است و قدرت ما از مبدأ لایزال قدرت الهی است. نه، اینجا خستگی راه ندارد.
تاریخ شهادت : 1394/08/21 | محل شهادت : العیس - حلب - سوریه
شهید سید مصطَفی موسوی خطاب به مادرش:
برای هر کسی یک روز، روز عاشورا است، یعنی روزی که امام حسین ندای "هل من ناصر" را داد و کسانی که رفتند و با امام ماندند، شهید و رستگار شدند، ولی کسانی که نرفتند چه چیزی از آنها ماند، تا دنیا باقیست، لعنت میشوند ...
شهید مدافع حرم شهید مصطفی صدر زاده
بخشهایی از وصیت نامه:
خدایا از تو ممنونم بی اندازه که در دل ما محبّت سید علی خامنهای را انداختی تا بیاموزیم درس ایستادگی را، درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم.
از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند، تا گمراه نشوند؛ زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است.
برادارن و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب، مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن، ما که رفتیم....
سخنان مقام معظم رهبری را حتماً گوش کنید، قلب شما را بیدار میکند و راه درست را نشانتان میدهد.
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
عَنْ فُضَيْلٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام)، قَالَ: بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: الصَّلَاةِ، وَ الزَّكَاةِ، وَ الصَّوْمِ، وَ الْحَجِّ، وَ الْوَلَايَةِ، وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ ءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ يَوْمَ الْغَدِيرِ. از فضیل نقل است که گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: اسلام بر پنج پايه استوار شده است: نماز، و زكات، و روزه، و حجّ، و ولايت، و برای چيزی فریاد زده نشد، آنچنان که در روز غدير برای ولايت فریاد زده شد.
بحار الأنوار، ج 65، ص332، ح8؛ الكافي، ج 2، ص21، ح8.
از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت است از پدرشان حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) كه فرمودند: همانا شيطان دشمن خدا، چهار بار ناله كرد: روزى كه مورد لعن خدا واقعشد، و روزى كه به زمين هُبوط كرد، و روزى كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مبعوث شدند، و روز عيد غدير.
بحار الأنوار، ج 37، ص121، ح13؛ قرب الإسناد، ص9، ح30.
معنی مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ
عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ(علیهما السلام)، عَنْ قَوْلِ النَّبِيِّ(صلی الله علیه و آله): «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»؟ فَقَالَ: يَا أَبَا سَعِيدٍ! تَسْأَلُ عَنْ مِثْلِ هَذَا؟ عَلَّمَهُمْ أَنَّهُ يَقُومُ فِيهِمْ مَقَامَهُ. از ابان بن تغلب نقل است که گفت: از حضرت ابا جعفر، امام محمّد باقر(علیه السلام) در بارۀ فرمایش پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله): «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»، پرسیدم، حضرت فرمودند: آیا چنین مطلبی سؤال می پرسی؟ معنایش این است که آن حضرت، به مردم فهماند که در میان آن ها، فقط علی(علیه السلام) جانشین او خواهد بود.
بحار الأنوار، ج 37، ص223، ح97؛ معاني الأخبار، ص66، ح2.
دعاهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) در غدیرعَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام) قَالَ: لَمَّا نَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ بِإِعْلَانِ أَمْرِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام): «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» إِلَى آخِرِ الْآيَةِ، قَالَ: ... فَقَالَ النَّبِيُّ(صلی الله علیه و آله): مَنْ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟ قَالَ: فَجَهَرُوا، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ قَالَ لَهُمْ الثَّانِيَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ قَالَ لَهُمْ الثَّالِثَةَ، فَقَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ(علیه السلام)، فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ مِنْ بَعْدِي. از حنان بن سدیر نقل است که پدرش گفت: حضرت امام محمّد باقر(علیه السلام) فرمودند: هنگامی که جبرئیل در حجّة الوداع برای اعلان امر ولایت علی بن ابی طالب(علیه السلام)، آیۀ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»، تا آخرش را بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نازل کرد، پس فرمودند: چه کسی به شما از خودتان سزاوارتر است؟ مردم با صدای بلند گفتند: خدا و رسولش، پس بار دوّم پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، سپس برای بار سوّم پرسیدند، و مردم گفتند: خدا و رسولش، آنگاه دست علی(علیه السلام) را گرفتند و فرمودند: هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا! دوستدار او را دوست بدار، و با دشمنش دشمن باش، و یاری دهنده اش را یاری نما، هر که او را خوار کند را خوار نما، زیرا او از من است و من از اویم، او برای من به منزلۀ هارون برای موسی است، مگر اینکه دیگر پیامبری پس از من نمی باشد.
بحار الأنوار، ج 37، ص139، ح32؛ تفسير العياشي، ج 1، ص332، ح153
غدیر در کلام امام هادی (علیه السلام)
مولای ما، حضرت هادى(علیه السلام) به ابو اسحاق فرمودند: و روز غدير که پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) برادرشان على(علیه السلام) را به عنوان علَم و پيشواى بعد از خود برای مردم نصب نمودند، ابو اسحاق گفت: عرض كردم: راست فرمودید، فدايتان شوم! من برای همين به زيارت و ديدار شما آمده ام، و گواهى مى دهم كه شما حجّت خدا بر مردم هستید.
حضرت آیت الله امام خامنه ای: یاد امام باقر(علیه السلام)، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوبارهی جریان اصیل اسلامی در مقابلهی با تحریفها و مسخهائی که انجام گرفته بود. 1388/09/04
بالاتر از ایثار جان حضرت آیتالله امام خامنهای:اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. حضرت ابراهیم علیهالسلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶
بزرگترین عید، برترین تبیین حضرت آیتالله امام خامنهای: «در روز عید غدیر، پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰
یاامیرالمؤمنین حضرت آیتالله امام خامنهای: «در روز عید غدیر،پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰
حضرت آیتالله امام خامنهای: «امیرالمؤمنین، آن زبان صادق، آن بیان ناطق عنالله در موارد متعدّدی در مقابل مخالفین خودش، به ماجرای غدیر احتجاج کرده؛ از جمله امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در صفّین یک خطبهای برای اصحاب خودشان میخوانند و آنجا شرح میدهند حادثهی غدیر را و میگویند پیغمبر این جور گفت و این جور ایستاد و مانند اینها، بعد گفت «قُم یا عَلیّ»، علی جان بلند شو؛ من بلند شدم، دست من را گرفت و گفت که خدا ولیّ ما است، من را ولیّ شما قرار داده و هر کسی که من ولیّ او و مولای او هستم، این علی مولای او است.» ۱۴۰۰/۰۵/۰۶
۶ /بهمن/ ۱۴۰۱ حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به بیست و نهمین اجلاس سراسری نماز: پدران و مادران، معلمان و استادان، وظیفه خود را در رابطه میان نماز و جوان بشناسند
۱ /فروردین/ ۱۴۰۲ حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی علیهالسلام: تحول یعنی رفع نقاط معیوب؛ منظور دشمن از دگرگونی تغییر هویت جمهوری اسلامی است
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
بهشتی در آینده شناخته خواهد شد آقای بهشتی خیلی خیلی بزرگ بود و این مردم هنوزم که هنوز است، به نظر من آقای بهشتی را نشناختهاند. بهشتی در آینده شناخته خواهد شد. بهشتی را ماها میشناختیم که سالیان درازی کوشش او را در راه پیشبرد این انقلاب دیده بودیم از نزدیک که قدم به قدم چگونه این مرد، این انقلاب را پیش برد. کاری هم نداریم، اثبات هم لازم ندارد، اثبات خواهد شد. بیانات در بیمارستان پس از حادثه ترور ۱۳۶۰/۰۴/۱۷
شهید مظلوم آیت الله محمد حسینی بهشتی در وصیت خود خطاب به خانواده اش آورده است: اینجانب سیدمحمد حسینی بهشتی، دارنده شماره شناسنامه 13707 از اصفهان، به همسرم، فرزندانم و سایر بستگانم وصیت می کنم که در زندگی بیش از هر چیز به فروغ الهی که در دل انسان هاست، اهمیت دهند و با ایمان به خدای یکتای علیم، قدیر، سمیع، بصیر، رحمان و رحیم، پیامبران بزرگوارش و پیروی از خاتم پیامبران (ص)، کتاب قرآن، ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین، اهتمام به ذکر و یاد خدا، نماز با حضور قلب، روزه، عبادات دیگر، انفاق، ایثار، صدق و جهاد بی امان در این راه و حضور پیگیر در جماعت و انس با مردم، راه سعادت را به روی خود باز گردانند. 27 رجب 1400 هجری قمری ما بی شناسنامه نیستیم، ما از مردم جدا نمی باشیم؛ ما بی شناسنامه نیستیم، اولاد زجر کشیده آل عبا (ع)، فرزندان زندان های بی نام و نشان و حبس ها و دخمه های فراموشی. ما بی شناسنامه نیستیم، اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم و عمری بر شاخه ها مرثیه خوان ذبح بنی آدم، ما از امتزاج دو ایمان بدوی روستایی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمده ایم، با هیچ کس هیچ فرقی نداریم و نمازمان را اول وقت می خوانیم. ما محصول آن لحظاتی هستیم که خسته از بیل و رنجور از داس، خیمه دعایی برافراشته اند، ما ساده نشینان کاخ ویرانه فقر و فناییم؛ پنجره هایی که رو به سوی افق سبز توکل باز می شوند؛ ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز می شویم و دیگران را از خود باخبر می کنیم؛ ما مثل وضو ساده و پاکیم؛ عین اقطار بی آلایش و معصومیم؛ ما را می شود در هر گوشه مسجد پیدا کرد؛ در هر جنسی جستجو نمود با هر دردی دریافت؛ ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم و دوستان ما شیران روز و پارسایان شب هستند. از نوح به بعد تا کربلا و هویزه و تا هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییده ایم، با هر بوته ای رسیده ایم، بر هر شاخی بر داده ایم؛ ما در این آب و خاک سبز می شویم؛ ما بی شناسنامه نیستیم.
شهید همت: در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید.
شهید چمران: من نمیگویم #ولی_فقیه معصوم است ولی ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد می کنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمیدهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد.
شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر می شود.
شهید «رضا مهرابی نژاد» فرزند «امامقلی» 2 فروردین 1333 در کرمانشاه دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 12 تیرماه 1363 در نقده به فیض شهادت نائل آمد.
«هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار بلكه زندهاند و نزد پروردگارشان روزى داده میشوند»
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان
سلام و درود به امام زمان(عج) و نائب بر حقش امام خمينی و درود فراوان به تمامی شهدا، علیالخصوص شهدای مظلوم كردستان. سلام و درود به تمامی خانوادههای شهدا، اُسرا، مجروحين و مفقودين. سلام به تمامی خانوادههای رزمندگان اسلام و سلام بر خانواده محترم خودم.
پدر و مادر عزيز و مهربانم! اميدوارم كه مرا ببخشيد.
همسر گراميم! اميدوارم كه مرا ببخشيد و فرزندان مرا خوب تربيت كنيد. دخترانم را زينبوار و پسرانم را حسينوار تربيت كنيد. بدان و آگاه باش كه اجر شما، اجر عظيمی نزد خداوند متعال است و مصيبتها كليد بهشت است. ما كه میخواهيم دير يا زود همه نزد خداوند برويم پس چه بهتر در راه خدا شهيد شويم. امروز ما در راهی قدم نهادهايم كه تمامی اولياء خاص خدا در اين راه فدای دين حق شدند. شما امروز ادامه دهنده راه زينب(س) هستيد و اميدوارم كه در قيامت با حضرت زينب(س) محشور شويد. حالا که راهمان را شناختهايم بايد راه شهيدان را ادامه بدهيم. از شهادت من هيچ ناراحتی نداشته باشيد كه خداوند در قرآن كريم فرموده است من نگهبان خانوادههای شهدا هستم.
از شما تقاضا میكنم كه فرزندانم مجيد و روحالله را طوری بزرگ كنيد كه اسلحه مرا بردارند و راهم را ادامه دهند. در تشييع جنازهام چشمان مرا باز بگذاريد كه منافقين كوردل بفهمند راهی كه رفتم آگاهانه بوده است و با چشمی باز.
خواهش من از شما اين است كه هيچوقت امام را تنها نگذاريد و نماز را به پا داريد. از دخترانم خواهش میكنم كه حجابشان را حفظ كنند. از خواهرانم تقاضا دارم كه مرا ببخشند و خواهش ميكنم از شما، حجاب را حفظ كنيد.
برادرم! از شما تقاضا دارم كه تا آخرين قطره خون از ولايت فقيه دفاع كنيد. مرا در بهشت رضا(ع) كنار بقيه شهدا دفن كنيد. سر قبرم اسلحه مرا به پسرم بدهيد كه يک تير شليک كند تا ابرجنايتكاران بفهمند كه هر اسلحهای از دست شهيدی به زمين میافتد پسران آن شهدا راه پدر شهيد خود را ادامه میدهند.
و در خاتمه يک پيام دارم برای تمامی ملت قهرمان ايران: امام را تنها نگذارند و راه شهدا را ادامه دهند. ابرقدرتهای شرق و غرب بدانند كه اگر ما را تكهتكه كنند باز تكهتكهها فرياد میزنند، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.
والسلام علی من اتبع الهدی
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدی(عج) خمينی را نگهدار
شهید «رمضان پناهی» فرزند «پناهعلی» 6 مهرماه 1332 در ساوه دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 11 تیرماه 1364 به فیض شهادت نائل آمد.
ولا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
با توكل بر خداوند متعال و با دورود بر مهدی موعود(عج) و با درود بر رهبر كبير انقلاب اسلامی ايران. با دورود فراوان بر مادرم، همسرم، فرزندانم، خواهرم، برادرانم و با دورود بر كليه امت حزبالله و شهيدپرور ايران.
توبه نامهام را به شما كه وصيتنامهام میباشد، خطاب به شما عزيزان ايثارگرم كه وارث همه مسئوليت شهادتم(البته اگر خدای متعال قبول كند) در بين بستگانم میباشید مینويسم.
من با آگاهی كامل اين راه را كه همان ردپای امام حسين(ع) است انتخاب نمودهام. من يک سرباز راه حق عليه باطل هستم و با ميل و رغبت خودم اين مسير را كه راه شهدای اسلام است انتخاب نمودهام. من اين راه را برای رضای خدا متعال و به خاطر قرآن و اسلام انتخاب نمودهام؛ چرا كه خون سرخ شهيدان از صدر اسلام تا شهدای كربلای جنوب و غرب ايران فرياد میزند كه چرا نشستهايد؛ آخر ما مسلمان هستيم. ما در عصری زندگی میكنيم كه كفر و نكبت سراسر دنيا را گرفته است. به قول امام عزيز ما بايد آنقدر شهيد و خون بدهيم تا فتنه و كفر از روی زمين برداشته شود. ما بايد آنقدر شهيد بدهيم تا اسلام عزيز با ظهور مهدی(عج) پيروز شود و عدل الهی در سايه توحيد برقرار گردد.
عزيزان من! مبادا روزی امام امت و فقيه عالیقدر را تنها بگذاريد. ما در حال حاضر هرچه داريم از روحانيت مبارز داريم. واقعا كشور ما در لجنزار فرو رفته بود كه نجاتش را بايد مديون اين رهبر عالیقدر و روحانيت مبارز دانست. در حال حاضر تمام كشورهای غرب و شرق بر عليه اين رهبر كبير انقلاب و ايران اسلامی توطئه میكنند؛ تمام كشورهای جنايتكار همدست شدند بلكه اين انقلاب را شكست بدهند، نكند خدای ناكرده عدهای هم پيدا شوند از داخل مثل خوره اين انقلاب را بخورند.
اميدوار هستم كه مكر و حيله دشمنان، چه داخلی و چه خارجی به خودشان باز گردد.
باز هم توصيه میكنم اگر میخواهيد در ادامه راه شهدا باشيد؛ اگر میخواهيد شهدا را خشنود كنيد، اگر میخواهيد رزمندگان را ياری كنيد، امام و فقيه عالیقدر را كاملا حمايت كنيد و آنها را تنها نگذاريد.
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدی خمينی را نگهدار
والسلام
رمضان پناهی، مورخ 1364/1/17
شهید مدافع حرم شهید سید احسان میر سیار
تاریخ شهادت : 1394/11/21 | محل شهادت : حلب - سوریه
وصیت نامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسولالله صلیالله علیه وآله انی تارک فیکم ثقلین کتاب ا... و عترتی ، لم یفترقا حتی علی الحوض
بارالها من بهخوبی میدانم که کیستم و چگونه بندهای در نزد درگاه تو بودهام. بااینکه بزرگترین نعمتهای دنیا را به عطا نمودی قدر نشناختم و بهجای سر سائیدن بر آستان تو، عصیان و سرکشی نمودم. بار الها نعمت اسلام و مسلمان بودن به من عطا نمودی ولیکن غافل بودم نعمت قرآن هدایتگر و برنامه جامع برای رسیدن به فلاح و رستگاری به من ارزانی داشتی اما نفهمیدم و از آن آنگونه که شایسته است استفاده نکردم.
فرصت دادی تا پیامبر صلح و دوستی و رحمت العالمین حضرت ختمیمرتبت محمد بن عبدا... صلیالله علیه وآله را بشناسم و ایشان را که اسوه حسنه نامیدی بهعنوان سرمشق و الگوی زندگی برگزینم ولیکن همچون کبک سر در برف فروکردم و هیچ توجهی به این نعمت بزرگ نکردم. از میان فرق اسلامی، مرا در زمره شیعیان قرار دادی که فقط ساکنان حقیقی این طریقت در صراط مستقیم بهسوی تو درحرکتاند ولیکن در خواب خرگوش بودم نفهمیدم.
برای شیعیان، بعد از پیامبر بزرگ اسلام سیزده نور معصوم و پیشوا و راهبر و امیر و هادی قرار دادی تا سالکین طریقت در پرتو هدایت آنان به سرمنزل مقصود برسند ولیکن نفهمیدم و خلاف شیوه و منش آنان عمل نمودم بار خدایا به همهی خطاهای خود معترفم و میدانم که عمری اشتباه نمودم. الها میدانم که هر کاری نمودم با خلوص نیت نبوده و عمری به ریاکاری و تزویر مشغول بودم. ولیکن خدایا صادقانه از تو میخواهم حداقل به خاطر لقلقههای زبانم که تو را خدای خود میدانستم و حضرت ختمیمرتبت محمد مصطفی صلیالله علیه وآله را بهحق آخرین فرستادهات.
خدایا از معرفت به توحید و یگانگی تو چیزی در چنته ندارم، از معاد و آخرت چیزی نفهمیدم از نبوت فقط نام پیامبر اسلام را لقلقه نمودم. از امامت فقط عرض ارادتی ظاهری به علی بن ابی طالب علیهالسلام و فرزندانش ابراز نمودم و عدالت واژهای نامفهوم و غریب برایم بوده. خدایا اعتراف میکنم که عصیان و سرکشی نمودم اقرار میکنم که یاغی هستم و در اوج رذالت و پلیدی مستقرم. ولیکن زبانم گاهی نام تو را برده است. گاهی از سر عادت و بدون توجه نام پیامبر را زمزمه نمودم. در مواردی نادر نگاهی به کتاب هدایتگر و نورانیات داشتهام، گاهی چشمانم برای مصیبت حضرت علی علیهالسلام و زهرای مرضیه سلاماللهعلیه و فرزندان بزرگوارش، نمی به خود دیده است و قلبم در شادی آن بزرگوار مسرور گشته.
خدایا عاجزانه از تو میخواهم که به نفس پَستِ من نگاه نکنی و با لطف و عزیمت و بزرگواری خود، مرا مورد مغفرت و آمرزش قرار دهی از من بگذری.
و اما بعد، همسر بزرگوار و مهربان و فداکارم؛ از روزی که زندگی با من را آغاز نمودی هیچگاه روی آرامش را به خود ندیدی. ازلحاظ معنوی بارها از من پیش بودی و من با فاصلههای بعید و طولانی از تو دور بودم، ازلحاظ مادی هیچگاه نتوانستم حداقلهای آسایش و زندگی را برای تو و فرزندانم تأمین نمایم.
حتی نتوانستم زمان کافی خدمتتان باشم، اندک زمانی را نیز که پیشتان بودم مجبور بودید بداخلاقیهای مرا تحملکنید، بار تربیت فرزندان را تنها به دوش کشیدی، و مدیریت خانه را با انبوه مشکلات تدبیر نمودی بهجای آنکه یار شاطری برای تو باشم، بار خاطری برایت بودم. بهجای آنکه تکیهگاهی برایت در زندگی باشم تو را با انبوهی از گرفتاریها و در سختترین شرایط تنها گذاشتم.
همسر عزیزم، زبانم قاصر است از اینکه زحمات فراوان و طاقتفرسای تو را پاس بدارم میدانم که نزد خدا روسیاهم و هیچ جایگاهی در نزد او ندارم اما مطمئن باش که اگر دوری مرا به خاطر غلبهی حق بر باطل به افراشته شدن پرچم اسلام ناب تحمل میکنی پاداش تو افضل بر آن مجاهدان است که در خط مقدم نبرد رودررو و چشم در چشم با دشمنان خدا پیکار میکنند. اگر امروز با تأسی به زهرای مرضیه و زینب کبری سلامالله علیها رنج و مشقت و بار زندگی را بهتنهایی بر دوش میکشی شک نکن که در نزد خداوند منان جایگاهی رفیع خواهی داشت. همسر عزیزم؛
از تو در اوج ناتوانی و عاجزانه میخواهم که به خاطر همهی کاستیها و بدیهایم درگذری و مرا ببخشی و همواره از درگاه خداوند برایم آمرزش و بخشش بطلبی.
همسر مهربانم؛ از تو میخواهم که در راه اعتلای اسلام ثابتقدم و استوار باشی و همچون کوهی استوار و مانند آهن محکم ، فرزندانم را انقلابی، مکتبی و پیرو اهلبیت تربیت نمایی که مهمترین وظیفه و کارکرد خانواده تحویل نسلی مؤمن و مکتبی به جامعه و امت اسلامی است که اگر این مهم را به سرمنزل مقصود برسانی خیر دنیا و آخرت را ربودهای و هم خود و هم من را در نزد خدای متعال و پیامبر و ائمه هدی سربلند مینمایی.
همسر عزیز و مهربانم و فرزندان دلبند و عزیزتر از جانم؛ سیده زهرای عزیز و سیده زینب عزیز و سیده رقیه عزیز؛
در ابتدای مطلب حدیثی از پیامبر عزیز شأن اسلام نقل نمودم که فرمودند بعد از خود دو چیز گرانبها و باارزش را در میان امت اسلام باقی میگذارند که آن دو هرگز از هم جدا نخواهد شد و لاغیر. اولین چیزی که پیامبر از آن یاد مینمایند که در تعبیر از آن به ثقل اکبر یاد میشود؛ قرآن کریم است.
بهراستیکه قرآن نسخه شفابخش و هدایتگر آدمیان است بهسوی حق. پس به شما توصیه میکنم که هیچگاه از تلاوت آن در زندگی غافل نشوید که این نخستین قدم است. اما قدم بعدی که مهمتر از قدم اول است، تدبر در آیات الهی است همواره به شما توصیه میکنم که علاوه بر تلاوت قرآن، به تدبر در آن نیز بپردازید و برای فهم بیشتر آن تلاش کنید و به تفاسیر علمای بزرگ مراجعه نمایید. اما سومین و مهمترین قدم به کار بستن دستورات قرآن در زندگی است که بسیار سختتر از تلاوت و تدبر در آیات است. اگر توانستید بهدرستی دستورات الهی که در قرآن برای هدایت بشر آورده در زندگی خود به کار ببندید قطعاً فلاح و رستگاری بسیار نزدیک خواهید شد.
اما دومین چیزی که پیامبر در میان امت خود باقی گذاشت و از آن به ثقل اصغر یاد میشود اهلبیت پیامبر میباشد. همسر و فرزندان خوبم بدانید که بهترین الگوهای عملی برای سرمشق بودن در زندگی پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت علی علیهالسلام، زهرای مرضیه سلامالله علیها، امام حسن و امام حسین علیهالسلام و نه نور مقدس از فرزندان امام حسین علیهالسلام میباشند.
فرزندانم بدانید که خداوند در طول تاریخ هیچگاه بندگان خود را بدون راهنما و سرپرست نگذاشته است و بعد از ختم رسالت انبیا و بسته شدن این باب مهم، این وظیفهی خطیر را به عهدهی امامان دوازدهگانه گذاشته است. بدانید که اینان تأویل کنندگان واقعی قرآن بوده و گفتار و رفتارشان هیچگاه مخالفتی با دستورات الهی نداشته و اطاعت محض و بدون چونوچرای ایشان بر همهی ما واجب است.
دخترانم بدانید که راه سعادت و فلاح و رستگاری در توکل به خدا تأسی به قرآن و اطاعت از پیامبر و امامان علیهالسلام نهفته و اکنونکه انسانها از حضور امام عصر عجل الله تعالی علیه محروم است وظیفهی ما دست یازیدن به دامن ولایتفقیه است دخترانم آخرین توصیهی من به شما این است که در انجام واجبات و ترک محرمات تمامی سعی و تلاش خود را معطوف دارید قرآن را بکار بندید و از اهلبیت پیامبر تمسک جویید.
با تفکر عاشورایی زندگی کنید و درراه خود راسخ و استوار باشید. در انتظار فرج مولا و صاحبمان باشید و همواره برای این مهم دعا کنید. اطاعت محض از ولیفقیه زمان خود داشته باشید که رمز موفقیت شیعه همین است و بس و همواره برای پدر روسیاه خود دعا کنید.
(توضیح: متنی که در ادامه میآید وصیتنامه دیگری است که شهید میرسیار در سال 1375 و در سن 15 سالگی به تحریر در آورده است.)
به نام الله پاسدارحرمت خون شهیدان
اَینَمَا تَکُونُوا یُدرککُمُ المَوتُ وَ لَو کُنتُم فیِ بُرُوج مُشَیّدَة) النساء/۷۸) هرکجا باشید مرگ شما را فراخواهد اگرچه درکاخهای بسیارمحکم بوده باشید و ازمرگ به هیچ چارهای رهایی نمییابید.
به نام الله. آنکه ۱۲۴هزار مشعل هدایت از آغاز خلقت بر روی زمین فرستاد و به نام خدایی که نوح (علیه السلام) رانبی الله وموسی (علیه السلام) را کلیم الله و عیسی (علیه السلام) را حبیب الله و ابراهیم (علیه السلام) را خلیل الله قرارداد. به نام آنکه محمد (صل الله علیه وآله) را آخرین مشعل هدایت در نبوت و علی (علیه السلام) را اولین امام شیعیان و فاطمه (سلام الله علیها) را اُسوه حمایت از ولایت و حسین (علیه السلام) را سرور آزادگان و سالار شهیدان قرار داد و مهدی (عجل الله تعالی فرجه شریف) رافرمانده حق قرارداد و چشمهای منتظر را بر سرراهش گذاشت وامام امت خمینی روح الله رابرخاسته برظلم وجور و ستم و پیشوای مسلمانان قرارداد تا امت گمراه و مسلمین زیرستم مزدوران کافر رانجات دهد و در واقع کشتی نجاتی برای ما فرستاده بود تانجات پیداکنیم...
حال بعد ازجنگ جهانی دوم هیچ ملتی وهیچ امتی نمیتواند ادعاکند که هرحرفی را که از رهبرخود شنیده است مو به مواجرا کرده ولی امت ما برای گفتن لبیک به ندای رهبرخود کاروان کاروان به سوی جبهههای نبرد شتافتند تا برای نابودکردن دشمنان اسلام ازجان خویش بگذرند و با عمل خویش به همگان اثبات کردند که ما ندای رهبرخویش رابا دل وجان میپذیریم. رهبری که با فراق خود داغی سنگین را بر سینه ما گذاشت و فرزندش علی (امام خامنه ای) راکه مرهم بر دردهای این امت است درمیان ماباقی گذاشت. ای انسانها؛ ای آدمها؛ آیا آوای ولایت رامیشنوید؟ ایکسانی که به ظاهر فریاد ما اهل کوفه نیستیم راسر میدهید، آیا طنین ولایت را میشنوید؟ نه، من که فکر نمیکنم.
زیرا فقط گوش جسمتان شنوا و گوش دلتان کراست. زیرا دنیا جلوی چشمهای (دلتان) راگرفته. بگویم چرا؟زیرافقط خود را میبینید و تنها به خود میاندیشید. فقط و فقط به فکر منافع خویشید. در این میان دیگران برای شما اهمیت ندارند و اگر هم بلایی بر سر هرکس بیاید برای شما تفاوتی نمیکند.
ای مردم بیدار شوید که وقت تنگ است و آن روزی که ما پرونده اعمال خود روبرو شویم نزدیک است. ای انسانها جنگی دوباره رخ داده جنگی بس خطرناک تر از جنگ نظامی. درجنگ دیروز ما خمپارهها، موشکها، هواپیماها، تانکها و گلولهها دیده میشدند. اما در جنگ امروز آنها نامرئی هستند و قدرت تخریب آنها چندین برابر شده. امروز همه آنها بر امواج ماهوارهای سوارمیشوند و روی گیرندههای تلویزیونهای ما مینشینند و بدون اینکه خودما احساس کنیم جوانان مارازجرکش میکنند. خشاب گلولههای امروزکاست نوارهایی است که از آن دوردستها شلیک میشوند و تمامی این گلولهها درقلب جوانهای ما جای میگیرد و آنها را ازپای در میآورد.
امروزخمپارههای جنگ بدون سر و صدا بانوارهای ویدیؤیی به سوی ما پرتاب و چنان حساب شده عمل میکنند که گاهی یکی از آنها چندین خانواده را مورد اثابت قرار میدهد. امروز این آنتنهای ماهوارهاند که کار هدایت توپخانه دشمن را بر عهده دارند.
ای مردم و ای کسانی که نام آزاده برخودگذاردهاید؛ به پاخیزید که جبهههای جنگ امروز به تمام گیتی ما سرایت کرده و در این جنگ مجروحان و کشته شدگان را باید ملبس به لباسهای بیگانه دید. ای مردم امروز فرهنگ ما مورد تهاجم قرارگرفته است و اگر در این جنگ خدای ناکرده شکست راقبول کنیم باید بگوییم که کارما راتمام شده باید بدانید.
ای مردم ندای فرزند حق وطنین ولایت این است: «شبیخون فرهنگی» وتمام گفتنیها را که باید بگوید درخود خلاصه کرده است . او حجت را بر شما تمام کرده است و راه رانشان داده؛ حال هر فردی به نحوی که میتواند باید در این جبهه قدم بردارد که در غیر این صورت فردای قیامت از اوبازخواستی عظیم خواهد شد. و اما ای کسانی که دراین جبهه سخت مجروح شده اید فقط این را به شما بگویم که تصورکنید هزاران هزار شهید را که به او میگویند که چه شد راهی که ما برای آن بذل جان کردیم؟
شهید مدافع حرم شهید «عباس دانشگر»
روحمان از بین رفته سرگرم بازیچه دنیاییم. «الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ» ما هستیم، مردهام تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته رقیه (س) به حرمت نگاه خسته زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت، ولی عصر (عج) به ما حرکت بده.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید حجت الاسلام سیدمحمد موسوی ناجی
باید قوی باشید، نباید اجازه بدهید در انگیزهتان ضعف مستولی شود. اگر بترسیم و هراس داشته باشیم و از این مسئله کناره بگیریم، فردا دشمن به ایران میآید. ما نباید اجازه بدهیم که داعشیها فکر تعدی و تجاوز به ناموس شیعه را در ذهن بپرورانند و به حریم اهلبیت توهین و اهانت کنند ...
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید حمیدرضا اسداللهی
واقعاً این انقلاب جای شکر دارد و شکر این انقلاب یعنی خدمت و حفظ این انقلاب؛ انقلابی که امام بزرگوار آن را نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه معرفی کرد. حیف کسانی به دنبال خدمت به اهلبیت (ع) و امام زمان (عج) هستند غافل از اینکه خدمت به اهلبیت علیهمالسلام در این زمانه، همان خدمت به انقلاب اسلامی است. انقلابی که ثمره خون انبیاء و رسولان است. انقلابی که ثمره زحمات و مشقاتی است که سید ما، رسولالله کشیدند.
انقلاب اسلامی ثمره مجاهدت سرور زنان دو عالم است. انقلابی که ثمره خون امام حسین (ع) و یاورانش در کربلاست. انقلاب اسلامی ثمره زحمات همۀ خوبان، صالحین و شهدا در دورانهای گذشته و این دوران است.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید حمیدرضا اسداللهی
بسمالله الرّحمن الرّحیم
الحمدالله ربالعالمین
خدا را بابت همه نعمتهایش شکر میکنم. خدا را بابت نعمت وجود اهلبیت علیهمالسلام شکر میکنم. خدا را بابت انقلاب اسلامی شکر میکنم. خدا را بابت نعمت ولایتفقیه شکر میکنم. خدا را بابت اینکه ما را در این برهه از زمان به دنیا آورد، در زمانی که خوبانی چون خمینی (ره) و امام خامنهای حفظه الله عهدهدار و پرچمدار این انقلاب بزرگ شدند شکر میکنم.
*****************
هرگونه تبلیغ در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
هر چه انتخاب کنید برای خود انتخاب کردهاید/ انتخاب خوب شما به خودتان برمیگردد، انتخاب با غفلت هم بدیاش به خودتان برمیگردد/ با اختیار و اراده، کار را درست انجام دهید/ مجلس و خبرگان هر دو مهم است.
برای تشیع جنازه ام خواهش می کنم همه با چادر باشند. اگر جا برای من بود جسدم را در جوار امام زاده علی اکبر خاک کنید چون خانواده ام و همسر عزیزم هر روز به دیدارم بیایند.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید حسین محرابی
و فرزند کوچکم محمد مهیار!
تو نذر مولایم ، مولای تنهایم حضرت صاحب الزمان (عج) هستی، خودت را برای یاری امامت آماده کن و بدان که مولایمان بزودی تشریف می آورند؛ ان شاء الله با پاکی و نمازت، با حیا و نجابتت ایشان را یاری کن؛ گوش به فرمان امام خامنه ای داشته باش.
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
امتحان شدن شیعیان در آخرالزمان امام صادق علیه السلام، درباره شدت فتنههای زمان غیبت میفرماید:«وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛َّ وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ؛ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛ حَتَّى لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر»؛ به خدا سوگند شما خالص می شوید؛- به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا میشوید؛- به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛- تا اینکه از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر. در این میان کسانی نجات خواهند یافت که:١- خود را در زمان غیبت به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نزدیک و نزدیک تر کنند؛٢- خود را از رذایل اخلاقی پاک کنند و به صفات حسنه نیکو گردانند(تزکیه نفس کنند).٣- شناخت امام زمان -عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف- و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است. بحارالانوار، ج ۵، صفحه ۲۱۶
امام زمان خود را بشناسیم... امام حسن عسکری علیه السلام: هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است. کمال الدین صفحه ۴۰۹ حدیث ۹
امام رضا علیهالسلام فرمودند: همانا از کسانی که مودّت ما اهلبیت را دارند، افرادی هستند که #فتنهی ایشان بر شیعیان ما از دجّال بیشتر است! عرضه داشتم: چگونه ای پسر رسولخدا(ص)؟ فرمودند: با دوست داشتن #دشمنان ما و دشمنی با اولیاء ما.چون چنین شود، حقّ به باطل مخلوط میگردد، و امر مشتبه میشود، پس مؤمن از #منافق شناخته نمی شود. بحارالأنوارالجامعه، ج٧٢، ص٣٩١.
حسین(علیهالسلام) چراغ هدایت است رهبر انقلاب: نام امام حسین(ع)، راه امام حسین(ع)، توجّه به امام حسین(ع)، توسّل به حسینبنعلی سیّدالشّهدا (سلام اللّه علیه) راهگشا است. به معنای واقعی کلمه «حُسَینٌ مِصباحُ الهُدیٰ»؛ حسین(ع) چراغ هدایت است. این هدایت را شما در ضمیر خودتان، در باطن خودتان هم حس میکنید. هر کسی در یک محفل حسینی(ع) بنشیند و برخیزد، بدون تردید بهرهی معنوی از این نشست و برخاست میبرد؛ در این تردیدی نیست. مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۶/۱۵
السلامعلیکیااباعبداللهالحسین
پیامبر اکرم (ص) : هر کس در ازدواج زن و مردى تلاش کند، خداوند به تعداد هر مویى از بدنش شهرى در بهشت به او کرامت میفرماید. و پاداشش مانند کسى است که پیغمبرى را خریده و در راه خدا آزاد کرده و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود، در قیامت جزو شهیدان خواهد بود... ارشاد القلوب
رهبر معظم انقلاب: کسانی که در دوران دفاع مقدس سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت میکردند، منتظران حقیقی بودند. یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس گرامی باد.
اگر ۳۰۰ سال هم از دفاع مقدس بگذرد شهدا فراموش نخواهند شد رهبرمعظم انقلاب: سی سال میگذرد از پایان دفاع مقدّس امّا اگر سیصد سال هم بگذرد، این #شهدای_عزیز_ما_فراموش_نخواهند_شد؛ روزبهروز اینها زندهتر میشوند؛ بحمداللّه در جامعهی ما روزبهروز اینها زندهتر دارند میشوند. ۹۷/۸/۱۴
«یاران آخرالزمانی» حاج قاسم سلیمانی: اما من معتقد هستم، آن چیزی که دیدم، صحنههایی که دیدیم و شما هم دیدید خیلیهاتون، معتقدم، #امام_زمان (عج) که ظهور بکنند، حکومتی که ایجاد میکنند، قلهی آن حکومت آن دوره بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد.
نقشه دشمن را کامل نکنید حضرت آیتالله امام خامنهای: «یک وقت میبینید ما در داخل جدول و پازلهای دشمن قرار میگیریم... خب، این خیلی چیز بدی است؛ ما باید سعی کنیم که تأمینکنندهی اجزاء او نباشیم. مثل این جدول حروف متقاطع که وقتی کنار هم گذاشته میشود، یک کلمهای از تویش در میآید. دشمن یک جدولی این جوری درست کرده، برای اینکه یک حرفی از تویش در بیاورد؛ چند تا از این حروف را هم ما بگذاریم! این را باید مراقبت کرد؛ بحث سر این است؛ باید جدول دشمن را کامل نکنیم؛ پازل دشمن را کامل نکنیم؛ ببینیم دشمن چه کار دارد میکند و چه کار میخواهد بکند؛ اهداف و حضور واضح او را ببینیم.» ۱۳۸۸/۷/۲
هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد، و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد ...
پاسخ خانواده شهدا به حمله مغرضان به حجاب با کلیدواژه «وصیتنامه شهید» ...
مشهورترین تحریف دفاع مقدس یکی از تحریف های دشمنان و ایادی داخلی شان در مورد #دفاعمقدس این است که "جمهوری اسلامی بعد از آزادسازی خرمشهر، پیشنهاد بسیار مناسب پایان جنگ را رد کرده است"!!! و با این تحریف، ایران و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) را جنگطلب و باعث و بانی ادامه جنگ و خسارتهای جانی و مالی آن جا میزنند! پس از پیروزی بسیار بزرگ و حیرتانگیز رزمندگان اسلام در عملیات "الی بیت المقدس" و آزادسازی خرمشهر، صدام که این شکست عظیم را باور نمی کرد و ارتش خود را در ضعف و انفعال میدید در یک اقدام مزوّرانه با حمایت رسانهای و تبلیغاتی کشورهای غربی، پیشنهاد آتشبس را مطرح کرد اما حاضر نشد به ابتداییترین حق ایران یعنی اعلام عراق به عنوان آغازکننده جنگ و تعهد به جبران خسارات وارده به ایران تن دهد. مسئولین سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی نیز به خوبی از نیت صدام در اعلام آتشبس که گرفتن فرصت تجدید قوا بود آگاهی داشتند و فریب این حرامی و حامیان شیطانصفت بینالمللیاش را نخوردند. "خاویر پرز دکوئیار" دبیر کل آن زمان سازمان ملل، ۲۴ سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۵، اعتراف کرد که طرح آتشبس یک طرح جدی و حقیقی نبود و هیچ یک از اعضای شورای امنیت در آن برهه زمانی، با آتشبس موافق نبودند ...
هرگونه تبلیغ در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
امام علی (علیه السلام) از امام صادق (علیه السلام) روایت است: عبداللهبنیحیی بر امام علی (علیه السلام) وارد شد و گفت: «ای امیرمؤمنان! اگر میخواهی به من فایده رسانی و مرا آموزش دهی؛ به من آن گناهی را که برایش در این مجلس گرفتار بلا شدم بشناسان تا بدان باز نگردم»؟ فرمود: «آن این بود که هنگام نشستن بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ نگفتی و خدا از تو این بیادبی و ترک وظیفه را چنین نمود که این مصیبت و گرفتاریت، تو را پاک کرد. آیا ندانستی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جانب خدای عزّوجلّ به من فرمود: «هرکار مهمّی که در آن بسم الله گفته نشود دنباله بریده شود». گفتم: «پدر و مادرم بقربانت! از این پس آن را واننهم». فرمود: «در این صورت به آن بهرهمند شوی و خوشبخت گردی». عبداللَّهبنیحیی گفت: «ای امیرمؤمنان! تفسیر بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ چیست»؟ فرمود: «بنده هرگاه؛ ارادهی خواندن یا بهجا آوردن عملی داشت، میگوید: بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به این معنا که: [به این اسم، این کار را به جا میآورم]. پس؛ هر عملی که به جا میآورد، در آن با [بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ] آغاز کند. یقینا! برایش در آن، میمنت و مبارکی است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۲
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۴۲
منبع ادامه ...:
http://alvahy.com/%D9%81%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D9%87
هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
سلام علیکم [این صرفاً نظر حقیر است] هر چیزی اعم از صوت، لحن، بیان، کلام، صدا، (موسیقی) که خوشایند دل انسان و تحریک کننده جسم انسان شود، انسان را از یاد خدا غافل میکند، و حال و هوای معنوی از ذکر خدا و نماز و تلاوت قرآن را در انسان کاهش میدهد، در فقه موسیقی و صداها و نواهایی که حالت رقص در انسان ایجاد کند غنا و حرام است واما: معیار اگر اولیاء الهی باشند باید دید آن اولیاء کمل الهی که به مقامات کشف وشهود و تصرف در عالم رسیدند آیا با موسیقی، همین انواع رایج آن، حالا با هرسبک و باهر وسیله ای ... تحت هر نامی سنتی و پاپ وغیره ( وآنچه با آلات خاص موسیقی نواخته میشود) ارتباط داشتند؟ خیر... پس کسی که بدنبال حقایق و اسرار عالم است و اسوه او محمد و آل محمد است (صلی الله علیه وآله وسلم) گرد این کارهایی که خوشایند (دل) است نمی رود،
اگر چه برخی افراد، بعضی موسیقی ها و نوها را معنوی و عرفانی نام میگذارند، اینها همانها هستند که نام شهوت به جنس مخالف را هم عشق میگذارند، شهوتش به یک دختر یا زنی هیحانی میشود ، نام آن را (عشق) و عاشق شدن میگذارد ،
ای کاش میشد از آنچه انسان شنیده ودیده و چشیده و انجایی که رفته را بر ملا کرد تا برخی بدانند موسیقی چیست ، عشق چیست ، لذت چیست ومعنویت چیست کجاست و چگونه است ...
هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
صفوان جمّال روایت کرده است: مولایم امام صادق(ع) درباره زیارت اربعین به من گفت: هنگامی که قسمت قابل توجهی از روز اربعین برآمده (هنگام طلوع آفتاب روز اربعین و تا قبل از غروب آفتاب فرصت است)، این زیارتنامه را بخوان.
#زیارتاربعین
#التماسدعا
چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام
گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد قامت خم گشته یی بهر جواب آورده ام
منبع (ادامه ...):
ble.ir/masjedf
حضرت ایت الله امام خامنه ای (هریک از مجالس عزاداری و توسل به امام حسین (ع) را زمینه اتصال و ارتباط با نورلایزال معنویت و مشعل فروزان حسینی، و راهگشا): مهمترین موضوع، حفظ این اتصال و ارتباط با صراط مستقیم است که لازمه آن اراده و استقامت است.
اگر استقامت کردید، قله را فتح خواهید کرد و به قله حاکمیت دین خدا و حاکمیت حق و عدل خواهید رسید. جوانان مایه امید هستند:
همانگونه که در مسیر راهپیمایی اربعین با استحکام حرکت کردید، در راه حاکمیت توحید نیز مستحکم و همراه با اراده باشید و همیشه حسینی زندگی کنید و حسینی بمانید ...
سردار شهید حاج حسین همدانی در جریان پیاده روی اربعین
شهید مدافع حرم شهید محمد بلباسی در جریان پیادهروی اربعین
شهید مدافع حرم شهید حسین معزغلامی در جریان پیاده روی اربعین
شهید مدافع حرم شهید مهدی نوروزی در جریان پیادهروی اربعین
همسر شهید مدافع حرم شهید مهدی نوروزی در مورد توصیههای شهید نسبت به شرکت در پیاده روی اربعین میگوید: آقا مهدی همیشه به بنده میگفت که سفر زیارتی امام حسین(ع) را هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی ترک نکن! حتی اگر شده سالی یک مرتبه آن هم در موقع اربعین شهادت امام حسین(ع) خود را به کربلا برسان، حتی اگر شده فرش خانهات را بفروش و مقدمات سفر کربلا را مهیا کن و این سفر را ترک نکن و این شاخصترین سخنی بود که آقا مهدی درباره سفر اربعین به بنده میگفت ...
هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنهای، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام و ارواح طیبه شهدا صلوات
معاویه بن وهب (از اصحاب امام صادق علیهالسلام) میگوید: خدمت آن حضرت رسیدم. در مصلای خود در خانهاش نشسته بود و پس از نماز با خداوند راز و نیاز میکردند.
از جمله (در دعا نسبت به زائران قبر حسین علیهالسلام) میفرمودند:
خدایا زائران قبر حسین را بیامرز، اینان که در این راه، پول خرج میکنند، بدنهای خود را در این راه در معرض قرار میدهند.
خدایا رحمت کن بر چهرههایی که آفتاب، رنگ آنها را تغییر داده، صورتهایی که متوجه قبر ابا عبدالله است، چشمهایی که در محبت ما اشک میریزد،…
خدایا این جانها و بدنها را به تو میسپارم، تا کنار حوض کوثر به هم برسیم.
در کتاب شریف وسایل الشیعه، چهل فضیلت و ثواب برای زیارت امام حسین(ع) آمده است.
نتیجه اخروی زیارت پیامبر اکرم (ص) امام حسین علیه السلام به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله عرض کرد: یا ابَتاهُ! ماجَزاءُ مَنْ زارَکَ؟ فقالَ رَسولُ اللَّه صلّی الله علیه و آله: یا بُنَیَّ مَنْ زارَنی حَیّاً اوْ مَیِّتاً اوْ زارَ اباکَ اوْ زارَ اخاکَ اوْ زارَکَ، کانَ حَقّاً عَلَیَّ انْ ازُورَهُ یَوْمَ القیامَةِ وَاخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ.
پدر جان! پاداش کسی که تو را زیارت کند چیست؟ پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: فرزندم! هر کس که مرا در حال حیات یا پس از مرگ زیارت کند، یا پدرت، یا برادرت یا خودت را زیارت کند، بر من است که روز قیامت او را زیارت کنم و از گناهانش خلاصش کنم. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 577 شرح حدیث: زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت او، نه تنها در دنیا بلکه در آخرت هم سودمند و کارساز است. هر دیداری بازدید دارد. پیامبر خدا وعده داده است که عنایت خویش را از زائران خود یا زائران امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام دریغ نکند، آن هم در روزی که همه محتاج کرامت و بزرگواری و دستگیری و شفاعتِ محمد و آل محمّدند. دیدار در دنیا، بازدید در آخرت! چه زیبا و باصفاست، آن هم دیداری که به رهایی گنهکار از عواقبِ گناهان و کیفر معصیتها بیانجامد و این همان «مقام محمود» و «حق شفاعت» است که رسول خدا و ائمّه از آن برخوردارند و برای امّت خویش ذخیره ساختهاند.
ثواب زیارت سید الشهدا علیه السلام امام حسین علیه السلام فرمودند: مَنْ زارَنی بَعْدَ مَوْتی زُرْتُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَلَوْ لَمْ یَکُنْ إِلاّ فی النّارِ لاَءَخْرَجْتُهُ؛ هر که پس از شهادتم مرا زیارت کند روز قیامت ملاقاتش می کنم و اگر جای او جز در آتش نباشد حتما او را از آتش خارج می کنم. فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام ، ص731.
شهید اشک امام حسین علیه السلام فرمودند: أَنا قَتیلُ الْعَبْرَهِ لا یَذْکُرُنی مُؤْمِنٌ إِلاّ إِسْتَعْبَرَ؛
من کشته اشک هایم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آن که از سوز دل اشک می ریزد. الأمالی للصدوق، ص137.
گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم حضرت آیتالله امام خامنهای: «زیارت اربعین یکی از بهترین و پرمضمونترین زیارتهایی است که برای ائمه ذکر شده است.» ۱۳۶۸/۰۵/۱۱ و ۱۳۶۶/۰۷/۲۴
تاریخ تکرار می شود!
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به قرآن و سنت برود، روزبهروز تنزّل میکند؛
تاریخ، از جمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن مانند واقعه طَف (کربلا)، هر روز تکرار میشود؛
زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق میشود، و همیشه حق و باطل مثل حسین و یزید وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امام حسین علیهالسلام است.
بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن.
رحمت واسعه، ویراست سوم، ص٢٠۵
• گفتهاند «خوشا آنان که دائم در نمازند» ما میگوییم: خوشا آنان که دائم در مسیر اربعین هستند. بعد از ظهور، همۀ زندگی مثل این پیادهروی میشود. هرکسی یکبار اربعین آمده است، توجیه میشود که بعد از ظهور باید چطور زندگی کنیم. امامحسین(ع) الآن دارد شما را برای مهدی(ع) خودش آماده میکند. انگار تمام کار و زحمت دین را امامحسین(ع) به عهده گرفت.
• فرق عبادت اربعین با عبادتهای دیگر چیست؟ هر عبادتی دوتا آفت سنگین دارد: ریا و عُجب؛ اما اربعین یک عبادت خالص، بیریا و بدون عُجب است.
• وظیفۀ ما این است که اربعین را به همۀ عالم نشان بدهیم و معرفی کنیم. ما هنوز اولِ راه هستیم، فعلاً خودمان دور هم جمع شدیم و برای اعلام جهانی هنوز کاری نکردهایم. خبر اربعین را در دنیا محصور میکنند، انشاءالله فیلمسازهایی پیدا کنیم که بتوانند اربعین باشکوه را برای مردم جهان به تصویر بکشند.
• تو با چه چیزی میخواهی دچار غرور و عجب بشوی؟ همهتان وقتی برگردید سرافکنده هستید، در این راه یک نفر به ما توهین نکرد، کسانی که با بچههای کوچکشان آمدند خرابهنشین نشدند، کسی تشنه و گرسنه نماند.
• یکی از علامتهای عجب در این عبادت این است که بگویید: سال بعد نمیآیم، مخصوصاً وقتی که دارید اذیت میشوید. آیا بدهیات را با امامحسین(ع) صاف کردی؟ وقتی بگویی «اصلاً نمیتوانم نیایم» یعنی اسیر شدهای، زینب(س) را اسیر کردند، الان کار ایشان این است که شما را اسیرِ حسین(ع) میکند.
• وقتی پیادهروی را شروع میکنید، دائماً فاطمۀ زهراء(س) شما را دعا میکند. حضرت زهراء(س) دوستان حسینش را دوست دارد. اگر سال بعد نخواهی بیایی، صدا میزند «عباسم! آن جوان کجاست؟» هواییات میکند. این مال تو نیست. به فرمایش امیرالمؤمنین(ع) «الذِّکْرُ... أَوَّلٌ مِنَ الْمَذْکُورِ وَ ثَانٍ مِنَ الذَّاکِر» (غررالحکم/2091) ذکر اول از مذکور شروع میشود. در کربلا مؤدبانه بگو «یا اباعبدالله، چه شد مرا خبر کردی بیایم؟ با من چهکار داری؟»
• بعضیها میگویند چهکار کنیم باآبرو به حرم برویم؟ میگویم هیچ کاری نکن، هر کاری بکنی خراب میکنی. بگو یا امامحسین(ع)، با دست خالی آمدم. بلد نیستم بهرهبرداری کنم. ماندم اصلاً تو چرا من را صدا زدی؟ فقط یک تقاضا داشته باش، بگو: یا امامحسین(ع)، به جان مادرت فاطمه(س) دیگر رهایم نکن.
• هر موقع دیدی عجب یا ریا سراغت آمد به روضۀ امامحسین(ع) پناه ببر. هیچکسی مقابل امامحسین(ع) حرفی برای زدن ندارد؛ همه شرمندۀ امامحسین(ع) هستند. اربعین عبادت باعظمتی است که هیچکس را غرور نمیگیرد. فرق این عبادت با عبادتهای دیگر این است که سلامتش در خودش تعبیه شده است.
*************
هر گونه تبلیغ در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم التماس دعا
حضرت آیتالله امام خامنهای: «حرکت شهدای مدافعحرم شما که در این برهه در خارج از کشور به شهادت رسیدند، درواقع شبیه حرکت آن کسانی است که با جانِ خودشان توانستند قبر حضرت اباعبدالله را حفظ کنند.... همان رفتنها بود که حالا رسیده به بیست میلیون زائر پیادهی اربعین. اگر آنجا کسانی فداکاری نمیکردند، امروز شوکت و هیمنهی محبّت اباعبدالله الحسین علیهالسلام اینجور دنیا را فرا نمیگرفت؛ که شما میبینید در راهپیمایی اربعین از کشورهای مختلف -از فارس و ترک و اردو و کشورهای اروپایی و حتّی از آمریکا- افرادی بلند میشوند میآیند آنجا؛ این کار را چهکسی کرد؟ این خشت اوّل و اصلیِ این کار را همان کسانی گذاشتند که درواقع جانشان را برای زیارت قبر اباعبدالله علیهالسلام فدا کردند.» ۱۳۹۷/۰۷/۳۰
قیام حسینی، تبیین زینبی
حضرت آیتالله امام خامنهای: «این چهل روزی که از عاشورا تا اربعین اتّفاق افتاده، یکی از مقاطع بسیار مهمّ تاریخ اسلام است. روز عاشورا در اوج اهمّیّت است و این چهل روزی هم که بین عاشورا و اربعین هست، تالیتلو روز عاشورا است. اگر روز عاشورا اوج مجاهدت همراه با فداکاری -فدا کردن جان، فدا کردن عزیزان، فرزندان و یاران- است، این چهل روز، اوج مجاهدت همراه با تبیین، همراه با افشاگری، همراه با توضیح [است]. اگر این چهل روز نمیبود، اگر حرکت عظیم زینب کبریٰ (سلام الله علیها) و جناب امّکلثوم و حضرت سجّاد (علیه السّلام) نمیبود، شاید آن فقرهی «لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَة» اتّفاق نمیافتاد.» ۱۴۰۰/۰۷/۰۵
اگر تن به ولایت طاغوت دادی، تمام نیروها و انرژیها و ابتکارها و استعدادهای تو در قبضهی طاغوت واقع میشود و وقتی که در قبضهی طاغوت واقع شد، به سود تو به کار نمیافتد، چون سود تو برای طاغوت و شیطان مطرح نیست. برای شیطان خود او مطرح است، مصالح او مطرح است، راه او مطرح است. اگر چنانچه در آن راه و با آن مصالح، تو قربانی شدی، شدی؛ تو گمراه شدی، شدی. اگر برای تأمین آن مصالح، لازم شد تو قربانی بشوی، باید بشوی؛ لازم شد و گمراه بشوی، باید بشوی، شیطان است دیگر، قدرت در اختیار اوست و تو هم که خودت را دادی به دست او، میکشد هر جا که خاطر خواه اوست.
ادا کردن اجر رسالت
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
چه ذکر فضائل اهلبیت علیهمالسلام باشد و چه ذکر مصائب اهلبیت علیهمالسلام باشد؛ همۀ اینها ادا کردن اجر رسالت است؛ تثبیتکردن مردم بر «قرآن» است.چرا؟!
برای اینکه قرآن دارد: «إلاّ المَوَدَّة فِی القُرْبَی؛ [از شما برای رسالت پاداشی نمیخواهم] مگر مودت و دوستی نزدیکانم».
رحمت واسعه، ویراست سوم، ص٣٢۶ ( مجموعه فرمایشات حضرت آیتالله بهجت قدسسره پیرامون حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و اصحاب و یاران آن حضرت)
حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان:
چگونه زائران اربعین یاوران امام زمان(ع) میشوند؟
امامحسین روز عاشورا به امامسجاد(ع) فرمود: بهخدا قسم خون من آرام نگیرد تا زمانیکه مهدی(ع) برای انتقام و از بین بردن ریشۀ ظلم مبعوث شود
این بیقراری دلها در اربعین، مصداق همان آرام نگرفتن خون حسین تا ظهور است و هرچه به ظهور نزدیکتر میشویم، این التهاب بیشتر میشود
نسبت به اربعین نمیشود بیتفاوت بود؛ امروز اگر کسی با اربعین، متحول نشود علامت خطر است. هرکس نمیتواند بیاید، سعی کند یک کاری برای اربعین انجام دهد
حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان:
چگونه زائران اربعین یاوران امام زمان(ع) میشوند؟
شما اربعینیها صرفاً عزاداران حسین(ع) نیستید؛ یاوران حسین(ع) هستید! در اربعین، حسّ رزم داشته باشید و به قصد یاریِ امامزمان(عج) بیایید
حسّ و حال شما در اربعین، فقط توسل و حاجتگرفتن نباشد؛ دنبال نصرت امامزمان(عج) باشید. در زیارت اربعین میخوانیم «و نُصرَتی لَکُم مَعَدَّة» من برای یاری شما آمادهام
خیلیها با خانواده به این رزمایش مهدوی میآیند، اگر بپرسید «چرا زن و بچه را آوردی؟» میگویند: مگر حسین(ع) با خانواده نیامد؟ مگر طفل ششماهه و دختر سهساله را نیاورد؟
بانوان با حضور خود نشان میدهند که این ماجرا عقبۀ محکمی دارد. بعضی از آقایان را خانمها راهی اربعین کردند. این مادران هستند که فرزندان خود را به عشق امامزمان(عج) تربیت میکنند
حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان:
ابعاد عبادتِ با عظمتِ اربعین
عبادت لذت دارد اما لذتش مثل لذتهای دنیوی در وجود انسان فعال و بالفعل نیست
انسان باید به بلوغ معنوی برسد تا دلش برای عبادت تنگ بشود و احساس نیاز به عبادت بکند
عبادت شکلهای گوناگونی دارد، زیارت و ذکر اولیاء خدا هم عبادت است
اولین عبادتی که دل انسان راحت برایش تنگ میشود زیارت امامحسین(ع) است
در پیادهروی اربعین حواستان باشد که دارید عبادت میکنید
حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان:
ابعاد عبادتِ با عظمتِ اربعین
پیادهروی اربعین یک عبادت است؛ اربعین به ما یاد میدهد که عبادت اگرچه ممکن است ظاهرش کمی سخت و تلخ باشد اما باطنش شیرین است
فرق اربعین و زیارت حسین(ع) با عبادتهای دیگر این است که شیرینیاش از همان اول چشیده میشود
اینجا برای اولینبار میشود لذت عبادت را چشید؛ لذا خیلیها اینجا نمازخوان شدهاند و خیلی از نمازخوانها، نمازخوانِ خوب شدهاند
در مسیر اربعین، حسّ عبادت بگیرید، تا میشود باوضو باشید و عبادت اربعین را با عبادتهای دیگر مثل ذکر و نماز، پررنگ کنید
هر گونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
یهودیان نشانههای اباعبدالله علیه السلام را داشتند و میدانستند که این اتفاق کنار فرات خواهد افتاد، در کتابهای آنها بود. برای مسلمانها هم پیامبر صلی الله علیه و آله پیشبینی فرموده بودند. آنها میدانستند که امام بعد از امام حسین اسمش علی است، گفتند: «هم امام حسین و هم امام بعدی را همین جا میکشیم
و کار را یکسره میکنیم.»
اباعبدالله برای اینکه بتوانند این خط را گم کنند، اسم همۀ پسرهایشان را علی گذاشتند. علیاکبر، علی اوسط (امام سجاد) و علیاصغر علیهم السلام. با حکمت خدا حضرت سجاد بیماری بسیار سختی میگیرند طوری که نمیتوانستند تکان بخورند. زمانی که کاروان اسرا را به کوفه میبرند، ابنزیاد میگوید: «این مرد کیست که بین اینها زنده مانده است؟» جواب میدهند که او علیبنالحسین است،
ابنزیاد میگوید: «ما که همۀ علیها را کشتیم.»
این یعنی برنامه داشتند که نباید علی در کربلا زنده بماند، برای همین علیها را در کربلا ویژه زدند. هم از اسم علی بدشان میآمد، طوری که میگویند: «بُغْضاً لاَبِیکَ؛ ما از بابایت علی بغض داریم.» و از طرفی به اینها گفته شده بود که نگذارید
علیها زنده از اینجا برگردند.
هم #روضه است و هم #معرفت و هم بصیرت
#محرمالحرام
#حضرتعلیاکبرعلیهالسلام
#روزهشتم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#روایت_کربلا | اباالفضل العباس اولین کسی بود که آمادگی شهادتش را اعلام کرد
رهبر معظم انقلاب: شب عاشورا، امام حسین میفرمایند فردا ما جنگ نهاییمان که شهادت همه ما در آن است، انجام خواهد گرفت. بعد میفرماید: من به همه شما اجازه دادم، حتی یک نفر شما هم نماند، اشکالی ندارد؛ هیچ عهدی از من به گردن شما نیست، بروید. شب را شتر راهوار خودتان قرار بدهید و راه بیفتید بروید.
اول کسی که در مقابل این حرفها پاسخ داد، اباالفضل العباس بود؛ عباس بن علی علیهالسلام بلند شد ایستاد، گفت: برادر! ما چرا این کار را انجام بدهیم؟ برای اینکه چند روزی بعد از تو بیشتر زنده بمانیم! خدا به ما آن روز را نشان ندهد که ما بعد از تو زنده بمانیم، تو کشته بشوی و ما زنده باشیم. ۱۳۶۴/۷/۲۴
#محرمالحرام
#تاسوعا
#اباالفضلالعباس
#بابالحوائج
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
پیوندها و مشابهت های حضرت مهدی و امام حسین علیهما السلام
۱)زیارت عاشورا و یاد حضرت مهدی (عج)
زیارت عاشورا که از سوی امام محمدباقر(ع) به شیعیان و شیفتگان، آموزش داده شده است، مضمون های والایی دارد. در بخشی از زیارت چنین آمده است:
«ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه وآله؛
از خداوند می خواهم خون خواهی تو را در کنار امام یاری شده از خاندان پیامبر (ص) ، روزی ام گرداند.»
مقصود از امام منصور، امام عصر علیه السلام می باشد و از جلوه های منصور نامیدن ایشان، طلب خون جدشان است؛
پس حضرت قائم عج الله تعالی فرجه، ولی دم جد بزرگوارشان هستند. در قرآن نیز آمده:
«و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً(اسرا: 33)؛
کسی که مظلوم کشته شده است، برای ولی اش حق سلطه و حق قصاص قرار دادیم.»
۲)روز عاشورا و یاد حضرت مهدی (عج)
جلوه دیگر این ارتباط، روز عاشورا است؛ روزی که عاشقان باید به عشق مهدی (عج ) و ذکر حسین(ع) عزاداری کند، روزی که اشک ها و ناله ها، منتقم خون حسین (ع) را می طلبند تا با اجابت ندای یاری، انتقام خون سالار شهیدان(ع) را از ستم گران بگیرند.
در روز عاشورا، همه جا یاد امام حسین، همراه نام حضرت مهدی (عج) گرامی داشته می شود.نوع تسلیت گویی که از امام باقر علیه السلام در روز عاشورا نقل شده این چنین است:
«اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد صلی الله علیه واله
خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه السلام بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولی (خون) امام حسین علیه السلام، امام مهدی عج الله تعالی فرجه، از آل محمد صلی الله علیه وآله، طلب خون آن حضرت کرده و به خون خواهی او برخیزیم.»
۳)مشابهت در زمانه
زمانه حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه و امام حسین علیه السلام در انحراف فکری و فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی، شبیه هم است.
امام حسین علیه السلام، زمانه خود را چنین توصیف می کند:
«آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی گردد؟»
«همانا در شرایطی هستیم که سنت پیامبر از بین رفته و بدعت ها زنده شده است.
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «زمانه مهدی(ع) چنین است؛ چون مهدی قیام کند،
خواهش های نفسانی را به هدایت آسمانی بازگرداند؛ پس از آنکه رستگاری را به هوای نفس بازگردانده باشند و آرا و افکار را پیرو قرآن کند، پس از آن که قرآن را تابع رأی خود گردانده باشند...
پس مهدی به شما نشان خواهد داد که روش عادلانه در حکومت، چگونه است
و آنچه را که از کتاب و سنت متروک مانده، زنده خواهد ساخت.»
مشابهت در زمانه، ابعاد بی شماری دارد؛ از تبلیغات جبهه باطل گرفته تا حاکمیت خلفای جور و غربت دین در عرصه زندگی و جامعه.
که تبلیغات بنی امیه و معاویه علیه اهل بیت و امام حسین علیه السلام،شباهت زیادی به تبلیغات کشورهای استکباری و صهیونیست ها علیه جهان اسلام، به ویژه علیه ایران اسلامی دارد.
۴)قیام در روز عاشورا
در برخی روایت ها آمده است که قیام حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه مصادف باشهادت حضرت سیدالشهداء(ع) است و این مطلب ما را به یکی دیگر از پیوندهای ویژه ی صاحبان این دو قیام، رهنمون می سازد.ارتباط بین روز عاشورا و قیام مهدی موعود(عج) ، یک رابطه ملموس و قابل درک برای هر انسان عاقلی است؛
چرا که راه و هدف مهدی(ع) همان هدف امام حسین (ع) در ابعاد گسترده جهانی است
۵)کوفه؛ پایگاه مشترک
رابطه دیگر میان این دو امام و قیامشان، مرکز حکومت آن دو است.
امام حسین(ع) از مکه به جانب کوفه رهسپار بود و شاید با رسیدن به کوفه، مانند پدر بزرگوارشان، آنجا را مقر حکومت خویش قرار می داد؛ ولی سپاهیان یزید راه را بر آن حضرت بستند و ایشان در دوم محرم، در کربلا منزل کرد.
زمانی که خورشید تابناک مکه ظهور کند، کوفه را به عنوان مقر حکومت خود برخواهد گزید.
در روایت آمده که امام باقر علیه السلام فرمودند: «مهدی علیه السلام وارد کوفه می شود با سه پرچم ...»
ودر روایتی دیگر آمده که ابوبکر حضرمی می گوید: به امام باقر یا امام صادق علیهما السلام گفتم: کدام سرزمین پس از حرم خدا وحرم پیامبر با فضیلت تر است؟ فرمود: «ای ابابکر! سرزمین کوفه که جایگاه پاکی است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدی که همه پیامبران در آن نماز خوانده اند.
آن جا عدالت الهی پدیدار می گردد و قائم به عدل و قیام کنندگان پس از او، از همان جا خواهند بود. آن جا جایگاه پیامبران و جانشینان صالح آنان است.
امام حسین(ع) از مکه به سمت کوفه رفت و حضرت مهدی(عج)، از مکه به سوی کوفه خواهد رفت و مقر حکومت خود را در کوفه قرار خواهد داد؛ یعنی راه نیمه تمام سیدالشهدا(ع) را به پایان خواهند رساند.
#جمعه
#عاشورا
#ظهور
منبع (ادامه ...):
ble.ir/masjedf
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنهای صلوات
آیت الله العظمی بهجت(ره): اگر نمازتان را مراقبت و محافظت نکنید اگر میلیاردها قطره اشک هم برای سیدالشهدا(ع) بریزید، در آخرت گریه بر سیدالشهدا(ع)، که به اندازه یک بال زنبور آن دریاهای آتش را خاموش می کند ، به هیچ وجه این قطرات اشک از شما دست گیری نخواهد کرد و شمارا نجات نمی دهد!
مواظب باشید که به بهانه اقامه عزای اباعبد الله و یا عقب بودن کارهای روضه نمازتان را از اول وقت به تاخیر نیاندازید که امام حسین(علیه السلام) آخرین نمازشان را هم در اول وقت خواندند.
عارف کامل مرحوم حضرت آیت الله نخودکی اصفهانی فرمودند : اگر یک اربعین (40روز) به مراقبه مشغول باشید ولی در آخرین روز مراقبه فقط یک نماز تان قضا شود همه 40 روزمراقبه شما بی فایده می شود و اثرش را کاملا از بین می برد...
برای رسیدن به عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد ، یا در حرم اباعبدالله یا در مجلس ابا عبدالله…
۶- آیة الله شیخ جعفرشوشتری(ره):
کسانی که نام این بزرگوار را می شنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند،جداً نگران ایمان خود باشند.نام آقا امام حسین(ع) محک ایمان است .
۷- آیت الله علامه امینی (ره) ؛
به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد ( علیهم السلام) چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه ، زمان و مکان را از یاد می برد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعارومدایح و مراثی از آن سخن می گوید.
۸- آیة الله شیخ عبدالکریم حائری(ره): روضه خوانی وگریه برسیدالشهدا (ع) عمل مستحبی است که؛ هزار واجب در آن است.
۱۱- آیت الله بهاءالدینی (ره): دستگاه امام حسین (ع) فوق فقه است… نباید به دستگاه امام حسین (ع) اهانت شود، این عزاداری هااحیاءکننده نماز ومساجد است.
#محرمالحرام
#سیدالشهداء
#عزاداری
#گریه
منبع (ادامه...):
ble.ir/masjedf
شهید مصطفی صدرزاده | تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴ مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند. مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن گردید. ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئتهای مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند. در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، همزمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاسها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودند. نتیجه ازدواج ایشان در سال ۸۶، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است. مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بیبی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.
وصیتنامه: بسم رب الشهدای و الصدیقین خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست. سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد. شکر خدایی را که از میان اینهمه انسان ما را خاکی مقدس به نام ایران قرار داد. و شکر خدایی را که به بنده پدر و مادر و همسر صالح عطا کرد. و شکر بیپایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم. خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سید علیخامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند؛ زیرا ایشان بهترین دوستشناس و دشمنشناس است. از پدر و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده بیتابی و ناراحتی بیش از حد نکنند و اشکها و گریههای خود را نثار اباعبدالله و فرزندان آن بزرگوار کنند. پدر و مادر و همسرم و دخترم از شما تقاضا میکنم بندهرو ببخشید و از خدا بخواهید بنده رو ببخشد چقدر در حق پدر و مادر کوتاهی کردم چقدر شما را به دردسر انداختم فقط خدا شاهد تلاش شما بود که در زمان جنگ باید سختی و مشقت از من نگهداری کردید و بعد از جنگ هم برای درسخواندن من چقدر سختی کشیدید. فقط خدا میداند که چقدر نگران کردهام اذیت کردهام و شما تحمل کردید زیرا تلاش میکردید تا فرزندتان عاقبتبهخیر شود از شما ممنونم که همیشه انتخاب را به عهده خودم گذاشتید. حتی وقتی در نوجوانی میخواستم به نجف برای تحصیل بروم مخالفت نکرده و از اینکه همیشه به نظر من احترام گذاشتید ممنونم حالا هم از شما خواهش میکنم یکبار دیگر و برای آخرین بار به نظرم احترام بگذارید و از هیچکس و از هیچ نهادی دلخور نباشید مبارزه با دشمنان خود آرزوی بنده بود و فقط خدا میداند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم ممکن است بعضیها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم. از همسر عزیزم میخواهم که بنده را ببخشد زیرا که همسر خوبی برای او نبودم. به همسر عزیزم میگویم میدانم که بعد از بنده دخترم یتیم میشود و شما اذیت میشوید اما یادت باشد که رسول خدا فرموده: هرکس که یتیم شود خدا سرپرست اوست ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست. آرزو دارم که دخترم فاطمه،فاطمی تربیت شود یعنی مدافع سرسخت ولایت، از دوستان، آشنایان و فامیل و هرکس که حقی گردن ما دارد تقاضا میکنم بنده حقیر با ببخشد زیرا میدانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شما حتی که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خدا بوده و مردم عزیز ایران یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم چقدر بچههای ما یتیم شدند، زنها بیوه، مادرها مجنون، پدرها گریان فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست، دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضیها نگهداشته نشد و برادران و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم... آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند بیبی زینب (س) آن زمانی که شما در شام غریب بودید گذشت دیگر به احدی اجازه نمیدهیم به شما و به سلاله حسین (ع) بیاحترامی کند. دیگر دوران مظلومیت شیعه تمام شده. بیبیجان انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم بیبی عزیزم مرا قاسم خطاب کن مرا قاسم خطاب کن روی خون ناقابل من هم حساب کن و منالله توفیق مصطفی صدر زاده ۴ مرداد۱۳۹۲ _______________________ بسم الرب الشهدا و الصدیقین درود خدا بر محمد و خاندان پاکش دوستان با معرفت، همرزمای بسیجیم! میدونم وقتی این نامه رو براتون میخونن از بنده دلخور میشید و به بنده تکخور و یا ... میگید چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید، می دونم عاشق شهادتید... داداشای عزیزم ببخشید که فرمانده خوبی براتون نبودم اونجوری که لیاقت داشتید نوکری نکردم... به شما قول میدم اگر دستم به دامان حسین بن علی (علیهالسلام) برسد نام شما را پیش او ببرم... چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم: ۱- وقتی کار فرهنگی را شروع میکنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. اولین مشکل، مشکل تنبلی و سهلانگاری است. ۲- وقتی که کارتان میگیرد و دورتان شلوغ میشود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان میآید اگر فکر کرده اید که شیطان میگذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز... 3-تا جای که میتوانید از تفرقه فرار کنید. عامل تفرقه غیبت و خبرچینی [ناخوانا] است. ۳- اگر میخواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ... ۴- سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار میکند و راه درست را نشانتان می دهد. ۵- دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید. ۶- خودسازی دغدغه اصلی شما باشد. سید ابراهیم صدر زاده منبع (ادامه...): http://old.roshd.ir/Default.aspx?tabid=748&SSOReturnPage=Check&Rand=0
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنهای صلوات
ماجرای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن به روایت رهبر انقلاب
روایتی است از ماجرای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن که رهبر انقلاب در نماز جمعه تهران در تاریخ ۱۳۶۴/۷/۵ بیان کردهاند.
آن وقتى که حسینبنعلى علیهالسّلام از اسب روى زمین افتاد - یعنى در آن لحظات آخر - و اسب بىصاحب امام حسین به خیمهها برگشت، و زن و بچه و اهل حرم فهمیدند که حادثه براى حضرت ابىعبدالله پیش آمده، خب هر کدام یک عکسالعملى نشان دادند. یک بچهى یازده سالهاى بود که در آغوش امام حسین بزرگ شده بود؛ در حادثهى کربلا ده سال از شهادت امام حسن مىگذشت. یعنى این بچه از یک سالگى در دامان عمو تربیت پیدا کرده بود و با عمو انس گرفته بود مثل پدر. شاید به خاطر اینکه بچهى یتیم بوده امام حسین از فرزندان خودش هم بیشتر به او محبت مىکرده. خب پیدا است که یک چنین محبتى چگونه این بچه را سراسیمه کرد وقتى فهمید که عمویش در وسط میدان روى زمین افتاده، با شتاب آمد و رسید بالاى سر أبىعبداللَّه آنطورى که نقل کردند و نوشتند. هنگامى که این بچه رسید یکى از سربازان خبیث و قسىالقلب ابنزیاد شمشیر را بلند کرده بود که بر بدن مجروح ابىعبدالله فرود بیاورد، این بچه در همین حال رسید که دید عمویش افتاده روى زمین و یک ظالمى هم شمشیر بلند کرده که فرود بیاورد، این بچه آنقدر ناراحت شد، آنقدر سراسیمه شد که این دستهاى کوچک خودش را بىاختیار جلوى شمشیر گرفت. اما این کار موجب نشد که آن حیوان درنده شمشیر را فرود نیاورد. شمشیر را فرود آورد، دست این بچه قطع شد. فریاد این بچه بلند شد، بنا کرد استغاثه کردن، اما این گرگ خونخوار به همین هم اکتفا نکرد، پشت سر این بچه رفت، بچهى یازده ساله را روى زمین انداخت و او را به شهادت رساند. اینجا بود که امام حسین خیلى منقلب شد، کارى هم از او برنمىآید، در مقابل چشم او این عزیز دلش را، این یتیم برادرش را، این بچهى یازده ساله را دارند مىکشند، این بود که اینجا دست به دعا برداشت و از ته دل این مردم را نفرین کرد. صدا زد «اللّهم أمسک عنهم قطر السماء» خدایا باران رحمتت را بر این مردم حرام کن...
منبع (ادامه...)؛
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=28056
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
اول محرم هر سال اولین روز سال قمری است. از امام محمدباقر(علیه السلام) روایت شده است: «آن کس که این روز را روزه بدارد، خداوند دعایش را اجابت میکند، همانگونه که دعای زکریا(علیه السلام) را اجابت کرد.»(۸)
دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار دعای زیر قرائت گردد:
«اللّهم انت الاله القدیم و هذه سنةٌ جدیدةٌ فاسئلک فیها العصمة من الشیطان و القوَّة علی هذه النّفس الامّارة بالسُّوء»(۹)؛ بارالها! تو خدای قدیم و جاودانی و این سال، سال نو است، از تو میخواهم که مرا در این سال از شیطان حفظ کنی و بر نفس اماره (راهنمایی کننده) به بدی پیروز سازی.
روز دوم محرم
در چنین روزی کاروان امام حسین(علیه السلام) در سال ۶۱ ه .ق وارد سرزمین کربلا شد و با ممانعت لشکر حرّ مجبور به توقّف در آنجا گردید.(۱۰)
روز سوم محرم
از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است:
«هر کس در این روز روزه بگیرد، خداوند دعایش را اجابت کند.»(۱۱)
در آن روز سپاه عمر بن سعد وارد کربلا شد.
روز هفتم محرم
روزه گرفتن مستحب است.
روز نهم محرم
تاسوعای حسینی، روز محاصره امام حسین(علیه السلام) و اصحابش در سرزمین کربلا توسط سپاه شمر.(۱۲)
اعمال شب عاشورا
۱ـ چند نماز برای این شب در روایات آمده است که یکی از آنها چنین است:
چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از سوره حمد، ۵۰ بار سوره توحید خوانده میشود. پس از پایان نماز، ۷۰ بار «سبحان الله والحمدالله و لا اله الاّ الله و الله اکبر ولا حول ولا قوة الاّ بالله العلیّ العظیم» خوانده شود.(۱۳)
۲ـ احیای این شب کنار قبر امام حسین(علیه السلام).(۱۴)
۳ـ دعا و نیایش. (۱۵)
روز عاشورا
۱ـ عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است:
هر کس کار و کوشش را در این روز، رها کند، خداوند خواستههایش را برآورد و هر کس این روز را با حزن و اندوه سپری کند، خداوند قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد. (۱۶)
۲ـ زیارت امام حسین(علیه السلام).(۱۷)
۳ـ روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود. (۱۸)
۴ـ آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام).(۱۹)
۵ـ خواندن سوره توحید هزار مرتبه.(۲۰)
۶ـ خواندن زیارت عاشورا. (۲۱)
۷ـ گفتن هزار بار ذکر «اللّهم العن قتلة الحسین(علیه السلام).»(۲۲)
روز دوازدهم محرم
ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه و شهادت حضرت سجاد(علیه السلام) در سال ۹۴ ه .ق.
پینوشتها:
۱- مصباح کفعمی، ص ۵۰۹٫
۲- فرهنگ عاشورا، ص ۴۰۵، جواد محدثی.
۳- وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۹۴، حدیث ۸٫
منبع (ادامه...):
ble.ir/masjedf
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و نائبشان امام خامنهای صلوات
قدم اول: نماز اول وقت قدم دوم: احترام به پدر و مادر قدم سوم: قرائت دعای عهد قدم چهارم: صبر در تمام امور قدم پنجم: وفای بهعهد با امام زمان(عج) قدمششم: قرائتروزانهقرآن همراه بامعنی قدم هفتم: خودداری از پرخوری و پرخوابی قدمهشتم: صدقه برای سلامتی امامزمان(عج) قدمنهم: حفظ زبان (پرهیز از غیبت و تهمت) قدم دهم: فرو بردن خشم قدم یازدهم: ترک حسادت، طمع و بخل قدم دوازدهم: ترک دروغ قدم سیزدهم: کنترل چشم قدم چهاردهم: دائمالوضو بودن
و لقد جئتمونا فرادى كما خلقناكم اءول مرة و تركتم ما خولناكم وراء ظهوركم و ما نرى معكم شفعاءكم الذين زعمتم اءنهم فيكم شركا لقد تقطع بينكم و ضل عنكم ما كنتم تزعمون(۹۴)
ترجمه : ۹۴- همه شما به صورت تنها به سوى ما بازگشت نموديد همانگونه كه روز اول شما را آفريديم ، و آنچه را به شما بخشيده بوديم پشت سرگذارديد، و شفيعانى را كه شريك در شفاعت خود مى پنداشتيد با شما نمى بينيم ، پيوندهاى شما بريده شد و تمام آنچه را تكيه گاه خود تصور ميكرديد از شما دور و گم شدند. شان نزول : در تفسير مجمع البيان و تفسير طبرى و تفسير آلوسى چنين نقل شده كه يكى از مشركان به نام نضر بن حارث گفت : لات و عزى (دو بت بزرگ و معروف عرب ) در قيامت از من شفاعت خواهند كرد، آيه فوق نازل شد و به او و امثال او پاسـخ گفت .
تفسیر گمشده ها در آيه گذشته به قسمتى از حالات ظالمان در آستانه مرگ اشاره شد در اين آيه گفتارى را كه خداوند به هنگام مرگ يا به هنگام ورود در صحنه قيامت به آنها ميگويد، منعكس شده است . در آغاز مى فرمايد: امروز همه به صورت تنها، همانگونه كه روز اول شما را آفريديم ، به سوى ما بازگشت نموديد (و لقد جئتمونا فرادى كما خلقناكم اول مرة ). و اموالى كه بشما بخشيده بوديم و تكيه گاه شما در زندگى بود، همه را پشت سر گذارديد و با دست خالى آمديد (و تركتم ما خولناكم وراء ظهوركم ). همچنين بتهائى كه آنها را شفيع خود مى پنداشتيد، و شريك در تعيين سرنوشت خود تصور ميكرديد هيچكدام را با شما نمى بينيم (و ما نرى معكم شفعائكم الذين زعمتم انهم فيكم شركاء). در حقيقت جمع شما به پراكندگى گرائيد و تمام پيوندها از شما بريده شد (لقد تقطع بينكم ). تمام پندارها و تكيه گاههائى كه فكر ميكرديد نابود گشتند و گم شدند (و ضل عنكم ما كنتم تزعمون ). مشركان و بت پرستان عرب روى سه چيز تكيه داشتند: قبيله و عشيره اى كه به آن وابسته بودند، و اموال و ثروتهائى كه براى خود گرد آورده بودند، و بتهائى كه آنها را شريك خدا در تعيين سرنوشت انسان و شفيع در پيشگاه او مى پنداشتند، در هر يك از سه جمله آيه ، به يكى از اين سه موضوع اشاره شده كه چگونه به هنگام مرگ ، همه آنها با انسان وداع ميگويند، و او را تك و تنها به خود وا مى گذارند. در اينجا بايد به دو نكته توجه داشت : ۱ - از قرار گرفتن اين آيه به دنبال آيه قبل كه گفتگوى فرشتگان قبض ارواح را به هنگام مرگ بيان ميكرد و همچنين با توجه به جمله اموال خود را پشت سر گذاشتيد چنين استفاده مى شود كه اين خطاب نيز به هنگام مرگ به آنها گفته ميشود، ولى از طرف خداوند، اما از بعضى روايات استفاده مى شود كه اين خطاب به هنگام ورود در صحنه رستاخيز خواهد بود و البته در هدف اصلى آيه چندان تفاوتى نخواهد داشت . ۲- اين آيه گرچه در باره مشركان عرب نازل شده ولى مسلما اختصاص به آنها نخواهد داشت . در آن روز بطور كلى تمام پيوندها و علائق مادى و همه معبودهاى خيالى و ساختگى و تمام تكيه گاههائى كه انسان در اين جهان براى خود ساخته و آنها را يار و ياور روز بدبختى خود مى پندارد، از او جدا ميشوند، او ميماند و اعمالش ، او ميماند و خدايش ، و بقيه از ميان خواهند رفت ، و به تعبير قرآن گم مى شوند، يعنى آنچنان حقير و پست و ناشناس خواهند بود كه به چشم نمى آيند !
امام حسن علیه السّلام فرمودند: «ذلِكَ التاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخى الحُسَيْنِ ابْنُ سَيِّدَةِ الإماءِ، يُطيلُ اللّه ُ عُمْرَهُ فى غَيْبَتِهِ، ثُمَّ يُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فى صُورَةِ شابٍّ دُونَ أَرْبَعينَ سَنَةً، وَذلِكَ لِيَعْلَمَ أَنَّ اللّه َ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٍ.» ؛
«آن نهمين نفر، از فرزندان برادرم حسين فرزند اشرف كنيزان ـ نرجس ـ است، در دوران غيبتش خداوند طولانى مى كند عمرش را، سپس او را به قدرت خويش به صورت جوانى كه كمتر از چهل سال دارد، آشكار خواهد ساخت. تا بدين وسيله خداوند ثابت كند كه بر ايجاد همه اشياء قادر و توانا است.» [ بحارالانوار، ج14، ص394، ب24، ح12]
مباهله؛ صحنه تمایز حق و باطل
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
روز مباهله، روزی است که پیامبر مکرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانی خود را به صحنه میآورد. نکتهی مهم در باب مباهله این است: «و انفسنا و انفسکم» در آن هست؛ «و نسانا و نساکم»در آن هست؛ عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه میآورد برای محاجهای که در آن باید تمایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد. هیچ سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیزان خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمومنین را - که برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است. یعنی نشان دهندهی این است که بیان حقیقت، ابلاغ حقیقت، چقدر مهم است؛ میآورد به میدان با این داعیه که میگوید بیائیم مباهله کنیم؛ هر کدام بر حق بودیم، بماند، هر کدام بر خلاف حق بودیم، ریشهکن بشود با عذاب الهی.
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب در دیدار فضلا، طلاب و مبلغین تبیین کردند: ۲۱ / تیر / ۱۴۰۲ اهمیت تبلیغ بهروز و تاثیرگذار با ابزارهای نوین روحانیت باید وسط میدان باشد لزوم تشکیل کانونهای تبلیغ در حوزهها
مقاومت ملت ایران
یأس دشمن
سرنوشت امت اسلامی
شبیخون فرهنگی
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید سید احسان میر سیار:
ای مردم ندای فرزند حق وطنین ولایت این است: «شبیخون فرهنگی» وتمام گفتنیها را که باید بگوید درخود خلاصه کرده است . او حجت را بر شما تمام کرده است و راه رانشان داده؛ حال هر فردی به نحوی که میتواند باید در این جبهه قدم بردارد که در غیر این صورت فردای قیامت از اوبازخواستی عظیم خواهد شد ...
و من اظلم ممن افترى على الله كذبا او قال اوحى إلى و لم يوح إليه شى ء و من قال سأنزل مثل ما انزل الله و لو ترى إذ الظالمون فى غمرات الموت و الملائكة باسطوا اءيديهم اخرجوا انفسكم اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تقولون على الله غير الحق و كنتم عن اياته تستكبرون(۹۳)
ترجمه : ۹۳ - چه كسى ستمكارتر است از كسى كه دروغى به خدا ببندد يا بگويد وحى بمن فرستاده شده در حالى كه وحى به او نشده باشد، و كسى كه بگويد من هم همانند آنچه خدا نازل كرده نازل ميكنم ، و اگر ببينى هنگامى كه (اين ) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفته اند و فرشتگان دستها را گشوده به آنان مى گويند جان خود را خارج سازيد امروز مجازات خوار كننده اى در برابر دروغهائى كه به خدا بستيد و در برابر آيات او تكبر ورزيديد، خواهيد ديد، (در آن روز به حال آنها تاسف خواهى خورد شان نزول : در شان نزول اين آيه روايات متعددى در منابع حديث و كتب تفسير نقل شده از جمله اينكه آيه در مورد شخصى به نام عبد الله بن سعد كه از كاتبان وحى بود و سپس خيانت كرد و پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) او را طرد نمود و پس از آن ادعا كرد كه من ميتوانم همانند آيات قرآن بياورم نازل گرديده ، جمعى از مفسران نيز گفته اند كه آيه يا قسمتى از آن در باره مسيلمه كذاب كه از مدعيان دروغين نبوت بود نازل گرديده است ، ولى با توجه به اينكه داستان مسيلمه در اواخر عمر پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بود، و اين سوره از سوره هاى مكى است طرفداران اين شان نزول معتقدند كه اين آيه همانند چند آيه ديگر از اين سوره در مدينه نازل شده است و به دستور پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در لابلاى آيات اين سوره قرار داده شده است . و در هر حال آيه همانند ساير آيات قرآن كه در شرائط خاصى نازل شده مضمون و محتواى آن كلى و عمومى است و همه مدعيان نبوت و مانند آنها را شامل مى شود.
تفسیر به دنبال آيات گذشته كه اشاره به گفتار يهود در باره نفى نزول كتاب آسمانى بر هيچكس نموده بود، در اين آيه سخن از گناهكاران ديگرى است كه در نقطه مقابل آنها قرار دارند و ادعاى نزول وحى آسمانى بر خود مى كنند، در حالى كه دروغ ميگويند. و در حقيقت به سه دسته از اينگونه افراد در آيه مورد بحث اشاره شده است . نخست مى گويد: چه كسى ستمكارتر است از كسانى كه بر خدا دروغ مى بندند و آيه اى را تحريف و سخنى از سخنان خدا را تغيير ميدهند (و من اظلم ممن افترى على الله كذبا). دسته دوم آنها كه ادعاى نبوت و وحى ميكنند در حالى كه نه پيامبرند و نه وحى بر آنها نازل شده است . (او قال اوحى الى و لم يوح اليه شى ء). دسته سوم آنها كه به عنوان انكار نبوت پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) يا از روى استهزاء مى گويند ما هم مى توانيم همانند اين آيات نازل كنيم در حالى كه دروغ مى گويند و كمترين قدرتى بر اين كار ندارند (و من قال سانزل مثل ما انزل الله ). آرى همه اينها ستمگرند و كسى ستمكارتر از آنها نيست زيرا راه حق را به روى بندگان خدا مى بندند و آنها را در بيراهه سرگردان مى سازند و با رهبرى رهبران راستين مبارزه ميكنند، هم خود گمراهند و هم ديگران را به گمراهى ميكشانند، چه ظلمى از اين بالاتر كه افرادى كه صلاحيت رهبرى ندارند ادعاى رهبرى كنند آن هم رهبرى الهى و آسمانى . گرچه آيه مربوط به مدعيان نبوت و وحى است ولى روح آن همه كسانى را كه به دروغ ادعاى مقامى را ميكنند كه شايسته آن نيستند شامل مى شود. سپس مجازات دردناك اين گونه افراد را چنين بيان ميكند: اگر تو اى پيامبر! اين ستمكاران را به هنگامى كه در شدائد مرگ و جان دادن فرو رفته اند مشاهده كنى ، در حالى كه فرشتگان قبض ارواح دست گشوده اند به آنها مى گويند جان خود را خارج سازيد، خواهى ديد كه وضع آنها بسيار دردناك و اسفبار است (و لو ترى اذ الظالمون فى غمرات الموت و الملائكة باسطوا ايديهم اخرجوا انفسكم ). در اين حال فرشتگان عذاب به آنها ميگويند: امروز گرفتار مجازات خوار كننده اى خواهيد شد به خاطر دو كار: نخست اينكه بر خدا دروغ بستيد و ديگر اينكه در برابر آيات او سر تسليم فرود نياورديد (اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تقولون على الله غير الحق و كنتم عن آياته تستكبرون ). نكته ها در اينجا به چند نكته بايد توجه داشت . ۱- مدعيان دروغين نبوت و رهبران قلابى همانطور كه مى بينيم به عنوان بد ظالمان در آيه معرفى شده اند و در حقيقت ظلمى بالاتر از اين نيست كه فكر كسى را بدزدند و عقيده او را تخريب كنند و راه سعادت را بر او ببندند و او را مستعمره فكرى خود سازند. ۲ - جمله باسطوا ايديهم ممكن است به اين معنى باشد كه فرشتگان قبض ارواح با گشودن دستها آماده قبض روح آنها مى شوند و ممكن است به معنى دست گشودن براى شروع مجازات آنها بوده باشد . ۳ - اخرجوا انفسكم : جان و روح خود را خارج سازيد در حقيقت يكنوع تحقير از ناحيه فرشتگان قبض ارواح نسبت به اينگونه ظالمان است وگرنه دادن روح و جان كار خود ظالمان نيست بلكه كار آن فرشتگان است ، همانند اينكه هنگام اعدام يك قاتل جانى به او مى گويند اكنون بمير! و در هر صورت اين تحقير گويا در برابر تحقيرى است كه نسبت به آيات خدا و پيامبران و بندگان خدا كرده اند، ضمنا اين آيه گواه ديگرى بر استقلال روح و جدائى آن از جسم است . ضمنا از اين آيه استفاده ميشود كه مجازات اينگونه از گناهكاران از همان لحظه جان دادن و مرگ آغاز ميگردد.
صدا و سیما را دانشگاهی برای تدریس اصول اسلام انقلابی بدانید ...
جوان مومن انقلابی ...
اساتید دانشگاه ...
احساس مسئولیت ...
اقتدار فرهنگی ...
مقاومت ملت ایران ...
عزت اسلامی ...
استقامت ملی ...
امام خامنه ای:
شیعه باید به ولایت افتخار کند و غیر شیعه هم سعی کند آن را بشناسد. ۱۳۷۴/۰۲/۲۸
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید سید احسان میر سیار:
امروزخمپارههای جنگ بدون سر و صدا بانوارهای ویدیؤیی به سوی ما پرتاب و چنان حساب شده عمل میکنند که گاهی یکی از آنها چندین خانواده را مورد اثابت قرار میدهد. امروز این آنتنهای ماهوارهاند که کار هدایت توپخانه دشمن را بر عهده دارند.
ای مردم و ای کسانی که نام آزاده برخودگذاردهاید؛ به پاخیزید که جبهههای جنگ امروز به تمام گیتی ما سرایت کرده و در این جنگ مجروحان و کشته شدگان را باید ملبس به لباسهای بیگانه دید. ای مردم امروز فرهنگ ما مورد تهاجم قرارگرفته است و اگر در این جنگ خدای ناکرده شکست راقبول کنیم باید بگوییم که کارما راتمام شده باید بدانید.
تفسیر این آیه در ادامۀ آیه ۱۶۳ آمده است. تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۵ - تفسیر نور:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذابِ» و بعضی از مردم کسانی هستند که معبودهایی غیر از خداوند برای خود برمیگزینند و آنها را همچون دوست داشتن خدا، دوست میدارند؛ امّا آنان که ایمان دارند، عشقشان به خدا (از عشق مشرکان به معبودهاشان) شدیدتر است و آنها که (با پرستش بت به خود) ستم کردند، هنگامیکه عذاب خدا را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمام نیروها، تنها به دست خداست و او دارای عذاب شدید است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۵:
امام باقر علیهالسّلام میفرماید: مراد از «دوناللَّه» و «انداد» در این آیه، بتها نیستند؛ بلکه مراد پیشوایان ستمکار و گمراه هستند که مردم آنان را همچون خداوند دوست دارند. «کافی، ج ۱، ص ۳۷۴»
از جهت ادبی نیز کلمۀ «هم» در «یُحِبُّونَهُمْ»، برای انسان به کار می رود، نه اشیاء.
ریشۀ محبّت، کمالدوستی و جمالدوستی است. مؤمنان تمام کمالات و جمالها را در خداوند میبینند، لذا بیشترین عشق را به او ابراز میدارند.
عشق و محبّت مؤمنین، بر اساس شایستگی و لیاقت معشوق است و هرگز به سردی و خاموشی نمیگراید. امّا عشق مشرکان، بر اساس خیال و جهل و تقلید و هوسهای بیهوده است. پیامهای سورۀ بقرۀ - آیۀ ۱۶۵:
۱. پرستش و محبّت غیر خدا، ممنوع است. «یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ»
۲. احساسات باید در رابطه با اعتقادات باشد. «الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»
۳. برخی از مردم تا وقتی پردهها کنار نرود و قیامت را مشاهده نکنند، به پوچی و بیهودگی راه و فکر خویش پی نمیبرند. «وَ لَوْ یَرَی الَّذِینَ»
۴. قدرت در جذب نیرو مؤثر است «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً»؛ پس جذب غیر او نشوید. تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۶ - تفسیر نور:
«إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» در آن هنگام که عذاب را مشاهده کنند و پیوند میانشان بریده (و دستشان از همه چیز قطع) گردد، پیشوایان (کفر)، از پیروان خود بیزاری جویند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۶:
به هوش باشیم که رهبرمان کیست و محبّت و عشق چه کسی را در دل داریم؟
بدانیم طاغوتها و غیر خدا، ما را برای خودشان میخواهند تا با قدرت و ارادت ما، به هوسها و آرزوهای خود در دنیا برسند، ولی در قیامت همه را رها و از ما اظهار تنفّر و انزجار خواهند نمود. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۶:
۱. هر عشق و علاقه، که مایهای از عقل و فطرت نداشته باشد، دیر یا زود به سردی گراییده و یا به دشمنی کشیده میشود. «یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ» «تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا»
۲. محبّت، زمینۀ تبعیّت است. «یُحِبُّونَهُمْ» «اتُّبِعُوا»
۳. آیندهنگری لازمۀ عقل است. به کسی عشق و محبّت بورزیم که قدرت داشته باشد و در روز خطر، ما را حمایت کند. «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا»
۴. معیار اصالت یا بی اصل بودن علاقهها و محبّتها، دیدن عذاب در روزهای خطرناک است. «رَأَوُا الْعَذابَ» تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۷ - تفسیر نور:
«وَ قالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَما تَبَرَّؤُا مِنَّا کَذلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ» و (در آن موقع) پیروان گویند: ای کاش بار دیگری برای ما بود (که به دنیا برمیگشتیم) تا از این پیشوایان بیزاری جوییم، همانگونه که آنها (امروز) از ما بیزاری جستند. بدینسان خداوند اعمال آنها را که مایۀ حسرت آنهاست، به آنها نشان میدهد و هرگز از آتش دوزخ، بیرونآمدنی نیستند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۷:
به فرمودۀ روایات، در قیامت صحنهها و مواقف متعدّدی است. در برخی از آنها مُهر سکوت بر لبها زده میشود و تنها با نگاههای پرحسرت به یکدیگر نگریسته و گریه میکنند.
در بعضی موارد، از همدیگر استمداد کرده و در صحنهای نسبت به هم ناله و نفرین میکنند. در این آیه میخوانیم که پیروان کفر نیز از حمایتها و عشقورزیهای خود نسبت به رهبرانشان به شدّت پشیمان میشوند.
ولی دیگر کار از کار گذشته و تنها حسرتی است که در دل دارند و با زبان میگویند: اگر ما بار دیگر برگردیم، هرگز دنبالهرو آنها نخواهیم بود. کسانیکه اینقدر بیوفا هستند که از ما در این روز تبرّی میجویند، ما هم اگر به دنیا برگردیم، از آنان تبرّی خواهیم جست. آنها حسرت میخورند، ولی مگر از حسرت، کاری ساخته است.
در آیات متعدّد، کلمۀ «خلود» در مورد عذاب به کار رفته است.
بعضی «خلود» را مدّت طولانی معنا میکنند، ولی از جملۀ «وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ» در این آیه استفاده میشود که «خلود» بهمعنای ابدیّت است، نه مدّت طولانی.
در روایات، نمونههایی از حسرت گنهکاران در قیامت به چشم میخورد که از جمله: کسانی هستند که اموال زیادی را برای وارثان خود میگذارند و خود در زمان حیات، کار خیری نمیکنند.
آنان در آن روز مشاهده میکنند که اگر وارث از ارث او کار خوبی انجام داده، در نامۀ وارث ثبت شده و اگر کار بدی کرده، شریکِ جرم وارث قرار گرفته است. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۵۱»
نمونۀ دیگر اهل حسرت، آنانکه عبادات بسیار دارند، ولی رهبری و ولایت علیّ بن ابی طالب علیهماالسّلام را نپذیرفتهاند. «بحار، ج ۲۷، ص ۱۸۴»
انسان، دارای اختیار است. اگر چنین نبود، پشیمانی و حسرت و تصمیم مجدّد در او راه نداشت. پشیمانی و حسرت، نشانۀ آن است که میتوانستیم کار دیگری انجام دهیم. و تصمیم مجدّد، رمز آن است که انسان میتواند با اراده و اختیار، هر راهی را که صلاح بداند، انتخاب کند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۷:
۱. طاغوتها را رها کنیم. تا آنان ما را در قیامت رها نکردهاند، آنها را در دنیا رها کنیم. «فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ»
۲. در قیامت، چشم انسان حقیقتبین شده و بر کارهای خود، حسرت میخورد. «یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ»
«یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِین» ای مردم! از آنچه در زمین، حلال و پاکیزه است بخورید و از گام های (وسوسهانگیز) شیطان، پیروی نکنید. بهراستی که او دشمن آشکار شماست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۸:
اسلام، همواره مردم را به بهره بردن از نعمتهای پاک و حلالِ خداوند، سفارش نموده و با هر گونه رهبانیّت و زهد بیجا مبارزه مینماید.
لذا هم خوردنیهای ناسالم را از شیطان میداند «إِنَّمَا الْخَمْرُ» «رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ» «مائده، ۹۰»
و هم نخوردن نابهجا را گام شیطان میداند «کُلُوا» «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» زیرا در برخی از نقلهای تاریخی آمده است که بعضی از طوائف عرب، قسمتی از زراعت و حیوانات را بدون دلیل بر خود حرام کرده بودند و گاهی نیز این تحریمها را به خداوند نسبت میدادند. آیه نازل شد تا رفع ابهام شود.
اسلام، به زندگی مادّی انسان توجّه کامل دارد و در رأس آنها نیازهای غذایی است که در این مورد، دهها آیه و صدها حدیث آمده است.
یکی از وظایف انبیاء نیز بیان خوردنیها و آشامیدنیهای حلال و حرام برای مردم است.
معمولًا قرآن در کنار اجازۀ مصرف، شرطی را بیان کرده است.
مثلًا در اینجا می فرماید: «کُلُوا» «حَلالًا طَیِّباً» همچنین میفرماید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا» «وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» «بقره، ۶۰» بخورید و بیاشامید ولی در زمین فساد نکنید.
در آیۀ دیگر میفرماید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» «اعراف، ۳۱» بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید.
و در جای دیگر میفرماید: «فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا» «حج، ۲۸» بخورید و اطعام کنید.
در تفسیر برهان از امام صادق علیهالسّلام نقل شده است که شخصی به نام طارق، تصمیم گرفته بود تا از همسرش جدا شده و زندگی راهبانهای داشته باشد. حضرت فرمود: «ان هذا من خطوات الشیطان» این از گامهای شیطان است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۸:
۱. شرط اساسی در مصرف، دو چیز است: حلال بودن، پاکیزه و دل پسندبودن. «کُلُوا»، «حَلالًا طَیِّباً»
۲. اسلام با بعضی ریاضتها مخالف است. «کُلُوا»
۳. بهرهگیری از محرّمات و چیزهای پلید و ناپاک، پیروی کردن از شیطان است. «کُلُوا» «حَلالًا طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ»
۴. نیازهای طبیعی بشر، زمینهای برای انحراف و تسلّط شیطان است. باید ضمن تأمین نیاز، به لغزشهای آن توجّه داشت. «کُلُوا» «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ»
۵. شیطان، انسان را قدمبهقدم منحرف میکند. باید از همان قدم اوّل مواظبت کرد. «خُطُواتِ الشَّیْطانِ»
۶. شیطان برای انحراف مردم، از راههای گوناگونی وارد میشود. «خُطُواتِ»
۷. وادار نمودن مردم به استفاده از حرامها و بازداشتن آنان از نعمتهای حلال، نمودی از دشمنی آشکار شیطان است. «کُلُوا» «حَلالًا طَیِّباً» «إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» تفسیر صفحۀ ۲۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۹ - تفسیر نور:
«إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» همانا (شیطان)، شما را فقط به بدی و زشتی فرمان میدهد و اینکه بر خداوند چیزهایی بگویید که به آن آگاه نیستید. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۹: مراحل وسوسۀ شیطان:
در تفسیر روحالبیان آمده است که شیطان در وسوسۀ خود، مراحلی را طی میکند:
ابتدا به کفر دعوت مینماید. اگر موفق نشد، به بدعت، اگر موفق نشد، به گناهان کبیره، اگر موفق نشد به گناهان صغیره، اگر موفق نشد، به کارهای مباح به جای عبادات و اگر باز هم موفق نشد، به عباداتی دعوت می کند که پایینتر است؛ تا شخص از مرحلۀ بالاتر باز بماند.
فرمان شیطان، همان وسوسههای اوست. نه آنکه از انسان سلب اختیار کند تا انسان مجبور به گناه شود.
تأثیر فرمان شیطان، نشان ضعف ماست. هر گاه انسان ضعیف شد، وسوسههای شیطان را همچون فرمان مولا میپذیرد «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ» «نحل، ۱۰۰» وگرنه اولیای خدا، در مرحلهای هستند که شیطان به آنان نفوذ ندارد. «إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ» «حجر، ۴۲» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۹:
۱. نشانۀ دشمنی شیطان، وسوسه برای انجام فحشا و افترا به خداوند است. «عَدُوٌّ مُبِینٌ إِنَّما یَأْمُرُکُمْ»
۲. شیطان، هم دستور به گناه میدهد، هم راه توجیه آن را نشان میدهد. فرمان به سوء و فحشا، همان دستور به گناه و فرمان افترا بستن به خدا، دستور به توجیه گناه است. «یَأْمُرُکُمْ» «وَ أَنْ تَقُولُوا»
۳. اظهار نظر درباره احکام دین و فتوا دادن بدون علم، حرام است. «أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»
۴. حتّی در مقام تردید و شک، نباید چیزی را به خداوند نسبت داد، تا چه رسد به مواردی که بدانیم آن حرف و سخن از خدا نیست. بنابراین باید در تفسیر قرآن و بیان احکام دقّت کرد. «وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»
منبع: تفسیر نور ، محسن قرائتی ، ج ۱ ، ص ۲۵۱ - ۲۵۸.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۸۸تا۹۰
ذلك هدى الله يهدى به من يشاء من عباده و لو اءشركوا لحبط عنهم ما كانوا يعملون (۸۸) اءولئك الذين ءاتيناهم الكتب و الحكم و النبوة فإن يكفر بها هؤلاء فقد وكلنا بها قوما ليسوا بها بكافرين (۸۹) اءولئك الذين هدى الله فبهدئهم اقتده قل لا اءسلكم عليه اءجرا إن هو إلا ذكرى للعالمين(۹۰)
ترجمه : ۸۸ - اين هدايت خدا است كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمائى ميكند، و اگر آنها مشرك شوند آنچه را عمل مى كردند نابود ميگردد. ۸۹ - آنها كسانى هستند كه كتاب و حكم و نبوت به آنان داديم و اگر نسبت به آن كفر ورزند (مهم نيست زيرا) كسانى را نگاهبان آن ساخته ايم كه نسبت به آن كافر نيستند. ۹۰- آنها كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده پس به هدايت آنان اقتدا كن (و) بگو در برابر اين (رسالت و تبليغ ) پاداشى از شما نمى طلبم . اين رسالت چيزى جز يك يادآورى براى جهانيان نيست (و آگاه ساختن و بيدار كردن وظيفه من است و در برابر انجام وظيفه مزد معنى ندارد).
تفسیر سه امتياز مهم به دنبال ذكر نام گروههاى مختلفى از پيامبران الهى در آيات گذشته ، در اينجا اشاره به خطوط كلى و اصلى زندگانى آنها شده ، نخست ميفرمايد: اين هدايت خدا است كه بوسيله آن هر كس از بندگانش را بخواهد هدايت و رهبرى ميكند (ذلك هدى الله يهدى به من يشاء من عباده ). يعنى گرچه آنها مردان صالحى بودند و با نيروى عقل و انديشه و با تمام وجود خود در طريق هدايت گام بر مى داشتند، ولى باز اگر توفيق الهى شامل حال آنها نمى شد و دست پر مهر او، زير بازوى آنها را نمى گرفت ، امكان لغزش درباره همه آنها و هر كس ، وجود داشته و دارد. سپس براى اينكه كسى تصور نكند آنها به اجبار در اين راه گام گذاشتند و همچنين كسى تصور نكند كه خداوند نظر خاص و استثنائى و بى دليل در مورد آنها داشته است ، مى فرمايد: اگر فرضا اين پيامبران با آنهمه مقام و موقعيتى كه داشتند مشرك ميشدند، تمام اعمالشان بر باد ميرفت (و لو اشركوا لحبط عنهم ما كانوا يعملون ). يعنى آنها نيز مشمول همان قوانين الهى هستند كه درباره ديگران اجرا ميگردد و تبعيضى در كار نيست . در آيه بعد به سه امتياز مهم كه پايه همه امتيازات انبياء بوده اشاره كرده اينها كسانى بودند كه كتاب آسمانى به آنان داده ايم و هم مقام حكم و هم نبوت (اولئك الذين آتينا هم الكتاب و الحكم و النبوة ). البته منظور اين نيست كه همه آنها داراى كتاب آسمانى بودند بلكه چون سخن از مجموع آنها در ميان است كتاب به مجموع نسبت داده شده ، درست مثل اين است كه ميگوئيم : در فلان كتاب دانشمندان و كتب آنها معرفى شده است ، يعنى كتب آنهائيكه كتابى تاليف كرده اند. ضمنا در اينكه منظور از حكم چيست ، سه احتمال وجود دارد: ۱- حكم به معنى عقل و فهم و درك يعنى علاوه بر اينكه كتاب آسمانى در اختيار آنها گذاشتيم قدرت درك و فهم آن را به آنها بخشيديم زيرا وجود كتاب بدون وجود درك و فهم قوى و كامل ، اثرى نخواهد داشت . ۲ - مقام داورى ، يعنى آنها در پرتو قوانين آسمانى كه از كتاب الهى استفاده مى كردند ميتوانستند در ميان مردم قضاوت كنند و شرائط يك قاضى و دادرس عادل همگى در آنها بطور كامل جمع بود. ۳- حكومت و زمامدارى ، زيرا آنها علاوه بر مقام نبوت و رسالت ، داراى مقام حكومت نيز بودند. شاهد بر معانى فوق علاوه بر اينكه معنى لغوى حكم با تمام اين معانى تطبيق مى كند اين است كه در آيات مختلف قرآن نيز حكم در اين معانى بكار رفته است . و هيچ مانعى ندارد كه حكم در آيه فوق در يك معنى جامع كه همه مفاهيم سه گانه فوق را شامل شود، استعمال شده باشد، زيرا حكم در اصل - آنچنان كه راغب در كتاب مفردات ميگويد به معنى منع و جلوگيرى است ، و از آنجا كه عقل جلو اشتباهات و خلافكاريها را ميگيرد، همچنين قضاوت صحيح مانع از ظلم و ستم است ، و حكومت عادل جلو حكومتهاى نارواى ديگران را ميگيرد، در هر يك از اين سه معنى استعمال مى شود. البته همان گونه كه اشاره كرديم كه همه انبياء داراى اين همه مقامات نبودند ولى هنگامى كه احكامى به جمعى اسناد داده ميشود، لزومى ندارد كه همه افراد آن جمع داراى تمام آن احكام باشند، بلكه ممكن است بعضى از آنها فقط داراى بعضى از آن احكام باشند و لذا موضوع كتاب آسمانى كه تنها براى عده اى از انبياى نامبرده وجود داشته مشكلى براى ما در فهم آيه فوق ايجاد نميكند. سپس مى فرمايد: اگر اين جمعيت ، يعنى مشركان و اهل مكه و مانند آنها، اين حقايق را نپذيرند، دعوت تو بدون پاسـخ نمى ماند، زيرا ما جمعيتى را ماموريت داده ايم كه نه تنها آن را بپذيرند بلكه آن را محافظت و نگهبانى كنند جمعيتى كه در راه كفر گام بر نميدارند و در برابر حق تسليمند (فان يكفر بها هؤلاء فقد وكلنا بها قوما ليسوا بها بكافرين ). در تفسير المنار و تفسير روح المعانى از بعضى از مفسران نقل شده كه منظور از اين جمعيت ، ايرانيان هستند، (كه به زودى اسلام را پذيرفتند و در پيشرفت آن با تمام قوا كوشيدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامى كتابهاى فراوان تاليف كردند). در آخرين آيه ، برنامه اين پيامبران بزرگ را يك سرمشق عالى هدايت به پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) معرفى كرده ، و مى گويد: اينها كسانى هستند كه مشمول هدايت الهى شده اند و به هدايت آنها اقتدا كن (اولئك الذين هدى الله فبهداهم اقتده ).
اين آيه بار ديگر تاكيد مى كند كه اصول دعوت همه پيامبران الهى يكى است ، اگر چه از نظر ويژگيها و خصوصيات ، به تناسب نيازمنديهاى مختلف هر زمان تفاوتهاى قابل ملاحظه اى داشته اند، و آئين هاى بعدى كاملتر از آئين هاى قبلى بوده اند كلاسهاى علمى و تربيتى ، تا به آخرين آنها كه برنامه نهائى است ، يعنى اسلام ، رسيده است . در اينكه منظور از اين هدايت كه بايد سرمشق پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) قرار گيرد چيست ؟ بعضى از مفسران احتمال داده اند كه همان صبر و پايدارى در مقابل مشكلات ، و بعضى گفته اند مقصود توحيد و تبليغ رسالت است ، ولى ظاهرا هدايت مفهوم وسيعى دارد كه هم توحيد و ساير اصول اعتقادى را شامل مى شود و هم صبر و استقامت ، و هم ساير اصول اخلاق و تعليم و تربيت . از آنچه گفتيم روشن مى شود كه آيه فوق هيچ منافاتى با اين ندارد كه اسلام ناسخ اديان و شرايع پيشين باشد، زيرا نسخ تنها شامل قسمتى از احكام ميشود، نه اصول كلى دعوت آنها. سپس به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور داده مى شود كه به مردم بگويد: من هيچگونه اجر و پاداشى در برابر رسالت خود از شما تقاضا نمى كنم ، همانطور كه پيامبران پيشين چنين درخواستى نكردند، من هم از اين سنت هميشگى پيامبران پيروى كرده و به آنها اقتدا ميكنم (قل لا اسئلكم عليه اجرا). نه تنها اقتداء به پيامبران و سنت جاويدان آنها ايجاب مى كند كه پاداشى مطالبه نكنم بلكه از آنجا كه اين آئين پاك كه براى شما آورده ام يك وديعه الهى است كه در اختيار شما قرار ميدهم ، در برابر رساندن وديعه الهى به شما اجر و پاداش ، مفهومى ندارد. به علاوه اين قرآن و رسالت و هدايت يك بيدار باش و يادآورى به همه جهانيان است (ان هو الا ذكرى للعالمين ). و چنين نعمت عمومى و همگانى ، همانند نور آفتاب و امواج هوا و بارش باران است كه جنبه عمومى و جهانى دارد، و هيچگاه خريد و فروش نمى شود و كسى در برابر آن اجر و پاداشى نمى گيرد، اين هدايت و رسالت نيز جنبه خصوصى و اختصاصى ندارد كه بتوان براى آن پاداش قائل شد، (با توجه به آنچه در تفسير اين جمله گفته شد پيوند آنها با يكديگر و با آيات قبل كاملا روشن ميگردد). ضمنا از جمله اخير به خوبى استفاده مى شود كه آئين اسلام جنبه قومى و و منطقهاى ندارد و يك آئين جهانى و همگانى است .
وظيفۀ امام تنها بيان صورى معارف و راهنمايى ظاهرى مردم نيست؛
و امام چنان كه وظيفه راهنمايى صورى مردم را به عهده دارد همچنان ولايت و رهبرى باطنى اعمال را به عهده دارد و اوست كه حيات معنوى مردم را تنظيم مىكند و حقايق اعمال را به سوى خدا سوق مىدهد.
بديهى است كه حضور وغيبت جسمانى امام دراين باب تأثيرى ندارد وامام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد.
بسماللهالرحمنالرحیم سلام و رحمت خداوند بر آن شهیدان والا مقام بزرگداشت شهدای عزیز و احیاء یاد و نام آنان وظیفهئی مقدس است که خداوند توفیق آن را به شما عنایت فرموده است. سعی کنید سیرهی این بندگان شایستهی خدا را فرهنگ عمومی و شخصیت آنان را الگوی جوانان خود قرار دهید.
والسلام علیکم و رحمة الله سیدعلی خامنهای ۱۴۰۲/۰۳/۰۱
حضرت آیتالله امام خامنهای در دیدار دستاندرکاران کنگره شهیدان سبزوار و نیشابور: باید با شیوههای خلاقانه و جذاب، یاد، سلوک و مجاهدت شهدا به نسل جوان منتقل شود ۱۰ /خرداد/ ۱۴۰۲
تاریخ شهادت : 1395/08/09 | محل شهادت : حلب - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم، جز معصیت چیزی ندارم والله اگر تو کمک نمیکردی و تو یاریم نمیکردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستار العیوبی را بر میداشتی میدانم که هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند. هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم. خدایا به کرمت و به مهربانیت ببخش آن گناهانیکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود. الهی العفو … اللهم ارزقنی توفیق شهادت فی سبیلک – آمین
شهید مدافع حرم شهید احمد محمد مشلب (غریب طوس)
شهادت : 10/12/1394 ... محل شهادت : سوریه - ادلب
بخشی از وصیت نامه:
«السلام علیک یا اباعبدالله، یا مظلوم کربلا رحمة الله و برکاتُه. سلام بر حضرت زینب سلامالله علیها و برادرش ابوالفضل العباس علیهالسلام، سلام بر امام مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و با آرزوی تعجیل در فرجش و درود بر نائب بر حق او، امام خامنهای (مدظلهالعالی) و درود بر روح امام راحل بنیانگذار جمهوری اسلامی، درود بر مرد مقاومت و استقامت سید حسن نصرالله (حفظه الله)، درود و رحمت و برکات خدا بر شما باد ...
قطعاً شهادت گل رُز زیبایی است که هنگامیکه فکرمان به آن نزدیک میشود آرزوی مشاهدهی آن را داریم و زمانیکه شهادت را مشاهده میکنیم آرزو داریم رایحهی خداوند را استشمام کنیم و هنگامیکه آن رایحهی الهی را استشمام کردیم صفحات روحمان به جهان جاودانگی کشیده میشود و این میتواند یک آغاز باشد. بسیاری از ما از آنها (شهدا) درس شهادت را فراگرفتهایم و سعی کردند شهادت را برای ما مجسم کنند؛ بسیاری آرزوی شهادت دارند و منتظر آن هستند ...
ای برادرانم، ای مجاهدان راه خدا، باید هرکدام از شما عنصر فعالی باشید تا پایان زندگیتان با شهادت خاتمه یابد و به خدا قسم که پایان زندگی نمیشود، بهجز شهادت باشد. دنیا را همه میتوانند تصاحب کنند، اما آخرت را فقط با اعمال نیک میتوان تصاحب کرد. میگویم من نیز این مسیر را طی کردم که بسیاری فکر میکنند سخت است، اما اگر از دید خدایی به آن بنگریم چیزی بهجز آسانی در آن نمیبینی و من این مسیر را برای رسیدن به خدا و نزدیکی به او طی کردم. این راه امتداد مسیر کربلاست و ادامهدهندهی این راه هستم و در این مسیر گام خواهم برداشت ...
به مادرم که خون رگهایم از اوست؛ مادرم! به تو دعایی همراه با لبخند برای دیدار پروردگارم هدیه میکنم. مادرم! ای نور چشمانم، ای مهربان، آیا میتوان لحظهای بهتر و شیرینتر از شهادت به دست آورد؟
ای اولین کلمهای که از زبانم خارج شد؛ ای اولین آموزگار مکتب شهادت، که با شیر خود جهاد درراه خدا را به من یاد دادی، ای کسی که با دستانش مرا تکان داد، ای کسی که مرا بزرگ کرد تا مردی از مردان صاحبالزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشم، سلام! گرمترین سلامها بر تو زن صبور باد. ای کسی که درراه شهادت، بیشتر از من پرسیدی و در این راهِ کربلایی تأکید کردی به قرآن و اهلبیت علیهمالسلام تمسک بجوی؛ مرا در دعایت فراموش نکن، که دعای تو مستجاب میشود و امیدوارم که تو را در جوار سرور زنان، حضرت فاطمه سلامالله علیها روسفید کنم ...
ای مادرم! صحبت با تو خیلی خوب است ولی وقت تنگ است. مرا ببخش و از تقصیراتم بگذر. مادرم! دوستت دارم و تو خسته شدی و زحمت کشیدی تا مرا بزرگ کردی. میخواهم به تو بگویم که مثل حضرت زینب سلامالله علیها صبر کنی. مثل امالبنین سلامالله علیها که چهار پسر تقدیم کرد و صبور ماند و برای پسرانش ناراحت نشد و برای امام حسین علیهالسلام ناراحت شد. تو یک پسر تقدیم کردهای و باید پسران بیشتر و جوانان بیشتری تقدیم کنی و صبور باشی. قطعاً باید صبور و مؤمن باشی، چون تو مرا در این خط بزرگ کردی و برای تو عجیب نیست که پسرت شهید شود. تو بودی که برای شهادتم دعا کردی و مرا برای آن تربیت کردی. پس صبور و مؤمن باش و مرا ببخش و برایم دعا کن. میخواهم به تو بگویم؛ دوری سخت است ولی دوباره همدیگر را در بهشت ملاقات میکنیم. از من راضی باش و مرا ببخش ...
پدر عزیزم؛ سلام بر تو ای مرد راستگو و ای رفیق، ای کسی که عشق به اهلبیت علیهمالسلام و شهادت را به من یاد دادی، از تو ممنونم ای پدرم، زیرا تو بودی که این راه را به من نشان دادی ...
خواهرم! ... در خط اهلبیت علیهمالسلام باش، مواظب دین و نماز و حجاب ... خود باش ...
سلام بر شما ای برادران! مرا ببخشید و دعا کنید و صبر کنید و بدانید که دنیا فانی است و من در کنار پروردگار هستم. به جوانان توصیه میکنم که نماز خود را در اول وقت بخوانید، قرآن بخوانید زیرا که بسیار مهم است. مواظب نماز و دین خود باشید. محرم و عاشورا را زنده نگهدارید و زیارت عاشورا را بخوانید که بسیار مهم است، حتی شده روزی یکبار، زیرا بسیار مهم است. مواظب خود باشید و برای ما دعا کنید و مرا ببخشید ...
و به دختران مسلمان! اینکه مواظب حجاب خود باشید که این مهمترین چیز است. در اجتماع ما کسی به فکر رعایت حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به فکر باشید و زینبی برخورد کنید. سهچهارم دختران حال حاضر حجابشان حجاب نیست و چیزهایی که میپوشند واقعاً حجاب نیست. ممکن است عبا بپوشند ولی عبایشان دارای مُد و زرقوبرق است که من برای اولین بار است که میبینم و حجابشان حجاب نیست. (چرا) ما داریم به سراغ بدعتها میرویم. برخی حجاب دارند ولی بدننما و یا حجاب دارند ولی به مردان نگاه میکنند. باید چشمان خود را به زمین بدوزند و احترام عبایی را که بر سردارند را نگهدارند. ما باید از فاطمه زهرا سلامالله علیها الگو بگیریم. حضرت زینب سلامالله علیها بهگونهای بود که غیر از حضرت علی علیهالسلام کسی او را نمیدید. عدهای حجاب بر سردارند ولی همراه با مدلهای جدید،یا صورتها را آرایش میکنند! ...
الآن همهی رابطهها در موبایل است و روابط بین دختر و پسر بسیار زیاد شده است، عجیب است که اینها از کجا میآیند؟ همه میدانند که من از موبایل و فیسبوک استفاده میکنم و همهی مردم مرا میشناسند که در فیسبوک از نکتههای طنز و عکس استفاده میکنم؛ ولی هیچگاه اموری که در حال وقوع است برای من رخ نمیدهد. من هم مثل جوانهای دیگر هستم و من هم جوان هستم و فیسبوک و همهی چیزهای دیگر را دارم و از اغلب برنامههای اجتماعی و دنیای مجازی استفاده میکنم ولی ...
حضرت صاحبالزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خدا به شما صبر دهد، زیرا او منتظر ماست نه اینکه ما منتظر او باشیم. هنگامی میشود گفت منتظریم که خود را اصلاح کنیم ولی اگر خود را اصلاح نکنیم هیچگاه ظهور نخواهد کرد. اما صادق علیهالسلام میفرماید: از تقصیرهای بر گردنم گریه میکنم و به سؤالی که در قبر قرار است از من پرسیده شود. اگر از من در قبر بپرسند که تو برای جبهه و این راه چه کردهای چه خواهی جواب بدهی، میگویی که میتوانستم در این راه گام بردارم؟ میتوانستی؟ چرا نرفتی؟ باید بیدار شد... میتوانی و نمیآیی؟ من خواب بودم بیدار شدم...!
اکنون جهاد کردم و به جبهه آمدم،زیرا از تو سؤال میشود که چه میکنی و چه کردهای برای این راه؟ این راهی است که امام حسین علیهالسلام و اهلبیت علیهمالسلام ویارانش برای آن شهید شدند و ما الآن داریم آن را ادامه میدهیم ولی مردمی را میبینی که به این راه ایمان ندارند، واقعاً چرا اینطور میشود؟ میگویند چگونه اینها میروند؟ این راه امام حسین علیهالسلام است و او به خاطر ما و دین و ناموسمان شهید شد و الآن جوانان به جبهه میآیند و میجنگند و برای دین و ناموسشان شهید میشوند ... میخواهم با عناصر حزبالله سخن بگویم ... پیرو ولی و بزرگان باشید ... این راه و افراد و عناصرش زمینهساز ظهور صاحبالزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند و راهی که در پیش داریم راهی است در مسیر خدا و با شهادت به خدا خواهیم رسید ...
خدا به شما عافیت بدهد و از تمامی مخاطبان این وصیتنامه تشکر میکنم و آخرین دعا این است؛ خدا را شکر میگویم. خداوند من و شما را از مجاهدین در راهش و از عملکنندگان به وعده (الهی) و ازجمله شهیدان قرار دهد و بدنهایمان غرق در خون بهسوی دنیای دیگر و اباعبدالله علیهالسلام برود ...
هشتاد و پنجمین سوره قرآن کریم است که مکی و 22 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره بروج را قرائت کند ده برابر روزهای جمعه و روزهای عرفه ای که او درک کرده است به او پاداش داده می شود.(1)
امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرمودند: هر کس سوره بروج را در نمازهای واجب خود بخواند در محشر و موقف هایی که در پیش خواهد داشت همراه با پیامبران و رسولان و صالحان خواهد بود زیرا سوره بروج سوره پیامبران است.(2)
رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم بر قرائت این سوره در نمازهای مختلف روزانه سفارش می فرمودند.(3)
آثار و برکات سوره
1) برطرف کننده ترس و سختی از انسان
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: قرائت سوره بروج انسان را از ترساننده ها و سختی ها نجات می بخشد.(4)
2) به راحتی کودک را از شیر جدا کنید
امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: اگر بخواهند کودکی را از شیر جدا کنند و شیر را از او بگیرند این سوره را بر او بخوانند. این دو ره برای او آسان خواهد شد و هر کس هنگام خواب این سوره را بخواند تا صبح در امان خدا خواهد بود.(5)
3) برای رفع مسمومیت
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره بروج را بر آب بخواند و به کسی که سم خورده است بنوشاند سم به او آسیبی نمی رساند. (6)
__________________
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص310
(2) ثواب الاعمال، ص122
(3) بحارالانوار، ج89، ص321
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص621
(5) همان
(6) مکارم الاخلاق، ص365
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» و به آنها که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید؛ بلکه آنان زندهاند، ولی شما نمیفهمید. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۴:
در جنگ بدر، چهارده نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند که شش نفر آنها از مهاجران و هشت نفر از انصار بودند.
برخی از مردم میگفتند: فلانی مُرد. این آیه نازل شد و آنان را از این تفکّر نهی کرد.
شهدا، نهتنها نامشان یا آثار کارهایشان زنده و باقی است، بلکه یک زندگی واقعی برزخی دارند؛ زندگیای که در آن رزق و شادی و بشارت است، زندگی در جوار رحمت خدا که در آن حزن و ترس وجود ندارد.
مشخّصات این زندگی، در تفسیر سورۀ آل عمران «آل عمران، ۱۶۸-۱۷۰» خواهد آمد. إنشاءاللّه.
شهادت در راه خدا، شامل کشته شدن در میدان نبرد، ترور و سوءقصد دشمنان، کشتهشدن مؤمنان در دفاع از جان و ناموس و مال، در هر مکان و زمان میشود. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۴:
۱. نگرشهای محدود مادّی را باید با ایمان به خدا و گفتههای او تکمیل و تصحیح کرد. «لا تَقُولُوا»
۲. تکالیف سخت، نیاز به پشتوانۀ اعتقادی و جبران خسارتها دارد. آری، کسی که بداند زنده است، به شهادت رو میکند. «لا تَقُولُوا» «أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ»
۳. شهادت، زمانی ارزش دارد که در راه خدا باشد. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
۴. پیکار در راه دین، از ارزشهای والا در پیشگاه خداوند است. «یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
۵. روح، بعد از مرگ باقی است؛ هر چند جسم و بدن متلاشی شود. «أَحْیاءٌ»
۶. سرچشمۀ بسیاری از تحلیلها، ناآگاهی از واقعیّات است. «لا تَقُولُوا»، «لا تَشْعُرُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۵ - تفسیر نور:
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» و قطعاً شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات، آزمایش میکنیم و صابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۵:
خداوند متعال، همۀ انسانها را آزمایش میکند، امّا آزمایش و امتحان همه یکسان نیست.
تمام جهان، صحنۀ آزمایش و تمام مردم حتّی پیامبران نیز مورد امتحان قرار میگیرند.
باید بدانیم که آزمایشهای خداوند برای رفع ابهام نیست، بلکه برای شکوفایی استعدادها و پرورش انسانها است.
وسایل آزمایش الهی نیز تمام حوادث تلخ و شیرین و از جمله ترس و گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصرۀ اقتصادی، جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزیزان به میدانهای نبرد، از جملۀ امتحانات است.
برای پیروزی در آزمایشِ خوف از دشمن، نیاز به توکّل و یاد خداست و برای مبارزه با کمبودها، نیاز به صبر است که در دو آیه قبل «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» راه را نشان داده است.
لازم نیست همۀ مردم با همۀ مسائل آزمایش شوند، بلکه ممکن است:
الف: هر کس با چیزی آزمایش شود؛
ب: فردی در آزمایشی روسفید باشد، ولی در امتحان دیگری رسوایی به بارآورد؛
ج: ممکن است آزمایش فردی، وسیلۀ آزمایش دیگران نیز باشد.
گاهی کم شدن مال و محصولات یا پیدا شدن خوف و ترس و سایر مشکلات، به خاطر آزمایش الهی است؛ ولی در بعضی اوقات، این امور کیفر اعمال خود انسانهاست.
انسانها گاهی مرتکب بعضی گناهان میشوند که خداوند آنها را به برخی گرفتاریها مبتلا میکند. حضرت علی علیهالسّلام میفرماید: «ان الله یبتلی عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب و یتذکر متذکر» «نهجالبلاغه، خطبۀ ۱۴۳» همانا خداوند، بندگان خود را به خاطر اعمال فاسدشان، به کمبود محصول و حبس برکت و بستهشدن منابع خیر، گرفتار میکند تا شاید متذکّر شوند و توبه نمایند.
البتّه همین تنبّه نیز آزمایش است؛ همانگونه که بر اثر ایمان نعمتی میدهد که وسیلۀ آزمایشی است «لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ» «جن، ۱۶» همانا آبی گوارا به آنان نوشاندیم تا ایشان را آزمایش کنیم. عنایتهای خداوند به صابران:
۵. بشارت «بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» راه پیروزی در آزمایشهای الهی چند چیز است:
الف: صبر و مقاومت؛
ب: توجّه به گذرابودن حوادث و مشکلات؛
ج: توجّه به تاریخ گذشتگان که چگونه مشکلات را پشت سر گذاردهاند؛
د: توجّه به اینکه همۀ مشکلات ما در منظر و دید خداست و همه چیز حساب دارد.
امام حسین علیهالسّلام وقتی فرزندش روی دستانش تیر خورد و شهید شد، فرمود: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله» این حادثه سخت، چون خدا میبیند برایم آسان مینماید. «بحار، ج ۴۵، ص ۴۶» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۵:
۱. آزمایش و امتحان یک برنامه و سنّت حتمی الهی است. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ»
۲. ناگواری ها، سبب مقاومت و رشد است. بسیاری از صفات انسان از قبیل صبر، رضا، تسلیم، قناعت، رهد، تقوا،حلم و ایثار، در سایۀ برخورد با تنگدستیها است. «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»
۳. مورد بشارت، در آیه بیان نشده است تا شامل انواع بشارتهای الهی باشد. «بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۶ - تفسیر نور:
«الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» (صابران) کسانی هستند که هر گاه مصیبتی به آنها رسد، میگویند: ما از آنِ خدا هستیم و بهسوی او باز میگردیم. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۶:
صابران، بهجای خودباختگی و پناهندگی به دیگران، تنها به خدا پناه میبرند.
زیرا از دید آنها، تمام جهان کلاس درس و میدان آزمایش است که باید در آن رشد کنیم. دنیا جای ماندن نیست، خوابگاه و عشرتکده نیست و شدائد و سختیهای آن نیز نشانۀ بیمهری خداوند نیست.
ناگواریها برای آن است که زیر پای ما داغ شود تا تندتر و سریعتر حرکت کنیم، بنابراین در تلخیها نیز شیرینی است.زیرا شکوفاشدن استعدادها و کامیابی از پاداشهای الهی را بهدنبال دارد؛ مصیبتهایی که از طرف اوست، تصرّف مالک حقیقی و خداوند در مملوک خود است.
اگر انسان بداند که خداوند حکیم و رحیم است و او نیز بندهای بوده که قبلًا هیچ نبوده «لَمْ یَکُ شَیْئاً»«مریم، ۶۷» و حتّی بعد از مراحلی هم چیز قابل ذکری نبوده است «لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً» «انسان،۱» خواهد پذیرفت که من باید در اختیار او باشم. او مرا از جماد به نبات، و از نبات به حیوان و از مرتبۀ حیوانیّت به انسانیّت سوق داده و این حوادث را برای رشد و ارتقای من قرار داده است.
همانگونه که ما دانۀ گندم را زیر فشار، آرد میکنیم و بعد نیز در آتش تنور، تبدیل به نان میکنیم تا مراحل وجودی او را بالا بریم. شعار صابران «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» است.
در حدیث میخوانیم: هر گاه با مصیبتی مواجه شدید، جملۀ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»را بگویید. «درّ المنثور، ج ۱، ص ۳۷۷» آثار گفتن «إِنَّا لِلَّهِ» و یاد خدا به هنگام ناگواری ها:
گفتن «إِنَّا لِلَّهِ» و یاد خدا به هنگام ناگواری ها، آثار فراوان دارد:
الف: انسان را از کلام کفرآمیز و شکایت باز میدارد؛
ب: موجب تسلیت و دلداری و تلقین به انسان است؛
ج: مانع وسوسههای شیطانی است؛
د: اظهار عقاید حق است؛
ه: برای دیگران درس و الگو شدن است. مردم در برابر مشکلات و مصائب چند دسته هستند:
الف: گروهی جیغ و داد میکنند «إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» «معارج، ۲۰»؛
ب: گروهی بردبار و صبور هستند «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»؛
ج: گروهی علاوهبر صبر، شکرگزارند. «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم» «فقره آخر زیارت عاشورا»؛
این برخوردها، نشانۀ معرفت هر کس نسبت به فلسفۀ مصائب و سختی هاست. همانگونه که کودک، از خوردن پیاز تند، بیتابی میکند و نوجوان تحمّل میکند، ولی بزرگسال پول میدهد تا پیاز خریده و بخورد. پیام سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۶:
ریشۀ صبر، ایمان به خداوند، معاد و امید به دریافت پاداش است. «الصَّابِرِینَ الَّذِینَ» «قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۷ - تفسیر نور:
«أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» آنانند که برایشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمتهایی است و همانها هدایتیافتگان هستند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۷:
کلمه «صَلَواتٌ» از واژۀ «صلو» به معنی ورود در نعمت و رحمت است.
بر خلاف واژۀ «صلی» که به معنای ورود در قهر و غضب است. مانند: «تَصْلی ناراً حامِیَةً» «غاشیه، ۴»
خداوند بر مؤمنانی که در مشکلات، صبر و مقاومت کرده اند، خود درود و صلوات میفرستد «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» ولی دربارۀ مؤمنان مرفّه که زکات اموالشان را میپردازند، دستور میدهد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله درود بفرستد. «صَلِّ عَلَیْهِمْ» «توبه، ۱۰۳» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۷:
۱. خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود میکند. «عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ»
۲. تشویق صابران از طرف خداوند، به ما میآموزد که باید ایثارگران و صابران و مجاهدان، در جامعه از کرامت و احترام خاصّی برخوردار باشند. «عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
۳. تشویق، از شئون ربوبیّت و لازمۀ تربیت است. «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
۴. هدایت صابران، قطعی و مسلّم است؛ با آنکه در قرآن، هدایت یافتن بسیاری از انسانها، تنها یک آرزو است «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ» ولی در مورد صابران، هدایت آنان قطعی تلقّی شده است. «أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
۵. هدایت، مراحلی دارد. با اینکه گویندگانِ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» مؤمنان و هدایتشدگان هستند، ولی مرحلۀ بالاتر را بعد از صبر و دریافت صلوات و رحمت الهی کسب میکنند. «أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۸ - تفسیر نور:
«إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ» همانا صفا و مروه، از شعائر خداست. پس هر که حج خانۀ خدا و یا عمره به جای آورد، مانعی ندارد که بین صفا و مروه طواف کند. و (علاوهبر واجبات) هر کس داوطلبانه کار خیری انجام دهد، همانا خداوند سپاسگزار داناست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۸:
«شَعائِرِ» جمع «شعیرة» به نشانههایی که برای اعمال خاصّی قرار میدهند، گفته میشود.
«شَعائِرِ اللَّهِ» علامتهایی است که خدا برای عبادت قرار داده است. «تفسیر مجمعالبیان»
صفا و مروه نام دو کوه در کنار مسجدالحرام است که با فاصلۀ تقریبی ۴۲۸ متر، روبهروی یکدیگر قرار دارند و امروزه به صورت خیابانی سرپوشیده در آمده است.
زائران خانه خدا، وظیفه دارند هفت مرتبه فاصله میان این دو کوه را طی کنند.
این کار یادآور خاطرۀ هاجر، همسر فداکار حضرت ابراهیم است که برای پیدا کردن جرعۀ آبی برای کودک خود اسماعیل، هفتبار فاصلۀ این دو کوه را با اضطراب و نگرانی و بدون داشتن هیچگونه یاور و همدمی طی کرد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: در روی زمین، مکانی بهتر از میان این دو کوه وجود ندارد، زیرا هر متکبّری در آنجا سر برهنه و پابرهنه و کفنپوشیده بدون هیچ امتیاز و نشانهای باید مسافت بین دو کوه را طی کند، گاهی با دویدن و گاهی با راه رفتن.
کوه صفا، علاوهبر اینها خاطرههایی از دعوت پیامبر اسلام دارد که چگونه کفّار مکّه را به توحید فرا میخواند و آنها گوش نمیدادند. «تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۱۴۵»
در عصر جاهلیّت، مشرکان در بالای کوه صفا، بتی به نام «اساف» و بر کوه مروه، بت دیگری به نام «نائله» نصب کرده بودند و به هنگام سعی، آن دو بت را به عنوان تبرّک، با دست مسح میکردند. مسلمانان بههمینجهت از سعی میان صفا و مروه کراهت داشته و فکر میکردند با توجّه به سابقه قرار داشتن بت بر بالای دو کوه، نباید سعی کنند.
آیۀ فوق نازل شد که صفا و مروه از شعائر الهی است و اگر مردم نادان آنها را آلوده کردهاند، دلیل بر این نیست که مسلمانان آن را رها کنند. «تفسیر تبیان، ج ۱، ص ۴۴»
حج و عمره، گاهی در کنار هم، مانند اذان و اقامه به جا آورده میشوند، و گاهی اعمال عمره، جداگانه و بهتنهایی انجام میشود. در عمره پنج عمل واجب است:
۱. احرام؛
۲. طواف؛
۳. نماز طواف؛
۴. سعی بین صفا و مروه؛
۵. کوتاه کردن مو یا ناخن.
حج علاوهبر اینها، چند عمل دیگر دارد که در جای خود بدان اشاره شده است.
به هر حال سعی بین صفا و مروه، هم در عمره مطرح است و هم در حج.
دیدن صفا و مروه، حضور در صحنۀ تاریخ است تا اینکه تصدیق به جای تصوّر، و عینیّت به جای ذهنیّت قرار گیرد.
در صفا و مروه:
هم کلاس خداشناسی است که چگونه ارادۀ او این همه انسان را با آن همه اختلاف، در یک لباس و یک جهت جمع میکند.
هم کلاس پیامبرشناسی است که چگونه ابراهیم، آن پیامبر الهی، برای انجام فرمان خداوند، زن و فرزند خویش را در آن بیابان تنها گذاشت.
هم کلاس انسانشناسی است که میآموزد چگونه انسان میتواند در لحظاتی اعمالی را انجام دهد که تا ابد آثار آن باقی بماند.
سعی صفا و مروه، یاد میدهد اگر همه با هم حرکت کنیم، روح الهی را در جامعه خود میبینیم.
سعی صفا و مروه، یاد میدهد که باید تکبّر را به دور انداخته و همراه دیگران حرکت کنیم.
سعی صفا و مروه، به ما میآموزد که در راه احیای نام خداوند، زن و کودک هم سهم دارند.
در آیات قبل، سخن از بلا و آزمایش بود، در این آیه نمونهای از آزمایش هاجر، کودک، پدر او و سایر مسلمانان مطرح است.
اثر کار خدایی و اخلاص تا آنجا پیش میرود که همۀ انبیاء و اولیا، موظّف میشوند به تقلید از هاجر همسر ابراهیم و با قیافهای مضطرب و هرولهکنان همچون او، این مسافت را هفت بار طی کنند.
و این فرمان، تشکر خداوند از رنجهای حضرت هاجر است. «فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ»
با اینکه سعی صفا و مروه واجب است، لکن میفرماید: «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ»، این لحن به خاطر همان نگرانی از وضع پیشین است که جایگاه بت و محلّ عبور مشرکان بود. آیا منظور از طواف گردش دایرهای است؟
طواف، بهمعنای گردش دایرهای نیست، بلکه به هر حرکتی که انسان دوباره به جایگاه اوّلیّه برگردد، خواه به صورت دوری باشد یا طولی، طواف گفته میشود.
لذا کلمۀ طواف، هم در مورد طوافِ دور کعبه که حرکت دایرهای است گفته شده «وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» «حج، ۲۹» و هم دربارۀ حرکت طولی بین صفا و مروه آمده است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۸:
۱. توجّه خاصّ خداوند به برخی مکانها یا زمانها یا اشخاص، موجب میشود که آنها از شعائر الهی گردند. «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ»
۲. نیّت، به کارها ارزش میدهد. مشرکان برای لمس بتها، سعی میکردند، ولی اسلام میفرماید: برای رضای خدا سعی کنید. «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما»
بسیاری از کارها ظاهری یکسان دارد، امّا انگیزهای متفاوت. نظیر دویدن یوسف و زلیخا بهسوی درهای بسته، یوسف میدود تا آلوده نشود، ولی زلیخا میدود که آلوده شود. «فاستبقا»
۳. اگر مراکز حقّ، توسط گروهی با خرافات آلوده شد، نباید از آن دست کشید، بلکه باید با حضور در آن مراکز، آنجا را پاکسازی نموده و دست گروه منحرف را از آن کوتاه کرد. «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما»
۴. عبادت باید عاشقانه و داوطلبانه باشد. «وَ مَنْ تَطَوَّعَ»
۵. خداوند در برابر عبادات بندگان، شاکر است. «فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ» این تعبیر، بزرگترین لطف از جانب او نسبت به بندگان است. تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۹ - تفسیر نور:
«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ » کسانیکه آنچه را از دلائل روشن و اسباب هدایت را نازل کردهایم، با آنکه برای مردم در کتاب بیان ساختهایم، کتمان میکنند، خداوند آنها را لعنت میکند و همۀ لعنتکنندگان نیز آنان را لعن مینمایند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۹:
گرچه مورد آیه، دانشمندان یهود و نصاری هستند که حقایق تورات و انجیل را برای مردم بیان نمیکردند، ولی جملۀ «یَکْتُمُونَ» که دلالت بر استمرار دارد، شامل تمام کتمانکنندگان در طول تاریخ میشود؛ چنانکه لعنت پروردگار نیز تا ابد ادامه خواهد داشت.
کتمان حق میتواند صورتهای مختلفی داشته باشد؛ گاهی با سکوت و عدم اظهار حق، گاهی با توجیه و گاهی با سرگرم کردن مردم به امور جزئی و غافل ساختن آنها از مسائل اصلی است.
در مواردی همانند اسرار مؤمنان یا عیوب برادران دینی، کتمان واجب یا مستحب است.
گناه کتمان، بیشتر از جانب علما است. در آیۀ ۱۸۷ سورۀ آل عمران نیز آمده است که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت تا حقایق را برای مردم بیان کرده و کتمان نکنند. «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ»
در روایات آمده است: روز قیامت به دهان کتمانکنندگان حق، لجام زده میشود. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۹:
۱. ظلم فرهنگی، بدترین ظلمهاست که لعنت خالق و مخلوق را به دنبال دارد. «یَکْتُمُونَ» «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
۲. کتمان، حقّ ممنوع است، چه کتمان معجزات و دلائل حقّانیّت باشد «الْبَیِّناتِ» و چه کتمان رهنمودها و ارشادات.«الْهُدی» «تفسیر المیزان»
۳. کتمان حق، بزرگترین گناهان است. چون مانع هدایت مردم و باقی ماندن نسلها در گمراهی است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ»
۴. کتمان حق، ظلم به دین خدا و حقّ مردم نسبت به هدایت یافتن است. لذا کتمان کنندگان حق را، خدا و مردم لعنت میکنند. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
۵. نفرین و لعنت مردم، مؤثر است و باید از اهرم نفرت مردم برای نهی از منکر استفاده نمود. «یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۰ - تفسیر نور:
«إِلاَّ الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» مگر آنها که توبه کردند و (اعمال بد خود را با اعمال نیک) اصلاح نمودند و (آنچه را کتمان کرده بودند) آشکار ساختند، که من (لطف خود را) بر آنان باز میگردانم، زیرا من توبهپذیر مهربانم. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۰:
برای گناه کتمان، همچون سایر گناهان، راه توبه و بازگشت باز است.
امّا توبۀ واقعی، با پشیمانی قلبی و اصلاح عمل و بیان موارد کتمان صورت میگیرد.
توبۀ کسی که نماز نخوانده آن است که نمازهای خود را قضا کند.
توبۀ کسی که مال مردم را تلف کرده آن است که باید همان مقدار را به صاحبش برگرداند.
در این مورد نیز کسی که با کتمان حقایق، به دنیای علم، اندیشه و نسلها، خیانت کرده، فقط با تبیین حقایق و بازگویی آنهاست که میتواند گذشته را جبران نماید.
خداوند به شیطان فرمود: «إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی» «ص، ۷۸» لعنت من بر تو.
و در آیۀ بعد میفرماید: «عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ» پس کتمانکنندگان و شیطان، در یک ردیف هستند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۰:
۱. خداوند، امکان توبه و بازگشت را برای خطاکاران، در هر شرایطی فراهم نموده است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» «إِلَّا الَّذِینَ تابُوا»
۲. کتمان حقایق دینی، فساد است، زیرا به توبهکننده، فرمان اصلاح و جبران داده شده است. «تابُوا وَ أَصْلَحُوا»
۳. توبۀ هر گناه، متناسب با آن است. توبۀ کتمان، بیان حقایق است. «تابُوا» «وَ بَیَّنُوا»
۴. چون در مقام تهدید و توبیخ، لعنت خداوند شامل حال کتمانکنندگان شد، در مقام مهربانی نیز کلمات «أَنَا» و «التَّوَّابُ» و «الرَّحِیمُ» به کار رفته تا بگوید: من خودم با مهربانی مخصوصم، به شما باز میگردم. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
۵. تهدید گنهکار و بشارت نیکوکار، دو رکن اساسی برای تربیت فرد و جامعه است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
۶. بازگشت لطف خداوند به توبهکنندگان، دائمی، قطعی و همراه با محبّت است. «أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۱۶۱ - ۱۶۲ - تفسیر نور:
«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ * خالِدِینَ فِیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ» همانا کسانیکه کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگی بر آنها خواهد بود.
(آنان برای) همیشه در آن (لعنت و دوری از رحمت پروردگار) باقی میمانند، نه از عذابِ آنان کاسته میشود و نه مهلت داده میشوند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۱-۱۶۲:
در آیۀ قبل بیان شد که اگر کتمانکنندگان، توبه کرده و حقایق را بیان نمایند، مورد لطف الهی قرار میگیرند.
در این آیه میفرماید: امّا اگر کفّار توبه نکرده و در حال کفر بمیرند، باز همان لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم گریبانگیر آنان خواهد بود. در آیه، لعنت همۀ مردم بر کفّار مطرح شده است، ولی ناگفته پیداست که بعضی از مردم، خودشان کافر یا دوست کافر هستند، پس لعنت همۀ مردم در آیه به چه معنا میباشد؟
لعنت، در دنیا و آخرت مطرح است. کسانیکه در دنیا دوست کفّار یا خود کافر هستند، در آخرت لعنت خواهند شد. «کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» «اعراف، ۳۸»
یکی از درخواستها و دعاهای اولیای خدا، مسلمان مردن است.
حضرت یوسف از خداوند میخواهد که مسلمان بمیرد: «تَوَفَّنِی مُسْلِماً» «یوسف، ۱۰۱»
حضرت ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود سفارش میکنند که «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» «بقره، ۱۳۲» نمیرید مگر اینکه مسلمان یعنی تسلیم پروردگار باشید. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۱-۱۶۲:
۱. اصرار بر کفر و در حال کفر مردن، دوری ابدی انسان را از رحمت الهی به دنبال دارد. «ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ»«عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ»
۲. آنچه مهم است، پایان عمر انسان است که آیا با ایمان میمیرد یا بی ایمان. «ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ»
۳. تخفیف کیفر یا تأخیر آن، مربوط به دنیاست؛ در قیامت نه تخفیف است و نه تأخیر. «لا یُخَفَّفُ» «لا هُمْ یُنْظَرُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۳-۱۶۴ - تفسیر نور:
همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز و کشتیهایی که برای سودرسانی به مردم در دریا در حرکتند و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن زمین مرده را زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان آسمان و زمین معلّقاند، برای مردمی که میاندیشند، نشانههایی گویاست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۳-۱۶۴:
هماهنگی میان عناصر طبیعت و اجزای هستی و قوانین حاکم بر آنها، همه نشاندهندۀ حاکمیّت و قدرت و ارادۀ خدای یگانه است.
آفرینش آسمانها و توسعۀ دائمی آنها «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» «ذاریات، ۴۷» که دست انسان تا کنون فقط به قسمتی از اوّلین آسمان رسیده، و استحکام «سَبْعاً شِداداً» «نبأ، ۱۲» و طبقات هفتگانه «سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً» «ملک، ۳» و نظام حاکم «أَوْحی فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها» «فصّلت، ۱۲» و تناسبات و ارتباطات میان هر یک و بیستونبودن «بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» «رعد، ۲» و حفاظت آنها «سَقْفاً مَحْفُوظاً» «انبیا، ۳۲» و حرکات ستارگان در مدارهای خود و فاصلۀ هر یک از آنها، همه نشانههای قدرت خداوند یکتای حکیم است.
سعدی میگوید:
آفرینش، همه تدبیر خداوند دل است ------- دل ندارد، که ندارد به خداوند اقرار
کوه و دریا و درختان، همه در تسبیحاند -------- نه همه مستمعی، فهم کند این اسرار
عقل، حیران شود از خوشۀ زرین عنب -------- فهم، عاجز شود از حبّه یاقوت انار
پاک و بیعیب، خدایی که به تقدیر عزیز -------- ماه و خورشید، مسخّر کند و لیل و نهار
کلمه «الرِّیاحِ» جمع «الریح» به معنای باد است.
ولی در قرآن هر جا کلمه «ریحٍ» آمده همراه قهر و عذاب است، مانند: «بِرِیحٍ صَرْصَرٍ» «الحاقه، ۶»
ولی هر جا کلمه «الرِّیاحِ» آمده است، همراه باران و لطف الهی است.
در حدیث میخوانیم: هر گاه بادی میوزید پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله میفرمود: «اللهم اجعلها ریاحا و لا تجعلها ریحا» خداوندا! این باد را ریاحِ رحمت قرار ده، نه ریحِ عذاب. «تفسیرصفوة التفاسیر، ج ۱، ص ۱۱۳» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۳-۱۶۴:
۱. شناخت طبیعت، یکی از راههای خداشناسی است که شناخت او، قدرت، حکمت و یکتایی او را در بر دارد. «إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» «فِی خَلْقِ السَّماواتِ» «لَآیاتٍ»
۲. خداوند، نظیر و شبیه ندارد و مرکب از اجزا نیست. «إِلهٌ واحِدٌ»
۳. هم طبیعت و هم صنعتِ دست ساختِ انسان، از اوست. «خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «وَ الْفُلْکِ»
۴. هر موجودی در جهان هستی، آیهای از آیات کتاب خداوند در طبیعت است. «لَآیاتٍ»
برگ درختانِ سبز، در نظر هوشیار -------- هر ورقش دفتری است، معرفت کردگار
۵. تنها خردمندان از نگاه در هستی، درس خداشناسی میگیرند. «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ» «لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۳۸-۲۵۱.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۸۴تا۸۷
و وهبنا له إسحاق و يعقوب كلا هدينا و نوحا هدينا من قبل و من ذريته داود و سليمان و اءيوب و يوسف و موسى و هارون و كذلك نجزى المحسنين(۸۴) و زكريا و يحيى و عيسى و إلياس كل من الصالحين(۸۵) و إسماعيل و اليسع و يونس و لوطا و كلا فضلنا على العالمين(۸۶) و من ءابائهم و ذرياتهم و إ خوانهم و اجتبيناهم و هديناهم إلى صراط مستقيم(۸۷)
ترجمه : ۸۴ - و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم ) بخشيديم و هر كدام را هدايت كرديم و نوح را (نيز) قبلا هدايت نموديم و از فرزندان او داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را (هدايت كرديم ) و اينچنين نيكوكاران را پاداش مى دهيم . ۸۵ - و (همچنين ) زكريا و يحيى و عيسى و الياس هر كدام از صالحان بودند. ۸۶ - و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط و هر يك را بر جهانيان برترى داديم . ۸۷ - و از پدران آنها و فرزندان آنها و برادران آنها افرادى را برگزيديم و هدايت به راه راست نموديم .
تفسیر در اين آيات به قسمتى از مواهبى كه خداوند به ابراهيم داده است اشاره شده ، و آن موهبت فرزندان صالح و نسل لايق و برومند است كه يكى از بزرگترين مواهب الهى محسوب مى شود. نخست مى گويد: (ما به ابراهيم ، اسحاق و يعقوب (فرزند اسحاق ) را بخشيديم ) (و وهبنا له اسحاق و يعقوب ). و اگر در اينجا اشاره به فرزند ديگر ابراهيم ، اسماعيل نشده بلكه در لابلاى بحث آمده است شايد به خاطر آن است كه تولد اسحاق از مادر عقيمى همچون (ساره ) آنهم در سن پيرى موضوع بسيار عجيب و موهبتى غير منتظره بود. سپس براى بيان اينكه افتخار اين دو تنها در جنبه پيغمبرزادگى نبود، بلكه شخصا در پرتو فكر صحيح و عمل صالح نور هدايت را در قلب خود جاى داده بودند، مى گويد: (هر يك از آنها را هدايت كرديم ) (كلا هدينا). و به دنبال آن براى اينكه تصور نشود، در دورانهاى قبل از ابراهيم ، پرچمدارانى براى توحيد نبودند، و اين موضوع از زمان او شروع شده اضافه مى كند، (نوح را نيز پيش از آن هدايت و رهبرى كرديم ) (و نوحا هدينا من قبل ). و مى دانيم نوح نخستين پيامبر اولو العزم است كه داراى آئين و شريعت بود و سر سلسله پيامبران اولوا العزم مى باشد. در حقيقت با اشاره به موقعيت نوح كه از اجداد ابراهيم است و موقعيت جمعى از پيامبران كه از دودمان و فرزندان او هستند، موقعيت ممتاز ابراهيم را از نظر وراثت و ريشه و ثمره وجودى مشخص مى سازد. و در تعقيب آن نام جمع كثيرى از پيامبران را كه از دودمان ابراهيم بودند مى برد، نخست مى گويد: (از دودمان ابراهيم ، داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون هستند) (و من ذريته داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون ). سپس با اين جمله كه (اين چنين نيكوكاران را پاداش مى دهيم ) روشن مى كند كه مقام و موقعيت آنها در پرتو اعمال و كردار آنها بود (و كذلك نجزى المحسنين ). در اينكه ضمير من ذريته (از دودمان او) به چه كسى بر مى گردد؟ به ابراهيم يا نوح ؟ در ميان مفسران گفتگوى زيادى است ، ولى غالب مفسران آن را به ابراهيم باز گردانيده اند و ظاهرا نبايد ترديد داشت كه مرجع ضمير ابراهيم است ، زيرا بحث آيه درباره مواهب خدا نسبت به ابراهيم مى باشد، نه درباره نوح پيغمبر، به علاوه از روايات متعددى كه بعدا نقل خواهيم كرد اين موضوع نيز استفاده مى شود. تنها مطلبى كه سبب شده بعضى از مفسران ضمير را به نوح باز گردانند ذكر نام (يونس ) و (لوط) در آيات بعد است ، زيرا مشهور در تواريخ آن است كه يونس از فرزندان ابراهيم نبوده ، و لوط هم برادرزاده يا خواهرزاده ابراهيم است . ولى در مورد (يونس )، مورخان اتفاق نظر ندارند، بعضى او را از دودمان ابراهيم دانسته اند و بعضى او را از پيامبران بنى اسرائيل شمرده اند. به علاوه مورخان معمولا نسب را از طرف پدر حفظ مى كنند، چه مانعى دارد كه يونس همانند عيسى كه نامش را نيز در آيات فوق مى خوانيم از طرف مادر، به ابراهيم منتهى شود. و اما لوط گرچه فرزند ابراهيم نبود ولى از خاندان و دودمان او بود و همانطور كه در لغت عرب گاهى به عمو، (اب ) گفته مى شود، به برادرزاده يا خواهرزاده نيز (ذريه ) و فرزند اطلاق مى گردد، و به اين ترتيب نمى توانيم دست از ظاهر آيات كه درباره ابراهيم است برداريم و ضمير را به نوح كه در اينجا موضوع سخن نيست باز گردانيم . و در آيه بعد نام (زكريا و يحيى و عيسى و الياس را مى برد و اضافه مى كند كه همه اينها از صالحان بودند)، يعنى مقامات آنها جنبه تشريفاتى و اجبارى نداشت ، بلكه در پرتو عمل صالح در پيشگاه خدا شخصيت و عظمت يافتند. (و زكريا و يحيى و عيسى و الياس كل من الصالحين ). در آيه بعد نيز نام چهار نفر ديگر از پيامبران و رهبران الهى آمده و مى فرمايد: (و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط و هر كدام را بر مردم عصر خود برترى بخشيديم ) (و اسماعيل و اليسع و يونس و لوطا و كلا فضلنا على العالمين ). در اينكه (اليسع ) چگونه نامى است و اشاره به كدام يك از پيامبران است در ميان مفسران و ادباى عرب گفتگو است ، بعضى آن را يك نام عبرى مى دانند كه در اصل (يوشع ) بوده ، سپس الف و لام به آن داخل شده و شين تبديل به سين گرديده است ، و بعضى معتقدند يك اسم عربى است كه از يسع (فعل مضارع از ماده وسعت ) گرفته شده است ، اين احتمال را نيز داده اند كه به همين صورت نام يكى از انبياى پيشين بوده است و در هر حال از پيامبرانى است كه از نسل ابراهيم مى باشند. و در آخرين آيه يك اشاره كلى به پدران و فرزندان و برادران صالح پيامبران نامبرده كه به طور تفصيل اسم آنها در اينجا نيامده است كرده ، مى گويد: (از ميان پدران آنها و فرزندانشان و برادرانشان ، افرادى را فضيلت داديم و برگزيديم و به راه راست هدايت كرديم ) (و من آبائهم و ذرياتهم و اخوانهم و اجتبيناهم و هديناهم الى صراط مستقيم ).
نكته ها در اينجا به چند موضوع بايد توجه داشت : ۱- فرزندان پيامبر - در آيات فوق ، عيسى از فرزندان ابراهيم (و به احتمالى از فرزندان نوح ) شمرده شده ، با اينكه مى دانيم تنها از طرف مادر به آنها مربوط مى شود، و اين دليل بر آن است كه سلسله نسب از طرف پدر و مادر به طور يكسان پيش مى رود و به همين دليل نوه هاى پسرى و دخترى هر دو ذريه و فرزندزاده انسان محسوب مى شوند. روى همين جهت امامان اهل بيت كه همه از طرف دختر به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى رسند، ابناء رسول الله (فرزندان پيغمبر) خوانده مى شوند. اگر چه در دوران جاهليت كه براى زن هيچگونه اهميتى قائل نبودند، تنها نسب را از طرف پدر مى دانستند، ولى اسلام قلم بطلان بر اين فكر جاهلى كشيده اما متاءسفانه بعضى از نويسندگانى كه علاقه درستى به ائمه اهل بيت نداشتند كوشش مى كردند اين موضوع را انكار كنند و از گفتن ابن رسول الله به آنها خود دارى نمايند و سنن جاهلى را زنده كنند. اتفاقا اين موضوع در زمان خود ائمه مطرح بوده است ، و آنها با همين آيه كه دليل دندان شكنى محسوب مى شود به آنها پاسـخ مى گفتند. از جمله در كافى و در تفسير عياشى از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه فرمود: خداوند متعال در قرآن مجيد، نسب عيسى را كه از طرف مادر به ابراهيم منتهى مى شود، به عنوان ذريه (فرزندزاده ) بيان كرده آنگاه آيه و من ذريته داود و سليمان را تا آخر و آيه بعد را هم تا لفظ عيسى تلاوت كرد. و نيز در تفسير عياشى از ابو الاسود روايت شده كه مى گويد: روزى حجاج كسى را به نزد يحيى بن معمر كه از علاقمندان خاندان پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بود فرستاد كه من شنيدم تو حسن و حسين را فرزندان رسول خدا مى دانى و در اين باره به آيات قرآن استدلال مى كنى ، در حالى كه من قرآن را از اول تا به آخر خواندم و به چنين آيه اى برنخوردم ، يحيى بن معمر در پاسـخ او گفت : آيا در سوره انعام به اين آيه برخورده اى كه مى گويد: (و من ذريته داود و سليمان ... و يحيى و عيسى ) گفت آرى خوانده ام ، گفت : مگر نه اينست كه در اين آيات عيسى ذريه ابراهيم شمرده شده ، با اينكه از طرف پدر به او نمى رسيد؟! در عيون الاخبار در ضمن يك حديث طولانى در زمينه گفتگوى امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) با هارون الرشيد و موسى بن مهدى ، چنين نقل مى كند كه او يعنى به امام كاظم (عليه السلام ) گفت : چگونه شما مى گوئيد ما ذريه پيامبريم ، در حالى كه پيامبر، پسرى نداشت و نسل از طريق پسر است نه دختر و شما فرزندان دختر او هستيد؟ امام در پاسـخ از او خواست كه از اين سؤ ال صرفنظر كند، ولى هارون اصرار كرد و گفت به هيچوجه صرف نظر نمى كنم ، زيرا شما معتقديد به اينكه همه چيز در قرآن مجيد است و بايد از قرآن آيه اى در اين باره بياوريد، امام فرمود: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم و من ذريته داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون و كذلك نجزى المحسنين ، و زكريا و يحيى و عيسى ، سپس سؤ ال كرد اى هارون ! پدر عيسى كه بود؟ گفت : عيسى پدر نداشت ، فرمود: بنابراين اگر او ملحق به ذريه پيامبران است از طريق مريم مى باشد، ما نيز ملحق به ذريه رسول خدا از طريق مادرمان فاطمه هستيم . جالب توجه اينكه بعضى از متعصبين اهل تسنن نيز، اين موضوع را در تفسير خود ذيل همين آيه آورده اند، از جمله فخر رازى در تفسير كبير خود مى گويد: اين آيه دلالت دارد بر اينكه حسن و حسين از ذريه پيامبرند زيرا خداوند عيسى را از ذريه ابراهيم شمرده است با اينكه تنها از طريق مادر به او مربوط مى شود. نويسنده المنار كه در تعصب در بعضى از مباحث خاص مذهبى دست كمى از فخر رازى ندارد، بعد از نقل كلام فخر رازى مى گويد: در اين باب حديثى از ابوبكر در صحيح بخارى از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقل شده است كه به امام حسن (عليه السلام ) اشاره كرد و گفت : ان ابنى هذا سيد: اين پسرم آقا است (يعنى كلمه پسرم بر امام حسن اطلاق كرد) در حالى كه در نزد عرب (جاهلى ) لفظ ابن بر دختر زاده اطلاق نميشد... سپس اضافه مى كند به همين جهت مردم اولاد فاطمه (عليهاالسلام ) را اولاد رسول و عترت و اهل بيت او مى دانستند. در هر حال شك نيست كه فرزندزاده ها از طرف دختر و پسر هر دو فرزند انسان محسوب مى شوند و هيچگونه تفاوتى در اين زمينه نيست ، و نه اين موضوع از مختصات پيغمبر ما ميباشد و مخالفت با اين مساله سر چشمه اى جز تعصب و يا افكار جاهلى ندارد، و لذا در تمام احكام اسلامى از قبيل ازدواج و ارث و مانند آن هيچگونه تفاوتى ميان اين دو نيست ، تنها استثنائى كه به موضوع خورده مساله خمس است كه روى عنوان سيادت است و به جهت خاصى كه در كتاب خمس در فقه آمده اين موضوع استثناء شده است .
۲ - چرا نام اين پيامبران در سه گروه در سه آيه بيان شده است ؟ بعضى از مفسران احتمال داده اند كه گروه اول يعنى داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون ، اين شش نفر، از پيامبرانى بودند كه علاوه بر مقام نبوت و رسالت داراى حكومت و زمامدارى نيز بودند و شايد جمله كذلك نجزى المحسنين كه بعد از ذكر نام اينها آمده است به خاطر نيكيهاى فراوانى بوده كه در دوران حكومت خود بر مردم كردند. و اما گروه دوم يعنى زكريا و يحيى و عيسى و الياس از پيامبرانى بودند كه در زهد و بى اعتنائى به دنيا - علاوه بر مقام نبوت و رسالت - نمونه بودند جمله كل من الصالحين بعد از ذكر نام آنها ميتواند اشاره به همين حقيقت بوده باشد. درباره گروه سوم يعنى اسماعيل و اليسع و يونس و لوط اين امتياز را داشتند كه دست به مهاجرت دامنه دارى زدند و براى تحكيم آئين خدا برنامه هجرت را عملى ساختند، و ذكر جمله كلا فضلنا على العالمين (بنا بر اينكه اشاره به اين چهار نفر باشد نه به تمام پيامبرانى كه در اين سه آيه گفته شده است ) نيز ميتواند اشاره به همين سير آنها در جهان و در ميان اقوام مختلف بوده باشد. ۳- اهميت فرزندان صالح در معرفى شخصيت انسان موضوع ديگرى كه از آيات فوق استفاده مى شود همين مساله است زيرا خداوند براى معرفى مقام والاى ابراهيم قهرمان بتشكن ، شخصيتهاى بزرگ انسانى كه از دودمان او در اعصار مختلف به وجود آمدند با شرح و تفصيل بيان ميكند به طورى كه از ميان 25 نفر از پيامبران كه نامشان در مجموع قرآن آمده است در اين آيات نام 16 نفر از فرزندان و بستگان ابراهيم و نام يك نفر از اجداد او آمده است ، و اين در حقيقت درس بزرگى براى عموم مسلمانان است كه بدانند شخصيت فرزندان و دودمان آنها جزئى از شخصيت آنها محسوب مى شود و مسائل تربيتى و انسانى مربوط به آنها فوق العاده اهميت دارد. ۴ - پاسـخ به يك ايراد ممكن است كسانى از آيه اخير كه مى گويد: بعضى از پدران و فرزندان و برادران آنها را برگزيديم و هدايت به راه راست كرديم اين چنين استفاده كنند كه پدران انبياء همگى افراد با ايمانى نبوده اند و در ميان آنها غير موحد نيز وجود داشته است - آنچنانكه بعضى از مفسران اهل تسنن در ذيل اين آيه گفته اند - ولى با توجه به اينكه منظور از اجتبيناهم و هديناهم به قرينه تعبيرى كه در همين سلسله آيات وجود دارد، مقام نبوت و رسالت است ، مشكل حل ميشود، يعنى مفهوم آيه چنين خواهد بود كه بعضى از آنها را به مقام نبوت برگزيديم و اين منافاتى با موحد بودن سايرين ندارد. در آيه 90 همين سوره (چند آيه بعد از اين آيه ) نيز هدايت به مقام نبوت اطلاق شده است .
هشدار جدی به ملت شریف، مومن و انقلابی ایران اسلامی از داخل و خارج برنامه دارند و بشدت مشغول هستند تا این دولت و مجلس را بزنند و مجددا شیفتگان غرب و معاندین با ولایت را به مردم قالب کنند، لذا ازاین فرصتی که به یمن خون شهیدان ایجاد شد و با انتخاب مومنین و اهل ولایت، دولت و مجلسی دست پاک و انقلابی و خدوم توفیق خدمت پیدا کرد، مراقبت کنید و فریب شایعات را نخورید ...
حضرت آیت الله امام خامنه ای: حکومت آینده حضرت مهدی موعود ارواحنافداه، یک حکومت مردمىِ به تمام معناست. مردمی یعنی چه؟ یعنی متّکی به ایمانها و ارادهها و بازوان مردم است. امام زمان، تنها دنیا را پُر از عدل و داد نمیکند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بنای عدل الهی را در سرتاسر عالم استقرار میبخشد و یک حکومت صددرصد مردمی تشکیلاتی میدهد ... ۱۳۸۱/۰۷/۳۰
ولایت فقیه در بیان امام خامنه ای:
شاخص مهم دیگر مکتب سیاسی امام بزرگوار ما پاسداری از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسأله ی ولایت فقیه روشن کردند. از اول انقلاب اسلامی و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، بسیاری سعی کرده اند مسأله ی ولایت فقیه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفی کنند؛ برداشتهای خلاف واقع و دروغ و خواسته ها و توقعات غیرمنطبق با متن نظام سیاسی اسلام و فکر سیاسی امام بزرگوار. این که گاهی می شنوید تبلیغاتچی های مجذوب دشمنان این حرفها را می پراکنند، مربوط به امروز نیست؛ از اول، همین جریانات و دست آموزها و تبلیغاتِ دیگران این حرفها را مطرح می کردند. عده یی سعی می کنند ولایت فقیه را به معنای حکومت مطلقه ی فردی معرفی کنند؛ این دروغ است. ولایت فقیه - طبق قانون اساسی ما - نافی مسؤولیت های ارکان مسؤول کشور نیست. مسؤولیت دستگاه های مختلف و ارکان کشور غیرقابل سلب است. ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسی ترین و محوری ترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتی محض و احیاناً نصیحت کننده است - آن طوری که بعضی از اول انقلاب این را می خواستند و ترویج می کردند - نه نقش حاکمیت اجرایی در ارکان حکومت دارد؛ چون کشور مسؤولان اجرایی، قضایی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسؤولیتِ خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسؤولیتهای خود باشند. نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعه ی پیچیده و در هم تنیده ی تلاشهای گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانی حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. امام بزرگوار این نقش را از متن فقه سیاسی اسلام و از متن دین فهمید و استنباط کرد؛ همچنان که در طول تاریخ شیعه و تاریخ فقه شیعی در تمام ادوار، فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پیدا نکردند، اما این را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همین طور هم هست ... 1383/03/14
هشدار جدی به ملت شریف، مومن و انقلابی ایران اسلامی از داخل و خارج برنامه دارند و بشدت مشغول هستند تا این دولت و مجلس را بزنند و مجددا شیفتگان غرب و معاندین با ولایت را به مردم قالب کنند، لذا ازاین فرصتی که به یمن خون شهیدان ایجاد شد و با انتخاب مومنین و اهل ولایت، دولت و مجلسی دست پاک و انقلابی و خدوم توفیق خدمت پیدا کرد، مراقبت کنید و فریب شایعات را نخورید ...
لو سَلَک النّاسُ وادِیا و شِعْبا لسَلَکتُ وادی رجُلٍ عَبَدَ اللّهَ وحْدَهُ خالِصا.
اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی قدم می گذارم که خدای یگانه را مخلصانه عبادت می کند. تنبیه الخواطر: 2 / 109.
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
(شهید حاج قاسم سلیمانی)
دارای شجاعت و روحیهی مقاومت بود؛ شجاعت و مقاومت جزو خصلتهای ایرانی است. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
در دنیا با حاج قاسم خیلی رفیق بودیم؛ انشاءالله خدا کاری کند که در قیامت هم خیلی رفیق باشیم...
شهید حاج قاسم سلیمانی:
والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است ...
شهید حاج قاسم سلیمانی: پارچه سفیدی خریدم و روی آن نوشتم: «حبّالمهدی، حبّالله»!
شهید حاج قاسم سلیمانی: والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است.
نامهی شهید آوینی به حضرت آیتالله امام خامنهای
شهید مدافع حرم شهید سیدحمید تقویفر
سردار شهید حسین همدانی | تاریخ شهادت: ۱۶ مهر ۱۳۹۴
بخشی از وصیت نامه: عشق به ولایتفقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد.
شهید مصطفی صدرزاده | تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴
بخشی از وصیت نامه: از تمام دوستان و آشنایان ... تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند؛ زیرا ایشان بهترین دوستشناس و دشمنشناس است ...
شهید محمودرضا بیضایی | تاریخ شهادت: ۲۹ دی ۱۳۹۲
بخشی از وصیت نامه: باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمدهایم و شیعه هم به دنیا آمدهایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختیها، غربتها و دوریهاست و جز با فدا شدن محقق نمیشود حقیقتاً ... کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و بقول سید مرتضی آوینی این یعنی اینکه همه ما شب انتخابی خواهیم داشت که به صف عاشورائیان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم. ان شاء الله در پناه حق و تا (تحقق) وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم مهدی علیدوست | تاریخ شهادت: 25 مهر 1394
از مردم عزيز كشور میخواهم هیچوقت از مسير ولايت دور نشوند و راه را با رهبری طي كنند. چون راه اسلام و انقلاب فقط با رهبری سيد علي به مقصد میرسد و هیچکس نمیتواند بهتر از ايشان اين انقلاب را پيش ببرد.
نمازخواندن كمك میکند تا به اصول انقلاب پايبند باشيم. البته نمازي كه از ته دل باشد نه بخاطر اين كه فقط تكليف خود را انجام دهيم. نماز از گمراهي نجات ميدهد، پس به نماز اهميت زيادي بدهيد همينطور قرآن كه راه را به ما نشان ميدهد.
شهید امین کریمی | تاریخ شهادت: ۳۰ مهر ۹۴
شهید مدافع حرم امین کریمی اصالتاً مراغهای و ساکن تهران، دانشجوی بسیجی در رشته برق الکترونیک در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره) بود که در حین انجام مأموریت مستشاری در حومه شهر حلب در سوریه به شهادت رسید. این شهید بزرگوار در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) و در روز پنجشنبه 30 مهر در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی بهدست نیروهای تکفیری در کشور سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد و در امامزاده چیذر تهران آرام گرفت.
شهید هادی باغبانی | تاریخ شهادت: ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
شهید مدافع حرم شهید هادی باغبانی، خبرنگار و مستندسازی بود که از ابتدای نبرد سوریه به همراه یک گروه از مستندسازان ایرانی برای ثبت دقیق جنایات سلفیها و تکفیریها در این کشور حضور پیدا کرده بود، در تاریخ 28 مرداد 1392، در آخرین جنایت گروههای تروریستی مخالفان حکومت بشار اسد در درگیریهای مناطق حاشیهای دمشق توسط تروریستهای تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید.
شهید مدافع حرم شهید محمد استحکامی
بخشی از وصیت نامه:
همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند: "پیرو ولایتفقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد"، اصل ولایتفقیه اصل بسیار مهمی است که همهی کسانی که به خدا و اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام اعتقاد دارند باید به توجه ویژه به آن داشته باشند. هر کجا که دور شدیم و غفلت کردیم ضربه خوردیم ...
مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود خداوند بهواسطهی حجت خودش بر روی زمین محافظت میکند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان (عج) هستند بهواسطهی نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند مدیریت میشود و وظیفهی ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستادهاند تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهودهی خود نابود کنند، سنگین است؛ و باید تمام تلاش خود را بکار ببریم که فرمایشات قرآن و اهلبیت علیهمالسلام و نائب امام زمان (عج) را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عملمان نشان دهیم تا سعادتمند شویم ...
شهید مدافع حرم شهید حسن غفاری
بخشی از وصیت نامه:
تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را درک میکنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را برعلیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم.
خدای من! تو از دل بندههایت آگاه و باخبری، چگونه میتوانم ساک نشسته و زندگیام را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است.
آیا میتوانم چشمانم را به روی این همه جنایتها که بر محبین اهلبیت (ع) میآورند ببندم ...
شهید مدافع حرم شهید مصطفی بختی
شهید مدافع حرم شهید روحالله قربانی
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید رضا حاجیزاده:
من به خاطر منطق خویش برای دفاع از اسلام و حریم اهلبیت (ع) وارد جنگ با دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه مینمایم و میروم تا انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم.
من از مردم ایران میخواهم تفرقهاندازی نکنید، با هم متحد باشید، دین اسلام را سربلند نگهدارید، به دوستان و آشنایان توصیه میکنم نماز اول وقت و با حضور قلب بخوانید ...
پدر و مادر را گرامی و محترم بدارید، از طهارت و معصومیت خود شدیداً حراست و پاسداری کنید، پیوند به ائمه اطهار (ع) و بهخصوص امام هشتم را مستحکم کنید و خدای متعال و مهربان را در همه حال به یاد داشته باشید ...
هر پدر و مادری عاقبت به خیری فرزندشان را خواهانند و این را بدانید که بنده عاقبت به خیر شدم و این عاقبت به خیری را مدیون زحمات دیروز شما هستم.
داداش جان!
در نبود من پدر و مادر را فراموش نکن و همواره تابع بیچون و چرای ولایت باش، دشمن همواره از دینداری و ولایتپذیری تو هراس دارد، پس کاری کن که دشمن همواره از تو و امثال تو بترسد ...
همسر مهربان و صبورم!
میدانم که بعد از رفتن من تمام سختیهای این زندگی بر دوش توست، من برای شهادت نمیروم، من جوانی و زندگی با شما را دوست دارم و میخواهم با شما باشم، ولی این تکلیف ماست که از حریم اسلام و اهلبیت (ع) دفاع کنیم و راضی هستیم به رضای خدا ولی این بار سنگین بر دوش توست و از تو میخواهم صبر زینبگونه پیشه کنی و در برابر تمام سختیها و مشکلات یاد خدا را فراموش نکنی و در تمام مراحل از خدا کمک بگیری ...
از تو میخواهم که فرزندانم را طوری تربیت کنی که در مسیر اسلام و ولایت ادامهدهنده را شهدا باشند ...
خطاب شهید به دخترش:
... بدان که ناموس شیعه در واقع ناموس خودمان است، تکلیف ما این است که از ناموس شیعه دفاع کنیم و جان خود را در این راه بدهیم و از تو میخواهم که در سنگر خود که همان چادر توست، بمانی و بایستی و مقابله کنی تا پرچم اسلام و تشیع همیشه پیروز و سرافراز بماند ...
خطاب شهید به پسرش:
... از تو میخواهم که دینت را حفظ کنی و در خط ولایتفقیه باشی و گوش به فرمان رهبر عزیزمان باشی، دعا میکنم که در رکاب امام زمان (عج) ادامهدهنده راه شهدا باشی و در زندگیات طوری باشی که موضع اسلام و مسلمین به خطر نیفتد ...
شهید مدافع حرم شهید محمد اینانلو
شهید مدافع حرم شهید سید محمدحسین میردوستی
بخشی از وصیت نامه:
خطاب به همسر: از تو میخواهم فرزندمان را در راه حق و پشتیبان ولایت بزرگ کنی و به او بیاموزی که همیشه در این راه باشد ...
پدرم ممنونم؛ بابت همهچیز ممنون. از اینکه به من آموختی پشتیبان ولایت باشم و همیشه من را در این راه تشویق میکردی.
مادرم ممنونم که همیشه به من لطف داشتی ...
از خواهران و برادرم میخواهم که در راه ولایت و پشتیبان آن باشند و حجاب خود را نگه دارند و مراقب همدیگر باشند و با هم باشید ...
فرزندم، آقا محمد یاسا، پسرم؛ نمیدانم چه زمانی این نامه را میخوانی؟ از تو میخواهم در زندگیات پشتیبان ولایت باشی و مراقب فریب دشمن باشی ...
شهید مدافع حرم شهید محمدحسین مرادی
تاریخ شهادت: 28 آبان 1392 | سوریه،دمشق،حجیره
شهید مدافع حرم شهید سید مهدی موسوی
تاریخ شهادت: 10 تیر 1392 | سوریه
شهید مدافع حرم شهید میثم نجفی
تاریخ شهادت: 12 آذر 1394 | حلب، سوریه
شهید مدافع حرم شهید علیرضا نوری
تاریخ شهادت: 29 اسفند 1393 | سوریه-شیخ هلال
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید مهدی نوروزی
تاریخ شهادت: 20 بهمن 1393 | العوینات در حومهی سامرا
«اگر ما یک روزی شهید شدیم و آقا محمدهادی این فیلم را دید انشا الله منتقم خون امام حسین (علیهالسلام) است. انشاالله آمده است انتقام حضرت زهرا (سلامالله علیها) را بگیرد. انشاالله یار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، یار رهبر و یار آقای سید علی خامنهای باشد. انشاالله همیشه مدافع نظام باشد. مدافع انقلاب باشد. تهدید بزرگی برای دشمنان نظام، انقلاب و اهلبیت (علیهالسلام) باشد. وجودش خود تهدید [برای دشمنان] باشد.»
یا علیاکبر لیلا عشقت میان سینه من پا گرفته / شکر خدا که چشم تو ما را گرفته دریاب دلها را تو با گوشه نگاهی / حالا که کار عاشقی بالاگرفته عمریست آقاجان دلم از دست رفته / پایین پای مرقدت مأوا گرفته گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب / ششگوشه هم با نور تو معنا گرفته از کودکی آواره روی تو هستم / دست دلم را حضرت زهرا گرفته مانند جدت رحمة للعالمینی / حیف است دست خالی مرا را نبینی امروز ۳ شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳ مصادف با سالروز ولادت بانوی دمشق، عقیله بنیهاشم زینب کبری (س) دست به قلم شدم تا سیاهمشقی به نام "وصیتنامه" بنویسم. خدایا! خدای من! خدای خوب و مهربانم... خیلی خیلی قشنگتر و زیباتر از اون چیزی هستی که من با این سطح پائین معرفت و شناخت که اصلاً نداشته محسوب میشه، فکر میکنم. روسیاهم. روسیاهم که با ۲۵ سال سن نتونستم تو رابطهی عبد و معبودی اونجوری که باید و شاید وظیفهی عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم. ازت ممنونم؛ ممنونم که من رو انسان آفریدی؛ انسانی مثلاً مسلمان و لایق شکر، فراوانتر محب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه وآله السلام... ممنونم که دوران حیاتم رو تو این بازهی زمانی قراردادی و هم توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی، نمونهاش حب شهزاده علیاکبر (علیهالسلام) عنایت کردی. الهی؛! أنت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل... "خدایا! من رو بپذیر" بر همگان واضح و مبرهن است که وقتی شما مادر، پدر و خواهران عزیزم این دستنوشته را میخوانید من دیگر در بین شما نیستم. میخوام کمی راحتتر و خودمانیتر بدون استرس و رودربایستی باهاتون صحبت کنم. اول از همه شما پدر مهربونم! بابا، انصافاً به حالت غبطه میخورم. همیشه [ناخوانا] ازم جلوتر بودی. پدری رو در حقم تموم کردی و نشون دادی بهترین بابای دنیا هستی. دوستت دارم پدر. خدا میدونه لذتبخشتر از زمانی که دستت رو میبوسیدم و صورتم رو میبوسیدی تو عمرم نداشتم؛ و هیچ موقع از خودم بینهایت متنفر نمیشدم الا وقتایی که دلت رو به درد میآوردم... منو ببخش بابا مامان، مامان، مامان... همین الآنش چقدر دلم برات تنگ شده! خدا میدونه. خیلی دوستت دارم. بیشتر از اون چیزی که فکر میکنی! قدرت رو ندونستم. حیف. تو دلم هزار تا حرف هست که تو این چند جمله و چند ورق جا نمیشن و اون حس و حالش رو هم نمیتونم با قلم برات توصیف کنم. مامان؛ زیباترین موجود عمرم؛ قشنگترین کلمه عمرم؛ عشقم؛ نفسم؛ همه وجودم؛ دوستت دارم ...و امّا روضه گوش دادم! مامان شما لباس مشکی تنم کردی و بردیم مجلس عزاداری! مدیونتم. پدر شما لقمه حلال گذاشتی دهنم! ممنونتم... روضه لب تشنه! روضه بدن ارباً اربا! روضه وداع! روضه گودال! روضه در! روضه پهلو! روضه سر بریده! همیشه هم آرزو داشتم این روضهها همه به سرم بیان! خدا کنه! یعنی میشه؟ رسیدن به سن ۳۰ سال؛ بعد از آقا علیاکبر (ع) برام ننگه! تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علیاکبر (ع) اصلاً نمیتونم تصور کنم! فرق سالم رو بعد از آقا علیاکبر (ع) نمیخوام! چقدر خوب میشه سر تو بدنم نداشته باشم چقدر جالب و رویایی و زیباست وقتی ارباب میآیند بالا سرم تن تکه تکهام براشون آشنا باشه و با دیدن شباهتهای تو بدن من و شهزاده علیاکبر (ع) یک کمی از اون غم و غصه بدن ارباً اربا تسلی پیدا کند! خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم. پدر و مادرم و خواهران گلم، صبر کنید. صبر صبر صبر. خواهرای خوبم! حجاب حجاب حجاب. مامان دوستت دارم بابا دوستت دارم ... بابا، مامان، سرتون رو جلوی ارباب و بیبی لیلا بالا بگیرین. هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علیاکبر (ع) اینجوری تازه یک مقدار شبیه اهلبیت علیهمالسلام شدید همتون. براتون از خدا اجر جزیل و صبر جمیل میخوام. یا علیاکبر سلام من رو به همه آشنا و در و همسایه برسونید. سهشنبه ۵/اسفند/۱۳۹۳
شهید مدافع حرم شهید عبدالحمید سالاری | تاریخ شهادت: ۳ آذر ۱۳۹۴ ... حلب، سوریه
بسمالله الرحمن الرحیم اشهد ان لا اله الاالله، اشهد ان محمدا رسولالله (ص) و اشهد ان علی ولیالله (ع)
بعد از عرض سلام و احترام خدمت آقا امام زمان (عج)، چند نکتهای را خدمت خانوادهی عزیزم عرض مینمایم: با توجه به شرایط کنونی و آغاز جنگ در سرزمینهایی که برای ما شیعیان دارای اهمیت خاصی از لحاظ قداست است و با توجه به بیم بیحرمتی و تخریب این اماکن مقدس توسط دشمنان اسلام، تصمیم گرفتم نسبت به ادای دین، هرچند ناچیز و کوچک اقدام نمایم تا شاید در دنیا و آخرت شرمسار خاندان رسولالله (ص) نباشم و در صورتی که لایق باشم به شعار "کلنا عباسک یا زینب (س)" جامهی عمل بپوشانم و امیدوارم این لیاقت را در دنیا و آخرت بر اساس نظر ایشان کسب نمایم. و این نکته را لازم به یادآوری میدانم که این انتخاب کاملاً از روی عقل و بر اساس باورهای دینی من شکلگرفته و هیچ شخص و یا عامل دیگری در تصمیمگیری من دخیل نبوده است.
پدر و مادر عزیزم؛ هر آنچه در دنیا از لحاظ معنوی و معرفتی کسب نمودم را مدیون رزق حلال و تربیت اسلامی شما عزیزان هستم و میدانم که هیچگاه و هیچگاه نمیتوانم حتی لحظهای جبران زحمات شما را نمایم. از صمیم قلب از شما سپاسگزارم و عاجزانه خواهشمندم مرا عفو نمایید و اشتباهات و قصور مرا از روی جهل و نادانی بدانید. وقتی بین شما نیستم نیز مرا از دعای خیر فراوان خود محروم ننماید که درواقع وقتی در بین شما نیستم بیشتر از قبل به دعای خیر شما نیازمندم.
خواهران عزیزم؛ شما نیز مرا حلال کنید و همواره به یاد داشته باشید که محتاج دعای خیر شما عزیزان هستم.
مادر، پدر و خواهران عزیزم؛ هیچگاه بابت نبود من، هیچ شخص و یا هیچ ارگان و سازمانی را مقصر ندانید و با صبر زینب گونه مرا در راهی که انتخاب کردم یاری نمایید و همانطور که در بالا یادآوری کردم، این انتخاب بر اساس احساس تکلیف و ادای دین به خاندان رسولالله (ص) صورت گرفته است. همیشه و در تمام اوقات صبر پیشه کنید و با ذکر نام و یاد خدا به آرامش قلبی و روحی برسید و هرگاه عرصه بر شما تنگ شد همیشه یاد این مطلب باشید که "لایوم کیومک یا اباعبدالله (ص)". همیشه عاشورا و وقایع آن را به یاد داشته باشید، آن وقت خواهید دید که هیچ روزی مانند عاشورا نیست و هیچ مصائبی بالاتر از مصائب عاشورا نیست. پس گریه و شیون را در حد معمول و معقول انجام دهید. مبادا با گریه و شیون خارج از حد و غیرمعقول باعث شادی دشمنان اسلام شوید. همانطور که گفتم حضرت زینب (س) را الگوی خود قرار دهید.
همسر عزیزم؛ در طول زندگی مشترکمان فراز و نشیبهای فراوانی را با هم طی کردیم. از آغاز، هدفمان ساختن زندگی مشترک بود. در تمام سالهای زندگی سعی کردم علاقهام را با تمام وجود به شما هدیه نمایم، اما شما میدانید که انسان کامل فقط معصومین هستند. در طول این مسیر بنده قصورات فراوانی را نسبت به شما داشتم، عاجزانه خواهشمندم مرا حلال نمایید و حتماً برای من همیشه دعای خیر نمایید.
و اما پسر عزیزم، امیرعلی جان؛ شاید شما مرقومه را سالها بعد بخوانی، اما اکنون که به سنی رسیدهای که قادر به خواندن هستی بدان که تمام وجود و هستی من شما هستی. حتی زمانی که در کنار شما نیستم، اعمال، رفتار و احساسات شما را درک خواهم کرد. پسر عزیزم، شما را به انجام سه عمل بر اساس فرمایش رهبری توصیه میکنم. در طول زندگی همیشه تحصیل، تهذیب و ورزش را سرلوحه امور خود قرار بده و هر سه را بهطور همزمان تقویت کن. اعمال واجب شرعی را هیچگاه ترک نکن و اعمال مستحبی را در حد توان انجام بده. به معصومین (ع) بهویژه آقا امام حسین (ع) عنایت ویژهای داشته باش. هیچگاه خود را خارج از محضر آقا امام زمان (عج) فرض نکن. تمام عرایض و شکوههایت را به محضر ایشان ببر و این را بدان که تا حرکت نکنی برکت جاری نمیشود. دعا و روزه و نماز بهجای خود، اما تا وقتی وارد میدان نشوی اعمال فوق مؤثر نخواهد بود. در رابطه با تحصیل، سعی کن عالیترین مدارج را کسب نمایی (در رشته مورد علاقهات) و شغلی را انتخاب نمایی که مرتبط با تحصیلات باشد که بهترین علم علمی است که همراه با عمل باشد که خیر دنیا و آخرت در این امر است. در رابطه با ورزش، حتماً یک رشته ورزشی را مخصوصاً شنا را بهطور کامل بیاموز که صحت جسم در انجام ورزش مداوم است و اسلام نگاه ویژهای به شنا دارد. هیچگاه به مادرت بیاحترامی نکن. اوامر او را انجام بده و همواره خود را فرزند او بدان نه بیشتر از آن. رمز موفقیت، استمرار و تلاش و پشتکار است. در امور فوق، پشتکار داشته باش تا بعد از سالها بتوانی نتیجه آن را ببینی. همانطور که گفتم حتی اگر در کنار شما نباشم، اعمال، رفتار و احساسات شما را درک میکنم. پسرم همواره به یاد من باش و مرا از دعای خیرت محروم نکن.
خانوادهی عزیزم (پدر، مادر، خواهران، همسر و پسرم)؛ مجدداً شما را به صبر دعوت میکنم و از شما میخواهم که با صبر خود مرا در راهی که انتخاب کردم یاری نمایید. با صبرتان باعث آرامش روحی من میشوید.
پدر بزرگوارم؛ از شما خواهشمندم از همکاران، دوستان و اقوام برای من حلالیت بطلبید و در صورتی که دینی دارم از طرف من ادا نمایید. در بین همکاران من طلب مغفرت و حلالیت نمایید.
خواهران عزیزم؛ شما نیز از همسرانتان و خانوادهی خود برای من حلالیت طلب نمایید و در صورت داشتن دینی مراتب را به پدرم منتقل نمایید تا ایشان از طرف من ادا نمایند.
شهدای مدافع حرم: شهید حسین امیدواری و شهید مجید قربانخانی
شهید مدافع حرم شهید مقداد مهقانی
شهادت: جمعه 11فروردین 1402
در اثرحمله هوایی جنایتکارانه جنگنده های رژیم صهیونیستی
شهید مرزبان فراجا "قربانعلی پیری" که درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در مرز زابل استان سیستان و بلوچستان در 26 اردیبهشت 1402 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
شهید علی مسلمزاده چهاردهم دي 1341، در روستاي بندرلافت از توابع شهرستان قشم ديده به جهان گشود. پدرش موسی، فروشنده بود و مادرش اوشن نام داشت.
تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست و چهارم ارديبهشت 1362، در كرمانشاه بر اثر اصابت سهوی گلوله به شهادت رسيد. پيكر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
در همه حال خود را پیرو ولایت فقیه بدانید
متن وصیت نامه شهید علی مسلمزاده:
وصیتم به ملت شهید پرور این است که همیشه و در همه حال خود را پیرو ولایت فقیه بدانید. فرمایشات پیامبر گونه امام خمینی(ره) عمل کنید.
شهید محمد محمدی شهادت هشتم اردیبهشت 1361 در خرمشهر
بخشی از وصیت نامه:
«همكاران فرهنگى كه دوش شما مسئوليت سنگينى را تحمل مىنمايد شاگردان خود را با تقوا بار آوريد، محصلين عزيز درس خود را بخوانيد و حاضر در صحنه باشيد. با قرآن و نهجالبلاغه و ساير كتب اسلامى خود را مجهز نماييد. اگر با اين مخارج سنگين كه بر دوش دولت مىباشد درس نخوانيد خيانت به اسلام است.»
«وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» و (به یاد آور) هنگامیکه ابراهیم، پایههای خانه (کعبه) را با اسماعیل بالا میبرد (و میگفتند:) پروردگارا از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانایی. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷:
از آیات و روایات متعدّد استفاده میشود که خانۀ کعبه، از زمان حضرت آدم بوده و حضرت ابراهیم علیهالسّلام آن را تجدید بنا نموده است.
چنانکه آن حضرت در موقع اسکان همسر و فرزندش در سرزمین مکّه میگوید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ» «ابراهیم، ۳۷» خداوندا بعضی از خاندانم را در این سرزمین خشک و بدون زراعت، در کنار خانه تو سکونت دادم.
بنابراین در زمان شیرخوارگی حضرت اسماعیل علیهالسّلام نیز اثری از کعبه وجود داشته است.
در سورۀ آل عمران «آل عمران، ۹۶» نیز از کعبه به عنوان اوّلین خانۀ مردم یاد شده است.
در آیۀ مورد بحث نیز سخن از بالا بردن پایههای خانه به دست ابراهیم علیهالسّلام است و این تعبیر میرساند که اساس خانۀ کعبه، قبلًا وجود داشته و ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام آن را بالا بردهاند.
حضرت علی علیهالسّلام نیز در خطبه قاصعه «نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲» میفرماید: خداوند تمام مردم را از زمان حضرت آدم تا ابد، با همین کعبه و سنگهای آن آزمایش مینماید.
ابراهیم و اسماعیل علیهماالسّلام در کار مساوی نبودند. در حدیث میخوانیم: ابراهیم بنّایی میکرد و اسماعیل سنگ به دست پدر میداد.
شاید به سبب همین تفاوت، میان نام آن دو بزرگوار فاصله گذاشته است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۷:
۱. بانیان کارهای نیک را فراموش نکنیم. «إِذْ یَرْفَعُ» «إِذْ» یعنی گذشته را یاد کن.
۲. در مسیر اهداف الهی، کار بنّایی و کارگری نیز عبادت است. لذا از خداوند قبولی آن را میخواهند. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ» «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»
۳. کار مهم نیست، قبول شدن آن اهمیّت دارد. حتّی اگر کعبه بسازیم، ولی مورد قبول خدا قرار نگیرد، ارزش ندارد. «رَبَّنا تَقَبَّلْ»
۴. کارهای خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذکر ندانیم. حضرت ابراهیم نامی از کار و بنّایی خود نبرد و فقط گفت: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»
۵. در روایات آمده است: از شرایط استجابت و آداب دعا، ستایش خداوند است. ابراهیم علیهالسّلام دعای خود را با ستایش پروردگار همراه ساخته است. «إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸ - تفسیر نور:
«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنامَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» (ابراهیم و اسماعیل همچنین گفتند:) پروردگارا! ما را تسلیم (فرمان) خود قرار ده و از نسل ما (نیز) امّتی که تسلیم تو باشند قرار ده و راه و روش پرستش را به ما نشان ده و توبۀ ما را بپذیر؛ که همانا تو، توبهپذیر مهربانی. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸:
با آنکه حضرت ابراهیم و اسماعیل هر دو در اجرای فرمان ذبح، عالیترین درجۀ تسلیم در برابر خدا را به نمایش گذاردند، امّا با این همه در این آیه از خداوند میخواهند که ما را تسلیم فرمان خودت قرار ده.
گویا از خداوند تسلیم بیشتر و یا تداوم روحیّۀ تسلیم را میخواهند. کسی که فقط تسلیم خدا باشد، نه تسلیم عموی بتتراش میشود و نه در برابر بتها به زانو میافتد و نه از طاغوتها پیروی میکند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۸:
۱. به کمالات امروز خود قانع نشوید، تکامل و تداوم آن را از خدا بخواهید. «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ»
۲. توجّه به نسل و فرزندان، یک دورنگری عاقلانه و خداپسندانه است که حاکی از وسعت نظر و سوز و عشق درونی است و بارها در دعاهای حضرت ابراهیم آمده است. «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا»
۳. راه و روش بندگی را باید از خدا آموخت؛ وگرنه انسان گرفتار انواع خرافات و انحرافات میشود. «أَرِنا مَناسِکَنا»
۴. تا روح تسلیم نباشد، بیان احکام سودی نخواهد داشت. در اینجا ابراهیم علیهالسّلام ابتدا از خداوند روح تسلیم تقاضا میکند، سپس راه و روش عبادت و بندگی را میخواهد. «وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ» «أَرِنا مَناسِکَنا»
۵. نیاز به توبه و بازگشت الطاف الهی، درهرحال و برای هر مقامی، ارزش است. «تُبْ عَلَیْنا»
در حدیث میخوانیم: رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله هر روز، هفتاد مرتبه استغفار مینمود؛ با اینکه او معصوم بود و هیچ گناهی نداشت.
۶. یکی از آداب دعا، ستایش پروردگار است که در این آیه نیز به چشم میخورد. «التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹ - تفسیر نور:
«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» پروردگارا! در میان آنان پیامبری از خودشان مبعوث کن تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد و (از مفاسد فکری، اخلاقی و عملی) پاکیزهشان نماید، همانا که تو خود توانا و حکیمی. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹:
این آیه، دعایی دیگر از حضرت ابراهیم علیهالسّلام را بازگو میکند که بیانگر عظمت فوقالعاده روح، و ترسیمکنندۀ سوز و اخلاص درونی اوست؛ با آنکه خود در حال حیات و از پیامبران برجستۀ الهی است، برای نسلهای آینده دعا میکند که پروردگارا! در میان مردم و ذریّۀ من، پیامبری از خودشان مبعوث کن.
از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «أنا دعوة ابی ابراهیم» من نتیجۀ اجابت دعای پدرم ابراهیم هستم که فرمود: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ» «تفسیر صافی و المیزان»
با آنکه در دعای ابراهیم علیهالسّلام تعلیم بر تزکیه مقدّم شده است، امّا خداوند در اجابت این دعا، تزکیه را مقدّم داشته تا به ابراهیم هشدار دهد که تزکیه، با ارزشتر است و تعلیم در مرتبۀ بعدی است. «یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» «جمعه، ۲» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲۹:
۱. نیاز به رهبر آسمانی، از اساسیترین نیازهای جامعۀ بشری است. اگر قرنها قبل برای آن دعا میشود، نشاندهندۀ اهمیّت و ارزش و نقش آن است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ» «وَ ابْعَثْ فِیهِمْ»
آری، بالا بردن دیوارهای کعبه بدون حضور رهبر معصوم و الهی، بتخانه ای بیش از آب درنمیآید.
۲. هدف از بعثت پیامبران، تعلیم و تزکیه مردم بر اساس کتاب آسمانی است. «یَتْلُوا»«یُعَلِّمُهُمُ»«یُزَکِّیهِمْ»
۳. علم و دانش زمانی نتیجه میدهد که همراه با بینش و حکمت، و همراه با تزکیه و تقوی باشد. «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰ - تفسیر نور:
«وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ» کیست که از آیین ابراهیم روی بگرداند، مگر کسیکه خود را (فریب داده و) بیخردی کند؟ و همانا ما او را در این جهان برگزیدیم و قطعاً او در جهان دیگر (نیز) از صالحان است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰:
در آیات قبل، گوشههایی از اهداف و شخصیّت حضرت ابراهیم بیان گردید.
این آیه با توجّه به تابناکی و پاکی چهرۀ ابراهیم و آیین او میپرسد، چهکسی جز افراد نادان و سفیه از ابراهیم و اهداف او اعراض میکند؟!
آیین او بهقدری ارزش دارد که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مفتخر است که راه او راه ابراهیم است.
ابراهیم کسی است که در منطق، مخالف کافر را مبهوت میکند: «فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ» «بقره، ۲۵۸»
و در شجاعت یک تنه همۀ بتها را میشکند: «فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً» «انبیاء، ۵۸»
قرآن او را حلیم معرّفی مینماید
در صبر و توکّل نیز نمونه و سرآمد است تا آنجا که درون آتش افکنده میشود بیآنکه واهمهای داشته باشد.
در سخاوت گوسالۀ چاقی را برای مهمانان کباب میکند.
در تسلیم، کودک خود را در بیابان بیآبوگیاه مکه رها کرده و آنگاه که او به سن نوجوانی میرسد، به امر خداوند کارد بر گلوی او میگذارد.
آری، انسان تنها با فریبدادن خرد خویش میتواند از ادیان الهی گریزان باشد. «سَفِهَ نَفْسَهُ»
ابراهیم علیهالسّلام در دعایی از خداوند خواست که: «أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ» «شعراء، ۸۳» خداوند دعای او را استجابت کرده و میفرماید: ابراهیم در آخرت از صالحان است.
کسیکه راه ابراهیم را که برای نسل بشر، مرکز امن، رهبر معصوم، رزق فراوان، توفیق اسلام و تسلیم، قبول توبه و سعادت از خدا طلب میکند، رها کرده و بهدنبال دیگران برود، سفیه و نادانی بیش نیست!!
در فرهنگ قرآن، به افرادی که حقایق را نادیده انگاشته و کفران نعمت کنند، سفیه گفته میشود.
چنانکه به بنیاسرائیل بهجهت بهانههای بیموردی که دربارۀ تغییر قبله میگرفتند، سفیه گفته شده است: «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ»
در ذیل آیۀ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ» نیز از امام علیهالسّلام نقل شده است که فرمود: کسیکه شراب بخورد، سفیه است. چنین شخصی بهجای نوشیدنیهای مفید و حلال، به سراغ آشامیدنی مضرّ و حرام میرود.
آری، کسانی که راه حقّ را رها نموده و بیراهه میروند، سفیه هستند و آنکس که در انتخاب رهبر و مکتب، قدم درست بردارد عاقل است.
در حدیث میخوانیم: عقل همان چیزی است که بهوسیلۀ آن خدا عبادت شود وگرنه شیطنت است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۰:
۱. سفیه کسی است که منطق، مکتب، رهبر و راه حق را نادیده گرفته و بهدنبال هوسهای خود یا دیگران رهسپار شود. «سَفِهَ نَفْسَهُ»
۲. دینداری، خردورزی، و اعراض از آن، دلیلِ بیخردی است. «مَنْ یَرْغَبُ» «سَفِهَ نَفْسَهُ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱ - تفسیر نور:
«إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» (بهخاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگار ابراهیم به او گفت: تسلیم شو. گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۱:
۱. مقامات و الطاف الهی، بدون دلیل به کسی واگذار نمیشود. اگر خداوند ابراهیم را برمیگزیند، به خاطر روحیّۀ تسلیمپذیری او در برابر خداست. «أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ»
۲. فلسفۀ تسلیم انسان در برابر خداوند آن است که او ربّالعالمین است. «أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲ - تفسیر نور:
«وَ وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» و ابراهیم و یعقوب، فرزندان خود را به همان آیین سفارش نمودند (و گفتند:) فرزندان من! خداوند برای شما این دین (توحیدی) را برگزیده است. پس (تا پایان عمر بر آن باشید و) جز در حال تسلیم (و فرمانبرداری) نمیرید. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۲:
۱. در فکر سلامت عقیده و ایمان نسل و فرزندان خود باشیم و در وصایای خود تنها به جنبههای مادّی اکتفاء نکنیم. «وَصَّی» «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»
۲. راه حق، همان راه اسلام و تسلیم بودن در برابر خداوند است. انبیاء همین راه را سفارش مینمودند. «وَصَّی بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ»
۳. خداوند در میان همۀ راهها، راه دین را برای ما برگزیده است. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی لَکُمُ الدِّینَ»
۴. حُسن عاقبت و مسلمان مردن مهم است. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» بسیار افرادی که اهل ایمان بودند، ولی مرتد و کافر شدند. «آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» «نساء، ۱۳۷»
۵. گرچه زمان و مکان مردن به دست ما نیست، ولی میتوانیم زمینۀ حسنِ عاقبت خود را از طریق عقیده و عمل درست و دعا و دوری از گناه و افراد فاسد، فراهم کنیم. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳ - تفسیر نور:
«أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» آیا شما (یهودیان) هنگامیکه مرگ یعقوب فرا رسید، حاضر بودید؟! آنهنگامکه به فرزندان خود گفت: پس از من چه میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا، و ما در برابر او تسلیم هستیم. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳:
گروهی از یهود اعتقاد و ادّعا داشتند که یعقوب هنگام مرگ، فرزندان خود را به دینی که یهود، با تمام تحریفاتش به آن معتقد بودند، سفارش و توصیه کرده است و آنها بدین سبب به آئین خود پای بند هستند.
خداوند در ردّ این ادّعا و اعتقاد، آنان را مورد سؤال قرار میدهد که آیا شما در هنگام مرگ بر بالین یعقوب حاضر بودهاید که اینگونه میگویید؟
بلکه او از فرزندان خود اسلام و تسلیم در برابر خداوند را خواست، و فرزندان به او وعده دادند که عبادت و پرستش خدای یگانه و تسلیم بودن در برابر او را در پیش گیرند.
در قرآن از جد و عمو، به پدر «أب» تعبیر میکند. «آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ» چون ابراهیم، جدّ فرزندان یعقوب و اسماعیل، عموی آنان بوده است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۳:
۱. سخن باید بر اساس علم و آگاهی باشد. «أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ»
۲. مرگ به سراغ همه میآید، حتّی پیامبران. «حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ»
۳. حسّاسترین زمانِ زندگی، لحظۀ مرگ است و حسّاسترین مسئله، موضوع دین و عقیده و حسّاسترین مخاطب، نسل انسان است. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ»
۴. موعظه در آستانۀ مرگ، آثار عمیقی دارد. «إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ»
۵. پدران باید نسبت به آیندۀ دینی فرزندان خویش، توجّه داشته باشند؛ حتّی فرزندان انبیاء در معرض خطر بیدینی هستند. «ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی»
۶. همۀ انبیا، به عبادت و تسلیم در برابر خداوند سفارش میکردند. «إِلهاً واحِداً»
۷. فقط در برابر فرمان خداوند، تسلیم شویم. «لَهُ مُسْلِمُونَ» تفسیر صفحۀ ۲۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴ - تفسیر نور:
«تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ» آنها امّتی بودند که درگذشتند، دستاورد آنها مربوط به خودشان و دستاورد شما نیز مربوط به خودتان است و شما از آنچه آنان انجام دادهاند، بازخواست نخواهید شد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴:
یکی از اشتباهات بنیاسرائیل این بود که به نیاکان و پیشینیان خویش، بسیار مباهات و افتخار میکردند و گمانشان این بود که اگر خودشان آلوده باشند، به خاطر کمالات گذشتگانشان، مورد عفو قرار خواهند گرفت.
این آیه به آنان هشدار میدهد که شما مسئول اعمال خویش هستید، همچنانکه آنان مسئول کردههای خویش هستند.
در کتاب غرر الحکم از حضرت علی علیهالسّلام آمده است: «الشرف بالهمم العالیة لا بالرمم البالیة» شرافت و بزرگی به همّتهای عالی و بلند است، نه به استخوانهای پوسیدۀ نیاکان و گذشتگان.
در تاریخ میبینیم که افراد در سایۀ عمل خویش، آیندۀ خود را رقم میزنند.
زن فرعون اهل بهشت میشود، ولی همسر لوط در اثر بدکرداری، به دوزخ رهسپار میشود.
اینها نمونۀ عدالت و نظام حقِ پروردگار است.
در حدیثی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمود: ای بنیهاشم، مبادا سایر مردم برای آخرت خود کار کنند، ولی شما به انساب خود دل خوش کنید. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳۴:
۱. نسبت خویشاوندی، در قیامت کارساز نیست. «لَها ما کَسَبَتْ وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ»
۲. آیندۀ هر کس و هر جامعهای، در گرو عمل خود اوست. «وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۰۲ - ۲۱۲.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۷۳
و هو الذى خلق السماوات و الارض بالحق و يوم يقول كن فيكون قوله الحق و له الملك يوم ينفخ فى الصور عالم الغيب و الشهادة و هو الحكيم الخبير(۷۳)
ترجمه: ۷۳ - او كسى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و آن روز كه به آنها مى گويد موجود باش ، موجود مى شود، سخن او حق است و در آن روز كه در صور دميده مى شود حكومت مخصوص او است ، از پنهان و آشكار با خبر است و حكيم و آگاه مى باشد.
تفسیر اين آيه در حقيقت دليلى است بر مطالب آيه قبل و دليلى است بر لزوم تسليم در برابر پروردگار، و پيروى از رهبرى او، لذا نخست مى گويد: او خدائى است كه آسمانها و زمين را به حق آفريده است (و هو الذى خلق السماوات و الارض بالحق ). تنها چنين كسى كه مبدا عالم هستى است ، شايسته رهبرى مى باشد و بايد تنها در برابر فرمان او تسليم بود، زيرا همه چيز را براى هدف صحيحى آفريده است . منظور از حق در جمله بالا همان هدف و نتيجه و مصالح و حكمتها است يعنى هر چيزى را براى خاطر هدف و نتيجه و مصلحتى آفريد، در حقيقت اين جمله شبيه مطلبى است كه در سوره ص آيه 77 آمده آنجا كه مى فرمايد: و ما خلقنا السماء و الارض و ما بينهما باطلا: ما آسمان و زمين و آنچه در ميان آنها است بيهوده و بيهدف نيافريديم . سپس مى فرمايد: نه تنها مبدا عالم هستى او است ، بلكه رستاخيز و قيامت نيز به فرمان او صورت مى گيرد و آن روز كه فرمان مى دهد رستاخيز بر پا شود فورا بر پا خواهد شد (و يوم يقول كن فيكون ). بعضى احتمال داده اند كه منظور از اين جمله همان آغاز آفرينش و مبدا جهان هستى باشد كه همه چيز به فرمان او ايجاد شده است ، ولى با توجه به اينكه يقول فعل مضارع است ، و اينكه قبل از اين جمله اشاره به اصل آفرينش شده و همچنين با توجه به جمله هاى بعد ميتوان گفت كه اين جمله مربوط به رستاخيز و فرمان الهى در باره آن است همانطور كه در جلد اول صفحه 299 (ذيل آيه 117 بقره ) گفتيم منظور از جمله كن فيكون اين نيست كه خداوند يك فرمان لفظى به عنوان موجود باش صادر ميكند بلكه منظور اين است هر گاه اراده او به آفرينش چيزى تعلق گيرد، بدون نياز به هيچ عامل ديگرى ، اراده اش جامه عمل به خود ميپوشد، اگر اراده كرده است يك دفعه موجود شود، يك دفعه موجود خواهد شد و اگر اراده كرده است تدريجا موجود گردد، برنامه تدريجى آن شروع خواهد شد. بعد اضافه مى كند كه گفتار خداوند حق است يعنى همان طور كه آغاز آفرينش بر اساس هدف و نتيجه و مصلحت بود، رستاخيز نيز همانگونه خواهد بود. (قوله الحق ). و در آن روز كه در صور دميده مى شود و قيامت بر پا ميگردد، حكومت و مالكيت مخصوص ذات پاك او است (و له الملك يوم ينفخ فى الصور). درست است كه مالكيت و حكومت خداوند بر تمام عالم هستى از آغاز جهان بوده و تا پايان جهان و در عالم قيامت ادامه خواهد داشت و اختصاصى به روز رستاخيز ندارد، ولى از آنجا كه در اين جهان يك سلسله عوامل و اسباب در پيشبرد هدفها و انجام كارها مؤثر است گاهى اين عوامل و اسباب انسان را از خداوند كه مسبب الاسباب است غافل ميكند، اما در آن روز كه همه اين اسباب از كار ميافتد، مالكيت و حكومت او از هر زمان آشكارتر و روشنتر ميگردد، درست نظير آيه ديگرى كه مى گويد: لمن الملك اليوم لله الواحد القهار: حكومت و مالكيت امروز (روز قيامت ) براى كى است ؟ تنها براى خداوند يگانه پيروز است (سوره غافر - آيه 16). در باره اينكه منظور از (صور)كه در آن دميده مى شود چيست و چگونه اسرافيل در صور ميدمد تا جهانيان بميرند و بار ديگر در صور ميدمد تا همگى زنده شوند و قيامت بر پا گردد، در ذيل آيه 68 سوره زمر به خواست خدا مشروحا بحث خواهيم كرد، زيرا تناسب بيشترى با آن آيه دارد. و در پايان آيه اشاره به سه صفت از صفات خدا كرده ،خداوند از پنهان و آشكار با خبر است (عالم الغيب و الشهادة ). و كارهاى او همه از روى حكمت ميباشد، و از همه چيز آگاه است (و هو الحكيم الخبير). در آيات مربوط به رستاخيز غالبا به اين صفات خدا اشاره شده است كه او هم آگاه است و هم قادر و حكيم يعنى به مقتضاى علم و آگاهيش اعمال بندگان را ميداند و به مقتضاى قدرت و حكمتش به هر كس جزاى مناسب ميدهد.
خداوندا؛ بر من منّت بگذار با توکّل بر خودت، و سپردن امور به خودت، و پسندیدن تقدیراتت، و تسلیم برای دستوراتت، تا آنکه نه دوست داشته باشم آنچه به تأخیر می اندازی زودتر اتّفاق بیفتد، و نه آنچه جلو می اندازی تأخیر بیفتد، ای پروردگار جهانیان.
«کافی» ج ۲ ص ۵۸۱
بسم الله الرحمن الرحیم
بیان رحمت
لطائف عرفانی در ادعیۀ ائمّه علیهم السلام
علّامه آیةالله حسن زاده آملی
آن لطائف ذوقى و عرفانى، آن نكات سرّى كه در ادعيه و اوراد و مناجاتهاى ائمۀ اطهار ما پيدا مى شود در روايات نمى شود بدست آورد،
زيرا كه در روايات مخاطب مردم اند و با مردم به فراخور عقل آنها صحبت مى كردند و سخن مى گفتند؛
اما در مناجاتها و ادعيه در خلوتخانۀ عشق، با جمال و جلال مطلق به راز و نياز مى پرداختند كه آنچه گفتنى بود به زبان مىآوردند.
جهیزیهی کم سرشکستگی نیست مبادا بروید پول قرض کنید، #جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانوادهتان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیهاش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. نه این سرشکستگی نیست. بیانات امام خامنه ای در مراسم خطبه عقد زوجهای جوان؛ ۸۱/۳/۲۹
شهید عیسی ریگی راد شهادت: یازدهم آبان 1365، در اطراف فرودگاه زاهدان بر اثر سانحه هوایی سقوط هواپیمای c130 ارتش
شهید«عیسی ریگی راد» در قسمتی از وصیت نامه اش به خانواده خود می نویسد: در هر کاری صداقت را پیشه کنند و به جامعه و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمایند و تحت هیچ شرایطی رهبر و مسئولان نظام را فراموش نکنند و همیشه خدمتگزار آنها باشند و با مردم باشند با اخلاق نیکو رفتار نماینـد، از یاد خدا غافل نشوند و نمازشان را به وقت بخوانند. چون خواندن نماز انسان را از معصیت و گناه پاک می کند.
شهيد «مصيب دهقان» شهادت: 27 اسفند ماه سال 1361
بخشی از وصیت نامه: خداوند را شكرگزارم كه دانايىام داد كه خودم و او را بشناسم و راهم را انتخاب كنم. خداوند را شكر گزارم كه بينايىام داد كه جهان را با ديدهاى باز بنگرم و جهان بينى خود را انتخاب كنم... بارالها از تو مىخواهم كه رزمندگان اسلام، پويندگان راه حسين و يارى دهندگان و مبلغين و ناشرين كتب و ناطقين اسلام را در پناه خودت محفوظ بدارى. بارالهى از تو مىخواهم كه پاسداران برحق اسلام را يارى دهى. اى خداى مهربان از تو مىخواهم كه شهادت در راهت را نصيبم كنى و آن طور كه تو مىخواهى بشوم. بار خدايا فرزندانم را فرزندانى صالح و يارى دهنده امام زمان (عج) قرارده. بار خدايا از سرتقصيرات و گناهانم و اشتباهات اين بنده حقير و ذليل و مسكين درگذرى و مرا همنشين اصحابت قرار دهى.
شهید غلامرضا زورقی شهادت: چهارم خرداد 1367، در شلمچه
بخشی از وصیت نامه: خواهرانم زحمات شما همیشه در نظرم هست. شما باید زینبی زندگی کنید از فرهنگ غرب تقلید نکنید. شمایید که با حجاب خود به خون من بهاء می دهید …
شهید «غلامرضا مرزبان» شهادت: 24 اسفندماه 1363 در منطقه شرق دجله
بخشی از وصیت نامه: ای امت حزبالله! دست از این انقلاب و رهبر بر ندارید که به گمراهی خواهید افتاد و به عذاب خداوند دچار خواهید شد. پاسدار خون شهدا باشید.
شهید رجبعلی ادب هفدهم آذر ۱۳۴۵ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش حسن و مادرش هاجر نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. تعمیرکار خودرو بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سیزدهم اسفند ۱۳۶۴ در مریوان توسط نیروهای بعثی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش واقع است.
بخشی از وصیت نامه:
شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با عشق انتخابش میکند ...
شهید محمود دولتی مقدم شهادت: بیست و هفتم دی 1371، به عنوان فرمانده گردان امام حسن مجتبی (ع) در جاده زابل_زاهدان هنگام درگیری با اشرار
بخشی از وصیت نامه: زمزمه و نغمه ای غیر از اسلام را فرصت گسترش و رشد و پیشروی ندهید. زیرا که باعث به هدر رفتن زحمات چند صد ساله پیامبران امامان و انسان های شریف و مومن را در بر خواهد داشت ...
شهید «علی یاری»
شهادت: 15 فروردین 1367 در منطقه شاخ شمیران
خداوندا! به شهدای كربلا قسمت میدهم، ما را نيز جزو شهدا محسوب كن. چه كنم از روزی كه از عمرم سوال میشود؟ چه كنم روزی كه از نعمتهايت سوال میشود؟
...
حال كه بايد يك روزی بميريم و با اين ذلت، چرا مرگ را مغلوب خودمان نكنيم و با افتخار به سراغش نرويم و در عوض شهادت و رضوان خدا را بخريم. حالا كه خدا جانی را كه خودش به ما داده خريدار است، چرا نفروشيم؟ مگر ما چقدر میخواهيم زنده بمانيم؟
شهید «اکبر دهباشی» شهادت: بیست و چهارم فروردین 1370، در پاسگاه کوله سنگی زاهدان هنگام درگیری با اشرار
بخشی از وصیت نامه: خدایا چطور وقتی اسرائیل به مردم بی دفاع فلسطین حمله می کند، آمریکا از او پشتیبانی می نماید، ما مسلمانان برای چه این گونه خودخواه و بی معرفت و بی غیرت باشیم؟ ... برادران و خواهران مسلمان همکاران عزیز در راه اسلام لحظه ای درنگ نکنید، که اگر اسلام شکست بخورد، دیگر خبری از اسلام نیست ...
شهید«محمد حسین رافت» شهادت: بیست و دوم شهریور 1359، در سردشت
اما توصیه من به خانواده من این است که همیشه خوددار باشند و به مصائب حضرت زینب (س) فکر کنید. هیچ از جدایی من نگران مباشـیـد کـه اگـر مـن شهید شوم جای این دارد به پدرم تبریک بگویید. چون در راه اسلام شهید شده ام. خواهران و برادران من همیشه پیرو خط امام خمینی باشید و با حجاب خود راه اسلام و حضرت زینب (س) را ادامه دهید ...
شهید «محمد خانی» شهادت: نوزدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۶ در پاسگاه زید
بخشی از وصیت نامه: «ای کسانی که در پای مجالس روضه با ریختن اشک فریاد بر میآورید که ای کاش در کربلای حسین(ع) بودم و حسین(ع) را یاری میکردم. به هوش باشید که تاریخ تکرار شده است و اکنون اسلام نیاز به یاری شما دارد و هر سستی خیانت به اسلام و امام حسین(ع) است.»
شهید «حسین واحد اطربی»
شهادت: 16 فروردین 1367
بخشی از وصیت نامه: «شما ای خواهر عزیز و مهربان! از شما میخواهم که در شهادتم زینبوار حرکت کنید به خاطر اینکه اولین هدیه بود که در راه اسلام دادید، باید سربلند و سرفراز باشید و بدانید که حجاب اسلامی شما کوبندهتر از خون من است.»
شهید«عیسی راحتی» شهادت: بیست و چهارم اسفند 1360، در گیلان غرب
بخشی از وصیت نامه: خدایا شهادت برایم آرزوست پروردگارا با تــو پیمان می بندم که حتی یک لحظه را غنیمت شمرده و از آن یک لحظه جهت انهدام دشمن تلاش کنم انقدر بستیزم تا اگر سزاوار باشم شربت گوارای شهادت را بنوشم. خدایا شهادت برایم آرزوست ...
بخشی از وصیت نامه: پدر و مادر عزیزم، نماز را اول وقت بخوانید زیرا ستون و پایهی یکتاپرستی است. همیشه پشتیبان حق باشید حتی اگر به ضرر شما باشد. پشتیبان امام و ولایت فقیه و برای فرج و ظهور امام عصر (عج) دست به دعا باشید. تا آخرین قطره خون خود پاسدار و نگهبان جمهوری اسلامی باشید.
شهید «داود ابراهیمی» شهادت: سیام اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ در سومار
بخشی از وصیت نامه: خواهرانم! همانطوری که من راه حسین(ع) را در پیش گرفتهام شماها هم دنباله راه زینب (س) را ادامه بدهید. واجب شرعی بود بر ما جوانها که در دفاع از دین جد ما محمد (ص) بپا خیزیم ...
شهید «اشرفعلی ذوالفقاری کرباسکی»
شهادت: بیست و چهارم تیر 1361، در شلمچه
بخشی از وصیت نامه: پدر جان برایم غصه نخورید که من شهید می شوم چون من راه خدا را می پیمایم و در راه اسلام شهید می شوم اگر شهید شدم به مراد خودم رسیدم ... پدر اگر شهید شدم و بدنم را نیاوردند، ناراحت نشوی، چون کسی که برای جنگ می آید، جانش را فدای راه حسین(ع) و راه امام را می پیماید ...
بخشی از وصیت نامه: ای مادر و خواهر گرامی! دوست دارم كه در مرگ من همانند زينب(س) در مرگ برادرش، استقامت داشته باشيد و زينبوار با دشمنان اسلام مبارزه نماييد ... دوستان! به راه پاک رهبر روح الله ايمان داشته باشيد و در راه پيشبرد اهداف جمهوری اسلامی با وحدت هرچه بيشتر تلاش نماييد. مرا با همين لباس بسيجی به خاک بسپاريد تا منافقان و شيطان بزرگ بدانند كه من سرباز امام زمان(عج) و نايب بر حق او امام خمينی بودم. از خواهران شهيدپرور میخواهم كه فرزندان خود را به اخلاق نيكو آراسته نمايند زيرا كه اين كودكان اميدان امروز و به اهتزاز درآورندگان پرچم "لا اله الا الله" بر فراز كاخهای سفيد و سرخ در فردا هستند. از ملت شهيدپرور میخواهم كه دعای كميل، توسل و ساير دعاها را فراموش ننماييد و هميشه برای سلامتی رهبر دعا نماييد ...
شهید«مهدی خزائی»
شهادت: دوازدهم تیر 1365 در عملیات کربلای 1
بخشی از وصیت نامه: شهادت می دهم که محمد(ص) فرستاده خدا و علی (ع) امام بعد از او بوده و شما را به تقوا و حفظ شئون اسلامی و پیروی از ولایت فقیه وصیت می کنم ...
حدیث حضرت فاطمه الگوی امام زمان امام زمان علیه السلام فرمودند: وَ فی إِبْنَةِ رَسُولِ اللّهِ صلّى الله علیه و آله و سلم لی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛
دختر رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلم (فاطمه زهرا علیها السلام) براى من، اسوه و الگویى نیکو است. الغیبة طوسى، ص286، ح245 ؛ احتجاج، ج2، ص279 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص180، ح9 . شرح حدیث: شیخ طوسى رحمه الله، در کتاب الغیبة خویش، قصّهى مشاجرهى ابن ابى غانم قزوینى با جماعتى از شیعه دربارهى امر جانشینى امام عسکرى علیه السلام را نقل کرده است. ابن ابى غانم، به جانشینى براى حضرت امام عسکرى علیه السلام اعتقادى نداشت. عدّهاى از شیعیان نامهاى به حضرت مىنویسند و در آن مشاجرهاى را که میان ابن ابى غانم و جماعت شیعه ایجاد شد، یادآور مىشوند.
حضرت، در جواب نامه به خطّ مبارک خود، بعد از دعا براى عافیت شیعیان از ضلالت و فتنهها و درخواست روح یقین و عاقبت بخیرى آنان و تذکر به امورى چند، مىفرماید: فاطمه زهرا علیها السلام، دختر رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلم، براى من، در این مسأله، الگوى خوبى است.
در این که حضرت کدام گفتار یا رفتار حضرت زهرا علیها السلام را سرمشق خویش قرار دادهاند، احتمالهاى مختلفى بیان شده است. که در اینجا به سه مورد از آنها اشاره مىشود:
1. حضرت زهرا علیها السلام تا پایان عمر شریفش، با هیچ حاکم ظالمى بیعت نکرد. حضرت مهدى علیه السلام هم بیعت هیچ سلطان ستمگرى را بر گردن ندارد.
2. شأن صدور این نامه این است که برخى از شیعیان، امامت ایشان را نپذیرفتهاند. حضرت مىفرمایند: اگر مىتوانستم و مُجاز بودم، آن چنان مىکردم که حق بر شما کاملاً آشکار شود به گونهاى که هیچ شکّى براى شما باقى نماند؛ ولى مقتداى من حضرت زهرا علیها السلام است. ایشان، با این که حق حکومت از حضرت على علیه السلام سلب شد، هیچ گاه براى بازگرداندن خلافت، از اسباب غیرعادى استفاده نکرد. من نیز از ایشان پیروى مىکنم، و براى احقاق حقّم در این دوران، راههاى غیرعادى را نمىپیمایم.
3. حضرت در پاسخ نامه فرموده است: اگر علاقه و اشتیاق فراوان ما به هدایت و دستگیرى از شما نبود، به سبب ظلمهایى که دیدهایم از شما مردمان روى گردان مىشدیم. حضرت، با اشاره به حضرت زهرا علیها السلام مىخواهند بفرمایند، همان طورى که اذیت و آزارى که دشمنان نسبت به حضرت فاطمه علیها السلام روا داشتند و سکوتى که مسلمانان پیشه کردند، هیچ کدام سبب نشد که ایشان از دعا براى مسلمانان دست بکشد، بلکه دیگران را بر خود مقدم مىداشت، من نیز این ظلمها و انکارها را تحمّل مىکنم و از دلسوزى و راهنمایى و دعا و ... براى شما، چیزى فرو نمىگذارم.
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى علیه السلام، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
حدیث حق با ما اهل بیت است امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: الْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا، وَنَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا، وَالْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعُنا
حق با ما اهل بیت است و کناره گیرى عده اى از ما هرگز سبب وحشتمان نمى شود؛ چرا که ما دست پرورده هاى پروردگاریم، و دیگر مخلوقین خداوند، دست پرورده هاى ما هستند. الغیبة، شیخ طوسى، ص285، ح245 ؛ احتجاج، ج2، ص278 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص178، ح9 . شرح حدیث: این حدیث شریف را شیخ طوسى(رحمه الله)، با سند معتبر، از ابوعمرو عمرى، از امام زمان(علیه السلام) نقل کرده است.حضرت(علیه السلام) در این فقره از حدیث، به سه نکته اشاره مى فرماید: 1. تمام حقّ و حقیقت، با اهل بیت(علیهم السلام) و همراه با آنان است. باید توجه داشت که جمله ى «الحقّ معنا» با جمله ى «اهل البیت مع الحق» فرق مى کند؛ زیرا مفهوم جمله ى نخست آن است که اهل بیت(علیهم السلام) محور اساسى براى تشخیص حقّ از باطل اند و براى شناخت این دو از هم دیگر باید به سنّت و رفتار و کردار آنان رجوع کرد؛ بر خلاف مفهوم جمله ى دوم. همین معنا، از حدیث «علیّ مع الحقّ والحقّ مع علیّ»[1] نیز استفاده مى شود. 2. کسى که حقّ با اوست نباید از اِعراض دیگران از او و تنها ماندنش، به وحشت بیفتد و به کمى یا زیادى طرف داران خود نگاه کند. حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) به هشام مى فرماید: اى هشام! اگر در دست تو گردویى است و همه ى مردم مى گویند که آن دُرّ است، براى تو نفعى ندارد؛ زیرا تو مى دانى که در دستت گردو است؛ و نیز اگر در دست تو دُرّ است، و مردم مى گویند گردو است، به تو ضررى نمى رسد؛ زیرا تو مى دانى که آن چه در دست توست دُرّ است[2]. هم چنین امام على(علیه السلام) مى فرماید: در راه هدایت، از کمى اهل آن وحشت نکنید[3]. 3. درباره ى جمله ى سومى که در این حدیث آمده است، دو تفسیر متفاوت وجود دارد که مانعى در جمع این دو نیست. در ذیل به آن ها اشاره مى کنیم: الف) همانا اهل بیت(علیهم السلام)، در عقاید و اعمال دینى، محتاج به مردم نیستند، و آن چه از جانب خداوند به واسطه ى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)به آنان رسیده است، آنها را کفایت مى کند؛ در حالى که امّت، در این امور، محتاج به اهل بیت اند، و تنها رجوع به کتاب و سنّت، آنان را کفایت نمى کند، و بدون مراجعه به اهل بیت(علیهم السلام) قطعاً گمراه و هلاک مى شوند. ب) نعمت هاى خداوند بر اهل بیت(علیهم السلام)، مباشرتاً و بدون واسطه ى کسى نازل مى گردد، در صورتى که نعمت هایى که خداوند بر مردم نازل مى کند، بدون واسطه ى اهل بیت(علیهم السلام)نخواهد بود.
پی نوشت ها: [1]. احتجاج، ج1، ص97 ؛ بحارالأنوار، ج29، ص243، ح11 . [2]. تحف العقول، ص386 ؛ بحارالأنوار، ج75، ص300، ح1 . [3]. نهج البلاغه، حکمت201 ؛ بحارالأنوار، ج64، ص158، ح1 . منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
اوصیا کسانى هستند که خداوند متعال، دینش را با آنان زنده مى کند، و نورش را با آنان کاملاً مى گسترد و سیطره مى دهد. خداوند میان آنان و برادران و عموزادگان و دیگر خویشاوندانشان تفاوت آشکارى گذاشته است که به سبب آن، حجّت از غیر حجّت، و امام از مأموم، شناخته مى شود. آن تفاوت آشکار این است که آنان را از گناهان محفوظ و مصون داشته، از عیوب مبرّا کرده، از پلیدى پاک گردانیده، از اشتباه منزهشان داشته، آنان را خزانه داران علم و حکمت و پرده داران سرّ خود قرار داده و آنان را با دلیل ها تأیید کرده است. اگر این گونه نبود، همه ى مردم با هم یکسان بودند و هر کس مى توانست ادعاى امامت کند که در این حال، حقّ از باطل و عالم از جاهل، تشخیص داده نمى شد. الغیبة، طوسى، ص288، ح246؛ احتجاج، ج2، ص280؛ بحارالأنوار، ج53، ص194و195، ح21. شرح حدیث: این کلمات، از جمله مطالبى است که امام زمان(علیه السلام) در جواب نامه ى احمد بن اسحاق مرقوم داشته است. آن حضرت(علیه السلام) بعد از اشاره به نکاتى چند، به حقیقت و شأن و مقام امامت و امام پرداخته و خصوصیاتى را براى امام بیان فرموده است، تا سبب تمایز امام حق از مدعى دروغین امامت باشد: 1. امام کسى است که به سبب او دین خدا زنده خواهد ماند؛ زیرا او است که در هنگام اختلافات و وقوع فتنه ها و شبهه ها، حقّ را از باطل تشخیص مى دهد و مردم را به دین واقعى هدایت مى کند. 2. نور خدا که با رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) شروع شد، با امام تمام و کامل مى شود. 3. خداوند متعال، در ذریه ى پیامبر، براى تمیز امام از بقیه ى افراد، اوصافى اختصاصى براى امام قرار داده است، تا مردم، در امر امامت، دچار شبهه نشوند، خصوصاً هنگامى که بعضى از ذریه ى پیامبر، ادعاى دروغین امامت مى کنند. برخى از این ویژگى ها، عصمت از گناهان، دورى از عیوب، طهارت از پلیدى، نزاهت و پرهیز از اشتباه و ... است. اگر این ویژگى ها نبود، هر کس مى توانست ادعاى امامت کند و بدین سان، حق و باطل جدا شدنى نبودند و در نتیجه، دین الهى بر جهانیان حاکم نمى شد.
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
حدیث ائمه پناهگاه خلق امام زمان(علیه السلام) أَوَ ما رَأَیْتُمْ کَیْفَ جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ مَعاقِلَ تَأْوُونَ إِلَیْها، وَأَعْلاماً تَهْتَدُونَ بِها مِنْ لَدُنْ آدَمَ(علیه السلام
آیا ندیدید که چگونه خداوند براى شما، ملجأهایى قرار داد که به آنان پناه برید و عَلَم هایى قرار داد تا با آنان هدایت شوید، از زمان حضرت آدم(علیه السلام) تا کنون. الغیبة، شیخ طوسى، ص286، ح245 ؛ احتجاج، ج2، ص278 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص179، ح9 . شرح حدیث: این عبارت، قسمتى از توقیعى است که از ناحیه ى حضرت، به خاطر اختلاف میان ابن أبى غانم قزوینى و جماعتى از شیعیان صادر شده است. ابن ابى غانم معتقد بود که براى امام حسن عسکرى(علیه السلام) جانشینى نیست و امامت به ایشان ختم شده است. گروهى از شیعیان، به حضرت مهدى(علیه السلام)نامه مى نویسند و داستان را باز مى گویند. از ناحیه ى حضرت نامه اى صادر مى شود که حدیث فوق بخشى از آن است. امام زمان(علیه السلام) بعد از سفارش هاى زیاد در دورى از تردید و شک در امر امامت و وصایت و جانشینى، مى فرمایند: مسئله ى وصایت، در طول تاریخ بشریت، ثابت است و تا انسان وجود دارد، زمین، خالى از حجّت نیست. حضرت مى فرماید: تاریخ را بنگرید! آیا زمانى را خالى از حجّت دیده اید که اینک اختلاف کرده اید؟ حضرت، در این قسمت از حدیث، براى امامت، دو فایده برشمرده است: یکى، ملجأ و پناه مردم در گرفتارى ها، و دیگرى هدایت کردن مردم به دین الهى؛ زیرا امام معصوم(علیه السلام) نه تنها هدایتگر مردم به شریعت و دین الهى است، بلکه در مسائل مادّى و دنیوى نیز حلاّل مشکلات مختلف آنان خواهد بود.
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
حدیث وجوه سه گانه علم ائمه امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: عِلْمُنا عَلى ثَلاثَةِ أَوْجُه: ماض وَغابِر وَحادِث، أَمَّا الْماضی فَتَفْسیرٌ، وَأَمَّا الْغابِرُ فَمَوْقُوفٌ، وَأَمَّا الْحادِثُ فَقَذْفٌ فیِ الْقُلُوبِ، وَنَقْرٌ فی الاَْسْماعِ، وَهُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنا، وَلا نَبیَّ بَعْدَ نَبِیِّنا
علم ما اهل بیت(علیهم السلام) بر سه نوع است: علم به گذشته و آینده و حادث. علم گذشته، تفسیر است؛ علم آینده، موقوف است و علم حادث، انداختن در قلوب، و زمزمه در گوش هاست. این بخش، بهترین علم ماست و بعد از پیامبر ما، رسول دیگرى نخواهد بود. دلائل الإمامة، ص524، ح495 ؛ مدینة المعاجز، ج8، ص105، ح2720 . شرح حدیث: این عبارت، بخشى از جواب امام زمان(علیه السلام) به سؤال على بن محمّد سمرى درباره ى علم امام است. مرحوم مجلسى(رحمه الله) در مرآة العقول، در تفسیر این سه نوع علم مى فرماید: علم ماضى یعنى علمى که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)براى اهل بیت(علیهم السلام)تفسیر کرده اند؛ نیز شامل علومى است از وقایع گذشته درباره ى انبیا و امّت هاى پیشین، و حوادثى که براى آنان اتّفاق افتاده و خبر از شروع امور و عوالم است. مراد از «غابر»، علومى است که به امور آینده تعلّق مى گیرد؛ زیرا، غابر به معناى «باقى» است. مراد از غابر خبرهاى حتمى است که مربوط به آینده ى جهان است. و بدین سبب امام آن را به «موقوف» تفسیر کرده اند که علومى که تعلق به آینده ى جهان دارد، مختصّ به اهل بیت(علیهم السلام)است. موقوف، یعنى «مخصوص». مراد از علم حادث، علمى است، که به تجدد احوال موجودات، تجدّد پیدا مى کند، ویا تفصیل مجملات است ... مراد از «قذف در قلوب»،الهام الهى بدون واسطه ى ملک است. مراد از «نقر در اسماع» الهام الهى است به واسطه ى ملک. دلیل افضلیّت نوع سوم این است که الهام ـ با واسطه یا بدون واسطه ـ به اهل بیت(علیهم السلام)اختصاص دارد. از آن جا که ادعاى الهام الهى، ممکن است انسان را به توهّم نبوّت بیندازد، حضرت در پایان به این نکته اشاره دارد که پس از پیامبر ما، پیامبرى نخواهد آمد[1].
پی نوشت: [1]. ر.ک: مرآة العقول، ج3، ص136و137 . منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
دل هاى ما ظروفى براى خواست خداوند است. اگر خدا چیزى را اراده کند و بخواهد، ما نیز اراده کرده، خواهیم خواست. خداوند متعال مى فرماید: و شما نمى خواهید مگر این که خداوند بخواهد. الغیبة طوسى، ص247، ح216 ؛ الهدایة الکبرى، ص359 ؛ کشف الغمة، ج3، ص303 ؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص459 ؛ دلائل الامامة، ص506 ؛ بحارالأنوار، ج25، ص337، ح16. شرح حدیث: امام زمان(علیه السلام) در این کلام، در ردّ مقصِّره[1] و مفوّضه[2]، خطاب به کامل بن ابراهیم مى فرماید: آنان دروغ مى گویند، بلکه قلوب ما ظرف هایى است از براى خواست خداوند. هر چه او بخواهد، ما مى خواهیم، و در مقابل خواست خداوند، از خود اراده و خواست مستقلى نداریم. در حدیثى از امام کاظم(علیه السلام) آمده است: همانا خداوند قلوب امامان را در مسیر اراده ى خود قرار داده است؛ پس هر گاه خداوند متعال چیزى را بخواهد، آنان آن چیز را مى خواهند؛ و این سخن خداوند متعال است که مى فرماید: و شما نمى خواهید مگر این که خداوند بخواهد.[3] از این کلامِ امام زمان(علیه السلام) نکاتى استفاده مى شود که به چند مورد از آن ها اشاره مى کنیم: 1. قلب ها ظروف واردات خواسته هاى الهى یا شیطانى است. 2. امامان معصوم اند؛ زیرا اراده ى اهل بیت(علیهم السلام)، همان اراده ى الهى است، کسى که چنین باشد، از مقام عصمت برخوردار است. 3. اراده ى اهل بیت(علیهم السلام) بر اراده ى خداوند پیشى نمى گیرد و نیز از آن تأخیر نمى افتد. ما نیز باید نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) چنین باشیم. 4. بدون تعلّق اراده ى خداوند به چیزى، اهل بیت(علیهم السلام)اراده ى آن چیز را ندارند.
پی نوشت: [1]. «مقصّره» کسانى هستند که براى اهل بیت، از ولایت خدا، چیزى را قائل نیستند. [2]. «مفوّضه» گروهى از مسلمانان اند که معتقدند، خداوند، بعد از خلقت عالم، اراده ى خود را به امامان واگذار کرده و آنان، به هر نحو که بخواهند، در این عالم تصرّف مى کنند. [3]. تفسیر على بن ابراهیم، ج2، ص409 ؛ بصائر الدرجات، ص537، ح47 ؛ بحارالأنوار، ج5، ص114، ح44 . منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
حدیث نماز بگذار و بینى ابلیس را به خاک بمال امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: ما أَرْغَمَ أَنْفَ الشَّیْطانِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلاةِ، فَصَلِّها وَأَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیْطانِ
هیچ چیز به مانند نماز، بینى شیطان را به خاک نمى ساید، پس نماز بگذار و بینى ابلیس را به خاک بمال. کمال الدین، ج2، ص520، ح49 ؛ فقیه، ج1، ص498، ح1427 ؛ تهذیب الأحکام، ج2، ص175، ح155 ؛ الإستبصار، ج1، ص291، ح10 ؛ الغیبة، طوسى، ص296، ح250 ؛ احتجاج، ج2، ص298 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص182، ح11 ؛ وسائل الشیعة، ج4، ص236، ح5023 . شرح حدیث: این کلام از پاسخ هایى است که از ناحیه ى مقدّس امام زمان(علیه السلام)، در جواب مسائل ابى الحسین جعفر بن محمّد اسدى، صادر شده است. از این حدیث استفاده مى شود که به خاک مالیدن بینى شیطان (غلبه بر شیطان) اسباب متعدّدى دارد که بهترین آنها نماز است؛ زیرا نماز، مشتمل بر انقطاع از خلق و توجه تامّ به خداوند متعال و ذکر و یاد اوست. خداوند متعال مى فرماید: (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری)[1]؛ نماز را براى یاد من برپا دار. نمازى که چنین باشد، انسان را از فحشا و منکرات باز مى دارد، و در نتیجه، انسان بر هواى نفس و شیطان غالب مى گردد.
پی نوشت: [1]. سوره ى طه، آیه ى 14 . منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
عقوبت به تاخیر انداختن نماز صبح امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَداةَ إِلى أَنْ تَنْقَضیِ الْنُجُومْ
ملعون و نفرین شده است کسى که نماز صبح را عمداً تأخیر بیندازد، تا موقعى که ستارگان ناپدید شوند.». الغیبة، طوسى، ص271، ح236 ؛ احتجاج، ج2، ص298 ؛ بحارالأنوار، ج52، ص16، ح12 ؛ وسائل الشیعة، ج4، ص201، ح4919 . شرح حدیث: این حدیث قسمتى از توقیعى است که در جواب سؤال محمّد بن یعقوب از ناحیه ى مقدسه رسیده است. امام زمان(علیه السلام)در این توقیع تأکید فراوانى بر نماز اوّل وقت کرده و کسانى را که تا روشن شدن هوا و ناپدید شدن ستاره ها نماز صبح را به تأخیر مى اندازند، نفرین شده دانسته است. از این حدیث و احادیث دیگر استفاده مى شود که نماز سه وقت دارد: 1. وقت فضیلت: که همان اول وقت نماز است و از آن در روایات به «رضوان اللّه» تعبیر شده و بهترین وقت براى نماز همین وقت است؛ زیرا: الف) در این وقت است که دستورِ به جاى آوردن نماز از جانب خداوند متعال صادر شده و اهمیّت دادن به دستورهاى الهى و زودتر انجام دادن آن مطلوب است. ب) نماز در حقیقت ارتباط موجود محدود و سراپا محتاج با موجود نامحدود، و بهره بردارى از اوست، که این در حقیقت به نفع انسان است، و سرعت و فوریت در آن مطلوب است. ج) امام زمان(علیه السلام) در اوّل وقت نماز مى خواند، و کسانى که در این موقع نماز بخوانند، به برکت نماز آن حضرت(علیه السلام)، خداوند نمازشان را قبول خواهد کرد؛ البته اختلاف افق ها تأثیرى در این موضوع ندارد؛ به عبارت دیگر، منظور انجام نمازها در زمان واحد نیست، بلکه مقصود اتحاد در یک عنوان واحد، یعنى «اداى نماز در اول وقت» است، منتها هر کسى بر حسب افق خودش. 2. آخر وقت: که در روایات با تعبیر «غفران اللّه» آمده است. تأخیر نماز از اوّل وقت به آخر وقت، مذموم است؛ لذا امام زمان(علیه السلام) چنین شخصى را ملعون و دور از رحمت خدا دانسته است. در روایتى دیگر از امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم: به جاى آوردن نماز در اول وقت موجب خشنودى خداست و به جاى آوردن آن در آخر وقت گناه، ولى مورد عفو و مغفرت خداوند است.[1] 3. خارج از وقت: به جا آوردن نماز در خارج از وقت آن است، که اصطلاحاً از آن به «قضا» تعبیر مى شود. اگر کسى نماز خود را در داخل وقت آن به جاى نیاورد، باید قضاى آن را به جاى آورد؛ و این به امر و دستور جدید است. حال اگر عمداً نماز را تا پایان وقت به تأخیر انداخته معصیت کرده است و باید از آن توبه کند و الاّ مورد عقوبت خداوند متعال قرار مى گیرد؛ ولى اگر از روى سهو و نسیان بوده و در آن قصورى نداشته باشد، مورد عقوبت الهى نخواهد بود.
پی نوشت: [1]. فقیه، ج1، ص217، ح651 ؛ بحارالأنوار، ج79، ص351، ح23 . منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
سجده ى شکر، از لازم ترین و واجب ترین مستحبات الهى است ... همانا، فضیلت دعا و تسبیح پس از واجبات بر دعاى بعد از نوافل، همانند فضیلت واجبات بر نوافل است. سجده، دعا و تسبیح است. احتجاج، ج2، ص308 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص161، ح3 ؛ و وسائل الشیعة، ج6، ص490، ح8514 . شرح حدیث: حدیث شریف، قسمتى از پاسخ امام مهدى(علیه السلام) به سؤال هاى محمّد بن عبداللّه حمیرى است. حضرت، در این کلام، به اهمیّت یکى از مستحبات، یعنى سجده ى شکر اشاره مى کند و بعد از آن به دعا و تسبیح بعد از فرایض پرداخته، فضیلت آن را مانند فضیلت فریضه بر نوافل مى داند و نیز اصل سجده و قرار دادن پیشانى بر خاک را در اجر و ثواب به منزله ى دعا و تسبیح مى داند. از بررسى آیات و احادیث به دست مى آید که همه ى واجبات و یا همه ى مستحبات، در یک سطح و اندازه نیستند؛ مثلاً اهمیّت نماز، در میان واجبات، از همه بیش تر است؛ زیرا، قبولى اعمال، به قبول شدن نماز بستگى دارد. در میان مستحبات ـ برابر این حدیث ـ اهمیّت سجده ى شکر، از همه ى مستحبات بیش تر است. شاید علّت، این باشد که سجده ى شکر، کلید افزایش و تداوم نعمت است؛ یعنى هر گاه انسان با دیدن و یا رسیدن به نعمتى، شکر گزارد، آن نعمت تداوم مى یابد و نعمت هاى دیگر نیز نازل مى گردند. این نکته در قرآن به صراحت آمده است: (لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاََزیدَنَّکُمْ)[1]؛ اگر شکر نعمت به جاى آورید، بر نعمت شما مى افزایم. حضرت(علیه السلام) در این حدیث به چند نکته اشاره مى فرماید: 1. سجده ى شکر، زمان و مکان خاصّى ندارد، ولى با توجّه به این حدیث، بهترین زمان براى این کار بعد از نمازهاى واجب و نوافل است. 2. سجده کمال انسان و نهایت خضوع در برابر خداوند متعال است، در این هنگام است که انسان خود را نمى بیند و تمام عظمت و بزرگى را از آن خداوند مى داند؛ لذا این حالت، بهترین حالت براى بنده است، خصوصاً هنگامى که توأم با ذکر و شکرگزارى لفظى و قلبى باشد. 3. ثواب دعا و تسبیح بعد از نمازهاى واجب، از ثواب دعا و تسبیح پس از نمازهاى نافله خیلى بیش تر است، همان گونه که فضیلت فرایض از نوافل بیش تر است. 4. حضرت(علیه السلام) با بیان این که سجده، دعا و تسبیح است، مى فهماند که خود سجده هم یک نوع تسبیح و دعاست و همان گونه که ذکرِ پس از نماز، مطلوب است، سجده کردن هم کارى مستحب است؛ زیرا غایت و هدف از دعا و تسبیح، خضوع و خشوع و تذلّل براى خداوند متعال است، و شکّى نیست که این غایت، در سجده، به نحو اتمّ و اکمل است.
پی نوشت: [1]. سوره ى ابراهیم، آیه ى7 . منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
در فضیلت تسبیح تربت امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: مِنْ فَضْلِه، أَنَّ الرَّجُلَ یَنْسى التَّسْبیحَ وَیُدیرُ السُّبْحَةَ فَیُکْتَبُ لَهُ التَّسْبیحُ
از فضایل تربت حضرت سیّدالشهداء(علیه السلام)آن است که چنان چه تسبیح تربت حضرت در دست گرفته شود، ثواب تسبیح و ذکر را دارد، گر چه دعایى هم خوانده نشود. احتجاج، ج 2، ص 312؛ بحار الأنوار، ج 53، ص 165، ح4. شرح حدیث: این حدیث از جمله پاسخ هایى است که امام زمان(علیه السلام) در جواب سؤال هاى محّمد بن عبداللّه حمیرى بیان فرموده اند. او در سؤالى از حضرت(علیه السلام) مى پرسد: آیا جایز است که از خاک قبر امام حسین(علیه السلام)تسبیح بسازیم؟ آیا در آن فضیلتى هست؟ حضرت(علیه السلام) ابتدا در جواب سؤال مى فرماید: تسبیح خود را از تربت مزار امام حسین(علیه السلام)بسازید و با آن خداوند را تسبیح نمایید؛ زیرا براى تسبیح، چیزى بهتر از تربت امام حسین(علیه السلام)نیست. از جمله فضایل این تربت این است که اگر کسى ذکر را فراموش کند و تسبیح تربت را فقط در دست خود بگرداند، براى او ثواب ذکر تسبیح نوشته مى شود. درباره ى فضیلت تسبیح با تربت حسینى، شایسته است به دو نکته اشاره کنیم: 1. تربت امام حسین(علیه السلام) از جمله تربت هایى است که خداوند متعال آن را مبارک گردانیده است؛ زیرا از قطعه زمینى است که جسد پاک و مطهّر حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) را در برگرفته است. از جمله اغراض و مقاصد عالى در استحباب تسبیح با تربت حسینى، آن است که وقتى شخص تسبیح کننده ى با تربت، آن را در دست مى گیرد، به یاد فداکارى امام حسین(علیه السلام) در پیشگاه خداوند مى افتد و این که چگونه یک انسان مى تواند در راه عقیده و مبدأ، این گونه فداکارى و با ظالمان مقابله کند. انسان در این حال به یاد آن ارواح پاک و مقدّس و مطهّرى مى افتد که در راه معشوق حقیقى فدا شدند و به ملکوت اعلى پرکشیدند. در این هنگام و با این تفکّر، حالت خضوع و خشوع در او ظاهر شده، دنیا و آن چه در آن است در نظر او حقیر جلوه مى کند، و حالت عرفانى و معنوى خاصّى در نفس او پدید مى آید و این به خاطر توسل و ارتباط با امام حسین(علیه السلام)از طریق تربت اوست؛ از این رو در روایات مى خوانیم که سجده بر تربت حسینى حجاب هاى هفت گانه را پاره مى کند. 2. یکى دیگر از آثار و برکات تسبیح با تربت امام حسین(علیه السلام) ـ که اهل بیت(علیهم السلام)در پى آن بودند ـ شناساندن مظلومیّت امام حسین(علیه السلام) به مردم است؛ زیرا شخص نمازگزار هر روز بعد از نماز و بهره مندى از آن، هنگامى که چشمش به تربت حسینى مى افتد، به یاد امام حسین(علیه السلام)و فداکارى هاى او و اصحاب و اهل بیتش مى افتد؛ و معلوم است که یادآورى چنین الگوهایى ـ از حیث روان شناسى ـ اثر تربیتى و معنوى عجیبى در نفس انسان مى گذارد، انسان ها را حسینى بار مى آورد و روح و خون حماسه ى حسینى را در وجود انسان به جنبش مى آورد.
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
«ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» هر (حکم و) آیهای را نسخ کنیم و یا (نزول) آن را به تأخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را میآوریم، آیا نمیدانی که خدا بر هر چیزی قادر است؟ نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۶:
کلمۀ «نُنْسِها» از مصدر «انساء» بهمعنای تأخیر انداختن یا حذفکردن است. بدینمعنا که نزول آیه به تأخیر افتد و پس از مدّتی نازل شود.
این آیه در مقام پاسخ به تبلیغات سوء یهود است. آنان سؤال میکردند چرا در اسلام برخی قوانین تغییر پیدا میکند؟ چرا قبله از بیتالمقدّس به کعبه تغییر یافت؟ اگر اوّلی درست بود، پس دستور دوّم چیست؟ و اگر دستور دوّم درست است، پس اعمال قبلی شما باطل است. پاسخ قرآن به ایرادهای یهود، مبنی بر علت تغییر در برخی از قوانین:
قرآن با این آیه، به این ایرادها پاسخ میگوید:
ما هیچ حکمی را نسخ نمیکنیم یا آن را به تأخیر نمیاندازیم؛ مگر بهتر از آن یا همانندش را جانشین آن میسازیم.
آنان از اهداف و آثار تربیتی، اجتماعی و سیاسی احکام غافل هستند.
همانگونه که پزشک برای بیمار در یک مرحله دارویی تجویز میکند، ولی وقتی حال مریض کمی بهبود یافت، برنامۀ دارویی و درمان او را تغییر میدهد.
یا معلّم با پیشرفت درس دانشآموز، برنامۀ درسی او را تغییر میدهد،
خداوند نیز در زمانها و شرایط مختلف و متفاوت، برنامههای تکاملی بشر را تغییر میدهد.
یکی از مصادیق آیه، استمرار امامت در جامعه و جانشینی هر امام به جای امام قبلی است،
چنانکه در حدیثی ذیل این آیه میخوانیم: هر امامی از دنیا میرود، امام دیگر جانشین او میشود. «نخبة التفاسیر» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۶:
۱. انسان همراه با نیازهای فطری و ثابت خویش، گاهی در شرایط خاصّ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی نیز قرار میگیرد.
در این موارد در کنار قوانین و مقررات و احکام ثابت، باید دستور العملهای متغیّر داشته باشد که از طریق نسخ یا فرمان پیامبر و جانشینان او به مردم ابلاغ شود. «ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ»
۲. تغییر احکام، دلیل بر شکست طرح قبلی نیست، بلکه نشانۀ توجّه به مسائل جدید و تغییری حکیمانه است؛ همانند تغییر کتاب و معلّم. «ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ» «نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها»
۳. در ظاهر دستورها متغیّر و انبیاء متعدّدند؛ ولی لطف خدا همواره یکسان است. «مِثْلِها»
۴. جعل احکام و همچنین تغییر و تأخیر آنها، به دست خداست. «نَنْسَخْ»، «نُنْسِها»
۵. همواره باید بهتر جایگزین شود، نه پستتر. «نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها»
۶. اسلام هرگز بنبست ندارد. بعضی از قوانین، قابل تغییر است. «نَنْسَخْ»، «نُنْسِها»
۷. تغییر قانون، علاوهبر زمینههای گوناگون و پیدا شدن مصالح جدید، نیاز به قدرت دارد. «نَنْسَخْ» «أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۷ - تفسیر نور:
«أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ» آیا ندانستی که حکومت آسمانها و زمین از آن خداست؟ (و او حق دارد هرگونه تغییر و تبدیلی را به مقتضای حکمت و حاکمیّت خود، در قوانین و احکام به وجود آورد.) و جز خدا برای شما هیچ یاور و سرپرستی نیست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۷:
آنانکه دربارۀ تغییر بعضی احکام و دستورات اعتراض و ایراد میکنند، توجّه به حاکمیّت مطلق خداوند ندارند.
حاکمیّت خداوند دائمی و ذاتی و عمومی است، ولی غیر خدا، حاکمیّت و حکومتش محدود، موقّتی، قراردادی و غیر ذاتی است.
بنیاسرائیل از حاکمیّت الهی چنین تصوّر نادرستی داشته و خدا را نسبت به اعمال حاکمیّت، دستبسته میدانسته و میگفتند: «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» « مائده، ۶۴»، درحالیکه دست خداوند در آفرینش و خلقت و همچنین در وضع و جعل قوانین و تغییر و تحوّل آنها باز است.» «بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ»
خداوند میتواند هر گاه اراده کند، در آفرینش ایجاد تغییر کند.
مثلًا آب را تلخ کند «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً» «واقعه، ۷۰»؛
و یا درختان را خشک سازد «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً» «واقعه، ۶۵»؛
بالاتر از همه، تمامی مردمان را نابود و گروه دیگری را بیافریند «إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ» «ابراهیم، ۱۹».
چنانکه به گروهی از بنیاسرائیل فرمود: «کُونُوا قِرَدَةً خاسِئِینَ» «بقره، ۶۵» یعنی شما به شکل بوزینهگان درآیید و آنان از شکل انسانی به صورت بوزینهگان درآمدند.
این نوع تغییر و تحوّل را بنیاسرائیل در طول تاریخ زندگانی خویش بارها دیده است، خشک شدن دریا برای عبور آنان، اژدها شدن عصای حضرت موسی علیهالسّلام، شکافته شدن سنگها و جاری شدن آب، چگونه است این همه را با چشم خود دیدهاند، ولی اکنون با تغییر مختصری در احکام و دستورات بهانه گیری میکنند؟ پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۷:
۱. حقّ حاکمیّتِ همیشگی و مطلقِ آسمانها و زمین، مخصوص خداوند است. «لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
۲. تغییر قوانین، مخصوص خداوندی است که حاکمیّت آسمانها و زمین را دارد. لذا شائبۀ هیچ هوس یا ترسی در این تغییرها نیست. «ما نَنْسَخْ» «لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ»
۳. راضی کردن دیگران که بهانهگیر و لجوج هستند، برای شما ارزش نباشد؛ چون غیر از خداوند کسی شما را یاوری و سرپرستی نخواهد کرد. «ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ» تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۱۰۸ - تفسیر نور:
«أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ کَما سُئِلَ مُوسی مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ» آیا بنا دارید از پیامبرتان سؤالات و درخواستهایی (نابهجا) بکنید، آنگونه که پیش از این، موسی (از طرف بنیاسرائیل) مورد سؤال قرار گرفت، و هر کس (با این بهانهجوییها از ایمان سرباز زند و) کفر را با ایمان مبادله کند، پس قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۸:
با توجّه به خود آیه و آنچه از شأن نزولها برمیآید، برخی از مسلمانان ضعیف الایمان و بعضی از مشرکان، از پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله تقاضاهای نامربوط و غیر منطقی داشتند.
مثلًا تقاضا میکردند برای ما نامهای از سوی خداوند بیاور! و یا نهرهایی را برای ما جاری ساز.
و برخی دیگر همانند بنیاسرائیل میگفتند: خداوند را آشکارا به ما نشان بده تا با چشم او را ببینیم و به او ایمان بیاوریم!
آوردن معجزه و اتمام حجّت، برای صدق دعوت پیامبر لازم است، ولی انجام دادن هر درخواستی، طبق هوس و میل هر فردی که از راه میرسد، درست نیست.
یک مهندس یا نقاش برای اثبات مهارت خویش، چند نمونه کار ارائه میدهد، ولی ضرورت ندارد برای هر کسی خانهای بسازد یا تابلویی بکشد!
بازگویی مشکلات و تاریخ انبیا، برای دلداری دادن به پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله است، که اگر افرادی از تو سؤال و درخواست نامعقول دارند، از انبیای پیشین نیز از همین قبیل درخواستها میکردند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۸:
۱. از سؤالات و درخواستهای بیجا بپرهیزید که گاهی زمینهساز کفر است. «أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا» «وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ»
۲. خطراتی که پیروان دیگر ادیان را تهدید کرده، مسلمانان را نیز تهدید میکند. «تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ کَماسُئِلَ مُوسی»
«وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» بسیاری از اهل کتاب (نهتنها خودشان ایمان نمیآورند، بلکه) از روی حسدی که در درونشان هست، دوست دارند شما را بعد از ایمانتان به کفر بازگردانند، با اینکه حق (بودن اسلام و قرآن) برای آنان روشن شده است، ولی شما (در برابر حسادتی که میورزند، آنها را) عفو کنید و درگذرید تا خداوند فرمان خویش بفرستد، همانا خداوند بر هر کاری تواناست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۹:
«عفو» یعنی بخشیدنِ خلاف، «صفح» یعنی نادیدهگرفتنِ خلاف.
دشمن که در دل آرزوی کفر شما را دارد، در عمل از هیچ توطئه و نقشهای خودداری نخواهد کرد.
روشهای اقدام آنها همان طرح سؤالات بیجا، وسوسهها، القای شبهات و میباشد که باید نسبت به آنها هوشیار بود. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۹:
۱. نسبت به روحیّات و برنامههای دشمنان خود، مواظب باشید. «وَدَّ» «یَرُدُّونَکُمْ»
۲. در برخورد با دشمن نیز باید انصاف داشت. «وَدَّ کَثِیرٌ» آیه میفرماید: بسیاری از اهل کتاب چنین هستند، نه همۀ آنان.
۳. شعلۀ حسادت، چنان خطرناک است که بعد از علم و آگاهی نیز فرو نمینشیند. «حَسَداً» «مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»
۴. شما با ایمان آوردن به اسلام، عظمت و عزّتی مییابید که دشمنان به شما رشک و حسد میورزند و میخواهند شما به جهل، شرک و تفرقۀ زمان جاهلیّت برگردید. «وَدَّ کَثِیرٌ» «لَوْ یَرُدُّونَکُمْ»
۵. با مخالفان نباید فوراً به خشونت برخورد کرد، گاهی لازم است حتّی با علم به کینه و حسادت آنها، با ایشان مدارا نمود. «فَاعْفُوا»
۶. فرمان عفو دشمن، به صورت موقّت و تا زمانی است که مسلمانان دلسرد و دشمنان جسور نشوند. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی»
۷. عفو، نشان ضعف نیست. خداوند بر انجام هر کاری تواناست و امروز نیز میتواند شما را بر دشمنان غالب گرداند. «إِنَّ اللَّهَ» «قَدِیرٌ» تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۰ - تفسیر نور:
«وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» و نماز را برپا دارید و زکات را پرداخت نمایید و هر خیری که برای خود از پیش میفرستید، آن را نزد خدا (در سرای دیگر) خواهید یافت، همانا خداوند به اعمال شما بیناست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۰:
بعد از اوّلین خطاب در آیۀ ۱۰۴ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»، این آیه حامل سومین دستور برای مسلمانان است.
در دستور اوّل خداوند رعایت ادب در گفتوگو با رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله را یادآور شد تا در سخن گفتن مواظب باشند بهانه و دستاویزی برای تمسخر به دست دشمنان و مخالفان ندهند. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا»
دستور دوّم عفو و اغماض از کینه و حسادت اهل کتاب تا زمان صدور دستور جدید بود. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا»
دستور سوّم اقامۀ نماز و پرداخت زکات است.
درزمانیکه مسلمانان در تیررس انواع کینه و حسادتها بودند و مأمور به عفو و اغماض شدهاند، لازم است رابطۀ خودشان را با خداوند از طریق اقامۀ نماز، و پیوند با محرومان جامعه را از طریق زکات، تقویت نمایند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۰:
۱. معمولًا دستور به نماز همراه با زکات در قرآن آمده است. یعنی یاد خدا باید همراه با توجّه به خلق خدا باشد. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ»
۲. اعمال انسان، قبل از خود انسان وارد عرصه قیامت میشود. «تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»
۳. مقدار کار خیر مهم نیست؛ هر کس به هر مقدار میتواند باید انجام دهد. «مِنْ خَیْرٍ»
۴. کارهای خیر، برای قیامت محفوظ میماند. «تَجِدُوهُ»
۵. ایمان به نظارت الهی و پاداش در قیامت، قویترین انگیزۀ عمل صالح میباشد. «ما تُقَدِّمُوا» «تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۱ - تفسیر نور:
«وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصاری تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» و گفتند: هرگز به بهشت داخل نشود مگر آنکه یهودی یا نصرانی باشد. اینها آرزوهای آنهاست، بگو: اگر راستگویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید. پیامهای سوره بقره - آیه ۱۱۱:
۱. غرور دینی، باعث شد تا یهود و نصارا خود را نژاد برتر و بهشت را در انحصار خود بدانند. «إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصاری»
۲. امتیازطلبی و خودبرتربینی، آرزویی خام و خیالی واهی است. «تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ»
۳. ادّعای بدون دلیل محکوم است. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ»
۴. هر گونه عقیدهای باید بر اساس دلیل باشد. «قالُوا قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» قرآن، مطالب خود را با دلیل بیان کرده است و از مخالفان نیز تقاضای دلیل میکند. تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۲ - تفسیر نور:
«بَلی مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ » آری، کسی که با اخلاص به خدا روی آورد و نیکوکار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۲:
آیه علّت ورود در بهشت را، تسلیم فرمان خدا و نیکوکار بودن میداند. یعنی بهشت به ادّعا و شعار به کسی داده نمیشود، بلکه ایمان و عمل صالح لازم است. پیامهای سوره بقره - آیه ۱۱۲:
۱. برای ورود به بهشت، به جای خیال و آرزو، هم تسلیم خدا بودن و ایمان درونی لازم است و هم عمل صالح بیرونی. «أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ»
۲. نیکوکاری باید سیرۀ انسان باشد، نه به صورت موسمی و فصلی. «هُوَ مُحْسِنٌ»
۳. پاداش دادن، از شئون ربوبیّت است. «أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ»
۴. هر کس خالصانه روی به خدا آورد، هم بهر کامل دارد «فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ» و هم از هر نوع دلهره بیمه خواهد بود. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ»
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۶۸تا۶۹ و إ ذا راءيت الذين يخوضون فى ءاياتنا فأعرض عنهم حتى يخوضوا فى حديث غيره و إما ينسينك الشيطان فلا تقعد بعد الذكرى مع القوم الظالمين(۶۸) و ما على الذين يتقون من حسابهم من شى ء و لكن ذكرى لعلهم يتقون(۶۹)
ترجمه : ۶۸ - هر وقت كسانى را كه آيات ما را استهزاء مى كنند مشاهده نمائى از آنها روى بگردان تا به سخن ديگرى بپردازند و اگر شيطان از ياد تو ببرد، به محض توجه پيدا كردن با (اين ) جمعيت ستمگر منشين . ۶۹ - و اگر افراد با تقوى (براى ارشاد و اندرز با آنها بنشينند) چيزى از حساب (و گناه ) آنها برايشان نيست ، ولى (اين كار تنها بايد) براى متذكر ساختن آنها باشد شايد (بشنوند و) پرهيز كارى پيشه كنند. شان نزول : در تفسير مجمع البيان از امام باقر (عليه السلام ) نقل شده كه چون آيه نخست نازل گرديد و مسلمانان از مجالست با كفار و استهزا كنندگان آيات الهى نهى شدند جمعى از مسلمانان گفتند: اگر بخواهيم در همه جا به اين دستور عمل كنيم بايد هرگز به مسجد الحرام نرويم طواف خانه خدا نكنيم (زيرا آنها در گوشه و كنار مسجد پراكنده اند و به سخنان باطل پيرامون آيات الهى مشغولند و در هر - گوشه اى از مسجد الحرام ما مختصر توقفى كنيم ممكن است سخنان آنها به گوش ما برسد) در اين موقع آيه دوم نازل شد و به مسلمانان دستور داد كه در اين گونه مواقع آنها را نصيحت كنند و تا آنجا كه در قدرت دارند به ارشاد و راهنمائى آنها را بپردازند. ذكر شان نزول براى آيه فوق - همانطور كه سابقا نيز اشاره كرديم - منافات با نازل شدن تمام سوره با هم ندارد، زيرا ممكن است حوادث مختلفى در زندگى مسلمانان رخ دهد، سپس سوره اى يكجا نازل شود و هر چند آيه اى از آن ناظر به قسمتى از آن حوادث بوده باشد.
تفسیر دورى از مجالس اهل باطل از آنجا كه بحثهاى اين سوره بيشتر ناظر به وضع مشركان و بت پرستان است در اين دو آيه به يكى ديگر از مسائل مربوط به آنها اشاره نخست به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) مى گويد: هنگامى كه مخالفان لجوج و بى منطق را مشاهده كنى كه آيات خدا را استهزاء مى كنند، از آنها روى بگردان تا از اين كار صرف نظر كرده به سخنان ديگر بپردازند (و اذا رايت الذين يخوضون فى آياتنا فاعرض عنهم حتى يخوضوا فى حديث غيره ) گرچه در اين جمله روى سخن به پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) است ولى مسلما اين حكم اختصاصى به او ندارد و تمام مؤ منان را شامل مى شود، فلسفه اين حكم نيز روشن است زيرا اگر مسلمانان در مجالس آنها شركت مى كردند، آنها براى انتقام گرفتن و ناراحت ساختن ايشان به سخنان باطل و نارواى خود ادامه مى دادند، اما هنگامى كه با بي اعتنائى از كنار آنها بگذرند طبعا سكوت خواهند كرد و به مسائل ديگر خواهند پرداخت ، زيرا تمام هدف آنها ناراحت ساختن پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و مسلمين بود. سپس اضافه مى كند اين موضوع به اندازه اى اهميت دارد كه اگر شيطان ترا به فراموشى افكند و با اين گونه اشخاص سهوا همنشين شدى به مجرد اينكه متوجه موضوع گشتى فورا از آن مجلس برخيز و با اين ستمكاران منشين (و اما ينسينك الشيطان فلا تقعد بعد الذكرى مع القوم الظالمين ) دو سؤ ال در اينجا دو سؤ ال پيش مى آيد نخست اينكه : مگر ممكن است شيطان بر پيامبر مسلط گردد و باعث فراموشى او شود، و به تعبير ديگر آيا با وجود مقام عصمت و مصونيت از خطا حتى در موضوعات ، ممكن است پيامبر گرفتار اشتباه و فراموشى شود؟! در پاسـخ اين سؤ ال مى توان گفت كه روى سخن در آيه گرچه به پيامبر است اما در حقيقت منظور پيروان او هستند كه اگر گرفتار فراموشكارى شدند و در جلسات آميخته به گناه كفار شركت كردند به محض اينكه متوجه شوند بايد از آنجا برخيزند و بيرون روند، و نظير اين بحث در گفتگوهاى روزانه ما و در ادبيات زبانهاى مختلف ديده مى شود كه انسان روى سخن را به كسى مى كند اما هدفش اين است كه ديگران بشنوند، مطابق ضرب المثل معروف عرب كه مى گويد: اياك اعنى و اسمعى يا جاره . بعضى از مفسران مانند طبرسى در مجمع البيان و ابو الفتوح در تفسير معروف خود، پاسـخ ديگرى داده اند كه حاصلش اين است سهو و فراموشى در احكام و در مقام رسالت از طرف خداوند در مورد انبياء جايز نيست و اما در موضوعات در صورتى كه موجب گمراهى مردم نشود مانعى ندارد ولى اين پاسـخ با آنچه در ميان متكلمين ما مشهور است كه انبياء و ائمه علاوه بر احكام ، در موضوعات عادى نيز معصوم و مصون از اشتباه هستند سازش ندارد. سؤ ال ديگر اينكه بعضى از دانشمندان اهل تسنن اين آيه را دليلى بر عدم جواز تقيه بر رهبران دينى گرفته اند زيرا آيه صريحا مى گويد: در برابر دشمنان تقيه نكن و حتى اگر در مجلس آنها باشى از مجلس آنها برخيز. پاسـخ : اين ايراد نيز روشن است ، زيرا شيعه هرگز نمى گويد در همه جا بايد تقيه كرد بلكه تقيه در پاره اى از موارد قطعا حرام است ، و وجوب آن منحصر به مواردى است كه تقيه و ترك اظهار حق منافعى داشته باشد كه از اظهار آن بيشتر باشد، و يا موجب دفع ضرر و خطر كلى گردد. در آيه بعد يك مورد را استثناء كرده و مى گويد: اگر افراد با تقوا براى نهى از منكر در جلسات آنها شركت كنند و به اميد پرهيزكارى و بازگشت آنها از گناه ، آنان را متذكر سازند مانعى ندارد و گناهان آنها را بر چنين اشخاصى نخواهند نوشت ، زيرا در هر حال قصد آنها خدمت و انجام وظيفه بوده است (و ما على الذين يتقون من حسابهم من شى ء و لكن ذكرى لعلهم يتقون ) براى اين آيه تفسير ديگرى نيز ذكر شده ولى آنچه گفتيم با ظاهر آيه و همچنين با شان نزول آن سازگارتر است . ضمنا بايد توجه داشت تنها كسانى مى توانند از اين استثناء استفاده كنند كه طبق تعبير آيه داراى مقام تقوا و پرهيزگارى باشند و نه تنها تحت تاثير آنها واقع نشوند بلكه بتوانند آنها را تحت تاثير خود قرار دهند. در ذيل آيه 140 سوره نساء نيز مضمونى شبيه آيه فوق داشتيم و مطالب ديگرى در اين زمينه بيان شد.
1- آن كه بسيار مى گِريند، 2- آن كه با خاك بازى مى كنند، 3- آن كه دعوا كردن آنان همراه با كينه نيست؛ 4- آن كه چيزى براى فردا ذخيره نمى كنند، 5- آن كه مى سازند و سپس، خراب مى كنند (دل بستگى ندارند) .
هشتاد و سومین سوره قرآن کریم است که مکی و 36 آیه دارد.
در سخنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمده است: هر کس که سوره مطففین را قرائت نماید خداوند به او شرابی از باده سر به مهر، می نوشاند.(1)
امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس در نمازهای واجب خود سوره مطففین را قرائت نماید خداوند امنیت از اتش را به او عطا می کند به گونه ای که نه تو آتش را می بیند و نه آتش او را. در روز قیامت بر روی پل جهنم عبور نمی کند و از او محاسبه نمی شود.(2)
آثار وبرکات سوره
1) برای حفظ موجودی انبارها
از رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم نقل شده است: اگر این سوره را بر مخزن و انباری بخوانند از هر گونه خطر و افتی حفظ می شود. (3)
امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: سوره مطففین را بر هر چیزی بخوانند از شر و آفت حشرات روی زمین نگاه داشته می شود.(4)
_________________
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص289
(2) ثواب الاعمال ص122
(3) تفسیرالبرهان، ج10، ص289
(4) همان
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
شهید مدافع حرم شهید سید اسماعیل سیرت نیا اصالتا اهل شهر رشت و ساکن تهران بود. وی از دانشجویان رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن بود که در مقطع کارشناسی پیوسته مشغول به تحصیل بود. این شهید مدافع حرم حضرت زینب(س) از نیروهای سپاه حضرت محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ در عملیات مستشاری در سوریه در جریان عملیات محرم سال ۹۴ و در نزدیکی حلب به وسیله اصابت ترکش خمپاره به ناحیه پهلو و پشت سرش همچون مادرش حضرت زهرا س به شهادت رسید. پیکر این شهید در ستاد تیپ عملیاتی سپاه محمد رسول الله تشییع و سپس در زادگاهش شهر رشت تشییع و تدفین شد ...
بنا به روایت جابربن عبداللّه انصاری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله:این سوره بهترین سوره های قرآن است.و به نقل ابن عباس؛سوره ی حمد اساس قرآن است.در حدیث نیز آمده است:اگر هفتاد مرتبه این سوره را بر مرده خواندید و زنده شد،تعجّب نکنید[بحار،ج 92،ص 257]
استغفرالله ربى و اتوب الیه فى الوتر سبعین مرة تنصب یدیک الیسرى ، و تعد بالیمنى الاستغفار؛
در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگویید براى اینکار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید و با دست راست استغفار را بشمارید.
نماز وتر چیست؟ نماز وتر از نمازهای پرفضیلت است که در نماز شب خوانده میشود. برای آگاهی بیشتر در ادامه مطلب میگوییم نماز وتر چند رکعت دارد و چگونه خوانده میشود. با ما همراه باشید.
نماز چگونه خوانده می شود؟ نماز شب از 11 رکعت تشکیل شده است که یک رکعت آخر آن نماز وَتر نامیده میشود. نماز وتر در کنار نماز شفع بهترین قسمت از نماز شب میباشد و از لحاظ فضیلت، نماز وتر حتی برتر از نماز شفع دانسته میشود.
طریقه خواندن نماز وتر نماز وتر مستحبی است و بخشی از نماز شب به حساب میآید که در نیمه شب و پیش از طلوع خورشید خوانده میشود. طریقه خواندن نماز وتر به شرح زیر است: 1. برای خواندن نماز وتر ابتدا نیت کنید: یک رکعت نماز وتر میخوانم قُربة اِلی الله 2. در نماز وتر یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره توحید، یک مرتبه سوره فلق و یک مرتبه سوره ناس به همین ترتیب خوانده میشود. 3. سپس به قنوت رفته و پس از خواندن ذکرهای مخصوص به تعداد مشخص، حاجت بیان میشود. 4. در پایان نماز نیز تشهد و سلام خوانده میشود.
حکم نماز وتر چیست؟ در مورد حکم نماز وتر که واجب است یا نه اختلاف نظر وجود دارد. در بین اهل تسنن نماز وتر از نظر امام ابوجنیفه واجب تلقی میشود و از نظر دو شاگرد او به نام های امام ابویوسف و امام محمد و جمهور ائمه، سنت موکده به حساب میآید. امام ابوحنیفه این نماز را واجب میداند زیرا در حدیث به خواندن آن امر شده و امر به معنای واجب بودن عمل است. عَنْ أَبِی سَعِیدٍ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَوْتِرُوا قَبْلَ أَنْ تُصْبِحُوا.
از ابی سعید رضی الله عنه نیز نقل شده است که پیغمبر (ص) فرمودند: نماز وتر را قبل از طلوع صبح بخوانید. و دلیل جمهور ائمه برای واجب بودن نماز وتر: از ابوهریره نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: إن الله وتر، یحب الوتر متفق علیه. خداوند وتر (تنها) است و وتر را دوست دارد.
پیروی از عابد خالص امام هادى علیه السلام فرمودند: لو سَلَک النّاسُ وادِیا و شِعْبا لسَلَکتُ وادی رجُلٍ عَبَدَ اللّهَ وحْدَهُ خالِصا.
اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی قدم می گذارم که خدای یگانه را مخلصانه عبادت می کند. تنبیه الخواطر: ۲ / ۱۰۹.
حضرت آیت الله امام خامنه ای: ایرانیها به خودشان افتخار کنند که مردی از میان آنها از یک روستای دورافتاده برمیخیزد، تلاش و خودسازی میکند، به چهرهی درخشان و قهرمان امّت اسلامی تبدیل میشود. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای: او نمونهی برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: پایهگذاری امثال قاسم سلیمانیها در دوران دفاع مقدّس گذاشته شد. 99/6/31
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی قهرمان ملّت ایران است، به خاطر اینکه ملّت ایران داشتههای فرهنگی و معنوی و انقلابی و ارزشهای خودش را در او متبلور و مجسّم دید. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای: دارای شجاعت و روحیهی مقاومت بود؛ شجاعت و مقاومت جزو خصلتهای ایرانی است. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای: این مسئلهی بروز یک جریانِ بظاهر مذهبیِ متمایل به یکی از فرقهها و علیه مقاومت را ایشان مدّتها قبل پیشبینی کرد. بعد از مدّتی داعش به وجود آمد. آدم بادرایت و باهوشی بود. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای: روحیهی فداکاری و نوعدوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ نوعدوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی اهل معنویّت و اخلاص و آخرتجویی بود و اهل تظاهر نبود. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای: آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همهی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست جلوی دشمن برود. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: حاج قاسم صد بار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این بار اوّل نبود، ولی در راه خدا و انجام وظیفه و جهاد فیسبیلالله از هیچ چیز پروا نداشت؛ نه از دشمن پروا داشت، نه از حرف این و آن پروا داشت، نه از تحمّل زحمت پروا داشت. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ هم با تدبیر بود؛ منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود. 98/10/18
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی یک فرمانده جنگاورِ مسلّط بر عرصهی نظامی بود، در عین حال بشدّت مراقب حدود شرعی بود. 98/10/18
حضرت آیت الله امام خامنه ای: مراقب بود که به کسی تعدّی و ظلم نشود. به دهان خطر میرفت امّا جان دیگران را تا میتوانست حفظ میکرد. 98/10/18
حضرت آیت الله امام خامنه ای: در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ ذوب در انقلاب بود. پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود. 98/10/18
حضرت آیت الله امام خامنه ای: به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همهی نقشههای نامشروع آمریکا در منطقهی غرب آسیا را خنثی کند. 98/10/18
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شخصیّتهای ایمانی وقتی که ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش میشود شخصیّتی مثل شهید سلیمانی که حتّی دشمنانش او را تحسین میکنند! 98/11/16
حضرت آیت الله امام خامنه ای: آمریکاییها کسی را که سرشناسترین و قویترین فرمانده مبارزهی با تروریسم بود ترور کردند! 98/10/27
حضرت آیت الله امام خامنه ای: درمیدان روبهروی جنگ با او مواجه نشدند، دولت آمریکا دزدانه و بزدلانه او را ترور کرد؛ این کار مایهی روسیاهی آمریکا شد! 98/10/27
حضرت آیت الله امام خامنه ای: ما شهید زیاد داریم امّا شهیدی که به دست خبیثترین انسانهای عالم یعنی خود آمریکاییها به شهادت برسدچنین شهیدی غیر از حاج قاسم من کس دیگری را یادم نمیآید. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: جهادش جهاد بزرگی بود، خدای متعال شهادت او را هم شهادت بزرگی قرار داد. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: او همهی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بیوقفهی او در همهی این سالیان بود. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی با حرکات خود و بالاخره با شهادت خود اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام شد. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی نرمافزارِ مقاومت و الگوی مبارزه را به ملّتها تعلیم کرد. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای: امپراتوری خبری صهیونیسم در همهی دنیا سعی کردند سردار بزرگوار عزیز ما را متّهم کنند به تروریست؛ خدای متعال صفحه را درست بعکس آنچه که آنها میخواستند ترتیب داد. 27/10/98
حضرت آیت الله امام خامنه ای: با رفتن او به حول و قوّهی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: این شهادت بزرگ یکی از آیات قدرت الهی است. 98/10/27
حضرت آیت الله امام خامنه ای: حادثهی یومالله تشییع جنازهی شهید و حادثهی یومالله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبهروز انشاءالله زندهتر خواهد شد. 98/10/27
حضرت آیت الله امام خامنه ای: روزی که دهها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقهی جهان را شکل دادند، یکی از ایّامالله است. 98/10/27
حضرت آیت الله امام خامنه ای: مردم قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این ناشی از اخلاص است. یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این جور برجسته کرد ... شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همهی دنیا کشید. 98/10/18
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. 98/11/29
حضرت آیت الله امام خامنه ای: قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند ... شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای: بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم. 98/10/18
حضرت آیت الله امام خامنه ای: حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند ... اردیبهشت 1384
حضرت آیت الله امام خامنه ای: فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامهی مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلختر خواهد کرد. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: خوشا بهحال حاج قاسم که به آرزویش رسید، او شوق شهادت داشت و برای آن اشک میریخت و داغدار رفقای شهیدش بود. 98/10/13
حضرت آیت الله امام خامنه ای: سردار شهید عزیز را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسهی درسآموز نگاه کنیم. 98/10/27
من یاد شهید سلیمانی عزیزمان را هرگز فراموش نمیکنم. 99/9/26
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
هر کس هنگام بارش باران این سوره را قرائت نماید خداوند به تعداد قطرات باران گناهانش را می آمرزد.
مستدرک الوسائل، ج6، ص210
فضیلت و خواص سوره انسان سوره «انسان» یا «دهر» یا «هل أتی» ( درمان با قرآن، ص133) هفتاد و ششمین سوره قرآن کریم است که مدنی و 31 آیه دارد. شأن نزول این سوره از امام باقر علیه السلام روایت شده است: امام حسن و امام حسین علیهم السلام در دوران کودکی بیمار شدند پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم از آنها عیادت کرد و به امام علی علیه السلام فرمود: ای ابالحسن اگر برای فرزندانت نذری کنی خداوند به ایشان عافیت می بخشد. امام علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها و فضه نذر کردند که سه روز روزه بگیرند تا بیماری حسنین شفا یابد. در روز اول هنگام افطار مسکینی به در خانه آمد و تقاضای غذا کرد. ایشان غذای خود را به او دادند. روز دوم هنگام افطاریتیم و اسیری به در خانه آمدند و آنها غذای خود را به آنها دادند. روز بیست و پنجم ماه ذی الحجه بود که سوره هل أتی بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نازل شد. (مناقب آل ابی طالب، ج3، ص149) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره انسان را قرائت نماید پاداش او بهشت و حوریان بهشتی خواهد بود. (مجمع البیان، ج10, ص206) امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر که سوره انسان را قرائت نماید خداوند او را با تعداد زیادی از حوریان بهشتی تزویج نماید و در سرای باقی با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خواهد بود. (ثواب الاعمال، ص121) در سیره امام رضا علیه السلام آمده است: ایشان در نماز صبح روز دوشنبه و پنجشنبه در رکعت اول سوره حمد و انسان و در رکعت دوم بعد از حمد سوره غاشیه را قرائت می نمود و می فرمود: هر کس در نماز صبح روز دوشنبه و پنجشنبه اینگونه نماز بخواند خداوند در این دو روز ایشان را از شرور در امان می دارد. (من لا یحضره الفقیه، ج1، ص308) امام صادق علیه السلام همچنین فرمودند: من ضامنم برای هر یک از شیعیانم که در نماز صبح روز پنجشنبه سوره انسان را بخواند و اگر در آن شب یا روز بمیرد با امنیت و بدون حساب از گناهانی که انجام داده وارد بهشت می شود و دیوان حسابرسی برای او باز نمی شود و در قبر از او پرسشی نخواهد شد و اگر زنده بود در حفظ و امان الهی است و آفات دنیا از او برداشته می شود و چیزی از جنبنده های زمینی تا پنجشنبه بعد به او آسیبی نمی رساند. (الاصول السته عشر، ص3)
آثار و برکات سوره انسان موجب قدرت روح، اعصاب، قلب از رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم نقل شده است: هر کس بر قرائت سوره انسان مداومت ورزد اگر روحش ضعیف باشد دارای قدرت روحی می شود و اگر این سوره را بنویسند و پس از شستن، آب شسته شده آن را بنوشند برای درد قلب سودمند است و تنش سلامت می یابد و بیماری هایش خوب می شود. (تفسیرالبرهان، ج5،ص543) امام جعفر صادق علیه السلام نیز فرمودند: قرائت سوره انسان موجب تقویت و نیرومندی روح و قوی شدن اعصاب و آرامش یافتن اضطراب مفید است و اگر کسی که در قرائت آن ضعیف است و نمی تواند آن را بخواند این سوره را بنویسد و پس از شستن آب آن را بنوشد از ضعف نفس جلوگیری می کند و نتیجه بخش است. (تفسیرالبرهان، ج5،ص543)
رسول خدا (ص) فرمودهاند:
هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین کرده است؛ و همچنین زر و زیور خود را در منظر و دیدگاه غیر شوهر نمیگذارد و در غیاب شوهر، خود را خوشبو نمیکند که اگر چنین کند، دینش را تباه و خدا را به خشم آورده است. برای زن، جایز نیست مچ پا را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد، اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت میکند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ میشود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت میکنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است.
هر زنی که شوهر خود را بیازارد،خداوند هیچ انفاق و عوض و کار نیکی را نمی پذیرد تا او را راضی کند، حتی اگر روزها روزه بگیرد و شبها به عبادت بگذراند و ... چنین زنی اولین کسی است که وارد آتش خواهد شد، و همچنین است اگر مرد به زنش ستم روا دارد.
هيچ كس نيست كه ما اهل بيت (ع) را دوست داشته باشد و از ما متابعت کند، مگر اين كه هرگاه مرتکب لغزش شود، خداوند گام ديگر او را، اصلاح نماید و این خطای بنده و الهام خداوند، آنقدر ادامه یابد، تا سرانجام منجر به حسن عاقبت او شده و در روز قيامت جزء نجاتیافتگان باشد.
الاحکام، ج ۲، ص ۵۵۵. میزان الحکمة، ج ۱، ص ۱۳۶. مودة اهل البیت ع، ص ۱۲۰. احقاق الحق، ج ۲۴، ص ۴۳۱.
مردى به حضرت امام رضا علیه السلام عرض کرد که اندازه حُسن خلق چقدر است؟
فرمودند: همان را که براى خودت از مردم انتظار دارى، همان را براى مردم بگوئى.
سپس عرض کرد پس اندازه توکل چقدر است؟
فرمودند: جز از خدا از هیچ کس نترسى.
عرض کرد من دوست دارم بدانم که شما مرا چقدر دوست دارى؟
فرمودند: مراجعه به دلت کن، ببین تو مرا چقدر دوست دارى، من هم همان اندازه تو را دوست دارم.
و اِذَا کَانَ زَمانُ الجَورِ أَغلَبَ فیهِ مِنَ العَدلِ فَلَیسَ لِأَحَدٍ أَن یَظُنَّ بِاَحَدٍ خَیراً ما لَم یَعلَم ذالِکَ منه.
امام هادی علیه السلام فرمودند:
در زمانی که عدل غالب بر ظلم و جور است، حرام است که کسی به احدی گمان بد ببرد، مگر آن که بدی او را بداند؛
و در زمانی که ظلم و جور بر عدل غلبه دارد، مبادا کسی به احدی گمان خیر ببرد، مگر به کسی که خیر او را بداند.
مستدرک الوسائل، ج9 ص 146
فضیلت استغفار در ماه رجب امام علی علیه السلام فرمودند: درماه رجب زیاد استغفارنمائید چون در هر لحظه از این ماه ، خداوند مقداری از بندگانش را از جهنم آزاد می کند. و هر شخص در این ماه زیاد استغفرالله گوید فرشتگان بر او مژده بهشت را می دهند. فضيلت کمک به دیگران در ماه رجب هرکس در این ماه مشکل مؤمنی را حل کند و یا مسلمانی را از غم و غصه آزاد سازد خداوند متعال به او بهشت فردوس را می دهد. و پایان سخن اینکه، ماه رجب ماه کشت (انجام اعمال صالح) "شعبان"ماه آبیاری (بااشک) و رمضان ماه دروی رحمت است. (منبع: فضایل دوازده ماه قمری)
عبادت تجار، بندگان و آزادگان امام حسین علیه السلام فرمودند: إِنّ قَوْماً عَبَدُوا اللّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبَادَةُ التّجّارِ وَ إِنّ قَوْمَاً عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنّ قَوْمَاً عَبَدُوا اللّهَ شُکراً فَتِلْک عِبَادَةُ الاَحْرَارِ وَ هِىَ اَفْضَلُ الْعِبَادَةِ. گروهى خدا را از روى میل به بهشت عبادت مى کنند، که این عبادت تجارت کنندگان است و گروهى خدا را از ترس دوزخ مى پرستند و این عبادت بردگان است، و گروهى خدا را به سبب شایستگى مى پرستند، و این عبادت آزادگان است که برترین عبادت است. تحف العقول: ص ۲۷۹
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
… فیکون موته بِاشَّد حَسْرَهً واَعْظَمُ اَسَفٍ؛ (وقتی ملک الموت منازل عذاب کافر را به او می نمایاند) مرگش با شدیدترین حسرت و عظیمترین افسوس همراه خواهد شد.»
و اما حق فرزندت؛ آن است که بدانی او از تو است و در این دنیا به تو وابسته است، خوب باشد یا بد. و تو باید پاسخگوی سرپرستی او باشی درباره تربیت و راهنمایی او به سوی پروردگارش و یاری او به اطاعت وی درباره خودت و درباره خودش، پس بر عمل او ثواب می بری و در صورت کوتاهی کیفر خواهی دید. پس درباره او کاری کن که در دنیا اثر نیکو داشته باشد و خود را بدان بیارایی و در نزد پروردگارش نسبت به او معذور باشی به سبب سرپرستی خوبی که از او کردی و نتیجه الهی که از او گرفتی.
تحف العقول، ص 269.
سرمایه ارزشمند امام سجاد علیه السلام فرمودند:
... وِ أمّا حَقُّ ألْمالِ فَأَنْ لاتأخُذَهُ إلاّ مِنْ حِلّهِ وَ لاتُنفِقَهُ إلّا فَی حِلّهِ... حق مال این است که آن را تنها از راه حلال تحصیل کرده و فقط در راه مباح و شایسته هزینه نمایی.
تحف العقول، ص 191.
شرح حدیث: هر سرمایه و تولیدی ارزش ندارد. سرمایه و تولید باید از راه مشروع و قانونی تحصیل شود و در راه حلال و شایسته هم هزینه گردد، تا حق آن ادا شود. مالی که از راه تولید شراب، مواد مخدّر و محصولات ضداخلاقی به دست می آید، نه تنها ارزش مالی ندارد بلکه حرام است و اصل آن مواد و محصولات هم باید از بین برود.
تولید، نشانه مروت امام سجاد علیه السلام فرمودند:
اِسْتنماءُ (استثمار) ألْمالِ، تَمامُ الْمُروَّۀِ؛ فراهم ساختن زمینه برای نمو و افزایش دارایی ها، کمال مردانگی و مروّت است.
بحارالانوار، ج 78، ص 78، تحف العقول، ص 287.
شرح حدیث: از راه های مهم افزایش و نموّ اموال، سرمایه گذاری آنها در بخش تولید است.
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
قَالَ سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام مَنْ أَفْصَحُ النَّاسِ قَالَ: ال_ْمُجِیبُ ال_ْمُسْکِتُ عِنْدَ بَدِیهَهِ السُّؤَالِ؛ از علی بن أبی طالب علیه السلام درباره فصیح ترین مردم سؤال شد؟ آن حضرت فرمود: کسی است که در برابر سؤال ناگهانی، پاسخ ساکت کننده داشته باشد. (مخاطب را قانع کند)
و امّا حق پدرت آن است که بدانی که او ریشه توست و تو شاخه او هستی و بدانی که اگر او نبود تو نبودی، پس هر گاه در وجود خود چیزی دیدی که دوست داشتی بدان که از پدرت داری و حمد خدای را به جا آور و او را به همان اندازه شکر کن.
تحف العقول، ص 269
پاکی امام امام سجاد علیه السلام فرمودند:
الإمامُ مِنّا لایَکُونُ إلاَّ مَعْصُومَا، وَ لَیْسَتِ الْعِصْمَهُ فی ظاهِرِ الْخِلْقَهِ فَیُعْرَفَ، وَ لِذلِکَ لایَکُونُ إلاّ مَنْصُوصَا؛ امامی از ما (اهل بیت) نیست مگر این که معصوم باشد و عصمت به ظاهر خلقت (و صورت) نیست تا (به چشم و ظاهر) شناخته شود و به این خاطر کسی امام نیست مگر به نص و تصریح (پیشوایان قبلی).
معانی الأخبار، ص 132.
قرآن و امام امام سجاد علیه السلام فرمودند:
الإمامُ یَهْدی إلَی الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یَهْدی إلی الإمامِ؛ امام (مردم را) به قرآن راهنمایی می کند و قرآن به امام هدایت می کند.
معانی الأخبار، ص 132.
آرزوی فرزند سالم درباره سیره امام سجاد علیه السلام در روایت آمده:
إذَا بُشِّرَ [علی بن الحسین علیهماالسلام ] بِوَلَدٍ لا یَسْأَلْ أَذَکَرٌ هُوَ أَمْ أُنْثَی حَتَّی یَقُولُ : أَسَوِیٌّ؟ فَإِذَا کَانَ سَوِیّاً قَالَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یَخْلُقْ مِنِّی شَیْئاً مُشَوَّهاً؛ هنگامی که حضرت سجاد علیه السلام را به ولادت مولودی بشارت می دادند، پیش از آن که از پسر یا دختر بودن او سؤال کند از سالم بودن او جویا می شد ، پس اگر فرزند، سالم بود، می گفت: خدای را شکر که از من، فرزندی زشت و ناسالم نیافرید.
مکارم الاخلاق، ص 228؛ عده الداعی، ص 88.
قداست سرزمین کربلا امام سجاد علیه السلام فرمودند:
تزهر أرض کربلا یوم القیامه کالکوکب الدرى وتنادى انا ارض الله المقدسه الطیبه المبارکه التى تضمنت سید الشهداء و سید شباب اهل الجنه. زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مى درخشد و ندا مى دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.
کامل الزیارات، ص ۲۶۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای: امام خمینیِ عزیز بزرگ ما، افتخاربزرگش این بودکه یک امت بتواندعامل به سخن پیامبر اسلام باشد. حبّ اهل بیت درهمهی عالم اسلام، عمومی است. وقتی عدالت و عبودیّت خدا نباشد،جامعه پوک و ذهنها خراب میشود. هرکس بتواند جامعهی اسلامی را ثروتمند کند و کارهای بزرگی انجام دهد، ثواب بزرگی کرده است. ماجرای امام حسین(علیه السلام)، نجات بخشیِ یک ملت ویا یک امّت نبود؛ نجات بخشی یک تاریخ بود. امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با این حرکت، تاریخ را نجات دادند. ولایت، یعنی حكومتی كه همراه با محبت، همراه با پیوستگی با مردم وهمراه با عاطفهی نسبت به آحاد مردم است. در اين كشور، پرچم اسلام و پرچم انقلاب بلند است و نام امام زنده و جاودانه است. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
در اين كشور، پرچم اسلام و پرچم انقلاب بلند است و نام امام زنده و جاودانه است. ما مردم اين زمان، بحمدالله به فضل پروردگار، اين توفيق را پيداكردهايم كه آن راه را مجددا برويم و اسم اسلام را در دنيا زنده كنيم و پرچم اسلام و قرآن را برافراشته نماييم. در دنيا اين افتخار نصيب شما ملت شد. ملت ايران حاضر نيست اين قلدرى را كه امريكا بهخرج مىدهد، قبول كند. درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام لله و درس محبت و عشق است. درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیرى است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابىعبدالله الحسین علیهالسلام انجام دادید. نام امام حسین علیهالسلام را خدا بزرگ کرده است و اوست که حادثهى کربلا را در تاریخ نگه داشته است.
۱۳۷۷/۰۲/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای: اوّل و آخر، تقواست و توصیه اصلی به توشهگیری از تقواست. کسی مثل حسینبنعلی علیهالسّلام که خودش تجسّم ارزشهاست، قیام میکند، برای اینکه جلوِ انحطاط را بگیرد امام حسین میایستد، قیام میکند، حرکت میکند و یکتنه در مقابل سراشیب سقوط جامعه قرار میگیرد. «و انا من حسین»؛ یعنی دین پیامبر، زنده شده حسینبنعلی است. حادثه کربلا، عظیم و حماسه پُرشور و ماجرای عاشقانه است که واقعاً جز با منطق عشق و با چشم عاشقانه، نمیشود قضایای کربلا را فهمید. باید با چشم عاشقانه نگاه کرد تا فهمید حسینبنعلی در این تقریباً یک شب و نصف روز، چه کرده و چه عظمتی آفریده است! لذاست که در دنیا باقی مانده و تا ابد هم خواهد ماند. ماجرای امام حسین، نجاتبخشىِ یک ملت نبود، نجاتبخشىِ یک امّت نبود؛ نجاتبخشی یک تاریخ بود. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با حرکت خود، تاریخ را نجات دادند. در دوران حیات پیامبر اکرم، امام حسین کودک نور دیده سوگلی پیامبر است. حسینبنعلی؛ عزیزترین عزیزان پیامبر است ؛ کسی که رئیس دنیای اسلام، حاکم جامعه اسلامی و محبوب دل همه مردم، او را در آغوش میگیرد و به مسجد میبرد. همه میدانند که این کودک، محبوب دلِ این محبوبِ همه است. حسینِ جوان، بالنده، عالم و شجاع است، هر جایی که موج اسلام رفته است، مثل خورشیدی میدرخشد. همه برای او احترام قائلند. امام حسین میایستد، قیام میکند، حرکت میکند و یکتنه در مقابل سرعت سراشیب سقوط قرار میگیرد، جان خودش را، جان عزیزانش را، جان علی اصغرش را، جان علی اکبرش را و جان عباسش را فدا میکند؛ اما نتیجه میگیرد. وقتی که امام حسین علیهالسّلام به شهادت رسید، در روایتی از امام صادق علیهالسّلام نقل شده است که فرمود: «فلما ان قتل الحسین صلواتاللَّهعلیه اشتدّ غضب اللَّه تعالی علی اهل الارض»؛ وقتی که حسین علیهالسّلام کشته شد، غضب خدا درباره مردم شدید شد. معصوم است دیگر. بنابراین، جامعه مورد نعمت الهی، به سمت غضب سیر میکند. امام حسین در دوران کودکی، محبوب پیامبر بود؛ خود او هم پیامبر را بینهایت دوست میداشت. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای: عاشورا غیر از درسهایش، عبرتهایی دارد که مخصوص زمانی است که اسلام حاکمیت داشته باشد. درسهای عاشورا، یک بحث زنده و جاودانه و همیشگی است و مخصوص زمان معیّنی نیست. درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درسهای عاشورا، انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابیعبداللَّه الحسین علیهالسّلام انجام دادید. حادثه عاشورا را باید فهمید که چقدر بزرگ است، تا دنبال عللش بگردیم. حادثه عاشورا، خیلی عظیم است. فاجعه، خیلی تکان دهنده و بینظیر است. وقتی که امام حسین علیهالسّلام به شهادت رسید، در روایتی از امام صادق علیهالسّلام نقل شده است که فرمود: «فلما ان قتل الحسین صلواتاللَّهعلیه اشتدّ غضب اللَّه تعالی علی اهل الارض»؛ وقتی که حسین علیهالسّلام کشته شد، غضب خدا درباره مردم شدید شد. معصوم است دیگر. بنابراین، جامعه مورد نعمت الهی، به سمت غضب سیر میکند. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای: عدالت، یعنى هر چیزى را به جاى خود گذاشتن و به هر کسى حق او را دادن. تربیت انسانها کار تدریجی است؛ کار دفعی نیست ولایت، یعنی حکومتی که همراه با محبّت، همراه با پیوستگی با مردم ، همراه با عاطفه نسبت به آحاد مردم است، فقط فرمانروایی و حکمرانی نیست. نام امام زنده و جاودانه است. حضرت زینب، آن کسی است که از لحظه شهادت امام حسین، این بار امانت را بر دوش گرفت و شجاعانه و با کمال اقتدار؛ آنچنان که شایسته دختر امیرالمؤمنین است، در این راه حرکت کرد. اینها توانستند اسلام را جاودانه کنند و دین مردم را حفظ نمایند. ماجرای امام حسین، نجاتبخشىِ یک ملت و امّت نبود؛ نجاتبخشی یک تاریخ بود. امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با حرکت خودشان، تاریخ را نجات دادند. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
ارزشها تهیدست میشود و به نقطهای میرسد که فقط یک پوسته ظاهری باقی میماند. ناگهان یک امتحان بزرگ پیش میآید؛ مانند امتحان قیام ابیعبداللَّه و جامعه در این امتحان مردود میشود. کسی مثل حسینبنعلی علیهالسّلام که خودش تجسّم ارزشهاست، قیام میکند، برای اینکه جلوِ انحطاط را بگیرد امام حسین میایستد، قیام میکند، حرکت میکند و یکتنه در مقابل سراشیب سقوط جامعه قرار میگیرد. «و انا من حسین»؛ یعنی دین پیامبر، زنده شده حسینبنعلی است. حادثه کربلا، عظیم و حماسه پُرشور و ماجرای عاشقانه است که واقعاً جز با منطق عشق و با چشم عاشقانه، نمیشود قضایای کربلا را فهمید. باید با چشم عاشقانه نگاه کرد تا فهمید حسینبنعلی در این تقریباً یک شب و نصف روز، چه کرده و چه عظمتی آفریده است! لذاست که در دنیا باقی مانده و تا ابد هم خواهد ماند. خیلی تلاش کردند که حادثه عاشورا را به فراموشی بسپارند؛ اما نتوانستند ... در روز عاشورا راویانی بودند که ماجراها را مینوشتند و ثبت میکردند. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
باید با چشم عاشقانه نگاه کرد تا فهمید حسینبنعلی در این تقریباً یک شب و نصف روز، چه کرده و چه عظمتی آفریده است! لذاست که در دنیا باقی مانده و تا ابد هم خواهد ماند. خیلی تلاش کردند که حادثه عاشورا را به فراموشی بسپارند؛ اما نتوانستند ... در روز عاشورا راویانی بودند که ماجراها را مینوشتند و ثبت میکردند ... بدانید که حتی جزئیات حادثه کربلا هم ثبت شده است؛ چه کسی کدام ضربه را زد، چه کسی اوّل زد، چه کسی فلان چیز را دزدید؛ همه اینها ذکر شده است. آن کسی که مثلاً قطیفه حضرت را دزدید و به غارت برد، معلوم است؛ یعنی خاندان پیامبر و دوستانشان نگذاشتند که این حادثه در تاریخ گم شود. در قضایای کربلا زیاد میبینید که امام حسین گریه کرد. این گریه، گریه جزع نیست؛ همان شدّت عاطفه است؛ چون اسلام عاطفه را در فرد رشد میدهد. ماجرای امام حسین، نجاتبخشىِ یک ملت نبود، نجاتبخشىِ یک امّت نبود؛ نجاتبخشی یک تاریخ بود ... امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با حرکت خود، تاریخ را نجات دادند. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهیدان ما نیز مانند بانوی بزرگوار اسلام در راه حق درخشانی به شهادت رسیدند، که برای کتمان و اخفاء آن، از همهی ابزارها و وسائل زمان، استفاده میشد. سنت لایتغیر الهی نگذاشت، که زهرای مرضیه، در پشت حجاب غلیظ اوهام پنهان بماند، و آن ستاره درخشان خونین، درگذشت زمان به خورشیدی تابان بدل شد. و امروز نام او و یاد مظلومیت او، از همهی حصارهای کتمان، عبور کرده است، و به اعتماد دلها و جانها رسیده است. و این درخشندگی و فزایندگی، ادامه خواهد داشت: انا اعطیناک الکوثر... ۱۳۷۷/۰۷/۰۲
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
امروز، دستهای مجرم، که از آغاز انقلاب و بخصوص در دوران دفاع مقدس همه سعی شان این بود، که حقانیت درخشان و مظلومانهی یاوران خمینی عزیز را، کتمان کنند در کار آنند که خاطرههای دوران جنگ را، به دست تند با دهای تبلیغات مغرضانه بسپرند، و آنها را در وادی فراموشی رها کنند، ولی بیشک موفق نخواهند شد. همت و غیرت و ایمان صادقانهی خیل عظیم مؤمنان انقلاب و اسلام بخصوص جوانان غیور و صالح که بدنهی عظیم ملت ایران را تشکیل میدهند، یکبار دیگر در تاریخ تجربهی احیاء نام و یاد آن حق مظلوم را، تکرار خواهند کرد. و به توفیق الهی خورشید فروزان شهادت، همهی حجابهای تحریف و فریب را، خواهد شکافت. ۱۳۷۷/۰۷/۰۲
حضرت آیت الله امام خامنه ای: نام و یاد شهیدان عزیز ما نیز، همانند سیدهی عالمیان، با گذشت زمان نورانیتر و نافذتر خواهد شد. پروردگارا شهیدان را در جامعهی ما روز به روز عزیزتر فرما و همهی مشتاقان شهادت را توفیق پیوستن، به آن کاروان مبارک در سیر عرشی و ربوبیاش، عنایت کن، و دعای حضرت بقیه الله ارواحنا فداه را، سایهی سر آنان قرار ده، و روح امام راحل عظیمالشأن را با آنان محشور فرما. آمین با رب العالمین. ۱۳۷۷/۰۷/۰۲
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
حجاب یک ضرورت شریعتی است؛ شریعت است؛ ضرورت شرعی است؛ یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد؛ این را همه باید بدانند. این که حالا خدشه کنند، شبهه کنند که آیا حجاب هست، لازم است، ضروری است، نه، جای خدشه و شبهه ندارد؛ یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود، منتها آن کسانی که حجاب را به طور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متّهم کرد به بیدینی و ضدانقلابی. (14/10/1401)
بخشهایی از وصیت نامه شهید احمد دشتی رحمت آبادی
شهادت: بهمن 1359 در سوسنگرد
برادران من حتى فرصت نيافتم حضور امام امت برسم، اگر توانستيد حتما براى من به حضور امام برويد و به ايشان بگوييد که از خدا برايمان طلب آمرزش کند و از ايشان براى اينکه واقعا ما را در راه الله قرار داد تشکر کنيد برادران و خواهران من اميدوارم که همگى به اماممان خمينى عزيز ايمان داشته باشيم و گوش به فرمان اين رهبر بزرگ و رهبرى که هميشه خارى در چشم امپرياليسم شرق و غرب بوده و خواهد بود ... ملت ايران نبايد از شهيد دادن وحشتى داشته باشند و بگويند که جوان هايمان را از دست دادهايم. نه اين درست نيست، درخت اسلام خون مىخواهد تا بتواند رشد کند همه مىدانند که اين انقلاب براى حفظ قرآن و اسلام بوده است و روى اين اصل خدا ما را يارى خواهد کرد و تا زمانى که خدا را داريم از هيچ چيز و هيچ ابرقدرتى وحشت نداريم ... اميدوارم که برادران پاسدار در تشييع جنازه برادر کوچکشان شرکت کرده و راه پاک شهيدان اسلام را ادامه دهند و هميشه در پشت سر امام و روحانيون مبارز که همان راه اسلام اصيل است قدم بردارند و هر عمل ضد انقلابى را که هر مفسدى مىخواهد بر عليه انقلاب و ولايت فقيه انجام دهد در نطفه خفه کنند والسلام.
فرازهایی از وصیتنامه شهید علیرضا نهروانحیدرآبادی
شهادت: بیست و یکم بهمن ۱۳۶۴ در اروندرود
به نام آن کسی که انسانها را روی بهترین رختخوابها میمیراند به نام آن کسی که انسانها را روی بهترین رختخوابها میمیراند، ولی انسان دیگری را در میان میلیونها گلوله حفظ میکند. به نام آن کسی که به شما هدیهای عطا میکند و پس از چندی آن را از شما پس میگیرد و به امید ظهور هرچه سریعتر منجی عالم بشریت حضرت حجت، مهدی موعود (عج). شهادت را از دست ندهید آنقدر به جبههها میروم و میجنگم، تا این که شهید شوم و یا اسلام پیروز شود. ما در این دنیا مثل مسافر هستیم و حتماً باید بگذریم، چه بخواهیم و چه نخواهیم؛ پس بهتر است قبل از این که مرگ، ما را در رختخواب غافلگیر کند ما برویم و در راه خدا کشته شویم و ما او را غافلگیر کنیم. نگذاریم که چنین شهادتی را از دست بدهیم. استغفار و دعا، بهترین درمانها برای تسکین دردها است پدر و مادر عزیزم! من به شما و خواهران و برادران، خیلی علاقه داشتم و به خدا قسم شما را از آنچه روی زمین بود از همه بیشتر دوست داشتم؛ ولی عشق خدا و دفاع از اسلام از اینها خیلی بالاتر است. برادران! استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردها است. آنها باید از مردن بترسند که مرگ را فنا میدانند در خاتمه سخنی با بدخواهان: گمان نکنید که جوانان ما از مُردن و از شهادت میترسند. شهادت ارثی است که از اولیا به ما رسیده است. آنها باید از مردن بترسند که مرگ را فنا میدانند؛ ولی ما که بعد از مرگ را حیات اخروی میدانیم، ترس و هراسی نداریم. این خائنان هستند که باید بترسند.
شهید اصغر موسیزاده يكم بهمن 1349، در شهرستان بندرعباس ديده به جهان گشود ... تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. روحاني بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. هفتم بهمن 1365، در شلمچه بر اثراصابت تركش به سر و پا، شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است. متن وصیت نامه شهید اصغر موسیزاده: مساجد را خالی نگذارید. این جبههها با پایبندی مساجد پایبند میباشد. در مراسم مذهبی شرکت کنید.
شهید سید عبدالحسین موسویپور شهواری
شهادت: هفتم بهمن 1365، در شلمچه
وصیت نامه شهید سید عبدالحسین موسویپور شهواری: شهید انسانی است که در عصر نتوانستن و غلبه نیافتن با مرگ خویش بر دشمن پیروز میشود. شهید قلب تاریخ است. همچنان که قلب به رگهای خشک اندام خون حیات و زندگی میدهد. جامعهای که رو به مردن میرود، جامعهای که فرزندانش ایمان خویش را از دست دادهاند و جامعهای که به مرگ تدریجی گرفتار است تسلیم را تمکین کرده است. جامعهای که احساس مسئولیت را از یاد برده است و اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است و تاریخی که از حیات و جنبش و حرکت بازمانده است. شهید همچون قلبی به اندامهای خشک مرده بی رمق جامعه خون خویش را میرساند. بزرگترین معجزه شهادتش این است که به یک نسل ایمان جدید به خویشتن را میبخشد. شهید حاضر است و همیشه جاوید. امام حسین(ع) یک درس بزرگتر از شهادتش را به ما داده است و آن نیمه گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است، حجی که همه اجدادش و پدرانش برای احیای این سنّت جهاد کردند، این حج را نیمه تمام میگذارد و شهادت را انتخاب میکند.
بخشی از وصیت نامه شهید ستار مظفری
شهادت: هشتمین روز از بهمن ماه 1362
با سلام و درود بر امام زمان (عج) و نايب بر حقش حضرت امام خمينى بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، بهتر است وصيت نامهام را با سخنى از رسولاكرم (ص) آغاز كنم كه فرمودهاند: خونى كه در راه خدا ريخته شود با ارزش ترين خون هاست و همچنين حضرت امام فرمودهاند: شهادت فوزى بس عظيم است. من پاى به اين سرزمين مقدس گذاشتهام تا در راه اسلام با كفار بجنگم، و از حريم مملكت اسلامى دفاع كنم، و اگر هم خدا قبول كرد در اين راه شهيد شدم، يعنى به آرزوى هميشگى خود رسیده ام. دوستان خوبم اگر من شهيد شدم مرا از ياد نبريد، حتماً نماز را سروقت بخوانيد و يادتان نرود كه به نماز جمعه برويد، زندگى نامه و وصيتنامههاى شهدا را بخوانيد از آنها درس عبرت بگیرید، امام را دعا كنيد و او را تنها نگذاريد، در تشييع پیکر شهدا و مجالس مذهبی شرکت کنید. سخنى چند با خانواده عزيزم و در حقيقت وصيتى چند به خانوادهام: از خداوند منان مى خواهم كه هميشه سالم و تندرست باشيد، در مرگ من هيچ گاه ناراحت نباشيد و افتخار كنيد كه شما هم شهيدى را به اسلام بزرگ و اين انقلاب اسلامى تقديم نمودهاید همانند كوه استوار باشيد زيرا از استوارى و پابرجايى خانواده های شهداست كه وحدت و يكپارچگى بين امت اسلام حكم فرماست. از خواهران عزیزم می خواهم برای شهادت من گریه نکنند، برای مظلومیت امام حسین(ع) گریه کنید، براى بهشتىها، رجائىها، باهنرها گریه کنید که مظلوم از دنیا رفتند. پدر و مادر عزیزم اگر سرزمين مقدس عراق به دست سپاهيان اسلام از دست بعثيان كافر آزاد شد وان شاءالله كه مىشود شما هم به كربلا مىرويد و امام حسين و ديگر ائمه را زيارت مىكنيد و از آنها بخواهيد كه اين شهيدى كه به اسلام هديه نمودهايد قبول كنند ...
بخشی از وصیت نامه شهید کریم کُلمی شهادت: هفتم مهرماه سال 1363 در منطقه عملیاتی میمک
من از تمام ملت مسلمان ایران میخواهم که امام را تنها نگذارند و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشند و از ملت به پا خواسته ایران میخواهم که راه این شهیدان را ادامه دهند زیرا این انقلاب با خون این شهیدان به اینجا رسیده است ما باید از خون این شهیدان دفاع کنیم ... ما تا آخرین قطره خونی که داریم در راه این انقلاب و این شهیدان خواهیم جنگید و همیشه امام را دعا کنید.
بخشی از وصیت نامه شهید علی محمد دهقانی
شهادت: 9 آذر 1360 در بستان
به شما خواهرانم توصیه می کنم که از این به بعد باید بار مسئولیت و رسالت پیام خون را بدوش بگیرید و زینب گونه عمل کنید زیرا آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنها که ماندند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند. در اینجا لازم دانستم که این چند نکته را به عرض برادران و خواهران دینی برسانم شما که در پشت جبهه هستید و این گونه ایثار و فداکاری می کنید قدر این رهبر عظیم الشان را بدانید و در این زمان که فریاد حسین گونه اش به گوش شما می رسد او را یاری کنید و همیشه وحدت را که ضامن پیروزی است حفظ کنید و برای تحقق اسلام و آگاه کردن نسل جوان جامعه از هیچ کوششی دریغ نورزید و از انقلاب اسلامی که با خون شهیدانی همچون مطهری ، بهشتی ، رجایی و باهنرها آبیاری شده حراست کنید. و پیام خون این شهیدان عزیز و همه از جان گذشتگان راه دین را به گوش جهانیان برسانید و این را بدانید و ابرقدرتها بدانند تا پیروزی انقلاب و برقراری حکومت عدل اسلامی در جهان از پای نخواهیم نشست و از خدا می خواهم که انقلابمان را به حکومت مهدی (عج) متصل کند به امید چنین روزی.
شهید مدافع حرم شهید «سعید علیزاده»
بخشی از وصیت نامه شهید صمد بيات
شهادت: بيست و یکم دي 1365، در شلمچه
... از برادران خود میخواهم در كارهاي نيك همديگر را ياري كنند و نيز نماز را حتماً فراموش نكنند، چون ما براي نماز جنگ مي كنيم. از شما خواهشمندم در آخر نماز خود براي طول عمر اين امام امّت و اين بت شكن قرن و اين پير رشيد جماران و منجي ايران دعا كنيد و خواستار سلامتي ايشان باشيد. ديگر اينكه در آخر هر نماز براي رزمندگان پيروز، پيروزي عظيمتر و بزرگتر را خواستار باشيد و منافقان و كساني كه به اين انقلاب توهين كرده و ضرر مي زنند را راهنمایي كنيد. برادران عزيز! اميدوارم هميشه در زندگي با ايمان و تقواي قوي خودتان بر دشواري ها غلبه كنيد و با صبر و روحيهاي عالي در زندگي پيشروي كنيد.
شهید "سیدمحمد حسینی"
شهادت: هنهم بهمن ماه 1364
بخشی از وصیت نامه:
سلام و درود خداوند بر پيامبر بزرگ اسلام.
خداوند سایهی اين رهبر بزرگ را از سر این امت شهیدپرور کوتاه نکند تا صاحب اصلي اين حرکت و مملکت ظهور کند؛ امت شهیدپروري که بهراستی ایثارگریشان نشانهی پربار بودنشان از معنويات اسلام است. امتي که هرلحظه بودنشان در جبهه نشانهی رشد مذهبي و انقلابي آنها است.
اي امتي که فرزندان پاک و مخلص خود را تقديم انقلاب اسلامي کرديد! شما که به کافران دين خدا نه گفتيد و لباس ذلت را به درآورديد و لباس خونين اباعبدالله لايه را به تن کرديد و لحظاتی از نبرد با الحاد و کفر نايستاديد؛ شما که هميشه فريادتان با خميني است و دعايتان بر خميني است و راهتان با خميني است؛ اين پيروزي را بر شما تبريک ميگويم.
شما را به کلام خدا قسم! شمارا به پيامبر بزرگ اسلام قسم تا ظهور حضرت مهدي شبيه امام عزيزمان را ياري کنيد؛ مرجع عزيزمان را ياري کنيد؛ وگرنه موجب برانگيختن غضب و خشم الهي خواهيد شد. امت حزبالله! زمان، زمانحساس است.
جنگ ميان حق و باطل با تمام قوا ادامه دارد. دشمنان داخلي و خارجي عليه اين انقلاب توطئه میکنند. کساني که در لواي اسلام ولي مخالف ولایتفقیه توطئه میکنند، بر شماست که درصحنه باشيد و شجاعانه و صبورانه با اين عوامل کفر بستیزید و به دشمن امان ندهيد. پيروزي از آن اسلام است.
خداوندا! از گناهان اين حقير و بیچاره درگذر و اگر سعادت شهادت نصیبم شد، چند وصيت دارم: مادرم! مرا ببخشيد که نتوانستم خدمات زياد شمارا جبران کنم. از خداوند برایم طلب مغفرت کن. برايم دعا کن که در آتش دوزخ نسوزم. مرا ببخشي مادر مهربان و عزيزم. برادران و خواهران عزيزم مرا ببخشيد و اين بندهاي گناهکار را دعا کنيد. عيال عزيزم! مرا بخش که همسر خوبي برائت نبودم. خداوند به شما صبر دهد. مقاوم و استوار با کمک خداوند ايستادگي کنيد و مرا دعا کنيد. شما آگاه بوديد که من آگاهانه در جبهه حضور داشته و هیچکس و هيچ تبليغي مرا به جبهه نکشاند، مگر یاریکردن اسلام عزيز ...
بخشی از وصیت نامه شهید «اسماعیل برهانی»
شهادت: هفتم بهمن ۱۳۶۶ در ارتفاعات گوجار
«خواهرم! زینب زمان باش و با ناملایمات، دست و پنجه نرم کن، در برابر سختیها و دشواریها استوار باش و حجاب و پاکدامنی را سرلوحه زندگیات قرار بده.»
اسلام به من فهماند که چگونه بیندیشم برادران عزیز! شما را به تقوی سفارش میکنم. خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) میکنم. افتخارم این است مسلمانم؛ زیرا اسلام به من فهماند که چگونه بیندیشم و چگونه راهم را انتخاب کنم. این دفاع موقعیتی بود که عاشورای حسینی، بار دیگر در این سرزمین زنده شود و نشان داد که هنوز هم حسینیها هستند که حکومت الله را در سراسر جهان برقرار سازند.
امروز در راه عقیدهای جهاد میکنیم که به حقانیت آن آگاهیم من با کمال میل به جبهه آمدم؛ زیرا ما فقط به خودمان تعلق نداریم، یعنی خلق نشدیم که راحت طلب باشیم و فقط درپی آسایش دنیوی، بلکه برای آزمایش آفریده شدیم تا با سربلند بیرون آمدن از این آزمون به زندگی جاوید آن جهان دست یابیم. جوانان عزیز! درخت انقلاب احتیاج به خون دارد تا سیراب بماند. اکنون که صدای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان به گوش میرسد، بر همه ملت مسلمان واجب است که لبیک بگوییم. امروز در راه عقیدهای جهاد میکنیم که به حقانیت آن کاملاً آگاهیم و غیر از این برای ما راهی نیست، یا پیروز میشویم و یا با شهادتمان اسلحهای مرگبار بر فرق دشمنان اسلام فرود میآوریم. «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین [۱] را خداوند به بندگان صالح خود وعده داده است.»
رمز جاودانگی در خون شهید نهفته است و بانگ تکبیر از قطرهقطره خون او بلند است
راه و حرکت ما تازه آغاز نشده، بلکه از تاریخ هابیل و قابیل شروع شده است. ما با نثار خون خود، زمینه حکومت حضرت مهدی (عج) را فراهم میکنیم. عزیزان! نمیتوانیم در این دنیایی که هر لحظه، خون بیگناهی به دست اربابان مزدوری چون کارتر، صدام و دیگر جنایتکاران به زمین میریزد، ساکت باشیم و حرفی نزنیم. باید در صف حق قرار گیریم، چه بهتر که در این راه شهادت نصیب ما بشود. رمز جاودانگی در خون شهید نهفته است و بانگ تکبیر از قطرهقطره خون او بلند است. راه ولایت فقیه استمرار راه انبیاست.
خدایا! تو خودت به من جان دادی و خودت هم جانم را خواهی گرفت، پس مرا در صراطی قرار بده که در لحظه جان دادن حسرت نخورم. بارالها! آنقدر گناه کردم و از فرمانت سرپیچی نمودم، که شرمندهام و از تو میخواهم مرا از آمرزیدگان درگاهت قرار بدهی و شهادت در راهت را نصیبم کنی. پروردگارا! اسلام و مسلمین را یاری ده و پیروزی را هر چه زودتر برای مسلمین نایل گردان. خدایا! از تو میخواهم در ظهور امام زمان تعجیل کنی و بر سلامتی نایبش بیفزایی و عمرش را افزون گردانی.
بخشی از وصیت نامه شهید محمدرضا قریببلوک
شهادت: پنجم تیر ۱۳۶۱
مسئول خون شهدا باشید
مسئول خون شهدا باشید. اگر در راه نبرد علیه کفر، سستی کنید، مدیون هستید و باید راه شهدا را ادامه دهید. ای مادرم! ناراحت نباش، چون پسر خود را در راه اسلام دادهای. نگو من پسرم را داماد نکردم. مگر خون ما از خون قاسم و علی رنگینتر است. مادرم! برادران مرا خوب تربیت کن و کمک به مستمندان بکنند. برای من گریه نکنید، برای حسینبنعلی گریه کنید و سیاه نپوشید و برای امام حسین (ع) سیاه بپوشید.
ای خواهرانم! مانند زینب باشید که چگونه مصیبت حسین (ع) را تحمل کرد و حجاب خود را حفظ کنید. اگر من شهید شدم، دستهایم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه مردم بدانند که من از دنیا چیزی را با خود نبردم و چشمهایم را باز بگذارید تا همه بفهمند که من کورکورانه کشته نشدهام.
شهید مدافع حرم شهید نوید صفری
دستنوشته شهید: زیارت عالی و پرفیض زیارت عاشورا را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه نصیبم نشد و بدانید هرکه 40 روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک عاشورا هم قیامت میکند با روضه ارباب از زبان مادر و خواهرش. انشاءالله شرمنده شما نباشم.
بسیجی شهید داوود جاودانیان از بسیجیان تیپ 48 فتح کهگیلویه و بویراحمد
شهادت: 1401/11/13 در ارتفاعات شمالغرب و در حین انجام ماموریت
شهید «شهرام حیدری» رئیس پلیس اطلاعات شهرستان جوانرود
و اذا جاءک الذین یؤ منون بایاتنا فقل سلام علیکم کتب ربکم على نفسه الرحمة اءنه من عمل منکم سوءا بجهالة ثم تاب من بعده و اءصلح فأنه غفور رحیم (۵۴) و کذلک نفصل الایات و لتستبین سبیل المجرمین (۵۵)
ترجمه ۵۴ - هر گاه کسانى که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند به آنها بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود فرض کرده ، هر کس از شما کار بدى از روى نادانى کند سپس توبه و اصلاح (و جبران ) نماید او آمرزنده مهربان است . ۵۵ - و اینچنین آیات را برمیشمریم (و روشن میسازیم ) تا راه گناهکاران آشکار گردد.
تفسیر بعضى معتقدند آیه نخست درباره کسانى نازل شده که در آیات قبل پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مامور شد که از طرد آنها خوددارى کند، و آنها را از خود جدا نسازد و بعضى معتقدند درباره جمعى از گناهکاران بوده است که نزد پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمدند و اظهار داشتند ما گناهان زیادى کرده ایم و پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) سکوت کرد تا آیه فوق نازل شد. اما شان نزول آن هر چه باشد، شک نیست که مفهوم آیه یک معنى کلى و وسیع است و همه را شامل میشود، زیرا نخست به صورت یک قانون کلى به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) دستور مى دهد که تمام افراد با ایمان را هر چند گناهکار باشند، نه تنها طرد نکند، بلکه به خود بپذیرد و چنین مى گوید: هر گاه کسانى که به آیات ما ایمان آورده اند به سراغ تو بیایند، به آنها بگو: سلام بر شما (و اذا جائک الذین یؤمنون بایاتنا فقل سلام علیکم ). این سلام ممکن است از ناحیه خدا و بوسیله پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بوده باشد، و یا مستقیما از ناحیه خود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و در هر حال دلیل بر پذیرا شدن و استقبال کردن و تفاهم و دوستى با آنها است . در جمله دوم اضافه میکند، که پروردگار شما رحمت را بر خود فرض کرده است (کتب ربکم على نفسه الرحمة ). (کتب )که از ماده ( کتابت ) به معنى نوشتن است ، در بسیارى از موارد کنایه از الزام و ایجاب و تعهد مى باشد، زیرا یکى از آثار نوشتن مسلم شدن و ثابت ماندن چیزى است . و در جمله سوم که در حقیقت توضیح و تفسیر رحمت الهى است ، با تعبیرى محبت آمیز چنین مى گوید: هر کس از شما کارى از روى جهالت انجام دهد، سپس توبه کند و اصلاح و جبران نماید، خداوند آمرزنده و مهربان است (انه من عمل منکم سوء بجهالة ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفور رحیم ) همانطور که سابقا گفته ایم منظور از (جهالت ) در اینگونه موارد، همان غلبه و طغیان شهوت است که انسان نه از روى دشمنى و عداوت با حق ، بلکه به خاطر غلبه هوى و هوس آنچنان مى شود که فروغ عقل و کنترل شهوت را از دست مى دهد، چنین کسى با اینکه عالم به گناه و حرام است اما چون علمش تحت الشعاع هوى و هوس واقع شده ، به آن جهل اطلاق گردیده ، مسلما چنین کسى در برابر گناه خود مسؤ ل است ، اما چون از روى عداوت و دشمنى نبوده ، سعى و کوشش مى کند اصلاح و جبران کند. در حقیقت آیه فوق به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) دستور مى دهد، که هیچ فرد با ایمانى را از هر طبقه و نژاد و در هر شرائطى بوده باشد، نه تنها از خود نراند، بلکه آغوش خویش را یکسان به روى همه بگشاید، حتى اگر کسانى آلوده به گناهان زیاد باشند، آنها را نیز بپذیرد و اصلاح کند. و در آیه بعد براى تاکید مطلب مى فرماید:(ما آیات و نشانه ها و دستورات خود را این چنین روشن و مشخص مى کنیم ، تا هم راه حقجویان و مطیعان آشکار گردد و هم راه گنهکاران لجوج و دشمنان حق (و کذلک نفصل الایات و لتستبین سبیل المجرمین ). روشن است که منظور از مجرم ، در آیه فوق هر گناهکارى نیست ، زیرا پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در این آیه ماموریت پیدا مى کند گناهکاران را در صورتى که به سوى او بیایند هر چند اعمال خلافى از روى نادانى انجام داده باشند، بپذیرد، بنابراین منظور از مجرم همان گناهکاران لجوج و سرسختى است که با هیچ وسیله تسلیم حق نمى شوند. یعنى بعد از این دعوت عمومى و همگانى به سوى حق ، حتى دعوت از گناهکارانى که از کار خود پشیمانند، راه و رسم مجرمان لجوج و غیر قابل انعطاف کاملا شناخته خواهد شد
**************
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۵۶تا۵۸
قل انى نهیت اءن اءعبد الذین تدعون من دون الله قل لا اءتبع اءهواءکم قد ضللت اذا و ما اءنا من المهتدین (۵۶) قل انى على بینة من ربى و کذبتم به ما عندى ما تستعجلون به إن الحکم الا لله یقص الحق و هو خیر الفاصلین (۵۷) قل لو اءن عندى ما تستعجلون به لقضى الامر بینى و بینکم و الله اءعلم بالظالمین (۵۸)
ترجمه : ۵۶ - بگو من از پرستش کسانى که غیر از خدا میخوانید نهى شده ام ، بگو من از هوى و هوسهاى شما پیروى نمى کنم اگر چنین کنم گمراه شده ام و از هدایت یافتگان نخواهم بود. ۵۷ - بگو من دلیل روشنى از پروردگارم دارم و شما آنرا تکذیب کرده اید (و نپذیرفته اید) آنچه شما درباره آن عجله دارید به دست من نیست ، حکم و فرمان تنها از آن خدا است ، حق را از باطل جدا میکند، و او بهترین جدا کننده (حق از باطل ) است . ۵۸ - بگو اگر آنچه را که شما در باره آن عجله دارید نزد من بود (و به درخواست شما ترتیب اثر مى دادم عذاب الهى بر شما نازل مى گشت و) کار من و شما پایان گرفته بود و خداوند ظالمان را بهتر مى شناسد.
تفسیر اصرار بیجا در این آیات همچنان روى سخن به مشرکان و بت پرستان لجوج است - همانطور که بیشتر آیات این سوره نیز همین بحث را دنبال مى کند - لحن این آیات چنان است که گویا آنها از پیامبر دعوت کرده بودند به آئینشان گرایش پیدا کند پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مامور مى شود که صریحا به آنها بگوید: من از پرستش کسانى را که غیر از خدا مى پرستید نهى شده ام (قل انى نهیت ان اعبد الذین تدعون من دون الله ). جمله نهیت (ممنوع شده ام ) که به صورت فعل ماضى مجهول آورده شده است اشاره به این است که ممنوع بودن پرستش بتها چیز تازهاى نیست بلکه همواره چنین بوده و خواهد بود. سپس با جمله : بگو اى پیامبر من پیروى از هوا و هوسهاى شما نمى کنم (قل لا اتبع اهوائکم ) پاسـخ روشنى به پیشنهاد بى اساس آنها مى دهد و آن اینکه بت پرستى هیچ دلیل منطقى ندارد، و هرگز با حکم عقل و خرد جور نمى آید، زیرا عقل به خوبى درک مى کند که انسان از جماد اشرف است چگونه ممکن است انسان در برابر مخلوق دیگرى و حتى در برابر موجود پست تر سر تعظیم فرود آورد، علاوه بر این بتها غالبا ساخته و پرداخته انسان بودند چگونه ممکن است چیزى که مخلوق خود انسان است معبود او و حلال مشکلاتش گردد، بنابراین سرچشمه بت پرستى چیزى جز تقلید کورکورانه و پیروى از خرافات و هوا پرستى نیست . و در آخرین جمله براى تاکید بیشتر مى گوید: اگر من چنین کارى را کنم مسلما گمراه شده ام و از هدایت یافتگان نخواهم بود (قد ضللت اذا و ما انا من المهتدین ). در آیه بعد پاسـخ دیگرى به آنهاو آن اینکه من بینه و دلیل روشنى از طرف پروردگارم دارم اگر چه شما آن را نپذیرفته و تکذیب کرده اید (قل انى على بینة من ربى و کذبتم به ). بینة در اصل به چیزى مى گویند که میان دو شى ء فاصله و جدائى مى افکند به گونه اى که دیگر هیچگونه اتصال و آمیزش با هم نداشته باشند، سپس به دلیل روشن و آشکار نیز گفته شده ، از این نظر که حق و باطل را کاملا از هم جدا مى کند. در اصطلاح فقهى اگر چه ( بینة ) به شهادت دو نفر عادل گفته مى شود ولى معنى لغوى آن کاملا وسیع است و شهادت دو عادل یکى از مصداقهاى آن مى باشد و اگر به معجزات بینة گفته مى شود باز از همین نظر است که حق را از باطل جدا مى کند و اگر به آیات و احکام الهى بینة گفته مى شود باز به عنوان مصداق این معنى وسیع است . خلاصه در این آیه نیز پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مامور است روى این نکته تکیه کند که مدرک من در مسئله خدا پرستى و مبارزه با بت کاملا روشن و آشکار میباشد و انکار و تکذیب شما چیزى از اهمیت آن نمى کاهد. سپس به یکى دیگر از بهانه جوئیهاى آنها اشاره مى کند و آن اینکه آنها مى گفتند اگر تو بر حق هستى کیفرهائى که ما را به آن تهدید میکنى زودتر بیاور پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در پاسـخ آنها میگوید آنچه را شما درباره آن عجله دارید به دست من نیست ) (ما عندى ما تستعجلون به ). تمام کارها و فرمانها همه به دست خدا است (ان الحکم الا لله ). و بعد به عنوان تاکید مى گوید: او است که حق را از باطل جدا مى کند و او بهترین جدا کنندگان حق از باطل است (یقص الحق و هو خیر الفاصلین ). بدیهى است کسى میتواند به خوبى حق را از باطل جدا کند که علمش از همه بیشتر باشد و شناخت حق و باطل براى او کاملا روشن است ، به علاوه قدرت کافى براى اعمال علم و دانش خود نیز داشته باشد و این دو صفت (علم و قدرت ) به طور نامحدود و بى پایان تنها براى ذات پاک خدا است ، بنابراین او بهترین جدا کنندگان حق از باطل است . در آیه بعد به پیامبر دستور مى دهد که در برابر مطالبه عذاب و کیفر از ناحیه این جمعیت لجوج و نادان به آنها بگو : اگر آنچه را که شما با عجله از من مى طلبید در قبضه قدرت من بود و من به درخواست شما ترتیب اثر میدادم کار من و شما پایان گرفته بود (قل لو ان عندى ما تستعجلون به لقضى الامر بینى و بینکم ). اما براى اینکه تصور نکنند مجازات آنها به دست فراموشى سپرده شده در پایان خداوند از همه کس بهتر ستمکاران و ظالمان را مى شناسد و به موقع کیفر آنها را خواهد داد (و الله اعلم بالظالمین ).
نکته ها در اینجا به چند نکته باید توجه کرد: ۱ - از آیات قرآن استفاده مى شود که بسیارى از اقوام گذشته همین درخواست را از پیامبران خود داشتند، که اگر راست مى گوئى پس چرا مجازاتى را که براى ما انتظار دارى به سراغ ما نمى فرستى ؟! قوم نوح (علیه السلام ) چنین درخواستى را از او کردند و گفتند اى نوح ! چرا این همه با ما سخن مى گوئى و مجادله مى کنى ؟ اگر راست مى گوئى عذابى را که به عنوان تهدید مى گوئى زودتر بیاور قالوا یا نوح قد جادلتنا فاکثرت جدالنا فاتنا بما تعدنا ان کنت من الصادقین (هود - 32) نظیر این تقاضا را قوم صالح نیز از او کردند (اعراف - 77). و همچنین قوم عاد به پیامبرشان هود چنین پیشنهادى داشتند (اعراف - 70) از سوره اسراء نیز استفاده مى شود که این درخواست از پیامبر اسلام مکرر واقع شد، حتى گفتند ما به تو ایمان نمى آوریم مگر زمانى که یکى از چند کار انجام دهى از جمله اینکه سنگهاى آسمانى را قطعه قطعه بر سر ما بیفکنى ! (او تسقط السماء کما زعمت علینا کسفا) (اسراء - 92). این درخواستهاى نامعقول یا به عنوان استهزاء و مسخره کردن صورت مى گرفته و یا به راستى به عنوان طلب اعجاز و در هر دو صورت کار احمقانه اى بود، زیرا در صورت دوم موجب نابودى آنها مى شده و جائى براى استفاده از معجزه باقى نمى مانده و در صورت اول نیز با دلائل و نشانه هاى روشنى که پیامبران با خود داشتند حداقل احتمال صدق آنها در نظر هر بیننده مجسم میشده است ، چطور ممکن است با چنین احتمالى انسان تقاضاى نابودى خودش را بکند، یا آن را به شوخى بگیرد ، ولى تعصب و لجاجت بلاى بزرگى است که جلو هر گونه فکر و منطق را مى گیرد. ۲- جمله (ان الحکم الا لله ) معنى روشنى دارد و آن اینکه : هر گونه فرمان در عالم آفرینش و تکوین و در عالم احکام دینى و تشریع به دست خدا است ، و بنابراین اگر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) ماموریتى پیدا مى کند آنهم به فرمان او است . و اگر حضرت مسیح مثلا مرده اى را زنده مى کند آنهم به اذن او است ، همچنین هر منصبى اعم از رهبرى الهى و قضاوت و حکمیت به کسى سپرده شده است آنهم از ناحیه پروردگار است . اما متاسفانه جمله به این روشنى در طول تاریخ کرارا مورد سوء استفاده واقع شده است ، گاهى خوارج براى ایراد به مسئله تعیین حکمین در جریان جنگ صفین که به پیشنهاد آنها و امثال آنها صورت گرفته بود به این جمله چسبیده و به گفته على (علیه السلام ) کلمه حقى را گرفته و در معنى باطلى به کار میبردند، و تدریجا جمله لا حکم الا لله شعارى براى آنها شد. آنها آن قدر نادان و ابله بودند که تصور مى کردند اگر کسى به فرمان خدا و به دستور اسلام در موضوعى حکمیت پیدا کرد با جمله ان الحکم الا لله مخالف است ، با اینکه قرآن زیاد میخواندند اما کمتر مى فهمیدند، زیرا حتى قرآن در موضوع دادگاه خانوادگى اسلام تصریح به انتخاب حکم از طرف زن و مرد مى کند (فابعثوا حکما من اهله و حکما من اهلها) (نساء - 35) بعضى دیگر - همانطور که فخر رازى در تفسیر خود نقل مى کند - این جمله را دلیلى بر مسلک جبر گرفته اند، زیرا وقتى قبول کنیم همه فرمانها در جهان آفرینش به دست خدا است اختیارى براى کسى باقى نمى ماند. در حالى که مى دانیم آزادى اراده بندگان و اختیار آنها نیز به فرمان پروردگار است ، این خدا است که مى خواهد آنها مختار و آزاد در کار خود باشند تا در پرتو اختیار و آزادى ، تکلیف و مسئولیت بر دوش آنها نهد و تربیت شوند. ۳- جمله یقص در لغت به معنى قطع کردن و بریدن چیزى است و اینکه در آیه فوق مى خوانیم یقص الحق : خداوند حق را میبرد یعنى کاملا آنرا از باطل جدا و تفکیک مینماید، بنابراین جمله بعد و هو خیر الفاصلین او بهترین جدا کنندگان است تاکید براى این موضوع محسوب مى شود. و باید توجه داشت که جمله ( یقص ) از ماده ( قصه ) به معنى بیان سرگذشت و داستان نیست آنچنان که بعضى از مفسران پنداشته اند.
تفسیر صفحۀ ۱۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۶۲ - تفسیر نور
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ النَّصاری وَ الصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» همانا کسانیکه (به اسلام) ایمان آورده و کسانیکه یهودی شدند و نصاری و صابئان، هرکسکه به خدا و روز قیامت ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پس برای آنها در نزد پروردگارشان، پاداش و اجر است و بر آنها ترسی نیست و آنها محزون نمیشوند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۶۲:
در تفسیر نمونه از جامعالبیان، نقل شده است:
سلمان فارسی به رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله گفت: دوستان من که اهل ایمان و نماز بودند، ولی شما را ندیدند تا به شما ایمان بیاورند؛ وضع آنها در قیامت چگونه است؟
یکی از حاضرین جواب داد: اهل دوزخ هستند.
ولی این آیه نازل شد که هر کدام از پیروان ادیان که در عصر خود بر طبق وظایف و فرمان الهی عمل کردهاند، مأجور هستند. آیا طبق آیه ۶۲، سوره بقره می توان بر یهودیت و مسیحیت باقی ماند؟
این آیه نمیتواند بهانه و دستاویزی برای ماندن در یهودیّت و مسیحیّت باشد؛ زیرا
اوّلًا: قرآن، اهل کتاب را به اسلام دعوت نموده است.
ثانیاً: تهدید کرده که اگر آگاهانه به سراغ دینی غیر از اسلام بروند، مورد قبول نیست. «آل عمران، ۸۵»
مراد از «الَّذِینَ هادُوا» یهودیان هستند. این نامگذاری یا بهسبب اظهار توبۀ آنان است که با تعبیر«إِنَّا هُدْنا إِلَیْکَ» «اعراف، ۱۵۶» آمده است و یا بهجهت آنکه این قوم به یکی از فرزندان حضرت یعقوب که یهود نام داشت، منسوب بودند.
مراد از «النَّصاری»، مسیحیان هستند که در جواب حضرت عیسی که فرمود: «مَنْ أَنْصارِی» گفتند: «نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ» «صف، ۱۴»
شاید هم این نامگذاری بهجهت سکونت آنان در منطقۀ ناصریّه، زادگاه عیسی علیهالسّلام باشد.
«صابئین» به کسانی گفته میشود که خود را پیروان حضرت یحیی میدانند و برای ستارگان، قدرت تدبیر قائل هستند.
نام این گروه در سورههای بقره، مائده و حج، در کنار یهود، نصاری، مجوس و مشرکین آمده است. «بقره، ۶۲، مائده، ۶۹، حج، ۱۷»
از اینجا معلوم میشود که صابئین غیر از چهار دستۀ مذکور هستند.
پیروان این آیین نیز همانند سایر اهل کتاب، به اسلام دعوت شدهاند. اینها با توجّه به اعتقادات خاصّ خود، پیروان اندکی دارند و اهل تبلیغ از دین خودشان نیستند. آنها بیشتر در کنار رودخانهها و دریاها زندگی میکنند و گوشهگیر و منزوی هستند.
این افراد، غسلهای متعدّدی دارند که در تابستان و زمستان باید در رودخانه و آب جاری انجام دهند.
هماکنون تعداد نزدیک به پنجهزارنفر از آنان در خوزستان در کنار رود کارون و شهرهای دیگر آن استان زندگی میکنند و قریب به هشتهزارنفر نیز در عراق در کنار دجله و شهرهای دیگر عراق سکونت دارند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۶۲:
۱. تمام ادیان آسمانی، اصول مشترک دارند توحید، معاد و انجام اعمال صالح. «آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً»
۲. مهمترین اصل اعتقادی بعد از توحید، معاد است. «آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»
۳. صاحبان ادیان دیگر در صورت بیاطّلاعی از اسلام، چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، اگر به دین آسمانی خود ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند و در بیاطّلاعی خود مقصّر نباشند، اهل نجات هستند. «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ»
۴. انسان، تنها در سایۀ ایمان به خداوند و امید به معاد و انجام عمل صالح، آرامش مییابد. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ»
۵. سعادت و کرامت، مربوط به ایمان و عمل صالح است؛ نه عنوانِ مسلم، یهودی، مسیحی و صابئی. «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ»«لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ» تفسیر صفحۀ ۱۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۶۳ - تفسیر نور:
«وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُوا ما فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» و (یاد کن) زمانیکه از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بالا بردیم (و گفتیم:) آنچه را (از آیات و دستورات خداوند) به شما دادهایم، با قدرت بگیرید و آنچه را در آن هست، بهخاطر داشته باشید (و به آن عمل کنید) تا پرهیزگار شوید. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۶۳:
ماجرای کندهشدن کوه طور از جای خود و قرار گرفتن در بالایِِ سرِ یهود، در سورههای «بقره، ۹۳»، «نساء، ۱۵۴» و «اعراف، ۱۷۱» نیز آمده است.
همچنین شاید مراد از پیمان مطرح شده در این آیه، همان پیمانی باشد که در سوره های بقره، ۴۰ و ۸۲» و مائده ، ۱۲» آمده است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۶۳:
۱. میثاق گرفتن، یکی از عوامل و انگیزههای عمل است. «أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ»
۲. خداوند، هم از طریق فرستادن پیامبر و هم با نشان دادن کارهای خارقالعاده، حجّت را بر مردم تمام کرده است. «رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ»
۳. تهدید، برای سرکوبکردن روحیّههای مغرور و لجوج، یک وسیلۀ تربیتی است. «رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ»
۴. حفظ دستاوردهای انقلاب (نجات از سلطۀ فرعون و آزاد شدن از اسارت و)، باید با قدرت و قوّت دنبال شود. «رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ»
۵. عمل به آیات و احکام الهی، باید همراه با جدّیّت، عشق و تصمیم باشد؛ نه شوخی، نه عادت، نه شکّ و نه تشریفات. «خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ»
۶. معارف دینی باید با تدریس و تبلیغ، در اذهان مردم زنده بماند. «اذْکُرُوا ما فِیهِ»
۷. یاد آیات الهی و تدبّر در آنها، زمینهساز تقواست. «اذْکُرُوا ما فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» تفسیر صفحۀ ۱۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۶۴ - تفسیر نور:
«ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِینَ» سپس شما بعد از این جریان (که کوه طور را بالای سر خود دیدید، بازهم) رویگردان شدید و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود قطعاً از زیانکاران بودید. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۶۴:
۲. نومید نشوید، زیرا که خداوند با متخلّفان نیز با فضل و رحمت برخورد میکند. «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ»
۳. نجات از خسارت، در سایۀ فضل و رحمت الهی است. «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِینَ» تفسیر صفحۀ ۱۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۶۵ - تفسیر نور:
«وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خاسِئِینَ» قطعاً شما از (سرنوشت) کسانی از خودتان که در روز شنبه، نافرمانی کردند (و بهجای تعطیلکردن کار در این روز، دنبال کار رفتند) آگاه هستید، ما (به خاطر این نافرمانی) به آنان گفتیم: به شکل بوزینههای مطرود درآیید. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۶۵:
یکی از احکام تورات، وجوب تعطیل کردن شنبه بود که حرص و آز، گروهی از بنیاسرائیل را به کار واداشت و با حیلهای که بعداً خواهیم گفت، روزهای شنبه، کار میکردند.
لذا خداوند، افراد حیلهگر را به صورت بوزینه درآورد تا درس عبرتی برای دیگران باشد.
این ماجرا علاوهبر این آیه در سورۀ «اعراف، ۱۶۳ - ۱۶۶» نیز آمده است و اصولًا مسخ چهره، یکی از عذابهای الهی و تحقّق قهر خداوندی است.
گروهی از نصاری نیز بعد از نزول مائدۀ آسمانی، کفر ورزیدند که به شکل بوزینه و خوک در آمدند. «وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِیرَ» «مائده، ۶۰»
کلمۀ «سبت» بهمعنای قطع و دستکشیدن از کار است.
چنانکه در آیهای دیگر، دربارۀ نقش خواب فرموده است: «وَ جَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتاً» «نبأ، ۹»
و لذا شنبه، روز تعطیلی یهود، «یومالسبت» نامیده شده است.
«خاسِئِینَ» از مادۀ «خسأ» بهمعنی «طرد نمودن» است.
این واژه ابتدا برای طرد سگ به کار رفته، ولی سپس بهطورعام استعمال شده است. در آیه بهجای «قردة خاسئة»، «خاسِئِینَ» فرموده که صفت برای جمع مذکّر عاقل است، شاید این استعمال برای آن است که جسم آنان تبدیل به بوزینه شده، نه روح و عقل انسانی آنان؛ زیرا در این صورت، عذابِ بیشتری میکشند.
هر چند که برخی، همانند مراغی در تفسیر خود، مراد از بوزینهشدن را یک تشبیه دانسته و گفتهاند: این آیه نیز نظیر آیۀ «کَمَثَلِ الْحِمارِ» و یا «کَالْأَنْعامِ» است؛ یعنی مسخ معنوی آنان منظور است، نه مسخ صوری و ظاهری.
ولی در تفسیر أطیبالبیان روایتی از پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند: خداوند هفتصد امّت را در تاریخ بهخاطر کفرشان، تغییر چهره داده و به سیزده نوع حیوان، تبدیل شدهاند. «بحار، ج ۱۴، ص ۷۸۷»
همانگونه که در روایات میخوانیم دامنۀ مسخ در قیامت با توجّه به خصوصیّات روحی افراد، گستردهتر خواهد بود. در قیامت مردم چند گونه محشور میشوند؟
در قیامت مردم دهگونه محشور میشوند:
۱. شایعهسازان، بهصورت میمون؛
۲. حرامخواران، بهصورت خوک؛
۳. رباخواران، واژگونه؛
۴. قاضی ناحق، کور؛
۵. خودخواهان مغرور، کر و لال؛
۶. عالم بی عمل، درحالجویدن زبان خود؛
۷. همسایهآزار، دستوپابُریده؛
۸. خبرچین، آویخته به شاخههای آتش؛
۹. عیّاشان، بَدبوتر از مُردار؛
۱۰. مستکبران، در پوششی از آتش. «تفسیر مجمعالبیان و نورالثّقلین و صافی، ذیل آیۀ ۱۸ سورۀ نبأ» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۶۵:
۱. از دانستنیهای تاریخ، عبرت بگیرید. «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ»
۲. کسیکه حکم خدا را نسخ کند، خود را مسخ کرده است. تغییر و تحریف چهرۀ دین، تغییر چهرۀ انسانیّت را بهدنبال دارد. «اعْتَدَوْا» «کُونُوا قِرَدَةً»
۳. استراحت و عبادت، باید جزو برنامههای رسمی باشد و هر کس زمان تعطیل و تفریح و عبادت را به کار مشغول شود، متجاوز است. «اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ»
۴. هر کس راه خدا را کنار بگذارد، بوزینه صفت، مقلّد دیگران خواهد شد. «کُونُوا قِرَدَةً خاسِئِینَ»
۵. در جهان طبیعت، تبدیل موجودی به موجود دیگر ممکن است. «کُونُوا قِرَدَةً»
۶. حیوانات، از رحمتِ خداوند دور نیستند؛ ولی حیوان شدن انسان، نشانۀ قهر و طرد الهی است. «کُونُوا قِرَدَةً خاسِئِینَ» تفسیر صفحۀ ۱۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۶۶ - تفسیر نور:
«فَجَعَلْناها نَکالاً لِما بَیْنَ یَدَیْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ» ما این عقوبت را عبرتی برای حاضران معاصر و نسلهای بعدشان و پندی برای پرهیزکاران قرار دادیم. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۶۶:
«نَکالَ» عذابی است که اثر آن باقی و ظاهر باشد تا دیگران ببینند و عبرت بگیرند.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: مراد از «لِما بَیْنَ یَدَیْها»، مردم زمان نزول بلا هستند و مراد از «ما خَلْفَها»، امّتهای بعد از نزول هستند که شامل ما مسلمانان نیز میشود. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۶۶:
۱. شکستها و پیروزیها باید برای آیندگان درس باشد. «نَکالًا» «ما خَلْفَها»
و (بهخاطر بیاورید) هنگامیکه موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان میدهد (برای یافتن قاتل) مادهگاوی را ذبح کنید، گفتند: آیا ما را به تمسخر میگیری؟ (موسی) گفت: به خدا پناه میبرم از اینکه از جاهلان باشم. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۶۷:
این سوره را بهجهت این داستان، سورۀ بقره نامیدهاند.
فرمان ذبح گاو، در تورات، سِفر تثنیه، فصل ۲۱» بهعنوان یک قانون قضایی مطرح شده است . خلاصۀ ماجرا از این قرار بوده که مقتولی در بین بنیاسرائیل پیدا شد که قاتل آن معلوم نبود. در میان قوم نزاع و درگیری شروع شد و هر قبیله، قتل را به طایفه و قبیلهای دیگر نسبت میداد و خود را تبرئه میکرد.
آنها برای داوری و حلّ مشکل، نزد حضرت موسی رفتند. موسی علیهالسّلام به آنها فرمود: خداوند دستور داده گاوی را ذبح کنید و قطعهای از بدن آن را به مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل خود را معرّفی کند.
آنها با شنیدن این جواب به موسی علیهالسّلام گفتند: آیا ما را مسخره میکنی؟ موسی گفت: مسخرهکردن کار جاهلان است و من به خدا پناه میبرم که از جاهلان باشم.
در فرهنگ قرآن و روایات، جهل بهمعنای بیخردی است؛ نه نادانی.
لذا کلمۀ «جهل» در برابر «عقل» به کار میرود، نه در برابر علم و چون مسخره کردن دیگران، نشانۀ بیخردی است، حضرت موسی از آن به خدا پناه میبرد. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۶۷:
۱. اگر فرمان خداوند، با ذهن و سلیقۀ ما مطابق نیامد و راز آن را نفهمیدیم، نباید آن را انکار کنیم. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ» «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً»
۲. موسی علیهالسّلام دستور ذبح گاو را از سوی خدا معرّفی میکند تا بلکه رعایت ادب نموده و تسلیم شوند، ولی آنها باز بهانهگیری میکنند. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ»
۳. خداوند اگر اراده نماید، از بههمخوردن دو مرده، مردهای زنده میشود. «تَذْبَحُوا بَقَرَةً»
۴. در کشتنِ گاو، تقدّس گاو کوبیده میشود؛ همانند بتشکنی ابراهیم علیهالسّلام و آتشزدن گوسالۀ طلایی سامری. «تَذْبَحُوا بَقَرَةً»
۵. درجۀ ایمان مردم به پیامبرشان، از برخورد آنها در مقابل دستورات وی فهمیده میشود. «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً»
۶. استعاذه و پناهبردن به خدا، یکی از راههای بیمهشدن است. عصمت انبیاء در سایۀ استعاذه و امثال آن است. «أَعُوذُ»
۷. مسخرهکردن، کار افراد جاهل و بیخرد است. «أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ»
۸. جهل، خطری است که اولیای خدا، از آن به خدا پناه میبرند. «أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ»
۹. خداوند در یک ماجرا، توحید، قدرتنماییِ خود، نبوّت، معجزۀ موسی و معاد، زنده شدن مرده، را به اثبات میرساند. تفسیر صفحۀ ۱۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۶۸ - تفسیر نور:
«قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما هِیَ قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لابِکْرٌ عَوانٌ بَیْنَ ذلِکَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ» (بنیاسرائیل به موسی) گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا بر ما روشن کند که آن چگونه (گاوی) است؟
(موسی) گفت: همانا خداوند میفرماید: مادهگاوی که نه پیر و ازکارافتاده باشد و نه بکر و جوان؛ (بلکه) میان این دو (و میانسال) باشد. پس آنچه به شما دستور داده شده (هرچهزودتر) انجام دهید. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۶۸:
وقتی بنیاسرائیل فهمیدند که موضوع جدّی است، شروع به بهانهتراشی نمودند.
به نظر برخی مفسّران، احتمال میرود که این بهانهها از طرف قاتل واقعی به مردم القا میشد، تا مبادا رسوا شود. «تفسیر فخر رازی، ذیل آیه»
در هر حال روش سؤالکردنِ قوم، حکایت از روحیّۀ لجاجت آنان دارد که در آیه به آن اشاره شده و پرده از باطن آنان برداشته است. پیامهای سوره بقره - آیه ۶۸:
۱. با ادب سؤال کنید. در این آیه کلمه «لَنا» دو بار تکرار شده و بهجای «ربّنا» کلمۀ «رَبَّکَ» آمده که نشانۀ روح تکبّر است. «ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا»
۲. فرمان خداوند را سریع انجام دهید و از وسوسه و تردید بپرهیزید. «فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ» تفسیر صفحۀ ۱۰ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۶۹ - تفسیر نور:
«قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِینَ» (آنان به موسی) گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا بر ما روشن سازد که رنگش چگونه باشد؟ (موسی) گفت: همانا خداوند میگوید: آن مادهگاوی باشد زردِ یکدست، که رنگ آن بینندگان را شاد و مسرور سازد! نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۶۹:
با اینکه فرمان ذبح، دو بار صادر شد، امّا گویا برخی از آنها قاتل را میشناختند و نمیخواستند معرّفی شود.
لذا از روی لجاجت و بهانهتراشی، سؤالهای متعدّدی را مطرح میکردند، تا بالاخره از رنگ گاو سؤال کردند.
خداوند در جواب آنها فرمود: رنگ گاو، زردِ شدید و پُررنگ و خالص باشد. رنگی که بینندگان را شادمان کند؛ یعنی از خوشاندامی، سلامتی، رنگ و زیبایی خاصّی برخوردار باشد.
ای بسا اگر وسیلۀ وزنکردن داشتند، از وزنِ گاو نیز سؤال میکردند!
از سؤالات نابهجا نهی شدهایم. در سورۀ مائده میخوانیم: «لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ» «مائده، ۱۰۱» از چیزهایی که اگر به آنها پاسخ داده شود برای شما مشکل به وجود میآید، سؤال نکنید.
روزی پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دربارۀ لزوم و اهمّیت حج، خطبهای ایراد میفرمودند؛ در بین خطبه، شخصی سؤال کرد: آیا حج، هر سال واجب است؟
پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله جواب نفرمود. آن شخص دوباره سؤال خود را تکرار نمود.
حضرت ناراحت شده فرمودند: چرا اصرار میکنی؟ اگر بگویم بله، کار شما مشکل میشود؛ همینکه دیدید من ساکت شدم، اصرار نکنید.
سپس پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: یکی از عوامل هلاکت اقوام گذشته، سؤالات نابهجای آنها بود. «تفسیر نمونه، ج ۵، ص ۹۶»
حضرت علی علیهالسّلام در نهجالبلاغه میفرماید: «و سکت لکم عن اشیاء و لم یدعها نسیانا فلا تتکلفوها» «شرح ابن أبی الحدید، ج ۱۸، ص ۱۰۲» خداوند حکم برخی اشیا را مسکوت گذاشته است، این سکوت از سرِ فراموشی نیست، بلکه برای آن است که شما در عمل، در وسعت باشید.
و لذا با سؤالات نابهجا، موشکافی نکنید. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۶۹:
۱. رنگ زرد، چنانکه در روایات نیز آمده، مورد سفارش دین است. «فاقِعٌ لَوْنُها»
۲. رنگ ها، در روحیّۀ انسان تأثیر دارند. «لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِینَ»
هفتاد و پنجمین سوره قرآن کریم است که در مکه مکرمه نازل شده و دارای 40 آیه می باشد.
رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره قیامت را قرائت کند در روز قیامت من و جبرئیل شهادت می دهیم که اوبه قیامت ایمان داشته است و در حالی وارد محشر می شود که چهره اش درخشان تر از دیگر آفریدگان خداست(1)
امام باقر علیه السلام نیز فرمودند: هر کس در قرائت سوره قیامه مداومت ورزد و به آیات آن عمل کند خداوند عزیز و جلیل او را به بهترین شکل با رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم محشور می کند در حالی که چهره اش شاد و خندان است تا اینکه از پل صراط و میزان بگذرد.(2)
آثار و برکات سوره
1) جهت محبوب شدن
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت است: ... مداومت در خواندن این سوره باعث افزایش روزی و امنیت و محبوبیت در بین مردم می شود. (3)
2) تقویت کننده عفاف و پاکدامنی
امام جعفر صادق علیه السلام فرموده اند: قرائت سوره قیامت موجب خشوع می شود و تقویت کنده عفاف و پاکدامنی و حفظ و صیانت خواهد بود.و هر کس آنرا بخواند از حاکمی نترسد و به اذن خدا در شب و روز محفوظ خواهد بود.(4)
3) رفع ضعف و ناتوانی
اگر این سوره را بنویسند و آب شسته شده ان را بنوشند ضعف و ناتوانی را از بین می برد.(5)
____________________
پی نوشت:
(1).مجمع البیان، ج10، ص190
(2) ثواب الاعمال، ص121
(3) تفسیرالبرهان، ج5، ص533
(4) همان
(5) المصباح کفعمی، ص459
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
نماز شب پنجم ماه رجب (اقبال الاعمال) الجزء الثانی؛ الباب الثامن فیما نذکره مما یختص بشهر رجب و برکاته و ما نختاره من عباداته و خیراته و فیه فصول، فصل فیما نذکره من عمل اللیلة الخامسة من رجب جلد دوم؛ باب هشتم: اعمال مخصوص ماه رجب و برکات و خیرات آن، فصل سی و پنجم، عمل شب پنجم ماه رجب: وَجَدْنَا ذَلِکَ فِی کُتُبِ الْأَسْبَابِ إِلَى رِضَاءِ مَالِکِ یَوْمِ الْحِسَابِ مَرْوِیّاً عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ در برخى کتابهاى دربردارندهى اعمال که به وسیلهى آنها انسان به خشنودى پروردگار مالک روز حساب، راه مىیابد، آمده است که پیامبر اکرم-صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- فرمود: مَنْ صَلَّى فِی اللَّیْلَةِ الْخَامِسَةِ مِنْ رَجَبٍ سِتَّ رَکَعَاتٍ بِالْحَمْدِ[1] مَرَّةً وَ خَمْساً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ[2] هرکس در شب پنجم ماه رجب شش رکعت نماز-با یک بار سورهى «حمد» و بیست و پنج بار سورهى «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» -بخواند، أَعْطَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ أَرْبَعِینَ نَبِیّاً وَ أَرْبَعِینَ صِدِّیقاً وَ أَرْبَعِینَ شَهِیداً وَ یَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ اللَّامِعِ عَلَى فَرَسٍ مِنَ النُّور خداوند پاداش چهل پیامبر و چهل صدیق و چهل شهید را به او عطا مىکند و سوار بر اسبى از نور، همانند آذرخش درخشان از [پل] صراط مىگذرد.
بدانکه اولین شب جمعه ماه رجب را «لیلة الرغاب» (یعنى شب دلدادگان) مى گویند و براى آن عملى با فضیلت بسیار از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله وارد شده که آن را سیّد در کتاب «اقبال» و علاّمه حلى در «اجازه بنى زهره» نقل کرده اند، بعضى از فضیلت آن اینکه به سبب انجام آن، گناهان بسیار آمرزیده مى شود، و نیز نمازى در آن وارد شده که هرکه آن را به جاى آورد هنگام شب اوّل قبرش حق تعالى ثواب آن را به نیکوترین صورت و با روى گشاده و درخشان و زبانى گویا به سوى او مى فرستد، پس به او مى گوید: اى حبیب من تو را بشارت باد که از هر شدّت و سختى نجات یافتى، بنده مى گوید تو کیستى؟ به خدا سوگند من چهره اى زیباتر از چهره تو ندیدم، و سخنى شیرین تر از سخن تو نشنیدم، و بویى بهتر از بوى تو نبوییدم!! پاسخ می دهد: من ثواب آن نمازم که در فلان شب، از فلان ماه، از فلان سال به جاى آوردى امشب نزد تو آمدم تا حقّت را ادا کنم، و مونس تنهایى تو باشم، و هراس را از تو برگیرم و هنگامى که در صور (شیپور قیامت) دمیده شود، در عرصه قیامت سایه اى بر سرت خواهم افکند، پس خوشحال باش که خیر هرگز از تو جدا نخواهد شد. کیفیت این نماز چنین است:
اولین پنجشنبه ماه رجب را روزه مى دارى، چون شب جمعه داخل شود، ما بین نماز مغرب و عشا، دوازده رکعت نماز بجاى مى آورى، هر دو رکعت با یک سلام به این ترتیب که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «سوره قدر» و دوازده مرتبه «سوره توحید» مى خوانى و هنگامى که از نماز فارغ شدى هفتاد مرتبه مى گویى
نماز شب هفتم ماه رجب (اقبال الاعمال) الجزء الثانی؛ الباب الثامن فيما نذكره مما يختص بشهر رجب و بركاته و ما نختاره من عباداته و خيراته و فيه فصول، فصل فيما نذكره من عمل الليلة السابعة من رجب جلد دوم؛ باب هشتم: اعمال مخصوص ماه رجب و برکات و خیرات آن، فصل سی و نهم، عمل شب هفتم ماه رجب: وَجَدْنَا ذَلِكَ فِيمَا نَظَرْنَاهُ مِمَّا يُقَرِّبُ الْعَبْدَ إِلَى مَوْلَاهُ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ در برخى كتابهاى دربردارندهى اعمال نزديككنندهى بنده به مولاى خويش، به نقل از پيامبر اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-آمده است: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ السَّابِعَةِ مِنْ رَجَبٍ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ بِالْحَمْدِ[1] مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ[2] ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ[3] وَ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ[4] هركس در شب هفتم ماه رجب چهار ركعت نماز-در هر ركعت سورهى «حمد» یک بار و سورهى «قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ» سه بار و سورهى «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اَلْفَلَقِ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اَلنّٰاسِ» -بخواند وَ يُصَلِّي عَلَى النَّبِيِّ ص عِنْدَ الْفَرَاغِ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ يَقُولُ الْبَاقِيَاتِ الصَّالِحَاتِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ عَشْرَ مَرَّاتٍ و بعد از اتمام نماز ده بار بر پيامبر اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-صلوات بفرستد و باقيات صالحات (اعمال شايستهى پاينده) ؛ يعنى «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلاّ اللّه و اللّه أكبر» را ده بار بگويد، أَظَلَّهُ اللَّهُ تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِهِ [تَحْتَ الْعَرْشِ] وَ يُعْطِيهِ ثَوَابَ مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ اسْتَغْفَرَتْ لَهُ الْمَلَائِكَةُ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاةِ خداوند او را در سايهى [زير]عرش خود قرار مىدهد و پاداش كسى كه ماه رمضان را روزه داشته به او عطا مىكند و تا زمان فراغت از نماز، فرشتگان براى او طلب آمرزش مىكنند وَ يُسَهِّلُ عَلَيْهِ النَّزْعَ وَ ضَغْطَةَ الْقَبْرِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَرَى مَكَانَهُ مِنَ الْجَنَّةِ- وَ آمَنَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر و جان كندن و فشار قبر او آسان مىگردد و از دنيا بيرون نمىرود تا اينكه جايگاه خويش را در بهشت ببيند و خداوند او را از هراس بزرگتر [روز قيامت]ايمن گرداند
نماز شب هشتم ماه رجب (اقبال الاعمال) الجزء الثانی؛ الباب الثامن فيما نذكره مما يختص بشهر رجب و بركاته و ما نختاره من عباداته و خيراته و فيه فصول، فصل فيما نذكره من عمل الليلة الثامنة من رجب جلد دوم؛ باب هشتم: اعمال مخصوص ماه رجب و برکات و خیرات آن، فصل چهل و یکم، عمل شب هشتم ماه رجب: وَجَدْنَا ذَلِكَ فِي كُتُبِ الصَّلَوَاتِ فِي الْأَوْقَاتِ الصَّالِحَاتِ مَرْوِيّاً عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ در برخى كتابهاى دربردارندهى نمازها در اوقات شايسته، آمده است كه پيامبر اكرم -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-فرمود: [وَ] مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الثَّامِنَةِ مِنْ رَجَبٍ عِشْرِينَ رَكْعَةً بِالْحَمْدِ[1] مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ[2] وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ[3] وَ الْفَلَقِ[4] وَ النَّاسِ[5] ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هركس در شب هشتم ماه رجب بیست ركعت نماز-در هر ركعت سورهى «حمد» یک بار و سورههاى «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ»، «قُلْ يا أَيُّهَا اَلْكافِرُونَ»، «فلق» و «ناس» سه بار-بخواند، أَعْطَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ الشَّاكِرِينَ وَ الصَّابِرِينَ وَ رَفَعَ اسْمَهُ فِي الصِّدِّيقِينَ وَ لَهُ بِكُلِّ حَرْفٍ أَجْرُ كُلِّ صِدِّيقٍ وَ شَهِيدٍ خداوند به او پاداش سپاسگزاران و شكيبايان را عطا مىكند و نام او در ميان صديقان نوشته و بالا برده مىشود و در برابر هر حرف كه در نماز خوانده، پاداش همهى صديقان و شهيدان براى او خواهد بود وَ كَأَنَّمَا خَتَمَ الْقُرْآنَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ تَلْقَّاهُ سَبْعُونَ مَلَكاً يُبَشِّرُونَهُ بِالْجَنَّةِ وَ يُشَيِّعُونَهُ إِلَيْهَا و گويى كه قرآن را در ماه رمضان خوانده و ختم كرده است و آنگاه كه از قبرش بيرون مىآيد، هفتاد فرشته به پيشواز او آمده و بشارت بهشت را به او مىدهند و از پى او روانه مىگردند.
مادر ستارههای فروزان ولایت حضرت آیتالله امام خامنهای: اگر شخصیت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها برای ذهنهای ساده و چشمهای نزدیکبین ما آشکار میشد، ما هم تصدیق میکردیم که فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها سرور همهی زنان عالم است؛ بانویی که در سنین کم و در عمر کوتاه، به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبهای برسد که برابر مرتبهی انبیا و اولیا است. در واقع فاطمهی زهرا فجر درخشانی است که از گریبان او، خورشید امامت و ولایت و نبوّت درخشیده است؛ آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن، ستارههای فروزان ولایت قرار گرفته است. همهی ائمّه علیهمالسّلام برای مادر بزرگوار خود تکریم و تجلیلی قائل بودند که برای کمتر کسی این همه احترام و تجلیل را از آن بزرگواران میشود دید. ۱۳۷۶/۷/۳۰
گرهها آسانتر باز میشود... حضرت آیتالله امام خامنهای: «اگر زن در جامعه بتواند به علم و معرفت و کمالات معنوی و اخلاقیای که خدای متعال و آیین الهی برای همهی انسانها -چه مرد و چه زن- بهطور یکسان در نظر گرفته است، برسد، تربیت فرزندان بهتر خواهد شد، محیط خانواده گرمتر و باصفاتر خواهد شد، جامعه پیشرفت بیشتری خواهد کرد و گرههای زندگی آسانتر باز خواهد شد؛ یعنی زن و مرد خوشبخت خواهند شد. برای این باید تلاش کرد؛ هدف این است.» ۱۳۷۶/۷/۳۰
گرمای مطالعه حضرت آیتالله امام خامنهای:«این مسأله که زن به سمت معرفت، علم، مطالعه، آگاهی، کسب معلومات و معارف حرکت کند، باید در میان خودِ بانوان خیلی جدّی گرفته شود و به آن اهمیت بدهند.» ۱۳۷۶/۰۷/۳۰
دو لنگه یک در حضرت آیتالله امام خامنهای: «اسلام در داخل خانواده، دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگهی یک در، دو چشم در چهرهی انسان، دو سنگرنشین در جبههی نبرد زندگی و دو کاسبِ شریک در یک باب مغازه قرار داده است. هرکدام از این دو، طبیعت، خصوصیات و خصلتهایی، هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژهی خودشان است. این دو جنس، اگر با همان حدود و موازینی که اسلام معیّن کرده است در کنار هم زندگی کنند، خانوادهای ماندگار و مهربان و بابرکت و پرفایده خواهند داشت.» ۱۳۷۵/۰۶/۲۸ حضرت آیتالله خامنهای: «هدف اسلام در دفاع از حقوق زنان این است که زن تحت ستم نباشد و مرد خود را حاکم بر زن نداند. در خانواده، حدود و حقوقی هست. مرد حقوقی دارد، زن هم حقوقی دارد و این حقوق بهشدت عادلانه و متوازن ترتیب داده شده است. آنچه متعلق به اسلام است، بینات اسلام و مسلمات اسلام است.» ۱۳۷۶/۰۷/۳۰
حرکت مردم آمل در مقابل معارضین؛ نمونه پیروی از اهل بیت علیهمالسلام در همین داستان آمل که یک حرکت مردمی عجیبی مردم آمل نشان دادند، اینکه امام (رضواناللهتعالیعلیه) در وصیتنامه از مردم آمل اسم آوردند، نشاندهندهی عظمت کار اینها -قشرهای مختلف، حتی زنها- است. دخترک چهارده پانزده ساله در همین داستان آمل، میرود میجنگد و به شهادت میرسد. البته سوابق مردم مازندران که زیاد است؛ من بارها گفتهام، از دورانهای قدیم این منطقهی طبرستان و منطقهی پشت این جبال سربهفلککشیده که لشکریان فاتح خلفا نمیتوانستند از این جبال عبور بکنند، فراریان خاندان پیغمبر، این جوانهایی که در مدینه و در کوفه و در مناطق عراق و حجاز زیر فشار قرار میگرفتند، خودشان، زنوبچههاشان فرار میکردند و خودشان را میرساندند به آن طرفی که نیروهای مسلح آن روز نمیتوانستند برسند. لذا مردم مازندران از وقتی که مسلمان شدند، پیرو اهلبیت بودند؛ یعنی از همان اول، اسلام اینها همراه بود با پیروی از اهلبیت (علیهمالسلام). یک چنین کار بزرگی [کردند]. ۱۳۹۲/۰۹/۲۵
«مسئلهی دفاع مقدس علاوه بر اینکه یک آزمون بزرگی بود برای ملت ایران، آزمونی هم بود برای بروز استعدادها، هم استعداد اشخاص، هم استعداد مناطق کشور؛ حالا در مورد استعداد اشخاص به نظر من این نکتهی مهم و قابل توجهی است که به آن توجه نمیشود؛ یعنی از بس واضح است مورد غفلت قرار میگیرد، از کثرت وضوح مخفی میماند؛ و آن این است که این دفاع مقدس وسیلهای شد برای اینکه استعدادهای مکنون(۳) در انسانها، به شکل عجیبی بروز کند. مثلا در سپاه، شما ملاحظه میکنید یک جوانی وارد میدان جنگ میشود و در حالی که از مسائل نظامی هیچ اطلاعی ندارد و وارد نیست، در ظرف یک سال، یک سال و نیم، دو سال تبدیل میشود به یک استراتژیست نظامی؛ این خیلی مهم است. خب، شما الان در حالات شهدا و سرداران بزرگ و مانند اینها که نگاه میکنید، مثلا فرض کنید شهید حسن باقری منباب مثال، بلاشک یک طراح جنگی است. هرکس منکر این معنا باشد، اطلاع ندارد؛ والا کسی اطلاع داشته باشد، خواهد دید که واقعا این جوان بیست و چند ساله یک طراح جنگ است. کی؟ در سال ۱۳۶۱؛ کی وارد جنگ شده است؟ در سال ۱۳۵۹. این مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است!» ۱۳۹۲/۰۹/۲۵
«من شرح حال شهید افشردی (باقری) را میخواندم - به نظرم شرح حال ایشان یا یکی دیگر از همین شهدا بود - در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز خطاهای خود را مینوشته؛ همین که در توصیهی علمای اخلاق و در توصیههای بعضی از احادیث و اینها هم هست که خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان را محاسبه کنید. او این چیزها را روی کاغذ مینوشته. ماها رومان نمیشود خودمان بنویسیم، روی کاغذ بیاوریم، علنی کنیم؛ ولو بین خودمان و کاغذ. او در یادداشتهای خود نوشته بود که مثلاً من شب دیدم امروز این چند تا گناه را انجام دادم.» ۱۳۹۰/۰۱/۲۳
«قبل از انقلاب، در دوران حرکت عظیم مردمی -حالا ماجراهای هفدهم شهریور و کشتار مردم و این مسائل که خب همه بهوسیلهی دولت دستنشاندهی آمریکا انجام گرفت، به جای خود- در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور، در همین خیابانهای تهران، همین خیابان انقلاب، مردم اجتماع کرده بودند؛ ژنرال هایزر که فرستادهی آمریکا بود و به ایران آمد برای اینکه شاید بتواند یکجوری از دست انقلاب رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند، او در خاطرات خودش مینویسد -اینها اسناد تاریخی است- و میگوید من به ژنرال قرهباغی گفتم که در مواجههی با مردم لولهی تفنگهایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیر هوایی بیخودی در نکنید، مردم را قتلعام کنید. اینها هم همین کار را کردند، لولهی تفنگها را پایین آوردند، عدّهای جوان و نوجوان کشته شدند ولی جمعیّت عقب نرفت. هایزر میگوید؛ قرهباغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر تو فایدهای نکرد، مردم عقب نرفتند، آنوقت هایزر میگوید من دیدم این ژنرالهای شاه چقدر کودکانه فکر میکنند؛ یعنی باید ادامه میدادند، باید مرتّب میکُشتند. ببینید این رژیمِ دستنشانده بود. ژنرال آمریکایی دستور قتلعام هموطنان را به ارتشبد ایرانی میدهد و این به دستور او و به توصیهی او عمل میکند و چون فایدهای ندارد، میرود به او میگوید فایدهای ندارد؛ او هم میگوید اینها بچّهاند، اینها کودکانه فکر میکنند. این، ماحصل و خلاصهی حکومت پهلوی در ایران است.» ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
اختلاط با نامحرم به ضرر زنهاست آن آقایی که با زنان نامحرم سروکار دارد، دو جا برای او امکان اشباع غرایزش در سطوح مختلف وجود دارد، این دیگر به زن خودش آن جور پای بند نیست. مثل مردی که هیچ زنی نگاه نمیکندنیست.
اینکه میگویند زن باید خودش را در محیطهای اجتماعی با نامحرم مخلوط نکند، برای این است که این زن، دلبستگیاش به مرد خودش باشد و الّا اگر زن کارش به جایی رسید که مرد خودش برایش عادی شد، مثل وضعیتی که الآن در جوامع غربی میبینید که اصلاً این مرد برای زن اهمیّتی ندارد، میگوید حالا شد، شد، نشد هم نشد. میگوید طلاق میگیریم، تمام میکنیم تو برو دنبال کارت، من هم میروم دنبال کارم. این بد است. بعضی از خانمها امروز تلاش میکنند که وضع زنان را این جوری کنند. این به ضرر زنهاست به نفع زنها نیست؛ چون این، بنیان خانواده را متلاشی میکند. رهبر انقلاب؛ ۷۷/۱/۱۹
نهضت اسلامی در دنیا، یک امر جدی است. احساس هویت اسلامی در میان ملتهای مسلمان، بلکه در میان جمعیتهای مسلمان - یعنی آنجایی که مسلمین، یک ملت محسوب نمیشوند، بلکه یک جمعیت در اقلیت هستند - یک امر واضح و غیرقابل انکاری است. گویی تمام عوامل دست به دست هم داده است، تا ایمان اسلامی و احساس مسلمانی را در باطن مسلمین عالم قوی کند و آن را به عمل و منش و تحرک بیرونی و ظاهری تبدیل بنماید ... ۱۳۶۹/۰۴/۲۵
**************
شهید یوسف کلاهدوز
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
هر ملتی، اگر تسلیم سلطهی قدرتهای بزرگ عالم شد، از دست رفته است. هر ملتی، اگر حاضر شد از شرف ملی، اقتدار ملی و ارادهی ملی چشم بپوشد، در ورطهی ضعف بیپایان و وادییی که آخر آن معلوم نیست، لغزید. هر دولتی که حاضر شد در مقابل خواست دستگاه یکپارچهی سلطهی جهانی تسلیم شود، بیش از گذشته محکوم به ضعف و ذلت و تحت سلطه قرار گرفتن و هضم شدن شخصیت شد. این، یکی از چیزهایی است که وضع فعلی جهان، آن را نشان میدهد.
**************
شهید یوسف کلاهدوز
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
در نظام جمهوری اسلامی، اگر کسی که مسؤولیتی بردوش گرفته، اخلاص و قصد قربت و نیت برای خدا نداشته باشد، تحقیقاً مغبون شده است. اگر اخلاص و عمل للَّه و تلاشِ منهای انگیزههای غیر الهی بود، هر مسؤولیتی گوارا، هر کار سنگینی تحمل کردنی، و هر باری برداشتنی است ... باید انگیزهی حرکت ما - در هر سطحی که هستیم - انگیزهی الهی باشد. علاج همهی دردهای ما، اخلاص است. اگر اخلاص باشد، همهی چیزهایی که فعلاً نظام و جامعهی ما از آنها متأذّی است، برطرف خواهد شد. اخلاص در عمل، موجب خواهد شد یکپارچگیها تحکیم بشود ... بحمدالله ملت ما یکپارچه و متفقند. تبلیغات و وساوس دشمن نتوانسته است یکپارچگی ما را به هم بزند و اختلاف ایجاد کند؛ باید این را تحکیم کرد. این یکپارچگی و اتحاد، به مسؤولان و متصدیان امور امکان خواهد داد که وظایف و بارهای سنگینی که بر دوششان است، با جرأت و قدرت بیشتر حمل کنند و گره مشکلاتی که ما از گذشتههای دور و از سالهای طولانی غلبه و سلطهی طاغوت بر این کشور وارث آنها هستیم، باز نمایند ... ۱۳۶۹/۰۴/۲۵
پسرم و عزیز دلم امیر حسین جانم، بابایی من: خیلی دوستت دارم زیبایی نگاهت و چشمانت هیچ گاه فراموشم نمی شود. پسرم بابا رفت که حضرت زینب (س) تنها نماند. خانم زینب (س) در کربلا تنها ماند و در کربلا ماها نبودیم ولی حالا چی، اکنون کربلای دیگر آغاز شده اگر من باز جا بمانم در آن روز حساب در برابر مولایم و پروردگارم و معبودم چگونه سر بالا بگیرم، آن هم با دستی خالی و بی توشه …
امیدوارم ان شاالله این راه توشه ای باشد برایم در آن روز حسرت و شرمندگی …
فرزندم امیر حسین بابا تا میتوانی به مادرت محبت کن و به او توجه نما و از حرفها و رفتارها و کردارش پند بگیر و آنگونه رفتار کن که خداوند دوست دارد و میپذیرد و تابع ولایت باش که انسان بی ولایت پوچ است و توشه ای به همراه ندارد. به نماز و واجباتت توجه کن و بدان همیشه و همه جا خدا حاضر و ناظر بر اعمالت هست، برایم دعا کن و بدان که من هم برایت دعا میکنم ...
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
فضیلت و خواص سوره مدثر
هفتاد و چهارمین سوره قرآن است که مکی و 56 آیه دارد. «مدثر» از نام های رسول خداست چنانکه در زیارتی خطاب به ایشان آمده است: «السلام علیک ایها المدثر». (1)
رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر که سوره مدثر را قرائت نماید ده برابر کسانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را در مکه تصدیق یا تکذیب کردند حسنه عطا می شود.(2)
در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده است: کسی که در نمازهای واجبش سوره مدثر را قرائت نماید بر خداوند واجب است او را با پیامبر اکرم همراه و هم درجه قرار دهد و در زندگی دنیایی شقاوت و بدبختی به او نمی رسد.(3)
آثار و برکات سوره
1) توفیق حفظ قرآن
در سختی از امام صادق علیه السلام روایت شده است: کسی که بر قرائت این سوره مداومت ورزد اگر خواستار حفظ قرآن باشد به حفظ آن توفیق می یابد و اگر بیشتر از آن بخواهد خداوند به او اعطا می کند.(4)
_______________
پی نوشت:
(1) بحار الانوار، ج15، ص151
(2) مجمع البیان, ج10,ص
(3)ثواب الاعمال، ص120
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص521
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
الجزء الثانی؛ الباب الثامن فیما نذکره مما یختص بشهر رجب و برکاته و ما نختاره من عباداته و خیراته و فیه فصول، فصل فیما نذکره من عمل اللیلة الثانیة من رجب
جلد دوم؛ باب هشتم: اعمال مخصوص ماه رجب و برکات و خیرات آن، فصل بیست و نهم، عمل شب دوم ماه رجب:
خداوند همهى گناهان کوچک و بزرگ او را مىآمرزد و تا سال آینده از نمازگزاران مىنویسد و-همان گونه که در ضمن اعمال شب اول یادآور شدیم-از نفاق و دورویى پاک و مبرّا مىگردد
حضرت آیتالله امام خامنهای: «اینکه امام باقر «باقرالعلم» است، یعنی حقایق و مفاهیم اسلامی را که در قشری از دروغ و فریب و ریا و تحریف پیچیده شده بود، میشکافد و آن لبّ و مغز را میاندازد در کام مشتاقان حقیقت. این یک گوشهی دیگری است از مبارزهی ائمّهی ما.» کتاب همرزمان حسین علیهالسلام، ص۱۴۲ منبع (ادامه مطلب ...)
یکی از وظایف مهم زن، عبارت از این است که فرزند را با عواطف، با تربیت صحیح، با دل دادن و رعایت و دقّت، آن چنان بار بیاورد که این موجود انسانی - چه دختر و چه پسر - وقتی که بزرگ شد، از لحاظ روحی، یک انسان سالم، بدون عقده، بدون گرفتاری، بدون احساس ذلّت و بدون بدبختیها و فلاکتها و بلایایی که امروز نسلهای جوان و نوجوان غربی در اروپا و امریکا به آن گرفتارند، بار آمده باشد. رهبر انقلاب؛ ۷۵/۱۲/۲۰ منبع (ادامه مطلب ...)
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد. سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
فضیلت و خواص سوره مزمل
سوره مزمل هفتاد و سومین سوره قرآن کریم است که مکی است و 20 آیه دارد.
حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در فضیلت این سوره فرموده اند: هر کس سوره مزمل را قرائت نماید سختی های دنیا و اخرت از او دفع می شود.(1)
در سخنی از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است: هر کس سوره مزمل را در نماز عشای خود در آخر شب بخواند شب و روز به عنوان دو شاهد به همراه این سوره به نفع قاری این سوره شهادت می دهند و خداوند به او زندگی پاک داده و با مرگ پاک از دنیا می رود.(2)
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره مزمل را قرائت نماید اجری همانند کسی که در راه خداوند بندگانی را به تعداد جنیان و شیاطین آزاد کند اعطا می شود.و سختی دنیا و اخرت از او برداشته می شود و هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد رسول خدا را در خواب خواهد دید.و می تواند آنچه دلش می خواهد از ایشان درخواست نماید.(3)
از حضرت صادق علیه السلام روایت شده : ... هر کس این سوره را در شب جمعه صد بار بخواند خداوند صد گناه از او می آمرزد و هزار حسنه به وی عطا می کند. (4)
آثار و برکات سوره
1) آشتی میان زن و شوهر
اگر این سوره را در میان زن و شوهر ناسازگاری سه بار به شربت بخواند و به آن دو بیاشامند دوستدار یکدیگر و مهربان شوند. (5)
2) پیدا شدن گمشده
...هر کس چیزی را گم کرده باشد 10 روز هر روز 1 بار سوره مزمل را بخواند به یاری خداوند پیدا شود..(6)
3) برای فرزند دار شدن
...اگر کسی را فرزندی نباشد زن و شوهر هر دو روزه بگیرند و وقت افطار غسل کنند و 1 بار سوره مبارکه مزمل را برآب بخوانند و از آن آب بخورند، فرزند حاصل می شود... (7)
4) ادای قرض
...هر کس قرض دار باشد بعد از نماز در خواندن این سوره مداومت نماید قرض او ادا می شود... (8)
5) وسعت رزق و روزی
...اگر کسی تنگ روزی باشد سوره مزمل را هر روز تا 40 روز، روزی 1 بار بخواند روزیش زیاد شود... (9)
6) باطل کردن سحر
...اگر کسی را سحر کرده باشند روز یکشنبه این سوره را بنویسد و بشویند و کسی که سحر شده از آن آب بیاشاند سحر او باطل می شود... (10)
7) درمان درد
...سوره مزمل را بر بادام تلخ بخوانند و بر کسی که درد اندام دارد بمالند بیمار صحت می یابد... (11)
ختم مجرب
جهت رفع کلیه حاجات ختم زیر را بجا آورید:
11 روز هر روز 11 بار بعد از نماز صبح این سوره را بخواند و بعد از 11 بار، 11 بار این دعا را بخواند:
«یا مُسَبّبْ سَبّب یا مُفَتّح فَتّح یا مُفَرّجْ فَرِّجْ یا مدبر دبر، یا مسهل سهل، یا میسر یسر، یا متمم تمم، برحمتک یا ارحم الراحمین.» (12)
____________________
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص157
(2) ثواب الاعمال، ص120
(3)تفسیرالبرهان، ج5، ص515
(4) همان
(5) درمان با قرآن، ص130
(6) همان
(7) همان
(8) همان
(9) همان
(10) همان،ص131
(11) همان
(12) همان
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
در هر شب، دو رکعت، بعد از حمد سه مرتبه سوره توحید خوانده شود و چون سلام دهد دست ها را بلند کند و بگوید:
«لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حیّ لا یموت بیده الخیر و هو علی کلّ شیء قدیر و الیه المصیر و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم صلّ علی محمد النّبیّ الامّیّ و آله» و بکشد دست ها را به صورت خود.
از حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ مروی است که کسی که این عمل را به جا آورد، حق تعالی دعای او را مستجاب گرداند و ثواب شصت حج و شصت عمره به او عطا فرماید.
الجزء الثانی؛ الباب الثامن فیما نذکره مما یختص بشهر رجب و برکاته و ما نختاره من عباداته و خیراته و فیه فصول، فصل فیما نذکره من صلاة أخرى فی أول لیلة من رجب و ثوابها
جلد دوم؛ باب هشتم: اعمال مخصوص ماه رجب و برکات و خیرات آن، فصل هشتم، نماز شب اول ماه رجب و ثواب و پاداش آن:
هر مرد یا زن مؤمنى در شب اول ماه رجب سی رکعت نماز-در هر رکعت سورهى «حمد» یک بار و سورهى «قُلْ یا أَیُّهَا اَلْکافِرُونَ» یک بار و سورهى «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» سه بار-بخواند،
اعمال مخصوصه ماه رجب: روز اول رجب، روز شریفی است و در آن چند عمل است؛ پنجم شروع كند به نماز سلمان رضي الله عنه بدين طريق كه ده ركعت نماز گزارد و بعد از هر دو ركعت سلام دهد و در هر ركعت يك مرتبه حمد و سه مرتبه سوره توحيد و سه مرتبه سوره قل يأيها الكافرون بخواند و بعد از هر سلام دستها را بلند كند و بگويد
در کتاب وسائل الشیعه به نقل از امام حسین علیهالسلام آمده است: روزی پیامبر صلیالله علیه و آله در مجلسی نشسته بودند و درباره آداب معاشرت میان همسران صحبت میکردند. در ضمن صحبتهایشان فرمودند: «هر زنی که قبل از عروسی و در زمان عقد مهریهاش را به شوهرش ببخشد، خداوند متعال به ازای هر یک دیناری که او از مهریهاش بخشیده، پاداش آزاد کردن یک بنده اسیر را به حساب نامه اعمالش خواهد نوشت». یکی از افراد آن جمع پرسید: «اگر زنی مهریهاش را بعد از عروسی و در زمان زندگی کنار همسرش به او ببخشد، چه پاداشی دارد؟» پیامبر صلیالله علیه و آله در جواب فرمودند: «این کار باعث افزایش مودت و الفت بین آنها میشود».
عزیزان من! با قرآن بیشتر اُنس بگیرید. آنچه من تأکید میکنم و توصیه میکنم، این است که با قرآن بیشتر اُنس بگیرید. این ذکر الهی و تقوایی که عرض کردیم، اگر برای ما حاصل بشود، آن وقت هدایت قرآنی هم برای ما آسانتر میشود؛ [چون] «هُدًی لِلمُتَّقین»؛(۱) تقوا که بود، هدایتْ حتمی است؛ چون این قرآن، «هادیِ» بعضی و بعضی را «مُضل» [است]؛ یُضِلُّ مَن یَشاءُ وَ یَهدی مَن یَشاء؛(۲) این جوری است که بعضیها را از آن طرف میبرد، بعضیها را هدایت میکند. هدایت مال متّقین است. هر چه تقوا بالاتر باشد، هدایت روشنتر و بالاتر است؛ باید این را دنبال بکنیم.۱۳۹۸/۰۱/۲۶
یک امتیاز بزرگ امام این بود که ملّت را با مفهوم مقاومت آشنا کرد. ملّتها در موارد زیادی اتّفاق میافتد که دنبال یک کاری هم هستند امّا قدرت مقاومت ندارند؛ وقتی فشار وارد میآید، عقبنشینی میکنند. امام ملّت ایران را این جوری بار آورد، این جوری تقویت کرد: مقاومت را، ایستادگی را به این ملّت تزریق کرد؛ لذا ملّت ایران امروز یک ملّت کاملاً مقاوم و کاملاً مستحکم است. خدا را شکر! این هم از برکات امام بزرگوار است و عنوان «مقاومت» امروز در ادبیّات سیاسی دنیا وارد شده؛ این مقاومتی که امام به ملّت ایران و به همهی ما یاد داد، امروز یکی از واژههای برجستهی در ادبیّات سیاسی دنیا است.۱۴۰۱/۰۳/۱۴
یک نکته هم اینکه به نخبگان ما افق روشن نشان داده بشود. بعضیها نخبه را مأیوس میکنند، افق را تاریک نشان میدهند؛ این خلاف واقع است؛ افق روشن است، باید نشان داد، باید آنها را دلگرم کرد. هم استاد، هم مدیران آموزش عالی، هم فعّالانی که در رسانهها کار میکنند ــ چه رسانهی ملّی، چه مطبوعات ــ چه صاحبان صنایع و شرکتهای دانشبنیان، که حالا اینجا هم بعضی از دوستان گفتند، فضا را فضای شوقانگیزی برای نخبهها قرار بدهند. امروز ناامید کردن نخبهها و بیآینده نشان دادن نخبهها به نظر من بخشی از جنگ نرم دشمن است. سعی دشمن همین است که نخبگان کشور را بیآینده نشان بدهد. حالا این را عرض میکنم که نقطهی ضعف وجود دارد در کشور، نه اینکه نقطهضعفها را انکار کنیم؛ نقطهضعف کم هم نیست، زیاد است، امّا نقاط قوّت را در کنار نقاط ضعف باید دید. دشمن سعی میکند در مورد نقاط ضعفِ ما اغراقگویی کند، نقاط قوّت ما را بپوشاند؛ نباید بگذاریم، ما نباید به دشمن در این زمینه کمک کنیم.۱۴۰۱/۰۷/۲۷
فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایهگذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همهی مردم؛ که البتّه در مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است. ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
به تاریخ ۱۹/۱۰/۵۹ شمسی ساعت ۱۰:۱۰ شب چند سطری وصیت نامه می نویسم : هر شب ستاره ای را به زمین می کشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است ، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسانها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های این جهل اند و شاید قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند. ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود نه شرقی - نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی ... ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بیرون ببرد ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را می شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی وار زیستن و علی وار شهید شدن, حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم شهادت در قاموس اسلام کاریترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور،شرک و الحاد میزند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست اینها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک) . و السلام؛ محمد ابراهیم همت
دومین وصیت نامه شهید همت: به نام خدا نامی که هرگز از وجودم دور نیست و پیوسته با یادش آرزوی وصالش را در سر داشتم. سلام بر حسین(ع) سالار شهیدان اسوه و اسطوره بشریت. مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزیزم! درود خدا بر شما باد که هرگز مانع حرکتم در راه خدا نشدید.چقدر شماها صبورید.خودتان می دانید که من چقدر به شهیدان عشق می ورزیدم غنچه هایی که(کبوترانی که)همیشه در حال پرواز به سوی ملکوت اعلایند.الگو و اسوه هایی که معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حیات ابدی)و نزدیکی با خدای چرا که «ان الله اشتری من المومنین». من نیز در پوست خود نمی گنجم.گمشده ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می دارد متنفرم(هوای نفس شیطان درون و خالص نشدن) در طول جنگ برادرانی که در عملیات شهید می شدند از قبل سیمایشان روحانی و نورانی می شد و هر بی طرفی احساس می کرد که نوبت شهادت آن برادر فرا رسیده است. عزیزانم!این بار دوم است که وصیت نامه می نویسم ولی لیاقت ندارم و معلوم است که هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام. از شروع انقلاب در این راه افتادم و پس از پیروزی انقلاب نیز سپاه را پناهگاه خوبی برای مبارزه یافتم ابتدا در گیری با ضد انقلاب و خوانین در منطقه شهرضا (قمشه)و سمیرم سپس شرکت در خوزستان و جریان کروهک ها در خرمشهر پس از آن سفر به سیستان و بلوچستان (چابهار و کنارک)و بعدا حرکت به طرف کردستان دقیقا دو سال در کردستان هستم .مثل این است که دیگر جنگ با من عجین شده است. خداوند تا کنون لطف زیادی به این سراپا گنه کرده و توفیق مبارزه در راهش را نصیبم کرده است.اکنون من می روم با دنیایی انتظار انتظار وصال و رسیدن به معشوق.ای عزیزان من توجه کنید: *۱-اگر خداوند فرزندی نصیبم کرد با اینکه نتوانستم در طول دورانی که همسر انتخاب کردم حتی یک هفته خانه باشم دلم می خواهد او را علی وار تربیت کنید. همسرم انسان فوق العاده ایست او صبور است و به زینب عشق می ورزد او از تربیت کردن صحیح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پیدا کرده است .اگر پسر به دنیا آورد اسم او را مهدی و اگر دختر به دنیا آورد اسم او را مریم بگذارید.چون همسرم از این اسم خوشش می آید. *۲-امام مظهر صفا پاکی و خلوص و دریایی از معرفت است .فرامین او را مو به مو اجرا کنید تا خداوند از شما راضی باشد زیرا او ولی فقیه است و در نزد خدا ارزش والایی دارد. *۳-هر چه پول دارم اول بدهی مکه مرا به پیگیری سپاه تهران (ستاد مرکزی)بدهید و بقیه را همسرم هر طور خواست خرج کند. *۴-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشیدن به راه شهیدان و استعانت به درگاه خداوند است تا این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وصل نماید و در این تلاش پیگیر مسلما نصر خدا شامل حال مومنین است. *۵-از مادر و همه فامیل و همسرم اگر به خاطر من بی تابی کنند راضی نیستم.مرا به خدا بسپارید و صبور و شجاع باشید. حقیر حاج همت
همانگونه که از وصیتنامه شهید اسماعیل دقایقی آشکار است، او یکی از افراد متعهد به اسلام و خط ولایت اهل بیت عصمت و طهارت )ع( و ولایت فقیه بوده و همواره خانواده و سایر افراد جامعه را به پیروی از این خط دعوت نموده است. دقایقی ضمن ارسال سلام به خمینی بزرگ )ره ( و روحانیت متعهد و امت حزب الله، به همسرش توصیه نموده بعد از شهادت خود، با آقایان علما مشورت نماید و منطقی ترین راه را برای حل مشکلات انتخاب کند. این شهید فداکار بر این عقیده بوده که در راه حسین )ع( گام برداشتن، حسینی شدن و پیروی از راه امام امت خمینی عزیز که همان راه خدا و قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت است را می طلبد.
بسم الله الرحمن الرحیم: «ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا القوم الکافرینالقوم الکافرین.» خدایا امت اسلام را صبر و استقامت عطا فرما تا در مقابل دشمنان خدا و کافران پایداری کنند و سپس بر آنان غلبه کنند. خدایا شهادت می دهم که غیر از تو خدایی نیست و محمّد )ص( رسول و فرستاده توست و علی )ع ( وصی رسول خدا است. سلام بر خاندان عصمت و طهارت درود بر خمینی کبیر. سلام بر روحانیت متعهد و امت حزب الله. خدایا از تو می خواهم در هنگامی که شیطان سستی به سراغم می آید او را دور سازی و مرا قوت و آرامش عطا فرمایی که «لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم .»
پدر و مادر گرامی: در مقابل شما شرمنده ام که توفیق خدمت به شما و اجرای حقوق ش ما خیلی کم نصیبم شد. بدانید که «انا لله وانا الیه راجعون » انشاء الله که خداوند به شما صبر عطا فرماید و شما از جمله کسانی باشید که مردم و خصوصا خانواده شهداء و اسراء و معلولین را دلداری بدهید و من هم دعا گوی شما هستم.
همسر محترمه: در این حدود 5 سال زندگی از خصوصیات خوبت و بهره بردم و مرا بسیار احترام کردی که لایق آن نبوده ام. پیوند من و تو با شعار اسلام و ایمان شروع شد و بعد سعی نمودیم که هر روزمان با روز دیگر متفاوت باشد و احکام اسلام را پیاده کنیم و خوب می دانی که راه من هم در ادامه این زندگی و مسیر به عمل درآوردن عقیده به اسلام بوده است. چطور می توانستم در خانه راحت باشم و کاری نکنم در صورتی که جان و مال امت مسلمان ایران به سوی جبهه سرازیر است، انسان در برخورد با مصائب و مشکلات است که لذت ایمان و توجه به خدا را درک می کند و اگر رفتن من مصیبتی برایت باشد، می دانی که: « الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله وانا الیه راجعون».
در تربیت ابراهیم و زهرا سعی خود را بنما، برای آنها دعا می کنم و امیدوارم افرادی مفید برای اسلام و خط ولایت اهل بیت عصمت و طهارت و ولایت باشند. و بعد از من سعی کن با مشورت آقایان علما منطقی ترین راه را برای خود انتخاب کنی که انشاء الله اگر بهشت نصیبم شد یکدیگر را در آنجا ملاقات کنیم، انشاء الله با صبر و استقامت خود که داشته ای و خدا بیشتر به تو بدهد اسوه ای در جامعه خود باشی.
برادران و خواهران محترمه: برای شما آرزوی صبر و استقامت در پیگیری اهداف اسلامی دارم. انشاء الله که بتوانید با کار و فعالیت خود را بیش از پیش وقف راه خدا و اسلام کنید. پیش بردن اسلام در جهان، جهانی که پر از فسق و فجور و خیانت ابر قدرتها است.
تلاش و ایثار می خواهد در راه حسین، سید الشهداء )ع( رفتن، حسینی شدن را می خواهد. انشاء الله در پیروی از راه امام امت خمینی عزیز که همان راه خدا و قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت است موفق باشید. دیدن برادران رزمنده در خط اول که با آرامش مش غول نماز هستند و با متانت نیروهای دشمن و تانک های او را می بینند و با سلاح مختصر با آنان مقابله می کنند از تجلیات خمینی شدن این امت که مرا به وجد آورده است. حقوق شما را آنطور که باید رعایت ننموده ام. انشاء الله مرا ببخشید. من هم دعاگوی شما هستم. خدمت کلیه اقوام و فامیل و دوستان و آشنایان سلام عرض می کنم و برای آنان توفیق در خط اسلام و قرآن بودن را آرزومندم. قطعا نتوانست هام حقوق شما را به خوبی رعایت کنم، انشاء الله مرا ببخشید. از همه شما التماس دعا دارم. والسلام علی عباد الله الصالحین.
پاسدار اسماعیل دقایقی 3 جمادی الثانی 1404 روز وفات فاطمه زهرا )س( اولین منادی حق و ولایت و وصایت اهل بیت عصمت و طهارت.
شهید علی اصغر حسینی محراب در سی ام دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه بر اثر اصابت موشک به شهادت رسید.
بخشی از وصیتنامه:
خداوندا! از تو [می خواهم] دشمنان خود و پیامبرت را، به دست من نابود گردانی. اینک به جبهه آمده ام و آماده ی حمله بر سپاه کفر می شوم. البته نه برای انتقام، بلکه به منظور احیای دینم و تداوم انقلابم و برای ادامه ی راه شهدا. با دعا برای سلامتی رهبرم. پای در چکمه می کنم، و خدا را به یاری می طلبم، و از او می خواهم که هدایتم فرماید.
اگر خداوند لطفی به این بنده حقیر و ناتوانش داشته باشد؛ و فوز عظیم شهادت را در این راه مقدس تعیین فرماید، در آن هنگام قطرات ناچیز خونم، با پیوستن به دریای بیکران خون دیگر شهدای اسلام، راهگشای عبور کشتی های صدور انقلاب اسلامی خواهد بود ...
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
هفتادمین سوره قرآن کریم است که مکی و دارای 44 آیه است. این سوره به «سأل سائل» نیز شهرت دارد. (1)
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله وسلم در فضیلت این سوره فرموده اند: هر کس سوره معارج را قرائت کند خداوند ثواب کسانی که رعایت امانت و عهدهای خود را می کنند و کسانی که بر نمازهای خود مواظبت می کنند را به او عطا می کند.(2)
در سخنی از امام صادق علیه السلام نیز آمده است: هر کس سوره معارج را زیاد بخواند خداوند از گناهان او پرسش نخواهد کرد و در روز قیامت او را نزد پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام ساکن خواهد کرد.(3)
آثار و برکات سوره
1)گره گشایی برای اسیران و زندانیان
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: کسی که در اسارت است یا در زندان و در بند است اگر سوره معارج را بخواند برای او گره گشایی می شودو این سوره او را حفظ می کند تا نزد خانواده اش بازگردد.(4)
2)برای محتلم نشدن
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که در شب سوره معارج را قرائت نماید از احتلام و جنب شدن در خواب در امان می ماند و تمام شب را در امنیت الهی خواهد بود تا صبح.(5)
3)روا شدن حاجات
روایت است که هر کس بر خواندن این سوره در شب و روز مداومت کند هر حاجتی که دارد روا می گردد.(6)
_________________
پی نوشت:
(1) درمان با قرآن، ص126
(2)مجمع البیان، ج10، ص116
(3) ثواب الاعمال، ص119
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص481
(5) همان
(6)درمان با قرآن، ص127
منابع:«قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
شصت و نهمین سوره قرآن کریم است که مکی و 52 آیه دارد.
حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم فرموده اند: هر کس سوره حاقه را قرائت نماید خداوند در حسابرسی او آسانگیری می کند.(1)
امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: سوره حاقه را زیاد بخوانید زیرا قرائت آن در نمازهای واجب و مستحب از نشانه های ایمان به خدا و رسول اوست، این سوره درباره امیرالمومنین علی علیه السلام و معاویه نازل شده است دین قاری سوره، از او سلب نخواهد شد تا اینکه خداوند را دیدار کند.(2)
در روایتی دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمده ست: هر که یازده آیه از سوره حاقه را بخواند خدای تعالی او را از فتنه دجّال نگاه می دارد و اگر همه سوره را بخواند موجب نورانی شدن او از سر تا پا می شود.(3)
آثار وبرکات سوره
1)محافظت جنین و بالا بردن ضریب هوشی طفل
از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: ...اگر سوره حاقه را بنویسند و زن باردار آن را به همراه خود داشته باشد فرزندی که در شکم دارد به اذن خداوند حفظ می شود و اگر آن را بنویسند پس از شستن آب آن را به طفل شیرخوار بدهند تا بنوشد آن طفل دارای حافظه و هوش بسیار می شود...(4)
امام صادق علیه السلام نیز در روایتی فرمودند: اگر کودکی از آب نوشته شده سوره حاقه بنوشد بسیار باهوش می شود و خداوند او را به سلامت می دارد و به بهترین شکل رشد و نمو می کند. (5)
اگر آب شسته شده سوره حاقه را زن بارداری بنوشد طفلش بسیار باهوش و ذکاوت می شود و از آزار دهنده ها و شیاطین حفظ می شود و اگر نوشته آن را زن باردار همراه خود داشته باشد جنین در شکم از هر آفت و سویی حفظ می شود. (6)
__________________
پی نوشت:
(1)مجمع البیان، ج10، ص102
(2) ثواب الاعمال، ص119
(3)روض الجنان و روح الجنان، ج19، ص373
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص467
(5) همان
(6)المصباح کفعمی، ص458
منبع:«قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
منبع:
https://quran.anhar.ir/fazilat-300.htm
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات